یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق درمورد تاریخچه عکاسی 5 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درمورد تاریخچه عکاسی 5 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

تاریخچه عکاسی :

سالها قبل از اینکه عکاسی اختراع شود اساس کار دوربین عکاسی وجود داشت. یک دانشمند مسلمان به نام ابن هیثم در قرن پنجم هجری / یازدم میلادی وسیله ای را به نام جعبه تاریک در مشاهده کسوف استفاده کرده بود.اتاقک تاریک، عبارت بود از جعبه یا اتاقکی که فقط بر روی  یکی از سطوح آن روزنه ای ریز، وجود داشت. عبور نور از این روزنه باعث میشد که تصویری نسبتا واضح اما به صورت وارونه در سطح مقابل آن تشکیل شود. این وسیله، طی جنگهای صلیبی به اروپا راه یافت. لئوناردو داوینچی نقاش و نابغه قرن شانزدهم، در یادداشتهای خود خواص اتاقک تاریک را شرح داده است. هم چنین وی آن را کامرا آبسکورا (Camera Obscura) و روزنه ریز آن را نیز پین هول (Pine Hole) نامید.این وسیله به شدت مورد توجه نقاشان قرار گرفت و تمامی نقاشان بخصوص نقاشان ایتالیایی قرن شانزدهم از آن برای طراحی دقیق منظره ها و ملاحضه دورنمایی صحیح استفاده می کردند، به این ترتیب که کاغذی را بر روی سطح مقابل روزنه قرار می دادند و تصویر شکل گرفته را ترسیم می کردند.این تصاویر بسیار واقعی و از پرسپکتیو صحیحی برخوردار بود.

در حدود سال ۱۵۰۵ میلادی نیز ژرم کاردان (Jerome Cardan) ریاضی دان ایتالیایی یک عدسی محدب بر روزنه اتاقک تاریک نصب کرد، این کار باعث شد تا تصویر وضوح بیشتری پیدا کند.

اما سیاه شدن املاح نقره در اثر تابش نور به وسیله شیمیدان آلمانی ، شولتز(Schulze) وبه طور اتفاقی کشف شد. ماجرا از این قرار بود که روزی وقتی شولتز وارد آزمایشگاه شد، متوجه شد برگ درختی بر روی کاغذی که به نیترات نقره و آهک آغشته بود افتاده، بعد از اینکه برگ را از روی کاغذ برداشت متوجه شد که قسمتی که برگ روی آن بوده مثل سایر بخش های کاغذ سیاه نشده است.این پدیده باعث آغاز فعالیتهای جدیدی برای شناسایی مواد حساس به نور شد.

و اینکه در سال ۱۸۱۹ سرجان هرشل(Sir John Fedric William Herschel)  انگلیسی محلول ثبوت را کشف کرد. ماده ای که هرشل به عنوان ماده ثابت کننده تصویر معرفی کرد هیپوسولفیت دوسود نام داشت. کار مهم دیگری که هرشل انجام داد به کاربردن الفاظ منفی (Negative) و مثبت (Positive) درمورد تصاویر بود.

تا اینکه سرانجام بین سالهای ۱۸۲۲ و ۱۸۲۶ یک مخترع فرانسوی به نام نیسفور نی یپس (Joseph Nicephore Niepce) توانست اولین عکس دنیا را ثبت کند.وی این عکس را در املاک شخصی خود واقغ در دهکده ای به نام سن لودووارن در چند کیلومتری شالن سورسن تهیه کرد.نی یپس در واقع برای اولین بار مواد حساس را در اتاقک تاریک به کار برد. عکسی که وی تهیه کرد حدود ۸ ساعت بوسیله خورشید نور دیده بود. وی این روش را هلیوگرافی (Heliography) یا ترسیم بوسیله خورشید نامید.

نی یپس در سال ۱۸۲۹ با یک فرانسوی دیگر به نام لویی ژاک مانده داگر (Louis Jacques Mande Daguerre) آشنا شد. اگر نقاش مرفه و صاحب گالری در پاریس بود و ضمنا تجربه های با ارزشی نیز در زمینه عدسیها و جعبه تاریک داشت.پس از مرگ نی ئپس ، داگر کار وی را ادامه داد و او پس از چند سال روشی را ابداع کرد که آن را (داگرئوتیپ) نامید.

داگر و نی پپس:

سالها بعد کلمه فتوگرافی که بوسیله سرجان هرشل و از ترکیب دو کلمه یونانی فتوس (Photo) به معنی نور و گرافوس (graphein) به معنای رسم کردن ابداع شده بود جای آن را گرفت.

