یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود مقاله پیام معنوی هنر اسلامی

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله پیام معنوی هنر اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله پیام معنوی هنر اسلامی


دانلود مقاله پیام معنوی هنر اسلامی

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:45

فهرست مطالب:

پیام معنوی هنر اسلامی
هنر اسلامی
 تاریخچه مختصری از هنر در سرزمین های اسلامی و تزئینات در آن:
 دیدگاه اسلام به هنرهایی همچون پیکرتراشی و نقاشی:
 هنر تذهیب وخط در اسلام:
  معماری اسلامی:
 ویژگی های اصلی هنر اسلامی:
 مرکز گرایی
 رنگ ها
 معماری مساجد ایرانی
سمبولیسم در مسجد:
 مناره:
 گنبد:
   حوض:
 نقوش در مسجد
هندسه در معماری اسلامی
 معماری هندسه گرا

 

 

پیام معنوی هنر اسلامی
 اگر سئوال شود که اسلام چیست؟ در پاسخ می توان گفت به  محراب مسجد قرطبه در اسپانیا، صحن مسجد سلطان حسن در قاهره یا گنبد شاه در اصفهان اشاره کرد. البته مشروط بر اینکه پرسش کننده قادر باشد پیام نهفته در این بناها را دریابد.
هنر سنتی اسلامی بیانگر معنویت و پیام باطنی اسلام بوسیله زبانی ازلی است که دقیقاً با همین ازلیت و تمایل پردازی بی واسطه اش مؤثرتر و بی دردسرتر از اغلب توصیفات،دین شناختی اسلام عمل می کند.
 البته کسانی هستند که چنین وظیفه ای برای هنر اسلامی قائل نبوده، به سادگی شأن اسلامی آن را انکار می کنند و مدعی می شوند که چنین هنری، هرچقدر هم که زیبا، قابل فهم یا همآهنگ باشد درواقع با روح یا فرم دین اسلام چندان ارتباطی ندارد. این گروه نه تنها شامل بسیاری از مورخان غربی هنر، بلکه گروه به مراتب فزون تری از مسلمانان امروزی است که خود رانوگرایا اصلاح طلب معرفی می کنند.
 آثار هنر اسلامی به واسطه پیوند درونی آنها را معنویت اسلامی، به صدور برکت ادامه می دهد برکت فیض الهی است که در شریان های عالم هستی جریان دارد حتی یک مسلمان متجدد نیز وقتی برقالی سنتی می نشیند، به یک قطعه خوشنویسی می نگرد، یا به شعر تندیسک زبان مادری خود گوش می دهد، یا تلاوت قرآن را می شنود و در محوطه یکی از شاهکارهای اسلامی که از اقیانوس اطلس تا اقیانوس آرام گسترده است نماز میگزارد. در عمق دل خود آرامش و نشاط، حتی نوعی دلگرمی و اطمینان روانی حس می کند، به نسبتی که زشتیهای جهان امروز در فضای سنتی اسلامی گسترش پیدا می کند.
 روح و ذهن مسلمان، سنتی در وهله اول از گرایش های مبتنی بر آیات قرآن و سپس از امثال و اشعار، ایماژ ها و فرم های بصری که عمیق ترین وجوه ارزشها و آداب اسلامی را منعکس می سازد ترکیب یافته است. و این واقعیت به میزانی که اسلام سنتی زنده است همچنان تداوم دارد. وقتی مسلمان سنتی سخن آغاز می کرد، اشعاری که همواره بر ارزش های اسلامی صحه می گذاشت بر زبانش جاری می شد، وقتی می نوشت، این کار را را خط خوش انجام می داد، او قدر قالی زیبایی را که اشکال و رنگهایش صورت خیالی بهشت در اسلام را تداعی می کرد می دانست، روح او اثر آرامش بخش صفای مسجد یا خانه سنتی را احساس می کرد و گوش او که با زیبایی آسمانی تلاوت قرآن آشنا بود، می توانست بین آن موسیقی که از کرانه دیگر هستی از لایه های متنزّل روان صادر می شوند، تفاوت بگذارد، تمدن و فرهنگی سرشار از ارزشهای معنوی اسلامی فرد مسلمان را دربرگرفته بود و به او کمک می کرد تا اسلامی زندگی کند.
 هنر اسلامی هدف و وظیفه خود را در مقام حامی و پشتیبان وحی قرآنی برای دستیابی به غاتی که اسلام به واسطه آن الهام شده است، تحقق می بخشد، آن غایت تجلی خدای یگانه از خلال زیبایی محسور کننده آن فرمها، رنگ ها و اصوات است که به مثابه جلوه های خدا، ظاهراً صوری محدودند اما از درون به لاینتاهی گشوده می شوند، و محملی برای دستیابی به حقیقی هستند که هم جلال است و هم جمال.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله پیامبر اکرم، مبلغ پیام رحمت الهی

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله پیامبر اکرم، مبلغ پیام رحمت الهی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله پیامبر اکرم، مبلغ پیام رحمت الهی


دانلود مقاله پیامبر اکرم، مبلغ پیام رحمت الهی

 

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:56

چکیده:

قرآن کریم آن نازله رحمت الهی و این زیباترین تحفه خداوندی، همچون دریایی است ژرف که رویهای قریب و عمقی غریب دارد و غور در بحر معرفت آن جز به اهلش میسر نشود. هرچه پیرامون یگانة معنا، پژوهش شود و در گشایش مفاتیح اسرار پر رمز و راز آن اهتمام به عمل آید، نقطه پایانی حاصل نشود و در نهایت معترفیم که ما همچنان در اول وصف تو ماندهایم.

