یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق درمورد داستان شبحی در اپرا (ترجمه شده)

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درمورد داستان شبحی در اپرا (ترجمه شده) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

آن ها قبل از اپرا ، در مزان اجرای اپرا و بعد از اپرا دربارة شبح صحبت کردند. ولی خیلی ارام صحبت می کردند و قبل از حرف رشدن پشت سرشان را نگاه می کردند .

وقتی اپرا ستمام شد ، دخترها به رختکن شان بازگشتند . نا گهان آنها صدای کس را در راهرو شنیدند ، و خانم گری ، مادر مگ به داخل اتاق دویذ . او زنی بود . چاق ، با رفتاری مادرانه و چهره ای قرمز و شاداب . اما آن شب صورتش سفید بود.

او گریه کنان گفت : (( آه دخترا ، ژوزف مرده ! شما میدونین که او خیلی سپاین سدر چهارمین طبقه زیرصحنه نمایش کار می کرد . کارکنان دیگر صحنه ، جسد اونو یک ساعت پیش اونجا پیدا کردن با یه طناب دورگردنش !))

خانة اپرا مکان مشهوری بود و مدیران خانه اپرا اراد خیلی مهمی سیودند این اولین هفته کار برای آن دو مدیر جدید موسیوآرمان مونشار من و موسیو فیرمن سریشارد بود . فردای آن روز دو مرد در دفتر کارشان درباره‌ ژوزف بود که صحبت می کردند .

موسیو آرمان با عصبانیت گفت : (( این یا یه اتفاق بود یا بوکه خودکشی کرده ))

مسیو فیرمن گفت (( یه اتفاق ؟ خودکشی ؟ دوست من ، سکدوم داستان رو میخوای ؟ یااین س که داستان شبح رو می خوای ؟

موسیو آرمان گفت : (( با من راجع به اشباح محبت نکن ! توی خانة اپرا ، ما 1500 نفر داریم که برامون کار میکنن و همه دارن سدرباره شبح حرف سمیزنن . همة اونا احمقن ! من نمیخوام دربارة سشبح چیزی بشنوم ، خب ؟ ))

موسیو سفیرمن به سنامه ای که روی میز ، پهلوی او قرار داشت مگاه کرد گفت : (( آرمان ما با این نامه میخوایم چکارکنیم ؟ ))

موسیو سآرمان فریاد زد : ((چکار کنیم ؟ )) ((‌مسلماً هیچ کاری ! چه کاری میتونیم بکنیم ؟ ))

آن دو مرد دوباره نامه را خواندند . خیلی طولانی نبود .

موسیو سآرمان که دوباره عصبانی شده بود . گفت : (( برای لژ 5 بلیت سنفروشید ! 20.000 فرانک در ماه !)) (( این بهترین لژ خاسنه اپراست و ما به آن پول احتیاج داریم غیر من و بگو ببینیم بی ا.جی کیه ؟ ))

موسیو فیر من گفت : (( منظور ، شبح اپراست . اما آرمان ، تو راست میگی .دربارة این نامه ، ا هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم . این یه شوخیه ، یه شوخی بد . یه کسی در این ساختمان فکر میکنه که چون ما این جا تاه وارد هستیم احمق سهم هستیم . س هیچ شبحی در اپراخانه وجود نداره ! ))

سپس آن دوبارة برنامة آن شب اپرا صحبت کردند که فاوست بودو معمولاً کارتولا اپرای ماراریتا را اجرا می کرد . کارلوتا اسپانیایی بهترین خوانندة ما مریض میشه ! و همین امروز صبح با نوشتن یک نامه به ما اطلاع میده که حالش خوب نیست و نمیتونه امشب بخونه ! ))

موسیو فیرمن سبلافاصله گفت (0 آرمان ، دوباره عصبانی نشو )) (( ما کریستین دئه رو داریم ، اون خوانندة جوان از کشور نرو ، میتونه امشب مارگاریتارو بخونه س. اون صدای خوبی داره . ))

