یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود مقاله رابطه ایران و امریکا از دیدگاه امام خمینی

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله رابطه ایران و امریکا از دیدگاه امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله رابطه ایران و امریکا از دیدگاه امام خمینی


دانلود مقاله رابطه ایران و امریکا از دیدگاه امام خمینی

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:30

فهرست مطالب:

مقدمه
دوره نفی رابطه:
دوره صبر و انتظار
جاسوسی امریکا:
بررسی امکان یا عدم امکان رابطه ایران و امریکا
نتیجه‏گیری و جمع‏بندی
منابع و مآخذ :

 

مقدمه :
کشور ما تقریبا بیش از نیم قرن است که با آمریکا بیش از هر کشور دیگری رابطه گسترده دارد . در این مدت، تحولات و سیاستهای داخلی و خارجی ایالات متحده تاثیر به سزایی در تحولات کشور ما داشته است و دارد . البته چگونگی این رابطه بسیار متفاوت و همواره با نوسانات زیادی همراه بوده و روند مستمر و یک نواختی را طی نکرده است . به عبارت دیگر، قبل از انقلاب اسلامی، با توجه به امتیازاتی که امریکایی‏ها به دست آورده بودند، حق هرگونه مداخله در امور ایران را داشتند و نوعی رابطه دست نشاندگی و سروری میان دو کشور به وجود آمده بود; ارتباطی که برای مردم، روشنفکران و روحانیون تحمل ناپذیر بود . برعکس، بعد از انقلاب اسلامی، رابطه ما با امریکا، بسیار خصمانه شد تا آنجا که به قطع روابط سیاسی بین دو کشور منجر گردید .

منظور از رابطه وجود هرگونه ارتباط مستقیم و غیر مستقیم بین دو کشور است که شامل روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بین دو دولت (ارتباطات بین‏المللی) و همچنین بین دو ملت (ارتباط بین‏المللی) و براساس احترام متقابل به حق حاکمیت دو کشور می‏باشد .

طرح این بحث از دو جهت اهمیت دارد: اولا: ایالات متحده امریکا یکی از کشورهای قدرتمند و مطرح جهانی است و بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، که رقیب دیرینه امریکا بعد از جنگ جهانی دوم بود، قدرت این کشور رو به فزونی نهاد، تا آنجا که ابرقدرت بلامنازع جهان شد . بررسی چگونگی رابطه ایران و امریکا بعد از فروپاشی نظام دو قطبی جهان، در بحثهای یاست‏خارجی اهمیت‏خاصی دارد; زیرا می‏تواند به نوعی تحولات کشور تجدید نظر طلب (ایران) را، آن هم در شرایط جدید قدرت امریکا، مورد مطالعه قرار دهد . ثانیا: از زمان تیره شدن روابط میان ایران و امریکا بحثی بسیار جنجالی در سطوح مختلف جامعه مطرح شد مبنی بر اینکه نحوه روابط این دو دولت در آینده باید چگونه باشد . موضوع مورد بحث تا حدود زیادی به این پرسش پاسخ می‏دهد .

در این مقاله چگونگی این رابطه را از منظر امام خمینی (س)، بنیان‏گذار جمهوری اسلامی و اصلی‏ترین فرد مخالف حضور امریکا در ایران و منطقه و کسی که دست امریکا را از ایران قطع کرد، بررسی می‏کنیم; زیرا بدون تردید، نگرش و طرز تفکر رهبر موفق انقلاب نسبت‏به مسائل سیاسی جامعه، کمک زیادی به فهم پدیده‏های سیاسی و اجتماعی خواهد کرد .

بدین ترتیب، محتوای اصلی این مقاله، برسی فرایند رابطه ایران و امریکا قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از طریق موضع‏گیری و نحوه نگرش حضرت امام (س) می‏باشد . در اینجا این سوال مطرح می‏شود که آیا امکان رابطه میان ایران و امریکا وجود دارد یا خیر، اگر وجود ندارد، چرا؟ و اگر وجود دارد تحت چه شرایطی ممکن است‏برقرار شود، این بحث‏حکایت از سلب و ایجاب رابطه بین دو کشور دارد:

فرضیه اساسی این است که امکان ایجاد رابطه در نظریات حضرت امام (س)، تحت‏شرایطی خاص وجود دارد، اما فرضیه رقیب بیانگر آن است که امکان ایجاد چنین رابطه‏ای در نظریات ایشان وجود ندارد .

حضرت امام (س) از 15 خرداد 1342 تا 14 خرداد 1368، اظهارنظرهایی درباره امریکا و نقش و جایگاه آن در ایران داشته‏اند که می‏توان آنها را به سه بخش کلی تقسیم کرد: بخش اول، از شروع زعامت‏حضرت امام (س) تا سرنگونی شاه; بخش دوم، از اواخر سلطنت‏شاه و بحبوحه انقلاب اسلامی یعنی از واژگونی رژیم شاهنشاهی تا استقرار نظام جمهوری اسلامی; و بخش سوم، از استقرار نظام جدید تا زمان رحلت ایشان .

قبل از شروع بحث ذکر نکاتی ضروری به نظر می‏رسد: اول اینکه، رابطه ایران و امریکا به صورت یک جانبه یعنی فقط از دیدگاه امام نسبت‏به امریکا مطرح می‏شود و دیگر اینکه سعی شده است، از سخنرانی‏ها و نوشتجات حضرت امام (س) که در مجموعه صحیفه نور جمع آوری شده است‏به گونه‏ای توصیفی و تحلیلی استناج شود تا شرح و تفاسیرهای مختلف از آن .

