یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

پاورپوینت صادرات در صنعت زعفران 12 اسلاید

اختصاصی از یارا فایل پاورپوینت صادرات در صنعت زعفران 12 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پاورپوینت صادرات در صنعت زعفران 12 اسلاید


الف ) تاریخچه مصارف زعفران : زعفران خودروی ، با نام گویش کهن « کرکمیس » و اسم قدیمی « کرکمینسه » و نام گویشی کنون « جد قاسم » ریشه از دامنه های زاگرس بویژه الوند دارد .
ب ) نخستین زعفران زارهای جهان : نخستین زعفران زارهای جهان در نواحی همدان و کرمانشاه دایر شده و با نام پارسی کهن و میانه کرکم و نام گویشی کرکیماس شهرت  داشته است . و با نام علمی کرکوس ساتیوس
  ( Crocus Sativus ) گیاهی از تیره زنبقیان می باشد


دانلود با لینک مستقیم

تحقیق جامعه شناسی زنان - 12 صفحه وورد

اختصاصی از یارا فایل تحقیق جامعه شناسی زنان - 12 صفحه وورد دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق جامعه شناسی زنان - 12 صفحه وورد


تحقیق جامعه شناسی زنان - 12 صفحه وورد

 

 

 

 

 

 

 

جامعه شناسی در لغت به معنای علمی است که به جامعه و نهادها و مناسبات اجتماعی می پردازد و پیدایش، ساختار و کارکرد گروههای انسانی را به منزله الگوهای سازمان یافته رفتار جمعی مورد بررسی قرار می دهد. صاحبنظران سابقه افکار جامعه شناختی را تا دوران ارسطو ردیابی می کنند و منتسکیو و روسو را نیز به نوعی جامعه شناس می شمارند اما قدمتی که برای ظهور علم جامعه شناسی قائل می شوند روی هم رفته کمتر از دو سده است. جورج ریتزر که از استادان برجسته این رشته به مشار می آید در کتاب نظریه جامعه شناسی خود یکی از مهمترین دلایل شکل گیری نظریه های نوین جامعه شناختی را آشوبها و نابسامنی های اجتماعی ناشی از انقلاب های سیاسی معرفی می کند که به ویژه پس از انقلاب کبیر فرانسه پدیدار شد و معتقد است که نظریه پردازی های بنیانگذاران این علم واکنشی محافظه کارانه در برابر تحولات اجتماعی عصر خود بوده است. مروری بر آثار سایر نظریه پردازان نام آور این حوزه نشان می دهد که دست کم در زمینه توجه به موقعیت زنان و مقوله جنسیت ادعای ریتزر را می توان پذیرفت و البته در این صورت باید این حکم را به خود او نیز تسری داد زیرا در اوایل دهه هشتاد قرن بیستم میلادی که نخستین چاپ کتاب او انتشار یافت از تجربه جنبش های گسترده فمینیستی که سراسر جوامع غربی را در نوردیده بود چندان اثری در آن دیده نمی شد و گنجاندن نظریه های فمینیستی در این کتاب درسی تا چاپ دوم آن در چندین سال بعد به طول انجامید.

روی هم رفته رشته های مختلف علم همواره با ادعای خنثی نگری در برابر توجه به مقوله جنسیت مقاومت نشان می دادند. بنابراین باید گفت جای خوشوقتی است که جامعه شناسانی مانند ریتزر برای گنجاندن نظریه های فمینیستی در کتاب های درسی خود کمتر از یک دهه تاخیر داشته اند. این اتفاق را به زنان بی شماری مدیونیم که به ویژه در دو سده اخیر با شیوه زندگی و اندیشه و قلم خود توجه به موقعیت زن در جامعه را به فلسفه و اصول علم تحمیل کرده اند. استیفای حقوق زنان به قلم مری ولستون کرافت اندکی پیش از تولد آگوست کنت منتشر شد. هریت مارتینو که به تعبیری نخستین زن جامعه شناس به معنای امروزین به شمار می آید، هم عصر کنت بود و زمانی که اثر مهم او جامعه در آمریکا به چاپ رسید امیل دورکیم 10 سال داشت و ماکس وبر 14 ساله بود. سالها پیش از انکه تالکوت پارسونز و سی رایت میلز صحنه جامعه شناسی آمریکا را تسخیر کنند زنان فرهیخته بسیاری در دنیای انگلیسی زبان در زمینه موقعیت زن در جامعه قلم زده بودند و در فرانسه اثر عظیم فلسفی سینون دوبوار، جنس دوم، که گزارشی همه جانبه از موقعیت همه جانبه زن در جامعه به شمار می آمد، انتشار یافته بود. این همه اما راه را برای ورود جدی مقوله جنسیت به مباحث علمی هموار نکرد. گویی جهان علم در انتظار نابسامانی های اجتماعی تازه تری بود تا به تعبیر جورج ریتزر خواب شیرین مردان محافظه کار را برآشوبد و چشم انان را در پی شناخت علل این نابسامانی ها بر نیمه پنهان جامعه بگشاید و این فرصت ظاهرا در دهه 1960 میلادی دست داد. وضعیت سیاسی این دهه که اوج گیری موج دیگری از جنبش زنان در دهه هفتاد را در پی داشت نیاز به بازنگری در مفاهیم علمی از چشم اندازی تازه و با عنایت به مقوله جنسیت را آشکار کرد.