((اما اونخیلی جوونه و هیچ کس اونو نمیشناسه س! هیچ کس نمیخواد به یه خوانندة جدید سگوش سبده . ))

(( صبر کن تا ببینیم . س شاید سدئه بهتر از کارلوتا بخونه کسی چه میدونه ؟ ))

حق با موسیو فیرمن بود. تمام مردم پارش دربارة مارگاریتا ی جدید در فاوست صحبت می کردند ، دختری با صدای زیبا ،دختری با صدای ی فرشته . مردم او رادوست داشتند . آنا می خندیدند . س فریاد سنی زدند و از او تقاضا می کردندکه باز هم بخواد . دئه اعجاب انگیز سبهترین خواننده جهان بود !

در پشت صحنه مگ گری سبه آنی سورلینگاهی کرد و گفت (( سکریستین دئه سهرگز به این خوبی سنخونده بود ، چطور امشب اینقدر عالی بود ؟ ))

آنی گفت : (( شاید معلم موسیقی جدیدی گرفته))

سر و صدا برای مدتی طولانی در خانه اپرا ادامه یافت . در در لژ 14 ‍ ، فیلیپ کنت شنیرو به برادر کوچکتر کردو لبخند سزد :

خب رائول ، دربارة برنامة سامشب دئه نظرت چیه ؟ ))‌

رائول ویکنت شنی 21 ساله بود با چشمان آبی و موهای مشکی ، و لبخندی جذاب بر چهره داشت .

او هم به برادرش لبخندی سزد و گفت : (( چی میتونم بگک ؟ کریستیم یه سفرشته ست . همین . میخوام امشب به رختش برم تا اونو ببینم . ))

فیلیپ خندید . او 20 سال ساز رائول و برای او بیشتر مثل یک پدر بود تا برادر .

(( آه من درک می کنم ، تو عاشق شدی؟ اما این ساولین شب اقامتت توی پاریسه و این اولین دیدار تو از اپراس .تو چظور کریستین سدئه رو میشناسی ؟ ))

رائو گفت : (( چهار سال پیش روبه خاطر سداری ؟ زمانی که برای تعطیلات در بریتانی، کنار دریا رفته بودم ، خب ، ... من کریستین رو اونجا دیدم . بعدعاشقش شدن و تا به امروز سهم عاشقشم . ))‌

آن شب در رختکن کریستین دئه افراد زیادی بودند . و در آن بین یک دکتر مراقب کریستین بود صورت زیبای او رنگ پریده سو بیمار به نظر می رسید . رائول بهسرعت به آن سوی اتاق رفت و دست کریستین را گرفت .

((کریستین ! چی شده ؟ حالت سخوب نیست ؟ )) و کنار صندلیاش بر زمین زانو زد .

(( منو یادت نمیاد ؟ رائول شنی در بریتان ؟ ))

کریستین با چشمان آبی اش س، هراسان سبه رائول نگاهی انداخت و ودستشسرا سکنار کشید س. (( نه ،من شما رو نمی شناسم س. لطفاً از این جا برین . من حالم خوب نیست . ))

رائول در حالی که چره اش سرخ شده بود ، در جای خود ایستاد . قبل از این که بتواند حرفی بزند دکتر با عجله گفت : (( بله ،بله ! لطفاًاز اتاق خارج بشین . لطفا همگی اتاق روترک کنین . مادموازل دئه احتیاج بهآرامش سدارن . س ایشون در رختکن خود تنها ماند .

سپس رائول صدای گرفته و هراسان کریستین را شنید : (( چطور میتونی این حرف رو بزنی ؟ میدونی که من فقطبه خاطر تو میخونم ... ؟ امشب همه چیز رو به تو دام . همه چی سرو حالا هم خیلی سخسته م . ))

صدای آن مرد گفت : (( تو مثل یه فرشته خوندی . ))

رائول از اتاق دور شد. که جریان این بود ! کریستین دئه سیه عاشق داشته . پس چرا صداش اینقدر محزون بود؟ رائول در ااسیه ای نزدیک ساتاق سکریستین منتظر ایستاد . او می خواست عاشق کریستین یعنی دشمنش را ببیند !

