فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که در مورد پست مورد نظر در قالب ورد و قابل ویرایش طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد که فرم شماره سه که شامل مستندات پست مورد نظر است نیز به صورت کامل پر شده است.
این مقاله ارتقا شغلی در 106 صفحه میباشد
چکیده
در مدارسی که اصول بهداشتی رعایت می شود (مدارس سالم) دانش آموزان نه تنها توانایی بیشتری برای یادگیری دروس خود دارند، بلکه مطالب بهداشتی ای می آموزند که در تمام عمر به آنها کمک می کند تا از بیماریهای قلبی، صدمات مغزی و یا حتی سرطان پیشگیری کنند.آموزش صحیح بهداشت در مدارس توسط معلمان دوره دیده،باعث افزایش آگاهی دانش آموزان در ارتباط با ارتقاء سطح سلامت و پیشگیری از بیماریها،دسترسی به اطلاعات صحیح بهداشتی، محصولات و سرویسهای بهداشتی، رفتار سالم، توانایی برقراری ارتباط با دیگران،افزایش توانایی تصمیم گیری و تعیین هدف در زندگی می گردد. امروزه برای سنجش وضیعت سلامت و بهداشت جامعه،به وضیت عملکرد بهداشتی افراد بهای بیشتری داده می شود تا تکنولوژی و سرویسهای پزشکی که در آن جامعه ارائه می گردد و تحقیقات نشان داده است که آموزش بهداشت در مدارس می تواند نقش بسزایی در این رابطه داشته باشد.به همین دلیل آموزش بهداشت در مدارس یکی از اولویتهای اصلی در برنامه های بهداشت کودکان و جامعه می باشد . این حق تمامی دانش آموزان است که در محیطی امن و سالم به آموختن بپردازند و برنامه پیشگیری از صدمات و جراحات ناخواسته جهت کمک به این مهم طراحی و اجرا می شود. اینجانب با توجه به موارد فوق تصمیم گرفتم دانش آموزان کلاسم را به رعایت بهداشت فردی علاقه مند کنم مقدمه: با فرارسیدن سال تحصیلی جدید احتمال ابتلا به بیماریهای واگیردار ناشی از حضور دانشآموزان در کنار هم در مدارس افزایش می یابد . از همین رو مسئولان بهداشتی و مسئولان مدارس باید تأکید بسیار زیادی بر شست و شوی دست دانشآموزان به ویژه هنگام خروج آنها از دستشویی داشته باشند و آموزشهای صحیح شستن دست به دانشآموزان نیز مد نظر قرار گیرد.علاوه بر این ها، والدین باید به فرزندان دانشآموز خود بیاموزند که قوانین مدرسه را بشناسند و به آن احترام بگذارند. وسایل شخصی مانند لیوان و دستمال را هر روز به همراه خود به مدرسه ببرند، برای نوشیدن آب در مدرسه از لیوان خود استفاده کنند، برای بهداشت فردی خود اهمیت قائل شوند و حداقل دو بار در هفته استحمام کنند، موهای خود را مرتب نگه دارند، جورابهای خود را مرتب بشویند و با ظاهری آراسته به مدرسه بروند، به تغذیه خود در مدرسه اهمیت بدهند و از مصرف مواد خوراکی کم ارزش مانند چیپس و پفک خودداری کنند، برای میان وعده از لقمه های خانگی یا میوه استفاده کنند، اگر مواد خوراکی میان وعده را از بوفه مدرسه تهیه میکنند، مواد خوراکیای را بخرند که دارای بسته بندی، مهر استاندارد و نشانی محل کارخانه باشد، از فروشندگان دورهگرد اطراف مدرسه خوراکی نخرند. صبحها قبل از رفتن به مدرسه، حتماً صبحانه بخورند تا برای فراگیری درسها انرژی کافی داشته باشند. کودکان و نوجوانان سرمایه بزرگ انسانی و آینده سازان کشور هستند پس کودکان سالم امروز پایه گذار جامعه سالم فردا خواهند بود مدرسه خانه دوم ماست ، زندگی در محیط بهداشتی لذت بخش است آب و هوا و زمین از نعمت های خدا وند است بنابر این باید در حفظ بهداشت آنها بکوشیم . در محیط اطراف ما به طور طبیعی میلیون ها میکروب وجود دارد ، اگر این میکروب ها به طریقی وارد بدن شوند تحت شرایطی می توانند بیماری زا شده و انسان را بیمار کنند . پس در مدرسه و در خانه، بهداشت فردی را رعایت نموده و پیامهای بهداشتی را به خانواده خود نیز انتقال دهید . بیان مسئله و توصیف وضع موجود اینجانب................... در آموزشگاهی که در آن مشغول به خدمت بودم بیشتر دانش آموزان بهداشت فردی را رعایت می نمودند ولی در بین آن ها دانش آموزانی داشتم که بسیار نامرتب و کثیف بودند و بوی آزار دهنده داشتند و این مسئله باعث شده بود که ارتباط آن ها با بچه ها مختل شود و اعتماد به نفس خود را از دست داده بودند. از آنجا که بعد از خانواده، مدرسه مهمترین نقش را در سلامت کودک دارد و دانش آموز در مدرسه علاوه بر یادگیری مهارت خواندن و نوشتن دانش ها، نگرش ها و رفتارهای جدید را میآموزد این رفتارها علاوه بر تاثیر بر سلامت فردی، نقش تعیین کننده در سلامت خانواده و جامعه دارد. اینجانب تصمیم گرفتم برای توسعه سلامت دانش آموزان آن ها را به رعایت هر چه بیشتر بهداشت فردی علاقه مند سازم. پیشینه و تاریخچه موضوع توجه به اهمیت و پرورش بهداشت مدارس در کشورهای مختلف جهان همزمان نبوده است و از نظر تاریخی کیفیت عمل و برنامه ریزی و فعالیت های بهداشت مدارس در کشورهای مختلف متفاوت میباشد. شاید اولین اقدام در زمینه بهداشت مدارس مربوط به کشور فرانسه باشد، این کشور همراه طرح آموزش علمی خود در سال 1793 میلادی ماده ای را در رابطه با بهداشت مدارس و انتخاب یک نفر پزشک به عنوان مسئول بهداشت مدارس به تصویب رساند در ایالات متحده آمریکا ویلیام الکوت (Alcott) اولین اقدام در زمینه بهداشت مدرسه را در سال 1837 و در باره نحوه ساختمان و محیط مدرسه نمود در کشور هلند بهداری آموزشگاه ها در سال 1868 با استخدام دو نفر پزشک پایه گذاری شد، و سپس در سال 1942 اولین قانون مربوط به بهداشت مدارس به تصویب رسید. در انگلستان آغاز کار بهداشت مدارس از سال 1907 و تحت نظارت ادارات آموزش محلی درآمد، در سال 1919 ریاست پزشکان وزرات بهداری با حفظ سمت به ریاست بهداشت مدارس نیز مصوب شد و در بیشتر مدارس محل خاصی هم برای کادر بهداشتی در نظر گرفته شد در سال 1290 شمسی مدارس جدید در ایران تاسیس گردید در سال 1293 هیاتی از پزشکان ایرانی و اروپایی مقیم تهران تشکیلاتی به نام مجلس حفظالصحه برای مراقبت بهداشت عمومی بوجود آوردند. در اواخر همین سال دکتر علی اکبر خان (اعتمادالسلطنه) به سمت مفتش صحی مدارس منصوب شد. در سال 1314 سازمانی بنام "صحیه مدارس" در وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه آنزمان بوجود آمد. این