یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

پایان نامه کارشناسی ارشد مقایسه حکمی کیمیای سعادت امام محمد غزالی با گلستان سعدی

اختصاصی از یارا فایل پایان نامه کارشناسی ارشد مقایسه حکمی کیمیای سعادت امام محمد غزالی با گلستان سعدی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه کارشناسی ارشد مقایسه حکمی کیمیای سعادت امام محمد غزالی با گلستان سعدی


پایان نامه کارشناسی ارشد مقایسه حکمی کیمیای سعادت امام محمد غزالی با گلستان سعدی

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی با موضوع مقایسه حکمی کیمیای سعادت امام محمد غزالی با گلستان سعدی به صورت کامل و با فرمت پی دی اف مشتمل بر240 صفحه.

چکیده:

این پایان نامه پژوهشی است درباره ی ( مقایسه حکمی کیمیای سعادت امام محمد غزالی با گلستان سعدی ). از آنجا که امام محمد غزالی در قرن پنجم هجری مدرس نظامیه بغداد و سعدی در قرن هفتم هجری شاگرد همین مدرسه بوده است ، آیا سعدی از استاد با واسطه خود ( غزالی ) تاثیر پذیر است یا نه؟ و آیا محتوای و مضامین دو کتاب مشهور آنان یعنی کیمیای سعادت و گلستان مشابعتی و یا مغایرتی با هم دارند یا خیر ؟  و هرکدام در موضوعات حمت عملی چه سفارشهایی نموده اند؟ چهان بینی و ایدئولوژی این دو اندیشمند و استاد اخلاق چگونه بوده است؟ و ....

سعی پژوهشگر این است که بتواند به سوالات فوق پاسخ بدهد.

این پایان نامه از پیش گفتار ، یک مقدمه ، پنج فصل و یک سخن پایانی تشکیل شده است که در تهیه آن از 30 منبع استفاده شده است.


دانلود با لینک مستقیم

پایان نامه رشته ادبیات بررسی تکامل و پیشرفت و سعادت انسان

اختصاصی از یارا فایل پایان نامه رشته ادبیات بررسی تکامل و پیشرفت و سعادت انسان دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه رشته ادبیات بررسی تکامل و پیشرفت و سعادت انسان


پایان نامه رشته ادبیات بررسی تکامل و پیشرفت و سعادت انسان

دانلود پایان نامه آماده

دانلود پایان نامه رشته ادبیات بررسی  تکامل و پیشرفت و سعادت انسان با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 271

مقدمه:

انسان هم خودآگاه است و هم جهان آگاه، و دوست می‌دارد از خود و از جهان آگاه تر گردد.  تکامل و پیشرفت و سعادت او درگرو این دو آگاهی است. ازاین دو آگاهی کدام از نظراهمیّت دردرجۀ اول است و کدام دردرجۀ دوم؟ داوری دراین موضوع، چندان ساده نیست ؛برخی بیشتر به خودآگاهی بها می‌دهند وبرخی به جهان آگاهی! احتمالاً یکی از وجوه اختلاف طرز تفکر شرقی وطرز تفکر غربی درنوع پاسخی است که به  این پرسش می‌دهند، همچنان که یکی از وجوه تفاوتهای ایمان و علم دراین است که علوم عقلی وسیله جهان آگاهی و ایمان سرمایۀ خودآگاهی است. البته این علوم عقلانی سعی دارد انسان را همان گونه که به جهان آگاهی می رساند به خودآگاهی نیز برساند. علم النفس ها چنین وظیفه ای برعهده دارند. اما خودآگاهی هایی که بواسطه علم وعقل به دست می آید مرده وبی جان است، نه شوری در دلها می‌افکند ونیروهای خفتۀ انسان را بیدار می‌کند، برخلاف خودآگاهی‌هایی که از ناحیه دین و مذهب پیدا می شود که با یک ایمان پی ریزی می‌شود. خودآگاهی ایمانی، سراسر وجود انسان را مشتعل می‌سازد. آن خودآگاهی که خود واقعی انسان رابه یاد می‌آورد، غفلت را از او می‌زداید، آتش به جانش می‌افکند و او را دردمند و دردآشنا می‌سازد کارعلوم وعقول نیست! دعوت به خودآگاهی واینکه«خود رابشناس تا خدای خویش رابشناسی»، «خدای خویش را فراموش مکن که خودت را فراموش کنی»سرلوحه تعلیمات مذاهب است. ازسویی دیگر تجربه های تاریخی نشان داده است که جدایی علم وعقل از ایمان خسارتهای غیرقابل جبران به بارآورده است. ایمان را درپرتو علم باید شناخت؛ ایمان درروشنایی علم از خرافات دور می ماند ؛ با دورافتادن علم از ایمان، ایمان به جهود و تعصب کور و به دور خود چرخیدن و راه رابه جایی نبردن تبدیل می‌شود. آنجا که علم وعقل و معرفت نیست، ایمان مومنان نادان وسیله ای  می شود دردست منافقان زیرک! علم و عقل به ما روشنایی و توانایی می‌بخشد چنانچه ایمان عشق وامید وگرمی؛ علم ابزار می‌سازد و ایمان مقصد؛ علم سرعت می‌دهد وایمان جهت؛ علم انقلاب برون است و ایمان انقلاب درون؛ علم جهان را جهان آدمی‌می‌کند وایمان روان را روان آدمیّت می‌سازد؛  علم و عقل به معرفت می‌انجامد وایمان به رستگاری! پرسش از رابطه میان عقلانیت و ایمان دردرازنای تاریخ اندیشه، همواره مورد بحث و گفتگو بوده و هنوز هم هست و خواهد بود. پس زندگی انسان به ایمان وعقلانیت، هردونیاز دارد.بدون ایان، زندگی بی معنا و خالی از امید می شود.بدون عقلانیت، زندگی خرافاتی وباطل وبیهوده میشود. بدون ایمان، ارزش از دست می‌رود و بی هدفی نتیجه می گردد وبدون عقلانیت، معیارهای کمال، قابل دستیابی نمی‌شوند واهداف دلبخواهی می‌گردند! سعادت انسان درگرو انگیزه، هدف، معنا، جهت، ارزش ها واصول است. این امور تنها از طریق ایمان بدست می‌آیند. افزون براین، سعادت انسان نیازمند معرفت،روش ها وابزار برای دستیابی به اهداف و تحقق امیدها، ومعیارهای داوری میان ارزش ها و اصول است؛ و اینها را تنها از طریق عقل می‌توان دریافت. قرآن کریم ، عقل را مدار ایمان و ایقان می‌داند؛ و هرکس کمترین آشنایی با الهیات و عالم تألّه داشته باشد تردیدی ندارد که تألّه بدون تعقل ممکن نیست. و وحی با امداد عقل به بسط آن کمک می کند و عقل به یاری وحی به قلمروهای تازه ای وارد می شود و به نور انیتی نایل می شود....

