یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

گذری برسیره وزندگی نامه ائمه اطهار (ع)

اختصاصی از یارا فایل گذری برسیره وزندگی نامه ائمه اطهار (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 52

 

(پیشگفتار

انسان همیشه طالب سعادت و نیکبختی است که جهت رسیدن و نیل به آن نیازمند یک الگوی ایده آل در زندگی خویش است.

با توجه به فرصت های کم موجود در زندگی بشر امروزی جهت مطالعه و تحقیق و نیاز مبرم به الگوی متعالی برآن شدیم تا نحوة زندگی وسخنان گهربار ائمه اطهار علیهم السلام را بطور خلاصه و چکیده با استفاده از کتب معتبر و متعدد گردآوری نموده و به نگارش درآوریم ،امید است مورد قبول درگه حق واقع گردد و مثمر ثمر افتد.

روش و اخلاق و خصوصیات پیامبر اکرم (ص)

با تأنّی و وقار راه می رفت و لیکن قدمها را به روش متکبران برنمی داشت ، چشمان حقیقت بین او همیشه به زیر ، و نظرش بسوی زمین بود.

هر که را می دید در سلام کردن پیشی می گرفت ، حزن و اندوهی عمیق از قیافه اش ظاهر و همیشه متفکر بود و اندیشه می کرد. کمتر سخن می گفت ، گفتارش با لفظ اندک ولی دارای معنی بسیار بود.

خوش خوی و کریم النفس بود همچنانکه قرآن درباره اش می گوید : بدرستیکه تو دارای خلقی بزرگ هستی .

کسی را حقیر و کوچک نمی شمرد و اندک نعمت را بزرگ و گرامی می داشت ، از خوردنی و آشامیدنی تعریف نمی کرد و از برای امور دنیوی خشم نمی گرفت، جز در کار حق. هر گاه خلافی راجع به احکام خدا می دید بی نهایت خشمگین می شد.

اشاراتش با دست بود نه به ایماء و چشم و ابرو. هنگام شادمانی دیدگانش را بر هم می گذاشت و شادی و سرورش زیاد نبود. خندیدنش تبسم بود و صدایش را به قهقهه بلند نمی کرد. با هر کس به اندازة درک و فهم و عقلش سخن می گفت. به اهل فضیلت و دین و تقوی احترام می گذاشت . در مجلس جای مخصوص نمی نشست و چون وارد جمعیتی می شد هر جا که خالی بود جلوس می کرد با هر کس که می نشست تا او ارادة برخاستن نمی کرد برنمی خاست. حاجت هر کس را بقدری که مقدورش بود روا می کرد. پیوسته گشاده روی و نرم خوی بود. غریبان را رعایت می کرد عیوب و نقصهای مردم را تجسس نمی کرد، بزرگترین جهاد را جهاد با نفس می دانست ، بر روی زمین می نشست و طعام می خورد بر زمین می خوابید . نعلین و جامه اش را پینه و وصله می کرد. درِ‌خانه را به روی واردین می گشود و گوسفندان را می دوشید ، چون خادم خانه از گردانیدن آسیا خسته می شد به او کمک می کرد. به جایی تکیه نمی کرد، هر کس خواه آزاد یا بنده او را دعوت می کرد اجابت می فرمود. هدیه را قبول می کرد حتی اگر یک جرعة شیر بود و دیگران را به هدیه دادن ترغیب می کرد، تصدق نمی خورد و بر روی مردم خیره نگاه نمی کرد، هر چه بر سر سفره حاضر بود تناول می کرد با یاران مضافحه می کرد و دلجویی می نمود.

لباس حضرت محمد (ص)

گاهی جبة پشمی و برد یمنی می پوشید . جامه هایش از پنبه و کتان بود و رنگ سفید را دوست می داشت . جامة نو که می پوشید کهنه را به فقیر می بخشید. هر جا که نزول می کرد عبایش را در زیرش می افکند. از تجمل و زینت آلات روی گردان بود.

خوراک پیامبر ( ص)

شیر و عسل و خیار و رطب میل می کرد ، خربزه و انگور را دوست می داشت ، بیشتر اوقات خوراکش شیر و خرما یا آب و خرما بود ، گوشت کتف و دست گوسفند میل می کرد ، شوربای کدو و سرکه میل می نمود.

