یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود تحقیق دربارة خواجه شمس الدین حافظ شیرازی معروف به لسان الغیب

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق دربارة خواجه شمس الدین حافظ شیرازی معروف به لسان الغیب دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق دربارة خواجه شمس الدین حافظ شیرازی معروف به لسان الغیب


دانلود تحقیق دربارة خواجه شمس الدین حافظ شیرازی  معروف به لسان الغیب

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:25

فهرست مطالب:
عنوان                                       صفحه
1-مقدمه                                     1
2-سرگذشت زندگی حافظ                             2
3-آشنایی با کتاب دیوان حافظ                         5
4-آشنایی کتاب فال های حافظ                         10
5-با فال های حافظ                                 13
5-آشنایی با اشعار حافظ                              18
6-نتیجه گیری                                 23    
منابع و مأخذ :

 

 

 

مقدمه :
      ما در طول سال تحصیلی با کتابهایی رو به رو می شویم از جمله‌ی این کتابها کتاب ادبیات فارسی است که شامل انواع شعرها می باشد و منبع این شعرها شاعر گرانقدر و گرامی است که حافظ شیرازی نام دارد . حافظ شیرازی یکی از بهترین شاعران گرانقدر به حساب می آید که از زمانهای پیش ما با اشعار این شاعر زندگی می کنیم و اشعار این شاعر درخشندگی خاص خود را دارد . از آنجا که شعر پدیده ای پویاست اما اصول و قوای آن هم باید پویای آن باشد . حافظ شیرازی روش چگونگی درک و فهم این شعرهای با معنی را به ما می آموزد فرا گرفتن معانی این شعرها نه تنها سبب بالا رفتن اطلاعات ما می شود بلکه استفاده های ناچیزی در زندگی برای ما دارد برای درست تلفظ کردن و بهتر فهمیدن معانی آنها باید به کتابی چون دیوان حافظ مراجعه کرد و اصل و چکیده‌ی هر شعر شاعر آن است و خلاصه حافظ شیرازی یکی از بهترین شاعران زمان خود بوده که آوازه‌ی اشعار آن هنوز هم در سراسر جهان پیچیده است . تحقیقی که در پیش رو دارید خلاصه و چکیده ای است از اشعار این شاعر بزرگ و گرانقدر که امیدوارم خواسته باشم این مطالب را به شما فهمانده باشم و نام تو هنوز هم بر سر زبانها است ای حافظ .
 
    گر همچون من افتاده این دام شوی          ای بس که خراب باده جام شوی
ما مست و خراب و رند و عالم سوزیم            با ما منشین وگرنه بدنام شوی

سرگذشت زندگی حافظ :
شمس الدین محمد شیرازی متخلص به حافظ و ملقب به لسان الغیب یکی از پررمز و رازترین شاعران ایران و جهان است . نام پدرش بهاءالدین می باشد که بازرگانی می‌کرده و مادرش اهل کازرون شیراز بوده تاریخ تولد او را بعضی ها سال 792 و برخی بین سالهای 730-720 ثبت کرده اند که اوایل قرن 8 بوده بعد از مرگ پدر برادران که هر کدام بزرگتر از او بودند به سویی روانه شدند و شمس الدین با مادرش در شیراز ماند و روزگار آنها در تهیدستی می گذشت . حافظ همین که به سن جوانی رسید در نانوایی به خمیرگیری مشغول شد تا این که عشق به تحصیل کمالات او را به مکتب خانه کشانید . حافظ تحصیل علوم و کمالات را در زادگاه خود کسب کرد و مجالس درس علما و فضلای بزرگ خود را که یکی از آنان قوام الدین عبدالله بود درک نمود و در علوم به مقامی رفیع رسید . حافظ قرآن را حفظ کرده و در اشعار خویش چندین بار بدین اشتغال مداوم به کلام الله اشاره نموده است و بنابر تصریح صاحبان نظر ، اتخاذ تخلص «حافظ» شیراز همین اشتغال نشأت گرفته است .

 


دانلود با لینک مستقیم

مقاله خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی

اختصاصی از یارا فایل مقاله خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی


مقاله خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:21

فهرست مطالب:
حافظ    1
دیوان حافظ    2
زندگی حافظ    2
تولد    2
زبان و هنر شعری    3
غزل حافظ    4
نمونه‌ای از اشعار    5
واژه‌های کلیدی حافظ    5
رند    6
صوفی    6
حافظ و پیشینیان    7
تأثیر حافظ بر شعر دوره‌های بعد    8
شرح حافظ    8
شارحان ترک    9
حافظ پژوهان شبه قاره    9
حافظ در جهان    10
آرامگاه حافظ    11
فال حافظ    12
رباعیات    13
مبارزه حافظ:    15
منابع    17