یکی از جلوههای باعظمت آیات الهی که در سراسر قرآن مشاهده میشود، تلالؤ انوار جاذبه و دافعه است. البته اصطلاح جاذبه و دافعه، تداعیکننده کتاب ارزشمند استاد شهید مرتضی مطهری(ره) است که در آن با بینشی عمیق، جاذبه و دافعه شخصیت علی (ع) را تحلیل کرده است. در آنجا عمدتاً ابعاد

اجتماعی شخصیت امیرالمؤمنین(ع) مورد بحث قرار گرفته و نشان داده شده است که آن حضرت در ارتباط با افراد و گروههای اجتماعی، چه سیرهای داشتهاند ؛ لیکن در خصوص قرآن کریم، نه تنها آیات اجتماعی از منظر جاذبه و دافعه قابل بررسی است، بلکه بیشتر بعد توحیدی و ارتباط بین انسان و خدا مدنظر است.
بدون شک در قاموس صفات حضرت باریتعالی، رحمت و محبت نقشی فراتر و اخص دارد و تمام صفات ثبوتیه و سلبیه حضرتش در پرتو آن معنا مییابد و حضرت

حق خود را موظف به افاضه رحمت میداند. «…کتب علی نفسه الرحمة…» مگر نه این است که عصاره مفاهیم متعالی قرآن جمع در بسمله است و او جز رحمانیت و رحیمیت پیامی ندارد؟ بسم الله الرحمن الرحیم، ذکر مدام طالبان حقیقت و معراج سالکان طریقت است که مایه از خود بریدن و به او گرویدن است.
نظامی جام وصل آنگه کنی نوش که بر یادش کنی خود را فراموش

ذکر بسمله گذشته از آنکه آغاز هر سوره مزین به آن است و بنابر نظر مفسران ۱۱۵ نوع خاص آن با تأویلهای متفاوت در قرآن آمده،نقطه آغازین و سبب تحقق هر فعلی در عوالم ملک و ملکوت است و افعال انسان سالک نیز بی آن قدری ندارد؛ هر چند بیذکر آن نیز خود به خود ذرات هستی جلوه اسم اللهاند.

ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز
اسم رب، اولین آیهای است که بر انسان نازل گشته، آنجا که میفرماید: «اقرا باسم ربک الذی خلق* خلق الانسان من علق* اقرا و ربک الاکرم» با تدبر در آیات اولیه نازله بر پیامبر اکرم(ص) معلوم میشود که به صراحت، به رحمت و رأفت خداوندی تأکید شده و سنت آفرینش انسان که مصداق بارز رحمانیت و اکرام الهی است، بهعنوان صفت پروردگاری که همه چیز به اسم اوست، قلمداد شده است. همان آفرینشی که نقطه پیدایش عشق و عرفان میان محب و محبوب حقیقی است.

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت با من راهنشین باده مستانه زدند
از دیگر روی، وجود مقدس نبی مکرم اسلام(ص) که مخاطب خاص وحی الهی است و تنها پذیرنده بار سنگین امانت الهی است که آسمانها و زمین از آن امتناع کردند، جز برای ابلاغ پیام رحمت عام و فراگیر الهی مبعوث نشده است:
«و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین»

و اگر همین یک آیه نازل میشد، کافی بود تا اثبات کند که اسلام، این خاتم ادیان و جامع آنان، دین رحمت و محبت است و روح و جوهر دین، غیر از محبت چیزی نیست.
آنچه در این نوشتار مورد نظر است، بررسی آیات قرآن کریم از منظر جاذبه و دافعه است تا ضمن آنکه عمومیت جاذبه در قرآن متصور است و روح حاکم بر قرآن جز این نمیپوید، ابعاد دافعه در قرآن و حدود و ثغور آن نیز شناسایی شود.

از نظرگاه کلی، لفظ جاذبه و دافعه معمولاً با الفاظی چون: رحمت و غضب، لطف و قهر، کشش و گریز، خوف و رجاء، اقبال و ادبار و متضادهایی از این قبیل مترادف است. در آیات قرآن در مواردی که توجه و عنایتی نسبت به انسان شده و مورد لطف و محبت قرار میگیرد، مراد جاذبه قرآن است و در سایر مواضعی که انسان مورد قهر و غضب و سرزنش قرار میگیرد و بینصیب از لطف و محبت خداوندی قلمداد میشود، منظور دافعه قرآن است.

جاذبه الهی سبب میشود انسان دارای امید و رجاء شود و در این مسیر پرجذبه، به سوی حضرتش تکامل روزافزون یابد و کمکم با مجاهدتهای فراوان به مرحله بیخودی و انقطاع و تمنای وصال و لقاءالله نائل شود که پیام اصلی و غایی قرآن کریم است: «یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحاً فمل’قیه» از آن سو، دافعه الهی سبب میشود که انسان، متخلق به بیم و خوف از مقام حضرت باریتعالی گردد و بدین سان با ملاحظه قدرت جلالیه خداوند نهایتاً متوجه جمال الهی گردیده و مجذوب او شود و در نتیجه به همان مسیر انقطاع و تمنا برگردد. لذا آگاهی از مراتب دافعه، از جهت تذکر درونی، به پایداری در صراط مستقیم عشق و معرفت است تا دوری از خوف الهی سبب سستی در طی طریقت نشود.