از سبزی ها کاسنی و ریحان کوهی مصرف می کرد ، از خوردن چیزهای بدبو وتند و تیز دوری می فرمود، با سدر سر و روی می شست و عطر زیاد مصرف می کرد و همیشه همه را به نظافت و پاکی سفارش می فرمود.

جدیت و رفتار و حرکات حضرت محمد (ص)

پیامبر از همان کودکی حرکاتش و رفتارش بچه گانه نبود ، در هر کاری جدی بود و هیچ وقت دروغ نمی گفت و با دیگر بچه ها بازیهای ابلهانه نمی کرد ، از جنگ و جدال و کارهای مسخره آمیز دوری می فرمود. همیشه از بت پرستی روی گردان بود از خوردن غذایی که نذر بتان می شد خودداری می کرد ، هر جا برکة آبی می دید به شنا می پرداخت ، دوران جوانیش به پاکدامنی و عفت ذاتی گذشت و کسی بر او خرده نگرفت ، جوانان هم سن و سالش به مستی و عیاشی و بی بندوباری و شهوترانی روزگار را می گذراندند ، اما پیامبر به عبادت و ریاضت و صداقت و امانت و درستی و راستی عمر را سپری می کرد، در آن محیط فساد و تباهی ، رفتار و حرکات او از شگفتیهای جهان بود. در سن 20 سالگی به انجمنی بنام ( رادمردان ) پیوست که آنها برای دفع تعدی و ستم ظلم اتحادیه تشکیل داده بودند و او از همان سالهای اولیة زندگی بفکر زیردستان و مظلومان و ناتوانان بود.

معاشران او همیشه به نیکی و بزرگواری یادش می کردند.

خلاصه ای از زندگی نامه و بیانات علی (ع )

حضرت روز جمعه سیزده رجب سال سی ام عام الفیل مطابق با 599 میلادی در کعبه متولد شد مادرش نامش را حیدر گذاشت و بعد علی ( ع ) نامیده شد.

پدرش عمران بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف و مادرش فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف است. حضرت علی (ع) پس از رحلت پیامبر مدت 29 سال و 8 ماه درحیات بود و امانت شیعیان و رهبری مؤمنان را بعهده داشت.

قسمتی از خطبه های آن حضرت

خدای را ستایش می کنم که جمال بی مثالش را در آینة آفرینش جلوه داد و از همة جهان در دل شکسته خانه کرد و مستمندان را به همسایگی پذیرفت. و خطاب به مردم می فرماید :

آشنا می نمائید ولی بیگانه اید و همچون بیماران سخن می گویید و ادعا می کنید اما حیف که در خوابی سنگین دمبدم فرو می روید ـ چگونه است که چشمان نگران شما نمی بیند و گوشهای تیزتان نمی شنود. دلی سرد و تاریک و خونی بی رنگ و بی حرارت در سینه های شما جای گرفته است.

ای پارسایان ناپرهیزگار و ای بازرگانان زیاندیده و سود نبرده ، آخر تا کی خواب و تا چند غفلت . بدین رویه که اکنون آغاز کرده اید روزگاری سیاه در پیش خواهید داشت که صورت خیالی آن کافی است که موی بر اندامتان راست کند و یکباره ارتعاش وحشت ، رشتة عمرتان را از هم بگسلد و پاره کند.

می فرماید : بخدا قسم بعد از مرگ از گردنه ها و راهگاه های سختی عبور خواهید کرد که اگر مراد و توشة کافی نداشته باشید به دره های عمیق جهنم سقوط خواهید کرد.

اما ناگفته نماند که پرهیزگاران از این بلوا محفوظ خواهند ماند. پس بیدار شوید. دور باد آن دوره که فحشاء و فجور افتخار گردد و عفاف و پاکدامنی شگفت انگیز و انگشت نما ، پس اندیشه کنید و از انجام کار سخت برحذر و هراسناک باشید.