تقریباً ده دقیقْ بعد کریستین تنها از اتاقش بیرون آمد . تاانتهای راهرو ادامه دادو از نظر دو شد. رائول منتظر بود . اما هیچ مردی سبعد از ساو خارج نشد . هیچ کس سدر راهرو نبود ، بنابراین رائول به سرعت به طرف رخکن رفت و در را باز کرد و داخل شد .

اوبه آرامی در را پشت سر خود بست و سپس فریاد زد : (( کجایی ؟ سمیدونم که اینجایی ! بیا بیرون ! ))


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد داستان شبحی در اپرا (ترجمه شده)

دانلود رساله خانه اپرا در 248 صفحه ورد .doc

اختصاصی از یارا فایل دانلود رساله خانه اپرا در 248 صفحه ورد .doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود رساله خانه اپرا در 248 صفحه ورد .doc


دانلود رساله خانه اپرا در 248 صفحه ورد .doc

دانلود رساله خانه اپرا در 248 صفحه ورد .doc

 

 

 

 

 

چکیده:

تردیدی نیست که در بین هنرهای هفتگانه، موسیقی موثرترین و گویاترین وسیله برای بیان عواطف و تمنیات درونی آدمی است. از این رو تاریخ پیدایش آن را با تاریخ ظهور انسان، انسان صاحب احساس، باید یکی دانست. بسیاری از دانشمندان اختراع موسیقی را به درستی، بر تاریخ اختراع کلام ملفوظ مقدم دانسته‌اند و چنین استدلال می‌کنند که بشر از همان آغاز آفرینش برای بیان و توصیف تأثرات و حالات مختلف روحی خود مانند شوق و هیجان، جذبه و نیاز، اندوه و سرور و نظایر آن، که همه جلوه‌های گوناگون عشق و تمنا و آرزوست، پیش از اختراع کلام ملفوظ، خود را به موسیقی نیازمند یافته و به آهنگ صدای خویش توسل جسته، زیرا موسیقی آواز طبیعی‌ترین و آماده‌ترین وسیله برای اظهار و توصیف این حالات بوده‌است.“
لئوپلد دوفن که برای معلمین موسیقی نگاشته، درباره پیشینه‌ی موسیقی می‌گوید: ”ریشه موسیقی به عهد کهن ارتباط دارد. موسیقی صوتی با سخن به وجود آمده است. در واقع همان روزی که انسان توانست برای نخستین بار خوشی‌ها و رنجی‌های خود را با صدا نمایش دهد، مبدأ موسیقی به شمار می‌رود.“
عده‌ای نیز از دیرباز تا به امروز منشأ این هنر را ایزدی، الهی و آسمانی می‌دانند:
”چون حق سبحانه و تعالی، خلق آدم علیه‌السلام کرد و روح در بدن او درآمد و نبض آدم علیه‌السلام، در حرکت آمد. و صوت، خود لازم او بود و چون ازمنه‌ای که در مابین حرکات نبض است، متساوی بود، لاجرم صوت و اصول ایقاعی در وجود مبارک آدم علیه‌السلام موجود شد.یونانیان آپولو پسر ژوپیتر را که خانه و سالن اپرا ا خدمه‌ی وی بوده‌اند، مبدِع موسیقی می‌دانند.

 

فهرست مطالب

فصل اول :شناخت و مبانی نظری

خاستگاه نمایش  :

خانه و سالن اپرا مدرن و معماری تحول یافته از آن :

سیر تحولی نمایش و تالارهای نمایش در ایران :

نتیجه گیری :

موسیقی..

