مقاله اقتصاد ومسئله اعتماد

اختصاصی از یارا فایل مقاله اقتصاد ومسئله اعتماد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 فرمت فایل:word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  تعداد صفحات:5

عامل رشد ثروت ملل چیست؟ برخی، رگه های غنی منابع معدنی مانند نفت یا زغال سنگ را منشأ ثروت می دانند. شرایط جغرافیایی نیز در این موضوع نقش اساسی دارد. در صورتی که سایر عوامل را یکسان در نظر بگیریم ، کشورهایی که از نظر جغرافیایی در آب وهوای معتدل قرار گرفته اند اغلب ثروتمند تر از کشورهای نزدیک خط استوا هستند. پس از پان نهاده ها، یعنی حاکمیت قانون و(احتمالا") دموکراسی است که در این زمینه حائز اهمیت است. به اعتقاد بیشتر اقتصاددانان پس از آدام اسمیت ، دست نامرئی بازار عامل مهم دیگری است که اعمال خودخواهانه بشر را در جهت خدمت به منافع عمومی هدایت می کند.

آیا موضوع دیگری در این فهرست از قلم افتاده است ؟ جامعه شناسان طی دهه گذشته یا مدتی نزدیک به آن مفهوم دیگری علاوه بر «سرمایه اجتماعی» یعنی مفهوم اعتماد و اجتماع را که بعد دیگری از سرمایه اجتماعی است و مورد توجه اقتصاددانان نیز قرار گرفته را عنوان کرده اند. به عبارت کلی، هرچه مردم بیشتر به یکدیگر اعتماد کنند ، رفاه جامعه آنها بیشتر خواهد بود. به عنوان مثال، آنها می توانند به طور موثرتری با یکدیگر کار کنند . اعتماد درامر داد و ستد و بازرگانی می تواند نیاز به استفاده از قراردادهای پیچیده را برطرف کند و در نتیجه در پرداخت حق وکالت وکلا صرفه جویی شود. ممکن است تصور کنید آمریکا دارای اقتصاد موفقی است و سرمایه اجتماعی را در انبارها (یا باراندازها) ذخیره کرده است.

این موضوع صحت داشته باشد یا نه ؛ رابرت پوتنام از دانشگاه هاروارد در یکی از مقالات اثرآفرین خود در این زمینه، تحت عنوان «بولینگ زدن به تنهایی» به این نکته اشاره می کند که آمریکایی ها در دهه 90 در مقایسه با دهه 50 به عضویت در انجمن ها، باشگاه ها یا سازمانهای جمعی تمایل کمتر نشان داده اند. او با ترسیم افول لیگ های ورزشی بولینگ، تز خود را توضیح داده است.

مجموعه مقالات اخیر در مجلات اقتصادی، نشان می دهد که اقتصاددانان چگونه با تحلیل سرمایه اجتماعی درگیرند. به ظاهر این عقیده که اعتماد یا اجتماع می تواند وجه تمایز بین ثروت و فقر را تشکیل دهد ، به آسانی با فرضیه اصلی نظریه ارتدوکس (متعارف) اقتصادی که انسان ها را حیوانات پیرو نفع شخصی فرض می کند، سازگار نیست؛ برای همین است که این موضوع برای اقتصاددانان رفتاری که باور دارند این فرضیه بدون نقد کافی پذیرفته شده است، فی نفسه جاذبه دارد.

ساموئل بولز و هربرت گنتیس از دانشگاه ماساچوست نیز طی مقاله ای چنین دیدگاهی را عنوان کرده اند . آنها این طور استدلال می کنند که چنانچه نقش سرمایه اجتماعی در نظر گرفته شود، اقتصاددانان مجبور به کنار گذاشتن این عقیده می شوند که مردم فقط ماشین های اقتصادی دنبال کننده نفع شخصی هستند، مردم وقت خود را به اقسام مختلف کارها اختصاص می دهند، از رأی دادن تا تدریس ویادگیری در مدرسه در روز یکشنبه که هزینه های آنها سنگین تر از منافع شخصی مربوطه است. از نظر بولز و گنتیس ، انسان به طور مسلم حیوانی اجتماعی  فرض می شود.