یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره)


دانلود مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:52

فهرست مطالب:

مقدمه   ۰
«انسان»   ۴
«فطرت»   ۱۱
کلیاتی درباره دیدگاه های سیاسی و اجتماعی امام (ره):   ۱۴
«آزادی»   ۱۷
۱- آزادی انسان در رابطه با خود:   ۱۹
۲- آزادی در رابطه با دیگران:   ۲۰
۳- آزادی در رابطه با طبیعت:   ۲۲
۴- آزادی در رابطه با خدا:   ۲۲
رابطه معرفتی:   ۲۳
«اهداف تعالیم و تربیت»   ۲۵
ویژگی های هدف غایی:   ۲۶
هدف غایی:   ۲۷
اهداف واسطی:   ۲۸
اهداف شناختی:   ۲۸
اهداف عملی:   ۳۰
«اصول تعلیم و تربیت»   ۳۳
۱- اصل برابری انساناه در نسبت با هدف غایی تعلیم و تربیت :   ۳۳
۲- اصالت هدف:   ۳۴
۳- تقدم تزکیه بر تعلیم :   ۳۶
«روشهای تعلیم و تربیت»   ۴۱
روش انعطاف :   ۴۲
روش محبت و امید :   ۴۳
روش نفی عادات ذهنی و عملی:   ۴۴
روش تحول محتوی :   ۴۴
منابع و مآخذ :   ۴۸

مقدمه:

هر یک از مکاتب تربیتی بر نگرشی خاص از هستی و انسان مبتنی هستند و وجوه امتیاز هر یک از این مکاتب را باید در تفاوت نگرش آنها به هستی و انسان جستجو کرد. با رجوع به اندیشه هایی که با عنوان مکتب تربیتی در روزگاری شهرت داشته اند، اهمیت و جایگاه دیدگاه های هستی شناختی و انسان شناختی نمایان می شود. در سایه آگاهی از دیدگاه مبنایی این مکاتب، درمی یابیم که داوری ادیان الهی به ویژه اسلام درباره انسان منشأ وجود تفاوت هایی در مکتب های تربیتی دینی نسبت به دیگر مکاتب بشری است. دانشمندان مسلمان، اعم از فیلسوفان و عارفان و متکلمان و اخلاقیون، در مواضع گوناگونی آرای خویش درباره هستی و انسان را ابزار داشته اند و همواره به سبب ایمان به اسلام کوشیده اند که در نظریات خود از تعارض با آموزه های قرآنی و روایی بپرهیزند.

این اندیشمندان،‌ در عین پویش و کوشش عقلانی برای دستیابی به آرایی استوار. از منبع وحی و متون دینی نیز الهام گرفته اند و بی شک، تعالیم دینی در بنیان و پیکره نظام اندیشه ایشان جایگاهی اساسی داشته است.

در میان دیدگاه های عالمان مسلمان می توان آرایی کم و بیش مشابه و حتی یکسان را درباره جهان و انسان سراغ گرفت. مبدأ این شباهت و هماهنگی، تفکر دینی و تأثیر پذیری قرآنی ایشان است. البته گاه آرایی متفاوت و تصاویری به کلی ناهمسان از هستی و انسان نیز در میان این آراء دیده می شود. نکته شایان توجه این است که اگر به تصویری کلی و جامع از نظام های فکری رایج میان عالمان مسلمان نظر کنیم، درخواهیم یافت که بسیاری از امور مشابه در حقیقت تفاوتی بنیادین با یکدیگر دارند. این تفاوت تا بدان جاست که حتی توحید- یعنی سنگ بنای دین و دین باوری- نیز در نزد ایشان تفسیری واحد ندارد، اگر چه همه موحدند. توحید یک عارف با توحید یک متکلم تفاوت بسیار دارد و حتی توحید فیلسوفان نیز با هم یکی نیست. فلاسفه مشایی و حکیمان متأله، به خدا و انسان و جهان یکسان نمی نگرند. این نکته درخور توجه، ما را به یک روش در شناخت آرا و تفکرات رهنمون می سازد و آن نگاهی جامع به نظریات اندیشمندان مختلف است.

