یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

واحد شماره یک طرح کرامت آزادگی

اختصاصی از یارا فایل واحد شماره یک طرح کرامت آزادگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

واحد شماره یک طرح کرامت آزادگی


واحد شماره یک طرح کرامت آزادگی

واحد شماره یک طرح کرامت آزادگی

فرمت فایل: ورد

تعداد صفحه: 4

 

 

 

بخشی از متن:

فعالیت شماره یک :

قصه

عنوان قصه :

نماز کوتاه

معاویه سه نفر را مأمور کرد که بروند و حجر ابن عدی و یارانش را به قتل برسانند. مأموران گفتند: مأموریت داریم به شما ابلاغ کنیم اگر از على (ع) اظهار برائت کنید و او را لعن کنید، رهایتان مى کنیم ، و گر نه کشته خواهید شد. گفتند: هرگز چنین نخواهیم کرد.

یکی از مأموران پیش حجر آمد، گفت : اى سر دسته گمراهى و سرچشمه کفر و سر کشى ، اى دوستدار ابو تراب ! معاویه مرا به کشتن تو و یارانت فرمان داده است ، مگر آن که از کفر خود برگردید و از على (ع) بیزارى بجویید.

حجر و همراهانش گفتند: صبر بر تیزى شمشیر، برایمان آسان تر از چیزى است که ما را به آن مى خوانید.

رفتن به دیدار خدا و پیامبر و على ، برایمان محبوب تر از ورود به دوزخ است .

بارها از آنان خواستند که از امیر المومنین على (ع) بیزارى بجویند تا آزاد شوند؛ولى آنان زیر باز نرفتند و پذیراى شهادت در راه عشق مولا شدند.

قبرهایى براى آنان کندند، کفن هایشان را آماده ساختند.

حجر گفت : مثل این که کافریم ، ما را مى کشند و مثل آن که مسلمانیم ، ما را کفن مى کنند!

غل و زنجیرهایشان را گشودند. آنان همه آن شب را به نماز پرداختند. زمزمه دعا و نمازشان بلند بود و آماده رو به رو شدن با شهادت بودند. شب خوشى داشتند.


دانلود با لینک مستقیم


واحد شماره یک طرح کرامت آزادگی

واحد شماره پنج طرح کرامت آبرو داری

اختصاصی از یارا فایل واحد شماره پنج طرح کرامت آبرو داری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

واحد شماره پنج طرح کرامت آبرو داری


واحد شماره پنج طرح کرامت آبرو داری

واحد شماره پنج طرح کرامت آبرو داری

فرمت فایل: ورد

تعداد صفحه: 6

 

 

 

بخشی از متن:

فعالیت شماره یک :

 قــصــــــه

عنوان قصه : خانه ای پر از طلا

جابر بن یزید جعفی می گوید:  روزی نزد امام باقر (ع) رفتم و از تنگدستی و فقر شکایت کردم و کمک مالی خواستم.

امام فرمود: «ای جابر، فعلا پولی در خانه نیست

چیزی نگذشت که کمیت شاعر داخل شد و اجازه خواست برای امام قصیده ای بخواند.

امام اجازه فرمود و پس از قصیدهخوانی کمیت، به غلام خود فرمود:«از آن اتاق، یک کیسه زر بیاور و به کمیت بده

غلام امر امام را اطاعت کرد و یک کیسه زر از اتاق کناری آورد و به کمیت داد.

کمیت باز اجازه خواست و دو قصیدهی دیگر خواند و امام به او دو کیسه زر دیگر بخشید.

کمیت گفت: « مولای من! به خدا قسم، ارادت من به شما از روی اغراض دنیوی نیست. نیتم از سرودن این قصائد، صرفا نزدیکی به رسول خدا (ص) است، و این وظیفه ای است که خداوند بر من واجب گردانیده است . »

امام باقر (ع) هنگامی که دید کمیت کیسههای زر را قبول نکرد، او را دعا کرد و فرمود: « ای غلام! کیسه ها را سر جایشان بازگردان . » پس از رفتن کمیت، به امام عرض کردم: « شما به من فرمودید در خانه چیزی ندارید ولی میخواستید به کمیت سی هزار درهم عطا کنید؟ »

امام فرمود: « ای جابر! برخیز و داخل آن اتاق برو و کیسههای زر را بیاور . »


دانلود با لینک مستقیم


واحد شماره پنج طرح کرامت آبرو داری

واحد شماره پنج طرح کرامت آبرو داری

اختصاصی از یارا فایل واحد شماره پنج طرح کرامت آبرو داری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

واحد شماره پنج طرح کرامت آبرو داری


واحد شماره پنج طرح کرامت آبرو داری

واحد شماره پنج طرح کرامت آبرو داری

فرمت فایل: ورد

تعداد صفحه: 6

 

 

 

بخشی از متن:

فعالیت شماره یک :

 قــصــــــه

عنوان قصه : خانه ای پر از طلا

جابر بن یزید جعفی می گوید:  روزی نزد امام باقر (ع) رفتم و از تنگدستی و فقر شکایت کردم و کمک مالی خواستم.

