یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق زیره سیاه

اختصاصی از یارا فایل تحقیق زیره سیاه دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق زیره سیاه


تحقیق زیره سیاه

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:55

فهرست مطالب:

زیره: 2

محل رویش: 3

مناطق رویش: 3

زادگاه اولیه: 4

کاشت داشت برداشت زیره سیاه: 6

ترکیبات شیمیایی: 7

خواص درمانی: 10

– نحوه و میزان مصرف: 11

نام تجاری داروهای ساخته شده از گیاه: 11

از خواص زیره چه می دانید؟ 15

زیره سیاه ایرانی (زیره کرمان زیره کوه) 17

مقدمه 17

مشخصات گیاه: 17

ویژگیهای کلی گیاه 20

نیازهای اکولوژیکی 24

تناوب کاشت 26

مواد و عناصر غذایی مورد نیاز. 27

آماده سازی خاک 28

تاریخ و فواصل کاشت 29

مراقبت و نگهداری 30

برداشت محصول 34

زیره سیاه ایرانی: Bunium persicum 36

گیاه شناسی: 36

خواص دارویی: 37

اکولوژی: 37

زیره سیاه 38

ترکیبات شیمیایی 39

خواص و اثرات دارویی 39

تولید زیره 48

قیمت 49

صادرات 49

تولید جهانی 50

قیمت های جهانی 50

ضرورت تشکیل بورس رسمی 52

منابع 55

 

 

 

زیره:

   Apium carvi (L.) crantz.Bunium carvi ( L) M.B.

فرانسهCumin des pres, Anis batarad, Ams des vosges, carvi officinal :

انگلیسی: carway  آلمانی: .feldkummel, kūmmel   ایتالیایی:kummel فارسی: زیره، زیره سیاه - عربی : کرویا (karawya)، کمون ارمنی.

گیاهی دوساله، بی کرک، به ارتقاع 30 تا 60 سانتیمتر و دارای ساقه تو خالی، شیار دار و منشعب از قاعده است. ریشه ای راست، دوکی شکل، گوشتدار و برگهائی با بریدگیهای نازک، نخی شکل و به رنگ سبز روشن دارد، برگهای قاعده ساقه آن به دمبرگ کوتاه و منتهی به غلاف مشخص، ختم می شود بعلاوه بریدگی پهنک برگها، به صورتی است که کوتاهتر و نازک تر از بریدگی، نازک برگهای فوقانی جلوه می کند. گلهای آن کوچک، سفید یا صورتی و مجتمع به صورت چتر مرکب است. میوه اش لیفی شکل، به طول 4 تا 6 میلی متر، به قطر 1 تا 5/1 میلی متر، بی کرک، به رنگ قهوه ای شکلاتی یا قهوه ای مایل به زرد و شفاف است.

بوی آن بسیار معطر، قوی، مطبوع و طعم آن تند، کمی سوازننده و معطر است وارتیه های متنوعی بر اثر کشت های متوالی، از آن بدست آمده که هر یک از نظر ابعاد میوه و رنگ آن، با دیگری تفاوت دارد.

این گیاه در نواحی گرم اروپا، آسیا، هیمالیا، جنوب ایران و افریقا می روید. پرورش آن در بسیاری از نواحی مذکور مخصوصاً در نواحی مختلف اروپا و آسیا معمول است. گلهای آن، مورد استفاده زنبور عسل قرار می گیرد.

محل رویش:

در کندوان، رودبار، تبریز، کوههای لاله زار در کرمان، گچسر تهران و اطراف آن پراکندگی دارد.

زمان برداشت قسمت مورد استفاده: برداشت محصول بر حسب کشور تولیدکننده و شرایط آب و هوایی از تیر تا اوایل مرداد ماه انجام می­گیرد. قسمت مورد استفاده گیاه: دانه و اسانس

مناطق رویش:

زیره در نواحی شمالی ایران. مازندران، جنگل کندوان در ارتفاعات 2800 تا 3300 متری، در ملارد در 2400 متری، کجور، گیلان: رودبار، آذربایجان: زنجان. در نزدیکی تبریز، بین با سمنج و لیقوان، بین مرند و سوفیان در ارتفاعات 1700 متری، کوههای سبلان، نزدیک کالیبار در ارتفاعات 2470 متری، همدان: کوه گری (Garri). جنوب ایران: کرمان : کوه لاله زار در ارتفاعات 3000 متری، مرکز ایران، تهران، شاهرود، بسطام، قزوین، گچسر در 80 کیلومتری شمال کرج و در ارتفاعات 2100 متری می روید.

زادگاه اولیه:

زادگاه اولیه زیره کرمان است و نوع مرغوب آن بارنگی سیاه در کوهستانها به طور وحشی می‌روید. اروپائیها زیره را به صورت ادویه در غذا می‌زنند و پنیر را با آن خوشبو می‌کنند و یک نوع نان با آن می‌پزند عربها با مخلوطی از عسل و فلفل و زیره معجونی مقوی می‌سازند ولی ایرانیها زیره را با برنج مصرف می‌کنند زیره از محصولات کرمان است و بیش از 80 درصد محصول مرغوب کرمان از کوه جوپار حاصل می‌شود سه نمونه زیره در این منطقه به دست می‌آید که زیره هفتادم که در دامنه‌های کوه و در دره هایی که هوای گرمتری دارد می روید این زیره هفتاد روز پس از عید نوروز بدست می‌آید نوع دوم زیره نودم است که در ارتفاعات بالاتر و نود روز پس از عید نوروز چیده می‌شود. درشت تر و معطرتر است. نوع سوم زیره‌ای است به نام کبکو که در نزدیکی یخچالها و در ارتفاع بالای 3000 متری می روید و در حوالی جانپناه شماره یک نیز نمونه مشاهده می‌شود این زیره بدون عطر و درشت تر از نوع اول است و معمولاً خوراک کبکهاست.