برای دستیابی به دیدگاه تربیتی یک عالم، نمی توان به بررسی سخنان صریح او در وادی تربیت بسنده کرد، زیرا بسا مواردی که معنای حقیقی آثار تربیتی تنها با شناخت بنیان های فکری او دریافتنی باشد. تلاش برای شناخت مکتب تربیتی امام خمینی (ره) نیز اگر بخواهد قرین توفیق باشد، باید از کاوش در مبانی انسان شناختی و جهان شناختی ایشان آغاز گردد. با آگاهی از این مبانی، جایگاه و اهمیت دیدگاه ها و توصیه های اخلاقی و تربیتی ایشان آشکار می شود.

پیش از ورود به بررسی دیدگاه های مبنایی امام خمینی (ره)، ذکر چند نکته لازم به نظر می‌آید.

۱- در میان علمای مسلمان، فیلسوف تربیتی و مربی در اصطلاحی که امروز رایج است وجود ندارد، در نتیجه نمی توان در ترسیم مکتب تربیتی هر یک از ایشان، به پاسخ هایی صریح درباره همه مسائل مطرح در تعلیم و تربیت دست یافت. به این تربیت باید کوشید پس از شناخت مبانی فکری آنها، با بررسی نظر تربیتی خاصی که در برخی مواضع ابزار داشته‌اند، به استنباط نظریات آنها در دیگر موارد پرداخت، تا از این رهگذر به تصویری نسبتاً جامع از مکتب تربیتی اندیشمند موردنظر دست یافت. طبیعی است که این کوشش در تحقیقات مختلف، نتایجی کاملاً یکسان به بار نمی آورد.

۲- دیدگاه های عالمان مسلمان درباره هستی و انسان را می توان به مکاتب کلامی، فلسفی، عرفانی و مکتب محدثین تقسیم کرد. در هر یک از این شاخه ها وجوه اشتراک فراوانی را در میان اندیشمندان می توان یافت، ولی این حقیقت مانع از آن نیست که هر اندیشمند، در عین حال دیدگاهی خاص خود داشته باشد و یا اینکه در مواردی نظر او مشابه اندیشمندان حوزه ای دیگر باشد؛ مثلاً یک فیلسوف از جهاتی همچون عارفان بیندیشد و یا متکلمی از مرزهای فلسفه عبور کند.

۳- با توجه به مطالب گذشته، محصور داشتن مکتب فردی امام خمینی (ره) در یکی از شاخه‌های فلسفی، عرفانی و یا فقهی دشوار است و اساساً شاید ویژگی مهم ایشان جمع سازوار و هوشمندانه ای است که میان عناصری از فقه، فلسفه و عرفان پدید آورنده اند. عناصر اندیشه ایشان را می توان مورد بررسی تاریخی قرار داد و مبدأ و منشأ هر یک را شناسایی نمود، لکن نوشته حاضر در پی تحقیق تاریخی درباره این آرا و نظریات نیست؛ ولی در یک قضاوت کلی می توان دیدگاه های انسان شناختی و هستی شناختی ایشان را عرفانی قلمداد نمود. دستیابی به این منظور عرفانی برای ایشان با گذر از معبر فلسفه و به ویژه حکمت متعالیه صورت گرفته است و تجلی این نظر گاه در سطح اندیشه اجتماعی، پیوندی عمیق با فقه یافته است، به گونه ای که نمی توان از تأثیر و تأثر فقه و عرفان امام (ره) بر یکدیگر چشم پوشید.

نکته اخیر در چگونگی شکل گیری دیدگاه های تربیتی ایشان بسیار با اهمیت است، زیرا آرا تربیتی حضرت اما (ره) همچنان که از مبانی انسان شناختی و هستی شناختی جدایی ناپذیر است، از دیدگاه های حکومتی ایشان نیز غیرقابل تفکیک است و نظرهای حکومتی ایشان در نظریه ولایت فقیه- که دیدگاهی فقهی است- عرضه شده است.

۴- تعلیم و تربیت، به عنوان یک شاخه پژوهشی دانشگاهی مستقل، در پیشینه فرهنگی مسلمین جایگاهی ندارد؛ اگرچه فیلسوفان، عارفان و اخلاقیون به بخش های مهمی از مباحث فلسفه تعلیم و تربیت پرداخته اند. برای آنکه بتوان دیدگاه های یک اندیشمند را در قالب مسائل و مباحث امروزین فلسفه تعلیم و تربیت درآورد، بحث های تطبیقی بسیار مفید است. ولی در تحقیق حاضر- جز در مواردی که مقایسه آرا ما را در فهم جایگاه و اهمیت یک نظر یاری می رساند- از مباحث تطبیقی خودداری خواهد شد.