دانلود با لینک مستقیم


گذری برسیره وزندگی نامه ائمه اطهار (ع)

علائم مؤمنان در کلام على (ع)

اختصاصی از یارا فایل علائم مؤمنان در کلام على (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

علائم مؤمن در کلام على (ع)

همام یکى صحابه‏ى حضرت امیر (ع)، شخصیتى پارسا، متهجد و مجتهد بوده که از حضرت درخواست مى‏کند صفات متقین را، باز گوید و حضرت نیز با مقدماتى اجابت مى‏فرمایند.بیانات آن بزرگوار معروف است به «خطبه همام» و در نهج البلاغه (نسخه صبحى صالح، ص 303، خطبه 193) نقل شده است.روایت دیگرى در اصول کافى (1) از حضرت نقل شده که شبیه همان خطبه است امام به نظر ما به رغم نظر برخى که پنداشته‏اند : همان خطبه منقول در نهج البلاغه است، یا اگر دو واقعه و دو خطبه است مضامین آنها ادغام شده است و به دلیل تفاوتهاى فراوان متن و مضمون آنها، دو خطبه، یکى نیستند.

ما در اینجا براى اتمام مباحث و تعمیم فائده، خطبه منقول در اصول کافى‏را شرح و بسط مى‏دهیم.

امام صادق (ع) مى‏فرمایند: هنگامى که على (ع) خطبه مى‏خواندند، همام بلند شد و عرض کرد :

[/صف لنا صفة المؤمن کأننا ننظر الیه/]

براى ما توصیف بفرمایید مؤمن را، مانند آنکه او را مى‏بینیم.

[/فقال: یا همام! المؤمن هو الکیس الفطن/]

فرمودند اى همام! مؤمن زیرک و با هوش است.

برخى «کیس» و «فطن» را به یک معنا گرفته‏اند و فطن را تأکید کیس دانسته‏اند.اما با مراجعه به کتب لغت، روشن مى‏شود میان این دو واژه تفاوت است.کیس در مقابل احمق است و به زیرکى خدادادى اطلاق مى‏شود.معنى روایت این مى‏شود که مؤمن عاقل و چیز فهم است.از این رو مى‏توان گفت کیاست به ادراک کلیات (عقل خدادادى)، و فطانت به هوشى که حاصل تجربه است (ادراک جزییات) اطلاق مى‏شود.یکى از دلایل اختلاف فطانت و کیاست روایتى از رسول الله (ص) است که نشان مى‏دهد فطن تأکید کیس نیست.

[/قال رسول الله (ص) المؤمن کیس الفطن الحذر/] (2)

مؤمن عاقل و چیز فهم و محتاط است.

در روایتى دیگر، روایت همام به صورت تمثیلى پرداخته شده است: [/المؤمن لا یلسع من حجر مرتین/] (3)

مؤمن از روى یک سنگ دوبار نمى‏لغزد و به زمین نمى‏خورد.

متأسفانه در سابق، گاهى ساده‏لوحیها را علامت خوبى مى‏دانستند.کسى که صابون را از پنیر تشخیص نمى‏داد ستایش مى‏شد.در صورتى که بى‏شعورى هیچ گاه علامت خوبى نیست.به قول یکى از بزرگان (رضوان الله تعالى علیه)، این نوع مدحها ترویج نادانى است.در اینجا ذکر نکته‏اى ضرورى است که میان حیله زدن و حیله را درک کردن تفاوت است.یکى از بزرگان مى‏فرمود حقه نزن اما حقه را بفهم.چرا؟ چون مؤمن کیس و فطن و حذر است.یعنى، مؤمن هوشیار است و اوضاع را مى‏پاید.البته این کلمه (حذر) معانى متفاوت دنیوى و اخروى دارد.یکى از معانى آن هوشیارى مؤمن در نفروختن آخرت به دنیا است.از این روایت در مى‏یابیم که اسلام دین شعور است، حتى، در وصول به مقامات معنوى به کار انداختن شعور را شرط مى‏داند.در دنباله روایت على (ع) فرمودند:

[/بشره فى وجهه و حزنه فى قلبه/]

صورت مؤمن بشاش و باز است و حزنش در قلبش است.

ما اصطلاحا مى‏گوییم طراوت وجه، روى باز و گشاده.

شایان ذکر است که اندوههاى ما دو سنخ است.

1.حزن در امور دنیوى، مانند مصیبت‏ها و گرفتاریهایى که براى انسان گاهى در دنیا پیدا میشود.مؤمنى که گرفتارى دنیوى برایش پیش آمده نبایددر روابط اجتماعى آن را بروز دهد .