 


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله ساختار مدیریت و نظام آموزش و پرورش در مدرسة سعادت بوشهر

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله ساختار مدیریت و نظام آموزش و پرورش در مدرسة سعادت بوشهر دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله ساختار مدیریت و نظام آموزش و پرورش در مدرسة سعادت بوشهر


دانلود مقاله ساختار مدیریت و نظام آموزش و پرورش در مدرسة سعادت بوشهر

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:38

فهرست مطالب:

- خلاصة نوشتار

1- پیشینة مکتب داری و بنیان نخستین مدرسه در بندر بوشهر.

2- پایه گذاران دیرین و نگهداران راستین مدرسة سعادت.

3- مباحثی پیرامون معلّمان مدرسه.

4- سخنی پیرامون مدرسة سعادت و دانش آموزان آن.

5- وضعیت امتحانات وکیفیت نمرات.

6- جوایز و هدایا.

7- هزینه و تأمین درآمد و بودجة مدرسه.

8- منابع و مآخذ.

9- پیوست ها؛ شامل: 1- پیشینة برنامة درسی وکیفیت کتاب ها، اجزا و وسایل تعلیم و تربیت (وسایل مخصوص کلاس ها، وسایل ویژه و موجود در دفتر مدرسه، وسایل و ابزار موجود در مدرسه)

 

 

 

 

خلاصة نوشتار:

معارف پروری و روشنفکری، همراه با فراورده ها و محصولات فرهنگی در بوشهر و در دوران گذشته و کنونی، پیشینه ای بس طولانی دارد. به قدمت تمدّن و تاریخ روزگارانش، از عصر عیلامیان تا قرون جدید و از دوران معاصر تاکنون.

در دوران معاصر، مدرسة سعادت بوشهر به طرز جدید در سال 1317 هـ . ق. (مطابق با 1278 هـ . ش.
و 1896 میلادی) در محلّ کنونی آن که هنوز به همان نام پابرجاست، در 108 سال پیش پایه گذاری شد.

مدرسة سعادت که شکل تحوّل یافتة مدرسة احمدیه در بوشهر می باشد توسّط احمدخان دریابیگی، حاکم بلندآوازة بوشهر و بنادر خلیج فارس - که خود دانش آموختة رشتة فنون مهندسی از دارالفنون - تهران بود،
بنیان گذاری شد.

نام مدرسه از نام خانوادگی نخستین معلّم و مدیر این مدرسه که سعادت بود اخذ و بر آن مدرسه اطلاق گردید.

مدرسة سعادت بوشهر که در زمان سلطنت مظفّرالدّین شاه قاجار افتتاح گردیده، نخستین مدرسة غیرانتفاعی کشور بوده که با خودیاری مردم، زیر نظر انجمن معارف و وکلای منتخب مدرسه اداره می شده و دولت وقت،
هیچ گونه هزینه ای از بابت ادارة آن نداشته است.

این مدرسه از پاره ای جهات از نظر ساختمانی، آموزشی، اداری و مالی، روش تعلیم و تربیت، وسایل و ابزار و عناصر دیگر در آن زمان، منحصر به فرد و دارای ویژگی های خاصّ خود بوده است. تحصیل کردگان این مدرسه، بعدها از جملة روشنفکران و بزرگان علم و ادب، بازرگانی و تجارت، حرفت و صنعت، لیاقت و هنر، عمران و آبادی و مدیریت های گوناگون اداری و علمی و آموزشی در منطقه بوده اند و در سطح کشور و خارج از آن صاحب مقامات عدیده ای گردیده اند.

