یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق درمورد یهودیان اصفهان

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درمورد یهودیان اصفهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

جایی که اکنون اصفهان نامیده می‏شود از نخستین کانون‏ های زندگی قوم یهود در ایران بوده است و تاریخ ورودشان به حدود 7 قرن پیش از میلاد برمی‏گردد. از عهد بسیار قدیم، یهودیان اصفهان می‏ گفته ‏اند این شهر را اسرای یهود که «بخت‏ النصر» از کشور یهودیه به بابل کوچ داده بود و پس از وی به ایران مهاجرت کرده ‏اند، تأسیس نموده ‏اند. و این مسئله در «دایرة ‏المعارف یهود» نیز مورد تاکید قرار گرفته است. نیاکان آنان هنگامی که به ناحیه «جبال» ایران رانده شدند، در مسیر خود، هیچ منطقه‏ ای را شبیه ‏تر از اصفهان به بیت ‏المقدس نیافتند و در این شهر ساکن شدند. طبق نوشت جغرافی ‏دانان و تاریخ ‏نگارانی همچون «ابن‏فقیه»، «استخری»، «ابن حوقل»، «مقدسی»، ... و «ابن‏خلدون» یهودیان چون به اصفهان رسیدند در مکانی که ترجمه عبری آن «اردو زدن» معنی می‏دهد («اشکهان»: در اینجا می‏نشینم) منزل کردند. و آب و خاک آن را هم ‏وزن با آب و خاکی که از اورشلیم همراه خویش آورده بودند، یافتند. همچنین در جلد سوم کتاب «اوصر نگینوت اسرائیل»، لغت اصفهان را عبری دانسته ‏اند و آن را مشتق از «سپان» به معنی پناهگاه می‏دانند.

ولی به نظر می‏رسد این تعابیر نادرستند و اصفهان امروزی همان شهری است که در زمان ساسانیان «سپاهان» نامیده می‏شد و پیش از آن نیز در تاریخ با نام‏های «شهرستان‌» و «گی» (جی) شناخته می‏گردید. یک سند بسیار روشن و در برابر دیدگان شهروندان اصفهانی، «مادی»های کنده شده در سطح شهر هستند که دیرینگی آن را به سلسله ماد می‏رساند. در ایران باستان برای رساندن آب روی زمین، جوی می‏کندند که در پاره‏ای از آنها هنوز آب روان است مانند مادی‏های اصفهان که باید زمان مادها کنده شده باشند. میرزا حسن خان در صفحه 37 «جغرافیای اصفهان» می‏نویسد: مادی به لفظ فرس قدیم، ممر و مجرای آب‏ها را گویند که از رودخانه کوچک‏تر و از نهر بزرگ‏تر است.

استقرار یهودیان در اصفهان را بایستی به کوروش بزرگ یا داریوش یکم نسبت دهیم. بدین ترتیب که، آن عده از اسرای یهودی که به سمت جنوب «کلده» کوچانیده شده بودند، پس از آن که به دست هخامنشیان آزاد گردیدند در اوایل این سلسله از طریق بصره کنونی به اطراف کارون – خصوصاً شوش – و بعدها «استخر» و «پازارگاد» مهاجرت نمودند و سپس تا اصفهان و ناحیه لنجان پیش رفتند دسته‏ای از یهودیان نیز در سال 79 میلادی به سبب حمله تیتوس، امپراتور روم، از طریق شوش و ایلام وارد ایران شده در اطراف اصفهان آرام گرفتند. اصفهان و مناطق گسترده ‏ای پیرامون آن به جایگاه سکونت یهودیان تبدیل گشته بود، چنان که از «گز» در شمال شرقی اصفهان تا آبادی‏های «پریشان»، «خیزان» و «بنه اصفهان» در غرب آن و از منطقه «زفره» در جنوب شرقی تا «لنجان» در جنوب غربی اصفهان یادگارهایی از این قوم برجای مانده است. برای نمونه در پیربکران، در فاصله 30 کیلومتری جنوب غربی اصفهان، قبرستان وسیع و باستانی یهودیان اصفهان قرار دارد که مقبره «استر خاتون» و یا به قول خود کلیمی‏ها «سارَح بَت آشِر» در آن است. قدیمی‏ترین سنگ نوشته یهودیان اصفهان، به طول 95 و عرض 75 سانتیمتر، در سال 1323 در آنجا یافت شد و اکنون بر دیوار یکی از تاق‏ نماهای داخل کنیسه نصب شده است. کتیبه این لوح به خط عبری برجسته مشتمل بر آیاتی از تورات بوده و تاریخ آن مربوط به عصر اشکانیان، از اوایل قرن دوم مسیحی، متعلق به شخصی به نام «داود بن یعقوب» می‏ باشد.

 

 

یهود اصفهانی در سلسله ساسانی

دانستیم که پیشینه زندگی یهودیان در اصفهان تا دوره هخامنشیان نیز به عقب باز می‏گردد و همچنین بنابر مستندات تاریخی، ورود آنان با فواصل زمانی، گاه طولانی و از مکان‏هایی گوناگون صورت گرفته است. چنان که «هرتسفلد» ورود یهودیان به ایران و به ویژه همدان و اصفهان را به اوایل سده چهارم میلادی، مقارن با پادشاهی یزدگرد یکم ساسانی (399-421 م.)، نسبت می‏دهد. و یا «سیلوستر دوساسی» برقراری یهودیان در شهر اصفهان را مربوط به زمانی می‏ داند که شاپور ارمنستان را فتح کرد.

