یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

پایان نامه رشته معارف اسلامی با موضوع عالم و اقسام آن

اختصاصی از یارا فایل پایان نامه رشته معارف اسلامی با موضوع عالم و اقسام آن دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه رشته معارف اسلامی با موضوع عالم و اقسام آن


پایان نامه رشته معارف اسلامی با موضوع عالم و اقسام آن

دانلود پایان نامه آماده

دانلود پایان نامه رشته معارف اسلامی با موضوع عالم و اقسام آن با فرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 160

مقدمه 

  کلام ابتدا اینکه سپاس خدای را عزو جل که پیمودن راهی که عشق او می برد روشن ترین راه هاست گرچه سخت ترین باشد شاید بگویید چرا با عشق آغاز کردم آخر عشق خداوند بود که مرا تا به اینجا راهنمایی کرد و باز شاید بگویید حرف بیهوده ای است خداوند همه بندگانش را راهنمایی می کند آری صحیح است این کلام اما خداوند آنچه در تقدیر من بود در خوابهای شبانه ام می گفت و نشان می داد غلط و درست را نه تنها راه درست زندگی خودم را بلکه مسائلی که احساسات یا همان چیزی که از نظر روانشناسان حس ششم نامیده می شود و از نظر عرفا الهام و وحی است در خواب و بیداری برایم رخ داد و مرا تا به اینجا آورد تا جایی که به جایی رسیدم که باید موضوعی  می یافتم برای پایان نامه مقطع کارشناسی ارشدم در همین زمان بود که جناب آقای دکتر مظاهری استاد گرانقدرم مرا با ابن عربی و نظریاتش آشنا کرد و چه نزدیک بود کلام او به احساسات و الهامات وارده بر قلب من پس تاخیر را جایز ندانسته و موضوع پایان نامه خود راهمان چیزی انتخاب کرده بودم که تا حدودی در خواب و بیداری با آن آشنایی داشتم تا در مورد آن بیشتر بدانم و اینگونه موضوع خود را انتخاب کردم. در ابتدا از تعریف کلمه عالم شروع کردم و تعداد عوالم گوناگون در کتب فلسفی و عرفانی و قرآنی وجود دارد و در فصل اول به آن پرداختم عالم به ماسوی الله و جهان گویند و تعداد عوالم در دیدگاههای فلاسفه و عرفا در قرآن مختلف است و تعاریف مختلفی که در این باب گفته شده در فصل اول ذکر گردیده است اما اینکه تاریخچه مثل چیست و این عالم مثال از کجا آمده و اولین بار چه کسی آن را مطرح کرده باید گفت اولین بار افلاطون در نظریه معروف مثل افلاطونی آن را مطرح و به بحث در مورد جهان مثل پرداخته است بعد از او مشاییان و اشراقیون نظرات مختلفی در باب مثل افلاطونی ارایه دادند که در فصل دوم آورده شده و در پایان این فصل تفاوت میان افلاطونی و مثل علقه از دید اشراقیان پرداخته شده است و در فصل سوم عوالم و تعدادی از آنها از نظر فلاسفه ای چون سهروردی و ملاصدرا و همچنین عوالم و عالم مثال در گلشن راز محمد لاهیجی آورده شده و در آخر این فصل به بیان عالم مثال، تعریف آن و تعریف عرفا از عالم مثال پرداخته ایم در فصل چهارم عالم مثال از نظر ابن عربی آورده شده است ابن عربی در این مورد نظریه خیال را مطرح کرده است از نظر ابن عربی عالم مثال عالم خیال است که به خیال متصل و خیال منفصل تقسیم می شود اما اینکه معنای خیال درمورد انسان چیست و ادراک خیالی و نقش آن در عرفان و نظر شارحان غیر مسلمان ابن عربی در مورد عالم خیال چیست در این فصل به آن اشاره شده است در ادامه به بررسی خیال منفصل که برزخ یا عالم است و ارتباط انسان با آن از طریق حواس پنج گانه است و بعد از آن خیال متصل و چگونگی ارتباط  با آن که از طرق مختلف از جمله رویا،خواب،الهام،مکاشفه،معراج انجام می گیرد که ابن عربی در این معراج به هفت آسمان عروج کرده و بعد از آن به سدره المنتهی فلک، منازل، کرسی،عرش،عما،صعود کرده است وبه  بیان آنها پرداخته شده است و در پایان این فصل هم مقایسه ای انجام داده ایم بین خیال متصل و خیال منفصل. امید است که این تحقیق ناچیز بتواند برای خوانندگان عزیز مفید واقع شود. 

تعریف عالم:

عالم به فتح لام ما سوی ا... را گویند که مشتق از علامت است و جهان وجود را از آن رو عالم گویند که علامت و نشانه وجود است. در یک تقسیم کل بر دو بخش است: یک بخش قدیم که شامل مجردات و عقول و نفوس بعلاوه افلاک و نقوس ناطقه فلکیه و کلیات عناصر و دیگری محدث مانند زمانیات و موالید(قطب الدین شیرازی، 1380،ص391) فلاسفه گویند دو عالم علوی و سفلی است. علمای اصول گویند از عرش تا فرش هرچه هست عالم است.( امام محمد بن عمرالزمختری ،بی تا، ص1053) پس از این عالم ، عالم دیگر هست که آحاد مدرکات در آن عالم مشتمل باشد بر علومی نامتناهی. چنانکه هر یک از این آحاد چون مدرکات عالم می باشد.  آنچه که از وهم و خیال که از حواس باطن است همه از عالم اول گیریم و معقولات از عالم دوم گیریم(عین اقضاه همدانی ، بی تا ،ص215) بدان که هرچه هست آفریده است به جز حق تعالی از آسمان و زمین و غیره ها آن را عالم نامند و هر جنس را از خلایق عالمی نهند و گویند هجده هزار عالم است. و بدانکه نباید که عالم از این جنس بیرون باشد. یا واجب الوجود باشد یا ممکن الوجود یا ممتنع الوجود( سهروردی ، بی تا،ص 378).  ظاهر عالم را خلق گویند که عالم اجسام است و باطن او را امر گویند که عالم ارواح است.بدانکه خدای تعالی چون موجودات را بیافرید عالمش نام کرد. موجودات از وجهی علامت است و از وجهی نامه است . از این وجه که علامت است عالمش نام کرد و از این وجه که نامه است کتابش نام نهاد آنگاه فرمود که هر این کتاب بخواند مرا و علم و ارادت و قدرت من را بشناسد. در آن وقت خوانندگان ملائکه بودند و خوانندگان به غایت خرد بودند و کتاب به غایت بزرگ بود. از جهت عجز خوانندگان نسخه ای از این کتاب عالم باز گرفت و مختصری از این کتاب باز نوشت و آن اول را «عالم کبیر» نام نهاد و آن دوم را عالم صغیر نام کرد. هرچه در آن کتاب بزرگ بود در این کتاب خرد بنوشت بی زیادت و نقصان ( انفسی ، بی تا ، ص 142)

 


دانلود با لینک مستقیم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.