یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

طرح توجیهی تولید محصولات خارج از فصل در گلخانه

اختصاصی از یارا فایل طرح توجیهی تولید محصولات خارج از فصل در گلخانه دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

طرح توجیهی تولید محصولات خارج از فصل در گلخانه


طرح توجیهی تولید محصولات خارج از فصل در گلخانه

این طرح توجیهی در رابطه با تولید محصولات خارج از فصل در گلخانه می باشد که بر اساس آخرین تغییرات توسط

کارشناسان متخصص با دقت نگارش و جمع آوری شده است.

این فایل برای کارآفرینان در زمینه تولید محصولات خارج از فصل در گلخانه مناسب می باشد.

 

این طرح توجیهی شامل :

مقدمه و خلاصه ای از طرح

فهرست مطالب

جداول و محاسبات مربوطه

موضوع و معرفی طرح

هزینه تجهیزات

ظرفیت

سرمایه گذاری کل

سهم آورده متقاضی

سهم تسهیلات

دوره بازگشت سرمایه

اشتغال زایی

فضای مورد نیاز

تعداد و هزینه نیروی انسانی

استانداردهای مربوطه

بازارهای داخلی و خارجی

توجیه فنی و اقتصادی طرح

عرضه کنندگان و ...

 

مناسب برای :

- اخذ وام بانکی از بانک ها و موسسات مالی اعتباری

- گرفتن وام قرض الحسنه خود اشتغالی از صندوق مهر امام رضا

- ارائه طرح به منظور استفاده از تسهیلات بنگاه های زود بازده

- گرفتن مجوز های لازم از سازمان های دولتی و وزارت تعاون

- ایجاد کسب و کار مناسب با درآمد بالا و کارآفرینی

- مناسب جهت اجرای طرح کارآفرینی و ارائه دانشجویی

 

این طرح توجیهی (مطالعه امکان سنجی، طرح کسب و کار، طرح تجاری یا BP) در قالب pdf و در حجم 15 صفحه به

همراه جداول و کلیه محاسبات مربوطه در اختیار شما قرار خواهد گرفت.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله ادبیات با عنوان ترجمه داستان ERASER فصل 1 تا 6

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله ادبیات با عنوان ترجمه داستان ERASER فصل 1 تا 6 دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله ادبیات با عنوان ترجمه داستان ERASER فصل 1 تا 6


دانلود مقاله ادبیات با عنوان ترجمه داستان ERASER فصل 1 تا 6

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:33

چکیده:

فصل1
ROYAL OAK ، میشیگان ، شهری معمولی در وسط آمریکاست . مردم دوست دارند در آنجا زندگی کنند چون آنجا آرام و تمیز و امن است . اما در آن شب تابستانی واقعه وحشتناکی در خانه راحت در ALDEN DRIVE در حال وقوع بود .
JOHNNY CASTELEONE به دو مردی که همسر وی را پایین روی کف زمین نگه داشته بودند.نگاه می کرد، سپس به دوست قدیمی اش PAULY CUTRONE نگاه کرد و گفت « به DARLENE صدمه نزنید او هیچ چیز  نمی داند.»
PAULY گفت: « او تو را می شناسد و این به اندازه کافی بد است»
JOHNY سعی کرد از روی زمین بلند شود اما نتوانست . PAULY و مر دیگر که او را نگه داشته بود بسیار قوی بودند.
JOHNY پرسید: «چرا اینکار را می کنی PAULY ؟ ما دوست هستیم؟
PAULY به سختی به دهان او زد و گفت: «بله ، ما دوست بودیم ، و به این دلیل است که MR.CANELLI عصبانی است . تو حرف زدی تو شاهدی علیه ما بودی . تو پلیس همه چیز را گفتی . تو قانون این کار را می دانی .»  
چاقویی در دست PAULY بود JOHNY  قانون را می دانست – اگر در مافیا بعدی و حرف زدی تو مردی .
JOHNY گفت: طسریعا کارت را تمام کن»
POULY با خنده بدی گفت: « باشه اما اول دهانت را باز کن زبانت را لازم دارم .MR CANELLI می خواهد ببیند آیا بدون تو هم حرف خواهد زد. »
PAULY دندانهای JIHNY را فشار داد و باز کرد و زبان او را با انگشتانش گرفت. او مرد سیاهپوش را ندید که پشت سروری وارد اطاق شد. او هرگز دستی را که او را کشت ندید – او فقط مرده افتاد . گردنش شکسته شده بود . مجرمین دیگر با شکفتی به بالا کردند اما قبل از اینکه بتوانند کاری انجام دهند مرد سیاهپوش روبروی آنها بود. او تفنگی در دست داشت اما از ان استفاده نکرد دستهایش اسلحه های او بودند چند ثانیه بعد آنها هم مرده بودند .
مرد سیاهپوش به JOHNY و DARLENE نگاه کرد. او بلند و قوی بود اما چشمانش به سردی یخ بود . او گفت: « اینجا منتظر باش.» و از در بیرون رفت . یک دقیقه بعد او بازگشت . روی هر شانه یک جسد را حمل می کرد . – یکی مرد بود و دیگری یک زن بود .
DARLENE پرسید: « آنها کی هستند؟»
مرد سیاهپوش گفت:DARLENE ، JOHNNY CASTELEONE
  مرده اید.
حالا لباسهایتان را به آنها بپوشانید. حلقه ها و ساعتهایتان را هم در آورید و به بدنهای آنها هم بپوشانید . پلیس فکر خواهد کرد که شما با جانیان جنگیده اید و اینکه در همان موقع همگی مرده اید .»
JOHNNY و DARLENE در انجام آنچه او به آنها گفته بود حمله کردند.
مرد سیاهپوش تلفنی را از جیبش در آورد. او گفت:«سلام پلیس»
در 2322 ROYAL OAK،ALDEN DRIVE قسمتی انجام شده است . عجله کنید »
وقتی JOHNNY،DARLENE پوشاندن لباسهایشان به اجساد را تمام کردند مرد سیاه پوش گفت :«بیرون بیایید برویم»
JOHNNY.DARLENE با عجله به سمت در رفتند . مرد سیاهپوش چیزی را از جیبش در آورد و آنرا به گوشه اطاق انداخت . یک ماده مننفرجه بود و بعد خانه در حال سوختن بود.


دانلود با لینک مستقیم