این مسئله روشن است که در آن عصر، یهودیان اصفهان محله‏ ای مخصوص خود داشته ‏اند که پاره‏ ای از نویسندگان، ایجاد آن را به سفارش «شوشن‏دخت» (سوسن‏دخت)، ملکه یهودی یزدگرد یکم و مادر «پیروز» ساسانی، مربوط می‏دانند. شهرک یهود را ساسانیان «جهودانک» ‌(یهودیه) می‏نامیدند که در عین حال کانون فعالیت‏های بازرگانی آنان بود و جماعت یهود و کنیسه‏های آن تابع «راس الجالوت» بین‏ النهرین بودند. نام دیگر این محل «کوجهودان» یعنی محله یهود بود. ولی به نظر می‏رسد در آن دوره این محله رشد فراوانی داشته است. «حسین بن محمد العلومی»، مورخ اصفهانی سده چهاردهم میلادی در کتاب «احوال اصفهان» پیرامون این موضوع می‏ نویسد: شهر «جی» دوره ساسانیان مانند همه شهرهای ساسانی ساخته شده بود و چهار دروازه داشت که یکی از آنها به «دروازه جهودان» معروف بود که در آنجا جماعتی از قوم یهود سکونت گزیده بودند.

متأسفانه اسناد قابل توجهی از چگونگی اوضاع اجتماعی یهودیان آن عصر در اصفهان در دسترس نیست و تنها می‏توان به یافته ‏های پراکنده‏ ای اشاره کرد که شاید بتوان با پیوند آنها به دورنمایی از واقعیت پی برد.

قدر مسلم آن است که شاپور دوم یهودیه را گسترش داد و برخی از مورخین معتقدند پیش از سال‏های 364 یا 365 میلادی گروهی از یهودیان ساکن در ارمنستان توسط این پادشاه ساسانی به اصفهان منتقل شدند. در این دوره یهودیان در آسایش می‏زیستند و از امنیتی که حکومت نیرومند ساسانی فراهم کرده بود برخوردار بودند، هرچند سندهایی باقیمانده که به رفتارهای نامنظم و نهادی نشده ولی خشن بر ضد آنان مبتنی است. برای نمونه سرکوب بی‏رحمانه «پیروز» در سال‏های 457-458 میلادی، یهودیان اصفهان را ناچار به ترک وطن نمود. و یا گفته ‏اند در زمان خسرو پرویز، جامعه یهودی به قتل دو نفر از مغان متهم شدند و در نتیجه پادشاه دستور کشتن نیمی از یهودیان را صادر کرد.

 

خاندان ‏های پیش از صفویه و یهودیان اصفهان پس از اسلام

بنابر آنچه در «فتوح‏البلدان» بلاذری آمده است، «یهودیه»‌ نیز همچون جی در حدود سال 23 هـ . ق با انعقاد قرارداد صلح تسلیم اعراب شد. برای یهود اصفهان به جز ابتدای خلافت عمر و یکی دو مورد طی حکومت عباسیان، محدودیت خاصی ایجاد نشد.‌ در آن دوره بین دو محله مسلمان‏نشین «شهرستان» (جی) و یهودی‏نشین «یهودیه» دیوار کشیده شد، تا آن که سه سده پس از آن در زمان رکن‏الدوله دیلمی هر دو محله یکی شدند. نکته جالب توجه این است که با گذشت زمان، اندک اندک از بزرگی بخش کهن «جی» کاسته گردید و یهودیه بزرگتر شد چنان که ابن حوقل بغدادی در 941 میلادی می‏نویسد:‌ «میان دو بخش اصفهان دو میل فاصله است. این دو بخش متباین هر کدام منبری دارد و یهودیه حدود دو برابر بزرگتر از شهرستان است». و مقدسی با تکرار همین موضوع اشاره می‏کند که «یهودیه نه تنها با همدان همسری می‏کند بلکه بزرگترین شهر ایالت «جبال» است» و «ایوب بن زیلا» مساحت آن را هفتصد جریب می‏داند و می‏نویسد:‌ «مردم آن همه یهودی هستند و به کارهای... خود مانند حجامت، دباغی، گازری (رختشویی)، قصابی و .... مشغول بودند».

این وضعیت ادامه داشت و ظاهراً برای نخستین بار «حافظ ابونعیم» در «ذکر اخبار اصفهان» در سده چهارم هجری به جای یهودیه از «جوباره» نام می‏برد: «کوی جهودان» ساسانیان همان جایی است که امروزه جوباره نام دارد و کانون قسمت یهودی‏نشین اصفهان است. بخش یهودی‏نشین شهر و تعداد یهودیان به تدریج کمتر می‏شود تا آنجا که «ناصر خسرو قبادیانی بلخی» در 444 هـ .ق. (1052 م.) هنگام دیدار از اصفهان شمار یهودیان آنجا را 15000 نفر می‏نویسد. صد سال بعد در سال 547 خورشیدی (1168 م.) همین تعداد از سوی «ربی بنیامین میتودیلا (تودولایی)»، جهانگرد و تاریخ‏نویس یهودی اسپانیایی، برای جمعیت یهودی اصفهان ذکر می‏شود. در عصر سلاجقه، یهودیان اصفهان کم و بیش از آزادی بیشتری برخوردار بودند، ولی با پیدایش فرقه اسماعیلیه نهضت جدیدی علیه یهود آغاز گردید.