مجمع عمومی سازمان ملل سال 1975 را سال جهانی زن و فاصله سالهای 1976 – 85 را دهه زنان، برابر، توسعه و صلح نامید. پس از آن نیز طی قطع نامه ای برنامه کنفرانس جهانی زن را که بررسی وضعیت اشتغال و بهداشت و آموزش زنان بود مورد تاکید قرار داد و در 1985 کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان را تدارک دید که کشورهای عضو جامعه ملل نرم نرمک به آن می پیوندند. اکنون در آغز سده جدید میلادی اگرچه کتاب های درسی رشته جامعه شناسی هنوز در برابر اهمیت گنجاندن نظریه های فمینیستی مقاومت هایی نشان می دهند، انبوه مقالات و کتابها و گزارش های پژوهشی درباره نقش تعیین کننده جنسیت در مفاهیم و نظریات علمی که پیش تر حاصل فکر و قلم زنان اندیشمند و پژوهش گر است نیازهای رشته تازه تاسیس مطالعات زنان در دانشگاهها را برآورده می سازد. به این ترتیب به نظر می رسد باید پذیرفت که جامعه جهانی عزم خود را برای محو تبعیض های جنسیتی علیه زنان جزم کرده است.

این سکه اما روی دیگری نیز دارد. اوج گیری ندای حق طلبانه زنان از همان ابتدا محافظه کاران جدید را در سراسر جهان چنان به وحشت انداخت که با تمامی توان و تجهیزات خود برای پاتک به میدان آمدند. رسانه ها از هیچ گونه تبلیغی برای مخدوش کردن تصویر جنبش های زنان فروگذار نکردند و تلاش برای ارائه تعریف های سخیف و تنگ نظرانه از فمینیسم که آن را تا سطح هرزه نگاری تنزل می داد آغاز شد و هنوز ادامه دارد. در سطوح دانشگاهی کوشش برای جذب و هضم نظریه های فمینیستی در دیدگاههای رسمی و رایج به منظور بی اثر کردن یا به اصطلاح گرفتن زهر ان آغاز شد که هنوز ادامه دارد. از سوی دیگر روند رو به رشد تجارت جهانی و پیشرفت های فن آوری در ابتدای دهه هفتاد که نوید بخش رشدی شتابنده در اقتصاد کشورهای در حال توسعه بود به جای انکه امکان مشارکت فزابنده زنان را در توسعه اقتصادی و اجتماعی این کشورها فراهم سازد و به بهبود وضعیت ایشان بیانجامد در پایان دهه به بحرانی بین المللی منجر شد که وخامت اوضاع زنان را در سراسر جهان در پی داشت. در کنفرانس جهانی زن به سال 1985 در نایروبی اعلام شد که آسیب های ناشی از بحران اقتصاد جهانی بیش از همه بر زنان به ِویژه در کشورهای در حال توسعه وارد آمده است و تجربه کنفرانس های بعدی نشان داد که این روند ستم و تبعیض هنوز ادامه دارد. پس می توان نتیجه گرفت که هنوز در همان جایی قرار داریم که از آنجا آغاز کرده بودیم.