غالب دانش آموختگانش در یک صد سال پیش، برای تکمیل تحصیلاتشان راهی ممالک مترقّی غرب شدند و پس از فراغت از تحصیل و برگشت به وطن، در رده های بالای مشاغل مملکتی به ارائة خدمات پرداختند.





ساختار مدیریت و نظام آموزش و پرورش در مدرسة سعادت بوشهر

(ازجملة نخستین مدارس کشور)



دکتر سیّد احمد حسینی کازرونی -  دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی

دانشگاه آزاد اسلامی -  بوشهر



1- پیشینة مکتب داری و بنیان نخستین مدرسه در بندر بوشهر

آنچه که از سوابق معارف پروری در بوشهر دوران قاجار برمی آید، مکتب خانة احمدیه، نخستین شکل
تحوّل یافتة مدرسه ای است که ضمن نگهداری از بچّه های بی بضاعت و پرورش آنها، قرآن کریم و سایر دروس مخصوص مکتب خانه را به آنان آموزش می دادند. شیخ احمد نامی، بانی این مکتب بوده و شیخ مرتضی، معلّمی این مکتب شبانه روزی را بر عهده داشته و این وضع تا سال 1317 هـ . ق (108 سال پیش) بدین گونه ادامه یافته است. در سال 1317 هـ .ق. احمدخان دریابیگی، حکمران بندر بوشهر و بنادر خلیج فارس که خود از تحصیل کردگان دارالفنون تهران بود با عنایت به نشر علوم، درصدد تاسیس مدرسه ای به شیوه ای جدید در بندر بوشهر برآمده و جهت تحقّق این امر از انجمن معارف تهران درخو است اعزام یک نفر مدیر دانشمند و آشنا به فنون آموزش و پرورش جدید را می نماید.

انجمن معارف به دستور وزیر علوم وقت، شادروان محمّدحسین سعادت که گویا نیاکانش از حومة بوشهر یا به عقیدة دیگر از اهالی کازرون بوده و در آن هنگام، معلّمی ادبیّات مدرسة افتتاحیة تهران را برعهده داشته است با اصرار و ابرام طیّ حکمی به مدیری و معلّمی در بوشهر منصوب می نماید. وی پس از عزیمت از تهران به شیراز می رود و برادر خود، آقا شیخ عبدالکریم سعادت که در آستانة مبارکة سیّد علاءالدّین حسین (یکی از زیارتگاه های معتبر شیراز) به تحصیل علوم و ادبیّات اشتغال داشته، همراه خود به بوشهر می آورد (ذی حجّه سال 1317 هـ  ق.)

دریابیگی بنیان مدرسة موردنظر را از تغییراتی در همین مکتب خانه آغاز می کند و از هرگونه حمایت مادّی و معنوی نسبت بدان دریغ نمی ورزد.

خانة حاج محمّد حسین آل صفر در محلّة شنبدی (نزدیک حسینیة کازرونی) که تحت اجارة این مرکز فرهنگی قرار داشت، نسبتاً بزرگ و دارای ده اتاق بوده و تعداد بیست کودک بی سرپرست و تنگ دست از اهالی دشتی و تنگستان در دو اتاق مفروش به زیلو و گلیم تحت سرپرستی میرزاحسین فاضل اهرمی (متخلّص به معتقد) و معلّمی میرزا آقا دلّال شیرازی قرار گرفته بودند. شادروان باقر بهبهانی (منشی تجارتخانه ملک التّجار بوشهری) هم در ادارة مکتب خانه با آنان همکاری نزدیک داشته است.

هزینه های مکتب خانه از مال الاجاره و هزینه نگهداری دانش آموزان گرفته تا حقوق معلّمان و مخارج متفرّقة دیگر به تمامی از کیسة پرفتوت دریابیگی پرداخت می گردید. تا آن زمان با وجودی که دو ماه از آغاز مدیریت جدید مدرسه گذشته بود ولی یک نفر از مردم بوشهر برای فرستادن فرزندانشان به مدرسه رغبتی نشان نداده بودند.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود پایان نامه سعادت و شقاوت در قرآن و روایات

اختصاصی از یارا فایل دانلود پایان نامه سعادت و شقاوت در قرآن و روایات دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود پایان نامه سعادت و شقاوت در قرآن و روایات