استیلای تازیان و تسلط ترکان اگر چه پدیده‏هایی خوشایند نبودند، اما به ویرانی و کشتار مناطق یهودی‏نشین و جمعیت آن نیز منجر نشدند. اتفاق دهشت‏بار با هجوم چنگیز و تیمور، و اساساً تجاوز مغولان، ‌رخ داد. می‏گویند پس از حملة تیمور به اصفهان، آنگاه که شهر آرام شد، در روز «روزه بزرگ یهود» در سال 1387 م. وی سوار بر اسب از محله یهودیان می‏گذشت، زمان نماز بوده و یهود «جمله توحید» را با صدای بلند می خوانند که موجب وحشت ناگهانی اسب‏ها می‏گردد، تیمور به زمین می‏خورد، پایش لنگ می‏شود و حکم به قتل‏عام آنها و تبدیل کنیسه به مسجد می‏دهد. عده تلفات یهود به قدری زیاد بود که یهودیه به خرابه و ماتمکده مبدل گشت، که برای آگاهی از فراوانی شمار یهودیان اصفهان باید به چهار گورستان بزرگ یهود این شهر توجه  کرد... . همچنین گفته شده است برخی اماکن مقدس یهودیان شهر اصفهان، از آن تاریخ به حکم تیمور، تغییر وضع یافتند. اگر بخشی از خرابی وارد بر ناحیه «لنجان» و پیربکران یا «صفه سید مشر»، واقع در محل «سارح بت آشر» را در زمان استیلای فرزندان چنگیز بدانیم، قطعاً‌ ویرانی تام و تمام و عدم سکونت یهودیان در آن به عصر تیمور برمی‏گردد. سنگ‏های مزار آن محل تا حمله مغول تاریخ دارد ولی غفلتاً قطع گردیده و مدت چند قرن مرده‏ای را در آنجا به خاک نسپرده ‏اند و این خود بزرگترین سند است که مغول‏ها یهودیان آن ناحیه را قتل‏عام نموده ‏اند، بعدها بار دیگر اموات را از اصفهان به آن محل می‏برند.

 

اصفهان، یهود و صفویان

دوره صفویه نیز برای یهودیان چندان خجسته نبود. پیش از ورود به شرح مطلب، چند نکته جالب که در خلال مطالعات برای پژوهشگر آشکار شد جهت آگاهی بیشتر ذکر می‏گردد. «هاروتون درهوهانیان» مورخ ارمنی سده نوزدهم میلادی، آن گاه که به کوچ اجباری قوم خویش از ارمنستان به اصفهان می‏پردازد، به این مطلب مهم اشاره دارد که در میان 20 هزار مهاجر ارمنی، تعدادی یهودی و زرتشتی نیز بودند. البته این یهودیان، بیشتر در کاشان مستقر شدند. اما به گزارش کاتف، جهانگرد روسی، که در سال  1633 م. به اصفهان آمده بود تعدادی کلیمی هم در جلفا به سر می‏بردند، که به نظر می‏رسد با توجه به حضور یهودیان اصفهان در جوباره، این دسته از همان مهاجران ارمنستان بوده‏ اند. ضمن اینکه هنگام بازدید از گورستان ارامنه در جلفا دست کم یک گور با آرم «ستاره داوود» (صیونیت)، ویژه یهودیان، مشاهده گردید که می‏تواند متعلق به یکی از این کلیمیان جدا افتاده باشد. از سوی دیگر «ژان باتیست تاورنیه»، سیاح فرانسوی متولد 1655 م. که 9 بار به ایران سفر کرده بود، می ‏نویسد: کشیشان سلسله «اکوستان» و «کارم» در میدان کهنه‏آباد خانه دارند، یهودی‏ها نیز در همان حول و حوش هستند. چنین بود که به پرسش پژوهشگر برای چرایی به خاک سپردن یک مسیحی خارجی در شمال شرق اصفهان پاسخ داده شد. پرسش از اینجا آغاز شد که یک پیش‏داوری و باور عام از بد بودن ارتباط یهودیان و مسیحیان اصفهان با یکدیگر گفتگو می‏کند و عدم نزدیکی سکونت‏گاه آنها در شهر نیز مزید بر علت می‏گشت. از سوی دیگر تنها 4 نفر از 219 خارجی که در اصفهان دفن شده‏اند در منطقه‏ای غیر از گورستان ارامنه و یا دو کانون دیگر مسیحیان به خاک سپرده شده‏اند و از این چهار نفر دو تن در کنار پل خواجو، به سفارش خود، و یک نفر در آرامگاه تخت پولاد، به سبب مسلمان شدن، خفته‏اند و چهارمین تن در سال 1696 میلادی در حوالی مسجد جامع دفن گردیده است. یعنی آن مسیحی از فرقه‏ای متفاوت با ارامنه جلفا بوده و در ضمن برای تبلیغ دینی به این بخش از شهر آمده است. فرجامین نکته هم به پایان دوره صفویه و حمله افاغنه می‏پردازد. آن جا که دکتر حبیب لوی می‏نویسد: یهودیان در سختی هولناک واقع شدند و عده‏ای از آنان نیز در جلفا بودند که «میناس» ارمنی به آنها کمک می‏کرد.یادآوری این نکته‏ ها ژرفای بیشتر به بینش ما می‏دهد تا به دور از عقاید قالبی خویش مطلب را دنبال نماییم. در آغاز پادشاهی شاه عباس صفوی، که قـــزوین پایتخت بود، اتفاق برجــسته‏ای علیه یهودیان رخ نداد. اما پس از انتقال پایتخت به اصفهان، مامورین اروپایی به بیدار کردن نفرت ضد یهود ادامه دادند و در نتیجه انزجار نسبت به یهود سراسر کشور و دربار را گرفت و کار و کسب آنان محدود گشت. محمود دانشور در صفحه 138 کتاب «دیدنی‏ها و شنیدنی‏های ایران» از زیارتگاه‏هایی در اصفهان یاد می‏ ‏کند که سابق از اماکن مقدس یهودیان بوده است و در دوران صفویه و پس از آن، به ویژه، در زمان سلطنت ایران بر باد ده ناصرالدین شاه و زعامت آقا نجفی در اصفهان رنگ امامزاده به خود گرفته‏اند. «بابایی بن لطف کاشانی» که از سرایندگان یهودی ایران است شعری در شرح آزار یهودیان اصفهان و مسلمان نمودن اجباری آنان در زمان شاه عباس دوم سروده است. یهودیان که حدود دو هزار سال در اصفهان تمرکز بیش