امام فرمود: «ای جابر، فعلا پولی در خانه نیست

چیزی نگذشت که کمیت شاعر داخل شد و اجازه خواست برای امام قصیده ای بخواند.

امام اجازه فرمود و پس از قصیدهخوانی کمیت، به غلام خود فرمود:«از آن اتاق، یک کیسه زر بیاور و به کمیت بده

غلام امر امام را اطاعت کرد و یک کیسه زر از اتاق کناری آورد و به کمیت داد.

کمیت باز اجازه خواست و دو قصیدهی دیگر خواند و امام به او دو کیسه زر دیگر بخشید.

کمیت گفت: « مولای من! به خدا قسم، ارادت من به شما از روی اغراض دنیوی نیست. نیتم از سرودن این قصائد، صرفا نزدیکی به رسول خدا (ص) است، و این وظیفه ای است که خداوند بر من واجب گردانیده است . »

امام باقر (ع) هنگامی که دید کمیت کیسههای زر را قبول نکرد، او را دعا کرد و فرمود: « ای غلام! کیسه ها را سر جایشان بازگردان . » پس از رفتن کمیت، به امام عرض کردم: « شما به من فرمودید در خانه چیزی ندارید ولی میخواستید به کمیت سی هزار درهم عطا کنید؟ »

امام فرمود: « ای جابر! برخیز و داخل آن اتاق برو و کیسههای زر را بیاور . »


دانلود با لینک مستقیم


واحد شماره پنج طرح کرامت آبرو داری

واحد شماره یک طرح کرامت آزادگی

اختصاصی از یارا فایل واحد شماره یک طرح کرامت آزادگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

واحد شماره یک طرح کرامت آزادگی


واحد شماره یک طرح کرامت آزادگی

واحد شماره یک طرح کرامت آزادگی

فرمت فایل: ورد

تعداد صفحه: 4

 

 

 

بخشی از متن:

فعالیت شماره یک :

قصه

عنوان قصه :

نماز کوتاه

معاویه سه نفر را مأمور کرد که بروند و حجر ابن عدی و یارانش را به قتل برسانند. مأموران گفتند: مأموریت داریم به شما ابلاغ کنیم اگر از على (ع) اظهار برائت کنید و او را لعن کنید، رهایتان مى کنیم ، و گر نه کشته خواهید شد. گفتند: هرگز چنین نخواهیم کرد.

یکی از مأموران پیش حجر آمد، گفت : اى سر دسته گمراهى و سرچشمه کفر و سر کشى ، اى دوستدار ابو تراب ! معاویه مرا به کشتن تو و یارانت فرمان داده است ، مگر آن که از کفر خود برگردید و از على (ع) بیزارى بجویید.

حجر و همراهانش گفتند: صبر بر تیزى شمشیر، برایمان آسان تر از چیزى است که ما را به آن مى خوانید.

رفتن به دیدار خدا و پیامبر و على ، برایمان محبوب تر از ورود به دوزخ است .

بارها از آنان خواستند که از امیر المومنین على (ع) بیزارى بجویند تا آزاد شوند؛ولى آنان زیر باز نرفتند و پذیراى شهادت در راه عشق مولا شدند.

قبرهایى براى آنان کندند، کفن هایشان را آماده ساختند.

حجر گفت : مثل این که کافریم ، ما را مى کشند و مثل آن که مسلمانیم ، ما را کفن مى کنند!

غل و زنجیرهایشان را گشودند. آنان همه آن شب را به نماز پرداختند. زمزمه دعا و نمازشان بلند بود و آماده رو به رو شدن با شهادت بودند. شب خوشى داشتند.


دانلود با لینک مستقیم


واحد شماره یک طرح کرامت آزادگی

پرورش کرامت نفس 16 ص

اختصاصی از یارا فایل پرورش کرامت نفس 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

پرورش کرامت نفس

عزت و کرامت نفس، وسیله سربلندی جوانان در دنیا و آخرت

751

جوانان، جوانه‏های سبز زندگی

خوش آمد گل وز آن خوش‏تر نباشد که در دستت به جز ساغر نباشد

زمان خوش‏دلی دَریاب و دُریاب که دایم در صدف گوهر نباشد

حافظ

جوانی، بهار عمر و جوانان، جوانه‏های سبز زندگی و نمونه‏های ناب سازندگی‏اند. اگر عمر آدمی طلاست، اوقات جوانی کیمیاست و اگر زندگی روزی بیش نیست، جوانی صبح سپید و پگاه پاک آن خواهد بود و جوانان رهبران فردا و آیینه آینده‏اند. از این رو، آموزه‏های آسمانی که از دل و دیده ارباب عظمت تراوش یافته است، توجه و تأکید فراوانی بر ذخیره‏های امروز جامعه کرده است تا جوانان را بیداردلانی فرهیخته کند و آیینه‏ای از اندیشه‏های روشن نسبت به کسب فضیلت‏های انسانی و رسیدن به عزت نفس در رواق وجودشان بنشاند.