تعاریف...

تعریف موسیقی ( موسیقی هنر بیان احساسات بوسیله صداهاست )

موسیقی چیست ؟.

نت چیست ؟.

ارکان موسیقی :

1ـ ضرب یا ریتم..

2ـ ملودی یا لحن..

3ـ هارونی یا هماهنگی..

فرم موسیقی:

عوامل اجرایی موسیقی..

الف) صدای انسانی :

ب) سازها :

فرم های اجرای موسیقی..

الف) موسیقی آوازی :

1ـ موسیقی مذهبی و موسیقی آئینی:

2ـ تصنیف:

اپرا چیست؟.

تعریف لغوی اپرا

تاریخچه اپرا

2-3- ریشه‌های موسیقی سنتی ایران و فضای لازم برای اجرای آن..

الف) آوازهای مذهبی:

ب) موسیقی فولکوریک ایران:

3-3- موسیقی ایران در طول تاریخ..

تاریخچه ارکستر سمفونیک ایران:

اهمیت موسیقی اصیل..

فواید جسمی و روحی موسیقی..

فواید احساسی اپرا

ب) موسیقی سازی :

ج) موسیقی الکترونیک :

تعداد نوازندگان ارکستر اپرا

6-2-نتیجه گیری..

ریشه های مو سیقی بین المللی و فضای لازم برای آن :

فصول مشترک معماری و موسیقی..

1- اشتراکات و پیوندهای موسیقی و معماری..

فصل دوم :بررسی نمونه هاو مصادیق

بررسی نمونه های تطبیقی موجود.

نمونه های موردی خارجی..

خانه اپرای سیدنی -Sydney Opera House.

نام پروژه : parco della musica.

نام پروژه : oslo opera house.

خانه و سالن اپرا

کنسرت هال DR..

مدرسه زولورین..

مجموعه سن پائولو.

ساختمان خانه و سالن اپرا وایلی..

4 - الف - Boston City Hall :

4 - ب -Bouches – du – Rhone Town Hall ( Marseilles )  :

4 ج Andre Malraux Cultural Center  ( خانه و سالن اپرا مدور ) :

Onjuku Town Hall :

خانه و سالن اپرا گتی در لس آنجلس....

ب- خانه و سالن اپرا های بزرگ هنرهای ملی..

نمونه های موردی ایرانی..

تالار وحدت..

سالن کنسرت برج میلاد.

استودیو.

سایر امکانات مرکز همایش ها
 فصل سوم :  ضوابط و استاندارد های طراحی و برنامه فیزیکی

 

برنامه عملکردی و فیزیکی..

برنامه عملکردی و فیزیکی خانه و سالن اپرا

- خدمات پشتیبانی..

خلاصه برنامه فیزیکی پروژه سالن اپرا

فضاهای مورد نیاز برای خانه و سالن اپرا

بررسی سرانه ها، متراژفضاها

عملکردهای اصلی مجموعه عبارتند از.

عرصه معرفی..

1-گالری ها خانه و سالن اپرا

خانه و سالن اپرا (سالن چند منظوره)

عرصه اداری خانه و سالن اپرا

حوزه ریاست خانه و سالن اپرا

حوزه معاونت اداری و مالی..

عرصه پژوهشی..

حوزه پژوهشی علمی..

حوزه پژوهشی نظری..

عرصه آموزشی..

عرصه خدمات رفاهی و عمومی..

رستوران یا چای سالن :

2- فروشگاه صنایع دستی..

عرصه خدمات پشتیبانی..

2- نگهبانی :

پارکینگ :

تاسیسات..

:

فضای سبز.

فصل پنجم مطالعات و استانداردهای ابعاد و ضوابط  طراحی فضاها

قوائد فضای نشیمن در خانه و سالن اپرا

- آکوستیک و موسیقی..

الف) صفات مثبت آکوستیکی..