از این روست که در مشرب عرفانی، دافعه عین جاذبه است و گستره وسیع جاذبه، هرگونه مظهر دافعه را نادیدنی میسازد و تحتالشعاع خود قرار میدهد. در مثنوی مولوی، این حقیقت به زیبایی بیان شده است.
ای جفای تو ز دولت خوب تر و نتقام تو ز جان محبوب تر
نار تو این است نورت چون بود ماتم این تا خود که سورت چون بود
از حلاوتها که دارد جود تو وز لطافت کس نیابد غور تو
نالم و ترسم که او باور کند وز کرم آن جور را کمتر کند!
عاشقم بر قهر و بر لطفش به جد بوالعجب! من عاشق این هر دو ضد

با این توضیحات، بسیار مناسب خواهد بود که نگرشمان نسبت به آیات قرآن نیز با چنین بینشی همراه باشد و در مواردی که سخن از دافعه و قهر و غضب به میان میآید، عارفانه به عشق و جذبه پیوند زنیم و به تفسیر عاشقانه در پرتو خوف و رجاء دست یابیم.

پروردگاری که رحمانیت و رحیمیت را بر خود فرض دانسته، چنان رحمتی که تنها صد یک آن در این عالم به ظهور رسیده و پیامبری را مبعوث گردانیده که مفتخر به رحمةللعالمین است و کلامی در کمال اعجاز نازل فرموده که «… شفاء لما فی الصدور…» است و نعمت هدایت را در پی خلقت بر خلیفه خود بر زمین ارزانی داشته «… ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی» و روزی او را نیز متعهد گردیده «و ما من دابّة فی الارض الا علی اللّه رزقها» و سپس وی را مستحق لقاء خود دانسته و پس از تنعم و بهرهمندی از لذایذ اخروی «… و هم فی ما اشتهت انفسهم خالدون» او را در مقام قرب خود سکنی میدهد «فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر» ، العیاذ بالله مگر میشود انسان را مشمول بیمهری و دفع و غب خود قرار دهد؛ انسانی که حامل امانت وزین خلیفةاللهی است و زبده مخلوقات هستی و اشرف آنان است. «ما هکذا الظن بک و لا المعروف من فضلک» .

پس چگونه است که مظاهر دافعه در قرآن کریم به کرات بروز یافته و مورد تأکید قرار گرفته است؟ همانگونه که پیشتر توضیح داده شد ،اولاً: موجب محافظت قوه خوفیه میشود تا در سایه آن قوه جذبیه به تکاسل و تزایل نگراید و همواره عامل توأمان خوف و رجاء سبب تکامل در سیر الیالله شود. ثانیاً: آنچه جای تأمل دارد

این است که انسان خود مانع از افاضه رحمت الهی بر خویشتن میشود (تو خود حجاب خودی) و چون حایلی در میان خویش و خدا قرار میگیرد. انسان بالطبع ضعیف و عجول و بیصبر است و گاهی ناگزیر دچار نسیان و کفران میگردد، لیکن قوای هدایتگر تکوینی و تشریعی به گونهای مجهز به یاری انسان شتافته که دیگر یارای دفاع از ناگزیری خود ندارد: «… فللّه الحجة البالغة…» و خود اوست که در انتخاب گرویدن به هدایت یا ضلالت مخیر است: «انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً» .

دریغا که انسان جهول و ظلوم به تبعیت از نفس اماره و لذایذ چند روزه، همچو طفلی گوهر شکر را به ثمن بخسی معامله میکند (گوهری طفلی به قرصی نان دهد) و خود را محروم از فیوضات خداوندی میگرداند. هم اوست که جرأت گستاخی در برابر پروردگار کریم به خود میدهد و اینهمه بساط تعالیبخش را نادیده میگیرد و مورد خطاب قرار میگیرد که: «یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم* الذی خلقک فسویک فعدلک* فی ای صورة ما شاء رکبک» .
بنابراین در تقابل بین انسان و خدا، رابطهای که عمیقاً برقرار است، قوه جاذبه و تجاذب است: «… یحبهم و یحبونه…» و این انسان جاهل است که امواج دافعه را از خود ساطع میکند و خویشتن را از جذبه الهی دور میسازد و همین، خود سبب ظهور تجلیات دافعه الهیه بر انسان میشود.
از این رو گفته اند:

خلق را چون آب دان صاف و زلال اندر او پنهان صفات ذوالجلال
بدین معنی که ظهور تجلیات صفات الهی بر اساس انعکاس افعال نیکو یا قبیح انسان بر او واقع میشود. با این تفاوت که افعال نیکو، سیری نزولی از حق و افعال قبیح، سیری صعودی از عبد دارد. «ما اصابک من حسنة فمن اللّه و ما اصابک من سیئة فمن نفسک…» در هر حال حضرت باری تعالی هیچگاه رضا به قهر نداده، بلکه هر آینه مشتاق جذبه و لقاء انسان است: «لو علم المدبرون کیف اشتیاقی بهم لماتوا شوقاً»

 

پیامبر(ص) و خدیجه(س)، ادب و عاطفه
۹ شوّال سال ۲۸ قبل از هجرت، روزی بود که پیامبر اکرم(ص) خدیجه کبرا(س) آن بانوی بزرگ را به همسری گرفت. این روز که امسال مصادف با ۱۸ بهمن است، بی‏تردید روز مبارکی برای امت اسلامی و مبدأ برکات بسیار بود. آنچه می‏خوانید نگاهی کوتاه است به روابط عاطفی میان پیامبر(ص) و خدیجه(س) که اشاره‏ای نیز به مقدمات این ازدواج دارد.