از پیش رو به وخامت نهاد تا جایی که آنان اغلب به کارهایی متوسل می‏شدند که مورد رغبت دیگر ایرانیان نبود. معذلک کار عده معدودی از آنها رونق داشت، مثلاً گروهی از راه طبابت یا طلافروشی به رفاه رسیدند ولی اکثراَ به خیاطی، بافندگی، رنگرزی، پیله‏وری، نوازندگی،... و دلالی آنتیک (عتیقه) رو آوردند. تاورنیه در همین زمینه می‏نویسد: عده یهودیان اصفهان زیاد نیست و آن طور که در انظار ذلیل و مفلوک بر قلم رفته ‏اند، نیستند، بلکه به اقتضای طبیعت و عادت فطری در اغلب کارها دسیسه‏کاری می‏کنند. اگر کسی بخواهد جواهر قیمتی بفروشد یا بخرد همین که به آنها اظهار کند کافی است. یک گزارش دیگر از آن عصر، هم تاییدکننده گفته تاورنیه است و هم روشن‏گر اوضاع کلیمیان در دوره صفویه؛ آنجا که تاریخ‏نگار یهودی، دکتر حبیب لوی، می‏نویسد: ‌هنگامی که خنجر شاه گم شد چون یک یهودی آن را خریده بود[!؟] اعتمادالدوله تصمیم به اخراج یهودیان از اصفهان گرفت. نزدیک کوه کلاه قاضی زمینی به آنها نشان داد که نه آب داشت نه گیاه، در جواب اعتراض یهودیان، آنها را به تخت پولاد راهنمایی کرد، در محله زرتشتیان نیز آنها را راه ندادند و در پاسخ بلاتکلیفی‏شان، وزیر به آنها گفت: «به جهنم بروید»، ناچار برای ادامه سکونت در اصفهان متوسل به دادن رشوه شدند.

در مجموع می‏توان سلسله صفوی را دوره‏ای تاریک برای یهودیان اصفهان دانست که در سرتاسر آن تحت فشار بودند، به ویژه در زمان شاه عباس دوم (1038-1077 هـ . ق) که تجاوزات و ظلم شاه و صدراعظم کینه‏جوی وی، محمدبیک، موجب گردید جمعیت یهودیان اصفهان که روزی دارالیهود نامیده می‏شد بر اثر قتل، گرایش به اسلام و یا ترک دیار به 600 نفر برسد. شادرن می‏نویسد در زمان صفویه یهود مجبور بودند علامتی به لباس خود الصاق کنند تا از مسلمانان بازشناخته شوند. کلاه آنان با کلاه مســـلمانان فرق داشــت و اجــازه نداشتند جوراب پارچه‏ای به پا کنند


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد یهودیان اصفهان

تحقیق درمورد اماکن دیدنی اصفهان 7ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درمورد اماکن دیدنی اصفهان 7ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

 

سلطانیه

گوهر شاد

مسجد جامع اصفهان

مسجد شیخ لطف الله


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد اماکن دیدنی اصفهان 7ص

کارآموزی در معدن سنگ حوض ماهی اصفهان

اختصاصی از یارا فایل کارآموزی در معدن سنگ حوض ماهی اصفهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقدمه 1

تاریخچه -نوع محصول - نام واحدهای مختلف 3

واحد سنگ بری 4

سنگ شکن 6

آپرون فیدر 9

نوار نقاله 10

سیستم غبار گیر (هیدروسیکلون) 13

تله شکن 15

طرح ریزی و تحقیق سیستم کنترل و برقی معدن 17

کار اتاق سیستم کنترل اولیه 27

مقدمه

امروزه با گسترش و پیشرفت علم تکنولوژی و با بهره گیری از منابع خدادادی ، صنایع مادری چون ذوب آهن و ذوب فولاد آلیاژی مراحل تکامل و ترقی را با سرعتی محسوس طی می کنند نیاز اولیه این صنایع را به طور حتم و یقین معادل تامین می کنند .

در راستای این نیاز می توان نیاز صنایع ذوب فولاد ، ذوب اهن و فولاد آلیاژی به سنگ آهن ، سنگ آهک ودیگر عناصر و کانی های با ارزش معادن اشاره کرد .

هدف از شرح نکات بالا به خاطر این بود که اینجانبدر این مرکز صنعتی برای طرح ریزی و تحقیق سیستم کنترل و برق شرکت صنعتی و معدنی حوض ماهی اصفان خواهد بود وچون این سیستم با تکنولوژی روز پیش می رود امید وارم که تحقیق و پروژه اینجانب مسمر ثمر خواهد شد .

این معدن با بهره گیری از تاسیسات و تجهیزات معدنی مدرن و کارآمد ذخیره 117380000 تن سنگ آهک مرغوب نیاز این مجتمع (مجتمع فولاد مبارکه) را به مدت 76 سال در حد کفایت وحتی بالاتر تامین می کند.

خلاصه بیان کنم که این مقدار زیاد سنگ با وجود سیستم برق و این نعمت بی پایان و خوب و تکنولوژی روز دنیا ایجاد می شود یعنی با سیستم برق می توان یکی از نیازهای مجتمع عظیم فولاد مبارکه را ایجاد کرد در راستای طرح ارتباط با صنعت اینجانب دوره کارآموزی خود را در این معدن گذارنده و از نزدیک با پست برق ، شبکه انتقال و توزیع برق ، سلول و قسمت های برق دستگاهها این معدن آشنا شدم همچنین اطلاعات ،نقشه های برقی و مداری و مراحل توزیع برق را در قسمت های مختلف و دستگاههای این معدن را از استاد و مدارکی که در این معدن موجود بودبدست آوردم . و همچنین ابتدا با تجهیزات و ماشین آلات و مراحل کار مجتمع معدنی حوض ماهیی آشنا شدم .