در آن زمان عکاسی برای مردم سحر و جادو تلقی می شد تا جایی که تصاویر به دست آمده را آینه حافظه دار نامیده بودند.

در سال 1838 شیمیدان انگلیسی به نام ویلیام هنری فوکس تالبوت (William Henry Fox Talbot) با تهیه تصویر نگاتیو در ابعاد کوچکتر ، بزرگسازی تصویر و به دست آوردن تصویر پوزتیو یا مثبت دو مرحله اصلی را در ظهور عکس تکمیل کرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد تاریخچه عکاسی 5 ص

تحقیق و بررسی در مورد مغناطیس درمانی 15 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد مغناطیس درمانی 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

تاریخچه مغناطیس درمانی

آهن‏ربا هزاران سال برای درمان ، مورد استفاده قرار گرفته است. چنین روایت شده است که نجبای مصری برای حفظ زیبایی و جوانی خود جواهرات مغناطیسی به خود آویزان می‌کردند. قبایل آفریقایی برای آماده کردن غذا از سنگ‏های معدنی مغناطیسی استفاده می‏کردند. طبق اظهارات «میندا هسو» و «چیکوو فونگ» دو محقق مغناطیس شناس زیست‏شناس، مغناطیس‏درمانی بیش از 2000 سال در چین به کار می‌رفته است. قدیمی‏ترین کتاب پزشکی چین به نام کتاب « پزشکی داخلی » مربوط به دوره امپراطور زرد پوست چین حدود 2000 سال قبل از میلاد نوشته شده که به کاربرد مغناطیس در طب سوزنی اشاره می‌کند.

البته اگر از زمان حال دور شویم، باید بگوییم که ارسطو 300 سال قبل از میلاد، از کاربرد مغناطیس برای درمان صحبت کرد. «پلاینی» جوان پزشک یونانی نکاتی درباره نحوه درمان بیماری‏ها در یونان 100 سال پس از میلاد مسیح نوشت. «گلن» پزشک رومی قرن سوم متوجه شد که مردم برای رها شدن از بیماری یبوست از آهن‏ربا استفاده می‌کردند.

پزشکان فرانسوی 400 سال پس از میلاد درباره کاربرد گلوبندهای مغناطیسی مطالبی نوشتند. سالیان سال پس از آن آهن‏ربا همچنان جنبه درمانی خود را حفظ کرده بود. در سال 1530 پزشکی به نام پاراسلسوس از قطب‏های مختلف آهن‏ربا برای درمان استفاده کرد.

اخیراً در سال 1977 انجمن سلطنتی پزشکان فرانسه دو متخصص را مأمور تأیید ارزش شفابخش آهن‌ربا برای درمان بیماری‏ها کرده است. این دو متخصص پس از دقت و بررسی زیاد متقاعد شدند که آهن‌ربا خواص شفا دهنده دارد.

به تدریج شیوه‌های علمی و افکار منطقی شکل گرفت. حتی افراد بدبین متوجه شدند که وقتی آهن‌ربا به شکل درستی به کار رود، خواص شفا دهنده دارد.

در سال 1936، آلبرت دیویس متوجه شد که دو قطب آهن‌ربا خواص زیستی مختلفی دارند. او آزمایش‏های متعددی را روی حیوانات، بذرها و گیاهان انجام داد. اساس یافته‌های دیویس بر آن بود که یک قطب آهن‌ربا اندام‏های جانداران را تحریک و قطب دیگر آنها را آرام می‌کند. در سال 1948 طبق اظهارات پزشکان شوروی سابق، مغناطیس‌درمانی می‌توانست درد ناشی از قطع شدن اعضای بدن را کاهش دهد. در دهه 1960 طبق گزارشهای وزارت کشاورزی کانادا رویش بذرها و دانه‏ها پس از قرار گرفتن آنها در معرض نیروی آهن‌ربا بهبود می یافت.

ژاپنی‏ها نیز در این زمینه عقب نماندند. آنها پژوهش‏های پزشکی جدیدی آغاز کردند و به تولید انبوه وسایل آهن‏ربایی همچون گردن‌بند، النگو و دانه تسبیح اقدام کردند. تقریباًٍٍ 10% از مردم ژاپن برای سالم ماندن از وسایل مغناطیسی استفاده می‌کنند. وزارت بهداشت ژاپن کاربرد مغناطیس‏درمانی را کاملاً تأیید کرده است و این صنعتی بزرگ در ژاپن است.

پدیده‌های مغناطیسی درمانی

پدیده‌های مغناطیسی در تمام اعصار، تأثیر مسحور کننده‌ای بر ذهن انسان داشته است. سنگ ماگنتیتی (که نوعی سنگ آهن‏ربا است) به صورت رسوب در رگه‌های آهنی مغناطیس‌دار جمع شده و اولین ماده مغناطیسی بوده که بشر از آن آگاهی یافته است.