کاشت داشت برداشت زیره سیاه:

1- در مناطق مدیترانه‌ای بعد از محصولات زمستانه غلات، سیب زمینی، کلم می‌توان زیره را کاشت. 2- خاکهای قابل کشت زیره، خاک رسی شنی لومی رسی می باشد.

3- بهترین زمان کاشت بین 18 آذر ماه تا 10 دیماه می باشد.

آبیاری بعد از کاشت حتماً باید به صورت سیفون باشد 1 تا 3 مرحله آبیاری بسته به نوع بارندگی لازم دارد.

بعد از کاشت- در فرودین در زمان گل که اواسط اردیبهشت می‌باشد.

آفات: شته سبز، شته سیاه، آگروتیس کرم غوزه: تریپس

بیماری: بوته میری که شایع ترین نوع بیماری است. سوختگی زیره سبز، سفیدک پودری، بوته میری: از اول فروردین تا اوایل اردیبهشت طوقه به رنگ قهوه‌ای درآمده و گیاه کمی زرد و پژمرده می‌شود و بوته به رنگ سبز خشک در می‌آید آوندهای گیاه به رنگ قهوه ای ونکروز می‌باشد.

- مبارزه با محلول پاشی قارچ کشها

سوختگی زیره : بروز لکه‌های قهوه‌ای مایل به قرمز به حالت زنگ زدگی از نوک برگ شروع و سپس بر روی ساقه‌های کوچک مشاهده می‌شود مبارزه با محلول پاشی قارچ‌کشها به فاصله ده روز از هم.

سفیدک پودری : لکه‌های سفید در برگ و ساقه‌ها، گیاه میوه نمی‌دهد محلول پاشی با قارچ کشها راه مبارزه است.

اصولاً بیماریها در مرحله گلدهی ظاهر می‌شود زیرا قبل از تشکیل گیاه حساس نمی‌باشد بیماریها در آب و هوای ابری و مرطوب تا حد زیادی پیشرفت می‌کند و در آب و هوای خشک اجازه تکثیر ندارد. میزان بوته در هر هکتار 1.200.000 بوته می‌باشد. اگر قدرت جوانه‌زنی بذر 90% باشد و وزن 100 دانه سه گرم باشد، مقدار بذر مصرفی در هر هکتار :

Kg/h=   وزن استاندارد

ترکیبات شیمیایی: زیره دارای 8% تانن،‌ماده روغنی به رنگ سبز و به مقدار 7 تا 15%، موم، موسیلاژ ، مواد رزینی ، مواد قندی مختلف 19 تا 20% موادد ازته و 3/5 تا 9% اسانس است. از سوختن آن 6 تا 9% خاکستر بر جای می‌ماند.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله عصر تصویر رنگی و سیاه سفید و تفاوت این دو با یکدیگر

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله عصر تصویر رنگی و سیاه سفید و تفاوت این دو با یکدیگر دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله عصر تصویر رنگی و سیاه سفید و تفاوت این دو با یکدیگر


دانلود مقاله عصر تصویر رنگی و سیاه سفید و تفاوت این دو با یکدیگر

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:33

فهرست مطالب:

دید کلی
تاریخچه
تولید عکس رنگی
فیلم رنگی
ظهور رنگ
فرآیند کوداکروم
عکس فوری
تصویر رنگی در یک دقیقه
شیمی عکاسی
تاریخچه و سیر تحولی عکاسی
اولین عکس رنگی
فرایندهای عکاسی
نوردهی
امولسیون‌های عکاسی
حساسیت هالوژن‌های نقره به نور
محلولهای ظهور عکاسی
عامل ظهور
فرایند ظهور در عکاسی
مواد نگهدارنده (محافظ)
مواد فعال کننده
مواد مانع شونده (ضد خفگی)
اجزای ترکیبی دیگر
فرایند ثبوت در عکاسی
حل شدن هالوژنهای نقره نور نخورده
فرایند شستشو در عکاسی
نگاتیف (تصویر منفی)
فرایند ظهور رنگی
محلولهای ظهور رنگی
ظهور مثبت (ریورسال)
عامل ظهور رنگی
عامل تشدید کننده
عامل فعال کننده
عامل نگهدارنده (محافظ)
عامل ضد خفگی
جفتگر کمکی
عکاسی
اطلاعات اولیه
تاریخچه
سیر تحولی و رشد
اختراع دوربین کداک
مراحل ظهور فیلم
دوربین عکاسی
نحوه کار دوربینهای اولیه
ساختمان دوربین عکاسی
طرز کار دوربین عکاسی
سیر تحولی و رشد
مکانیزم ضبط تصویر روی فیلم
چاپ عکس
مراحل ظهور فیلم
اطلاعات اولیه
مواد ظاهر کننده
فیلم عکاسی
تهیه محلول ظهور
ثبوت فیلم
چاپ عکس
صفحه عکاسی
امولسیون صفحه عکاسی:
نتایج حاصل از منحنی های امولاسیون:‏
عوامل موثر در جواب دهی صفحه عکاسی:‏
شستشوی صفحه عکاسی:‏
هالید نقره
مفاهیم پایه
خصوصیات فیزیکی هالید نقره
خصوصیات شیمیایی هالید نقره
اثر تابش بر روی هالیدهای نقره
نحوه ساخت هالیدهای نقره
منابع:

 

چکیده:

دید کلی
پس از کشف ترکیبات رنکی حساس به رنگ‌های نور و فیلم سیاه و سفید پنکرومیک ، تکنیک عکاسی رنگی توسعه یافت و عمومیت یافتن آن به ظهور کوداکروم مربوط می‌شود که در سال 1935 در دسترس مصرف کنندگان قرار گرفت.
تاریخچه
در سال 1611 دومینیس نشان داد که نور مرئی از سه نور اساسی قرمز ، سبز و آبی ، تشکیل شده است که به آنها رنگهای اولیه می گویند .این مفهوم در توسعه نظریه عکس رنگی و عکاسی رنگی بسیار مفید واقع شد و در سال 1861 این عقیده کم کم قوت گرفت که برای توسعه تصویر رنگی ، یک فیلمی از سه لایه باید ساخت که هر لایه آن نسبت به یکی از سه رنگ اولیه حساس باشد. این نظریه توسط ماکسول دانشمند معروف انگلیسی ارائه شد و هم او بود که اولین عکس رنگی را گرفت. و نتایج به دست آمده توسط وی بعدها با نظریه جدید مربوط به این فن ، کاملا مطابقت داشت.
تولید عکس رنگی
برای تولید عکس رنگی از سیستم فیلتر رنگ‌های اولیه استفاده می‌شود. این رنگها از طریق جذب نورهای اولیه توسط ترکیبات رنگی روی فیلم به وجود می‌آید. به این ترتیب که اگر یک ترکیب رنگی فقط رنگ اولیه نور را جذب کند، رنگ باقیمانده ، آبی متمایل به سبز (سیان) خواهد بود، اگر نور آبی جذب شود، رنگ زرد و اگر نور سبز جذب شود رنگ قرمز متمایل به آبی (مگنتا) ظاهر می‌شود.
هرگاه آمیزه کاملی از رنگهایی که بتوانند رنگهایی اولیه معینی را که در طول فرآیند ظهور در امولسیون عکاسی تشکیل شود جذب کنند، یک تصویر با رنگ دلخواه تولید می‌شود. برای مثال ، مخلوطی از مکنتا و سیان ، رنگ آبی را ظاهر می‌کند. زیرا مگنتا نور سبز و سیان را جذب می‌کند و فقط نور آبی از مخلوط سه نور باقی می‌ماند که می‌تواند عبور کند.
فیلم رنگی
بطور کلی ، یک فیلم رنگی شامل یک لایه کمکی و سه لایه امولسیونی حساس در مقابل رنگها می‌باشد. لایه حساس به رنگ آبی در بالا قرار دارد، زیرا که هالید نقره به نور آبی حساس است. بعد ، یک لایه زرد وجود دارد که نور آبی را جذب کرده و لایه امولسیونی پایینی را از نور آبی محافظت می‌کند. این لایه‌ها همانند آنچه که سیانین در فیلم با نکروماتیک سیاه و سفید انجام می‌دهد، به کمک ترکیبات رنگی موجود در خود ، نسبت به رنگ‌ها حساسیت نشان می‌دهند. قابل توجه است که ترکیبات رنگی حساس به رنگها ، عموما عامل تولید رنگهای اولیه (قرمز ، سبز ، آبی) برای ایجاد رنگ در تصویرها نمی‌باشند. بلکه رنگ تصویرها از فرآیندهایی که بر روی فیلم رنگی انجام می‌گیرد، ظاهر می‌شود.
ظهور رنگ
بیشتر فیلمهای رنگی به کمک یک فرآیند رنگی حاصل از ترکیبات رنگی موجود در فیلم ظاهر می‌شوند که نخستین بار در سال 1912 توسط فیشر شیمیدان آلمانی کشف شد. اساس این فرآیند اکسیده شدن ماده ظاهر کننده و تبدیل آن به یک جسم رنگ ساز است، که این ترکیب در واکنش با مولکول همتای خود ، رنگ مورد نظر را به وجود می‌آورد. در بعضی از فیلمهای رنگی نظیر کوداکروم (II) ، مولکول همتا در محلول ظهور حل شده و در مجاورت دانه‌های هالید نقره ، با مولکول رنگ ساز ترکیب می‌شود. در برخی دیگر از فیلمهای رنگی مانند کوداکروم ، اکتاکروم ، آننسکوکروم ، مولکولهای همتا به طور یکنواخت در لایه‌های امولسیونی توزیع شده و در آن جسم رنگی مورد نظر را تشکیل می‌دهند.
ظاهر کننده‌های رنگی عموما از نوع آمین‌های جانشین شده‌اند. برای تولید رنگ سیان در فرآیند ظهور ، یک ترکیب فنولی مانند آلفا نفتول به صورت یک همتا عمل می‌کند. به منظور تغییر میزان حلالیت و افزایش سرعت ظهور ، در ساختار ظاهر کننده‌ها تغییراتی توسط متخصصهای ظهور فیلم داده می‌شود. مشکلی که در اینجا وجود دارد این است که مواد به کار رفته در محلول ظهور ، ممکن است برای بیشتر افراد حساسیت‌زا بوده و موجب بروز تورم در پوست دست آنها شود. از این رو ، همواره کوشش شده است با ایجاد تغییرات مناسب ، از میزان سمیّت و حساسیت‌زایی این محلول ظهور فیلم کاسته شود.
فرآیند کوداکروم
یک مثال جالب از سیستم عکاسی رنگی که بطور وسیعی به کار برده می‌شود، فرآیند کوداکروم می‌باشد. این فرآیند برگشت پذیر است، یعنی رنگ‌ها بر حسب ارزشهای صحیح آنها تولید می‌شوند و نه برحسب رنگهای مکمل یا منفی آنها. نخستین ماده ظاهر کننده در فرآیند کوداکروم ، یک ظاهر کننده فیلم سیاه و سفید بوده است.
عکس فوری
در سال 1947 ادوین.اچ .لند نوآوری خود را در زمینه تولید عکس در یک دقیقه ، اعلام داشت. از آن تاریخ به بعد فرآیند پولاروید برای این منظور جنبه عمومی پیدا کرد. در این فرآیند ، پس از گرفتن عکس ، فیلم پولاروید را به یک قطعه از کاغذ عکاسی تماس داده و بطور همزمان یک آمپول حاوی ماده ظهور و حلال نقره را شکسته و آن را روی فیلم پخش می کنند. وقتی که ماده ظهور دانه‌های‌ها لید نقره در امولسیون فیلم را احیا (حلال نقره) ، با یون‌های نقره ظاهر نشده را جذب کرد. آن را به لبه‌های کاغذ عکاسی منتقل می کند. ماده ظهور در تماس با یون‌های نقره حذف شده ، آن را به نقره آزاد در تصویر مثبت تبدیل می کند.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله هنر در آفریقای سیاه