دانلود پایان نامه سعادت و شقاوت در قرآن و روایات

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:311

فهرست مطالب:
عنوان                                                                                           صفحه               چکیده
مقدمه
بیان مسئله
سوالات تحقیق
اهداف تحقیق
پیشینه تحقیق
روش تحقیق
فصل اول:مفاهیم و واژه ها
مقدمه
1-معنای سعادت
1-1)معنای لغوی سعادت
2-1)معنای اصطلاحی سعادت
1-2-1)سعادت از دیدگاه مفسرین
2-2-1)سعادت در اصطلاح فلاسفه
3-1)کاربرد قرآنی سعادت
4-1)کاربرد روایی سعادت
2)معنای شقاوت
1-2)معنای لغوی شقاوت
2-2)معنای اصطلاحی شقاوت
3-2)کاربرد قرآنی شقاوت
4-2)کاربرد روایی شقاوت
3-واژه های قریب المعنی سعادت
1-3)فلاح
2-3)معنای لغوی فلاح
3-3)معنای اصطلاحی فلاح
2-3)فوز
1-2-3)معنای لغوی فوز
2-2-3)معنای اصطلاحی فوز
3-2-3)کاربرد قرآنی فوز
4-واژه مترادف با شقاوت
1-4)خسر
2-1-4)معنای لغوی خسر
3-1-4)معنای اصطلاحی خسر
4-1-4)کاربرد قرآنی خسر
5-نتیجه گیری
فصل دوم:عوامل و موانع سعادت
مقدمه
1-2)عوامل سعادت
1-1-2)ایمان
1-1-1-2)ایمان به خدا
2-1-1-2)ایمان به نبوت
3-1-1-2)ایمان به دستورات قرآن
4-1-1-2)ایمان به معاد
5-1-1-2)ایمان به سنت
2-1-2)تواضع و فروتنی
3-1-2)صله ارحام
4-1-2)احسان وجود و سخاوت
5-1-2)شکر
6-1-2)تقوی
7-1-2)خشیت
2-2)موانع سعادت(عوامل شقاوت)
مقدمه
1-2-2)بت پرستی
2-2-2)شرک
3-2-2)تکذیب آیات الهی
4-2-2)ارتداد
5-2-2)ظلم
6-2-2)افترا
7-2-2)تکبر و غرور
8-2-2)آمال و آرزوهای بلند
9-2-2)دنیا طلبی
10-2-2)غفلت
11-2-2)بخل و حسد
12-2-2)عاق والدین
3-نتیجه گیری
فصل سوم:آثار سعادت و شقاوت و مصادیق آن
1-3)آثار سعادت
1-1-3)اخلاص
2-1-3)توکل بخدا و صبر در برابر شدائد
3-1-3)صدقه و انفاق
4-1-3)تولی و تبری
5-1-3)امنیت و زوال خسرن و خوف
6-1-3)شادابی و نشاط روان
7-1-3)شفاعت
8-1-3)رضا و خشنودی الهی
2-3)آثار شقاوت
1-2-3)تکذیب آیات الهی
2-2-3)تکذیب پیامبران و فرستادگان الهی
3-2-3)اصرار برگناه
4-2-3)قساوت قلبی
5-2-3)زندگی سخت
6-2-3)خسران و زیانکاری
7-2-3)حسرت
8-2-3)کوری در قیامت
3-3)مصادیق سعادتمندان و شقاوتمندان
1-3-3)قوم شعیب(ع)
2-3-3)سلمان فارسی
3-3-3)قوم نوح (ع)
4-3-3)قوم هود (ع)
5-3-3)قوم لوط (ع)
6-3-3)قوم فرعون
4-نتیجه گیری

چکیده:
در این پایان نامه با توجه به موضوع این تحقیق که سعادت و شقاوت در قرآن و روایات می باشد در ابتدا به معنای لغوی سعادت که در لغت از ریشه سعد به معنی نیک بختی و خوشبختی است و شقاوت که ضد سعادت است از ریشه شقی به معنی تیره بختی و بدبختی است و همچنین کاربردهای قرآنی و روایی و واژه های قریب المعنی آنها آورده شده است و نظریه لغت شناسان در این زمینه مورد توجه قرار گرفته است و همچنین تعاریف اصطلاحی آنها که به طور اجمالی سعادت عبارت است از فراهم بودن اسباب تکامل(مادی و معنوی) برای یک فرد یا جامعه و شقاوت عبارت است از نامساعد بودن شرایط پیروزی و تکامل، پرداخته شده است و در ادامه  آیات قرآنی و روایاتی که در رابطه با عوامل سعادت و شقاوت است مورد بررسی قرار گرفته اند. که چگونه مورد لطف و عنایت خداوند قرار بگیریم و در هر دو جهان از نعمتهای الهی بهره مند بشویم و به مقام قرب الهی برسیم چه اعمالی باید انجام دهیم و از چه کارهایی پرهیز کنیم تا به سرانجام شقاوتمندان دچار نشده و در زمره سعادتمندان قرار گیریم. سپس به بررسی عوامل و موانع سعادت و شقاوت نظری اجمالی داشته و همچنین آثار و مصادیق سعادت و شقاوت از دیدگاه قرآن مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و به سوالاتی چون سعادت چیست و سعید کیست و رسیدن به سعادت حقیقی چگونه است؟ و اینکه آیا خداوند انسان را از ازل به دو دسته شقی و سعید آفریده و یا تاثیر ایمان و کفر در سعادت و شقاوت ابدی چیست پرداخته شده است.

