یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق درباره شاه اسماعیل صفوی

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره شاه اسماعیل صفوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

شاه اسماعیل صفوی

اسماعیل میرزا، ملقب به ابوالمظفر بهادر خان حسینى، فرزند سلطان حیدر و نواده دخترى اوزون حسن آق قویونلو بود.

اسماعیل در 892 ق / 1487 م در اردبیل دیده به جهان گشود. وى پس از کشته شدن پدرش، سلطان حیدر «893 ق / 1448 م» در جنگ با یعقوب بیگ آق قویونلو و متحدش فرخ یسار شروانشاه، به همراه برادرانش در حصار استخر زندانى شد «عالم آراى عباسى، ص 32؛ جهانگشاى خاقان، صص 44 - 46». رستم بیگ آق قویونلو در 898 ق / 1493 م فرزندان حیدر را از زندان آزاد ساخت «حبیب السیر، ج 4، صص 439 - 440» و آنان را به تبریز فرا خواند. در پى کشته شدن سلطان على، برادر بزرگتر اسماعیل در نبرد با رستم بیگ، یاران و مریدان، اسماعیل میرزا را که در آن هنگام کودکى شش ساله بود، با اجازه مادر از اردبیل به گیلان «لاهیجان» بردند. در گیلان، کارکیا میرزا على، فرمانرواى محلى لاهیجان و دیلمان، که شیعه و سید و دوستدار خاندان صفوى بود در نگه داشت شیخ اغلى خردسال اهتمام کرد.

اسماعیل پنج سال در آنجا ماند و با مراقبتهاى شمس الدین لاهیجى که از فضلاى آن دیار بود؛ فارسى، عربى، قرآن و مبانى و اصول شیعه امامیه را فرا گرفت «احسن التواریخ، ص 9؛ جهانگشاى خاقان، صص 64 - 67». افزون بر این، در این مدت، زیر نظر هفت تن از اعیان صوفى لاهیجان فنون رزم آموخت «جهانشگاى خاقان، ص 57».

اسماعیل با آنکه هنوز کودکى خردسال بود از جانب مریدان پدر، صوفى اعظم، مرشد کامل و شیخ و سلطان محسوب مى‏شد و حتى او را به عنوان شاه تلقى مى‏کردند. رستم بیگ چند بار فرستادگانى به طلب دو کودک شیخ حیدر به گیلان فرستاد و هر بار، کارکیا، فرستادگان او را با عذرهاى عاقلانه عودت مى‏داد. رستم گمان مى‏کرد ابراهیم هم در گیلان است و از جستجو کردن او و مادرش در اردبیل غافل ماند. اما اسماعیل که در همین سالهاى خردسالى در دستگاه کارکیا آزموده شده بود، به تدریج از اعتقاد غلات که وى را مظهر الهى تلقى مى‏کردند فاصله گرفت و آن گونه که به بعضى ونیزیهاى مقیم ایران در آن ایام گفته شد، از اینکه یاران وى را به چشم خدایى بنگرند اظهار نفرت مى‏کرد. اینکه شمسه‏اى از این دعوى الوهیت در اشعار ترکى او هست، اگر جعلى و ساختگى نباشد، ممکن است مبنى بر مصلحت وقت و ضرورت تسلیم به اعتقاد مریدان باشد که بدون آن، جانبازى آنها در حق شیخ و مرشد جوان غیر ممکن مى‏شد. این مریدان در گرماگرم هنگامه کارزار، عنایت این شیخ و مرشد را حامى‏و حافظ خود مى‏دانستند و «قربان صدقه» او مى‏رفتند. در واقع شیخ اغلى خردسال که نزد مریدان مظهر الوهیت و صوفى اعظم بود، وقتى به تشویق و الزام مریدان در محرم 905 ق / اوت 1499 م به قصد تسخیر ولایات ایران به حرکت درآمد، هنوز تا حدى آلت دست و اغراض سرکردگان قزلباش بود و سیزده سالى بیش نداشت.