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله هنر در آفریقای سیاه دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله هنر در آفریقای سیاه


دانلود مقاله هنر در آفریقای سیاه

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:22

فهرست مطالب:

حضرافریقا

تاریخ کشف مجسمه های افریقای

ماسک ها و مجسمه ها

موسیقی و رقص

هنر سیاهان

هنر غیرمذهبی

ماسک چیست

پیکره سازی

حیوان اصلی

مهمولترین ابزار پیکرتراشی

-عدم رعایت تناسب های طبیعی پیکره

2-تأکید روی سردر بعضی از سبک ها

3-نشان دادن پیکره از روبرو

4-بی‌میلی به پوییدن حرکت به هر اندازه‌ی معین

5-ترجیح به یک رنگی – مونوکرومی

موسیقی

طبل های سخنگو

رقص

منابع

 

 

چکیده:

حضرافریقا

افریقای سیاه که هنر سیاهان در آن به اوج شکوفایی خود رسیده است، حاشیه غربی تا مرکز قاره آفریقا را دربرمی گیرد. این سرمزین گذشته ای با اساطیر کهن و افسانه های جادویی دارد که بیانگر واسطه خدایان با قدرت طبیعی است. قدرتی که همه از او یاری می طلبند و خدایان دیگر با او در ارتباسط هستند. در واقع هنر افریقای سیاه که از نظر یک افریقایی فقط تنها بدان گرایش های شخصی و موقعیت های اجتماعی و سیاسی و معتقدات و آیین های مذهبی است در اوایل قرن بیستم بوسیله‌ی اروپایینان به عنوان یک هنر شناخته شد و مورد مطالعه قرار گرفت. با بازشدن پای مجسمه های افریقایی در سال های اول 1900 روحی تازه د فضای هنری اروپا دمیده شد. هنرمندان که بیشتر از هر گروه دیگری شیفته و شیدای این مجسمه ها بودند با دیدن آنها جرأت بیشتری برای بیان عقایدشان می یافتند. پیدایش هر مجسمه تازه‌ای سرآغاز به وجود آمدن بحث های هیجان‌انگیز و منبع الهام برای پیشروان مکاتب و مفاهیم جدید بود. در سال 1905 یک ماسک فانک به دست ولافنگ افتاد. آندره دورن که با دیدن این ماسک از ادای کلام بازمانده بود آن را از ولامنگ خرید و به پیکاسو براک نشان داد و تحسین هر دو را برانگیخت. با پیدا شدن مکاتب جدید مثل کوبیسم، سورئالیبسم و سمبولیسم در اروپا و رونق موسیقی جاز در آمریکا ناگهان، نگاهها به طرف افریقا دوخته شد و تأثیرپذیری ها و بهره گیری هایی که هنرمندان به نام زمان از هنر سیاهان می کردند به زودی پای این هنر را به موزه ها و نگارخانه ها کشاند.

به این ترتیب تاریخ کشف مجسمه های افریقای سیاه را به عنوان نوعی از هنر باید اوایل همین قرن دانست. و به حق افتخار آن به هنرمندان آن زمانه داد. هنر افریقا اعم از مذهبی و غیرمذهبی تحت تأییر گروه قومی، ملیت، شرایط زنددگی، آب و هوا و فرهنگ هر منطقه است. و با این عوامل ارتباط مستقیم دارد. در افریقای سیاه هر اثری که به وجود می آد، آمیخته ای است از تفکر و اعتقاد مردم و تأثیر عمیقی یا سطحی که هر اسطوره در زندگی روزانه آنها می گذارد. در این هنر زیبایی به مفهوم آنچه ما یم شناسیم وجود ندارد. در واقع زیبایی، تجسم سیرت نیک است. به همین دلیل شکلی که آفریده می شود، نماینده صفات باطنی شخصی است، نه چهره ظاهری او.