2.حزن در امور اخروى، مانند خوف از خدا.در این موارد هم، باید حزن در دل باشد و در قیافه و چهره منعکس نشود.

مى‏گویند حضرت موسى (ع) براى مناجات به کوه طور مى‏رفت.در راه شخصى را دید که بلند صحبت مى‏کند، اظهار محبت مى‏کند، پیراهنش را چاک مى‏زند.وقتى به محل مناجات رسید حکایت حال او را با خدا باز گفت.خطاب رسید که اى موسى به او بگو نمى‏خواهد براى من سینه چاک کند، دلش را چاک بدهد تا ما در آن قرار بگیریم.

البته غم و اندوه مؤمن با حزن اولیائش نسبتى مستقیم دارد.همان طور که نشاط او با فرح و شادى اولیائش نسبت دارد، چون دلهاى مؤمنان با یکدیگر مربوط است.

در روایتى یکى از ائمه معصومین (ع) درباره شیعیان، فرموده‏اند:

[/شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا/] (4)

شیعیان ما از باقیمانده طینت ما آفریده شده‏اند.شادى آنها با شادى ما و حزنشان با حزن ما در ارتباط است.

آن گاه که اولیاى ایشان اندوهناکند، شیعیان نیز اندوهگین‏اند و وقتى شادند، پیروانشان نیز مسرورند.

[/اوسع شى‏ء صدرا/]

مؤمن از روحى وسیع برخوردار است.برخى این جمله را به حلم تفسیر کرده‏اند.یعنى مؤمن اهل حلم است.برخى هم آن را به علم شرح کرده‏اند.البته تفسیر وسعت صدر به علم، بعید است.صدر همان روح است.روح مؤمن با ظرفیت است و در برابر مشکلاتى که براى خیلى‏ها تحمل ناپذیر است، مقاومت مى‏کند.در روایتى آمده است: [/ «قر کریم» /] یعنى روح مؤمن به قدرى با کرامت است که بسیارى از مشکلات و امور را نادیده مى‏گیرد.هاضمه‏اش در تحمل مشقات بسیار قوى است.مؤمن مانند آب جارى است که بر اثر تماس با نجاست، نجس نمى‏شود.بعضى مردم مانند آب قلیل هستند که بر اثر برخورد با اندکى نجاست، نجس مى‏شوند، برخى نیز مانند آب کر هستند که باید به قدرى نجاست در آن وارد شود که بو و


دانلود با لینک مستقیم


علائم مؤمنان در کلام على (ع)

مقاله زندگانی امام رضا (ع)

اختصاصی از یارا فایل مقاله زندگانی امام رضا (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله زندگانی امام رضا (ع)


مقاله زندگانی امام رضا (ع)

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:6

خورشید درخشان ولایت امام هشتم از مشرق ایران تابیدن گرفت و از رهگذر تاریخ در نیمه  قرن دوم حقایقی از امور جهانی وعقلی و علمی و تاریخی و سیاسی را روشن ساخت.به طوری که برای تکامل نفوس علاقه مندان به کمال مطلوب بسیار مؤثر است.از یک طرف تاریخ عصر المامون اینه امور کشوری و سیاسی عصر بنی عباس است چه کارهای مهم که در این اواخر قرن دوم در کشور اسلام و ایران انجام شده که همه عبرت انگیز است.از طرف دیگر زندگانی سرتاسر اموزنده و سازنده هشتمین کرسی نشین مسند ولایت و امامت ودرس و تدریس درمقر خلافت عباسی وبحث ازاد در کاخ امپراطوری اسلامی نمایشگر قدرت علمی و ولایتی مقام امامت که از لحاظ خوانندگان متفکر می گذرد می باشد.