«انسان»

انسان از دیدگاه امام خمینی (ره) و بسیاری دیگر از اندیشمندان مسلمان، دارای ویژگی های زیر است:

۱-   انسان موجودی وابسته و فقیر در برابر حقیقتی متعالی و بی پایان یعنی خداست؛

۲-   موجودی آگاه است؛

۳-   موجودی مختار است؛

۴-   موجودی کمال جوست و کمال جویی او نامحدود است[۱]؛

۵-   تربیت پذیر است و انبیا برای تربیت او فرستاده شده اند؛

۶-   بدون دستگیری وحی، در رسیدن به کمالات خویش توفیقی نخواهد داشت[۲]؛

۷- موجودی مسئول است.

در میان اوصاف فوق، وصف نخست، یعنی فقر وجودی صفت ویژه انسان نیست[۳]؛ زیرا همه هستی مخلوق، فقیر و وابسته به خداست[۴] و انسان به عنوان جزئی از هستی مخلوق، وجودی فقیر و وابسته دارد، تنها تفاوت این است که انسان می تواند بر فقر خویش آگاهی یابد[۵]. این آگاهی، او را به تکاپویی از سر بصیرت به سوی کمال مطلق می کشاند؛ یعنی او را تکویناً به حقیقت مطلق هستی متوجه است، با توجهی آگاهانه به سوی کمال مطلق سوق می دهد. این رتبه از آگاهی، یعنی شناخت فقر خویشتن و اگاهانه به سوی حق شتافتن، نقطه اوج ویژگی دوم انسان است.

ویژگی سوم یعنی مختار بودن انسان تعیین کننده جهت حرکت اوست. جه حرکت انسان وابسته به شناختی است که او از خود دارد. اگر او به فقر همه جانبه خویش در برابر خدا معترف باشد، جهت حرکت او به سمتی است و اگر از فقر خویش غافل باشد جهت دیگری را برای حرکت خود برمی گزیند. طبیعی است اگر موجودی که خود را قیر می یابد به مبدأ غنا توجه کند. به عبارت دیگر اگر انسان در ویژگی اول و دوم خویش به رتبه «فقر آگهی» رسید، دارا بودن قوه اختیار باعث حرکت کمالی شتابدار او می شود؛ یعنی ویژگی چهارم او (کمال جویی نامحدود) را در بالاترین و بهترین شکل ممکن تحقق می بخشد. لکن اگر قوه آگاهی انسان، او را به استشعار نسبت به فقر خویش رهنمون نشود، آنگاه فقر وجودی و تکوینی انسان، او را در حد دیگر موجودات، طالب کمال خواهد کرد و به سوی آن هدایت خواهد نمود، با این تفاوت که در این فرض، اختیار او در دام «اشتباه کمال» گرفتار خواهد آمد، یعنی اموری را برمی گزیند که کمال حقیقی نیستند و تلاش او راه دستیابی به آنها فرجامی ناخوشایند خواهد داشت. این کمال غرحقیقی را کمال موهوم می خوانیم[۶].

انسان همواره در معرض خطر گزینش کمال موهوم است. این خطر با خصیصه تربیت پذیری که در نهاد انسان نهاده شده است، قابل پیشگیری است. تربیت پذیری انسان می تواند وسیله‌ای باشد تا از خطا برهد. این ویژگی آنگاه برای انسان مفید واقع می شود که مربی او از منبع علم مطلق بهره مند باشد و با اتکا به چنین علمی از اشتباه در مصداق کمال منزه باشد. مجموعه ویژگی های انسان همچون آگاهی، فقر آگهی، اختیار و نیازمندی به دین، از او موجودی مسئول می سازد، زیرا اگر انسان در توجه خویش به کمال از آگاهی و اختیار خویش بهره نگیرد و موجودی مسئول نباشد. گویی در کیفیت خلقت او امری غیرحکیمانه رخ می دهد و ویژگی های آگاهی، اختیار و تربیت پذیری او عبث و بیهوده خواهد بود.

با این توضیحات، به خوبی درمی یابیم که چگونه ویژگی های انسان مرتبط با هم و معنابخش به یکدیگرند. برای آنکه ارزش و جایگاه اینگونه آرای انسان شناختی بیشتر آشکار شود، بحثی مختصر درباره «نامتناهی بودن کمال جویی انسان» و «فقر آگهی» او می‌آوریم.