اداره در سال 1318 ضمیمه دانشکده پزشکی تهران گردید. آیین نامه بهداری مدارس در سال 1315 در دو فصل و بیست و یک ماده تصویب گردید. در سال 1320 دو باره به عنوان دفتر کل بهداری آموزشگاه ها به تشکیلات وزارت معارف پیوست و پس از آن به اداره کل بهداری آموزشگاه ها تغییر نام داد. در سال 1326 صحیه مدارس، مجددا ضمیمه وزارت فرهنگ شد. در سال 1348 سازمان اداره بهداری آموزشگاه های کل کشور به اداره کل بهداری آموزشگاه های کشور تغییر نام یافت و در سال 1350 به منظور تربیت نیروی انسانی برای اولین بار دوره دو ساله آموزش مراقبین بهداشت برقرار گردید. در اسفند ماه سال 1375 اداره کل بهداری آموزشگاه ها با تغییر نام به اداره کل بهداشت مدارس، از وزارت آموزش و پرورش جدا و ضمیمه وزارت بهداری شد. پس از مدتی این اداره کل منحل و بهداشت مدارس بخشی از فعالیت های اداره کل بهداشت خانواده را تشکیل داد. در سال 1373 بعد از انتقال مراقبین بهداشت به آموزش و پرورش، بهداشت مدارس از اداره کل بهداشت خانواده منتزع گردید و به صورت اداره مستقل در وزارت بهداشت و درمان فعالیت نمود. در سال 1379 با تصمیم معاون بهداشتی وقت بهداشت مدارس ضمیمه دفتر بهداشت دهان و دندان گردید. در حال حاضر با تصویب ساختار تشکیلاتی جدید وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی وظیفه بهداشت مدارس قانونا به عهده دفتر سلامت جوانان و مدارس میباشد. اهمیت بهداشت مدارس مدرسه به عنوان یک ساختار اجتماعی، برای آموزش، محیطی را فراهم مینماید که کودک در آن سال های حساس زندگی خود را سپری میکند. هنگامی که کودک، دبستان را آغاز میکند شش سال از عمرش گذشته است و از محیط خانه به واحد اجتماعی مدرسه وارد و با محیط و با خطرات تهدید کننده سلامتی، تماس بیشتری پیدا میکند. کودک در مدرسه، فردی از افراد جامعه کوچک مدرسه است، به علاوه عضوی از اعضاء یک خانواده نیز میباشد که مجموع آن ها جامعه واجتماع را تشکیل میدهد لذا با ارائه خدمات در مدارس خدمات بهداشتی به جامعه نیز گسترش مییابد. بهداشت مدارس در سیاست بهداشتی و راهبرد کلی سرمایه گذاری های بهداشتی درمانی کشور و مجموعه برنامه های توسعه و رفاه اجتماعی جایگاه و اهمیت ویژه دارد زیرا: مدرسه بعد از خانواده مهمترین نقش را در سلامت کودک دارد. دانش آموز در مدرسه علاوه بر یادگیری مهارت خواندن و نوشتن، اطلاعات، نگرش ها و رفتارهای جدید را میآموزد. بیش از 18 میلیون دانش آموز در 9700 آموزشگاه سراسر کشور در کنار900000 معلم به تحصیل اشتغال دارند، به علاوه نزدیک به دو سوم از مدارس به ویژه مدارس ابتدایی در نقاط روستایی کشور استقرار دارند. کثرت جمعیت دانش آموزان و وضعیت پراکندگی و استقرار مدارس بیانگر اهمیت بهداشت مدارس میباشد. علی رغم تلاش ها و موفقیت های سال های اخیر، هنوز تعدادی از مدارس کشور فاقد امکانات و تسهیلات بهداشتی میباشند و فضاهای آموزشی از استانداردهای لازم برخوردار نمیباشند همچنین هنوز بیماری های واگیردار، بیماری های مختلف چشم، دهان و دندان، اختلالات شنوایی، قلبی و عروقی، بیماری های انگلی، کمبودهای تغذیه ای و بالاخره اختلالات رفتاری، سلامت دانش آموزان را تهدید میکند و موجب مشکلاتی در فراگیری و افت تحصیلی آن ها میشود و این در حالیست که شناخت به موقع و رفع مشکلات دانش آموزان، اقدامی موثر و سنجیده در بهبود سلامت و پیشرفت آموزش آنها خواهد بود. اگر در هر یک از مراحل اولیه زندگی نیازهای روانی، اجتماعی، فیزیولوژیک و یا آموزشی دانش آموزان به موقع تامین نشود در دوره های بعدی زندگی جبران عوارض ایجاد شده امکان پذیر نیست و یا به دشواری جبران میشود برای رشد و توسعه یک نسل و بهبود و تکامل نسل بعد، راهکار اصولی آنست که برای بهداشت مدارس سرمایه گذاری شود. قریب یک سوم جمعیت کشور در زمان معین در مکان های مشخص با آمادگی کامل جهت یادگیری حضور مییابند که این امر علاوه بر سهولت دسترسی به گروه های هدف، دستیابی به اهداف بهداشتی را سهل تر میسازد. برخورداری دانش آموزان (در بعد فردی و اجتماعی) از امکانات بهداشتی و مراقبتی مناسب اثرات مطلوب بسیار دارد، از جمله نیروی درک و دریافتی آن ها را به حداکثر میرساند و با جلوگیری از افت ناموجه تحصیلی و در نتیجه از اتلاف سرمایه های وسیع میکاهد. تعریف بهداشت مدارس طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت، بهداشت مدارس عبارتست از مجموعه اقداماتی که به منظور تشخیص، تامین و ارتقاء سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی دانش آموزان و آندسته از کارکنانی که به نحوی در ارتباط با دانش آموزان قرار دارند به اجرا در میآید. منظور از دانش آموز، کلیه افرادی است که در مقاطع و پایه های تحصیلی مختلف از پیش دبستانی تا پیش دانشگاهی در آموزشگاه های کشور به تحصیل اشتغال دارند. هدف کلی هدف کلی این اقدام پژوهی عبارتست از تشخیص، تامین و ارتقاء سلامت جسمی، روانی و اجتماعی و معنوی دانش آموزان اهداف اختصاصی ارتقاء سطح آگاهی، نگرش و رفتارهای بهداشتی دانش آموزان ارتقاء سطح آگاهی، نگرش و عملکرد بهداشتی کارکنان مدارس و والدین دانش آموزان ایجاد میل به سلامت در کودکان و نوجوانان دانش آموز آموزش، تمرین مهارت های سالم زیستن به نحوی که طبیعت ثانوی آن ها شود. بهبود وضعیت ایمنی و بهداشت محیط مدارس گرد آوری شواهد یک در کلاس مورد نظر وقتی از دانش آموزان می پرسیدم چه تعداد از آنها بطور مرتب و حداقل یک بار در هفته مسواک می زنند متوجه می شدم اغلب آنها یا اصلا مسواک نمی زنند یا به ندرت مسواک میزنند . سعی می کردم با بیان دلایل علمی واحادیث همچنین هزینه های هنگفت دندانپزشکی اهمیت موضوع را برای آنها روشن کنم . مثلاپیامبر اکرم فرمود: جبرئیل همواره مرا به مسواک سفارش میکرد تا جایی که گمان کردم آن را واجب خواهد ساخت.
فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که در مورد پست دبیر دینی عربی متوسطه اول و دوم در قالب ورد و قابل ویرایش طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد که فرم شماره سه که شامل مستندات پست مورد نظر است نیز به صورت کامل پر شده است.