نگاه را می توان هر بار به سویی متوجه کرد و به قولی هز بار نیمی از لیوان آب را دید، نیمه پر یا نیمه خالی را. اما واقعیت نه این است و نه آن. یا بهتر است بگوییم هم این است و هم آن. بسیاری از موانع نظری و عملی دست کم در جوامع توسعه یافته از پیش روی آموزش و اشتغال زنان برداشته شده است اگرچه عمومیت یافتن آن در سرتاسر جهان به زمان بیشتری نیاز دارد. خشونت در هر دو عرصه عمومی و خصوصی گریبان گیر زنان است اما بحث درباره خشونت علیه زنان حتی درباره خشونت خانگی که پیش از این موضوعی کاملا خصوصی به شمار می آمد اکنون به عرصه رسانه ها و نهادهای عمومی کشانده شده است. موضوع کنترل و تنظیم خانواده که تا کمتر از یک سده پیش امری شخصی و غالبا مذموم شناخته می شد امروزه با کوششی جدی و فراگیر پی گرفته می شود. بسیاری از دولتها و حکومتها در سراسر جهان رفته رفته مساله تامین بهداشت و تن درستی زنان را در دستور کار خود قرار می دهندو ... در عر حال امروزه از زبان های بسیاری ی توان شنید که میزان سنجش عدالت و آزادی در هر جامعه وضعیت زنان آن است.


دانلود با لینک مستقیم

تحقیق زنان، بهداشت و تیمارداری - 12 صفحه وورد

اختصاصی از یارا فایل تحقیق زنان، بهداشت و تیمارداری - 12 صفحه وورد دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق زنان، بهداشت و تیمارداری - 12 صفحه وورد


تحقیق زنان، بهداشت و تیمارداری - 12 صفحه وورد

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

علم پزشکی در طول سده‌های نوزده و بیست میلادی موفق شده عرصه‌ی بهداشت و درمان را در مغرب زمین به تسلط خود در بیاورد و پزشکان به موقعیت اجتماعی ممتاز و اقتداری چشم‌گیر دست یافته‌اند. در بریتانیا نظام ملی بهداشت به همه‌ی شهروندان در محل و رایگان سرویس می‌دهد، و ما معمولاً این را « چیز خوبی » می‌دانیم به نظر ما پزشکی چیز خوبی است که سطح بهداشت و سلامتی ملت را بالا برده و درد و رنج را تخفیف داده است حرف ما طبعاً این است که باید بیش‌تر داشته باشیم یعنی بیمارستان‌های بیش‌تر، پزشکان بیش‌تر، پرستاران بیش‌تر، تحقیقات بیش‌تر و امثال آن و در آن صورت وضعیت بهداشت و سلامتی بهتر خواهد شد اما از سوابق امر این چنین برمی‌آید که بهبود وضع سلامت و بهداشت غالباً بیش از آن که به پیشرفت‌های خاص علم طب مربوط باشد ناشی از بالا رفتن سطح زندگی، تغییر شیوه‌های رفتار و اصلاحات کلی در بهداشت عمومی بوده است. برای مثال جین لوئیس (1980) می‌گوید اٌفت میزان مرگ و میر ِزنان زائو در دهه‌های 1930 و 1940 به همان اندازه که به پیشرفت‌های پزشکی مربوط بود از بهبود رژیم غذایی زنان باردار سرچشمه می‌گرفت امروزه هم، مثلاً کاهش تلفات زنان براثر سرطان ریه احتمالاً بیش‌تر ناشی از آن است که زنان سیگار کشیدن را کنار گذاشته‌اند یعنی فشارهای زندگی که ایشان را به سیگار کشیدن سوق می‌داد کاهش یافته است نه این که در روش‌های درمانی پیشرفتی حاصل شده باشد البته این به معنای انکار تأثیر پیشرفت‌های علم پزشکی در بهبود وضع سلامتی مردم و کاهش میزان مرگ و میر و بیماری‌ها نیست بلکه برای خاطر نشان کردن این نکته است که پیشگیری غالباً به مراتب موثرتر از درمان است و در حقیقت در دراز مدت هزینه‌ی کم‌تری هم در بردارد.

می‌گویند علم پزشکی مغرب زمین مقوله‌یی عینی و فارغ از ارزش‌گذاری است و پزشکان در حٌکم دانشمندان علم طب با بیماران خود به صورت عینی برخورد می‌کنند همان طور که هر دانشمندی با موضوع علم خود برخوردی عینی دارد. علم پزشکی به روش علمی(آزمایش) پیش می‌رود و ماحصل این پیشرفت دست‌یابی به حقایق مشخص و مسلم و عینی، و دانشی مستقل و فارغ از ارزش گذاری است اما جامعه‌شناسان با این تصور به طور کلی و به ویژه در مورد علم پزشکی به مخالفت برخاسته‌اند حرف جامعه شناسان این است که هر فعالیت علمی ناگزیر متأثر از جامعه‌یی است که این فعالیت در آن انجام می‌شود و نقش دانشمندان غالباً در تعبیر و توجیه نهایی جنبه‌های گوناگون شیوه‌ی سازمان دهی جامعه بسیار اساسی است.