یکی از ویژگی های انسان جدید، یعنی انسان پس از عصر روشنگری در اروپا، حصارشکن بودن اوست. انسان جدید همواره خواسته است خود را از همه باورهایی که او را مقید می کنند برهاند و به این وسیله، راه را بر تحقق هویتی بی حد و مرز از خویشتن بگشاید. پس همواره کوشیده است تا اراده خویش را گسترده سازد. این دیدگاه در ارزش های انسان امروز تجلی یافته است، چنانکه انسان غربی بر توجه داشتن خویش به آینده می بالد و آینده گرایی و تجدد طلبی را ویژگی ارزشمند خود قلمداد می کند و در مقابل، انسان شرقی را گذشته نگر و سنت گرا می خواند.

خصلت نوگرایی چون در انسان غربی نهادینه شد، پیامد شگرفی را با خود به همراه داشت و آن پیشرفت پرشتاب و گیج کننده ای است که هر روز بر ابعاد ان افزوده می شود و به گونه ای هوش ربا، حدود پیشرفت و توسعه را فراختر و بیکرانه تر جلوه می دهد، و این البته گسترش مرز مادی انسان است.

انسان غربی با داشتن چنین تجربه ای، به تخطئئه تفکر دینی می پردازد و دین را عامل تقید و بازماندن از پیشرفت می شمارد و توفیق در پیشرفت مادی خویش را مرهون روگردانی از دین می داند. بازگردانی دین نسبت به انسان، به دو صورت بیان شده است:

۱- باور دینی به معنای پذیرش وجود اراده‌ ای مافوق است، که همواره اراده انسان را تحدید و تهدید می کند. وجود اراده ای حاکم بر اراده انسان، اتکای او بر خویشتن را متزلزل می‌نماید و زمینه عدم اطمینان به خود و آینده را فراهم می آورد. در نتیجه، انسان دین باور همواره چشم به راه تصرف قوای فوق طبیعی در طبیعت و حیات است و از برنامه ریزی و آینده نگری دوری می کند.

۲- دین باوری و دینداری، به معنای پذیرش الگویی از پیش تعیین شده برای سلوک فردی و اجتماعی انسان است و این مانع از نوگرایی و افق شکنی انسان است. این خصوصیت اگرچه ظاهراً در ادیان دارای شریعت، راسختر و گسترده تر است، ولی محدود به ان نیست، زیرا دیگر ادیان نیز کمال انسان را پیشاپیش تعریف می کنند و مجال نواندیشیی در ترسیم اهداف زندگی را از او می گیرند.

این دو تقدیر از بازدارندگی دین باوری، هر دو پاسخی محکم و کافی در اندیشه امام خمینی و اساساً در تفکر اصیل اسلامی دارد.

اشکال نخست را با دو مقدمه می توان پاسخ گفت:

۱- بی شک انسان بدون خدا ادعای احاطه علمی و عملی بر عناصر و عواملی طبیعی را نمی تواند داشته باشد، زیرا تجربه بهترین گواه مخدوش بودن این ادعاست. چه بسیار از برآوردهای علمی و پیش بینی های آزمایشگاهی، که به دلیل عدم احاطه بر همه عوامل مؤثر در طبیعت به خطا می رود؛ و چه بسیار اقدامات عملی انسان، که علیرغم ابتنا بر یافته های علمی ناکام می ماند. این همه، ناشی از ناتوانی بشر در شناخت همه جانبه طبیعت است. همه بزرگان علم و دانش معترفند که معلومات بشر در برابر مجهولات او ناچیز است و اساساً گشوده شدن باب هر دانشی، به معنای رویارویی انسان با مجهولات تازه و پرشمار دیگری است.

۲- اکنون اگر هدف انسان تصرف در طبیعت باشد، بی شک ناکامی های او در شناخت و تصرف در طبیعت و آگاهی روافزون او از کم عمق بودن دانش و توانایی اش، بر عدم اطمینان و اتکای او بر خویشتن دامن می زند و آینده را در نزد او تیره و مبهم جلوه می دهد. موفقیت در عمل، برای او به گونه ای معنا شده است که رسیدن به آن امری قطعی و بدون تخلف نیست، لذا همواره در انتظار ناکامی به سر می برد. نهایت اینکه می کوشد با در نظر آوردن آثار و فواید موفقیت (در اصطلاح خودش)، شادابی و امید را برای خود تأمین کند.