مروری بر تاریخچه روابط ایران و امریکا
به طور کلی، روابط ایران و امریکا را می‏توان به سه دوره تقسیم کرد: دوره اول، اواخر قرن نوزدهم تا شروع جنگ جهانی دوم را در برمی‏گیرد که با توجه به استراتژی انزواطلبی امریکا، نفوذ این کشور در ایران چندان محسوس نبود و صرفا به اعطای برخی خدمات آموزشی و بهداشتی و اعزام تعدادی از مستشاران امریکایی به قصد انجام اصلاحات به خصوص اصلاح امور مالی در ایران ختم می‏شد .

دوره دوم، از زمان اشغال ایران از سوی متفقین، در جریان جنگ جهانی دوم آغاز و تا پیروزی انقلاب اسلامی به طول انجامید . در این دوره، به تدریج، نفوذ امریکا در ایران رو به افزایش گذارد و تعدادی از نیروهای نظامی امریکا نیز در ایران مستقر شدند . تحولات این دوره به دو بخش تقسیم می‏شود: بخش نخست از اشغال ایران توسط متفقین تا کودتای 1332 را شامل می‏شود، که امریکا به تحکیم مواضع خود در ایران پرداخت و با توجه به نقشی که ایران در مقابله با کمونیسم داشت، سعی کرد ایران را به اردوگاه سرمایه‏داری ملحق کند . مصداق این ادعا، تلاش کشور مزبور برای خروج نیروهای شوروی از ایران در زمان پایان جنگ جهانی دوم و جلوگیری از تجزیه ایران بود . بخش دوم با کودتای 1332 آغاز می‏شود که طی آن موقعیت امریکا درایران تثبیت‏شد و با نقشی که در حوادث نفت و بازگرداندن شاه به ایران انجام داد به صورت قدرتی بلامعارض در ایران درآمد . در این دوران بود که امریکا با حمایت همه جانبه از رژیم شاه، ایران را به صورت ژاندارم منطقه درآورد و با توجه به کاهش نفوذ انگلیس در منطقه خلیج فارس، امنیت منطقه را به دست ایران سپرد، و به این منظور سیل جنگ افزارهای امریکایی را به ایران روانه کرد و ایران نیز با سرکوبی برخی جنبش‏های مترقی منطقه، همچون ظفار، به ایفای نقش ژاندارمی در منطقه پرداخت .
دوره سوم از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران شروع می‏شود که با توجه به ویژگی استقلال‏طلبی انقلاب و نفی دخالت‏بیگانگان در امور کشور، روابط دو کشور رو به تیرگی گذارد . گروگان‏گیری، بلوکه شدن دارایی‏های ایران، واقعه طبس، جنگ

ایران و عراق و سیاست مهار دوگانه (containment policy) سقوط هواپیمای ایرباس، تلاش برای امنیت اسرائیل، از جمله عوامل تیرگی روابط ایران و امریکا بعد از انقلاب اسلامی محسوب می‏شود .


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحقیق آزادی در اندیشه امام خمینی

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق آزادی در اندیشه امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق آزادی در اندیشه امام خمینی


دانلود تحقیق آزادی در اندیشه امام خمینی

 

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:18

فهرست مطالب:


روایت امام خمینی از مسئله آزادی در غرب

    

نقد امام خمینی بر مسئله آزادی در ایران دوره پهلوی

    

امام خمینی و مفهوم آزادی

    

آزادی حقوقی یا تجویزی

    

ـ امام خمینی و ارزش آزادی

    

امام خمینی و انواع آزادی

    

پی نوشت ها

    

جایگاه آزادی در نظام سیاسی و تربیت
    

تأملی در آرای دکتر بهشتی
    

شریف لک‌زایی
    

پرسش و مدعا
    

در اهمیت و مفهوم آزادی
    

ساز و کارهای بهبود الگوی تربیتی
    

خاتمه

 

چکیده:

امروزه آزادی در کنار مفاهیمی مانند جامعه مدنی و دموکراسی و نیز نحوه تعامل آن ها با دین, به مهم ترین سؤال و مشغله موجود در حوزه اندیشه سیاسی این مرز و بوم مبدل شده اند. بی تردید, آزادی در مفهوم امروزینش, مفهوم جدیدی است که سابقه ای در تاریخ اندیشه دینی ندارد; به دیگر سخن, ما نمی توانیم برای تحلیل چنین واژه ای از واژگان اختیار و یا حرّیت استفاده کنیم. آزادی فلسفی تحت عنوان اختیار و تفویض در
مقابل جبر, از مباحث دیرین کلام و فلسفه اسلامی است. آزادی عرفانی که رهایی از تعلقات دنیوی است نیز در اندیشه عرفانی مسلمانان, سابقه ای طولانی دارد و بیش تر با عنوان حریت و آزادی مورد توجه قرار می گیرد. آزادی حقوقی با عنوان حرّ در مقابل عبد نیز گرچه در فرهنگ اسلامی, جایگاه اصیلی ندارد, اما با توجه به وجود (عبید) و (اماء( در عصر تشریع, مباحث متعددی را در آثار فقهی به خود اختصاص داده است.