کلمه انگلیسی لودستون از کلمه قدیمی انگلیسی لود به معنی «راه» مشتق شده است؛ چون که در طی قرون وسطی متوجه شده بودند که وقتی یک تکه از این سنگ را با نخ آویزان می‌کردند یک طرف آن همیشه به سمت شمال و طرف دیگر آن همیشه به سمت جنوب بود. چینی‌ها آن را 4000 سال پیش ارابه جنوب نما می‌نامیدند و از آن برای جهت یابی استفاده می‌کردند.

این کشف - که سنگ ماگنتیت تکه‌های آهن را جذب می‌کند- در روم و یونان باستان صورت گرفت. مردم معتقد بودند طلسم‏هایی که از این سنگ ساخته شوند ، می‌توانند هر شخصی را به محبوبش برسانند. آنها می گفتند اگر زن یک مرد بی‌وفا، یک تکه از این آهن‏ربا را زیر بالش شوهرش قرار دهد، شوهر در خواب کابوس‏های وحشتناکی خواهد دید. و اگر تکه آهن‏ربا روی سر گذاشته شود می‌توان به صدای خدایان گوش داد! این سنگ به عنوان طلسمی برای شفای سردرد، گرفتگی عضلات، نقرس، و انواع ناخوشی‏های دیگر نیز به کار می رفت.

طبق اسطوره‏های باستانی یونان، یک پسرک چوپان به نام مگنس وقتی عصای فلزی‌اش را روی یک تکه از این سنگها گذاشت متوجه شد که دیگر نمی‌تواند آن را از سنگ جدا کند. واژه مغناطیس نیز ممکن است از نام همین پسرک چوپان گرفته شده باشد. ولی طبق روایتی دیگر که به حقیقت نزدیکتر است واژه مغناطیس از کلمه مگنزیا که نام شهری در آسیای صغیر (یعنی ترکیه) است گرفته شده است. در این محل رگه‌های آهن مغناطیسی به وفور یافت می شود.

مشکل است که دریابیم مردم باستان چگونه به خاصیت مغناطیسی زمین و اجرام سماوی دیگر در جهان هستی و تأثیر آن بر زندگی و بیماری‏ها پی ‏بردند. حالا فلسفه روزه گرفتن در زمانی که ماه تازه است و یا هلال ماه نو است از لحاظ علمی معلوم شده است. در چنین مواقعی تأثیر کره ماه بر کلیه مایعات به بیشترین مقدار می‌رسد. در چنین روزهایی کلیه مواد (مواد مایع و نیمه مایع آهن‌دار بدن) تحت تأثیر ماه جذب می‌شوند و می‌توانند منجر به مسائل احساسی و ذهنی حاد شوند. این نوع روزه گرفتن باعث می‌شود مایعات بدن طی اقدامی احتیاطی علیه چنین آثار ناهنجاری کاهش یابند.

به همین ترتیب اجداد ما چنین تصور می‌کردند که شخصی که در آخرین دقایق حیاتش است باید طوری بخوابد که سرش رو به شمال و پاهایش رو به جنوب باشد تا هم راستایی مغناطیسی بین زمین و بدن او ایجاد شود. این امر باعث می‌شد خروج روح از بدن با آرامش، کاهش درد و رنج کمتر انجام شود.

برخی دانشمندان که روی آثار خواص مغناطیسی زمین و تأثیرات آتش پاره‌ها و لکه‌های خورشید تحقیق می‌کنند، متوجه شده‌اند که عوامل فوق باعث برهم خوردن آرامش مغناطیسی زمین و منجر به تغییرات زیستی حاد در موجودات زمین می‌شود.

همچنین به این نکته پی برده‌اند که اندام‏های متفاوت بدن انسان به دلیل فعالیت‏های شیمیایی متفاوتی که در بدن انجام می‌شود، میدان‏های مغناطیسی متناوبی ایجاد می‌کند. این امر ثابت می‌کند که هر سلولی در بدن انسان یک ارزش مغناطیسی خاصی دارد. بیشترین میدان مغناطیسی را مغز در حین خواب ایجاد می‌کند. پس از آن قلب در مقام دوم قرار


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد مغناطیس درمانی 15 ص

تحقیق و بررسی در مورد سنتز آسپرین 7 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد سنتز آسپرین 7 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

تاریخچه

وقتى نخستین بار در سال 1763 از پودر پوست درخت بید براى تسکین بیمارى که از تب رنج مى برد استفاده کردند کسى فکرش را نمى کرد که سال ها بعد دارویى را از آن کشف کنند که جان میلیون ها نفر را از خطر مرگ نجات دهد. در آن سال یک کشیش انگلیسی به نام ادوارد استون مقاله‌ای در جلسه سلطنتی انگلستان ارائه دادکه در آن استفاده از برگ درخت بید را حتی در درمان مالاریا نیز موثر معرفی کرده بود. 100 سال پس از مقاله استون، یک پزشک اسکاتلندی دریافت که با استفاده از ماده‌ای که از برگ درخت بید بدست می‌آید، عوارض ناشی از رماتیسم به طرز معجزه آسایی کاهش می‌یابد.