این مقاله ارتقا شغلی در119 صفحه میباشد
مقدمه
تربیت دینی یکی از مهمترین اهداف نظام آموزشی کشور است و اهمیت و جایگاه ویژة آن باعث شده است درس مستقلی، که عموماً تحت عنوان قرآن و تعلیمات دینی شناخته میشود، با سایر دروس در هر پایه تفاوتهای عمدهای داشته باشد. اصولاً ماهیت دروس دینی بهگونهای است که از نظر محتوای آموزشی، فرایند یادگیری و شیوههای آموزشی با دروس دیگر قابل مقایسه نیست. به عبارت دیگر، هر فعالیتی که از سوی معلم برای یادگیری در دانشآموز انجام شود، صرفنظر از ارزش محتوای مورد یادگیری، آموزش و تدریس محسوب میشود. در این صورت و دروسی چون ریاضی، جغرافیا، زیستشناسی، تاریخ، علومپایه و... همگی از این نظر در یک ردیف جای میگیرند، اما اگر یادگیری را مفهومی فراتر از آموزش تلقی کنیم و در واقع آن را هدف آموزش بدانیم، در آن صورت باید فرایندی را که در استمرار زمان باعث ایجاد تمرین، تجربه و تغییرات تدریجی و نسبتاً پایدار در دانشآموز شود، یادگیری تلقی کرد.(ساجدی ،ش42: 4) درس پیام های آسمانی از این نظر با سایر دروسی که نام بردیم بسیار متفاوت است. زیرا یادگیری در تربیت دینی بیش از آنکه نظری باشد، عملی است. در حالیکه سایر دروس1 چندان در عرصة عملی مطرح نیستند. اگر چه در مورد آموزش دروس آزمایشگاهی مفهوم آموزش عملی به چشم میخورد؛ اما عمل در این دروس همان مهارتی است که اگر در فرایند آموزش بهدست نیاید، لطمهای به شخصیت و ساختار وجودی دانشآموز وارد نخواهد ساخت؛ چراکه حوزة عمل در آنها خود محتوای دروساند، نه خود دانشآموز. در حالیکه هدف تربیت دینی ایجاد کنش و رفتارهای خاصی است که بود و نبود آنها اساساً بر ساختار وجودی و شخصیت دانشآموز تأثیرگذار است. تربیت یعنی استعدادهای درونی را، که بالقوه در یک شیء موجود است، به فعلیت در آوردن و پروردن و لهذا تربیت فقط در مورد جاندارها یعنی گیاه و حیوان و انسان صادق است.( مطهری، :56 و 57) بر آن است تا استعدادها و قابلیتهای دانشآموز را در جهت کمال انسانی وی در تقرب به خداوند، که سرچشمة کمال است، شکوفا کند و در این مسیر از تواناییهای خود بهره ببرد. لذا چنانچه ارزشهای وجودی فرد برای خودش یا برای آموزشدهندگان وی شناخته شده نباشد، تربیتی صورت نخواهد گرفت و آنچه در قالب تربیت صورت میگیرد، بیشتر شرطی شدن است تا پرورش و تغییر رفتار آگاهانه، که از مشخصات تربیت به معنای واقعی آن است. تفاوت معنای تربیت در مورد انسان و حیوان نیز همین است. برای مثال، اگر بخواهیم رفتاری مؤدبانه مانند «دست دادن» را به کودک بیاموزیم، کافی است او را عملاً در موقعیتهای مختلفی که این کار مجاز است، تعلیم دهیم و محدودة این رفتار را برای او مشخص کنیم. به این ترتیب، او بهتدریج خواهد آموخت که کی، کجا و با چه کسانی دست بدهد. حال اگر اتفاقاً دست این کودک یا نوجوان در حادثهای آسیب ببیند، بشکند یا به هر دلیل دیگری نتواند دست خود را حرکت دهد، این رفتار مؤدبانه به شکلی دیگر، که جایگزین قبلی است، باز هم صورت میگیرد؛ مثلاً تکان دادن یا خم کردن سر و... . در حالیکه همین دست دادن را میتوان به حیوانات نیز آموخت. چنانکه در سیرکهای نمایشی توسط مربیان کارآزموده به شیرها آموزش داده میشود و آنها نیز مانند انسانها با مردم دست میدهند. اما هرگز شیر آسیبدیدهای که قادر به حرکت دادن دست خود نیست، رفتار جایگزین ندارد! زیرا رفتار قبلی او (دست دادن) آگاهانه و هدفمند نبوده بلکه تنها یک واکنش ناشی از شرطی شدن بوده است.( جعفری:210 و 211) تأکید بر جایگاه ویژة دروس قرآن و تعلیمات دینی در نظام آموزشی از آن جهت صورت میگیرد که هدف اصلی، یادگیری عملی و التزام به کاربرد آموختههاست. آموزههایی که قابل حصول و انسانسازند و دامنة آنها از حوزة نظری فراتر میروند و تمام ارکان و شئون زندگی فرد را دربرمیگیرند. اساساً این نوع تربیت با تمامی واقعیات خارجی زندگی انسان و پیوند او با هستی ارتباط دارد. لذا جهت نیل به هدف و نقطة مشخصی که تربیت دینی در پی آن است، باید برنامهریزی شود. برنامههایی که مشتمل بر نحوة ارتباط فرد با خدا، مردم، طبیعت و خودش باشد. بدیهی است چنین برنامهای بر پایة اصول مشخصی که از باید و نبایدهای معین برمیخیزد و بر مبنای قواعدی که توسط مربیان لحاظ میشود، تدوین خواهد شد. برخی از عمدهترین مشکلات آموزش و یادگیری دروس دینی به مواد و محتوای آموزشی مربوط میشود. در سالهای اخیر در جهت کیفیت بخشی به محتوا اقدامات مؤثری صورت گرفته که از جملة آنها تغییر کتب درسی و تألیف محتوای جدید است. این تغییرات در دورة ابتدایی به تألیف «هدیههای آسمان» و در دورة راهنمایی به تألیف «پیامهای آسمان» منجر شد و در دورة متوسطه نیز تألیف «دین و زندگی» قدم مثبتی است که در جهت ترغیب دانشآموزان به یادگیری محتوای دینی برداشته شد. هدف مشترک در این تغییرات، اجرای سیاست خاصی است که در صدد ایجاد باورهای قلبی در فراگیرندگان از طریق اقدامات فکری و فعالیتهای عقلانی خود آنهاست. ( حدادعادل:41) در شرایط کنونی، عموم مخاطبان شاید در بعد اعتقادی مشکلی نداشته باشند ولی هرچه به ابعاد عملی و رفتاری نزدیک میشویم، وضعیت، به نسبت، نامطلوبتر میشود. جنبة رسمی داشتن نظام آموزشی و تلقی رسمی و فاقد بار تربیتی از سوی دانشآموزان، بهخصوص در مقاطع بالاتر، نوع تحصیلات و مدرسه، نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و بهکار گرفته نشدن الگوهای مناسب و شایسته از مواردی هستند که از دیدگاه صاحبنظران، در تقویت نشدن و توسعه نیافتن رفتار دینی و اخلاقی دانشآموزان و بهره نگرفتن آنان از انبوه فعالیتهای تربیت دینی و اخلاقی موجود تأثیر گذارند.1 این در حالی است که در نظام آموزشی تدریس مفاهیم و آموزههای قرآنی، بهویژه مهارت روخوانی قرآن به نحو مطلوب صورت نمیگیرد و دانشآموزان ابتدایی در شرایطی به دورة تحصیلی راهنمایی وارد میشوند که قادر به روانخوانی و روخوانی قرآن نیستند. این امر مشکلات دبیران راهنمایی را افزایش میدهد؛ زیرا زمانی را که باید به آموزش مفاهیم قرآن اختصاص دهند، بالاجبار صرف یاددهی دوبارة روخوانی قرآن میکنند. این ضعف زمانی آشکار میشود که متوجه میشویم دانشآموزی که پس از سالها تحصیل و آموزش این دروس، در زمان پایان تحصیل خود هنوز به روخوانی