کلید واژگان: قرآن کریم- سعادت- شقاوت- روایات

بیان مسئله:
الف: فصل اول مفاهیم و واژه ها که به  بررسی مفهوم لغوی و اصطلاحی سعادت و شقاوت از دیدگاه قرآن و احادیث، کاربردهای قرآنی و روایی و واژه های قریب المعنی پرداخته و نتیجه گیری می شود.
ب: در فصل دوم به عوامل و موانع سعادت و شقاوت پرداخته شده مثلاً،اطاعت از خدا و رسولش، اخلاص، اجتناب از بخل و پلیدی به عنوان ویژگی های انسانهای سعید و احساسی بی نیاز و استبداد و حجل و بی تقوایی و دنیا طلبی و غفلت از آیات خداو گناه و گمراهی به عنوان ویژگی های انسانهای شقی و پیامدهای آن در فصل های مربوطه به آن بررسی شده است.
ج:در فصل سوم آثاری از سعادت و شقاوت مطرح شده است و مصادیقی از قوم سلمان فارسی و قوم شعیب(ع) و به عنوان انسانهای سعید و مصادیقی و چون قوم نوح(ع)، قوم هود(ع) و قوم لوط(ع) و قوم فرعون بعنوان انسانهای شقی پرداخته شده است.
این تحقیق دقیقاً پاسخ به این پرسش های اساسی است
1)شقاوت و سعادت ذاتی است یا اینکه اکتسابی است؟
2)آیا اخلاق می تواند عاملی برای سعادت بشر باشد؟
3)آیا خداوند انسان را از اول به دو دسته سعید و شقی آفریده است؟
4)تاثیر ایمان به کفر در سعادت و شقاوت ابدی چیست؟
5)آیا نعمتهای دنیا موجب سعادت و شقاوت اخروی می شود؟
برای اینکه بتوان به جامعه الگوی سعادت و شقاوت را ارائه نمود و علاقمندان چه عوامل و موانعی را طی کنند تا به سعادت و شقاوت برسند این تحقیق صورت گرفته است.
سوالات تحقیق:
1-معنای لغوی و اصطلاحی سعادت و شقاوت ، سعادت و شقاوت ذاتی است یا اکتسابی؟
2-اهمیت و مراتب سعادت و شقاوت در قرآن چیست؟
3-نقش پیامبران در سعادت انسان چیست؟
4-عوامل رسیدن به سعادت و موانع رسیدن به آن چیست؟
5-عوامل شقاوت چیست؟
6-آثار سعادت و شقاوت و مصادیق آن چگونه قابل تبیین است؟
هدف تحقیق:
هدف کلی تبیین مسئله سعادت و شقاوت در قرآن کریم و روایات

اهداف جزئی:
1-فهم معنی و مفهوم سعادت و شقاوت
2-بررسی ذاتی بودن یا اکتسابی بودن سعادت و شقاوت
3-تبیین اهمیت سعادت و شقاوت در قرآن و سنت
4-بررسی عوامل و موانع رسیدن به سعادت و شقاوت
پیشینه تحقیق:
مفهوم سعادت و شقاوت چیست و چرا می خواهیم سعادتمند شویم تمام انسانها در هر کیش و آینی که در تمام کره خاکی زندگی می کنند احساس نیاز به سعادت را در خود جستجو می کنند و برای رسیدن به این نیاز می خواهند قله های سعادت را فتح کنند که برای رسیدن به این سعادت نیاز به این دارند که عوامل و موانع را شناسایی کرده و در جهت برآورده شدن آرزوهای خود ثابت قدم باشند.
به طور کلی مفهوم سعادت و شقاوت چیست و چه آدابی باعث میشود که انسان جویای سعادت شقی شود و در بدبختی غوطه ور شود، به این دلیل تصمیم گرفتیم تحقیقی در این رابطه انجام دهم شاید که بتواند پاسخ گوی این سوالات و سوالات مشابهی که در این زمینه مطرح شده باشد قبل از این تحقیق، تحقیقات ویژه و پژوهشهایی دیگری در این زمینه صورت گرفته و مقالات و کتابهایی ارائه گردید که در آن نظریاتی مطرح شده است مانند مقاله......
هر شخصی در زندگی و در هر مرحله از فعالتهای خود سرانجام و مقصودی را که بدنبال آن بوده مطالبه می کند و قرآن که کتاب انسان ساز و برای هدایت بشر است هدف و نهایت را رسیدن به کمال می داند که با مطالعه در آیات قرآن و روایات ائمه عوامل و موانع سعادت و شقاوت را شناخته و به آن آگاهی پیدا کرده تا بدانم که آیا سعادت و شقاوت در قرآن ذاتی است یا اکتسابی زیرا اگر فرد به اکتسابی بودن این مطلب دست یابد برای رسیدن به قله های سعادت و خوشبختی تلاش و کوشش می کند و در راه هدایت و سعادت خودگام می نهد این موضوع را انتخاب نمودم تا پیرامون آن به مطالعه در آیات قرآن و روایات و کتابهای دیگر به مطالعه بپردازم انشاءالله که مثمر ثمر باشد.
روش های تحقیق:
1- دسته بندی آیات مربوط به سعادت و شقاوت و مطالعه و تفکر در آنها
2- فصل بندی مطالب براساس آیات الهی و بعد روایی مربوط به سعادت و شقاوت
3- فیش برداری از موضوعات متناسب با ساختار طراحی شده برای تحقیق
4- بررسی فیش ها و اطلاعات جمع آوری شده
5- روش تحقیق به صورت کتابخانه ای می باشد.