آسپیرین را چه کسی کشف کرد؟

فردریک بایر (Fredrich Bayer) در سال 1825 بدنیا آمد. پدر او یک نساج و رنگرز پارچه بود و طبق عادت آن زمان وی در ابتدا شغل و حرفه پدر را برای کار انتخاب کرد و پس از مدتی فعالیت با پدر، در سال 1848 تشکیلاتی مشابه برای خود راه اندازی کرد و در آن حرفه بسیار هم موفق شد.

تا قبل از 1856 برای رنگرزی از مواد رنگی طبیعی استفاده می شد اما با کشف و صنعتی شدن ساخت رنگهای حاصل از مواد نفتی، بایر که پتانسیل موجود در این کشف را بخوبی احساس کرده بود با کمک شخصی بنام فردریک وسکوت (Friedrich Weskott) کمپانی Bayer را راه اندازی کرد.

بایر در ماه می سال 1880 در گذشت و تا آن زمان کمپانی هنوز در فعالیت رنگرزی مشغول بود، اما شرکت تصمیم گرفت با استخدام تعدادی شیمیدان نوآوری هایی در این صنعت بوجود آورد و این اتفاق هم افتاد اما نه در صنعت رنگرزی.

هنگامی که فلیکس هوفمن (Felix Hoffmann) در حال انجام آزمایش با یکسری از ضایعات رنگی بود تا شاید بتواند دارویی برای درمان درد ناشی از بیماری پدرش بدست آورد توانست به پودری دسترسی پیدا کند که امروزه شما آنرا به نام آسپرین می شناسید.

هوفمن آسپرین را کشف نکرد

آسپرین چهل سال قبل توسط یک شیمیدان فرانسوی کشف شده بود، این شیمیدان بخوبی می دانست که پودر اسید استیل سالیسیلیک (acetylsalicylic acid) دارای خاصیت شفا بخشی بسیار می باشد. در واقع بیش از 3500 سال بود که بشر این پودر را می شناخت چرا که در سال 1800 یک باستان شناس آلمانی که در مصر تحقیق می کرد، با ترجمه یکی از پاپیروس های مصری متوجه شد که بیش از 877 نوع مواد دارویی برای مصارف مختلف در مصر باستان شناخته شده بود که یکی از آنها همین پودر اسید بود که برای برطرف کردن درد از آن استفاده می شد.

در برخی از شواهد و نوشته های دیگری که در یونان بدست آمده است نیز مشخص شده که بشر حدود 400 سال پیش از میلاد از شیره پوست درخت بید برای درمان تب و درد استفاده می کرده است. همچنین آنها هنگام زایمان زنان از این ماده برای کاهش درد استفاده می کردند. امروزه مشخص شده که ماده موجود در این شیره چیزی جز اسید سالیسیلیک نیست.

ثبت رسمی کشف آسپرین

ماه مارچ 1899 کمپانی بایر رسما" محصول خود بنام آسپرین را به ثبت رساند و به دنبال آن در سایر کشورهای جهان نیز تحقیقاتی گسترده راجع به این دارو انجام گرفت بگونه ای که هنگام بازنشستگی هوفمن در سال 1928، آسپرین در تمام دنیا شناخته شده بود.

سپس شیمی‌دانان آلی بر آن شدند که این ماده را شناسایی و جداسازی کنند. و پس از تلاش فراوان یک کربوکسیلیک اسید همراه با یک عامل فنلی را شناسایی کردند و به مناسبت منبع آن که درخت بید یا سایدکس بوده آن را سالیسیلیک اسید نامیدند که فرمول آن مطابق زیر است:

خصوصیات شیمیایی

آسپرین به صورت قرص های سفید یا بلور های سوزنی شکل یا به صورت پودرهای بلورین موجود می‌باشد،

/

ساختار آسپرین

خصوصیات

وزن مولکولی آن ۱۸۰ می‌باشد.

نقطه ذوب آن ما بین ۱۳۵ تا ۱۳۷ درجه سلسیوس می‌باشد.