البته ممکن است کسی در تحلیل مفهوم آزادی, آن را مبتنی و یا حتی متأخر از اختیار قرار دهد و با انجام اصلاحاتی, روایتی اسلامی از آن, ارائه کند, لکن نمی توان بین آزادی در مفهوم فلسفی آن و آزادی در مفهوم مدرن و تجویزی اش, تلازمی منطقی برقرار کرد. بوده اند عالمانی که با قبول مبنای فلسفی جبر و یا شبهه جبر, از جهت سیاسی, آزادی خواه شده اند (نظیر مرحوم آخوند خراسانی در نهضت مشروطیت) و یا این که با نفی چنین مبنایی و طرفداری از اختیار تکوینی آدمی, این گونه آزادی های اجتماعی و سیاسی را موجب هدم دین دانسته اند(نظر شیخ فضل الله نوری(

  1. دیدگاه امام خمینی در باب آزادی در واقع بازتابی از روایت ایشان از واقعیت و نه مفهوم آزادی در مغرب زمین و نیز واکنشی در قبال وارداتی بودن این پدیده در ایران است. به عقیده امام, آزادی به مفهوم امروزین, مفهومی جدید دارد که از دوران مشروطه به این سو وارد کشورمان شده و صبغه بومی و اسلامی ندارد. این که آزادی در غرب چه تعاریفی دارد و در چه مفهومی به کار می رود, اجزا و عناصر تشکیل دهنده آزادی در دستگاه فلسفی غرب چیست? سؤال هایی است که ایشان دغدغه پاسخ گفتن به آن ها را نداشته است آن چه امام خمینی را وا می داشت تا به نقد آزادی بپردازد ورود برخی از نمادهای فسادانگیز آزادی به ایرانی بود که خود در ذیل مستبدترین دولت, توان نفس کشیدن نداشت. نمادی از آزادی که نه با هویت ایرانی سازگاری داشت و نه هم با هنجارهای دینی تطابق می کرد. از این رو, امام خمینی با کشاندن این پدیده به حوزه بایدها و نبایدهای اخلاقی و دینی, تلاش نمود تا در چهارچوب شریعت به آزادی مفهومی جدید بخشد و از معایب وارداتی آن جلوگیری نماید.

 


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحقیق شخصیت ممتاز حضرت امام خمینی ره

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق شخصیت ممتاز حضرت امام خمینی ره دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق شخصیت ممتاز حضرت امام خمینی ره


دانلود تحقیق شخصیت ممتاز حضرت امام خمینی ره

 

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:32

فهرست مطالب:
ردیف    عنوان    صفحه
1    شخصیت ممتاز حضرت امام خمینی(ره)
1تا3
2    دشمن شناسی، دوست شناسی    4تا5
3    راز توفیقات پیوسته    5تا7
4    خصوصیات و ویژگی راه حضرت امام خمینی(ره)
7
5    مشخصات عصر امام خمینی(ره)    8تا9
6    هدایت‌گر اصلی
    9تا10
7    عناصر اصلی در پایه‌گذاری جمهوری اسلامی    10تا14
8    
راه خوشبختی ملت ایران
    14تا16
9    نتایج و برکات حرکت و راه حضرت امام خمینی(ره)
16تا17
10    ده کار بزرگ امام(ره)برای ملت اسلامی    17تا23
11    وظیفه ما در قبال راه و خط حضرت امام خمینی(ره)
23تا27

 

چکیده:

الف - شخصیت ممتاز حضرت امام خمینی(ره)
ب - خصوصیات و ویژگی‌های راه حضرت امام خمینی(ره)
ج - نتایج و برکات حرکت و راه حضرت امام خمینی(ره(
د - وظیفه ما در قبال راه و خط حضرت امام خمینی(ره)
ه : خاطرات
شخصیت ممتاز حضرت امام خمینی(ره)

شخصیت استثنایی و ممتاز
خصوصیات امام، استثنایى و ممتاز و بى‏نظیر است و هرچه در ابعاد شخصیت ایشان تأمل کنیم، این استثنا و امتیاز را بهتر و بیشتر مى‏یابیم. حال که این داغ بزرگ، دلهاى ما را گداخته است و غم سنگینى قلبهاى ما را مى‏فشارد، خلأ وجود او را بیشتر احساس مى‏کنیم....
 