2- وضوح:

3- صمیمیمت:

9- پخشایی :

10- تعادل:

12- ترکیب ارکستر:

13- حاضر جوابی (فوریت پاسخ):

14- بافت:

15- آزادی از اکو (پژواک):

16- آزادی از نوفه (صداهای ناخواسته):

جمع بندی کلی از صفات مثبت آکوسیتکی (غیروابسته):

ب) صفات منفی آکوستیکی:

3- اعوجاج (واپیچش):

4- جذب انتخابی صوت:

5- اصوات تأثیرپذیرنده زنگ دار:

6- انکسار آکوستیکی:

فصل چهارم : شناخت بستر طرح

 

اقلیم و اطلاعات جغرافیایی محل قرارگیری..

موقعیت و زوایای تابش خورشید.

دما و رطوبت هوا

میزان بارش...

) روزهای یخبدان..

جدول خصوصیات جوی..

تابش آفتاب..

زوایای تابش دربالاترین و پایین ترین موقعیت سالانه خورشید.

وزش باد.

اهداف عمده طراحی اقلیمی فضاهای باز:

اهداف عمده طراحی اقلیمی فضاهای داخلی..

جهت استقرار ساختمان و ورزش باد.

مناسب ترین جهت استقرار.

جهت گیری محورهای حرکتی..

جهت گیری مناسب محورهای حرکتی در روزهای سرد سال..

سایر موارد موثر.

دمای فضاهای داخلی ساختمان خانه و سالن اپرا

موارد حائز اهمیت درطراحی اقلیمی ساختمانهای خانه و سالن اپرا  :

جلوگیری از اتلاف حرارت:

درزبندی کلیه پنجره ها ودرهای خارجی..

جلوگیری از گرم شدن سالن در فصل گرم:

سایه بان :

مصالح ساختمانی:

نیازهای حرارتی خانه و سالن اپرا

مفاهیم اولیه در طراحی خانه و سالن اپرا

مفاهیم اولیه در طراحی خانه و سالن اپرا

فضا:

بخش خدمات فنی خانه و سالن اپرا

اهداف در طراحی رستوران در خانه و سالن اپرا :

فضای سبز:

سرویسهای بهداشتی:

فضاهای اداری:

رختکن:

آمفی خانه و سالن اپرا :

ورودی و خروجی سالن :

مشخصات راهروها

صندلی ها و نحوه انتظام آنها :

صحنه ی نمایش یا سن :

سطح صفحه نمایش:

آکوستیک و الکتروآکوستیک :

تاسیسات صوتی..

اصول اساسی..

اطلاعات جذب صدا برای مصالح ساختمانهای عمومی و مبلمان آنها

ضریب جذب صدا

طراحی تالارها ی اپرا

حجم :

فرم مجموعه :

فرم سقف :

 فصل پنجم : روند طراحی و مبانی نظری طرح

    ایده.

کانسپت طرح..

معمــاری..

برداشت اول :

معماری می تواند باعث ارتباط بین انسان و هستی اش شود …..

بنای عمومی و رویکرد مدرن..

برداشت دوم :

عبرت آموزی از انتزاع گرایی و کارکردگرایی معماری مدرن و تلاش برای خلق معنا درمعماری با توجه به بستر فرهنگی هر منطقه …..

- نشانه شناسی..

فضای وجودی..

مرکز.

- ارتباط مرکز و محور قائم..

- محور.

- حوزه.

ایدئوگرام.

    دایره.

    شکل محیط..

فهرست منابع :

 

 

فصل اول :مبانی نظری

خاستگاه نمایش  :

نمایش به عنوان یک نهاد خاستگاهی داشته و تحولاتی بس شگرف را گذرانده است. در جستجوی خاستگاه نمایش، تاریخ نویسان تا حدود زیادی متکی به نظریه اند، زیرا مدرک قابل اعتماد در این زمینه زیاد نیست.