نقطه جوش آن ۱۴۰ درجه سلسیوس است که در این درجه حرارت تجزیه می‌گردد.

آسپرین دارای بلورهای سوزنی شکل است.

آسپرین در آب به مقدار کم و در الکل به مقدار زیاد محلول می‌باشد.

روش تهیه

یک گرم اسید سالسیلیک را داخل ارلن خشک ریخته و ۱/۵ میلی لیتر انیدرید استیک و ۱ الی ۲ قطره اسید سولفوریک غلیظ به آن اضافه کنید و با چرخش ارلن سعی کنید کلیه مواد با هم مخلوط شوند . ارلن را به مدت ۱۵ دقیقه در حمام اب در دمای ۶۰ درجه سانتیگراد نگه دارید و در این مدت محتویات ارلن رابا چرخش هم بزنید. پس از این مدت ۱۵ میلی لیتر اب سرد به ارلن اضافه کنید که اسپرین به صورت بلورهای جامد ظاهر می‌گردد. ان را با قیف بوخنر صاف کنید. برای خالص سازی اسپرین مقدار بدست امده را در ۳ میلی لیتر اتانول و ۷ میلی لیتر اب در گرما حل کنید و کریستالیزه نمایید

سنتز آسپرین

استیل سالیسیلات داروی مسکن و تب بری است که در ابتدای قرن بیستم با نام تجاری آسپرین و توسط شرکت بایر آلمان به بازار راه یافت.

آسپرین از مشتقات ترکیبی به نام سالیسیلیک اسید است.سالیسیلیک اسید ماده ایست که در پوست درخت بید (سالیکس) وجود دارد و در گذشته از آن برای تسکین درد استفاده می شد.اما باعث تحریک غشای مخاطی دهان مری و معده می شد.سالیسیلیک اسید را از واکنش فنول و کربن دی اکسید تهیه می کنند.

اما آسپرین نه نتها عوارض جانبی ناگوار سالیسیلیک اسید را نداشت بلکه اثرات خوبی مانند رقیق کردن خون و در نتیجه کاهش خطر سکته و تپش های قلبی داشت.همچنین آسپرین با مقابله با ساخت پروستاگلاندین ها در بدن که موجب التهاب می شوند التهاب را کاهش می دهد.

در ادامه روش سنتز آسپرین آورده شده است:

مواد مورد نیاز: سالیسیلیک اسید - انیدرید استیک((CH3CO)2O) - کمی سولفوریک اسید به عنوان کاتالیزر

طرز کار: ۱.۲ گرم سالیسیلیک اسید رادر یک ارلن بریزید و به آن ۱.۷ میلی لیتر انیدرید استیک بیفزایید. چند قطره سولفوریک اسید به آن اضافه کرده و ارلن را به مدت ۲۰ دقیقه در حمام آب ۶۰ درجه سانتی گراد قرار دهید.سپس آنرا سرد کرده و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد سنتز آسپرین 7 ص

تحقیق و بررسی در مورد باکتری 40 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد باکتری 40 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 62

 

تاریخچه

زمانی مردم گمان می‌کردند که غذای مانده به‌این دلیل خراب می‌شود که به قارچ و میکروب (باکتری) تبدیل می‌شوند. لویی پاستور(1822-1895)، دانشمند فرانسوی، نشان داد که غذا را میکروب‌های موجود در هوا فاصد می‌کند نه تغییر ماهیت آن. وی غذای تازه پخته شده را در دو ظرف شیشه‌ای تمیز گذاشت؛ در یکی را بست و در دیگری را باز گذاشت تا هوا وارد آن شود، فقط غذای ظرف در باز فاسد شد.

پریسا سیاهسنگی

بعضی از باکتری‌ها به صورت انفرادی و برخی از اقسام کروی به صورت گروهی (دو تا دو تا، ریشه‌ای و خوشه‌ای) زندگی می‌کنند.‌این نوع زندگی گروهی را کلونی می‌گویند. کلونی بعضی از اقسام باکتری‌ها چنان بزرگ است که با چشم دیده می‌شود. کلونی باکتری‌ها از لحاظ شکل و رنگ فرق دارند و حتی از روی آن، می‌توان باکتری را شناسایی کرد.

تغذیه:

همة‌جانداران برای انجام فعالیتهای حیاتی، به ماده و انرژی نیاز دارند. از‌این‌لحاظ، بین جانداران کامل مانند شما و یک باکتری ساده فرقی وجود ندارد. غذا، دارای ماده و انرژی است. باکتریها از لحاظ نوع گرفتن غذا و استفاده از آن، بسیا مختلف اند. بعضی، غذای خود را می‌سازند و برخی، به غذایی که توسط جانداران دیگر ساخته شده وابسته اند. حتی نوع استفاده از انرژی موجود در غذا هم در‌این جانداران مشابه نیست.