زندگی مشترک پیامبر(ص) و خدیجه(س) درس‏آموز تمام مردان و زنانی است که جویای سعادت در زندگی خود هستند. عدم دلبستگی خدیجه به سیم و زر دنیا وتوجه به امور معنوی، عشق و علاقه به پیامبر(ص)، عطوفت و مهربانی متقابل رسول خدا(ص) و خدیجه(س)، ایثار و وفاداری نسبت به یکدیگر، همه و همه درسهای آموزنده‏ای است برای جویندگان سعادت.

شخصیت حضرت خدیجه(س)
خدیجه را نباید تنها یک بانوی سرمایه‏دار دانست. که شتران حامل مال‏التجاره را به مناطق مختلف می‏فرستاد، و سودهای کلان بدست می‏آورد، بلکه وی به عنوان یک شخصیت معنوی، عفیف، پاکدامن و ایثارگر، دارای شناخت و فکر بلند و تیزبین مطرح بود.
این بانوی بزرگ، حتی در دوران جاهلیت، که پاکدامنی جایگاهی نداشت، به دلیل عفّت و دامن پاکش، طاهره نامیده می‏شد. «و کانت تُدعی فی الجاهلّیة بالطّاهره لشدّة عفافها و صیانتها».

خدیجه آنچنان بر بلندای معنویت صعود کرده است که پیامبر خدا(ص) به کمال وی شهادت داده و فرموده است: «کمل من الرجال کثیر و لم یکمل من النساء الاّ أربع: آسیة بنت مزاحم امرأة فرعون، و مریم بنت عمران، و خدیجة بنت خویلد، و فاطمة بنت محمد(ص)».
مردان بسیاری قلّه کمال را فتح نموده‏اند، ولی از زنان، چهار نفر به این قلّه دست پیدا کرده‏اند:
آسیه دختر مزاحم و همسر فرعون، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد(ص).
این بانوی بامعرفت، آنچنان حقیقت‏شناس و تیزبین است که در میان همه مردان و زنان عصر بعثت، اولین فردی است که نبوت رسول خدا را تصدیق می‏کند، و مدال پرافتخار ایمان را بدست می‏آورد.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله پیامبر اکرم، مبلغ پیام رحمت الهی

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله پیامبر اکرم، مبلغ پیام رحمت الهی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله پیامبر اکرم، مبلغ پیام رحمت الهی


دانلود مقاله پیامبر اکرم، مبلغ پیام رحمت الهی

 

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:56

چکیده:

قرآن کریم آن نازله رحمت الهی و این زیباترین تحفه خداوندی، همچون دریایی است ژرف که رویهای قریب و عمقی غریب دارد و غور در بحر معرفت آن جز به اهلش میسر نشود. هرچه پیرامون یگانة معنا، پژوهش شود و در گشایش مفاتیح اسرار پر رمز و راز آن اهتمام به عمل آید، نقطه پایانی حاصل نشود و در نهایت معترفیم که ما همچنان در اول وصف تو ماندهایم.

یکی از جلوههای باعظمت آیات الهی که در سراسر قرآن مشاهده میشود، تلالؤ انوار جاذبه و دافعه است. البته اصطلاح جاذبه و دافعه، تداعیکننده کتاب ارزشمند استاد شهید مرتضی مطهری(ره) است که در آن با بینشی عمیق، جاذبه و دافعه شخصیت علی (ع) را تحلیل کرده است. در آنجا عمدتاً ابعاد

اجتماعی شخصیت امیرالمؤمنین(ع) مورد بحث قرار گرفته و نشان داده شده است که آن حضرت در ارتباط با افراد و گروههای اجتماعی، چه سیرهای داشتهاند ؛ لیکن در خصوص قرآن کریم، نه تنها آیات اجتماعی از منظر جاذبه و دافعه قابل بررسی است، بلکه بیشتر بعد توحیدی و ارتباط بین انسان و خدا مدنظر است.
بدون شک در قاموس صفات حضرت باریتعالی، رحمت و محبت نقشی فراتر و اخص دارد و تمام صفات ثبوتیه و سلبیه حضرتش در پرتو آن معنا مییابد و حضرت

حق خود را موظف به افاضه رحمت میداند. «…کتب علی نفسه الرحمة…» مگر نه این است که عصاره مفاهیم متعالی قرآن جمع در بسمله است و او جز رحمانیت و رحیمیت پیامی ندارد؟ بسم الله الرحمن الرحیم، ذکر مدام طالبان حقیقت و معراج سالکان طریقت است که مایه از خود بریدن و به او گرویدن است.
نظامی جام وصل آنگه کنی نوش که بر یادش کنی خود را فراموش

ذکر بسمله گذشته از آنکه آغاز هر سوره مزین به آن است و بنابر نظر مفسران ۱۱۵ نوع خاص آن با تأویلهای متفاوت در قرآن آمده،نقطه آغازین و سبب تحقق هر فعلی در عوالم ملک و ملکوت است و افعال انسان سالک نیز بی آن قدری ندارد؛ هر چند بیذکر آن نیز خود به خود ذرات هستی جلوه اسم اللهاند.

ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز
اسم رب، اولین آیهای است که بر انسان نازل گشته، آنجا که میفرماید: «اقرا باسم ربک الذی خلق* خلق الانسان من علق* اقرا و ربک الاکرم» با تدبر در آیات اولیه نازله بر پیامبر اکرم(ص) معلوم میشود که به صراحت، به رحمت و رأفت خداوندی تأکید شده و سنت آفرینش انسان که مصداق بارز رحمانیت و اکرام الهی است، بهعنوان صفت پروردگاری که همه چیز به اسم اوست، قلمداد شده است. همان آفرینشی که نقطه پیدایش عشق و عرفان میان محب و محبوب حقیقی است.

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت با من راهنشین باده مستانه زدند
از دیگر روی، وجود مقدس نبی مکرم اسلام(ص) که مخاطب خاص وحی الهی است و تنها پذیرنده بار سنگین امانت الهی است که آسمانها و زمین از آن امتناع کردند، جز برای ابلاغ پیام رحمت عام و فراگیر الهی مبعوث نشده است:
«و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین»

و اگر همین یک آیه نازل میشد، کافی بود تا اثبات کند که اسلام، این خاتم ادیان و جامع آنان، دین رحمت و محبت است و روح و جوهر دین، غیر از محبت چیزی نیست.
آنچه در این نوشتار مورد نظر است، بررسی آیات قرآن کریم از منظر جاذبه و دافعه است تا ضمن آنکه عمومیت جاذبه در قرآن متصور است و روح حاکم بر قرآن جز این نمیپوید، ابعاد دافعه در قرآن و حدود و ثغور آن نیز شناسایی شود.

از نظرگاه کلی، لفظ جاذبه و دافعه معمولاً با الفاظی چون: رحمت و غضب، لطف و قهر، کشش و گریز، خوف و رجاء، اقبال و ادبار و متضادهایی از این قبیل مترادف است. در آیات قرآن در مواردی که توجه و عنایتی نسبت به انسان شده و مورد لطف و محبت قرار میگیرد، مراد جاذبه قرآن است و در سایر مواضعی که انسان مورد قهر و غضب و سرزنش قرار میگیرد و بینصیب از لطف و محبت خداوندی قلمداد میشود، منظور دافعه قرآن است.

جاذبه الهی سبب میشود انسان دارای امید و رجاء شود و در این مسیر پرجذبه، به سوی حضرتش تکامل روزافزون یابد و کمکم با مجاهدتهای فراوان به مرحله بیخودی و انقطاع و تمنای وصال و لقاءالله نائل شود که پیام اصلی و غایی قرآن کریم است: «یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحاً فمل’قیه» از آن سو، دافعه الهی سبب میشود که انسان، متخلق به بیم و خوف از مقام حضرت باریتعالی گردد و بدین سان با ملاحظه قدرت جلالیه خداوند نهایتاً متوجه جمال الهی گردیده و مجذوب او شود و در نتیجه به همان مسیر انقطاع و تمنا برگردد. لذا آگاهی از مراتب دافعه، از جهت تذکر درونی، به پایداری در صراط مستقیم عشق و معرفت است تا دوری از خوف الهی سبب سستی در طی طریقت نشود.

از این روست که در مشرب عرفانی، دافعه عین جاذبه است و گستره وسیع جاذبه، هرگونه مظهر دافعه را نادیدنی میسازد و تحتالشعاع خود قرار میدهد. در مثنوی مولوی، این حقیقت به زیبایی بیان شده است.
ای جفای تو ز دولت خوب تر و نتقام تو ز جان محبوب تر
نار تو این است نورت چون بود ماتم این تا خود که سورت چون بود
از حلاوتها که دارد جود تو وز لطافت کس نیابد غور تو
نالم و ترسم که او باور کند وز کرم آن جور را کمتر کند!
عاشقم بر قهر و بر لطفش به جد بوالعجب! من عاشق این هر دو ضد

با این توضیحات، بسیار مناسب خواهد بود که نگرشمان نسبت به آیات قرآن نیز با چنین بینشی همراه باشد و در مواردی که سخن از دافعه و قهر و غضب به میان میآید، عارفانه به عشق و جذبه پیوند زنیم و به تفسیر عاشقانه در پرتو خوف و رجاء دست یابیم.

پروردگاری که رحمانیت و رحیمیت را بر خود فرض دانسته، چنان رحمتی که تنها صد یک آن در این عالم به ظهور رسیده و پیامبری را مبعوث گردانیده که مفتخر به رحمةللعالمین است و کلامی در کمال اعجاز نازل فرموده که «… شفاء لما فی الصدور…» است و نعمت هدایت را در پی خلقت بر خلیفه خود بر زمین ارزانی داشته «… ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی» و روزی او را نیز متعهد گردیده «و ما من دابّة فی الارض الا علی اللّه رزقها» و سپس وی را مستحق لقاء خود دانسته و پس از تنعم و بهرهمندی از لذایذ اخروی «… و هم فی ما اشتهت انفسهم خالدون» او را در مقام قرب خود سکنی میدهد «فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر» ، العیاذ بالله مگر میشود انسان را مشمول بیمهری و دفع و غب خود قرار دهد؛ انسانی که حامل امانت وزین خلیفةاللهی است و زبده مخلوقات هستی و اشرف آنان است. «ما هکذا الظن بک و لا المعروف من فضلک» .