اسماعیل میرزا و تلاش برای گرفتن انتقام خون پدر

اختلافات خانگى بازماندگان اوزون حسن که قلمرو او را تجزیه کرده بودند، براى اعلام خروج دین حق از سوى اسماعیل میرزا، فرصت مناسبى قلمداد شد. در اردبیل، شیخ جوان، بقعه و خانقاه صفوى را زیارت کرد و از دیدار مادر و برادر خرسندى یافت. چندى بعد براى مقابله با دشمنان که الوند بیگ آق قویونلو و فرخ یسار شروانشاه از آن جمله بودند، همراه یاران خویش به نواحى قراباغ و وان عزیمت کرد. در بین راه عده زیادى صوفیان جانسپار دیگر از حوالى سیواس و ارزنجان به وى ملحق شدند. اسماعیل به دنبال مشورت با یاران، حمله به شروان و کشیدن انتقام خون پدر را از فرخ یسار پیر بر هر کار دیگرى مقدم داشت. با هشت هزار تن صوفیان جنگجوى و جان نثار که در موکب خویش داشت عازم شروان شد. در جنگى که نزدیک قلعه گلستان روى داد، فرخ یسار با وجود بیست هزار مرد جنگى که با او همراه بود، مغلوب و کشته شد «906 ق / 1500 م؛ جهانگشاى خاقان، صص 119 و 113». اما قلعه گلستان در مقابل سپاه صوفیان به مقاومت پرداخت و بلافاصله تسلیم نشد. با این حال باکو تسلیم شد و سردار خردسال به جاى آنکه وقت خود را براى محاصره و تسخیر قلعه گلستان ضایع کند، از حوالى شروان عزیمت کرد و راه آذربایجان را پیش گرفت. در حدود نخجوان الوند بیگ آق قویونلو را مغلوب و پراکنده ساخت «907 ق / 1502 م» و خود پیروزمندانه وارد تبریز شد و سلطنت خود را با اعلام و اظهار سلطنت شیعه که به هر حال با آیین اکثریت اهل شهر مغایر بود، اعلام داشت «تاریخ جهان آرا، صص 465 - 226؛ لب التواریخ، صص 394 - 395».

اسماعیل میرزا و تجدید عهد با عقاید شیعه

اما اکثریت خاموش نامتحد و نامصمم اهل سنت در مقابل اقلیت فعال و پر شور و مصمم ضد خود چه کارى مى‏توانست کرد? قدرت صوفیان سلح و تهدید تبراییان تبرزین به دوش پادشاه صفوى که او را در آن ایام صوفى اغلى مى‏خواندند، هر گونه مقاومت جدى ضد شیعه را از جانب اهل تبریز غیر ممکن ساخت. در تاریخ ایران اسلامى، این یک نقطه عطف و یک تحول بود و تحقق یا عدم تحقق آن به تصمیم و تهور یکى از دو طرف ماجرا بستگى داشت و این اوصاف در بین مخالفان اسماعیل میرزا وجود نداشت.

در یک روز جمعه، خطیب شهر به امر فاتح قهار در مسجد تبریز خطبه اثنى عشرى خواند. در هنگام اذان، عبارت اشهد ان علیا" ولى الله، و حى على خیر العمل که شعار شیعه بود و طى قرنها تقریبا" جز در عهد آل بویه و سربداران در مسجد هیچ شهرى از مأذنه به گوش نخورده بود گفته شد. در تعقیب نماز هم، لعن ابابکر، عمر و عثمان و سایر خلفاى بنى امیه و بنى عباسیه خوانده شد. نمونه ناخرسندى شدید اهل سنت از غلبه تشیع و حکمرانى طایفه قزلباش در ایران در چند بیت خواجه ملاى اصفهانى که خطاب به سلطان سلیم عثمانى سروده، آمده است و او را به عنوان خلیفه خدا و خلیفه رسول به تسخیر ایران و دفع فتنه رافضه دعودت کرده است :

تویى اکنون ز اوصاف شریفه خدا را و پیمبر را خلیفه

روا دارى که گبر و ملحد دد دهد دشنام اصحاب محمد

بیا از قصر دین کسر صنم کن به تخت روم، ملک پارس ضم کن

به روایتى خطبه را مولانا احمد اردبیلى از اکابر علماى شیعه عصر خواند و این محل تردید است. به هر حال چون


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره شاه اسماعیل صفوی

فیلم فارسی شطرنج آموزش دفاع هندی شاه

اختصاصی از یارا فایل فیلم فارسی شطرنج آموزش دفاع هندی شاه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فیلم فارسی شطرنج آموزش دفاع هندی شاه


فیلم فارسی شطرنج آموزش دفاع هندی شاه

فیلم فارسی شطرنج آموزش دفاع هندی شاه 

چگونه با سیاه در برابر  1d4 و c4/Nf3 بازی کنیم

(دفاع هندی شاه)

فرمت : mp4

همراه با فایل pgn درس ها

مدت زمان آموزش 3 ساعت و45 دقیقه 

طرح درس : استاد بزرگ سوزان پولگار

مدرس:روح الله رستمی(مربی رسمی فدراسیون شطرنج)

تعداد جلسات آموزشی : 9

محصول : chessrostami.ir

فیلم فارسی شطرنج آموزش دفاع هندی شاه

دفاع هندی شاه گشایش حمله ای قدرتمندی است، و هم توسط کاسپاروف و هم فیشر در سراسر زندگی حرفه ای آنها از آن استفاده شد. با وجود انتخاب های گسترده سفید، سیاه پاسخ های قوی به همه آنها دارد، که بسیاری از آنها حریفان بدون آمادگی را غافلگیر خواهد کرد.