بعضی از باکتری‌ها اتوتروف هستند، یعنی می‌توانند غذای خود را بسازند. گروهی از باکتری‌های اتوتروف به کمک نور خورشید غذاسازی می‌کنند به‌این گروه فتوسنتز کننده می‌گویند. گروهی دیگر بدون استفاده از انرژی نور کار غذا سازی را انجام می‌دهند. به‌این گروه شیمیوسنتز کننده می‌گویند.‌این باکتری‌ها انرژی لازم برای غذاسازی را از مواد شیمیایی مانند گوگرد، آهن یا نیتروژن می‌گیرند.

بیشتر باکتری‌ها هتروترف هستند. جانداران هتروترف انرژی لازم را از غذایی می‌گیرند که توسط جانداران دیگر ساخته شده است‌این جانداران، نمی‌توانند غذاساز باشند، باکتری‌های هتروترف مواد غذایی خود را در خارج سلول گوارش می‌دهند، سپس مواد گوارش یافته، که به ذرات کوچکتری تبدیل شده اند، وارد سلول می‌شوند.

بعضی از باکتری‌های هتروترف ساپروفیت اند. ساپروفیت، جانداری است که از بقایای بدن موجودات زنده تغذیه می‌کنند. باکتری‌هایی که روی برگهای ریخته شده از درختان، یا مواد غذایی خود ما زندگی می‌کنند، از‌این جمله اند.

گروهی از باکتری‌های هتروترف انگل هستند. انگل، موجودی است که در داخل یا روی بدن یک جاندار دیگر به سر می‌برد و غذای خود را از بدن آن می‌گیرد. باکتری‌هایی که باعث پوسیدگی دندان،‌ایجاد جوش یا بیماری‌های مختلف در بدن ما می‌شوند، از‌این قبیل اند.

گرفتن انرژی از غذا: همه جانداران، چه اتوترف باشند و چه هتروترف، انرژی لازم را از غذا می‌گیرند. اما راه انجام‌این کار در آنها مشابه نیست. مثلاً، گروهی از باکتری‌ها به کمک اکسیژن هوا تنفس می‌کنند. اکسیژن، با غذا که


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد باکتری 40 ص

تحقیق وبررسی در مورد مغناطیس درمانی 15 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق وبررسی در مورد مغناطیس درمانی 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

تاریخچه مغناطیس درمانی

آهن‏ربا هزاران سال برای درمان ، مورد استفاده قرار گرفته است. چنین روایت شده است که نجبای مصری برای حفظ زیبایی و جوانی خود جواهرات مغناطیسی به خود آویزان می‌کردند. قبایل آفریقایی برای آماده کردن غذا از سنگ‏های معدنی مغناطیسی استفاده می‏کردند. طبق اظهارات «میندا هسو» و «چیکوو فونگ» دو محقق مغناطیس شناس زیست‏شناس، مغناطیس‏درمانی بیش از 2000 سال در چین به کار می‌رفته است. قدیمی‏ترین کتاب پزشکی چین به نام کتاب « پزشکی داخلی » مربوط به دوره امپراطور زرد پوست چین حدود 2000 سال قبل از میلاد نوشته شده که به کاربرد مغناطیس در طب سوزنی اشاره می‌کند.

البته اگر از زمان حال دور شویم، باید بگوییم که ارسطو 300 سال قبل از میلاد، از کاربرد مغناطیس برای درمان صحبت کرد. «پلاینی» جوان پزشک یونانی نکاتی درباره نحوه درمان بیماری‏ها در یونان 100 سال پس از میلاد مسیح نوشت. «گلن» پزشک رومی قرن سوم متوجه شد که مردم برای رها شدن از بیماری یبوست از آهن‏ربا استفاده می‌کردند.

پزشکان فرانسوی 400 سال پس از میلاد درباره کاربرد گلوبندهای مغناطیسی مطالبی نوشتند. سالیان سال پس از آن آهن‏ربا همچنان جنبه درمانی خود را حفظ کرده بود. در سال 1530 پزشکی به نام پاراسلسوس از قطب‏های مختلف آهن‏ربا برای درمان استفاده کرد.

اخیراً در سال 1977 انجمن سلطنتی پزشکان فرانسه دو متخصص را مأمور تأیید ارزش شفابخش آهن‌ربا برای درمان بیماری‏ها کرده است. این دو متخصص پس از دقت و بررسی زیاد متقاعد شدند که آهن‌ربا خواص شفا دهنده دارد.

