در این مقاله مشتری، اهمیت مشتری، برخورد با مشتری، منافع دریافتی مشتری، انتظارات مشتری و رویکرد سازمان به مشتری مورد بررسی قرار می گیرد. موضوع «برخورد با مشتری» یک موضوع کاملا ًمهم است؛ چون به بیانی، محوری ترین مورد، در طول و عرض برنامه های بازاریابی نیز مقوله ای به نام «مشتری» است. رمز موفقیت بازاریابان بزرگ، کیفیت رفتار آنها با مشتری است. یکی از تعاریف بازاریابی می تواند «هنر جلب رضایت مشتری برای انتخاب، خرید و تکرار خرید یک کالا یا خدمت» باشد.در عرصه بازارهای رقابتی امروز که بیش از پیش حق انتخاب و چانه زنی و قدرت تصمیم گیری مشتریان برای خرید و انتخاب خدمت و کالا افزایش یافته و این افزایش سیر صعودی نیز دارد باید برخورد مناسب با مشتری و حفظ مشتری را در الویت قرار دهیم و برای حفظ موقعیت شرکت و یا بازار خود هر روز بیشتر از قبل بر آگاهی خود در مورد مشتریان و علایق آنها بیافزاییم.تا علاوه بر داشتن مشتریان وفادار و مناسب ، بتوانیم آنها را در این بازارهای رقابتی حفظ کنیم. مسئلۀ اصلی که می بایست بر روی آن تمرکز کنیم، این است: «چگونه می توانیم با مشتریان برخورد مناسبی داشته باشیم؟ به طوری که بتوانیم به نتایج مورد دلخواه دست یابیم».
فهرست:
چکیده
مقدمه
چگونه می توانیم با مشتریان برخورد مناسبی داشته باشیم؟
شخصیت مناسب
شناخت مناسب
خدمت مناسب
رفتار مناسب
همیشه حق را با مشتری بدانیم
منافع دریافتی از سوی مشتریان
انتظارات مشتری
مشتری راضی – ناراضی – خشنود
ارزش و استراتژی اثر بخش
ارتباط مفید با مشتریان
موارد مهم در ارتباط تلفنی
چند نکته دربارهی نحوه برخورد با مشتریان ناراضی
موضوع شخصی در میان نیست
آدم عصبانی چه می خواهد؟
چه باید کرد؟
چگونه مشتری را آرام کنیم؟
نتیجه گیری
در دنیای کسب و کار امروز مشتری رکن اصلی و رمز موفقیت و عمود حرکت هر سازمان محسوب می شود بطوریکه بقا و تداوم فعالیت های سازمان ها در حفظ مشتریان و رضایت آنها است.به اعتقاد متخصصین منابع انسانی از جمله دکتر بن اشنایور،حمایت کامل از کارکنان و توانمندسازی آنان از طریق روشهای اجرایی مناسب، بهترین رویکرد برای حفظ تعادل میان رضایت کارکنان و رضایتمندی مشتری می باشد .
با پیشرفت تکنولوژی ارتباطات، سازمان ها با انبوهی از مشتریان متفاوت مواجه اند و از طرف دیگر مشتریان نیز به دلیل آگاهی و دسترسی آسان به اطلاعات و دارا بودن حق انتخاب موجب ایجاد تغییراتی در محیط بازار شده اند. به این ترتیب در دنیای امروز مشتریان منبع اصلی توانمندی سازمان ها به شمار می آیند. در این میان دانشمندان عرصه مدیریت با توجه به روندهای تجاری، نسخه ی حفظ مشتری و شیوهای صحیح ارتباط با مشتری و ایجاد ارتباط بلند مدت با مشتری را تحت عنوان مدیریت ارتباط با مشتری تجویز می کنند که در بر دارنده منافع و اهداف متعددی است، از جمله مهمترین اهداف آن:
یکی از مهمترین تحولاتی که در زمینه نگرش های بهبود کیفیت در آخرین دهه از قرن بیستم بوقوع پیوست، موضوع اندازه گیری رضایت مشتری به عنوان یکی از الزامات اصلی نظام های مدیریت کیفیت در کلیه مؤسسات و بنگاه های کسب و کار بود. تلاش فراوانی که امروزه در جهت ارتقای ابزارهای مدیریت کیفیت و گسترش فرهنگ مشتری گرایی توسط محققان، کارشناسان و مدیران سازمان ها صورت می گیرد همه نشان دهنده آن است که اکنون رضایت مشتری به باور همگان از مهمترین فاکتورها در تعیین موفقیت سازمان ها و بهبود سودآوری بشمار می آید. گرچه پیش تر شاید حتی تا اواخر قرن بیستم میلادی، تأمین رضایت مشتری بیشتر از یک جنبه شعار گونه برخوردار بود اما امروزه این موضوع به یکی از الزامات اساسی سیستم مدیریت کیفیت همچون ایزو 9000 و یا جوایز تعالی سازمانی همچون EFQM بدل گشته و بنابراین جزء اصلی ترین دغدغه های بنگاه های اقتصادی به شمار می رود.
شاخص رضایت مشتری آمریکا یک معیار ملی برای رضایت مشتریان از کیفیت کالاها و خدمات عرضه شده توسط سازمانهای مختلف اعم از دولتی و خصوصی میباشد. این شاخص علاوه بر بررسی رضایت مشتریان در سطح ملی یک ابزار مناسب برای ارزیابی عملکرد به شمار میرود، علاوه بر این تحقیقات نشان داده است که همبستگی شاخص رضایت مشتری آمریکا و سودآوری سازمان به گونهای است که این شاخص توانایی پیشبینی سودآوری و عملکرد تجاری سازمان در بازار سهام را دارد.