بنابراین افریقالی سیاه، اسطوره زبان سنت است و نفس بیان بر اهمیت اساطیر و مسبولها در افریقا به درجه ای است که بسیاری از جامعه شناسان، جوامع و فرهنگ های افریقاییان را به نوعی تظاهر مادی که از این مفاهیم ناشی می شدند تعبیر کرده اند. به طور کلی اسطوره به شکل ثابت وجود ندارد و تحت تأثیر تحولات تاریخی قرار گرفته و به وسیله ادبیات شفاهی سینه به سینه از نسلی به نسل نسل دیگر منتقل شده است.

افسانه های اساطیری بیشتر بیانگر رویدادهای کلی هستند مثل آفرینش دنیا، جدا شدن خدای خالق از مخلوق، تولد قهرمانان و بنیانگذارن سرزمین ها و امپراطوری ها، پیدایش مرگ و آمرزش.

سهم خدایان در زندگی و مراسم افریقاییان بی نهایت است و در هر قومی نقش متفاوتی دارد. در افریقای سیاه، هنر به گونه های مختلف جلب توجه می کند. این اشکال را می توان در قالب مجسمه، چوب، سنگ، آهن، مفرغ، سفال – معماری، موسیقی، رقص، ادبیات شفاهی، مراسم آیینی و غریه جستجو کرد.

از ماسک ها و مجسمه ها در مراسم نیایش خدایان و تجلیل نیاکان، مراسم عزاداری، جشنهای آیینی، رازآموزی، مراسم تقدیس و نیایش به مناسبت حاصلخیزی زمین یا باروری زن و نیز در مراسم غیرمذهبی استفاده یم شود. انسانی که حامل ماسک است، فردی است عادی و منتقل کننده قدرت پنهانی، با بدنی پوشیده از الیاف گیاهی، پر پرندگان و گاهی پارچه.

او از قالب جسمانی اش خارج می شود و هویت و فردیت خود را کاملاً فراتموش می کند. و به آنچنان قداستی دست پیدا می کند که در او قدرت فوق طبیعی یا روح نیاکان که بوسیله ماسک نشان داده می شود، حلول می کند.

موسیقی و رقص از عوامل مهم و مؤثر این تحول است. که حرکات هماهنگ به آن را کامل می کند. و به آنچنان قداستی دست پیدا می کند که در او قدرت فوق طبیعی یا روح نیاکان که بوسیله ماسک نشان داده می شود، حلول می کند.

موسیقی و رقص از عوامل مهم و مؤثر این تحول است. که حرکات هماهنگ به آن را کامل می کند. در سنت های افریقایی، عقیده بر این است که روح جاودانه است و پس از مرگ در قالب مجسمه حلول می کند. کمال هنری مجسمه در این است که روح یکی از نیاکان در جسم کودکی از همان خون و طایفه دمیده شود مجسمه هایی که به این منظور ساخته می شوند، الزاماً چهره‌ای خاص را نمایان نمی‌سازند بلکه به صورت مجسمه هیا مذکر و مونث هستند کمه تنها وجود نیاکان را ثابت می کنند. و برخی هم حاصل تخیل هنرمند بوده و جنبه انتزاعی دارند. در این مجسمه ها چهره آرام و با وقار است و حرکت بیشتر در قسمت زانوها و دستها نمایان شده است. اغلب سر مجسمه به نسبت بدن بزرگتر ساخته می شود که نشانه اهمیت این عضو است. زیرا به اعتقاد افریقائیان سر انسان نخستین جایگاه حلول روح و مجموعه ای از نیروهای اصلی و حیاتی است.

سازندگان ماسک‌ها و مجسمه ها افراد عاید اجتماع هستنمد، با الهام جوئی از روح مشترک جماد و نبات و حیوان و ترکیب اشکال طبیعی بیشتر از نیروی ذهنی و تخیلی خود بهره می گیرند.

در افریقای سیاه هنگامی که از نیروی زندگی در زمان حیات یا پس از نرگ سخن به میان می آید انسان و حیوان و گیاه و زمین و آب را دربرمی گیرد. و در استحاله هنرمند، اشکال با ابعادی هنذسی و خطوطی محکم و قوی نمایان می گردد. و گاهی نیز برای تزیین ماسک ها از رنگ های تنه گیاهی یا قدرت استفاده می شود. که دربرخی موارد دارای مفاهیم تمثیلی است.

یکی از مراسم مهم افریقاییان، رازآموزی می باشد. که به روش ها و سنن مختلف اجرا می شود و به منظور آمکاده کردن دختران و پسران نوجوان برای ورود به اجتماع انجام می شود. این مراسم به طور محرمانه و در محلی دور از اجتماع انجام می شود. و در طی آن، آموزش های حرفه ای و اجتماعی و جنسی داده می شود. که با نظم کامل و آزمایش هیا دشوار بدنی همراه است. در پایان، مراسم به کشیدن خط و خطوط برروی چره و بدن دختران و پسران و انجام رقص و پایکوبی با ماسک های مخصوص به اتمام می رسد.