به تدریج شیوه‌های علمی و افکار منطقی شکل گرفت. حتی افراد بدبین متوجه شدند که وقتی آهن‌ربا به شکل درستی به کار رود، خواص شفا دهنده دارد.

در سال 1936، آلبرت دیویس متوجه شد که دو قطب آهن‌ربا خواص زیستی مختلفی دارند. او آزمایش‏های متعددی را روی حیوانات، بذرها و گیاهان انجام داد. اساس یافته‌های دیویس بر آن بود که یک قطب آهن‌ربا اندام‏های جانداران را تحریک و قطب دیگر آنها را آرام می‌کند. در سال 1948 طبق اظهارات پزشکان شوروی سابق، مغناطیس‌درمانی می‌توانست درد ناشی از قطع شدن اعضای بدن را کاهش دهد. در دهه 1960 طبق گزارشهای وزارت کشاورزی کانادا رویش بذرها و دانه‏ها پس از قرار گرفتن آنها در معرض نیروی آهن‌ربا بهبود می یافت.

ژاپنی‏ها نیز در این زمینه عقب نماندند. آنها پژوهش‏های پزشکی جدیدی آغاز کردند و به تولید انبوه وسایل آهن‏ربایی همچون گردن‌بند، النگو و دانه تسبیح اقدام کردند. تقریباًٍٍ 10% از مردم ژاپن برای سالم ماندن از وسایل مغناطیسی استفاده می‌کنند. وزارت بهداشت ژاپن کاربرد مغناطیس‏درمانی را کاملاً تأیید کرده است و این صنعتی بزرگ در ژاپن است.

پدیده‌های مغناطیسی درمانی

پدیده‌های مغناطیسی در تمام اعصار، تأثیر مسحور کننده‌ای بر ذهن انسان داشته است. سنگ ماگنتیتی (که نوعی سنگ آهن‏ربا است) به صورت رسوب در رگه‌های آهنی مغناطیس‌دار جمع شده و اولین ماده مغناطیسی بوده که بشر از آن آگاهی یافته است.

کلمه انگلیسی لودستون از کلمه قدیمی انگلیسی لود به معنی «راه» مشتق شده است؛ چون که در طی قرون وسطی متوجه شده بودند که وقتی یک تکه از این سنگ را با نخ آویزان می‌کردند یک طرف آن همیشه به سمت شمال و طرف دیگر آن همیشه به سمت جنوب بود. چینی‌ها آن را 4000 سال پیش ارابه جنوب نما می‌نامیدند و از آن برای جهت یابی استفاده می‌کردند.

این کشف - که سنگ ماگنتیت تکه‌های آهن را جذب می‌کند- در روم و یونان باستان صورت گرفت. مردم معتقد بودند طلسم‏هایی که از این سنگ ساخته شوند ، می‌توانند هر شخصی را به محبوبش برسانند. آنها می گفتند اگر زن یک مرد بی‌وفا، یک تکه از این آهن‏ربا را زیر بالش شوهرش قرار دهد، شوهر در خواب کابوس‏های وحشتناکی خواهد دید. و اگر تکه آهن‏ربا روی سر گذاشته شود می‌توان به صدای خدایان گوش داد! این سنگ به عنوان طلسمی برای شفای سردرد، گرفتگی عضلات، نقرس، و انواع ناخوشی‏های دیگر نیز به کار می رفت.

طبق اسطوره‏های باستانی یونان، یک پسرک چوپان به نام مگنس وقتی عصای فلزی‌اش را روی یک تکه از این سنگها گذاشت متوجه شد که دیگر نمی‌تواند آن را از سنگ جدا کند. واژه مغناطیس نیز ممکن است از نام همین پسرک چوپان گرفته شده باشد. ولی طبق روایتی دیگر که به حقیقت نزدیکتر است واژه مغناطیس از کلمه مگنزیا که نام شهری در آسیای صغیر (یعنی ترکیه) است گرفته شده است. در این محل رگه‌های آهن مغناطیسی به وفور یافت می شود.

مشکل است که دریابیم مردم باستان چگونه به خاصیت مغناطیسی زمین و اجرام سماوی دیگر در جهان هستی و تأثیر آن بر زندگی و بیماری‏ها پی ‏بردند. حالا فلسفه روزه گرفتن در زمانی که ماه تازه است و یا هلال ماه نو است از لحاظ علمی معلوم شده است. در چنین مواقعی تأثیر کره ماه بر کلیه مایعات به بیشترین مقدار می‌رسد. در چنین روزهایی کلیه مواد (مواد مایع و نیمه مایع آهن‌دار بدن) تحت تأثیر ماه جذب می‌شوند و می‌توانند منجر به مسائل احساسی و ذهنی حاد شوند. این نوع روزه گرفتن باعث می‌شود مایعات بدن طی اقدامی احتیاطی علیه چنین آثار ناهنجاری کاهش یابند.