برای پاسخ دادن به این سؤال که، نمایش چگونه بوجود آمده تاریخ نویس ناچار است زمانی را مجسم کند که عناصر نمایش وجود نداشته اند. پس در این مورد که این عناصر چگونه کشف شده اند، صیقل یافته اند و چگونه در فعالیت مستقل بنام « نمایش » تحکیم یافته اند، نظریه بپردازند. اما از آنجا که بخش اعظمی از این فرایند قبل از طلوع تاریخ نوشتاری واقع شده است تاریخ نویس تنها می تواند آنها را از طریق حدس و گمان بازسازی کند.

علاقه به درک خاستگاه نمایش از اواخر سده نوزدهم سرعت زیادی به خود گرفت و عده ای از مردم شناسان به رهبری « سرجیمزفریزر » نظر آیینی خاستگاه نمایش را مطرح کردند. دریافت
مردم شناسان از این فرایند را می توان به این صورت خلاصه کرد :........................................

 

دانلود رساله خانه اپرا در 248 صفحه ورد .doc , دانلود رساله خانه اپرا , دانلود رساله , دانلود رساله خانه اپرا در 248 صفحه ورد, دانلود رساله , رساله خانه اپرا ,.doc , رساله خانه اپرا در 248 صفحه 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود رساله خانه اپرا در 248 صفحه ورد .doc

مقاله در مورد اپرا چیست

اختصاصی از یارا فایل مقاله در مورد اپرا چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد اپرا چیست


مقاله در مورد اپرا چیست

مقاله در مورد اپرا چیست

تعداد صفحه:9

فرمت پی دی اف

بخشی از مقاله:اُﭘﺮا واژه ای اﺳﺖ اﯾﺘﺎﻟﯿﺎﯾﯽ و ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺑﻨﺎﯾﯽ ﮐﻪ در آن ﻧﻤﺎﯾﺶ اُﭘﺮا اﺟﺮا ﻣﯽ ﺷﻮد ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﮐﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد.  در ﺣﻘﯿﻘﺖ اُﭘﺮا ﻧﻤﺎﯾﺸﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﺮاﻫﯽ ارﮐﺴﺘﺮ ﺑﻪ آواز ﺧﻮاﻧﺪه ﻣﯽ ﺷﻮد .اﯾﻦ ادﻏﺎم ﺑﯽ ﻫﻤﺘﺎی ﺑﺎزﯾﮕﺮی ,ﺷﻌﺮ ,رﻗﺺ ,ﺻﺤﻨﻪ ﭘﺮدازی ,ﺟﺎﻣﻪ و آراﯾﺶ ﺑﺎزﯾﮕﺮان ,ﺗﺠﺮﺑﻪ ای ﻧﻤﺎﯾﺸﯽ را ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﯿﺠﺎن و ﺗﺎﺛﯿﺮ آن ﻓﺮاﮔﯿﺮ و ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ اﺳﺖ .اﭘﺮا از ﻫﻨﮕﺎم ....


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد اپرا چیست

تحقیق درمورد داستان شبحی در اپرا (ترجمه شده)

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درمورد داستان شبحی در اپرا (ترجمه شده) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

آن ها قبل از اپرا ، در مزان اجرای اپرا و بعد از اپرا دربارة شبح صحبت کردند. ولی خیلی ارام صحبت می کردند و قبل از حرف رشدن پشت سرشان را نگاه می کردند .

وقتی اپرا ستمام شد ، دخترها به رختکن شان بازگشتند . نا گهان آنها صدای کس را در راهرو شنیدند ، و خانم گری ، مادر مگ به داخل اتاق دویذ . او زنی بود . چاق ، با رفتاری مادرانه و چهره ای قرمز و شاداب . اما آن شب صورتش سفید بود.

او گریه کنان گفت : (( آه دخترا ، ژوزف مرده ! شما میدونین که او خیلی سپاین سدر چهارمین طبقه زیرصحنه نمایش کار می کرد . کارکنان دیگر صحنه ، جسد اونو یک ساعت پیش اونجا پیدا کردن با یه طناب دورگردنش !))