قرآن در حد نسبی آشنا نشده و مفاهیم قرآن نیز در زندگی وی عینیت نیافته است. اینجاست که مهمترین مشکل در نظام آموزشی رخ مینماید و ضرورت بهکارگیری روشهای مناسب آشکار میشود. مشکل آموزشدهنده و میزان مهارت وی در یاددهی مفاهیم دینی بهگونهای است که به تغییر رفتار مطلوب در دانشآموزان منجر گردد. در حال حاضر شیوههای گوناگونی در تدریس دروس دینی و قرآن مورد استفادة دبیران و آموزگاران در دورههای مختلف آموزشی است. غالب این شیوهها بر پایة روشهای قدیمی و سنتی بوده است و گاهی بدون آموزش قبلی تنها به اتکای تجربة شخصی معلم توسط خود وی انتخاب میشود. شیوههایی چون سخنرانی، داستانگویی، تمثیل و نمایش و... عمدتاً در آموزش دروس دینی کاربرد دارند و بهکارگیری آنها تا حدی ضروری است. اما با توجه به محتوای دروس نمیتوان به این شیوهها اکتفا نمود. علاوه بر این، بهکارگیری همین شیوهها نیز اگر با روش اصولی صورت نگیرد، فاقد کارایی لازم خواهد بود. زیرا حتی جذابترین داستانها و خوشصحبتترین سخنوران نیز ممکن است ملالآور باشند و تأثیر لازم را بر مخاطب خود نگذارند و یا اساساً بیتأثیر شوند. پس صرف قدیمی و سنتی بودن شیوة دلیل نقد آن نیست بلکه نحوة بهکارگیری آن در شرایط نامناسب مشکلآفرین است. در این نوشتار نقدهای زیر را در بهکارگیری روشهای سنتی رایج یادآور میشویم و ضمن آن برخی روشهای جایگزین را که بهندرت مورد استفادة دبیران قرار میگیرند، بهصورت پیشنهاد معرفی میکنیم. یکنواختی و سکون از آنجا که تغییرات محیط اطراف بیش از سکون آن توجه انسان را جلب میکند، برای توجه بیشتر لازم است در محرکهای دیداری و شنیداری دانشآموزان تغییراتی ایجاد شود. بنابراین، سخنرانی یا قصهگویی با تمام جذابیتی که ممکن است در محتوا داشته باشند اگر بهصورت یکنواخت و بیتحرک ارائه شوند، نهتنها توفیقی در آموزش مباحث نظری نخواهند داشت بلکه مخاطبان را آرامآرام در خواب فرو خواهند برد. نبودن هماهنگی بین صدا، حرکات، ژستهای معلم و وضع چهره با محتوای کلام تأثیر آن را در مخاطب بسیار کاهش میدهد. جلب تنها حس شنیداری مخاطب، بدون اینکه حس دیداریاش وادار به فعالیت شود، بار چندان مثبتی نخواهد داشت. جذابیت این روش، در مقایسه با تماشای فیلم، ضعف آن را بهخوبی آشکار میسازد؛ زیرا توجه مخاطبان به فیلم به واسطة فعال بودن دو حس دیداری و شنیداری بسیار بیشتر از توجه به سخنرانی است. باید توجه داشت که دانشآموزان از نظر بهکارگیری قوای دیداری و شنیداری سه دستهاند: (ساجدی،ش42 : 7 و 8)
فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که در مورد پست دبیر زبان انگلیسی متوسطه اول و دوم در قالب ورد و قابل ویرایش طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد که فرم شماره سه که شامل مستندات پست مورد نظر است نیز به صورت کامل پر شده است.
این مقاله ارتقا شغلی در109 صفحه میباشد
مقدمه
زبان جزو نخستین وسایل ارتباطی میان انسان ها بوده است. قبل از پیدایش جوامع بشری، انسان ها به اشکال گوناگون معنا را به یکدیگر انتقال می دادند، تصاویرحک شده بر دیوار غارها، استفاده از آتش برای فرستادن پیام خطر،تقلید صدای حیوانات و... قبل از ارتباط کلامی برای انتقال معنا به کار گرفته شدند. زبان جزو نخستین وسایل ارتباطی میان انسان ها بوده است. قبل از پیدایش جوامع بشری، انسان ها به اشکال گوناگون معنا را به یکدیگر انتقال می دادند، تصاویرحک شده بر دیوار غارها، استفاده از آتش برای فرستادن پیام خطر،تقلید صدای حیوانات و... قبل از ارتباط کلامی برای انتقال معنا به کار گرفته شدند. سپس ارتباطی قراردادی میان صدا و معنا از کلمات بکار رفت و همه چیز نام گذاری شد. بعد ها که زبان حالت قانونمندی یافت؛ هر قبیله بسته به ساختار فرهنگی اجتماعی خود آن را به گونه ای به کار گرفت که توانستند هدف غائی<ارتباط> را حفظ کنند. تنوع و گوناگونی زبان امتیاز ویژه ای را برای هرقوم دارد و از این رو هر زبان دارای نکات ظریف، کنایه ها و اشاراتی است که نمی توان آن را نادیده انگاشت و با هیچ ترجمه سلیسی نمی توان لذت فهم کلمات آن را به دیگر زبان ها رساند، مگر آنکه آن زبان را فراگرفت. اما بنا بر بعضی ملاحظات سیاسی یا تهاجم نظامی ارزشهای فرهنگی بعضی ملل، از جمله زبان تحت نفوذ عوامل خارجی قرار گرفتند. شاید یکی از مهمترین دلایل به کار گرفتن آسان تر انگلیسی، فرانسه یا اسپانیایی حضور استعماری بلند مدت دولتمردان سابق کشورهای فوق در دیگر کشورها باشد.چین با بیش از یک میلیارد و دویست میلیون نفر، هند با جمعیت یک میلیارد نفر و روسیه با صد و پنجاه میلیون نفر چنین نفوذی را از زبان خود در دیگر کشورها ندارند. البته تک زبانی جهانی امر بسیار نکوهیده ای است و نباید از تقویت زبان شیرین خودمان <فارسی> غافل شویم، اما از یاد نبریم که اگر به یادگیری زبان انگلیسی اهمیت ندهیم مشکلات جدی را خواسته یا نا خواسته فرارو خواهیم داشت! چرا که جهان رو به توسعه در هر ثانیه در حال تولید علم و فن آوری است و غالب این پژوهشهای علمی به زبان انگلیسی در مجامع بین المللی ارائه می شود و یا در اینترنت به نمایش در می آید. از طرفی نیروی انسانی از مهمترین سرمایه های ملی هر کشور است،سیستم آموزشی ما چند درصد از سهم جهانی تولید فن آوری رابا تربیت شاگردان کارآمد امروز و آینده سازان فردا کسب خواهد کرد؟ در جهان امروز که عصر ارتباطات است و به عبارتی اینترنت، کره خاکی را به شکل دهکده ای در آورده، سهم ما در زبان آموزی چه اندازه است؟ در سال ۲۰۰۴ گزارشی از مرکز زبانی میشل توماس انگلستان صورت گرفت که به موجب آن دستمزد یک کارگر متوسط بواسطه دانستن زبان دوم تا ۳۰۰۰ پوند در سال افزایش می یابد... مطالعات نشان می دهد که شخص دو یا چند زبانه می تواند به خاطر دانش زبان خارجی و استفاده از آن در راه های موفقیت، بهتر از مهندس یا برنامه نویس رایانه پول در آورد. حال بنا بر هر دلیل به وضعیت زبان آموزی در مدارس کشورمان نگاهی داشته باشیم.توجه داشته باشید که از مقطع راهنمایی تا دبیرستان و پیش دانشگاهی دانش آموزان بطور متوسط ۲، ۳ یا ۴ساعت زبان انگلیسی در هفته می آموزند، و این در حالی است که پس از پایان دوره تحصیلی متوسطه از بر آوردن کمترین نیاز خود عاجزند!! بعنوان مثال اگر به کشورهای خارجی سفر کنند یا جهانگرد خارجی را در شهر خود ببینند توانایی ارتباط با او را ندارند! جملاتی ساده را نمی توانند درک کنند یا متن انگلیسی را بخوانند و بدان پاسخ دهند! و نقاط ضعف از این دست فراوان است. مشکل از کجاست؟ می دانید که ازعوامل مؤثر تدریس در هر وضعیت آموزشی معلم، روش آموزش و شاگرد است . هنوز شاگردان از زبان آموزی در کلاس فقط گرامر نویسی می دانند!چرا که اغلب کلاس ها بواسطه نبود امکانات سمعی و بصری با شیوه GTM هدایت می شود.کتابهای درسی برایشان جذاب نیست و انگیزه لازم برای خواندن زبان ندارند! ولب به شکوه و گلایه می گشایند چرا زبان می خوانیم؟ نمی شد زبان نداشتیم؟ کتابها را بسیار سخت و گاهی دشمن خود می پندارند. راستی صحبت از کتاب های انگلیسی شد، آیا کتا بهای مدارس منا بع مناسبی برای آموزش زبان هستند؟ کتاب های انگلیسی از لحاظ محتوا و ظاهر (طراحی، تصاویررنگی) باید به روز شوند. آیا تصاویر کتاب های سال اول و دوم متوسطه مناسب سن دانش آموزان است؟ از لحاظ محتوا نیز این کتاب ها در سطح کلان (ملی) نمی تواند پاسخگوی نیاز واقعی فراگیران در برقراری ارتباط با انگلیسی زبانان باشد. بعنوان مثال در امتحانات داخلی و حتی نهایی (سال سوم متوسطه) مهارت شنیدن در بخش مکالمه کتاب درسی( ( LANGUAGE FUNCTION، در شکل سؤالات جور کردنی( ( Match آزمون کتبی گرفته می شود؟ در حالی که شیوه صحیح آن است که فراگیران توسط دبیر یا با پخش نوار کاست، متنی را گوش دهند و سپس به سوالات آن پاسخ دهند!. آیا برای دانش آموزان پیش دانشگاهی مشکل نیست که با سه سال زبان آموزی با سبکی متفاوت در مقطع متوسطه ناگهان به کتاب( ( Reading based بپردازند؟ آن هم در یک قدمی کنکور! چرا تحول در مواد درسی زبان انگلیسی در آخرین و حساس ترین مرحله صورت گرفته است؟آیا بهتر نبود تغییر در تالیف کتاب های انگلیسی از پایه اول متوسطه آغاز می شد؟ در طول سالهای تحصیلی فراگیران برای تقویت مهارت listening چند ساعت نوارآموزشی گوش می کنند؟ یا چند ساعت فیلم های آموزشی انگلیسی می بینند؟ آیا با کلاسهایی که هیچ گونه شعر، تمرینهای مناسب، بازی یادگیری زبان برای کاستن اضطراب، تحقیق و... ندارند می توان به دانش افزایی فراگیران امید داشت؟ امروزه که عصر ارتباطات است شاید این سوالات بسیار پیش پا افتاده به نظر برسد ولی بیاییم واقع گرا باشیم، دانش آموزان ما از شنیدن تلفظ کلمات زبان با امکانات سمعی در کلاسها محرومند؛ حال این محرومیت دلایل مختلفی دارد، از جمله: نبود امکانات، بی حوصلگی بعضی دبیران برای پخش نوار آموزشی در کلاس و همچنین زمان کم تدریس! واقعاً در کشورمان استاد، مدرس و پژوهشگر دلسوز نیست که هنوز یادگیری زبان انگلیسی به معضلی لاینحل تبدیل شده است؟ چرا تشتت آراء در این حیطه فراوان است؟ چرا پاسخ مناسبی نیا فته ایم؟چه کسی باید این خلا را پر کند؟مگر مدعی نیستیم که جوانان با استعدادی داریم! پس ما راچه شده؟ به کشوری مثل ترکمنستان نگاه کنیم که درآنجا نه یک زبان بلکه چند زبان زنده دنیا (فارسی، عربی، روسی، و انگلیسی) از مقطع ابتدایی آموزش داده می شود! ما چه تفاوتی با دیگران داریم؟ آموزش زبان خارجی در مالزی از سال های اول ابتدایی، در مدارس مصر از ۹ سالگی، در ونزوئلا اموزش زبان اسپانیایی در مدرسه است، همچنین دو زبان انگلیسی و فرانسه ازپیش دبستانی (۶ سالگی) آغاز می شود. در نروژ، ایتالیا و مالت از ۶ سالگی، در مدارس بلژیک فرانسوی در ۱۰سالگی وانگلیسی ۱۲ سالگی اجباری است و یادگیری اسپانیایی یا آلمانی در۱۵ سالگی ادامه می یابد. دبیران متوسطه بخشی از ضعف شاگردان در درس زبان انگلیسی را ناشی از بنیه علمی ضعیف از مقطع راهنمایی می بینند.همین شاگردان با پیشرفت نه چندان مقطع متوسطه را به هر شکل به پایان می رسانند و به دانشگاه راه می یابند! و در ابتدای تحصیلات عالی از درس زبان پیش نیاز می خورند؟ چرا؟ آیا ضعف بنیه علمی نشان می دهد آموزش و پرورش با تمام مشکلاتی که با آن مواجه است در آموزش زبان انگلیسی منفعل بوده است؟... متأسفانه عدم توانایی کاربرد زبان ادامه می یابد تا آنجا که دانشجویان برای تحصیلات تکمیلی و حتی دکترا (که نیاز به امتیاز قابل قبولی در آزمون تافل تخصصی دارند) با آن دست به گریبان می شوند!؟ چند درصد از دبیران ما کار با رایانه و ارتبا ط با INTERNET را می دانند؟ ساعات ضمن خدمت همکاران به چه شکل می گذرد؟ آیا این کلاسها توان علمی آنان را با تجربه کاریشان پیوند می زند؟یا ساعاتی از عمر گرانبهایشان را با اعطای گواهینامه ضمن خدمت مبادله می کنند؟چرا هنوز به این مسائل سطحی نگاه می کنیم؟ انسان موجود پیچیده ای است که آشنایی با روحیات او نیاز به روانشناسی دارد. چند درصد از دبیران توانسته اند بی انگیزگی فراگیران را با همین شرایط فعلی بناچار برطرف کنند؟ از اینکه بارها مشاهده کرده ایم فرزندان ما در کلاس با داشتن نیروی جوانی و تحرک، در کلاس زبان به نیروی منفعلی تبدیل شده اند چه کاری صورت دادیم؟ در نظر بگیرید اگر تعدادی دانش آموز در شهرهای بزرگ در کلاسهای خصوصی یا موسسات زبان در یادگیری انگلیسی موفقیت نسبی داشته اند برای دیگر دانش آموزان کشور این چنین نبوده است! همه دانش آموزان چنان تمکن مالی ندارند تا از کلاسهای مکالمه زبان بهره برند. معتقدیم که دانش آموزان باید برای زندگی بهتر زبان دوم را بیاموزند، اگر چنین راهکارهایی معرفی و تا حد امکان اجرایی شوند نتا یج بهتری حاصل خواهد شد: ۱) معلم: معلم زبان باید مهارت هایی در تربیت مطلوب بدست آورد: الف) تسلط عالی به زبانی که یاد می دهد. ب) آشنایی خوب با زبانشناسی زبانی که تدریس می کند. ج) آشنایی گسترده با ادبیات کشور بیگانه د) آشنایی مقدماتی از روانشناسی تربیتی و مسائل نظری و عملی تدریس ۲) تدریس زبان انگلیسی از مقطع ابتدایی: همانند دیگر کشورها که زبان آموزی را از مقطع ابتدایی با برنامه و اجرای صحیح آغاز می کنند، ما نیز می توانیم چنین طرح مفیدی را عملی کنیم. دولت هر سال هزینه های گزاف برای افت تحصیلی فراگیران و از جمله در درس زبان انگلیسی می پردازد، یعنی، با میانگین هزار ساعت تدریس در مقطع های راهنمایی و متوسطه (بدون احتساب هزینه های خانواده ها جهت کلاس های تقویتی و خصوصی) نتیجه قابل قبولی نمی گیرد.
فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که در مورد دبیر شیمی در قالب ورد و قابل ویرایش طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد که فرم شماره سه که شامل مستندات پست مورد نظر است نیز به صورت کامل پر شده است.
این مقاله ارتقا شغلی در112 صفحه میباشد
مقدمه
علوم تجربی یکی از دانشها و معرفتهای بشری است که بخش اعظم یافتههای آن از راه مشاهده و انجام آزمایش به دست میآید و ملاک یا معیار درستی آنها، انطباق داشتن با مشاهدات تجربی است. هدف از آموزش علوم تجربی، آموزش پدیدههایی است که در زندگی روزانه مشاهده میشوند. آموزش علوم تجربی دانشآموزان را ترغیب میکند تا توانایی سؤال کردن و یافتن پاسخ در مورد دنیای طبیعی و فیزیکی را کسب نمایند و آنان را با با نحوهی کاربرد علوم در زندگی روزانه و شیوه فعالیت دانشمندان در جامعه آشنا نموده و کمک میکند تا در مورد بحثهای علمی، تصمیمگیری و انتخاب موضع، به طور منطقی و عقلانی عمل نمایند. یکی از حوزههای فعال و پرکاربرد علوم تجربی، علم شیمی است که به مطالعه ترکیب، ساختار و خواص مواد میپردازد. کاربردهای گستردهی علم شیمی در پزشکی، داروسازی، صنایع غذایی، کشاورزی، آرایشی و بهداشتی، تهیه رنگ، پلاستیک، لاستیک و انواع پوششها، محیط زیست، انرژی و ...، نشان از اهمیت زیاد این علم در بهداشت، سلامت، تامین رفاه، رشد اقتصادی و توسعه پایدار جوامع بشری دارد. در چند دهه اخیر، علم شیمی از رشد بسیار زیادی برخوردار بوده و موضوعها و نظریههای جدیدی به این دانش بشری اضافه شده است. اهمیت روزافزون علم شیمی در زندگی انسانها سبب شده است تا آموزش مناسب و اثربخش آن به ویژه در برنامهی درسی مدارس از اهمیت به سزایی برخوردار گردد. در دههی گذشته، معلمان و طراحان برنامههای درسی شیمی، همواره معتقد بودند که هدف از آموزش شیمی، آمادهسازی دانش آموزان برای ورود به دانشگاه نیست؛ بلکه هدف اصلی تربیت شهروندانی است که دارای «سواد شیمی» باشند. جامعهی امروز به طور فزایندهای تحت تاثیر علم و فناوری است، بنابراین علم شیمی باید آنچنان آموزش داده شود که ارتباط آن با زندگی، صنعت، فناوری و جامعه مورد تاکید قرار گیرد و دانشآموزان بتوانند آموختههای خود را در زندگی مورد استفاده قرار دهند (بدریان، 1387). فلسفه و اهداف جدید یاددهی و یادگیری شیمی امروزه متخصصان توسعهشناسی بر فاکتور نیروی انسانی کارآمد و دارای سطح بالای «سواد علمی» به عنوان مهمترین عامل توسعه و پیش شرط تحقق آن تاکید دارند. در همهی نظامهای آموزشی تلاش میشود تا سطح سواد علمی جامعه بهبود بخشد تا از این راه بتوان زمینههای توسعه پایدار را فراهم ساخت. مهمترین و شاخصترین فلسفهی آموزش شیمی، ارتقای سطح سواد شیمی است. با آنکه سواد شیمی دارای گستردگی فراوانی است؛ اما میتوان در یک نگاه ساده آن را به صورت زیر تعریف کرد: «درک مفاهیم، فرایندهای علمی و آگاهیهای علمی مورد نیاز در زمینهی علم شیمی را سواد شیمی میگویند. شخص دارای سواد شیمی میتواند ارتباط مناسبی بین واقعیتها و پدیدههای علمی مشاهده شده در فعالیتهای روزانه و علم شیمی برقرار نماید. این شخص میتواند انواع پدیدههای شیمیایی را تشخیص داده و درک کند و از طریق شواهد علمی، پدیدههای مشاهده شده در زندگی، محل کار و جامعه را به صورت منطقی تجزیه و تحلیل نموده و برای حل مشکلات، تصمیمگیری و انتخاب گزینههای احتمالی آگاهانه ایفای نقش نماید». در طول ده سال اخیر برنامههای درسی شیمی در اقصینقاط جهان به صورت بنیادی تغییر کرده است و رویکردها، راهبردها و روشهای جدیدی مبتنی بر یافتههای پژوهشی جایگزین نظامهای آموزشی سنتی گشته است. در این برنامهها، آموزش شیمی از حالت توصیفی خارج شده و با بهکارگیری مفاهیم بیشتری از شیمی- فیزیک، حالت مفهومی به خود گرفته اند. در اغلب محتواهای آموزشی که با رویکرد چند بعدی و به صورت مفهومی سازماندهی میشوند، اصول پایهای علم شیمی در قالب شش بعد به شرح زیر آموزش داده میشوند: ساختار مفهومی علم شیمی فرایندهای شیمیایی کاربردهای فناورانه علم شیمی افزایش علاقهی دانشآموزان به علم شیمی توجه به جنبههای فرهنگی علم شیمی توجه به دلالتهای اجتماعی علم شیمی با ورود ابعاد جدیدی به برنامهی درسی شیمی در مدارس، ضروری است تا روشهای تدریس نیز به طور اساسی دچار تغییر و تحول گردند. در رویکردهای جدید آموزشی تلاش میشود تا فضای کلاس درس به صورتی باشد که در آن به دانشآموز اجازه داده شود تا به طور فیزیکی و هوشمندانه با مواد آموزشی تعامل مناسبی داشته باشد. اساس فعالیتهای تعاملی دانشآموزان با مواد آموزشی، بر کاوشگری، کشف مفاهیم و انجام فعالیتهای ذهنی و عملی استوار است (Johnstone, 1997). ابعاد مختلف سواد شیمی یکی از عواملی که بطور مستقیم بر سطح سواد شیمی مردم یک جامعه اثر میگذارد، کیفیت آموزش شیمی در نظام آموزشی هر کشور است. در آموزش علم شیمی تنها آشنا شدن با موضوعهای علمی و درک و فهم آنها مورد نظر نیست؛ بلکه علاوه بر کسب دانش، باید روش علمی یعنی کاوشگری علمی، تفسیر علمی پدیدهها، استفاده از مهارتهای علمی و نیز داشتن نگرش علمی که تداعی کننده شیوه فعالیت دانشمندان و شهروندان سطوح بالاتر جامعه هستند، را نیز در نظر گرفت (بدریان و کیامنش، 1387). در بررسی دقیقتر مؤلفههای سواد شیمی، میتوان به هفت بُعد مختلف آن اشاره کرد که عبارتند از: 1. آشنایی با ماهیت علم شیمی؛ 2. آشنایی با مفاهیم کلیدی علم شیمی؛ 3. آشنایی با فرایندهای علمی؛ 4. آشنایی با رابطه بین علم- فناوری- جامعه و محیط زیست؛ 5. آشنایی با مهارتهای علمی و فنی؛ 6. آشنایی با ارزشهای ناشی از علم شیمی؛ بنابراین با در نظر گرفتن ابعاد ذکر شده، میتوان برای تعریف دقیقتر سواد شیمی، آن را در چهار بُعد «محتوا»، «زمینه»، «مهارت» و «نگرش» تعریف کرد. هر کدام از ابعاد ذکر شده بخشی از برنامهی درسی شیمی در مدارس را تحت پوشش قرار میدهند (Shwartz, etal, 2006). الف- محتوا و سواد شیمی از لحاظ محتوا، علم شیمی مجموعهای از دانش بشری را شامل میشود که تلاش میکند تا پدیدههای شیمیایی