امام(ره)، خصلتهاى گوناگونى داشت: بسیار خردمند و عاقل و متواضع و هوشیار و زیرک و بیدار و قاطع و رئوف و خویشتندار و متقى بود. نمى‏شد حقیقتى را در چشم او واژگونه جلوه داد. داراى اراده‏یى پولادین بود و هیچ مانعى نمى‏توانست او را از حرکت باز دارد. انسانى بسیار دلرحم و رقیق بود؛ چه در هنگام مناجات با خدا که از خود بى‏خود مى‏شد، و چه در هنگام برخورد با نقطه‏هایى از زندگى انسانها که به‏طور طبیعى دلها را به عطوفت و رأفت وادار مى‏کند. انگیزه‏هاى نفسانى، جاذبه‏هاى مادّى، هوى‏ها و هوسها، نمى‏توانست به قله‏ى رفیع وجود باتقواى او دست‏اندازى کند. او امیر هوى‏ها و خواهشهاى خود بود؛ ولى خواهشها بر او حکومت نمى‏کردند. صبور و بردبار بود و سخت‏ترین حوادث در اقیانوس عظیم وجود او، تلاطم ایجاد نمى‏کرد.
راز موفقیت اخلاص و اتصال به خدا
به اعتقاد من، مهمترین و تعیین‏کننده‏ترین راز موفقیت او، همان اخلاص و توجه و اتصال به خدا بود. ایشان توانست معناى «ایّاک نستعین» را در عمل خود مجسم کند و به منبع لایزال قدرت الهى متصل شود. وقتى یک انسان کوچک و ضعیف و ظرف محدودى، خودش را به اقیانوس بى‏پایانى وصل مى‏کند، دیگر هیچ عاملى وجود ندارد که بتواند بر او فایق آید. اگر هر انسانى همین کار را بکند، همان‏گونه خواهد شد. البته انسانها به آسانى نمى‏توانند این کار را بکنند؛ ولى ایشان توانست و کرد. ما باید به قدر وسع خودمان تلاش کنیم. بزرگان در قله‏ها ایستادند، ما نیز از دامنه‏ها حرکت کنیم و به آن سمت پیش برویم؛ هرچند به آن قله‏ها هم دست پیدا نکنیم؛ ولى به‏هرحال حرکت و رفتن، فریضه و وظیفه‏ى همه‏ى ماست.
شخصی ممتاز و جامع صفات
رهبر کبیر عزیز و امام فقید بزرگوار ما، چهره‏ى درخشانى در عالم بود و حقیقتاً مثل او را نه در این زمان و نه در زمانهاى گذشته نداشتیم و در میان چهره‏هاى معروف عالم - بعد از انبیا و اولیا(علیهم‏السّلام) - شخصیتى با این عظمت و خصوصیات مثبت و جامع‏الابعاد و جامع‏الاطراف سراغ نداریم. من عقیده‏ى قاطع دارم که اگر این بزرگوار همه‏ى آن خصوصیات مثبت چون: علم و قاطعیت و هوش و شجاعت و اراده را دارا بود، ولى اخلاص و ارتباط با خدا و تنزه از شرک - به معناى تجنب از اهواى خود و دیگران - را نمى‏داشت، به این توفیقات دست نمى‏یافت. این توفیقات بزرگ در زمانى به وجود آمد که تمام نشانه‏ها حکایت از انزواى دین و کهنه شدن و فرسوده شدن آن و روآمدن تفکرات و اخلاق و شیوه‏هاى مادّى و حاکمیت هوسهاى
شیطانى و بشرى در دنیا داشت.
دشمن شناسی، دوست شناسی
امام خصوصیات ممتاز فردى خیلى داشت؛ اما توفیقات او بالاتر از آن بود که به خصوصیات فردى یک انسان - هرچه هم بالا - متکى باشد. شجاعت و آگاهى و عقل و تدبیر و دوراندیشى امام بسیار ممتاز بود - در اینها هیچ شکى نیست - اما توفیقاتى که آن بزرگوار به دست آورد، خیلى بالاتر از این است که به شجاعت و عقل و تدبیر و آینده‏نگرى زیاد یک انسان متکى باشد.
آن توفیقها از جاى دیگر نشأت مى‏گرفت، که در درجه‏ى اول از اخلاص او ناشى مى‏شد؛ «مخلصین له الدّین». مخلص خدا بود و کار را فقط براى او - ولاغیر - انجام مى‏داد. لذا اگر همه‏ى دنیا هم در مقابل او قرار مى‏گرفتند و از او چیزى مى‏خواستند که مورد رضاى خدا نبود، انجام نمى‏داد.
در درجه‏ى دوم، توکل و حسن ظن به خدا داشت. هیچ کارى در نظر او خارج از قدرت الهى نبود. کارهاى بزرگ، حرکتهاى عظیم، کندن کوههاى راسخ و جبال راسیات براى او میسور بود؛ چون عقیده داشت که به خدا متکى است و خدا او را کمک مى‏کند؛ و چون به خدا توکل داشت، لذا با حسن ظن مى‏نگریست.
امام دو خصوصیت دیگر هم داشت، که این هم جز با نورانیت الهى ممکن نبود، و آن عبارت بود از: دشمن‏شناسى و دوست‏شناسى. در شناخت دشمنها و دوستها اشتباه نکرد. از اول دشمنها را شناخت و آنها را اعلام کرد و تا آخر هم در مقابلشان ایستاد، و نیز از اول دوستها را شناخت و آنها را اعلام کرد و تا آخر هم از دوستى آنها منتفع شد.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره)


دانلود مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:52

فهرست مطالب:

مقدمه   ۰
«انسان»   ۴
«فطرت»   ۱۱
کلیاتی درباره دیدگاه های سیاسی و اجتماعی امام (ره):   ۱۴
«آزادی»   ۱۷
۱- آزادی انسان در رابطه با خود:   ۱۹
۲- آزادی در رابطه با دیگران:   ۲۰
۳- آزادی در رابطه با طبیعت:   ۲۲
۴- آزادی در رابطه با خدا:   ۲۲
رابطه معرفتی:   ۲۳
«اهداف تعالیم و تربیت»   ۲۵
ویژگی های هدف غایی:   ۲۶
هدف غایی:   ۲۷
اهداف واسطی:   ۲۸
اهداف شناختی:   ۲۸
اهداف عملی:   ۳۰
«اصول تعلیم و تربیت»   ۳۳
۱- اصل برابری انساناه در نسبت با هدف غایی تعلیم و تربیت :   ۳۳
۲- اصالت هدف:   ۳۴
۳- تقدم تزکیه بر تعلیم :   ۳۶
«روشهای تعلیم و تربیت»   ۴۱
روش انعطاف :   ۴۲
روش محبت و امید :   ۴۳
روش نفی عادات ذهنی و عملی:   ۴۴
روش تحول محتوی :   ۴۴
منابع و مآخذ :   ۴۸