خانة اپرا مکان مشهوری بود و مدیران خانه اپرا اراد خیلی مهمی سیودند این اولین هفته کار برای آن دو مدیر جدید موسیوآرمان مونشار من و موسیو فیرمن سریشارد بود . فردای آن روز دو مرد در دفتر کارشان درباره‌ ژوزف بود که صحبت می کردند .

موسیو آرمان با عصبانیت گفت : (( این یا یه اتفاق بود یا بوکه خودکشی کرده ))

مسیو فیرمن گفت (( یه اتفاق ؟ خودکشی ؟ دوست من ، سکدوم داستان رو میخوای ؟ یااین س که داستان شبح رو می خوای ؟

موسیو آرمان گفت : (( با من راجع به اشباح محبت نکن ! توی خانة اپرا ، ما 1500 نفر داریم که برامون کار میکنن و همه دارن سدرباره شبح حرف سمیزنن . همة اونا احمقن ! من نمیخوام دربارة سشبح چیزی بشنوم ، خب ؟ ))

موسیو سفیرمن به سنامه ای که روی میز ، پهلوی او قرار داشت مگاه کرد گفت : (( آرمان ما با این نامه میخوایم چکارکنیم ؟ ))

موسیو سآرمان فریاد زد : ((چکار کنیم ؟ )) ((‌مسلماً هیچ کاری ! چه کاری میتونیم بکنیم ؟ ))

آن دو مرد دوباره نامه را خواندند . خیلی طولانی نبود .

موسیو سآرمان که دوباره عصبانی شده بود . گفت : (( برای لژ 5 بلیت سنفروشید ! 20.000 فرانک در ماه !)) (( این بهترین لژ خاسنه اپراست و ما به آن پول احتیاج داریم غیر من و بگو ببینیم بی ا.جی کیه ؟ ))

موسیو فیر من گفت : (( منظور ، شبح اپراست . اما آرمان ، تو راست میگی .دربارة این نامه ، ا هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم . این یه شوخیه ، یه شوخی بد . یه کسی در این ساختمان فکر میکنه که چون ما این جا تاه وارد هستیم احمق سهم هستیم . س هیچ شبحی در اپراخانه وجود نداره ! ))

سپس آن دوبارة برنامة آن شب اپرا صحبت کردند که فاوست بودو معمولاً کارتولا اپرای ماراریتا را اجرا می کرد . کارلوتا اسپانیایی بهترین خوانندة ما مریض میشه ! و همین امروز صبح با نوشتن یک نامه به ما اطلاع میده که حالش خوب نیست و نمیتونه امشب بخونه ! ))

موسیو فیرمن سبلافاصله گفت (0 آرمان ، دوباره عصبانی نشو )) (( ما کریستین دئه رو داریم ، اون خوانندة جوان از کشور نرو ، میتونه امشب مارگاریتارو بخونه س. اون صدای خوبی داره . ))

((اما اونخیلی جوونه و هیچ کس اونو نمیشناسه س! هیچ کس نمیخواد به یه خوانندة جدید سگوش سبده . ))

(( صبر کن تا ببینیم . س شاید سدئه بهتر از کارلوتا بخونه کسی چه میدونه ؟ ))

حق با موسیو فیرمن بود. تمام مردم پارش دربارة مارگاریتا ی جدید در فاوست صحبت می کردند ، دختری با صدای زیبا ،دختری با صدای ی فرشته . مردم او رادوست داشتند . آنا می خندیدند . س فریاد سنی زدند و از او تقاضا می کردندکه باز هم بخواد . دئه اعجاب انگیز سبهترین خواننده جهان بود !