پس چگونه است که مظاهر دافعه در قرآن کریم به کرات بروز یافته و مورد تأکید قرار گرفته است؟ همانگونه که پیشتر توضیح داده شد ،اولاً: موجب محافظت قوه خوفیه میشود تا در سایه آن قوه جذبیه به تکاسل و تزایل نگراید و همواره عامل توأمان خوف و رجاء سبب تکامل در سیر الیالله شود. ثانیاً: آنچه جای تأمل دارد

این است که انسان خود مانع از افاضه رحمت الهی بر خویشتن میشود (تو خود حجاب خودی) و چون حایلی در میان خویش و خدا قرار میگیرد. انسان بالطبع ضعیف و عجول و بیصبر است و گاهی ناگزیر دچار نسیان و کفران میگردد، لیکن قوای هدایتگر تکوینی و تشریعی به گونهای مجهز به یاری انسان شتافته که دیگر یارای دفاع از ناگزیری خود ندارد: «… فللّه الحجة البالغة…» و خود اوست که در انتخاب گرویدن به هدایت یا ضلالت مخیر است: «انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً» .

دریغا که انسان جهول و ظلوم به تبعیت از نفس اماره و لذایذ چند روزه، همچو طفلی گوهر شکر را به ثمن بخسی معامله میکند (گوهری طفلی به قرصی نان دهد) و خود را محروم از فیوضات خداوندی میگرداند. هم اوست که جرأت گستاخی در برابر پروردگار کریم به خود میدهد و اینهمه بساط تعالیبخش را نادیده میگیرد و مورد خطاب قرار میگیرد که: «یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم* الذی خلقک فسویک فعدلک* فی ای صورة ما شاء رکبک» .
بنابراین در تقابل بین انسان و خدا، رابطهای که عمیقاً برقرار است، قوه جاذبه و تجاذب است: «… یحبهم و یحبونه…» و این انسان جاهل است که امواج دافعه را از خود ساطع میکند و خویشتن را از جذبه الهی دور میسازد و همین، خود سبب ظهور تجلیات دافعه الهیه بر انسان میشود.
از این رو گفته اند:

خلق را چون آب دان صاف و زلال اندر او پنهان صفات ذوالجلال
بدین معنی که ظهور تجلیات صفات الهی بر اساس انعکاس افعال نیکو یا قبیح انسان بر او واقع میشود. با این تفاوت که افعال نیکو، سیری نزولی از حق و افعال قبیح، سیری صعودی از عبد دارد. «ما اصابک من حسنة فمن اللّه و ما اصابک من سیئة فمن نفسک…» در هر حال حضرت باری تعالی هیچگاه رضا به قهر نداده، بلکه هر آینه مشتاق جذبه و لقاء انسان است: «لو علم المدبرون کیف اشتیاقی بهم لماتوا شوقاً»

 

پیامبر(ص) و خدیجه(س)، ادب و عاطفه
۹ شوّال سال ۲۸ قبل از هجرت، روزی بود که پیامبر اکرم(ص) خدیجه کبرا(س) آن بانوی بزرگ را به همسری گرفت. این روز که امسال مصادف با ۱۸ بهمن است، بی‏تردید روز مبارکی برای امت اسلامی و مبدأ برکات بسیار بود. آنچه می‏خوانید نگاهی کوتاه است به روابط عاطفی میان پیامبر(ص) و خدیجه(س) که اشاره‏ای نیز به مقدمات این ازدواج دارد.

زندگی مشترک پیامبر(ص) و خدیجه(س) درس‏آموز تمام مردان و زنانی است که جویای سعادت در زندگی خود هستند. عدم دلبستگی خدیجه به سیم و زر دنیا وتوجه به امور معنوی، عشق و علاقه به پیامبر(ص)، عطوفت و مهربانی متقابل رسول خدا(ص) و خدیجه(س)، ایثار و وفاداری نسبت به یکدیگر، همه و همه درسهای آموزنده‏ای است برای جویندگان سعادت.

شخصیت حضرت خدیجه(س)
خدیجه را نباید تنها یک بانوی سرمایه‏دار دانست. که شتران حامل مال‏التجاره را به مناطق مختلف می‏فرستاد، و سودهای کلان بدست می‏آورد، بلکه وی به عنوان یک شخصیت معنوی، عفیف، پاکدامن و ایثارگر، دارای شناخت و فکر بلند و تیزبین مطرح بود.
این بانوی بزرگ، حتی در دوران جاهلیت، که پاکدامنی جایگاهی نداشت، به دلیل عفّت و دامن پاکش، طاهره نامیده می‏شد. «و کانت تُدعی فی الجاهلّیة بالطّاهره لشدّة عفافها و صیانتها».