مقدمه:

هر یک از مکاتب تربیتی بر نگرشی خاص از هستی و انسان مبتنی هستند و وجوه امتیاز هر یک از این مکاتب را باید در تفاوت نگرش آنها به هستی و انسان جستجو کرد. با رجوع به اندیشه هایی که با عنوان مکتب تربیتی در روزگاری شهرت داشته اند، اهمیت و جایگاه دیدگاه های هستی شناختی و انسان شناختی نمایان می شود. در سایه آگاهی از دیدگاه مبنایی این مکاتب، درمی یابیم که داوری ادیان الهی به ویژه اسلام درباره انسان منشأ وجود تفاوت هایی در مکتب های تربیتی دینی نسبت به دیگر مکاتب بشری است. دانشمندان مسلمان، اعم از فیلسوفان و عارفان و متکلمان و اخلاقیون، در مواضع گوناگونی آرای خویش درباره هستی و انسان را ابزار داشته اند و همواره به سبب ایمان به اسلام کوشیده اند که در نظریات خود از تعارض با آموزه های قرآنی و روایی بپرهیزند.

این اندیشمندان،‌ در عین پویش و کوشش عقلانی برای دستیابی به آرایی استوار. از منبع وحی و متون دینی نیز الهام گرفته اند و بی شک، تعالیم دینی در بنیان و پیکره نظام اندیشه ایشان جایگاهی اساسی داشته است.

در میان دیدگاه های عالمان مسلمان می توان آرایی کم و بیش مشابه و حتی یکسان را درباره جهان و انسان سراغ گرفت. مبدأ این شباهت و هماهنگی، تفکر دینی و تأثیر پذیری قرآنی ایشان است. البته گاه آرایی متفاوت و تصاویری به کلی ناهمسان از هستی و انسان نیز در میان این آراء دیده می شود. نکته شایان توجه این است که اگر به تصویری کلی و جامع از نظام های فکری رایج میان عالمان مسلمان نظر کنیم، درخواهیم یافت که بسیاری از امور مشابه در حقیقت تفاوتی بنیادین با یکدیگر دارند. این تفاوت تا بدان جاست که حتی توحید- یعنی سنگ بنای دین و دین باوری- نیز در نزد ایشان تفسیری واحد ندارد، اگر چه همه موحدند. توحید یک عارف با توحید یک متکلم تفاوت بسیار دارد و حتی توحید فیلسوفان نیز با هم یکی نیست. فلاسفه مشایی و حکیمان متأله، به خدا و انسان و جهان یکسان نمی نگرند. این نکته درخور توجه، ما را به یک روش در شناخت آرا و تفکرات رهنمون می سازد و آن نگاهی جامع به نظریات اندیشمندان مختلف است.

برای دستیابی به دیدگاه تربیتی یک عالم، نمی توان به بررسی سخنان صریح او در وادی تربیت بسنده کرد، زیرا بسا مواردی که معنای حقیقی آثار تربیتی تنها با شناخت بنیان های فکری او دریافتنی باشد. تلاش برای شناخت مکتب تربیتی امام خمینی (ره) نیز اگر بخواهد قرین توفیق باشد، باید از کاوش در مبانی انسان شناختی و جهان شناختی ایشان آغاز گردد. با آگاهی از این مبانی، جایگاه و اهمیت دیدگاه ها و توصیه های اخلاقی و تربیتی ایشان آشکار می شود.

پیش از ورود به بررسی دیدگاه های مبنایی امام خمینی (ره)، ذکر چند نکته لازم به نظر می‌آید.

۱- در میان علمای مسلمان، فیلسوف تربیتی و مربی در اصطلاحی که امروز رایج است وجود ندارد، در نتیجه نمی توان در ترسیم مکتب تربیتی هر یک از ایشان، به پاسخ هایی صریح درباره همه مسائل مطرح در تعلیم و تربیت دست یافت. به این تربیت باید کوشید پس از شناخت مبانی فکری آنها، با بررسی نظر تربیتی خاصی که در برخی مواضع ابزار داشته‌اند، به استنباط نظریات آنها در دیگر موارد پرداخت، تا از این رهگذر به تصویری نسبتاً جامع از مکتب تربیتی اندیشمند موردنظر دست یافت. طبیعی است که این کوشش در تحقیقات مختلف، نتایجی کاملاً یکسان به بار نمی آورد.

۲- دیدگاه های عالمان مسلمان درباره هستی و انسان را می توان به مکاتب کلامی، فلسفی، عرفانی و مکتب محدثین تقسیم کرد. در هر یک از این شاخه ها وجوه اشتراک فراوانی را در میان اندیشمندان می توان یافت، ولی این حقیقت مانع از آن نیست که هر اندیشمند، در عین حال دیدگاهی خاص خود داشته باشد و یا اینکه در مواردی نظر او مشابه اندیشمندان حوزه ای دیگر باشد؛ مثلاً یک فیلسوف از جهاتی همچون عارفان بیندیشد و یا متکلمی از مرزهای فلسفه عبور کند.