هنر سیاهان مجموعه ای از نیروی نخیل، تصور، تنوع سبک ها و مظاهر زندگی اقوانم این سرزمین است. این هنر بیانی است مستقیم با امکانات ساده که در آن، اندیشه و تخیل و غریزه های درونی سازنده با دریافت ازر الهامات ذهنی و تبجر در شناخت کسی به هم می آمیزد و قدرتی جادویی پدید می آورد. در واقع هنر به معنی خاص برای ارائه‌ی پیوند میان تفکرات و غرائز شخصی هنرمند با سنن و معتقدات مذهبی در افریقای سیاه مطرح نیست. بدین ترتیب ماسک، مجسمه نیاکان و طلسم که از علائم تمثیلی، جادوئی و مذهبی فراوان برخوردارند از طرف نیرویی مرموز و پنهانی برای ارتباط با ماوراء الطبیعه پشتیبانی می شدند.

هنگام مراسم مذهبی یا غیرمذهبی، نوای موسیقی، چنان جسم و روح رقاصان را دربر می گیرد که حرکت آنان جلوه دیگری از آفرینش پیکره تراش را در بستره القا می کند. در این گردهمایی سنتی ماسک، جزئی از کل این پدیده است که همراه با پوشش و علائم نقوش روی بدن ترکیب مراسم را تکمیل می کند.

مجسمه های نیاکان بعد از پایان مراسم خاص خود تا آغاز تشریفات بعدی در گنجینه های خانوادگی پنهان می گردد.

هنر غیرمذهبی به دلیل اجتماعی و سیاسی راه دیگری را پیش می گرد و در قالب تزیین های شاهانه و یا آلات و ابزار عامیانه خودنمایی می کند و ارتباط خود را از دنیای تقدس می گسلد. نیرویی که در اشیاء هنری، از هر دو نوه مذهبی و غیرمذهبی، پنهان است در تصویر بیننده تفوذ می کند و او را به دنیای تخیلی دیگری رهنمون می شود و این بهترین شاهد این معنی است که آثار و افکار گذشتگان تنها هنگامی برای معاصران جالب است که آنان را به افق و ابعاد دور دست رهنمون سازد.

در اوایل قرن بیستم چند هنرمند معروف اروپایی که در مسیر تحول فکری خویش آماده پذیرش هنری با هویت تازه شده بودند، به آثار آفریقاییان که ادراکی جدید و ابعادی هندسی و انتزاعی داشت برخورد کردند و آنچه بعداً با الهام جویی از اشکال   احجام افریقایی در قاره اروپا پدید ‌آمد و «هنر سیاه» خوانده شد، از مفاهیم اساطیری و قبیله ای خالی بود و بیشتر به شباهت ظاهری با آن اشکال و احجام تکیه داشت. برخورد اروپائیان با این هویت تازه، عامل تحول مهمی در هنر امروز و موجب پدید آمدن چند مکتب اساسی در تاریخ هنر جهان و باعث گشودن دریچه ای تازه بر جهانیان بوده است.

«ماسک»

«ماسک چیست؟» ساده ترینم تعریف ماسک این است: ماسک شکلی است برای تغییر قیافه. شیی است که می پوشند و بر سر می گذارند و یا در جلو صورت می گیرند تا هویت خود را پنهان کنند و در شخصیت دیگری ظاهر شوند. این پنهان کردن شخصیت و ارائه شخصیت جدید خصوصیت همه ماسکهاست ماسم به عنوان یم مشحصه فرهنگی در تمام جهان و در تمام دوره ها از عصر حجر تا به حال حضور داشته و تنوعش به موارد استعمال و سمبول‌هایی نماینده اش است، بستگی دارد. انسان ماسکهایی ساخته که سرشار از سمبولیسم هستند و همه آنها به قدرت های روحجی و معنوی نسبت داده شده‌اند بیشترین تنوع ماسک ها و کاربردشان را می توان در افریقا، اقیانوسیه مشاهده کرد.

شناخت یک ماسک نیاز به شناخت روح ویژه ای دارد که آن ماسم نشان دهندة آن است و شناخت آن روح محتاج تعیین جایگاه و قبیله ای است که خاستگاه ابتدایی آن بوده است. در اغلب موارد سنتی و حدود قبیله ای و محرمات تابویی هستند که طرح یک ماسک را به طراح آن دیکته می کنند. روحی که ماسک حامل آن است همان تصور و فکری است که از وجود آن روح در ذخنیت قبیله نیز وجود دارد. به همین دلیل است که سازنده ماسک موظف است به شکلهای مرسوم و مسبولیک وفادار باشد. بنابراین از آنجا که صورتک ها دارای اشکال سنتی و قراردادی هستند، هنرمندان صورتک ساز از بوجود آوردن صورتک های دلخواه و زیبایی شناسانه خود منع شده اند و اگر هنرمندان چنین قاعده ای را رعایت نکنند، شدیداً زیر سانسور و یا عدم رغبت گروه اجتماعی خود قرار می گیرند و یا حتی خشم روح ساکن در صورتک بر سرشان نازل می شود.

با وجود تصورات سنتی و مرسوم از یک ماسک، صورتک ساز می تواند قدرت و مهارت خود را به عنوان یک هنرمند بالا ببرد و به خلاقیت هایی در حد و حدود فرم‌های تثبیت شده قبیله ای دست بزند. بنابراین نیاز به چنین دقتی مانمع از بیان هنری نمی شود و صورتک ساز می تواند تفسیر و خلاقیت خویش را برروی اشکال عمومی و نشان ها و طرح ها اجرا کند.