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحقیق شمس تبریزی

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق شمس تبریزی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق شمس تبریزی


دانلود تحقیق شمس تبریزی

 

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:41

فهرست مطالب:

شمس تبریزی
شمس و مولانا در خلوت
معتقدات شمس
شمس و سماع
غرایب احوال شمس
وظیفه شیخ در مکتب شمس
غزلیات شمس
بیرون شدن از بلخ
برهان محقق و مولانا
افکار و عقاید برهان محقق
مولانا و تدریس و ارشاد
چرا شمس به قونیه آمد؟

 

شمس تبریزی
شمس الدین محمد بن ملکداد تبریزی در شهر تبریز بدنیا آمد و از همان دوران کودکی ناآرام بود و رفتاری داشت که موجب اضطراب پدر می شد و او در جواب پدر می گفت: ما از دو جنسیم و مثال آورد که تخم مرغابی را چون در زیر مرغ خانگی بگذارند جوجه ها بزرگ و بزرگتر شده به حکم طبیعت به آب می زنند و مادر که شنا نمی داند در کنار جوی مانده از غرق شدن جوجگان خود به هراس می افتد و متوحش می شود ، نه می تواند مانند جوجه ها در آب رود ، نه دلش آرام میگیرد که آنها را در آب بیند ، حال من و تو بر این منوال است: «تو با من چنانی که خایه بط را زیر مرغ خانگی نهادند ، پرورد و بط بچگان گلان ترک شدند ، با مادر به لب جو آمدند ، در آب در آمدند.
مادرشان مرغ خانگی است. لب جو می رود ، امکان در آمدن در آب نی. اکنون ای پدر! من دریا میبینم مرکب من شده است و وطن و حال من اینست. اگر تو از منی یا من از توام درآ در این دریا و اگرنه برو برمرغان خانگی. »
این سخنان را شمس خود گفته است و در راه شناختن وی موثر و مفید پیدا است که از زمان کودکی ، با دیگر کودکان تفاوتهایی داشته است.
پدرش مردی پاکدل و با ایمان بوده و همینکه سخنی بر زبان میرانده است به گریستن می پرداخته و قطرات اشک بر رخسار و محاسن او روان می گشته است. اما از داشتن شور و عشقی که شمس خواهان و جویای آن می بوده بهره ای نداشته است. از او این سان یاد می کند: «نیک مردی بود و کرمی داشت. دو سخن گفتی ، آبش از محاسن فرو آمدی ، الا عاشق نبود. مرد نیکو کار دیگر است و عاشق ، دیگر »
 هیچ بانگ کف زدن آد به در  
ازبکی دست توبی دستی دگر؟
تشنه می نالد کوآب گوار؟
آب هم نالد که کو آن آب خوار؟

شمس و مولانا در خلوت
مولانا بعد از ملاقات با شمس ، محراب و منبر و مرید و درس و شاگرد ، همه و همه را وداع گفت و «یکسره بر هر چه که هست ، چارتکبیر» زد و «در خلوت به روی غیر» ببست. از سخنانی که این دو در خلوت گفته اند و شنیده اند کسی آگاهی ندارد و آنچه را هم که به تقریبی دریافته ایم هنوز امکان بازگو کردنش نیست. در آثار مولانا بخصوص مثنوی وفیه ما فیه بخشهایی است که طرح و رنگی از مشافهه آن دورادارا است ورنه رمزها و رازهائی که «آگاهان» با هم دارند و آموختنی ها ئی که می آموزند هیچگاه ثبت دفتر نمی شود و از خلوت آنان خبری به بیرون نمی رسد لیکن از شیفتگی و دیگرگونی بی سابقه مولانا و «از همه باز آمدن» و با شمس نشستن و توجه و تاکید بر اینکه «هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود» معلوم است که سخنان شمس از جنس سخنان کهنه متداول و پیش پا افتاده نبوده است. سلطان ولد گوید شمس ، مولانا را به دنیای عجیبی راهبر شد که هیچکس بخواب هم ندیده بود و مولانا دوباره به آموختن پرداخت و آنچه فرا گرفت «علم نو» و «سخن تازه» بود.
 