۳- با توجه به مطالب گذشته، محصور داشتن مکتب فردی امام خمینی (ره) در یکی از شاخه‌های فلسفی، عرفانی و یا فقهی دشوار است و اساساً شاید ویژگی مهم ایشان جمع سازوار و هوشمندانه ای است که میان عناصری از فقه، فلسفه و عرفان پدید آورنده اند. عناصر اندیشه ایشان را می توان مورد بررسی تاریخی قرار داد و مبدأ و منشأ هر یک را شناسایی نمود، لکن نوشته حاضر در پی تحقیق تاریخی درباره این آرا و نظریات نیست؛ ولی در یک قضاوت کلی می توان دیدگاه های انسان شناختی و هستی شناختی ایشان را عرفانی قلمداد نمود. دستیابی به این منظور عرفانی برای ایشان با گذر از معبر فلسفه و به ویژه حکمت متعالیه صورت گرفته است و تجلی این نظر گاه در سطح اندیشه اجتماعی، پیوندی عمیق با فقه یافته است، به گونه ای که نمی توان از تأثیر و تأثر فقه و عرفان امام (ره) بر یکدیگر چشم پوشید.

نکته اخیر در چگونگی شکل گیری دیدگاه های تربیتی ایشان بسیار با اهمیت است، زیرا آرا تربیتی حضرت اما (ره) همچنان که از مبانی انسان شناختی و هستی شناختی جدایی ناپذیر است، از دیدگاه های حکومتی ایشان نیز غیرقابل تفکیک است و نظرهای حکومتی ایشان در نظریه ولایت فقیه- که دیدگاهی فقهی است- عرضه شده است.

۴- تعلیم و تربیت، به عنوان یک شاخه پژوهشی دانشگاهی مستقل، در پیشینه فرهنگی مسلمین جایگاهی ندارد؛ اگرچه فیلسوفان، عارفان و اخلاقیون به بخش های مهمی از مباحث فلسفه تعلیم و تربیت پرداخته اند. برای آنکه بتوان دیدگاه های یک اندیشمند را در قالب مسائل و مباحث امروزین فلسفه تعلیم و تربیت درآورد، بحث های تطبیقی بسیار مفید است. ولی در تحقیق حاضر- جز در مواردی که مقایسه آرا ما را در فهم جایگاه و اهمیت یک نظر یاری می رساند- از مباحث تطبیقی خودداری خواهد شد.


«انسان»

انسان از دیدگاه امام خمینی (ره) و بسیاری دیگر از اندیشمندان مسلمان، دارای ویژگی های زیر است:

۱-   انسان موجودی وابسته و فقیر در برابر حقیقتی متعالی و بی پایان یعنی خداست؛

۲-   موجودی آگاه است؛

۳-   موجودی مختار است؛

۴-   موجودی کمال جوست و کمال جویی او نامحدود است[۱]؛

۵-   تربیت پذیر است و انبیا برای تربیت او فرستاده شده اند؛

۶-   بدون دستگیری وحی، در رسیدن به کمالات خویش توفیقی نخواهد داشت[۲]؛

۷- موجودی مسئول است.

در میان اوصاف فوق، وصف نخست، یعنی فقر وجودی صفت ویژه انسان نیست[۳]؛ زیرا همه هستی مخلوق، فقیر و وابسته به خداست[۴] و انسان به عنوان جزئی از هستی مخلوق، وجودی فقیر و وابسته دارد، تنها تفاوت این است که انسان می تواند بر فقر خویش آگاهی یابد[۵]. این آگاهی، او را به تکاپویی از سر بصیرت به سوی کمال مطلق می کشاند؛ یعنی او را تکویناً به حقیقت مطلق هستی متوجه است، با توجهی آگاهانه به سوی کمال مطلق سوق می دهد. این رتبه از آگاهی، یعنی شناخت فقر خویشتن و اگاهانه به سوی حق شتافتن، نقطه اوج ویژگی دوم انسان است.

ویژگی سوم یعنی مختار بودن انسان تعیین کننده جهت حرکت اوست. جه حرکت انسان وابسته به شناختی است که او از خود دارد. اگر او به فقر همه جانبه خویش در برابر خدا معترف باشد، جهت حرکت او به سمتی است و اگر از فقر خویش غافل باشد جهت دیگری را برای حرکت خود برمی گزیند. طبیعی است اگر موجودی که خود را قیر می یابد به مبدأ غنا توجه کند. به عبارت دیگر اگر انسان در ویژگی اول و دوم خویش به رتبه «فقر آگهی» رسید، دارا بودن قوه اختیار باعث حرکت کمالی شتابدار او می شود؛ یعنی ویژگی چهارم او (کمال جویی نامحدود) را در بالاترین و بهترین شکل ممکن تحقق می بخشد. لکن اگر قوه آگاهی انسان، او را به استشعار نسبت به فقر خویش رهنمون نشود، آنگاه فقر وجودی و تکوینی انسان، او را در حد دیگر موجودات، طالب کمال خواهد کرد و به سوی آن هدایت خواهد نمود، با این تفاوت که در این فرض، اختیار او در دام «اشتباه کمال» گرفتار خواهد آمد، یعنی اموری را برمی گزیند که کمال حقیقی نیستند و تلاش او راه دستیابی به آنها فرجامی ناخوشایند خواهد داشت. این کمال غرحقیقی را کمال موهوم می خوانیم[۶].