تاریخچه - نوع محصول - نام واحدهای مختلف

شرکت معدنی و صنعتی حوض ماهی اصفهان در کیلومتر 25 جاده بروجن مبارکه و دقیقاً در نوار مرزی استان اصفهان و چهار محال بختیاری قرار گرفته و می توان گفت که از نظر تولیدات معدنی یکی از طرحهای مهم انقلاب به شمار می آید .

تولیدات این معدن سنگ آهک نسوز بوده که پس از استخراج به مجتمع فولاد مبارکه حمل می گردد که من در اینجا با توجه به اینکه مدتی است جهت تکمیل پروژه پایان دوره رشته کاردانی خود در این معدن فعالیت علمی دارم قصد دارم تاریخچه این معدن را به تصویر بکشم.

شرکت معدنی و صنعتی حوض ماهی در سال 1361 طرح اکتشاف آن به دست مهندسین ایرانی شروع که این عملیات تا پایان سال 1370 به طول انجامید تا سرانجام در اواخر سال 70 قسمت معدن آماده بهره برداری قرار گرفت لازم به یادآوری است که بین سالهای یاد شده عملیات خاک برداری و بتن ریزی و زیرسازی دستگاههای صنعتی توسط شرکت میم نیم که یک شرکت ایرانی بود انجام گرفته و ساختمانهای نیمه صنعتی نیز توسط خاکدیش به انجام رسید و در سال 71 نصب سنگ شکن های اولیه و متعلقات آن و نصب نوار نقاله ها و کلیه تجهیزات واسطه به شرکتی بنام شرکت ثامن


دانلود با لینک مستقیم


کارآموزی در معدن سنگ حوض ماهی اصفهان

شهراصفهان

اختصاصی از یارا فایل شهراصفهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

استان اصفهان با مساحتی حدود 105937 کیلومتر مربع بین 30 درجه و 43 دقیقه تا 34 درجه و 27 دقیقه عرض شمالی خط استوا و 49 درجه و 36 دقیقه تا 55 درجه و31 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد.

این استان که در مرکز ایران واقع شده است از شمال به استانهای مرکزی، قم و سمنان، ازجنوب به استانهای فارس و کهگیلویه و بویراحمد، از شرق به استانهای لرستان و‌ چهارمحال بختیاری محدود است. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، این استان دارای 17 شهرستان، 60 شهر ، 37 بخش و 116 دهستان و مرکز آن اصفهان است.

جغرافیای تاریخی استان

در ادوار پیش، اصفهان نقش پلی را داشت که قسمتهای کم ارتفاع شرق فلات ایران را با سرزمین های کوهستانی غرب مرتبط می ساخت و برای اطراق سرمازدگان کوهستان غرب و گرمازدگان و خستگان هوای خشک شرق، محل مناسب و مطلوبی بود.از اصفهان قبل از اسلام، یعنی دوره حکومت مادها و دوره شاهنشاهی هخامنشیان ، اشکانیان و ساسانیان اطلاعات زیادی در دست نیست و از آن دوره ها، آثار قابل توجهی بر جای نمانده است.

آنچه مسلم است، استقرار جلگه اصفهان درمیان بیابان ها و کوه های خشک مرکزی ایران از یک طرف و اهمیت و موقعیت ارتباطی خاص آن در مرکز فلات پهناور ایران از طرف دیگر، تاریخ و سابقه آن را به سابقه و قدمت کشور ایران مرتبط کرده است.پیش از برپایی پادشاهی مادها، اصفهان حد شرقی ممالکی بوده است که بابلی ها از آن اطلاع داشته اند و به احتمال قوی جزو ناحیه (انزان) یا (انشان) بوده است.

ویژگی‌های فرهنگی

استان اصفهان از جمله مناطق تاریخی کشور است که مانند ستاره درخشانی بر تارک سرزمین کهنسال ایران می درخشد این استان تنوع قومی جالب توجهی دارد که فرهنگ پر بار ملی و مذهبی ایران عامل پیوند و یگانگی تمامی آنها از جمله بختیاری ها، ارمنی ها، زرتشتی ها و... شده است.

شهر اصفهان

از مراجعه به منابع موجود تاریخی چنین بر می آید که کلمه، اسپاران، بطلمیوس، سپاهان، پهلوی ، اصفهان عرب و اصفهان امروز لفظی قدیمی است و به احتمال قریب به یقین کلمه ای پهلوی است و ریشه قدیمی تر از پهلوی آن مکشوف نیست.

در عهد اشکانیان اصفهان مرکز و پایتخت یکی از ایالت های وسیعی بود که تحت فرمان ملوک اشکانی قرار داشت. در دوره ساسانیان، اصفهان محل سکونت و قلمرو و نفوذ، اسپوهران، یا اعضای هفت خانواده بزرگ ایرانی که مشاغل عمده و مناسب سلطنتی در اختیار داشتند، بود.

بعد از اسلام، اصفهان مانند دیگر شهرهای ایران تا اوایل قرن چهارم تحت سلطه اعراب بود و در زمان منصور خلیفه عباسی، مورد توجه قرار گرفت وبه حاکم این شهر دستور داده شد در عمران و آبادانی آن کوشا باشد.

در سال 319 هـ. ق مرداویج زیاری اصفهان را متصرف شد و آن را به پایتختی برگزید و جشن سده را هرچه باشکوه تر در این شهر برپا کرد. در سال 327 هـ. ق اصفهان به تصرف رکن‌الدوله دیلمی در آمد و آن را به پایتختی انتخاب کرد و اصفهان دوباره رونق خود را گرفت.