به همین ترتیب اجداد ما چنین تصور می‌کردند که شخصی که در آخرین دقایق حیاتش است باید طوری بخوابد که سرش رو به شمال و پاهایش رو به جنوب باشد تا هم راستایی مغناطیسی بین زمین و بدن او ایجاد شود. این امر باعث می‌شد خروج روح از بدن با آرامش، کاهش درد و رنج کمتر انجام شود.

برخی دانشمندان که روی آثار خواص مغناطیسی زمین و تأثیرات آتش پاره‌ها و لکه‌های خورشید تحقیق می‌کنند، متوجه شده‌اند که عوامل فوق باعث برهم خوردن آرامش مغناطیسی زمین و منجر به تغییرات زیستی حاد در موجودات زمین می‌شود.

همچنین به این نکته پی برده‌اند که اندام‏های متفاوت بدن انسان به دلیل فعالیت‏های شیمیایی متفاوتی که در بدن انجام می‌شود، میدان‏های مغناطیسی متناوبی ایجاد می‌کند. این امر ثابت می‌کند که هر سلولی در بدن انسان یک ارزش مغناطیسی خاصی دارد. بیشترین میدان مغناطیسی را مغز در حین خواب ایجاد می‌کند. پس از آن قلب در مقام دوم قرار دارد که می‌توان میدان مغناطیسی آن را از لحاظ علمی اندازه گرفت.

همچنین متوجه شده‌اند که قطب شمال خواص آنتی‏بیوتیک دارد. (یعنی می‏تواند عفونت را مهار یا روند آن را کُند نماید) و قطب جنوب خواص انرژی‌زا دارد (یعنی می‌تواند حرارت و انرژی در اختیار اندام‏های مختلف بدن قرار دهد). لذا قطب شمال برای درمان بیماری‏هایی مفید است که عفونت ریشه اصلی آنها است. در حالی که قطب جنوب برای درمان دردها، ورمها، سفتی اندامها، و مسائل مربوط به عملکرد کُند آنها مفید است.

سال‏ها است که آهن‏رباهای دست ساز بشر جای سنگ‏های مگنتیت را گرفته‌اند. آهن‏رباهای امروزی شکلها و قدرتهای مختلفی دارند. برخی به شکل میله، نعل اسب، سوزن و دیسک هستند.

از دیدگاه طنز، مغناطیس‏درمانی هم یکی از قدیمی‌ترین شیوه‌های درمان و هم یکی از جدیدترین آنها است! اکنون زمانی است که این شیوه بزرگ درمان مورد بهره‌برداری قرار ‌گیرد که نتایج درخشانی هم در پی دارد.

نقش بدن ما در مغناطیس درمانی

خود بدن ما یک آهن‌ربا است و دارای قطب‏های آهن‏ربایی است. هنگام درمان نیروی قطب شمال آهن‌ربا باید به قسمت راست بدن و نیروی قطب جنوب به قسمت چپ بدن اعمال شود. به همین ترتیب نیروی قطب شمال باید به نیمه بالای بدن و نیروی قطب جنوب آهن‌ربا باید به نیمه پایین بدن اعمال شود.

ولی در عین حال هیچ قانون ثابتی وجود ندارد و این امر بستگی به تشخیص پزشک و حالتی دارد که بیمار در آن حال خود را راحت حس می‌کند. مغناطیس درمان‏ها از شیوه‌های مختلفی استفاده می‌کنند و معالجه‌های آنها سرانجام بستگی به بیمار، نوع بیماری، میزان وخامت آن و برخی عوامل و متغیرهای دیگر دارد که در بخش‏های بعد آنها را بررسی خواهیم کرد.

در مغناطیس‏درمانی از نقاط هدایت استانداردی که در بررسی الکترونیکی بیماری‏های قلبی استفاده می‌شود نیز بهره می‌بریم. جریان‏های مثبت و منفی برق به ترتیب مطابق با قطب‏های شمال و جنوب آهن‌ربا هستند. در تهیه الکتروکاردیوگرام قلب از ساعدها و ساق پای چپ استفاده می‌شود. دو نوع مسیر همزمان کشیده می‌شوند. دو الکترود یکی مثبت و دیگری منفی استفاده می‌شوند. بنابراین با استفاده از دو ساعد و ساق پای چپ سه ترکیب ساخته می‌شوند:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد مغناطیس درمانی 15 ص