افزون براین فمینیست‌ها دانش پزشکی را وسیله‌یی می‌داند که تقسیمات جنسی را در جامعه برقرار نگه می‌دارد. پزشکی نه تنها نگاه تبعیض‌گری  به زنان دارد بلکه با کلیشه‌سازی فعالانه و کنترل زنانی که با این نگاه مطابقت نمی‌کنند به تقویت و تکثیر آن مدد می‌رساند. نمونه‌یی از این نوع نگاه را حرفه‌ی ‌پزشکی در سده نوزدهم داشت که زنان را موجوداتی ضعیف و نیازمند به استراحت دائم می‌پنداشت و برهمین اساس مثلاً کنار گذاشتن آنان را از تحصیلات عالی توجیه می‌کرد لن رابرتز (1985) نیز در تحقیق خود نشان می‌دهد که پزشکان از بیماران مونث خود تصوری قالبی دارند و از درک ماهیت مشکل‌زای نقش زن خانه‌دار عاجزند او زن میان سالی را مثال می‌زند که روزی از خواب برخاست و متوجه شد که دیگر میلی به خانه‌داری ندارد؛ با شوهرش پیش پزشک رفت و پزشک او را برای درمان روانی به بیمارستان معرفی کرد.

زنان به تجربه دریافته‌اند که نظام بهداشت و درمان، مردمحور است و تجربیات و معلومات زنان ار ناچیز می‌شمارد و یا نادیده می‌گیرد ( این امر به ویژه در حوزه‌ی آبستنی و زایمان نمایان شده است و در مورد راه‌های جلوگیری از آبستنی نیز صدق می‌کند). به این اعتبار که نقش تیمارداری زن غیررسمی است شناختی که زن از بیمار دارد و رابطه‌ی نزدیکش را با او نامربوط می‌پندارند و به آن توجهی نمی‌کنند. به عقیده‌ی فمینیست‌ها مداخله‌ی پزشکی اغلب به جای آن که خاصیتی داشته باشد زیان بار است و در غیر این صورت هم فقط تسکین است نه درمان. برای مثال در مورد زایمان عنوان کرده‌اند که معلوم نیست بسیاری از روش‌های تثبیت شده (مثلاً اپی سیوتومی) برای مادر یا کودک سودی در برداشته باشد. ولی البته همین روشها نقش پزشک را در نظارت برجریان زایمان توجیه می‌کند. تجویز قرص‌های آرام بخش برای زنان خانه‌دار مبتلا به افسردگی علت بروز افسردگی را از میان نمی‌برد بلکه فقط تحمل ناپذیر را تحمل‌پذیر می‌کند.

 

جنسیت:  اقتدار و علم پزشکی

زنان از نگاه علم پزشکی

ابزار قدرتمندی که پزشکان برای کنترل بیماران مونث خود در اختیار دارند تصویری است که از آنان «می‌سازند» پزشکان در سده نوزدهم زنان را از نظر جسمی ظریف و ضعیف معرفی می‌کردند ولی در سده بیستم گفته‌اند که ضعف زنان جنبه‌ی روانی دارد و به سادگی از نقش‌های خانگی خود به ستوه می آیند. البته شیوه‌های آموزش رشته پزشکی و محتوای درسی آن هم به این تصویر قوت می‌بخشد. دانشجویان مونث پزشکی و محتوای درسی آن هم به این تصویر قوت می‌بخشد. دانشجویان مونث پزشکی (و پزشکان فمنیست) براین اعتقادند که جنسیت‌گرایی در همه‌ی شئونات آموزش پزشکی رخنه کرده است و اساتید (مرد) غالباً با زنان هم چون اسباب مضحکه‌ی جنسی رفتار می‌کنند مرد را معیار انسان متعارف می‌دانند که زن در قیاس با آن نامتعارف پنداشته شود.