در سال 443 هـ. ق اصفهان به دست طغرل پادشاه سلجوقی فتح شد. در سال 639 هـ.ق تحت سلطه مغولها قرار گرفت.پس از بازگشت سپاه مغول شهر اصفهان مجدداُ رونق یافت. سقوط شهر اصفهان و انقراض سلسله صفویه پس از 6 ماه محاصره به دست محمود افغان، انجام گرفت.

با سقوط شهر اصفهان سلسله صفوی نیز منقرض شد و اصفهان دچار انحطاط شد. در دوران زندیه و قاجاریه پایتخت کشور به شیراز و تهران انتقال یافت در زمان قاجار پسر ناصرالدین شاه، ظل‌السطان زمین و مصالح و آثار تاریخی شهر را به مردم می فروخت و می خواست به هرترتیبی که شده مخارج قشون خود را که از واحدهای بسیار قوی و منظم کشور بود، تاْمین کند.

از ویژگی های اقتصادی شهر اصفهان در دوره قاجار، درآمد ناچیز زمین و عدم امنیت ملاکین بود. در دوره پهلوی با توجه به شرایط تاریخی و جغرافیایی، شهر اصفهان موردتوجه قرار گرفت، دربازسازی آثار تاریخی آن کوشش هایی به عمل آمد و توسعه صنعتی شهر و منطقه آغاز شد.

اصفهان یکی از شهرهای بزرگ و سیاحتی ایران است

اِصْفَهانْ (پارسی میانه: اسپهان)[۴] شهری باستانی در مرکز ایران است.شهر اصفهان، مرکز استان اصفهان و نیز مرکز شهرستان اصفهان است، و در فرهنگ ایرانی به «نصف جهان» مشهور شده‌است. به لحاظ جمعیت بعد از تهران و مشهد سومین شهر بزرگ ایران می‌باشد.[۴] این شهر طبق سرشماری نفوس و مسکن، در سال ۱۳۸۵، ۱٬۵۸۳٬۶۰۹ نفر جمعیت داشته‌است.[۱] اصفهان از دیرباز از مهمترین مراکز شهر نشینی در فلات ایران بوده‌است. بناهای تاریخی متعددی در شهر وجود دارد که تعدادی از آنها بعنوان میراث تاریخی در یونسکو به ثبت رسیده‌اند.[۴]اصفهان در سال ۲۰۰۶ میلادی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب شد. [۳]این شهر در منطقه‌ای نیمه‌کویری در مرکز ایران و در کنار رودخانهٔ زاینده‌رود قرار گرفته، و از مراکز گردشگری، فرهنگی و اقتصادی ایران است. آب و هوای آن معتدل و دارای فصول منظم است.

پیشینه نام اصفهان

شهر اصفهان شهری آباد شده توسط مردمانی از جلفای آذربایجان است که از روزگاران کهن تا کنون به نام‌های: صفاهان، صفویان، پارتاک، پارک، پاری، پاریتاکن، پرتیکان، جی، دارالیهودی، رشورجی، سپاهان، سپانه، شهرستان، صفاهان، صفاهون، گابا، گابیان، گابیه، گبی، گی، نصف جهان و یهودیه سرشناس بوده‌است.[۵]

بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام، به ویژه در دوران ساسانیان، مرکز گردآمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند بختیاری، فارس، خوزستان، سیستان و... در این ناحیه گرد آمده و به سوی محل نبرد حرکت می‌کردند، آنجا را «اسپهان» گفته، سپس عربی شده و به صورت «اصفهان» درآمده‌است.[۶]این شهرنام‌های کهن‌تری هم دارد که با نام کنونی آن، هیچ‌گونه پیوندی ندارد، مانند: گابیان، گابیه، جی، گبی، گی، گابا.

تاریخ

در طول تاریخ به آسانی نمی‌توان رد شهر اصفهان را بطور پیوسته دنبال نمود. هر چند اصفهان در مرکز فلات ایران قرار داشت. به علت آنکه در دوران پیش از اسلام گرانیگاه شاهنشاهی‌های هخامنشی تا ساسانی، قلمرو غربی این شاهنشاهی‌ها و به ویژه میان‌رودان بود، این شهر در کانون توجه این دودمان‌ها قرار نداشت. در طول تاریخ تا دوران اسلامی می‌توان در محل فعلی شهر اصفهان ردپای شهرهای مختلفی تحت نامهای مختلف، محلهای مختلف و حتی مردمان متفاوتی را پی‌گیری نمود.[۷] اصفهان کنونی در قدیم گابای (همان گی و جی بعدی) نام داشت و در آغاز مرکز قبیله پَرِتاکِن[۸] (که نام فریدن از آن به‌جا مانده) بوده‌است.[۹]

به نظر می‌آید نام اسپهان (به معنی جایگاه ارتش) از روزگار ساسانیان به بعد جایگزین نام گی شده‌باشد. آن‌گونه که در سرگذشت‌نامه‌ها آمده، سواره‌نظام ساسانی به هنگام صلح در سبزه‌زارهای پیرامون اسپهان به‌ویژه در بخش غربی این شهر تا دامنه‌های کوه‌ها و سرچشمهٔ زاینده‌رود استقرار می‌یافت.[۱۰] اسپهان از آن‌جا که ولیعهدنشین ساسانیان بود امتیازی نسبت به شهرهای ایران آن زمان به‌دست آورد.[۱۱] در زمان ساسانیان گاه اسپهان و گاه ارمنستان ولیعهدنشین شاهنشاهی ایران بود ولی اسپهان این امتیاز دیگر را نیز داشت که نشیمن‌گاه و قلمرو نفوذ واسپوهران یا اعضای هفت خانواده بزرگ ایرانی صاحب نفوذ در پادشاهی نیز بود.[۱۲]