فصل اول
واژهها و مفاهیم

مقدمه                                                

واژه شناسی
مفهوم سعادت و شقاوت و معانی اصطلاحی آنها و فهم ما از این دو وا‍ژه یکی از مطالب فهم و مرکزی در جوامع بشری و زندگی ما انسانها شمار می رود. یکی از سوالهای مهم در زندگی انسان این است که در یابد که سعادت چیست؟ سعید و خوشبخت کیست؟سعادت واقعی چیست و چطور می تواند انسان به سعادت واقعی دست یابد و همچنین شقاوت چیست شقی و بدبخت کیست؟ چگونه می تواند انسان خود را از شقاوت و بدبختی دور سازد؟یافتن جواب درست و منطقی به سوالات، به اطمینان کامل حلی برای بسیاری از مشاکل ما شد. و درک مفدات آنها امر بسیار مهمی بشمار می رود.
واژه ها و مفاهیم
1-معنای سعادت
1-1-معنای لغوی سعادت:
کلمه سعادت از ریشه((سعد)) گرفته شده است و برای آن در کتب لغوی معانی متعددی از جمله کمک رساندن، یاری کردن، خوشبخت شدن، به رستگاری رسیدن و نیک بختی آمده است در منجد الطلاب سعادت به معنای کامیابی و کامرائی رفرنس و منبع؟عنوان شده است. در فرهنگ رائدالطلاب سعادت به معنای((السعور بالبهجه و الاریتاح النفسی))،((احساس خوشبختی و کامیابی)) منبع بیان شده است. در لغت نامه دهخدا((سعادت به معنی نیک بختی است،خلاف شقاوت و نیک بخت معنا شده است.))منبع3 در قابوس قرآن آمده است که((سعد و سعادت به معنی نیک بختی، چنانچه شقوه و شقاوت به معنی بدبختی است.منبع در ((تفسیر روشن)) آمده است که سعادت از سعد به معنای بیدا کردن حالت خیر و صلاح و خوشبختی بیان شده است و مسعود کسی است که خیر و خوشبختی به او داده می شود(مصطفوی،11/315).(سعادت رسیدن به هر نوع کمال ممکن است که انسان استعداد و شایستگی وصول آن را دارد و به عبارت دیگر بهره برداری از نیروهای مادی و معنوی مختلف که در اختیارات انسان است. راغب گفته:سعد و سعادت آن است که کارهای الهی انسان را در رسیدن بخیر یاری کند، ضد آن شقاوت است.رفرنس دقیق
برای سعادت معانی گوناگونی بیان شده است که در ذیل به آنها اشاره می شود:
سعادت:بهروزی، خوشبختی                              سعادت داشتن:خوشبخت بودن
سعادت یافتن:خوشبخت شدن                          سعادتمند:خوشبخت:نیکبخت
(سعد)یوماً سعداً و سعوداً:روز ما نیکو شد،مبارک و میمون شده
سعد:یمن و مبارک(لسان العرب،ج3/213)
سعد سعاده و سعد:سعادتمند شد(صد شقاوت)
سعد:سعد.سعاده:بهروز و کامروا گردید.
السعد:1- مص سعد 2- الیمن و البرکه.یمن و برکت  ج سعود و اسعد
ساعده مساعده:معاونت و کمک کردند یکدیگر را      مسعود ص- مساعید ج
اسعده علی الامر:در آن کار به او کمک و یاری کرد     اسعده الله:خداوند او را نیکبخت کند
استسعده به:نیک بخت شمرد او را و مبارک و میمون دانست
استسعاد:نیک بختی جستن،یاری خواستن.استسعاداً بالشیء:آن چیز را برای او میمون شمرد
اسعد- سعدی:مونث سعید    
استسعد فلان برویه فلان:دیدن فلانی را برای خود به فال نیک گرفت
اسعد الناس بشفاعتی من قال لا اله الا الله خالصاً:نیک بخت مردم کسی است که از روی اخلاص کلمه توحید را بگوید او به شفاعت من نزدیکتر.
می گویند:سعد و اسعده الله:خداوند به نیکیش رسانید و یاریش کرد.