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحقیق شمس تبریزی

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق شمس تبریزی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق شمس تبریزی


دانلود تحقیق شمس تبریزی

 

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:41

فهرست مطالب:

شمس تبریزی
شمس و مولانا در خلوت
معتقدات شمس
شمس و سماع
غرایب احوال شمس
وظیفه شیخ در مکتب شمس
غزلیات شمس
بیرون شدن از بلخ
برهان محقق و مولانا
افکار و عقاید برهان محقق
مولانا و تدریس و ارشاد
چرا شمس به قونیه آمد؟

 

شمس تبریزی
شمس الدین محمد بن ملکداد تبریزی در شهر تبریز بدنیا آمد و از همان دوران کودکی ناآرام بود و رفتاری داشت که موجب اضطراب پدر می شد و او در جواب پدر می گفت: ما از دو جنسیم و مثال آورد که تخم مرغابی را چون در زیر مرغ خانگی بگذارند جوجه ها بزرگ و بزرگتر شده به حکم طبیعت به آب می زنند و مادر که شنا نمی داند در کنار جوی مانده از غرق شدن جوجگان خود به هراس می افتد و متوحش می شود ، نه می تواند مانند جوجه ها در آب رود ، نه دلش آرام میگیرد که آنها را در آب بیند ، حال من و تو بر این منوال است: «تو با من چنانی که خایه بط را زیر مرغ خانگی نهادند ، پرورد و بط بچگان گلان ترک شدند ، با مادر به لب جو آمدند ، در آب در آمدند.
مادرشان مرغ خانگی است. لب جو می رود ، امکان در آمدن در آب نی. اکنون ای پدر! من دریا میبینم مرکب من شده است و وطن و حال من اینست. اگر تو از منی یا من از توام درآ در این دریا و اگرنه برو برمرغان خانگی. »
این سخنان را شمس خود گفته است و در راه شناختن وی موثر و مفید پیدا است که از زمان کودکی ، با دیگر کودکان تفاوتهایی داشته است.
پدرش مردی پاکدل و با ایمان بوده و همینکه سخنی بر زبان میرانده است به گریستن می پرداخته و قطرات اشک بر رخسار و محاسن او روان می گشته است. اما از داشتن شور و عشقی که شمس خواهان و جویای آن می بوده بهره ای نداشته است. از او این سان یاد می کند: «نیک مردی بود و کرمی داشت. دو سخن گفتی ، آبش از محاسن فرو آمدی ، الا عاشق نبود. مرد نیکو کار دیگر است و عاشق ، دیگر »
 هیچ بانگ کف زدن آد به در  
ازبکی دست توبی دستی دگر؟
تشنه می نالد کوآب گوار؟
آب هم نالد که کو آن آب خوار؟

شمس و مولانا در خلوت
مولانا بعد از ملاقات با شمس ، محراب و منبر و مرید و درس و شاگرد ، همه و همه را وداع گفت و «یکسره بر هر چه که هست ، چارتکبیر» زد و «در خلوت به روی غیر» ببست. از سخنانی که این دو در خلوت گفته اند و شنیده اند کسی آگاهی ندارد و آنچه را هم که به تقریبی دریافته ایم هنوز امکان بازگو کردنش نیست. در آثار مولانا بخصوص مثنوی وفیه ما فیه بخشهایی است که طرح و رنگی از مشافهه آن دورادارا است ورنه رمزها و رازهائی که «آگاهان» با هم دارند و آموختنی ها ئی که می آموزند هیچگاه ثبت دفتر نمی شود و از خلوت آنان خبری به بیرون نمی رسد لیکن از شیفتگی و دیگرگونی بی سابقه مولانا و «از همه باز آمدن» و با شمس نشستن و توجه و تاکید بر اینکه «هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود» معلوم است که سخنان شمس از جنس سخنان کهنه متداول و پیش پا افتاده نبوده است. سلطان ولد گوید شمس ، مولانا را به دنیای عجیبی راهبر شد که هیچکس بخواب هم ندیده بود و مولانا دوباره به آموختن پرداخت و آنچه فرا گرفت «علم نو» و «سخن تازه» بود.
 


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله شمس العماره

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله شمس العماره دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله شمس العماره


دانلود مقاله شمس العماره

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:17

فهرست مطالب:

شمس العماره
موقعیت
تاریخچه
وضعیت فعلی
تعمیرات بنا
گزارش تعمیرات نیمه اول سال 62
مشخصات مصالح بکار رفته در بنا
الف: آجر
ب : آهک
مصرف آهک
ج : گچ
تاریخچه پیدایش گچ :
د)چوب
منابع

 

چکیده:

شمس العماره

شمس العماره یکی از بناهای مرتفع و مشخص و جالب تهران قدیم است . گویا ناصرالدین شاه قبل از سفر اروپا بر اثر دیدن تصاویر بناها و آسمان خراشهای کشورها غربی ، تمایلی پیدا می کند بنای مرتفعی نظیر بناهای فرنگستان در پایتخت ممالک محروسه خود ایجاد نماید تا از بالای آن خود و زنانش بتوانند منظره شهر تهران و دورنمای اطراف را تماشا کنند . شاه در حدود سال 1282 هـ . ق . این قصد را با دوستعلی خان نظام الدوله معیرالممالک در میان می نهد و او را برای ساختن چنین بنایی در سمت شرقی ارگ سلطنتی مامور می کند .