انسان همواره در معرض خطر گزینش کمال موهوم است. این خطر با خصیصه تربیت پذیری که در نهاد انسان نهاده شده است، قابل پیشگیری است. تربیت پذیری انسان می تواند وسیله‌ای باشد تا از خطا برهد. این ویژگی آنگاه برای انسان مفید واقع می شود که مربی او از منبع علم مطلق بهره مند باشد و با اتکا به چنین علمی از اشتباه در مصداق کمال منزه باشد. مجموعه ویژگی های انسان همچون آگاهی، فقر آگهی، اختیار و نیازمندی به دین، از او موجودی مسئول می سازد، زیرا اگر انسان در توجه خویش به کمال از آگاهی و اختیار خویش بهره نگیرد و موجودی مسئول نباشد. گویی در کیفیت خلقت او امری غیرحکیمانه رخ می دهد و ویژگی های آگاهی، اختیار و تربیت پذیری او عبث و بیهوده خواهد بود.

با این توضیحات، به خوبی درمی یابیم که چگونه ویژگی های انسان مرتبط با هم و معنابخش به یکدیگرند. برای آنکه ارزش و جایگاه اینگونه آرای انسان شناختی بیشتر آشکار شود، بحثی مختصر درباره «نامتناهی بودن کمال جویی انسان» و «فقر آگهی» او می‌آوریم.

یکی از ویژگی های انسان جدید، یعنی انسان پس از عصر روشنگری در اروپا، حصارشکن بودن اوست. انسان جدید همواره خواسته است خود را از همه باورهایی که او را مقید می کنند برهاند و به این وسیله، راه را بر تحقق هویتی بی حد و مرز از خویشتن بگشاید. پس همواره کوشیده است تا اراده خویش را گسترده سازد. این دیدگاه در ارزش های انسان امروز تجلی یافته است، چنانکه انسان غربی بر توجه داشتن خویش به آینده می بالد و آینده گرایی و تجدد طلبی را ویژگی ارزشمند خود قلمداد می کند و در مقابل، انسان شرقی را گذشته نگر و سنت گرا می خواند.

خصلت نوگرایی چون در انسان غربی نهادینه شد، پیامد شگرفی را با خود به همراه داشت و آن پیشرفت پرشتاب و گیج کننده ای است که هر روز بر ابعاد ان افزوده می شود و به گونه ای هوش ربا، حدود پیشرفت و توسعه را فراختر و بیکرانه تر جلوه می دهد، و این البته گسترش مرز مادی انسان است.

انسان غربی با داشتن چنین تجربه ای، به تخطئئه تفکر دینی می پردازد و دین را عامل تقید و بازماندن از پیشرفت می شمارد و توفیق در پیشرفت مادی خویش را مرهون روگردانی از دین می داند. بازگردانی دین نسبت به انسان، به دو صورت بیان شده است:

۱- باور دینی به معنای پذیرش وجود اراده‌ ای مافوق است، که همواره اراده انسان را تحدید و تهدید می کند. وجود اراده ای حاکم بر اراده انسان، اتکای او بر خویشتن را متزلزل می‌نماید و زمینه عدم اطمینان به خود و آینده را فراهم می آورد. در نتیجه، انسان دین باور همواره چشم به راه تصرف قوای فوق طبیعی در طبیعت و حیات است و از برنامه ریزی و آینده نگری دوری می کند.

۲- دین باوری و دینداری، به معنای پذیرش الگویی از پیش تعیین شده برای سلوک فردی و اجتماعی انسان است و این مانع از نوگرایی و افق شکنی انسان است. این خصوصیت اگرچه ظاهراً در ادیان دارای شریعت، راسختر و گسترده تر است، ولی محدود به ان نیست، زیرا دیگر ادیان نیز کمال انسان را پیشاپیش تعریف می کنند و مجال نواندیشیی در ترسیم اهداف زندگی را از او می گیرند.

این دو تقدیر از بازدارندگی دین باوری، هر دو پاسخی محکم و کافی در اندیشه امام خمینی و اساساً در تفکر اصیل اسلامی دارد.

اشکال نخست را با دو مقدمه می توان پاسخ گفت:

۱- بی شک انسان بدون خدا ادعای احاطه علمی و عملی بر عناصر و عواملی طبیعی را نمی تواند داشته باشد، زیرا تجربه بهترین گواه مخدوش بودن این ادعاست. چه بسیار از برآوردهای علمی و پیش بینی های آزمایشگاهی، که به دلیل عدم احاطه بر همه عوامل مؤثر در طبیعت به خطا می رود؛ و چه بسیار اقدامات عملی انسان، که علیرغم ابتنا بر یافته های علمی ناکام می ماند. این همه، ناشی از ناتوانی بشر در شناخت همه جانبه طبیعت است. همه بزرگان علم و دانش معترفند که معلومات بشر در برابر مجهولات او ناچیز است و اساساً گشوده شدن باب هر دانشی، به معنای رویارویی انسان با مجهولات تازه و پرشمار دیگری است.

۲- اکنون اگر هدف انسان تصرف در طبیعت باشد، بی شک ناکامی های او در شناخت و تصرف در طبیعت و آگاهی روافزون او از کم عمق بودن دانش و توانایی اش، بر عدم اطمینان و اتکای او بر خویشتن دامن می زند و آینده را در نزد او تیره و مبهم جلوه می دهد. موفقیت در عمل، برای او به گونه ای معنا شده است که رسیدن به آن امری قطعی و بدون تخلف نیست، لذا همواره در انتظار ناکامی به سر می برد. نهایت اینکه می کوشد با در نظر آوردن آثار و فواید موفقیت (در اصطلاح خودش)، شادابی و امید را برای خود تأمین کند.