در پشت صحنه مگ گری سبه آنی سورلینگاهی کرد و گفت (( سکریستین دئه سهرگز به این خوبی سنخونده بود ، چطور امشب اینقدر عالی بود ؟ ))

آنی گفت : (( شاید معلم موسیقی جدیدی گرفته))

سر و صدا برای مدتی طولانی در خانه اپرا ادامه یافت . در در لژ 14 ‍ ، فیلیپ کنت شنیرو به برادر کوچکتر کردو لبخند سزد :

خب رائول ، دربارة برنامة سامشب دئه نظرت چیه ؟ ))‌

رائول ویکنت شنی 21 ساله بود با چشمان آبی و موهای مشکی ، و لبخندی جذاب بر چهره داشت .

او هم به برادرش لبخندی سزد و گفت : (( چی میتونم بگک ؟ کریستیم یه سفرشته ست . همین . میخوام امشب به رختش برم تا اونو ببینم . ))

فیلیپ خندید . او 20 سال ساز رائول و برای او بیشتر مثل یک پدر بود تا برادر .

(( آه من درک می کنم ، تو عاشق شدی؟ اما این ساولین شب اقامتت توی پاریسه و این اولین دیدار تو از اپراس .تو چظور کریستین سدئه رو میشناسی ؟ ))

رائو گفت : (( چهار سال پیش روبه خاطر سداری ؟ زمانی که برای تعطیلات در بریتانی، کنار دریا رفته بودم ، خب ، ... من کریستین رو اونجا دیدم . بعدعاشقش شدن و تا به امروز سهم عاشقشم . ))‌

آن شب در رختکن کریستین دئه افراد زیادی بودند . و در آن بین یک دکتر مراقب کریستین بود صورت زیبای او رنگ پریده سو بیمار به نظر می رسید . رائول بهسرعت به آن سوی اتاق رفت و دست کریستین را گرفت .

((کریستین ! چی شده ؟ حالت سخوب نیست ؟ )) و کنار صندلیاش بر زمین زانو زد .

(( منو یادت نمیاد ؟ رائول شنی در بریتان ؟ ))

کریستین با چشمان آبی اش س، هراسان سبه رائول نگاهی انداخت و ودستشسرا سکنار کشید س. (( نه ،من شما رو نمی شناسم س. لطفاً از این جا برین . من حالم خوب نیست . ))

رائول در حالی که چره اش سرخ شده بود ، در جای خود ایستاد . قبل از این که بتواند حرفی بزند دکتر با عجله گفت : (( بله ،بله ! لطفاًاز اتاق خارج بشین . لطفا همگی اتاق روترک کنین . مادموازل دئه احتیاج بهآرامش سدارن . س ایشون در رختکن خود تنها ماند .

سپس رائول صدای گرفته و هراسان کریستین را شنید : (( چطور میتونی این حرف رو بزنی ؟ میدونی که من فقطبه خاطر تو میخونم ... ؟ امشب همه چیز رو به تو دام . همه چی سرو حالا هم خیلی سخسته م . ))

صدای آن مرد گفت : (( تو مثل یه فرشته خوندی . ))

رائول از اتاق دور شد. که جریان این بود ! کریستین دئه سیه عاشق داشته . پس چرا صداش اینقدر محزون بود؟ رائول در ااسیه ای نزدیک ساتاق سکریستین منتظر ایستاد . او می خواست عاشق کریستین یعنی دشمنش را ببیند !

تقریباً ده دقیقْ بعد کریستین تنها از اتاقش بیرون آمد . تاانتهای راهرو ادامه دادو از نظر دو شد. رائول منتظر بود . اما هیچ مردی سبعد از ساو خارج نشد . هیچ کس سدر راهرو نبود ، بنابراین رائول به سرعت به طرف رخکن رفت و در را باز کرد و داخل شد .

اوبه آرامی در را پشت سر خود بست و سپس فریاد زد : (( کجایی ؟ سمیدونم که اینجایی ! بیا بیرون ! ))


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد داستان شبحی در اپرا (ترجمه شده)