حضرت علی بن موسی الرضا در روز جمعه ی سوم ذیقعده سال 148 در مدینه دیده به جهان گشود و در طوس خراسان در ماه صفر 203 در سن 55 سالگی شهید گردید

مادرش ام ولد و معروف به ام البنین بود و مدت امامتش 20 سال طول کشید.در کشف الغمه 11 ذی حجه سال153 نوشته وجود مبارک حضرت رضا (ع) در مهد

عصمت و اغوش ولایت تربیت رشد یافت و از سرچشمه ی وحی و الهام ادب و فضیلت اموخت.مصالح ساختمانی وجود ائمه هدی سلام الله علیهم از میوه های بهشتی تهیه شده و امام می داند کدام یک از اولادش محل کانون تابش نور الهی واقع می گردد و به تربیتش توجه بیشتر و کاملتری می نماید.چنانچه از زندگی همه ائمه (ع) معلوم شد.حضرت رضا (ع) هم در همین مکتب ربوبی تربیت شد و در مهد ولایت پرورش یافت تا به حد کمال رسید.ان حضرت در رحلت جدش 5 ساله بود و در رحلت پدرش 36 سال داشت و قریب 20 سال هم دوره ی امامت ان حضرت بود و مجموع عمر حضرت رضا 55 سال می باشد.

 

شخصیت حضرت رضا (ع):

حضرت ثامن الائمه بزرگترین قهرمان علمی جهان است و هیچ بشری را یارای احتجاج با او نیست. مامون بیش از سی هزار نفر از علمای علوی و عباسی را در مرو و خراسان دعوت کرد و علمای یهود و نصاری و پیشوایان فرق مختلفه اشاعره و معتزله و مرجئه و غالیه و غیره که ائمه اربعه به وجود اوردند همه را حاضر ساختند و مخصوصا مجالس بزرگ سلطنتی صرف احتجاجات و مذاکرات علمی می شد و در راس ان حضرت ابوالحسن علی بن موسی الرضا (ع) قرار داشت و مامون خود شاهد و ناظر مناظرات و مباحثات بوده.خلیفه شخصا از هر کس سئوالی می کرد برخی نمی توانستند پاسخ دهند رو به ابوالحسن می کرد و می گفت:(هیچکس در روی زمین اعلم و داناتر از این شخصیت بزرگ یعنی علی بن موسی الرضا نیست ) و لذا روی سخن بدو می کرد و سئوالات علمی می نمود و جوابهای مکفی و مقنع می شنید.

عصر مامون دوران حرکت فکری و ترقی علمی بوده.دانشمندان بزرگ ملل و اقوام بشری به حکم اینکه کشور انها زیر نفوذ و سیطره ی ان قوم درامده بود به مرکز خلافت کوچ کردند.مامون مقدم همه را مبارک گردانید و از همه ی علما تشویق و احترام و پذیرایی می کرد و چون خلیفه مردی دانا و توانا و قهرمان علم و فضیلت بوده مردم به سوی علم ودانش سیر می کردند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله زندگانی امام رضا (ع)

تحقیق درباره داستان زندگی امام حسین (ع)

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره داستان زندگی امام حسین (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

داستان زندگی

امام حسین (ع)

تولد و کودکی امام حسین ( ع) :

قلب مرد به تپش افتاده بود . با سرعت کوچه های شهر مدینه را پشت سر می گذاشت تا هر چه زودتر خود را به پیامبر برساند . دوست داشت اولین کسی باشد که آن خبر مهم را به رسول خدا می رساند . در راه هر که را می دید ، سرا غ پیامبر را می گرفت تا آنکه چشمش از دور به حضرت رسول افتاد . با عجله خود را به پیامبر رساند در حالی که عرق از سر و صورتش جاری بود ، نفسی تازه کرد وگفت :«ای رسول خدا ! چشم ودل شما روشن باد !مژده دهید که خداوند فرزند دیگری به پاره تن شما – فاطمه «ع» -عنایت نمود .» با شنیدن این خبر ، لبهای حضرت به خنده گشوده شد وبرق شادی در چشمان مبارکش نمایان گشت . هفت روز از تولد دومین فرزند فاطمه زهرا «ع»گذشته بود که فرشته آسمانی از طرف خداوند خبر آورد که :«ای رسول ما !نام این مولود راحسین بگذار…»

حضرت زهرا (ع) برای فرزندش – حسین ـ گوسفندی را قربانی کرد تا آن را بین نیازمندان و فقیران شهر تقسیم کند. پیامبر، حسین را مانند حسن دوست داشت . او را در آغوش می گرفت و می بوسید وهمیشه می گفت :« حیسن از من است و من از حسینم.» پیامبر به یاران خود می فرمود: « هرکس حسن وحسین را دوست بدارد ،مرا دوست داشته است و هرکس با آنها دشمنی کند، با من دشمنی کرده است. » دوران کودکی :

حسین«ع» دوران کودکی خود را همراه با برادرش حسن «ع» در کنار جدش ـ رسول خداـ و پدر و مهربانش گذراند. روزهایی با حوادث تلخ وشیرین که درسهایی از شجاعت ، محبت و فداکاری را به دنبال داشت.