هر چند در دوران اسلامی منطقه جغرافیایی اطراف شهر نام اَسپاهان که نام تقسیم بندی حکومتی زمان ساسانیان بوده‌است را حفظ کرده‌است. در هنگام حمله اسکندر مقدونی به ایران، این شهر مرکز گابیوها[۱۳] بوده‌است و از آن تحت عنوان گابای یا تابای[۱۴] نام برده شده‌است.[۷] در سده‌های آغازین اسلامی، منابع اسلامی از دو شهر در مکان فعلی شهر اصفهان نام می‌برند؛ شهری بنام جَی در مکان فعلی محله جی و دیگری شهری در سه کیلومتری غرب جی با نام یهودیه که جمعیتی قابل توجه از یهودیان را در خود جای داده بود. [۷] عرب‌ها اسپهان را در سال ۲۳ هجری تصرف کردند و این شهر نیز مانند دیگر شهرهای ایران تا آغاز سدهٔ چهارم هجری زیر سلطهٔ اعراب قرار داشت. در زمان منصور خلیفهٔ عباسی در دهکدهٔ خشینان (احمدآباد امروزی) کاخی بزرگ بنا شد و بارویی به گرد شهر اصفهان کشیده‌شد و خشینان به جوباره (یهودیه) پیوسته‌شد.[۱۵]

در سال ۳۱۹ ه.ق. مردآویج زیاری با سپاهش از گیلان، اصفهان را آزاد کرد و این شهر را به پایتختی برگزید و جشن سده را با شکوه بسیار در این شهر برپا کرد.[۱۶] در سال ۳۲۷ قمری این شهر به دست رکن‌الدوله دیلمی افتاد که وی نیز اصفهان را پایتخت خود قرار داد. پس از آن شهر اصفهان پیشرفت پیشین خود را بازیافت و کانون گرد هم آمدن دانشوران و سرایندگان شد.[۱۷]

در دوره سلجوقی این شهر به عنوان پایتخت سلجوقیان برگزیده شد. اوج شکوفایی اصفهان به زمان صفویان بر می‌گردد؛ هنگامی که شاه عباس کبیر پایتخت صفویه را از قزوین به این شهر منتقل نمود.[۷] ناصر خسرو در گذر از اصفهان در سال ۴۴۴ هجری قمری مصادف با ۴۳۲ خورشیدی این شهر را نیکوترین و جامع‌ترین و آبادترین شهر سرزمین پارسی‌گویان نشرح داده است:


دانلود با لینک مستقیم


شهراصفهان

دانلود مقاله و تحقیق مکتب نقاشی اصفهان و ویژگیهای آن 10 ص

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله و تحقیق مکتب نقاشی اصفهان و ویژگیهای آن 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

مکتب نقاشی اصفهان و ویژگیهای آن

با انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان در زمان شاه عباس اول در سال 1000 ه.ق/969 ه.ش و عزیمت هنرمندان به این شهر،در نقاشی ایران تغییر و تحول کلی پدید آمد و هنرمندان برای ارایه کارهای هنری خود فرصت و امکان بیشتری یافتند.در این دوره،نقاشی از درون صفحات کتابها و تزیین آنها بیرون آمد و به صورت تک ورق رواج یافت. بیشترین موضوعی که نقاشان این دوره به تصویر کشیده اند عبارت است از: زندگی عامه مردم و درباریان و به خصوص به تصویر کشیدن اشراف یا لباسهای فاخر و الوان.در این دوره تک چهره سازی در نقاشی رواج زیادی پیدا کرد،شاید دلیل عمده این کار آشنایی هنرمندان دوره صفوی با آثار هنرمندان ممالک اروپایی بود،به دلیل آن که این دوره در حقیقت آغاز ارتباطات نوین با جهان غرب بود،چیزی که در دوره های بیشتر بدین صورت امکان نیافته بود. (1)

مکتب دوره دوم صفویه با حکومت شاه عباس اول آغاز می شود که در واقع دوران نزول هنر نقاشی (نگارگری ایرانی) و نفوذ هنر اروپایی است و به پیروی از نقاشی های دیواری کلیساهای اروپا نقاشی های دیواری در کاخها و خانه های بزرگان این دوره شروع می شود.مکانهایی که در آنها نقاشی های دیواری فراوانی دیده می شود عبارتند از: عالی قاپو،چهلستون،کلیسای وانگ و خانه های سوکیاس در جلفا.

سبک این دوره،چه در نقاشی دیواری و چه در نقاشی های دیگر (پارچه،کاغذ و چوب) از روی اندامهای کشیده تر افراد این دوران و تغییر شکل کلاه قزلباش قدیم،عمامه های مختلف بزرگ،زربفت و راه راه و گاه نیز کلاه فرنگی مشخص می شود.در این دوره هنرمند به مقدار زیادی از قید تصویرگری برای کتاب رها می شود و آثار خود را بر روی دیوارها نقش می کند و ظهور گسترده نقاشی دیواری مشخصه ی این دوران است.ازاین دوره تحولات عمده فرهنگی-هنری،به خصوص هنرنگاری ایرانی آغاز می گردد و هویّت اصلی نقاشی و فرهنگ ایرانی به شدت تحت تاثیر فرهنگ اروپایی قرار می گیرد. (2)به این نکته باید توجه کرد که شاه عباس دوم مشوّق و مروّج فرمهای نقاشی اروپایی بود و در این باب هم تلاشهایی نمود.در قرن 18 میلادی،نفوذ غرب و اشکالات سیاسی درون جامعه ای ایرانی،موجب اضمحلال و قنای نقاشی ایرانی (خصوصا مینیاتور به لحاظ تاثیر تکنیک های غربی و نقاشی رنگ و روغنی) و تعدادی از هنرهای دستی (رنگسازی،فلزکارب،کاغذ سازی،جلد سازی و قالی بافی) وقتی شد که نتایج آن در سالهای بعد در دوران قاجار مشاهده گردید و حتی تا امروز هم باقی است.(3)