خدیجه آنچنان بر بلندای معنویت صعود کرده است که پیامبر خدا(ص) به کمال وی شهادت داده و فرموده است: «کمل من الرجال کثیر و لم یکمل من النساء الاّ أربع: آسیة بنت مزاحم امرأة فرعون، و مریم بنت عمران، و خدیجة بنت خویلد، و فاطمة بنت محمد(ص)».
مردان بسیاری قلّه کمال را فتح نموده‏اند، ولی از زنان، چهار نفر به این قلّه دست پیدا کرده‏اند:
آسیه دختر مزاحم و همسر فرعون، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد(ص).
این بانوی بامعرفت، آنچنان حقیقت‏شناس و تیزبین است که در میان همه مردان و زنان عصر بعثت، اولین فردی است که نبوت رسول خدا را تصدیق می‏کند، و مدال پرافتخار ایمان را بدست می‏آورد.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود کتاب درسی زیست شناسی سلولی - مولکولی پیام نور

اختصاصی از یارا فایل دانلود کتاب درسی زیست شناسی سلولی - مولکولی پیام نور دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود کتاب درسی زیست شناسی سلولی - مولکولی پیام نور


دانلود کتاب درسی زیست شناسی سلولی - مولکولی پیام نور

 

 

 

 

 

 

 

 

دانلود کتاب درسی زیست شناسی سلولی - مولکولی پیام نور

فریده دخت سید مطفری

رشته : زیست شناسی

قیمت اصلی کتاب : 4800 هزار تومان

قیمت با تخفیف : 2500 هزار تومان


دانلود با لینک مستقیم

پایان نامه بررسی میزان اضطراب در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد آستارا +پرسشنامه

اختصاصی از یارا فایل پایان نامه بررسی میزان اضطراب در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد آستارا +پرسشنامه دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه بررسی میزان اضطراب در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد آستارا +پرسشنامه


پایان نامه بررسی میزان اضطراب در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد آستارا +پرسشنامه



 

 

 

 

 



فرمت:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:120


فهرست مطالب:

فصل اول: کلیات تحقیق

مقدمه…

بیان مسئله…

اهمیت و ضرورت تحقیق…

اهداف تحقیق…

فرضیه های تحقیق…

تعاریف عملیاتی متغیرها…

فصل دوم: پیشینه و ادبیات تحقیق

مقدمه…

تعریف اضطراب…

علل پیدایش اضطراب…

تجربه اضطراب…

تاریخچه اضطراب…

مفهوم اضطراب از دیدگاه نظریه واقعیت درمانی [گلاسر]…

مفهوم اضطراب از دیدگاه نظریه رفتار درمانی…

انواع اضطراب…

اضطراب بهنجار و نابهنجار…

علایم و نشانه های اختلالات اضطراری…

پنج قاعده برای مقابله با اضطراب…

عوامل موثر در زمینه های اضطراب…

کنترل صفات اضطراب زا…

نحوه مدارا با اضطراب…

فهرست مهارتهای مقابله با اضطراب…

اضطراب در چه کسانی بیشتر است…

روشهای درمانی برای اضطراب…

اضطراب امتحان…

علایم و نشانه های اضطراب امتحان…

شیوع اضطراب امتحان…

راه های شناسایی اضطراب امتحان…

راه های کاهش اضطراب امتحان…

پیشینه تحقیق…

جمع بندی…

فصل سوم: روش تحقیق

جامعه آماری…

نمونه و روش نمونه گیری…

ابزار اندازه گیری…

روشهای آماری و تجزیه و تحلیل داده ها…

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل اطلاعات

یافته های توصیفی…

جداول شماره ۱ الی ۲۰…

یافته های استنباطی…

فرضیه شماره (۱)…

فرضیه شماره (۲)…

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

هدف پژوهش و نتیجه گیری…

پیشنهادات…

محدودیت های تحقیق…

منابع…

پرسشنامه…

 

 

مقدمه:
اضطراب یکی از مشکلات جامعه بشری است و هر کس در زندگی خود به نوعی دچار اضطراب می گردد تجارب روزمره نشان می دهد که امروزه افراد زیادی در زندگی دنیوی وجود دارند که هر یک به نحوی دچار اضطرابند و بخاطر آن در سستی و انزوا بسر می برند. در زمان ما و در قرن حاضر که روانشناسان از جمله «آیودیون» آن را قرن اضطراب می نامند، سرعت تغییر و پیچیدگیهای جاری قرن و بی توجهی که مذهب و ارزش های خانوادگی، طولانی شدن دوران نوجوانی، پیچیدگیهای تهاجم، عمیق شدن فاصله نسل قدیم و جدید و هم چنین تغییرات آموزشی در کشور به خصوص در دوره توسعه جامعه‌ی امروزی را در معرض ابتلا به انواع بیماریهای روانی به خصوص اضطراب و افسردگی قرار داده است.

