یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

مقدمات سیر و سلوک اخلاق 2

اختصاصی از یارا فایل مقدمات سیر و سلوک اخلاق 2 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

مقدمات سیر و سلوک

خودشناسى و خداشناسى

یکى دیگر از گامهاى نخستین در راه اصلاح نفس و تهذیب اخلاق و پرورش ملکات والاى انسانى، خود شناسى است.

چگونه ممکن است انسان به کمال نفسانى برسد و عیوب خود را اصلاح کند و رذائل اخلاقى را از خود دور سازد در حالى که خویشتن را آن گونه که هست نشناخته باشد!

آیا بیمار تا از بیمارى خود آگاه نگردد به سراغ طبیب مى‏رود؟

آیا کسى که راه خود را در سفر گم کرده، تا از گمراهى خویش با خبر نشود به جستجوى دلیل راه بر مى‏خیزد؟

آیا انسان تا از وجود دشمن در اطراف خانه‏اش با خبر نشود، اسباب دفاع را آماده مى‏سازد؟

به یقین پاسخ تمام این سؤالها منفى است، همین گونه آن کس که خود را نشناسد و از کاستیها و عیوب خویش با خبر نشود، به دنبال اصلاح خویش و بهره گیرى از طبیبان مسیحا نفس روحانى، نخواهد رفت.

با این اشاره به اصل مطلب باز مى‏گردیم، و رابطه خودشناسى و تهذیب نفس و همچنین رابطه خداشناسى و تهذیب نفس را مورد بررسى قرار مى‏دهیم.

1- رابطه خود شناسى و تهذیب نفس

چگونه خودشناسى سبب تهذیب نفوس مى‏شود؟ دلیل آن روشن است زیرا:

اولا: انسان از طریق خود شناسى به کرامت نفس و عظمت این خلقت‏بزرگ الهى و اهمیت روح آدمى که پرتوى از انوارالهى و نفحه‏اى از نفحات ربانى است پى مى‏برد; آرى! درک مى‏کند که این گوهر گرانبها را نباید به ثمن و بهاى ناچیز فروخت و به آسانى از دست داد!

تنها کسانى خود را آلوده رذائل اخلاق مى‏کنند و گوهر پاک روح انسانى را به فساد و نابودى مى‏کشانند که از عظمت آن بى‏خبرند.

ثانیا: انسان با شناخت‏خویشتن به خطرات هواى نفس و انگیزه‏هاى شهوت و تضاد آنها با سعادت او پى مى‏برد، و براى مقابله با آنها آماده مى‏شود.

بدیهى است کسى که خود را نشناسد از وجود این انگیزه‏ها بى‏خبر مى‏ماند و شبیه کسى است که گرداگرد او را دشمن گرفته، اما او از وجود آنان غافل و بى‏خبر است; طبیعى است که چنین کسى خود را آماده مقابله با دشمن نمى‏کند و سرانجام ضربات سنگینى از سوى دشمن دریافت مى‏دارد.

ثالثا: انسان با شناخت نفس خویش به استعدادهاى گوناگونى که براى پیشرفت و ترقى از سوى خداوند در وجود او نهفته شده است پى مى‏برد و تشویق مى‏شود که براى پرورش این استعدادها بکوشد، و آنها را شکوفا سازد; گنجهاى درون جان خویش را استخراج کند و گوهر خود را هویدا سازد.

کسى که عارف به نفس خویش نیست‏به انسانى مى‏ماند که در جاى جاى خانه او گنجهاى پر قیمتى نهفته شده ولى او از آنها آگاهى ندارد، ممکن است از گرسنگى و تنگدستى در آن بمیرد، در حالى که در زیر پاى او گنجهایى است که هزاران نفر را سیر مى‏کند.

رابعا: هر یک از مفاسد اخلاقى ریشه‏هایى در درون جان انسان دارد، با خودشناسى، آن ریشه‏ها شناخته مى‏شود، و درمان این دردهاى جانکاه را آسان مى‏سازد، و به این ترتیب راه وصول به تهذیب را در برابر انسان هموار مى‏کند.

خامسا: از همه مهمتر این که خودشناسى بهترین راه براى خدا شناسى است، و چنان‏که خواهد آمد، خداشناسى و آگاهى از صفات جلال و جمال حق، قویترین عامل براى پرورش ملکات اخلاقى و کمالات انسانى و نجات از پستى و حضیض رذائل و رسیدن به اوج قله فضائل است.

و اگر به مطالب گذشته این جمله را بیفزاییم که رذائل اخلاقى زندگى انسانى را به تباهى مى‏کشد و جامعه بشرى را در بحرانهاى سخت گرفتار مى‏سازد، و شهد زندگى را در کام انسانها مبدل به شرنگ مى‏کند، به اهمیت‏خود شناسى و خودآگاهى براى زندگى انسانها بیشتر پى خواهیم برد.