یکی از آن وقایع آموزنده برای حسن و حسین «ع» مربوط به زمانی است که جدشان حضرت محمد «ص» به مسافرت رفته بودند و مادرشان حضرت زهرا «ع» با پولی که از همسرش علی «ع» گرفته بود به بازار رفت و با آن یک پرده و دو دستبند نقره خرید. حضرت زهرا «ع» یکی از دستبندها را به دست حسن کرد و دیگری را به دست حسین . پرده زیبایی را هم که خریده بود، بر درخانه آویخت مدتی گذشت. پیامبر از سفر بازگشت ویکسر به در خانة دخترش آمد تا بعد از مدتها دیداری داشته باشد. حضرت فاطمه«ع» ازخوشحالی دوید تا رسول خدا را در آغوش یگیرد؛ اما دید پدرش رفته است. بسیار غمگین و افسرده شد وبه فکر فرو رفت. با خودش گفت حتماً پدرم از چیزی ناراحت شده است. زود پردة گران قیمت را برداشت و با مهربانی دستبندها را از دست حسن وحسین بیرون آورد و به آنان گفت : « عزیزان من ! این دستبندها و پرده را پیش پدر بزرگتان ببرید. رسول خدا اکنون در مسجد نشسته است.» وقتی حسن و حسین وارد مسجد شدند، پیامبر سخن خود را قطع کرد. حسن و حسین را روی زانوهای مبارک نشاند و نوازش کرد. بعد دو نفر فقیر را صدا زد و دستبندها را به آنها بخشید. سپس نگاهی به جمعیت حاضر در مسجد انداخت و دونفر دیگر را که لباسی پاره و مندرس به تن داشتند صدا زد ، پرده ها را دو تکه کرد به آنها داد تا برای خود لباسی آماده کنند.

حسن وحسین «ع» از همان دوران کودکی علاقة زیادی به یادگیری علوم داشتند. یک روز هر کدام خطی نوشتند و خدمت رسول خدا آوردند و سؤال کردند : « خط کدام یک از ما بهتر است؟» حضرت، نگاهی به خط خوش آنها انداخت ودر حالی که لبخندمی زد ، فرمود:« هر دو خوب است .» گفتند :‌« نه کدام بهتر است؟» حضرت فرمود : «ای عزیزان من ! من مکتب نرفته ام و هرگز الفبایی ننوشته ام. خط شناسی کار کسانی است که اهل نوشتن باشند. از پدرتان سؤال کنید که خط نویس و کاتب وحی است.» حسن و حسین خدمت پدرشان علی «ع» رفتند و سؤال کردند :‌«خط کدام یک از ما بهتر است؟» امیرالمؤمنین نگاهی به چهرة معصوم فرزندان خود انداخت. حضرت نمی خواست بگوید خط کدام یک بهتر از دیگری است لذا لحظه ای به فکر فرورفت سپس در حالی که دوباره به خط خوش حسن وحسین نگاه می کرد ، فرمود: «هر دو خوب است؛ چون نوشتن را خودتان یادگرفته اید ،حق آن است که قضاوت این کار را به عهدة مادرتان بگذارید. به کارهای کودکان ، بیشتر مادران رسیدگی می کنند. هر چه او بگوید من هم همان را می پسندم.» حسن و حسین خدمت حضرت فاطمه «ع» آمدند و همان سوال را پرسیدند. حضرت زهرا فرمود: « هر دوخوب است آن قدر خط شما زیبا وخواناست که پیدا کردن تفاوت بین آنها کار مشکلی است اصلا بهتر است کار دیگری انجام دهیم . هرچند که این قرعه کشی است و خط


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره داستان زندگی امام حسین (ع)