قابل مشاهده را در قالب ساختار مولکولی مواد و از طریق زبان تخصصی ویژه علم شیمی توضیح دهد. این علم علاوه بر بررسی پویایی فرایندها و واکنشهای شیمیایی، تغییرات انرژی را نیز در آنها بررسی میکند. رشد بیسابقه علم شیمی در چند دهه ی اخیر و پیدایش زیرشاخه های جدیدی از این علم سبب شده است تا تنوع مفاهیم مرتبط با علم شیمی بسیار زیاد شده و کتابهای درسی توان ارایهی اطلاعاتی در همهی این زمینهها را نداشته باشند. روی این اصل هم معلمان و هم دانشآموزان، برای افزایش معلومات خود ناگزیر به استفاده از انواع مجلههای آموزشی- ترویجی، کتابهای کمک آموزشی و همچنین بانکهای اطلاعاتی موجود در شبکه جهانی اینترنت هستند (Dori & Hameiri, 2003). افزایش کاربردهای علم شیمی در تامین رفاه، آسایش، بهداشت، تغذیه، پوشاک، مسکن، محیط زیست، انرژی، اشتغال و حتی روابط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، ایجاب میکند تا برنامهریزان آموزشی با هدف ارتقای سطح سواد شیمی و آماده سازی دانشآموزان برای ورود به دانشگاه، محتوای آموزشی مناسبی را برای استفاده در سطح مدارس تجویز نمایند. در این محتوا به مفاهیم پایه و کلیدی علم شیمی در سه محور: رفتار ذرهای ماده، ساختار ماده و تبدیلهای شیمیایی پرداخته میشود. ب- زمینه و سواد شیمی کاربردهای متنوع علم شیمی در زمینههای اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی ایجاب میکند تا برنامهریزان درسی برای افزایش سطح سواد شیمی دانشآموزان، به دلالتهای کاربردی مفاهیم نظری آموخته شده در زمینههای ذکر شده نیز بپردازند. در طراحی و اجرای برنامه درسی شیمی اغلب دو بحث چالش برانگیز مطرح است که عبارتند از: 1. هماهنگی بین مفاهیم و نظریههای مطرح شده در کلاس درس و تجربههای یادگیری 2. انگیزه دانشآموزان برای یادگیری علم شیمی به علت وسعت زیاد مباحث طرح شده در برنامهی درسی شیمی و حجم محدود کتابهای درسی، اغلب ملاحظه میشود که مطالب کتابهای درسی به صورت خلاصه شده و نسبتاً محدود ارایه میشوند. در این حالت، کتابهای درسی که ساختاری لایه مانند دارند، از قطعههای کوچکی تشکیل شدهاند و ارتباط طولی و عرضی اندکی با هم دارند. دانشآموزان با مشاهده قطعات مجزا از مفاهیم شیمی، نمیتوانند به تصویری جامع و رایج از علم شیمی دست یابند (Gilbert, 2006). همچنین در اغلب کتابهای درسی شیمی، مفاهیم، نظریهها و مدلهای شیمی طوری ارایه شدهاند که دانشآموزان نمیدانند چرا یک نظریه از پس نظریه دیگر آمده است، و اصلاً چه نیازی به این کار بوده است. این امر به طور وسیعی سبب کاهش انگیزه دانشآموزان برای مطالعهی علم شیمی و ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر شده است.
فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که در مورد پست دبیر مطالعات اجتماعی متوسطه اول و دوم در قالب ورد و قابل ویرایش طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد که فرم شماره سه که شامل مستندات پست مورد نظر است نیز به صورت کامل پر شده است.
این مقاله ارتقا شغلی در113 صفحه میباشد
مقدمه
ممکن است این نقصان رابه شدت درجامعه نبینیم،اما این بیماری اگرچه پنهان درجامعه وجود دارد.پس باید به دنبال عوامل بروز این بیماری باشیم.اگردولت؛مدرسه وخانواده رادرزمان حال به عنوان بروزاین نقایص بدانیم !وجه اشتراک آنها چیست؟یک وجه اشتراک آنها این است که تمامی افرادی که امروزبه عنوان دولت، مدرسه وخانواده درجامعه هویت یافته اند دانش آموخته گان مدارس هستندواگرحس مسوولیت اجتماعی درقبال تاریخ،تمدن،فرهنگ،منابع ملی،محیط زیست و...در آنها کم رنگ است...اگردارای روحیه فرد گرایی هستند....بزرگترین دلیل آن آموزش های اجتماعی درمدارس بوده که نتوانسته است حس مسوولیت مدنی آنها رابه عنوان یک شهروند درقرن بیست ویکم تعلیم وآموزش دهد. بنابراین لازم است دربرنامه درسی مطالعات اجتماعی وتدریس آن ودبیران این رشته خانه تکانی اساسی شود.تا به دانش آموزانمان بیاموزیم به جای فحاشی به سایر رانندگان وپلیس به قوانین راهنمایی ورانندگی توجه کنند وبدانند دستورات پلیس درابتدا درجهت حفظ سلامت آنان است.بیاموزیم حقوق شهروندی چیست؟قانون چگونه بهترین آزادی رافراهم می آورد؟به آنها نوع انتقاد کردن وصحبت کردن رابیاموزیم.بیاموزیم چگونه به میراث ملی ودستاوردهای مدنی کشورشان احترام بگذارندو.... مطالعات اجتماعی درمدارس فرصت مناسبی برای این آموزشهاست .که البته دراکثرمدارس مورد بی مهری قرار می گیرد واکثر مدیران ودست اندرکاران وبرنامه ریزان آموزشی دغدغه علوم تجربی را دارند تادروسی مثل مطالعات اجتماعی.درس اجتماعی رابرای تدریس به هرکسی واگذارمی کنیم درصورتی دروسی مانند ؛علوم تجربی، ریاضی،زبان رابه دبیران تخصصی این رشته واگذار می کنیم. پس بیراه نیست که درایران همه متخصص علم اجتماع می شوند ازراننده تاکسی تا کارگر ساده ساختمان مسائل پیچیده اجتماع رابحث کارشناسی کرده ونظریه پردازی می کنند.به همین دلیل است که مادرحوزه علم اجتماع نظریه پردازنداریم ودر دوراهی سنت ومدرنیته سالهاست سرگردانیم.هنوزتکلیفمان باایدئولوژی روشن نیست!نمی دانیم چگونه یک جامعه به سمت میلیتاریزم پیش می رود وعواقب آن چیست؟ چون مابه همه اجازه داده ایم به راحتی درباره علم اجتماع نظریه پردازی کنند به همین دلیل باهزاران هزار بخش نامه غیر عملی روبه رو می شویم ویک قانون نیم خطی امان یک رساله بند وتبصره واما اگر دارد! تدریس علوم اجتماعی در مقاطع مختلف ابتدائی، راهنمائی و دبیرستان بخش مهمی از فعالیت اساسی و هدفداری است که تحت عنوان "جامعه پذیری کودکان و نوجوانان" می توان آن را جمع بندی و خلاصه نمود. کتب درسی در ایران به صورت متمرکز و از بالا به پایین تهیه می شود و علیرغم تلاش فراوانی که مؤلفین ودست اندرکاران امور انجام می دهند. فاصله بین مفاهیم و دنیای ایجاد شده توسط کتب درسی با واقعیت های موجود در جامعه به ویژه با توجّه به تنوع فرهنگی در خرده فرهنگ های مختلف بسیار است و گاهی معلمان در ارائ مطالب و محتوای گردآوری شده دچار مشکلات متعدد هستند. در سطوح ابتدائی سعی شده است مطالب اجتماعی به صورت کمی ارائه شود زیرا در این مقطع هنوز دانش آموز قادر به تفکیک ودرک بسیاری از مطالب به صورت مجزا نیست. بنابر این آنچه که لازم است تا یک کودک بتواند ارتباط درستی با پیرامون خود برقرار کند با هم به او ارائه می شود. دروس مطالعات اجتماعی مجموعه ای بسیار ساده از موضوعات متفاوت مانند تاریخ ، جغرافیا ، اقتصاد ، مردم شناسی ، جامعه شناسی و روان شناسی می باشد که در ارتباط با انسان است. این علوم بدون این که هویتشان زیر سوال برود همگی با هم به کودک آموزش داده می شود. فردی از نظر اجتماعی رشد یافته است که به راحتی بتواند با استفاده از مهارتهای اجتماعی با دیگران ارتباط برقرار کند یعنی با دیگران زندگی کند و سازگاری داشته باشد. رشد اجتماعی مهمترین جنبه شخصیتی افراد است که هر قدر فرد سازگارتر و دارای روابط اجتماعی قوی تر باشد می تواند در بستر اجتماع از نظر شخصیتی، شغلی موفق تر باشد. ویژگیهای مطالعات اجتماعی : 1- متغیر بودن مفاهیم 2- توجّه به ارزشها 3- آزمایشگاه علوم اجتماعی 4- تـاثیر دیدگاه معلم اجتماعی 5- انتقال مفاهیم 6- تحوّل مطالعات اجتماعی 7- مشکلات بررسی زمان و مکان در گذشته مطالعات اجتماعی چیست؟ انسانها امروزه در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر زندگی می کنند . و این ارتباطات طوری فواصل مکانی و زمانی را در نوردیده که از دنیا به عنوان دهکده جهانی ذکر می شود. انسانها باید قادر باشند که روابط دوستی با یکدیگر برقرار نمایند ، حداقل این ارتباط رابطه ی انسانی است که پیرامون افراد صورت می گیرد. و روابط انسانی عبارت است از: برقراری ارتباط انسانی با افراد از طریق پذیرفتن وجود ، شخصیت وویژگی افراد با تمام تفاوتهای آنان. شناخت کودک از محیط، ایجاد ارتباط با محیط از بدو تولد آغاز می شود و خانواده به عنوان اوّلین مکان برای اجتماعی کردن کودک محسوب می شود. مدرسه بعد از خانه سعی دارد که به صورت منطقی و منظم فرد را اجتماعی کند. برای این امر از دو طریق عمل می نماید. اوّل این که کودک با ورود به مدرسه باید بداند که وارد جامعه ی بزرگی شده است که دارای قوانین خاص خودش می باشد و او ملزم است که با رعایت این اصول و قوانین با افراد مخاطب خود ارتباط برقرار کند. در مرحله ی دوم دروسی در ارتباط با اجتماعی نمودن دانش آموزان در نظر گرفته شده که سعی دارد کودک درک درستی از جامعه و مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داشته باشد. وبتواند با کسب مهارتهای لازم اجتماعی جایگاه مناسبی برای خود به عنوان یک فرد مسئول پیدا نماید. ضرورت درس مطالعات اجتماعی: آموزش و پرورش یک جامعه در دوره آموزشهای عمومی باید افراد را به سمت کسب مهارتهای کلامی، جسمی، علمی و مهارتهای اتماعی هدایت کند و شخص را آماده ورود به اجتماع نماید. اجتماعی شدن جریانی است که در آن مهارتها، انگیزه ها، ارزشها و هنجارها و رفتارهای فرد شکل می گیرد تا فرد در جامعه فعلی یا آتی نقش مناسب و کارآمد داشته باشد. این اجتماعی شدن از لحظه ی بدو تولد یک کودک شروع می شود و ارتباط دو جانبه میان فرد و اطرافیان تا پایان حیاط فرد ادامه دارد. نهاد آموزش و پرورش به عنوان مؤثرترین نهاد در اجتماعی کردن افراد جامعه نقش مهمی را ایفا می کند. که عملکرد اشتباه این نهاد تاثیر مستقیم بر روی سایر نهادهای جامعه خواهد داشت. اگر مدارس کار کرد اجتماعی کردن افراد را به درستی انجام ندهند ، افرادی به جامعه تحویل می دهند که نه تنها یک شهروند وظیفه شناس برای جامعه نخواهد بود بلکه به وظائف خود در آینده به عنوان پدر و مادر آگاه نیست و موجبات نابسامانی اجتماعی را فراهم می سازد. نکته قابل توجّه این است که به این نیاز مهم و ضرورت اجتماعی شدن اهمیّت خاص و اقدامات ویژه ای صورت گیرد. همکاران محترم و آگاه دوره ی راهنمایی تحصیلی: امروزه هدف از آموزش ایجاد زمینه و بستر مناسب برای تلاش و کوشش و تحقیق دانش آموزان است. تا یادگیری مادام العمر تحقق یابد. آموزش مطالعات اجتماعی بر کسب اطلاعات علمی ، مهارتهای اجتماعی و ذهنی (که شامل مشاهده ، اندازه گیری ، مقایسه ، طبقه بندی و برقراری ارتباط وغیره است) و جامعه پذیری، خودشناسی و کسب نگرشها و ارزش ها تاکید خاص دارد. فی المثل همانطور که می دانید اهمیّت و لزوم مطالعه ی تاریخ بر کسی پوشیده نیست و فراگیری این گذشته ی هزار توی پر رمز و راز چه روشنگریها و رهنمودهایی که در مسیر پر پیچ و خم آینده می تواند داشته باشد که البته این مهم با مطالعه ی چند سطر تاریخ کتابهای درسی امکان پذیر نیست. و شاید می تواند نه فقط آغاز بلکه پیش درآمدی بر راهی پر فراز و نشیب باشد. اگر کیفیت آموزش مطالعات اجتماعی در جامعه از وضعیت مطلوبی برخوردار گردد دانش آموزان که پیکره ی اصلی جامعه فردا را تشکیل می دهند دچار عقب ماندگی از نظر توسعه ی علمی ، صنعتی ، فعّالیّت اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی نخواهند شد. و در نهایت شهروندانی معتقد به ارزش ها و پای بند به اصول اخلاقی ، مسئولیت پذیر و سازگار خواهیم داشت. تدریس علوم اجتماعی در مقاطع مختلف ابتدائی، راهنمائی و دبیرستان بخش مهمی از فعالیت اساسی و هدفداری است که تحت عنوان "جامعه پذیری کودکان و نوجوانان" می توان آن را جمع بندی و خلاصه نمود. کتب درسی در ایران بصورت متمرکز و از بالا به پایین تهیه می شود و علیرغم تلاش فراوانی که مؤلفین ودست اندرکاران امور انجام می دهند. فاصله بین مفاهیم و دنیای ایجاد شده توسط کتب درسی با واقعیت های موجود در جامعه به ویژه با توجّه به تنوع فرهنگی در خرده فرهنگ های مختلف بسیار است و گاهی معلمان در ارائه مطالب و محتوای گردآوری شده دچار مشکلات متعدد هستند. در سطوح ابتدائی سعی شده است مطالب اجتماعی به صورت کمی ارائه شود زیرا در این مقطع هنوز دانش آموز قادر به تفکیک ودرک بسیاری از مطالب به صورت مجزا نیست. بنابر این آنچه که لازم است تا یک کودک بتواند ارتباط درستی با پیرامون خود برقرار کند با هم به او ارائه می شود.