در چگونگی بازی سیاه در برابر 1.d4، به توصیه خطوطی که برای یادگیری راحت تر اند می پردازیم، به جای بعضی شاخه های بسیار تئوریک، اما تمام شاخه ها به همان اندازه معتبر و پر از منابع دفاعی هستند. شما به تم های مکرری برخورد خواهید کرد ، مانند رفتن اسب به گوشه صفحه قبل از اتخاذ پست تهاجمی تر، حمله به مرکز سفید با ... c6 و... f5 و قربانی موقت برای باز کردن پوزیسیون به نفع سیاه.


تماشای بازی های نمونه ای به شما اجازه می دهد که ایده ها را در عمل ببینید و آنها را در حافظه خود نگه دارید. در پایان این دوره، شما قادر خواهید بود که هندی شاه را با اعتماد به نفس بازی کنید و یک پاسخ قابل اتکا در مقابل 1.d4 (و 1.c4 / NF3) برای زندگی داشته باشد.


دفاع هندی شاه ، بازی های آموزنده

شاخه اصلی (5.Nf3 0-0 6.Be2)

شاخه فیانکتو (4.g3 0-0 5.Bg2)

واریانت زمیش (5.f3 0-0 6.Be3)

حمله چهار پیاده (5.f4)

واریانت آورباخ (6.Bg5)

  1. جلسه 1 واریانت کلاسیک قسمت اول.mp4

  2. جلسه 2 واریانت کلاسیک قسمت دوم.mp4

  3. جلسه 3 واریانت کلاسیک قسمت سوم.mp4

  4. جلسه 4 واریانت فیانکتو هندی شاه.mp4

  5. جلسه 5 واریانت زمیش.mp4

  6. جلسه 6 حمله چهار پیاده.mp4

  7. جلسه 7 واریانت آورباخ.mp4

  8. جلسه 8 بازی های نمونه ای -کاوالک -کاسپاروف.mp4

  9. جلسه 9 کورچنوی-فیشر.mp4

 ویدئو نمونه :


دانلود با لینک مستقیم


فیلم فارسی شطرنج آموزش دفاع هندی شاه

مظفرالدین شاه و مشروطه

اختصاصی از یارا فایل مظفرالدین شاه و مشروطه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