تجزیه و تحلیل کتاب‌های درسی پزشکی نشان می‌دهد که در آنها «حقایقی» درباره‌ی زنان ارائه می‌شودکه جز پیش‌داوری و تعصب نیست در این کتابها تأکید  می‌شود که دانش عینی و تجربیات بالینی پزشکان بر ادراکات ذهنی زن حتی زمانی که احساس خود او تحت معاینه است – برتری دارد در برنامه‌ی درسی پزشکی، جدا از مسائل مربوط به آبستنی و زایمان به دیگر مشکلات خاص زنان عنایت چندانی نمی‌شود؛ به این ترتیب ناراحتی‌های رایج زنانه از قبیل عفونت مثانه یا عفونت‌های مهبلی را جدی نمی‌گیرند. حیطه‌ی تخصصی بیماری‌های زنان و زایمان که از کارشناسان مسائل زنان تشکیل می‌شود جولان گاه مردان است پزشکان متخصص با اقتدار فراوان با زنان مواجه می‌شوند و خود را در چنان مقامی می‌بینند که حد «زنانگی متعارف » و «جنسیت متعارف» را تعیین کنند در حالی که آنان نه تنها غالباً در زمینه‌ی جنسیت زنانه آموزش چندانی نمی‌بینند بلکه بررسی اسکولی و بارت (1978) از کتابهای درسی عمده‌ی رشته‌ی پزشکی نشان می‌دهد که هر چه به دانشجویان می‌آموزند قدیمی شده است همین  بررسی نشان داد که اسطوره‌های مربوط به جنسیت زنانه حتی پس از آن که افسانه بودن آنها به تحقیق آشکار شده است هم چنان به منزله‌ی واقعیات در کتاب‌های درسی روایت می‌شوند.

پزشکان مایل‌اند بیماری زنان را بیش‌تر احساسی و روانی بدانند تا جسمانی برخی پژوهشگران مواردی را ذکر می‌کنند که زنان تحت درمان روانی قرار گرفته‌اند اما بعد معلوم شده که مشکل فیزیولوژیک داشته‌اند. از این گذشته تصور می‌شود که افسردگی زنان از ضعف درونی ایشان برمی‌خیزد یعنی از این که نمی‌توانند خود را با خواسته‌های خانواده، انزوای کارهای خانگی و امثال آن وفق دهند اما بنا بر پژوهش‌های براون و هاریس (1978) افسردگی زنان در درجه‌ی اول به شرایط و موقعیت‌های زندگی ایشان باز می‌گردد. به گفته‌ی جسی برنارد(1973) خانه‌‌داری به خودی خود برای زنان بیماری‌زا  است چون آنان را افسرده می‌کند و به نظر او فقط اشتغال می‌تواند زنان را از ابتلا به افسردگی حفظ کند (هر چند، گزارش‌های دیگر نشان داده است که زنان متاهل زیر چهل سال که فرزند دارند اگر شغل تمام وقت داشته باشند در معرض بیماریهای جسمی بیش‌تری قرار می‌گیرند) مگی آیزنر به نگرش پزشکان عمومی مرد اشاره کرده و می‌گوید زنان چون خواه و ناخواه مجبورند با مشکلات خانواده‌ی خود کنار بیایند اغلب به امید حمایت عاطفی به پزشک رو می‌کنند:

یکی از سخنرانان گفت که زنان نسبت به مردان حمایت عاطفی بیش‌تری از پزشک خود طلب می‌کنند و منظورش این بود که چون از مردان ضعیف‌ترند بیش‌تر به چنین حمایتی نیاز دارند من خاطر نشان کردم که زنان بخش عمده‌ی وقت و انرژی خود را در زندگی صرف برآوردن نیازهای عاطفی بسیاری افراد دیگر می‌کنند و اغلب جز پزشک کس دیگری را ندارند که برای حمایت عاطفی خود به او روی بیاورند .(آیزنر 1986:  12)

به گزارش اسکولی و بارت (1978) پزشکان هنوز مانند سده نوزدهم «گناه» رفتار عاطفی و هیستریک زنان را به گردن دستگاه تناسلی زنانه می‌اندازند. پزشکان سده نوزده معتقد بودند وضعیت زیست شناختی زنان حاکم برآنان است یعنی استدلال می‌شد که زنان به تمامی تحت فرمان اندام تناسلی خود قرار دارند و بر همین اساس توجیهی «علمی» برای این حقیقت دست و پا می‌کردند اختلال در کار رحم یا تخمدان می‌توانست به پخش بیماری در سراسر بدن منتهی شود. بعضی پزشکان دوره‌ی ویکتوریا براین گمان بودند که زنان احساس جنسی ندارند حال آن که مردان از محرکه‌های جنسی از موهبت غریزه‌‌ی نیرومند مادری برخوردارند و مهم‌ترین وظیفه‌ی ایشان در زندگی مادر شدن است.