رونق عهد شباب است دگر بستان را می‏رسد مژده گل بلبل خوش‏الحان را

ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را

حافظ

پیام متن:

جوانان، ارزش‏ها و ذخیره‏های جامعه‏اند.

عزت نفس و جایگاه آن در اسلام

عزت نفس، عبارت است از احساس ارزشمند بودن. این حس از مجموع افکار، احساس‏ها عواطف و تجربه‏های ما در طول زندگی ناشی می‏شود. همه افراد، صرف نظر از سن، جنسیت، زمینه فرهنگی، جهت و نوع کاری که در زندگی دارند، نیازمند عزت نفس هستند. عزت نفس بر همه سطوح زندگی انسان اثر می‏گذارد. بررسی‏های گوناگون روان‏شناسی، حاکی از آن است که چنانچه نیاز به عزت نفس ارضا نشود، به‏ویژه در جوانان، نیازهای گسترده‏تری نظیر نیاز به خلاقیت و ابتکار، پیشرفت و یا درک استعداد بالقوه محدود می‏ماند.

عزت، به معنای ارجمندی، سرافرازی و گرامی شدن نیز هست. به قول راغب اصفهانی:

«واژه عزت، به معنای حالتی است که نمی‏گذارد انسان شکست بخورد و مغلوب واقع شود».

در برابر عزت، ذلت قرار دارد که به معنای نبودِ حالت شرافت و بزرگی در آدمی است، به گونه‏ای که انسان به سادگی پذیرای شکست و مغلوب دیگران می‏شود. در آموزه‏های دینی، عزت، در ثروت، تجمل‏گرایی و بهره‏مندی از امکانات مادی خلاصه نمی‏شود، بلکه عزت در بندگی، معنویت‏گرایی و رهایی از قید و اسارت و شهوت و دنیاگرایی تفسیر می‏شود. از این رو، امام علی علیه‏السلام می‏فرماید:

الهی کَفی بی عِزَّا أَنْ أکُون لَکَ عبدا و کَفی بی فخرَا أن تَکونَ لی رَبّا.

خداوندا، برای من این عزت بس که بنده تو باشم و این افتخار مرا بس که تو خدای من هستی.

پیام متن:

1. معنای عزت نفس؛

2. نیاز به عزت نفس در تمام لحظه‏های زندگی.

رسالت انبیا، پرورش عزت‏مندی در جوانان

بزرگان دین، جوانی را یکی از نعمت‏های پرارزش الهی و از سرمایه‏های بزرگ سعادت در زندگی بشر معرفی کرده‏اند و این موضوع را با عبارت‏های مختلفی به مسلمانان خاطر نشان ساخته‏اند. رسول گرامی اسلام فرموده است:

در قیامت هیچ بنده‏ای قدم از قدم بر نمی‏دارد تا به این پرسش‏ها پاسخ دهد: اول آنکه عمرش را در چه کار فانی کرده است و دوم آنکه جوانی‏اش را چگونه و در چه راه تمام کرده است.

از رسالت همه انبیا و رهبران الهی، توجه به دوران جوانی و پرورش عزت‏مندی در آنها و مبارزه با عوامل عزت‏زدا بوده است. شعار آنان این بوده که عزت از آن خداست و خداوند به مؤمنان عزت می‏دهد؛ «مَنْ کانَ یُریدُ الْعِزَّةَ فَلِلّهِ الْعِزَّةُ جَمیعاً و... .» (فاطر: 10) در روایت‏های اسلامی، اهمیت عزت نفس به خوبی بیان شده است. امام صادق علیه‏السلام در حدیثی فرمود: «خداوند، همه امور مؤمن را به خودش واگذار کرده است، جز آنکه اجازه نداده است خود را ذلیل کند.» از پیامبر گرامی اسلام نیز نقل است: «لا یَنْبَغیِ لِمؤمِنَ أَن یُذِلَّ نَفسَهُ؛ بر هیچ مسلمانی جایز نیست که خود را ذلیل کند».

و هم ایشان فرمود: «هر که پذیرای ذلت شود، از خاندان ما نیست».

اسلام با فراخوان عمومی به ایجاد عوامل عزت‏آفرین، با عوامل ذلت به مبارزه پرداخته است تا فضایی عزت‏مند به وجود آورد که در این صورت، انسان‏ها می‏توانند پله‏های رفیع کرامت را بپیمانید.

پیام متن:

رسالت انبیا مبتنی بر پرورش عزت‏مندی.

عزت نفس و بزرگی

حضرت علی علیه‏السلام به فرزند خود سفارش می‏کند که نفس خود را از هر پستی و دنائتی دورنگاه دارد: «اَکرِم نَفسَک عَنْ کُلِّ دَنِیَّةٍ».

دوری از پستی، برای روح‏های بزرگ چنان با اهمیت است که مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح


دانلود با لینک مستقیم


پرورش کرامت نفس 16 ص