هر قدر جامعه‌ی بشری از نظر تکنولوژی و صنعت پیشرفت کند انسان از طبیعت خود دور می شود و احساس تنهایی به او دست می دهد. تقریباً همه افراد آدمی احساس تنش و ناراحتی و یا انتظار وقوع رویدادهای ناگوار را تجربه کرده اند در چنین مواقعی علت تنش به تنهایی تشخیص داده نمی‌شود که در این مواقع اصطلاح اضطراب را در ارتباط با این گونه پدیده ها بکار می‌بریم. اضطراب و ترس از بزرگترین دشمنانی هستند که بشر مجبور است با آن روبرو شود. نظام اضطرابی انسان عصر جدید، هم پا با وحشت ها و هراس‌های مربوط به آن، از پیشینه‌ی اجدادی او برخاسته است. نیمی زمانی که بقا و ادامه‌ی زندگی در یک دنیای بسیار متخاصم ایجاب کننده یک ابزار باشد تا بتواند از خطر آگاه کند شیوه‌ی گریز عامل را به ما می آموزد و به میدان می‌آورد.

از مدتها بخش بزرگی از زندگی انسان را تشکیل می دهند و تمامی جنبه‌های زندگی حال و آینده آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. اضطراب امتحان به نوبه خود عاملی مهم در عدم موفقیت انسانهاست البته باید توجه داشت که اضطراب عارضه صنعتی نیست زیرا، در حد تعادل و در جای مناسب می تواند باعث انگیزش مفید شود. مطالعات نشان داده است که اضطراب در حد متعادل در یادگیری بسیاری از مطالب ساده مفید است در حالی که اضطراب بسیار شدید یادگیری مطالب پیچیده را دشوار می کند.

نظام اضطرابی انسان هم یک هشدار دهنده و هم وسیله ای جهت آماده شدن برای فرار از خطر بشمار می آید. بنابراین به موازات توسعه و رشد الگوی زندگی و پیچیده شدن خطرات و تهدیدهای موجود برای بقا غنیمت کمتری داشته و مانند سابق چندان جنبه‌ی مکانیکی ندارد. (شفیع آبادی، ۱۳۶۸، ص ۱۲۲)

بیان مسئله:
اضطراب از کلمه (Anxietas) که به معنای ناآرامی می باشد گرفته شده است و به حساسیتهای جسمانی و روانی که در پاسخ، تهدید اعم از تهدید حقیقی یا خیالی به وسیله‌ی ارگانیزم ابزار ایجاد می شود اشاره می کند. همچنین اظطراب ممکن است در پاسخ به آنچه که موجب تهدید «اعتماد به نفس» می‌شود یا از پیدایش موقعیتی که شخص در آن وضعیت از انجام کاری خارج از حدود توانایی اوست احساس فشار می کند به وجود می آید. اضطراب نوعی خود اشتغالی ذهنی است که با خودانگاری و تردید درباره تواناییهای خود، شخص می شود و غالباً به ارزیابی منفی، عدم تمرکز حواس، واکنشهای جسمانی نامطلوب وانت عملکرد تحصیلی فرد منجر می گردد. بر اساس نوشته های نجاریان و همکاران (۱۳۷۱) گرسینگر روانپزشک آلمانی عقیده دارد که اغلب اختلالات روانی معلول تأثیر مستقیم با غیر مستقیم آشفتیگهایی در کنش مغز است امیل کراپلین که مطالعاتش تحت تأثیر گرسنیگر قرار دارد بر این باور است که رفتار غیر عادی آشفتگیهای عضوی می باشد. به نوشته اولتمز و همکاران (۱۹۸۵) مطالعاتی که اخیراً توسط اندیشمندانی چون کاری، گاتزمن، گیلفورد، مورای، و فولکرد صورت پذیرفته است نیز نشان می دهد که عوامل ژنیتیکی در بروز اختلاف وسواس- اجبار و اضطراب موثرند.  طبق نظریه کلاسیک فرویدف اختلالهای روانی ناشی از اضطراب هستند که از ناتوانی کودک در از بین بردن تعارض های مراحل مختلف رشد ایجاد می‌شوند. (اولتخنز و همکاران، ۱۹۸۵)

در واقع، اضطراب واکنش ناآگاهانه فرد نسبت به تعاملات سر کوفته و اعلام خطر برای خود نسبت به برخی مجدد تجارب گذشته محسوب می گردد. راجرز یکی دیگر از پیشوایان نهضت انسانگرای، اختلال روانی را نتیجه اختلاف بین خود واقعی و خودآرمانی می داند. وی عقیده دارد که فرد اغلب رفتارهایی را اختیار می کند که با ادراک او از خویشتن هماهنگ باشد. بر طبق نظر او زمانی که تعارضی بین تجارب واقعی زندگی و پندار فرداز خویشتن به وجود آید فرد مضطرب شده و سعی می کند با مخدودش کردن تجربه ای که با خود پنداریش در تضاد است و یا اینکه انکار آن تجربه، نسبت به آن واکنش دفاعی نشان دهد.

رویکرد رفتاری نیز برای درمان اختلالات اضطرابی از روشهای غرقه سازی و سرمشق دهی نیز استفاده می کند. به نوشته آزاد (۱۳۷۲) در روش غرقه‌سازی فرد مبتلا به اضطراب به سرعت در معرض محرکهای بسیار شدید قرار می‌گیرد. در روش سرمشق دهی که هدف کسب مهارتهای رفتاری یا ایجاد احساس شایستگی در مراجع است، رفتار درمانگر سعی در انجام دادن رفتاری دارد که انتظار می رود مراجع نیز آن را تکرار نماید. مواجهه به شکل تحمیلی با عامل اضطراب نیز یک روش دیگر کاهش اضطراب به شمار می رود.


دانلود با لینک مستقیم