 


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحقیق اسباب سعادت و خوشدلى

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق اسباب سعادت و خوشدلى دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق اسباب سعادت و خوشدلى


دانلود تحقیق اسباب سعادت و خوشدلى

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:56

چکیده:

پیر مغان نماینده کل فرزانگی ایران کهنسال است که از آغاز آنچه ما درباره اندیشه ایرانی می ‏دانیم، پیش آمده و در فردی فرضی، تجسم پیدا کرده است که آن را پیر مغان نامیده اند. پیر بودن یعنی تمام تجربیات جهانی را در خود جمع کرده و منبع یک سلسله تجربه است و دیگر اینکه وابسته به مغان است یعنی کهن‏ ترین دوران ایران. بنابراین وقتی حافظ تمام سرنوشت دانستگی هایش را به پیر مغان نسبت می‏ دهد، می‏ خواهد بگوید که کل این دانستگی ها را مدیون فردی هستم که تمام تجربه عم دراز ایران را در خود جمع کرده است. نگاهى به مضمون و مصادیق سعادت نزد حافظ
اسباب سعادت و خوشدلى
شاید بتوان نخستین مصداق سعادت (دولت) از نگاه حافظ را عشق ورزى و عاشق پیشگى به شمار آورد: دولت عشق بین که چون از سر فقر و افتخار‎/ گوشه تاج سلطنت مى شکند گداى تو – چو ذره گرچه حقیرم ببین به دولت عشق ‎/ که در هواى رخت چون به مهر پیوستم – قدح پر کن که من در دولت عشق ‎/ جوانبخت جهانم گرچه پیرم – گنج عشق خود نهادى در دل ویران ما ‎/ سایه دولت برین کنج خراب انداختى .
در اینجا شاید بتوان با بازشناختن و برشمردن منافعى که حافظ در سلوک عاشقى مى جوید، به فهم مراد حافظ از دولت عشق تقرب حاصل کرد. دست کم مى توان موارد زیر را به عنوان فایدت عشق ورزى ذکر کرد:
۱‎/۱ از میان بردن خودپرستى و خودفریفتگى :
با مدعى مگوئید اسرار عشق و مستى ‎/ تا بى خبر بمیرد در درد خودپرستى – اى که دائم به خویش مغرورى ‎/ گر تو را عشق نیست معذورى
۱‎/۲ از میان بردن نفاق و دورویى و ایجاد یکسویى و صفاى دل:
ساقیا جام دمادم ده که در سیر طریق‎/ هرکه عاشق وش نیامد در نفاق افتاده بود – نفاق و زرق نبخشد صفاى دل حافظ ‎/ طریق رندى و عشق اختیار خواهم کرد – سر عاشق که نه خاک در معشوق بود ‎/ کى خلاصش بود از محنت سرگردانى – حافظا سجده به ابروى چو محرابش کن ‎/ که دعایى ز سر صدق جز آنجا نکنى
۱‎/۳ عشق حرمان و پشیمانى در پى ندارد:
عشق مى ورزم و امید که این فن شریف ‎/ چون هنرهاى دگر موجب حرمان نشود
۱‎/۴ وارستگى یا آزادى از بار تعلق و حصول استغناى روحى :
فاش مى گویم و از گفته خود دلشادم ‎/ بنده عشقم و از هردو جهان آزادم – حافظ از جور تو
حاشا که بگرداند روى ‎/ من از آن روز که در بند توام آزادم – گداى تو از هشت خلد مستغنى ست ‎/ اسیر بند تو از هر دو عالم آزاد است
۱‎/۵ عشق به مثابه اکسیر کیمیاگرى به کمال معنوى و اخلاقى مى برد:
دست از مس وجود چو مردان ره بشوى‎/ تا کیمیاى عشق بیابى و زر شوى
۱‎/۶ عشق منجر به وصال عرفانى مى شود و شرط لازم آن است
چو ذره گرچه حقیرم ببین به دولت عشق ‎/ که در هواى رخت چون به مهر پیوستم – حافظ هرآنکه عشق نورزید و وصل خواست ‎/ احرام طوف کعبه دل بى وضو ببست
۱‎/۷ عشق راهبر به نجات است
عشقت رسد به فریاد ور خود بسان حافظ ‎/ قرآن زبر بخوانى در چهارده روایت – هرچند غرق بحر گناهم زصد جهت ‎/ تا آشناى عشق شدم ز اهل رحمتم
۱‎/۸ عشق احیاگر است و مشفق
طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک ‎/ چو درد در تو نبیند کرا دوا بکند؟- عاشق که شد ؟ که یار به حالش نظر نکرد ‎/ اى خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
۱‎/۹ عشق قدر و ارزش آدمى را در پى دارد
بکوش خواجه و از عشق بى نصیب مباش ‎/ که بنده را نخرد کس به عیب بى هنرى
۱‎/۱۰ دریادلى و شجاعت قرین عشق ورزى است
روندگان طریقت ره بلا سپرند ‎/ رفیق عشق چه غم دارد از نشیب و فراز – عاشق از قاضى نترسد مى بیار‎/ بلکه از یرغوى دیوان نیز هم