تصویری که از زنان ارائه می‌شد تا حدودی به طبقه‌‌ی اجتماعی آنان ربط داشت زنان طبقات ممتاز را ظریف و بیمارگونه تصویر می‌کردند که ساختمان عصبی ظریف ایشان نیز به اندازه‌ی بدن بیمارشان نیازمند حمایت بود. زنان طبقه‌ی متوسط به استراحت طولانی به ویژه در دوران عادت ماهانه تشویق می‌شدند درگیر شدن در فعالیت‌های فکری برای زنان خطرناک پنداشته می‌شد و تحصیلات عالی خطری ویژه به حساب می‌آمد زنان را برهمین اساس که سلامتی و زنانگی‌شان آسیب می‌بیند از دانشگاه‌ها کنار گذاشتند ادعا می‌شد بروز قابلیت‌های فکری «مردانه» در زن طبعاً به توقف رشد قابلیت‌های «زنانه» او منتهی می‌شود و به همین ترتیب هم قوای باروری و هم قابلیت مادری او را به خطر خواهد انداخت در همین حال که زنان طبقات متوسط و مرفه اجتماع به بیکارگی تشویق می‌شدند، از زن طبقه کارگر انتظار می‌رفت که کار کند و فقط کارهای سخت یدی به او ارجاع می‌شد. به این ترتیب باور به حقارت ذاتی زن اسباب توجیه این دو شیوه‌ی بسیار متفاوت زندگی‌تان در انگلستان دوره‌ی ویکتوریا می‌شد.

اعتقاد به این که مرد باید بتواند زندگی راحتی برای خانواده خود تدارک ببیند رواج اعتقاد به ظرافت زن را در میان زنان طبقات ممتاز و مرفه دوره‌ی ویکتوریا دامن می‌زد؛ توانایی استخدام خدمتکاران خانگی نماد منزلت اجتماعی بود برخی زنان ویکتوریایی براین وضع شوریدند ولی اکثریت ایشان به لحاظ وابستگی کامل به شوهر یا پدر خویش چنین نکردند محدودیت و کسالت زندگی زنان طبقه‌ی مرفه به رواج کیش خود بیمار پنداری به ویژه هیستری انجامید پزشکان معتقد بودند این امر ناشی از اختلال در وضعیت زهدان است که از بلوغ شروع می‌شود و با یائسگی خاتمه می‌یابد گفته می‌شد مداخله‌ی پزشکی برای برقراری کنترل شخصی و اجتماعی لازم است و «درمان» عبارت بود از برداشتن رحم یا خروسه یا تخمدان یا بخش‌های دیگر دستگاه تناسلی البته بیش‌تر زنان با جراحی «معالجه» نمی‌شدند اما در هر حال به پزشک مراجعه می‌کردند و نتیجه می‌گرفتند که ذاتاً بیمارند. از همه بدتر این بود که هیستری مرضی مسری معرفی می‌شد و جدا کردن بیمار را از سایر زنان برای موفقیت درمان ضروری می‌شمردند.

ارائه‌ی تصویری ذاتاً بیمار از زنان به ویژه زنان طبقات مرفه و متوسط رونق بیش‌تری به کسب وکار پزشکان داد و بر وجهه و درآمد گروهی از آنان که طبیب معالج زنان ثروتمند بودند افزود. و از سوی دیگر جبهه‌ی پزشکان را که مدعی بودند همه‌ی ناراحتی‌های زنانه، از جمله آبستنی، نوعی بیماری و نیازمند مراقبت پزشکی است در برابر ماماها تقویت کرد. به این ترتیب تقویت نگرشی که زنان را نه تنها ضعیف‌تر از مردان بلکه ذاتاً بیمار می‌دانست هم از نظر  مادی به سود پزشکان بود هم ادعای آنان را نسبت به حق انحصاری معالجه‌ی بیماران تضمین می‌کرد با این نگرش کنار گذاشتن زنان از قلمرو عمومی آموزش و پرورش  اقتصاد و بازار توجیه می‌شد و این نظر قوت می‌گرفت که جای زن در خانه است و مادر شدن کعبه‌ی آمال اوست. این نگرش هنوز در رفتاری که حرفه‌ی پزشکی در دوران آبستنی و زایمان با زنان دارد آشکار است.