اما در اندیشه اسلامی، موفقیت چنان تعریف می شود که راه را بر یأس و تیره انگاشتن آینده می بندد و زمینه اطمینان خاطر و اتکا به نفس را فراهم می آورد. موفقیت از دیدگاه اسلام تنها در زندگی روزمره تأثیر نمی کند، بلکه دامنه آثار این نظر تا تعریف مفاهیمی همچون سعادت گسترده می شود و در دست یافتنی بودن زندگی توأم با سعادت، عمیقاً مؤثر واقع می شود...


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحقیق امام خمینی از ولادت تا رحلت

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق امام خمینی از ولادت تا رحلت دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق امام خمینی از ولادت تا رحلت


دانلود تحقیق امام خمینی از ولادت تا رحلت

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:34

چکیده:

امام خمینی (ره) از ولادت تا رحلت

در روز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریـور 1281 هجرى شمسى ( 24 سپتامپر 1902 میلادى) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزى ایران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله علیها, روح الـلـه المـوسـوى الخمینـى پـاى بـر خـاکدان طبیعت نهاد .

او وارث سجایاى آباء و اجدادى بـود که نسل در نسل در کار هـدایـت مردم وکسب مـعارف الهى کـوشیـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمینـى مرحوم آیه الـله سید مصطفى مـوسـوى از معاصریـن مرحـوم آیه الـلـه العظمـى میرزاى شیـرازى (رض) که پـس از آنکه سالیانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نایل آمـده بـود بـه ایـران بازگشت و در خمـیـن ملجأَ مردم و هادى آنان در امـور دینـى بـود. در حـالـیکه بیـش از 5 مـاه از ولادت روح الـلـه نمى گذشت, طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حکومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را که در برابر زورگـوئـیهایشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود, با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسیر خمـیـن به اراک وى را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهیـد بـراى اجراى حکـم الهى قصاص به تهران (دار الحکـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجراى عـدالت اصـرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردید.

بدیـن ترتبیب امام خـمیـنى از اوان کـودکى با رنج یـتـیـمىآشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گردید. وى دوران کـودکـى و نـوجـوانى را تحت سرپرستى مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) که خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آیـه الـلـه خـوانسـارى ( صاحب زبـده التصانیف ) بوده است و همچنیـن نزد عمه مـکـرمه اش (صاحبـه خانم ) که بانـویى شجاع و حق‌جـو بـود سپرى کرد اما در سـن 15 سالگى از نعمت وجـود آن دو عزیز نیز محـروم گـردید .

 

هجرت به قم، تحصیل دروس تکمیلی و تدریس علوم اسلامی

اندکـى پـس از هجرت آیه الله العظمـى حاج شیخ عبد الکریـم حایرى یزدى ـ رحـمه الله علیه ـ ( نـوروز 1300 هـجـرى شمسـى, مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـرى قمـرى ) امام خمینى نیز رهـسپار حـوزه علمیه قـم گردید و به سرعت مراحل تحصیلات تکمیلى علوم حـوزوى را نزد اسـاتید حـوزه قـم طـى کرد. که مـى تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه مباحث کـتاب مطـول ( در علـم معانى و بیان ) نزد مرحوم آقا مـیـرزا محمـد علـى ادیب تهرانـى و تکمیل دروس سطح نزد مرحـوم آیه الـله سید محمد تقـى خـوانسارى, و بیشتر نزد مرحـوم آیه الـله سـیـد عـلى یثربى کاشانى و دروس فـقـه و اصـول نزد زعیـم حـوزه قـم آیـه الـله العظمى حاج شیخ عبدالکریـم حایرى یزدى ـ رضـوان الـلـه علیهـم نام برد .

پـس از رحلت آیه الله العظمـى حـایـرى یزدى تلاش امـام خمینـى به همراه جمعى دیگر از مجتهدیـن حـوزه علمیه قـم به نـتیجـه رسـیـد و آیه الله العظمـى(رض) به عنـوان زعـیـم حـوزه عـلمـیـه عازم قـــم گـردیـد. در این زمان, امام خمینـى به عـنـوان یـکـى از مـدرسیـن و مجتهدیـن صـاحب راى در فـقـه و اصـول و فلسفه و عرفــان و اخلاق شناخته مى شد . حضرت امام طى سالهاى طولانى در حوزه علمیه قـم به تدریـس چندیـن دوره فقه, اصـول, فلسفه و عرفان و اخـلاق اسـلامى در فیضیه, مسجـد اعظم, مسجـد محمـدیه, مـدرسه حـاج ملاصـادق, مسجد سلماسى و ... همت گماشت و در حـوزه علمیه نجف نیز قریب 14 سال در مسجـد شیخ اعظـم انصــــارى (ره) معارف اهل بـیت و فـقـه را در عالیترین سطـوح تدریـس نمود و در نجف بـود که بـراى نخـستـیـن بار .مبانـى نظرى حکـومت اسلامـى را در سلسله درسهاى ولایت فـقیه بازگـو نمود.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله آزادی در اندیشه امام خمینی