شیوه رضا عباسی و شاگردانش در نقاشی

مهمترین و جالب ترین کارهای نقاشی این دوره متعلق به رضا عباسی و شاگردان اوست.وی مدت زیادی ریاست کتابخانه دربار را به عهده گرفت و روابط دوستی نسبتا عمیقی با شاه عباس داشت. ظرافت کارهای دورانی جوانی رضا عباسی،یاآور و احیا کننده سنتهای متزلزل نسل قبل نقاشان صفوی در دربار شاه تهماسب بود ولی در اواخر،طرحهای او تحت تاثیر تجارب زندگی اشرافی زمان خود و گذشت عمر،لطافت خود را از دست داد و خشن شد.موضوعات او بیشتر از بین افراد طبقات پایین جامعه انتخاب شده و از طرف دیگر نفوذ و رواج نقاشی اروپایی در آثار این استاد بی تاثیر نبوده است. شاگردان زیادی نزد او تربیت یافتند که هر کدام سبک و روش وی را ادامه داده اند که مهمترین آنها عبارتند از: محمد شفیع عباسی،افضل الحسینی،محمد معین مصوّر،محمد علی،محمد یوسف و محمد قاسم.(4)

(کارل.جی.دوری) در مورد سبک نقاشی رضا عباسی و شاگردانش می نویسد: (با انتقال پایتخت به اصفهان،نقاشی معروف رضا عباسی،مقدمات هنر جدید نقاشی را به شاگردانش تعلیم می دهد.به کار بردن خطوط منحنی،وی را جزو برجسته ترین هنرمندان عصر خویش در آورد و... در این زمان نفوذ هنر اروپا نیز کم کم مشاهده می شود،ولی این تاثیر به قدری نبود که بتواند هنر و احساس ایرانی را به طرف خود بکشاند.بنابراین هنر قرن 18 و 19 میلادی در ایران روی هم رفته به پیروی از طرحها و با تکیه بر عظمت گذشته استوار می گردد.(5)نقاشی های دوره ی صفوی تا دوره ی شاه عباس،متاثر از نقاشی های مکتب هرات (تیموری) بود، ولی از دوره شاه عباس،رضا عباسی سایه روشن را به کار برد و تک چهره ها رواج یافت که این دو روش فصل امتیازی است بین نقاشی هایی که به دوره صفویه نسبت داده می شود.در اواخر این عصر یکی از هنرمندان ایرانی به نام محمد زمان در نقاشی های خود به آثار هنری ایرانی،تازگیهایی که مدیون نقاشی غربی بود،افزود.(6)

عوامل مهم در شکل گیری مکتب نقاشی اصفهان

در این مورد می توان به دو عامل اساسی اشاره نمود که عبارتنداز:

1.ترکیب دو خصیصه،یعنی گرایش به هنر غرب و توجه به سنتهای شرقی مکتب اصفهان،بر این اساس رضا عباسی خط و مشی خاصی در نقاشی بوجود آورد.

2.عامل دیگر شاید ورود بی شمار ارامنه از مرزهای غربی بود که به امر شاه عباس در جلفا اسکان داده شدند و اینان سلیقه خاصی در تزیین اماکنی چون کلیسا از خود بروز می دادند.

قابل توجه این که در همین دوره انسان گرایی در نقاشی یا مجسمه سازی،محور اصلی کار هنرمندان است،اما در اصفهان نگرشی به انسان جهتی دیکر دارد،الگوی نگارگر ایرانی شاه است و حیطه ی عمل نیز فرمایشات شاهانه و محدوده تفکرش هم در همین راستاست... در همین دوره است که رنگ و روغن به عنوان وسیله ای نو ظهور به کار گرفته می شود.اثر عمده نقاشی اروپایی بر هنر ایرانی آن است که هنرمند به طور عینی در نقاشی های دیواری از حالت های ذهن گرایی به حالت های مختلف طبیعت گرایی گرایش پیدا می کند.(7)

اضمحلال سبک مینیاتور صفوی

پژوهشگران درباره سقوط سبک مینیاتور صفوی دلایل متعددی را ذکر کرده اند که مهمترین آنها به شرح زیر است:

1.مهمترین عمال در واقع نفوذ هنر اروپایی بود.

2.علت مهم دیگر (به یغما بردن آثار استادان بزرگ نقاشی ایرانی و جای دادن آنها در موزه های غربی بود)

3.عامل دیگر اوضاع نابسامان اجتماعی – اقتصادی ایران آن روزگار بود که با وجود شدت فقر مردم، حاکمان مسلّط حتی حاضر بودند برای رسیدن به مطامع و مقاصد خود، به آسانی سرمایه های هنری و فرهنگی مملکت را در اختیار بیگانگان قرار دهند و بعضاً بر این کار نیز افتخار می کردند.

4.عامل دیگری که می توان از آن یاد کرد،تشویق و ترغیب نقاشی اروپایی به وسیله ی شاه عباس دوم و مرگ شاگردان رضا عباسی بود که با فقدان وجود ارزشمند آنها،فی الجمله خلأیی عظیم در این زمینه،احساس می شد و مجموع این عوامل به سقوط این سبک انجامید.(8)

ویژگیهای نقاشی دوره ی صفویه


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق مکتب نقاشی اصفهان و ویژگیهای آن 10 ص