در برخی فرهنگ ها اعتقاد بر این است که به خاطر اتحاد و همبستگی نزدیک بین صورتک ساز و روح صورتک، هنرمند برخی از قدرتهای جادویی را از آن کسب می کند بر این اساس، تعدادی از قبایل افریقای غربی واقع در مالی Mali بر این اعتقاداند که صورتک سازان بالقوه قادر به دراختیار گرفتن قدرت های مافوق طبیعی برای آزار و اذیت دیگران اند.

«تأثیرگذاری ماسک بر پوشنده و بیننده آن»

تصور می شود که پوشنده ی ماسک نیز در ارتباط مستقیم با جان صورتک قرار دارد و در نتیجه در معرض مبتلا شدن توسط آن می باشد. چرا که اعتقاد بر این است گاهی روح صورتک وارد روح پوشنده می شود در جسمش جلول می کند. بنابراین از نظر ایمنی پوشنده نیز هنگام استفاده از صورتک مانند صورتک ساز ملزم به رعایت مقررات عرفی و شرعی است. و در تشریک مساعی و همکاری با ماسک نقش یک بازیگر را ایفا می کند. بدون اجرای رقص توسط او و اجرای اعمال عادی زندگی که غالباً با موسیقی همراه است، ماسک، قالبی بدون نیروی کامل زندگی باقی خواهد ماند. نقش واقعی و قدرتمند ماسک در مشارکت مهم پوشنده نهفته است. با پوشیدن صورتک، هنگام از کف دادن هویت پیشین و فرض هویت نوین فرا می رسد. گاهی اوقاتن پوشنده صورتک زیر نفوذ شخصیت روح، تغییرات جسمانی را نیز تحمل می کند. با این وجود پوشنده به صورت همزاد یا Partner شخصیتی درمی آید که در حال ایفای نقش او است. پوشنده نه تنها با نور چشمانش جرقه ای از حیات به آن یم دهد، بلکه یا حرکات و اطوار خودش نیز آن را زندگی می بخشد.

پوشنده ماسک مثل یک هنرمند هویت خود را فراموش می کند و هویت ماسک در وجودش جاری می شود. برای فرهنگ هایی که فاقد تاریخ مکتوب هستند، ماسک ها اغلب یک احساس تداوم از گذشته تا حال را تداعی می کنند. و به صورت تصور و سمبول ها به زمان های گذشته و دور بازگشت می کنند و ماسک ها و دستاویزی هستند برای این بازگشت.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله بیماری لکه سیاه سیب

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله بیماری لکه سیاه سیب دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله بیماری لکه سیاه سیب


دانلود مقاله بیماری لکه سیاه سیب

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:15

مقدمه:

بیماری لکه سیاه سیب

نخستین بار فریز در سال 1819 در سوئد قارچ عامل بیماری‌زا Spilocaea pomi را مشخص کرد. از نظر اهمیت اقتصادی می‌توان گفت که لکه سیاه سیب پر خسارت‌ترین بیماری سیب در تمام نقاط جهان است و بطور کلی خسارت آن در طی دوره رویش بیش از خسارت مربوط به سایر بیماریهای سیب می‌باشد. این خسارت شامل نقصان مقدار محصول ، کاهش کیفیت و کمیت آن و افزایش هزینه بهره‌برداری می‌باشد. خسارت بیماری گاهی به 100% مقدار محصول می‌رسد.

 

لکه سیاه سیب

عامل بیماری:  Venturia   inaequalis  (A: spilocea    pomi)

علائم

علائم روی تمام قسمتها دیده می‌شود. ولی واضح ترین علائم روی برگ ومیوه است . لکه ها ابتدا سبز زیتونی و بتدریج قهوای می شوند . اگرآلودگی در اواخر فصل باشد علائم در انبار دیده می شود . بیماری در فارس روی شاخه دیده میشود که شانکرمی دهد و باعث خشکیدگی شاخه ها می شود .ازبیماری های مهم وشایع در ایران می باشد




این بیماری در آمریکای شمالی ، اروپا ، استرالیا، آفریقای جنوبی شیوع دارد و فقط در نواحی گرم و خشک لکه سیاه بروز نمی‌کند. در مناطقی که هوا مرطوب و سرد می‌باشد خسارت بیماری شدید است و برعکس در جاهایی که تابستان خشک داشته این بیماری شیوع ندارد و یا خسارت آن کم است. در ایران این بیماری در اکثر نقاط مخصوصا در حواشی دریای مازندران ، آذربایجان شرقی و غربی ، فارس ، خراسان ، بروجرد ، همدان ، قزوین ، خوزستان و اطراف تهران شایع می‌باشد.

علائم بیماری

این بیماری علائمی روی برگ و دمبرگ ، گلبرگ ، کاسبرگ ، تخمدان ، دمگل ، شاخه‌های جوان به شرح زیر ایجاد می‌نمایند.

علائم روی برگ و دمبرگ

برگهای جوان و شاداب حساسیت بیشتری نسبت به این بیماری از خود نشان می‌دهند. آلودگی در برگ ابتدا به صورت لکه‌های سبز زیتونی ظاهر می‌گردد و این لکه‌ها حاشیه نامنظم داشته و بتدریج گسترش می‌یابد. لکه‌ها ابتدا شفاف و متعاقبا منظره مخملی به خود می‌گیرند و با گذشت زمان به رنگ قهوه‌ای روشن تا قهوه‌ای تند درمی‌آیند.