 


دانلود با لینک مستقیم

تحقیق آماده با موضوع اطاعت و فرمانبرداری 12 صفحه word

اختصاصی از یارا فایل تحقیق آماده با موضوع اطاعت و فرمانبرداری 12 صفحه word دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق آماده با موضوع اطاعت و فرمانبرداری 12 صفحه word


تحقیق آماده با موضوع اطاعت و فرمانبرداری 12 صفحه word

 

مقدمه

تحقیق درباره موافقت، همرنگی و بهنجارسازی معمولا درباره اشخاصی انجام میگیرد که موقعیت متعادل دارند. وقتی درباره نفوذ قدرت صحبت می شود، منظور اطاعت است. کارهای استانلی میلگرام که به طور کلی، روانشناس اجتماعی و علوم اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده است نشان می دهد که این نوع نفوذ تا چه اندازه می تواند موثر و گاهی حتی مخرب باشد.

میلگرام برای آزمایش اصلی خود در روزنامه ها اگهی می دهد که می خواهد درباره یادگیری آزمایشهایی انجام دهد و با این طریق تعدادی آزمودنی انتخاب می کند. از انها می خواهد که یک به یک به دانشگاه ییل مراجعه کنند. وقتی آزمودنی خود را معرفی می کند با فردی روبرو می شود که در اصل همدست میلگرام است اما خودش را داوطلب یا آزمودنی دیگری معرفی می کند. با قرعه کشی ساختگی همدست میلگرام به عنوان شاگرد و آزمودنی واقعی به عنوان معلم انتخاب می شوند. از شاگرد می خواهند که یک رشته کلمات را تداعی کند. بدین صورت که ابتدا مثلا بیست جفت کلمه را برای شاگرد می خوانند، آنگاه از او می خواهند تا به محض شنیدن یکی از جفتها دیگری را به یاد بیاورد. آزمایشگر به انها می گوید که می خواهد اثر تنبیه بر یادگیری را مطالعه کند. بنابراین معلم قبول می کند که به شاگرد که در روی صندلی الکتریکی نشسته است در مقابل هر اشتباه شوکهای الکتریکی با شدت فزاینده وارد کند. نوشته های روی دستگاه شوک نشان می دهد که شوک ها از کجا قوی تر می شود و در کجا به حالت قوی تر می رسد.

از همان آغاز آزمایش شاگرد نشان می دهد که در حفظ کردن کلمات خیلی توانایی ندارد و معلم خیلی زود مجبور می شود شوکهای الکتریکی با شدتهای فزاینده وارد کند. شاگرد نیز بلافاصله اعلام می کند که ناراحت است، ناله می کند، فریاد می کشد، می گوید که ناراحتی قلبی دارد، می خواهد که آزادش کنند، می گوید که دیگر دوست ندارد تحت آزمایش قرار گیرد و در لحظه هایی از پاسخگویی به سوالات خودداری می کند، بدون انکه معلوم شود این خاموشی عمدی است یا بر اثر از دست دادن هشیاری است. در طول آزمایش وقتی معلم از آزمایشگر سوال می پرسد یا کمترین نشانه ناراحتی از خود بروز می دهد یا برای ادامه آزمایش مقاومت می کند، آزمایشگر به طور مودبانه پاسخ می دهد اما خیلی جدی از او می خواهد که آزمایش را ادامه دهد.

نتایج به دست آمده وحشتناک می شود: برخلاف انتظار 62 درصد معلمان آزمایش را تا پاسان ادامه می دهند و بالاترین شوکها  (بالاتر از سطح خطرناک) را نیز وارد می آوردند. مسلما می دانید که شاگرد همدست میلگراد بود و نقش بازی می کرد، اما معلم که آزمودنی واقعی بود از این ماجرا نداشت و آزمایشگر به جز دستور مودبانه برای ادامه آزمایش از هیچ اجباری بهره نمی گرفت. (گنجی، 1389،72 - 73)

 

اطاعت از مراجع قدرت

اطاعت نوع خاصی از مطابعت است که در واکنش به دستور مستقیم دیگران رخ می دهد. همه ما در اطاعت از برخی نمادهای قدرت نظیر والدین، پلیس و چراغ راهنمایی احساس الزام می کنیم،اما در برخی موارد اطاعت از مراجع قدرت ما را وامی دارد تا خلاف باورهای خود رفتار کنیم. البته در جامعه همنوایی و متابعت بیشتر از اطاعت شیوع دارد زیرا حتی صاحبان قدرت نیز معمولا ترجیح می دهند دستورهای خود را مستقیم بیان نکنند، بلکه آنها را در پوشش درخواست مطرح نمایند. اطاعت افراد از دستورات صاحبان قدرت زیاد شگفت آور نیست، زیرا معمولا ابزارهایی برای اعمال زور در اختیار دارند. انچه بیشتر مایه تعجب است آن است که افراد فاقد قدرت ظاهری نیز می توانند دیگران را به اطاعت از خود وادارند.