معیرالممالک بزودی بوسیله استادان و معماران ماهر آن زمان طرح عمارت را ریخته و پی کنی آنرا شروع می کند . ساختمان آن پس از دو سال یعنی در سال 1284 هـ . ق. بپایان می رسد و آنرا شمس العماره نامیده تاریخ بنایش را بحساب جمل «کاخ شاهنشاه» می یابند .

محمدحسن خان اعتماد السلطنه در روزنامه ایران در سال 1294 هـ .ق. در باره

این کاخ می نویسد :

«... اولاً عمارت شمس العماره است که بسیار مرتفع و از بناهای بسیار عالی این دولت جاود شوکت می باشد . تالارهای آینه و ستونهای بلند بزرگ از مرمر و از اره و پله ها نیز کلا از مرمر و مراتب زیادی الی بالای عمارت دارد . چهل ذرع ارتفاع این عمارت است . دو برج دارد با یک مهتابی که روی برجها نشیمن عالی ساخته اند برای تفرج ، وقتی که بالای آن برجها می روند شهر تهران و اطراف و کوهها و صحراها کلا پیدا و چشم انداز بسیار خوب و با روحی دارد در کمال خوبی می توان دید . حتی همه دره هاو آبشارهای کوهها پیداست و در این عمارت هم از اسباب و اشیاء نفیسه بسیار است و ساعت بزرگی در بالای این عمارت می باشد که صدای زنگ آن در اکثر مواضع شهر شنیده می شود » .

باز همو در الماثر و الاثار می نویسد :

«بنیان و بنیاد کوچک مبارک معروف شمس العماره که از عظایم آثار این شهریار و امتیازش بر جمیع ابنیه تهران بلکه ایران اظهر من الشمس است مشتمل بر خمس . و این یادگار بزرگوار چنانکه در اوایل این باب ... اشارت شد بدستیاری دوستعلی خان معیرالممالک بسبک قصور عمارت فرنگستان طرح ریخته و پرداخته و بناء برداشته و افراخته شده است تاریخ تاسیس آن بنیاد و این اثر سعادت نهاد 1284 سال بیست و یکم از جلوس همایون است‌.»


بی گفتگو شمس العماره هم از نظر نقشه و شکل ظاهری وهم از نظر آرایش داخلی ، یکی از بناهای تاریخی و زیبا و جالب تهران است و آینه کاریها و نقاشیها و گچ بریهای از اره ها و دیوارها و سقف های آن از حیث نمایش و شیوه های مختلف و متنوع تزئینات داخلی بناها در ایران بی نظیر است و جای آن دارد که از نظر حفظ نمونه و موردی برای مطالعه معماری و تزیینات داخلی آن دور از تاریخ ایران در نگاهداری و مرمت آن دقت و همت بیشتری بخرج بدهند و نگذارند این اثر جالب از بین برود .

این ساختمان را معیرالممالک بخرج خود ساخته و بعلتی که بهتر است از نظر تکمیل تاریخچه بنا شرح آنرا از زبان نواده اش دوستعلی خان معیرالممالک بشنویم ، تقدیم ناصرالدین شاه کرد .

می گوید : «حاج میرزا حسین خان سپهسالار که با معیر الممالک نرد مخالفت می‌باخت نهانی چند تن را بر آن گماشت تا صورت مخارج بنای مزبور را با دقت بردارند و در آخر کار آن را برای مقابله با سیاهه تقدیمی معیر بدست شاه داد و ضربتی کاری بکار رقیب خود برد .

پس از د سال بنای شمس العماره بپایان رسید و مخارج آن از هر جهت با اثاثه و فرش و غیره به چهل هزار تومان بالغ گردید ، روزی را جشن گرفتند و شاه رسماً بعمارت مزبور آمد و حاج میرزا حسین خان هم برای مشاهده نتیجه نقشه خود حضور بهم رسانید شعرا با مدیحه های آبدار مقدم خسروانه و میمنا بنای تازه را تبریک گفتند و شاه پس از بازدید اطاقها و تمجید بسیار رو بمعیر الممالک نموده گفت : « فی الواقع بنای زیبا و باشکوهی است ولی باید برای دولت گران تمام شده باشد ؟» معیر عرض کرد :قربان برای چاکر گران تمام شد ، زیرا بنا تقدیم خاک پای همایونی و طومار آن اینست که از نظر مبارک می گذرد و گامی پیشتر نهاده صورت مخارج را بدست شاه داد ، سلطان از شنیدن این سخن تغییر قیافه داده و بی اختیار نگاه خشمناک بحاج میرزا حسین خان افکند که معنا از نظر حضار پوشیده نماند ...»


دانلود با لینک مستقیم