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله آزادی در اندیشه امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله آزادی در اندیشه امام خمینی


دانلود مقاله آزادی در اندیشه امام خمینی

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:30

چکیده:

چون به آزادی نبوت هادی است            مومنان را ز انبیاء آزادی است
   أی گروه مؤمنان شادی کنید             همچو سرو و سوسن آزادی کنید
آزادی آرمان شکوهمند بشری است و شاید این ویژگی ناگسستنی آرمان آزادی است که به شدت قابلیت بدست دادن تعابیر و تفاسیری بس ناهمگون را در خود نهفته دارد. مستبدان و نیز آنان که به مشابه ایدئولوژی اغواگر سیاسی در مقاطعی به آرمان آزادی تمسک جسته اند هر دو از همین ویژگی سوء استفاده کرده و می کنند. شاید به همین خاطر است که خیلی زود بحث آزادی به بحث از تعابیر و تفاسیر آن، مبانی و قوتها و کاستی های هر قرائت می انجامد.
امام خمینی (ره) صرفنظر از تأثیر ژرفی که در حوزه سیاست بر جای گذاشتند، حیات فکری و معنوی جامعه را نیز سخت متأثر ساختند و آزادی جوامع بشری به عنوان ویژگی بارز امام (ره) و از اهداف عمده وی می بایست مورد مداقه قرار گیرد.
آنچه مقصود امام در این زمینه است طرح برهانی و از روی اعتقاد مباحث اندیشه سیاسی اسلام بوده است.
نهضت خمینی پیش از آنکه یک تحول سیاسی باشد حرکتی فرهنگی و معنوی و بر پایة کلام بود. امام (ره) با طرح ارزشهایی چون شهادت، اقامة قسط و عدل، احقاق حق آزادی و. . . . روح اسلامی را از انزوا و تحریف رهایی بخشید.
در دین مبین اسلام فارغ از نهی های ارشادی، آزادی اندیشه محدودیتی ندارد. اسلام علاوه بر ثواب مترتب بر عمل، اندیشه نیکو و نیت حسنه را مستوجب ثواب و پاداش دانسته ولو منجر به عمل هم نگردد و اندیشه منتهی به امور ناصواب و حرام مورد پسند شارع نیست و مؤمنان را از ورود به این وادی برحذر داشته است که این نهی، ارشادی است.
قرآن اهداف قیام نبوی را از جمله اقامه قسط و آزاد ساختن مردم از زنجیرهای اسارت بیان می کند.«ما ارسلنا رسلنا بالبینا  انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط ـ و الذین ینبعون الرسول . . . یضع عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم». در تکالیف شرعی مکلفین، تکلیف خود را با اراده آزاد باید انجام دهند. لذا از کسی که اراده ندارد و از مضطر که اراده اش آزاد نیست رفع تکلیف شده است.
در آیات و احادیث نیز از این اراده آزاد و آزادی انسان مخاطب قرار گرفته از جمله می توان اشاره به « فمن اضطر غیر باغ ولاعاد فلا اثم علیه ـ لااکرا فی الدین قد تبین الرشد من الغی ـ انت مذکر لست علیهم بمصیطر ـ افانت تکره الناس حتی یکونوا مؤمنین ـ و ما علی الرسول الاالبلاغ ـ قل الحق من ربکم فمن شاء فلیومن و من شاء فلیکفر ـ و لکل جعلنا منکم شرعه و منها جأ و لو شاءالله لجعلکم مله واحده ـ فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه ـ ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الوعظه الحسنه و جادلهم بالتی ربک بالحکمه و الوعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن ـ ایاک تعبد و ایاک نستعین ـ لا تکن عبد غیرک قد جعلک الله حرا ـ ان لم یکن لکم دین فکونوا احراراً فی دنیاکم ـ ان شاء فعل و ان شاء ترک ـ انا هریناه السبیل اما شاکراً و اما کفورا ـ فما ثبت لک برهانه اصطفیته و ما غمض علیک صوابه نفیته و . . . » که هر یک دلالت بر آزادی و اراده انسان دارد.