اما در اندیشه اسلامی، موفقیت چنان تعریف می شود که راه را بر یأس و تیره انگاشتن آینده می بندد و زمینه اطمینان خاطر و اتکا به نفس را فراهم می آورد. موفقیت از دیدگاه اسلام تنها در زندگی روزمره تأثیر نمی کند، بلکه دامنه آثار این نظر تا تعریف مفاهیمی همچون سعادت گسترده می شود و در دست یافتنی بودن زندگی توأم با سعادت، عمیقاً مؤثر واقع می شود...


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحقیق امام خمینی از ولادت تا رحلت

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق امام خمینی از ولادت تا رحلت دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق امام خمینی از ولادت تا رحلت


دانلود تحقیق امام خمینی از ولادت تا رحلت

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:34

چکیده:

امام خمینی (ره) از ولادت تا رحلت

در روز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریـور 1281 هجرى شمسى ( 24 سپتامپر 1902 میلادى) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزى ایران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله علیها, روح الـلـه المـوسـوى الخمینـى پـاى بـر خـاکدان طبیعت نهاد .

او وارث سجایاى آباء و اجدادى بـود که نسل در نسل در کار هـدایـت مردم وکسب مـعارف الهى کـوشیـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمینـى مرحوم آیه الـله سید مصطفى مـوسـوى از معاصریـن مرحـوم آیه الـلـه العظمـى میرزاى شیـرازى (رض) که پـس از آنکه سالیانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نایل آمـده بـود بـه ایـران بازگشت و در خمـیـن ملجأَ مردم و هادى آنان در امـور دینـى بـود. در حـالـیکه بیـش از 5 مـاه از ولادت روح الـلـه نمى گذشت, طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حکومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را که در برابر زورگـوئـیهایشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود, با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسیر خمـیـن به اراک وى را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهیـد بـراى اجراى حکـم الهى قصاص به تهران (دار الحکـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجراى عـدالت اصـرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردید.

بدیـن ترتبیب امام خـمیـنى از اوان کـودکى با رنج یـتـیـمىآشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گردید. وى دوران کـودکـى و نـوجـوانى را تحت سرپرستى مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) که خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آیـه الـلـه خـوانسـارى ( صاحب زبـده التصانیف ) بوده است و همچنیـن نزد عمه مـکـرمه اش (صاحبـه خانم ) که بانـویى شجاع و حق‌جـو بـود سپرى کرد اما در سـن 15 سالگى از نعمت وجـود آن دو عزیز نیز محـروم گـردید .

 

هجرت به قم، تحصیل دروس تکمیلی و تدریس علوم اسلامی

اندکـى پـس از هجرت آیه الله العظمـى حاج شیخ عبد الکریـم حایرى یزدى ـ رحـمه الله علیه ـ ( نـوروز 1300 هـجـرى شمسـى, مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـرى قمـرى ) امام خمینى نیز رهـسپار حـوزه علمیه قـم گردید و به سرعت مراحل تحصیلات تکمیلى علوم حـوزوى را نزد اسـاتید حـوزه قـم طـى کرد. که مـى تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه مباحث کـتاب مطـول ( در علـم معانى و بیان ) نزد مرحوم آقا مـیـرزا محمـد علـى ادیب تهرانـى و تکمیل دروس سطح نزد مرحـوم آیه الـله سید محمد تقـى خـوانسارى, و بیشتر نزد مرحـوم آیه الـله سـیـد عـلى یثربى کاشانى و دروس فـقـه و اصـول نزد زعیـم حـوزه قـم آیـه الـله العظمى حاج شیخ عبدالکریـم حایرى یزدى ـ رضـوان الـلـه علیهـم نام برد .

پـس از رحلت آیه الله العظمـى حـایـرى یزدى تلاش امـام خمینـى به همراه جمعى دیگر از مجتهدیـن حـوزه علمیه قـم به نـتیجـه رسـیـد و آیه الله العظمـى(رض) به عنـوان زعـیـم حـوزه عـلمـیـه عازم قـــم گـردیـد. در این زمان, امام خمینـى به عـنـوان یـکـى از مـدرسیـن و مجتهدیـن صـاحب راى در فـقـه و اصـول و فلسفه و عرفــان و اخلاق شناخته مى شد . حضرت امام طى سالهاى طولانى در حوزه علمیه قـم به تدریـس چندیـن دوره فقه, اصـول, فلسفه و عرفان و اخـلاق اسـلامى در فیضیه, مسجـد اعظم, مسجـد محمـدیه, مـدرسه حـاج ملاصـادق, مسجد سلماسى و ... همت گماشت و در حـوزه علمیه نجف نیز قریب 14 سال در مسجـد شیخ اعظـم انصــــارى (ره) معارف اهل بـیت و فـقـه را در عالیترین سطـوح تدریـس نمود و در نجف بـود که بـراى نخـستـیـن بار .مبانـى نظرى حکـومت اسلامـى را در سلسله درسهاى ولایت فـقیه بازگـو نمود.


دانلود با لینک مستقیم