لکه‌ها روی سطح فوقانی برگ واضح‌تر بوده و روی برگهای جوان ابتدا براق و حاشیه آنها پر مانند می‌باشد در حالی که روی برگهای مسن حاشیه لکه‌ها مشخص‌تر می‌باشد. با مسن شدن برگ بافتهای مجاور لکه ، ضخامت بیشتری پیدا می‌کند. وجود تعداد زیادی لکه باعث ریزش نابهنگام برگ می‌شود. دمبرگها نیز مبتلا شده و روی آنها لکه‌های کشیده تشکیل می‌شود.


 

 

علائم روی گلبرگها ، کاسبرگها ، تخمدان ، دمگل

کاسبرگها و تخمدان و دمگل معمولا آلودگی نشان می‌دهند. گاهی وقوع یک لکه روی دمگل باعث خشکیدگی آن و در نتیجه ریزش میوه می‌شود. در کاسبرگها اولین علائم را به صورت لکه‌های سیاه رنگ ظاهر می‌شود. میوه‌ها نیز اگر در مراحل اول رشد باشند فوق‌العاده حساس می‌باشند و معمولا اولین آلودگی‌های آن بزرگترین لکه‌های بیماری را تشکیل می‌دهد.

در زیر محل استقرار قارچ در ناحیه لکه‌ها لایه‌ای بسیار نازک از چوب پنبه تشکیل می‌شود و بعضی مواقع ترک‌هایی در منطقه چوب پنبه‌ای شده به چشم می‌خورد که عوامل ساپروفیت از این برگها وارد میوه می‌گردند. اگر حمله به میوه در مراحلی که میوه بزرگ است انجام گیرد لکه سطحی بوده و مشهود نمی‌باشد ولی به هنگام نگاهداری در انبار بزرگ شده و به صورت لکه‌های سیاه رنگ درمی‌آیند.

علائم روی شاخه‌های جوان

این علائم در درختان سیب کمتر ولی در مورد گلابی بطور واضح به چشم می‌خورد. ابتلا و فساد شاخه‌های جوان تقریبا مشابه برگها می‌باشد و روی شاخه‌های جوان پوستول‌هایی تشکیل می‌گردد که مخرب و گرد و یا بیضی شکل می‌باشند. اگر فصل پاییز ملایم و مرطوب باشد پوستول‌ها باز می‌شوند و در شانکرهای کوچکی ایجاد می‌گردد. البته مشاهده شدن این حالت بستگی به واریته‌ها و سایر شرایط مانند شرایط اقلیمی و آب و هوایی و غیره دارد.


 

 

مبارزه

مبارزه در مورد این بیماری طرق گوناگون دارد که می‌توان با بکار بستن چند مورد تواما به موفقیت در کنترل این بیماری نائل آمد این روشها عبارتند از:

انتخاب واریته مقاوم

واریته بل‌دوبوس‌کاپ (Belledeboskoop) دارای کلونهای مقاوم می‌باشد و از بین سیبهای ایرانی واریته میخوش اردبیل که درختی پر شاخ و برگ و دارای میوه‌های متوسط و کوچک است از خود مقاومت نشان می‌دهد و سیب‌های شمیرانی حساسیت کمتری به بیماری دارند. از بین سیبهای آذربایجان آق پاییزی و دریانی آلما مقاومت دارند ولی نوع قره یا زباخ حساس است. از این واریته‌های خارجی گلدون‌ورد حساسیت بیشتری به بیماری دارند.

از بین بردن اشکال زمستان گذرانی

انهدام برگهای آلوده و جمع‌آوری و سوزاندن آنها از تشکیل پسودوتیوم و در نتیجه آلودگی اول فصل ممانعت به عمل می‌آورد و نیز سمپاشی درختان در پاییز از تشکیل آنها جلوگیری می‌نماید. ضمنا شاخه‌های مریض را باید قطع نموده و آنها را سوزانید.

 

 

مبارزه شیمیایی

در بهار موقعی باید اقدام به سمپاشی نمود که دوره خیس بودن و بارندگی با توجه به حرارت به قدر کافی برای شروع آلودگی بطول انجامد و هر 7-5 روز یک بار یا بر حسب میزان بارندگی تا ریزش گلبرگ باید سمپاشی ادامه یابد و همیشه باید اطمینان داشت که پوششی از سم روی بافتهای جوان و حساس فراگرفته باشد. سمپاشی اول را می‌توان هنگام تورم جوانه‌ها که سبز هستند و دوم را قبل از باز شدن گلها و سوم بعد از ریزش گلبرگ و چهارم را 15 روز بعد ، انجام داد.

برای مبارزه با لکه‌های سیاه سیب سابق بر این از گوگرد و یا ترکیب بود و استفاده می‌شده است و اخیرا از قارچ‌کشهای آلی و یا قارچ‌کشهای سیستمیکی که تاثیر چشمگیر و خاصیت درمانی نیز دارند، استفاده می‌شود. بعضی از قارچ‌کشهایی که معمولا علیه این بیماری بکار می‌رود عبارتند از: کاپتان ، دودین ، ارتوساید و یا قارچ‌کش جزبی بنومیل و در اروپا.


دانلود با لینک مستقیم