با تأمل در اندیشه های امام می توان دو ویژگی بنیادین ایشان را در آنها یافت. یکی دین گرائی و دینداری ژرف ودیگری آزادیخواهی. برای راه بردن به این دو ویژگی نباید در نوشته های حضرت امام (ره) تنها دو واژة دین و آزادی را پیدا کرد و کاوید بلکه باید همه اندیشه های او را واژه به واژه خواند که در آنها بسیاری از مفاهیم و معانی هستند که نزدیک به معنی آن دو واژه است مفاهیم فقه، قانون ، نظارت و . . . در کلام امام به مفهوم « دین » نزدیک است و مفاهیم حقوق، جمهوری، انتخاب، دموکراسی، استقلال مردم و . . به مفهوم آزادی».
سیر تحول اندیشه سیاسی امام (ره) درباره آزادی را می توان در سه دوره متمایز کرد:
دوره اول، دورة مبارزه است تا آستانه پیروزی انقلاب. د این دوره امام به عنوان رهبری که طبعاً حق استفاده خود و مردم را از آزادی پایمال شده می دید در ضمن مطالبات سیاسی از دولت و شاه به جو اختناق اشاره می کرد و آزادیهای سیاسی را طلب می نمود. بارها امام از دولت شاه می خواهد که مانع آن نشوند که حرفها و سخنان امام به گوش مردم نرسد و می خواهد که سخنان امام و سایر روحانیون و مبارزین به مردم برسد و به طرق مختلف آن از جمله مطبوعات و رادیو و تلویزیون اشاره می کند.
و در جایی تأکید می کند: دراین مملکت تلویزیون آزاد و دست یک اسرائیلی است رادیو هم تبلیغاتش و برنامه اش را خودشان درست می کنند ودر جایی دیگر می فرماید: بگذارید این حرفی که من می زنم در یکی از چاپخانه ها چاپ و منتشر شود. همچنین حضرت امام خطاب به وضعیت مطبوعات می گوید: قانون اساسی مطبوعات را آزاد کرده است شما آزاد می کنید؟ ما مرتجعیم که می گوییم بگذارید به قانون اساسی عمل بشود؟ بگذارید مطبوعات آزاد باشد؟ بگذارید این مطبوعات روی عقیده خودشان چیز بنویسند؟ ملت  باید آزاد باشد کشور ایران مردمش آزاد باشند مطبوعات باید آزاد باشد و هیچکس حق ندارد جلو قلم را بگیرد. متأسفم از وضع مطبوعات ایران که مستقیماً زیر نظر سازمان امنیت اداره می شوند و هر چه دیکته کنند می نویسند و هر تهمتی خواستند به هر مقامی می زنند.
تمامی این سخنان در حالی است که رژیم شاهنشاهی رژیمی مستبد و خودرأی و فاقد وجاهت مردمی و مذهبی است و وابستگی آن امری روشن است و از سویی دیگر امام به عنوان رهبر انقلاب و فردی مبارز و چهره أی ضد رژیم شاه شناخته می شد .
دوره دوم ماههای آخرمبارزات و به ویژه در دوران حضور امام در پاریس ودر ماههای نخست پیروزی انقلاب است. در این دوره امام (ره) به عنوان رهبر و برنامه ریز حکومتی جدید در حوزة آزادی به سؤالات دربارة آزادی ادیان، آزادی بیان، آزادی احزاب و . . . پاسخ گفتند. در این دوره امام به تشریح دقیق تری از آزادی  بیان مبانی دینی آن پرداخت.
حضرت امام در پاسخ پرسشی مبنی بر چیستی حکومت اسلامی اشاره می کند: حکومت اسلامی یعنی حکومت بر عدل و دموکراسی و متکی بر قواعد و قوانین اسلام. در این پاسخ امام دو ویژگی بارز انقلاب یعنی دین خواهی و آزادیخواهی را در قالب مفهوم های قوانین اسلام و دموکراسی بیان می کند. آزادی که در متن آن دین و ایمان و انسانیت انسان تجلی می یابد.

 


دانلود با لینک مستقیم