در کتاب «اعجاز روانکاوى‏» نوشته «کارل منینگر» چنین آمده است: «خود آگاهى عبارت از این است که هم از قواى مثبت و مهر انگیز نهاد خود آگاهى داشته باشیم و هم از نیروهاى منفى که موجب نابودى ما مى‏گردد و ما را به خاک سیاه مى‏افکند; ندیده گرفتن قواى منفى یا خوددارى از اشاره به وجود آنها در خودمان یا دیگران، پایه‏هاى زندگى را متزلزل مى‏کند.» (1)

در کتاب «انسان موجود ناشناخته‏» جمله‏اى آمده است که شاهد خوبى براى بحث ما است; مى‏گوید: «بدبختانه در تمدن صنعتى شناخت انسان مورد توجه قرار نگرفته است، و برنامه زندگى بر وفق ساختمان طبیعى و فطرى پایه‏گذارى نشده است; لذا با همه درخشندگى موجب رستگارى نشده است; پیشرفت علم به دنبال هیچ طرحى صورت نگرفت و (تقریبا) اتفاقى بود ... اگر «گالیله‏» و «نیوتن‏» و «لاووازیه‏»، نیروى فکرى خود را صرف مطالعه روى جسم و روان آدمى کرده بودند، شاید نماى دنیاى، امروز فرقهاى زیادى با آنچه امروز است مى‏داشت.» (2)

و به خاطر این امور است که خداوند یکى از مجازاتهاى هوسبازان متمرد را خودفراموشى قرار داده و به مسلمانان هشدار مى‏دهد که: «و لاتکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم اولئک هم الفاسقون; همچون کسانى که خدا را فراموش کردند و خداوند به سبب آن، آنها را به خودفراموشى گرفتار ساخت، نباشید! و آنها فاسقان (حقیقى) و گنهکارانند.» (3)

2- خود شناسى در روایات اسلامى

در احادیث اسلامى که از پیامبراکرم صلى الله علیه و آله و امامان معصوم: نقل شده اثرات بسیار پرارزشى براى خودشناسى آمده است، که ما را از هرگونه توضیح بى‏نیاز مى‏سازد از جمله:

1- در حدیثى از امیرمؤمنان على علیه السلام مى‏خوانیم: «نال الفوز الاکبر من ظفر بمعرفة النفس; کسى که خود را بشناسد، به سعادت و رستگارى بزرگ نایل شده است!» (4)

2- و در نقطه مقابل آن چنین مى‏فرماید: «من لم یعرف نفسه بعد عن سبیل النجاة وخبط فى الضلال و الجهالات; کسى که خود را نشناسد، از طریق نجات دور مى‏شود و در گمراهى و جهل گرفتار مى‏آید!» (5)

3- در تعبیر دیگرى از همان امام همام آمده است: «العارف من عرف نفسه فاعتقها و نزهها عن کل ما یبعدها; عارف حقیقى کسى است که خود را بشناسد، و (از قید و بند اسارت) آزاد سازد، و آن را از هر چیز که او را از سعادت دور مى‏سازد پاک و پاکیزه کند!» (6)

از این تعبیر بخوبى استفاده مى‏شود که معرفت نفس (خودشناسى) سبب آزادى از قید و بند اسارتها و پاکسازى از رذائل اخلاقى است.

4- باز حدیث دیگرى از همان پیشواى بزرگ علیه السلام مى‏خوانیم: «اکثر الناس معرفة لنفسه اخوفهم لربه; کسى که بیش از همه خود را بشناسد، بیش از همه، خوف پروردگار خواهد داشت!» (7)

از این حدیث نیز رابطه نزدیکى میان احساس مسؤولیت و خوف پروردگار که سرچشمه تهذیب نفس است‏با خودشناسى استفاده مى‏شود.

5- در حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است: «من عرف نفسه جاهدها; و من جهل نفسه اهملها; کسى که خود را بشناسد، به جهاد با نفس بر مى‏خیزد و کسى که خود را نشناسد آن را رها مى‏سازد!» (8)

مطابق این حدیث پایه اصلى جهاد با نفس که طبق صریح روایات جهاد اکبر نامیده شده، خود شناسى است.

6- در نهج‏البلاغه در کلمات قصار، از همان بزرگوار آمده است: «من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته; کسى که (در سایه خود شناسى) براى خود، کرامت و شخصیت قائل است، شهواتش در نظرش خوار و بى مقدار خواهد بود(و به آسانى تسلیم هوى و هوس نمى‏شود)!» (9)

7- همان‏گونه که خودشناسى پایه مهم تهذیب نفس و تکامل در جنبه‏هاى اخلاقى و مسائل دیگر است، جاهل بودن به قدر خویش، سبب بیگانگى از همه چیز و دورى از خدا مى‏گردد; لذا در حدیث دیگرى از امام دهم، امام هادى علیه السلام مى‏خوانیم: «من هانت علیه نفسه فلا تامن شره; کسى که نزد خود قدر و قیمتى ندارد، از شر او ایمن نباش!» (10)


دانلود با لینک مستقیم


مقدمات سیر و سلوک اخلاق 2
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.