۱‎/۱۱ و در آخر اینکه شادى ناشى از غم عشق یا همان غم شاد که تنها غم مطلوب نزد حافظ است ، هنر عشق به شمار مى رود. ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق ‎/ برو اى خواجه عاقل هنرى بهتر از این؟ – تا شوم حلقه به گوش در میخانه عشق ‎/ هر دم آید غمى از نو به مبارکبادم حال مى توان پنداشت که چون عشق موجب از میان رفتن خودپرستى و خودفریفتگى و نفاق و دورویى مى شود و ایجاد یکسویى، یکدلى ، وارستگى و استغناى روحى را در پى دارد و همچنین به نجات و رستگارى، و کمال معنوى و اخلاقى و وصال عرفانى راه مى برد، حافظ از آن به «دولت و سعادت» تعبیر مى کند و گویى برآن است که سعادتمندانه زیستن در گرو تحقق این امور است که جملگى به دستاویز عاشقى تحصیل مى شوند. براینها اضافه کنیم که عشق حرمان و پشیمانى به دنبال ندارد. غم ناشى از آن مطلوب است . مسیحا دم است و به دریادلى و جوان دلى نیز منتهى مى شود.
دومین مصداق سعادت (دولت) از نگاه حافظ را مى توان سعادت (دولت) فقر و درویشى محسوب داشت. ذکر این نکته نیز خالى از فایده نیست که تنها سعادت (دولت) ابدى از نگاه حافظ ، سعادتى (دولت) است که به دستاویز زیستن بر وفق مشى درویشان (گدایان) تحصیل مى شود. به استناد این ابیات:
دولتى را که نباشد غم از حافظ در نگاهدکتر محمود درگاهی
شریعتی یک دوره مجموعة آثار در ۳۸ مجلد دارد که در همة آنها ـ به استثنای یکی دو مورد ـ چند بار نام حافظ آمده است. این بسامد فراوان حاکی از آشنایی شریعتی با اندیشة این بزرگترین شاعر زبان فارسی است. توجه به این نکته که شریعتی در شرایط اجتماعی ـ سیاسی خاصی به سر می‌برد که غالباً تلألؤ اندیشه‌های فلسفی، سیاسی، و ایدئولوژیک نوپدید، هرگونه اندیشة بومی را در سایه برده بود، اهمیت این آشنایی را دوچندان می‌سازد. هم چنین تعیین جایگاه شاعری و نیز اندیشه حافظ از زبان مردی که هر اندیشه و آیینی را به دقت نقادی می‌کرد و به دشواری می‌پذیرفت و با همة عناصر فرهنگی بومی یا بیگانه نقادانه روبه‌رو می‌شد، ارزش و اعتباری بلند دارد. شریعتی در رشتة ادبیات فارسی تحصیل کرده بود، مطالعة ممتدی روی آثار شاعران و نویسندگان سرزمین خود داشت و یکی از نخستین ترجمه‌های نقد ادبی را پدید آورده بود. او هم شعر می‌سرود، هم داستان برای کودکان و نوجوانان می‌نوشت، و در کنار این همه، خالق یکی از شاهکارهای نثر معاصر فارسی، یعنی «کویر» بود. به علاوه تفسیرها و تحلیل‌های نو و دقیقی دربارة ادبیات داشت و صاحب نوعی نظریة ادبی و نقد ادبیات بود. از این رو توجه او به حافظ اهمیت بسیار دارد، بویژه این که او به پرداخت و ترویج نوعی ایدئولوژی متهم است و اتهام خود ایدئولوژی‌ها نیز این است که ادبیات را ابزار قدرت‌جویی و وسیلة تبلیغ سیاسی می‌کنند؛ و بدین گونه آن را تحریف یا تباه می‌سازند! پس، امعان نظر در تفسیر و تحلیل‌های شریعتی از حافظ و شیوة نگاه او به شعر و اندیشة وی می‌تواند نوع ایدئولوژی شریعتی و تفاوت آن را با ایدئولوژی‌های معاصر او نیز روشن سازد.
آثار شریعتی در کنار اندیشه‌های تازه و بدیعی که در خود جای داده، تنیده با این گونه روی‌آوری‌ها به ادبیات و فرهنگ سنتی و بومی ایران است و چنین کاری در روزهایی که توجه به سرمایه‌های فرهنگی بومی نوعی ارتجاع و عقب ماندگی شمرده می‌شد و در برابر، آشنایی با فرهنگ بیگانه نشانة ترقی و تجدد بود، بسیار شایستة درنگ و تأمل است. یک مرور کلی در فهرست اعلام آثار شریعتی نشان می‌دهد که اندیشة او تا چه حد با فرهنگ و ادبیات بومی سرزمین خود گره خورده است. از این میان اشارة به آثار و اندیشه‌های فردوسی، سعدی، مولوی و حافظ بیش از دیگران است. شریعتی هر یک از این شاعران را از بعد ویژه‌ای مورد بررسی قرار می‌دهد. عظمت اندیشة مولوی را در تاریخ تفکر انسانی، یگانه و بی‌همانند می‌شناسد؛ دلبستگی‌های ملی و میهنی فردوسی را می‌ستاید. بر سعدی نکته‌های سخت می‌گیرد. اما در این میان حافظ را شاعری متفاوت می‌شمارد. شاعری که ـ به تعبیر او ـ هم در بند دلبستگی‌های زمینی است و هم در جست و جوی ماوراء: «حافظ چیز دیگری است، نه منوچهری زمینی است و نه مولوی آسمانی، روحش فاصلة زمین و آسمان را پر کرده است».[۱]


دانلود با لینک مستقیم