 

 برای دانلود کل مطلب به لینک زیر مراجعه کنید.


دانلود با لینک مستقیم

تحقیق آماده با موضوع همرنگی با جماعت 12 صفحه word

اختصاصی از یارا فایل تحقیق آماده با موضوع همرنگی با جماعت 12 صفحه word دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق آماده با موضوع همرنگی با جماعت 12 صفحه word


تحقیق آماده با موضوع همرنگی با جماعت 12 صفحه word

مقدمه

مطالعات اش و شریف نشان می دهد که مردم به دو دلیل کامل متفاوت همنوایی می کنند. محققان بر این عقیده اند که دو نوع همنوایی قابل تمییز است که با آن دو دلیل مطابقت می کند. نفوذ اطلاعاتی و نفوذ هنجاری. وقتی مردم بدین دلیل همنوایی کنند که فکر می کنند نظر جمع درست است و بر نظر انان ارجحیت دارد، گفته می شود همنوایی اطلاعاتی صورت گرفته است. مثلا در آزمایش شریف به علت مبهم بودن موقعیت بسیار طبیعی است که هر آزمودنی تصور کند که چندین چشم بهتر از یک چشم می بیند. اما اگر شخص بدین دلیل با جمع همنوایی کند که از پیامدهای مخالف به نظر آمدن وحشت دارد همنوایی هنجاری روی داده است. یعنی در اینجا در واقع شخصی به درستی نظر خود و نادرست بودن نظر جمع اطمینان دارد، اما عمدا با جمع همرانگی نشان می دهد تا تصوری منفی از خود در افراد گروه ایجاد نکند. به طور معمول هر دو نوع هموایی به هم عمل می کنند. در واقع چند تن از آزمودنی های اش گفتند که انها عمدا با نظر نادرست گروه همنوایی کرده اند. اما تمایز بین این دو نوع هنموایی حایز اهمیت است. نه فقط از این نظر که به ما در فهم همنوایی کمک می کند، بلکه از این جهت که دو نوع همنوایی کاملا متفاوت ایجاد می کنند: همنوایی خصوصی و همنوایی عمومی، همنوایی خصوصی که می توان آن را پذیرش حقیقی دانست در توصیف مواردی به کار می رود که در ان نه تنها رفتار آشکار شخص همنوا تغییر می کند بلکه ذهن او نیز عوض می شود. همنوایی در این سطح بدان معناست که شخص معتقد شده، نظر دیگران درست است. در مقابل همنوایی عمومی که بعضی اوقات تسلیم خوانده می شود، به تغییرات ظاهری و سطحی در رفتار اطلاق می شود. گاهی مردم در برابر فشار هنجاری مسلط با اعلام اینکه با دیگران موفق اند خود را از خطرات می رهانند در حالی که باطنا با نظر جمع موافق نیستند و رفتار انان در خلوت با آنچه در جمع نشان می دهند تفاوت دارد.

اما در حالی که همنوایی کننده خصوصی و عمومی هر دو رفتار آشکار شان مشابه است، چگونه می توانیم به تفاوت میان همنوایی انها پی ببریم؟ پاسخ این است که در مقایسه با فردی که صرفا در ملا عام تظاهر به همنوایی می کند، شخصی که همنوایی او واقعی است، همان تغییرات رفتاری را حتی وقتی جمع حضور ندارد نیز حفظ می کند. وقتی این تمایز را در مورد آزمایش شریف و آزمایش اش به کار می بریم نتایج به شکل مورد انتظار دیده می شود. در پایان یکی از زمایش های خود، شریف آزمودنی های خود را به صورت انفرادی مورد بررسی قرار داد و نشان داد که برآوردهای انها از مقدار حرکت نقطه نوراین همچنان مطابق با هنجاری است که گروه انها وضع کرده بود. این ثبات حتی پس از یک سال که از آزمایش گذشته بود، برقرار ماند. برعکس وقتی اش موقعیت آزمایش خود را تغییر داد به طوری که آزمودنی ها بتوانند پاسخ خود را به طور خصوصی بنویسند، سطح همرنگی انان به شدت کاهش یافت. (کریمی، 1387، 91-95)

 

 

 برای دانلود کل مطلب به لینک زیر مراجعه کنید.


دانلود با لینک مستقیم