مظفرالدین شاه و مشروطه

متن فرمان تشکیل مجلس که مظفرالدین شاه روز ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ صادر کرد، در «مطبعه مبارکه شاهنشاهى» چاپ شد و به دیوارهاى شهر، از جمله دیوار سفارت انگلستان که عده زیادى از بازرگانان، بازاریان و مردم در آن تحصن کرده بودند، چسبانده شد. این روز، با سالروز تولد شاه مصادف شد و چون بازارها بسته بود، خیابان علاءالدوله و نزدیک سفارت انگلیس را چراغانى و تزئین کرده بودند. اما هنگامى که متن فرمان شاه را به دیوارها زدند، گروهى از مردم و گردانندگان تحصن را خوش نیامد به طورى که آن را از دیوارها کندند. به نوشته ناظم الاسلام کرمانى بخشى از سوء تفاهم به عبارت «به موقع اجرا گذارده شود» در فرمان شاه مربوط مى شد، آنجا که نوشته شده بود: «... مصمم شدیم که مجلسى از منتخبان شاهزادگان، علما، قاجاریه، اعیان، اشراف، ملاکان، تجار و اصناف به انتخاب طبقه مرقومه... تشکیل و تنظیم شود که در موارد لازمه... مشاوره و مداقه لازمه را به عمل آورده و... عقاید خودشان را... به توسط شخص اول دولت به عرض برسانند که به صحه مبارکه موشح و به موقع اجرا گذارده شود.» ناظم الاسلام کرمانى در «تاریخ بیدارى ایرانیان» نوشته است: ««به موقع اجرا» لفظى است مرکب از مضاف که لفظ «به موقع» باشد و مضاف الیه که لفظ «اجرا» است... ولى مردم عوام معنى آن را نفهمیده و گفتند یعنى «در موقعى و محلى که ما صلاح دانیم» و شاید دولتیان صلاح ندانند و به این جهت و جهات دیگر اکثریت آرا با عوام شد و این دستخط را قبول نکردند به چند جهت: یکى لفظ موقع، یعنى هر وقت که موقع باشد. خواص هم به واسطه آنکه شاید یک زمانى همین جزیى، کلى شود و بهانه به دست مستبدان افتد متابعت عوام را نمودند. دوم آنکه باز «توسط شخص اول» در کار است. ثالثاً آنکه شاید بعد از این، این دستخط هم مانند دستخط هاى سابق گردد و ایفا به مضمون آن نکنند، بلکه باید وزیرمختار انگلیس ضمانت اجراى آن را بنماید...» روز بعد، پانزدهم مرداد، سیدمحمدصادق طباطبایى (پسر سیدمحمد طباطبایى)، آقا سیدعلاءالدین (داماد سیدعبدالله بهبهانى) و آقا سیدمطهر از سوى علماى مهاجر قم براى بررسى اوضاع به تهران آمدند و در کاخ صاحبقرانیه مذاکراتى انجام دادند. هدف آنها کسب اطمینان از تأسیس مجلس، گرفتن امان براى متحصنان در سفارت و اطمینان یافتن از عدم بازگشت علاءالدوله (حاکم مستبد پیشین تهران) بود که به آن دست یافتند. پس از این دیدار بود که مظفرالدین شاه دستخط دیگرى به این شرح منتشر کرد: «جناب اشرف صدر اعظم! در تکمیل دستخط سابق خودمان به تاریخ چهاردهم جمادى الاخر ۱۳۲۴ که امر و اجازه صریحه در تأسیس مجلس منتخبان فرموده بودیم، مجدداً براى اینکه عموم اهالى و افراد ملت از توجهات کامله همایونى ما واقف باشند، امر و مقرر مى داریم که مجلس مزبور را به شرح دستخط سابق صحیحاً دایر نموده بعد از انتخاب اعضاى مجلس، فصول و شرایط نظامنامه مجلس شوراى اسلامى را موافق تصویب و امضاى منتخبان به طورى که موجب اصلاح عموم مملکت و اجراى قوانین شرع مقدس [شود] مرتب نمایند که به شرف عرض و امضاى همایونى ما موشح و مطابق نظامنامه مزبور این مقصود مقدس صورت و انجام پذیرد.» مردم این دستخط را پذیرفتند، علما به تهران باز گشتند و تحصن در سفارت انگلستان پایان یافت. روز ۲۶ مرداد، جلسه اى با حضور علما، اشراف، بازرگانان و نمایندگان اصناف به دعوت مظفرالدین شاه برپا شد و مرتضى قلى خان صنیع الدوله، میرزا حسن خان مشیرالملک، میرزا حسین خان مؤتمن الملک، مهدى قلى خان مخبرالسلطنه و میرزا حسن خان محتشم السلطنه براى تنظیم نظامنامه مجلس انتخاب شدند. مطابق نظامنامه اى که این هیأت تهیه کردند، شاهزادگان و قاجاریه، علما، طلاب، اعیان و اشراف، تجار، مالکان، زارعان و اصناف به شرطى که دست کم ۲۵ سال سن داشته باشند، رعیت ایران باشند و معروفیت محلى داشته باشند مى توانستند به عنوان انتخاب کننده در انتخابات شرکت کنند (این حق تنها شامل مالک یا زارعى مى شد که ملکى به قیمت هزار تومان داشته باشد. اصناف هم مى بایست داراى دکانى مى بودند که کرایه اش به اندازه حد وسط کرایه محلى باشد). اما «طایفه نسوان»، اشخاصى که به قیم شرعى محتاج بودند، افراد معروف به فساد عقیده، ورشکستگان به تقصیر، متهمان به قتل و سرقت و نظامیان از حق انتخاب کردن محروم بودند. انتخاب شوندگان نیز مى بایست فارسى زبان و باسواد، تبعه ایران، داراى معروفیت محلى و واجد بصیرت در امور مملکتى باشند، بین سى تا هفتاد سال سن داشته باشند و مشغول خدمت دولتى نباشند. مظفرالدین شاه این نظامنامه را تأیید کرد و انتخابات مجلس مطابق آن انجام شد. نخستین مجلس شوراى ملى روز ۱۴ مهر ۱۲۸۵ در کاخ گلستان تهران توسط شاه گشایش یافت. او در نطق افتتاحیه خود گفت: «منت خداى را که آنچه سال ها در نظر داشتیم امروز به عون الله تعالى از قوه به فعل آمد و به انجام آن مقصود مهم به عنایات الهیه موفق شدیم. زهى روز مبارک و میمون که روز افتتاح مجلس شوراى ملى است.


دانلود با لینک مستقیم


مظفرالدین شاه و مشروطه

شاه اسماعیل صفوی

اختصاصی از یارا فایل شاه اسماعیل صفوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

شاه اسماعیل صفوی

اسماعیل میرزا، ملقب به ابوالمظفر بهادر خان حسینى، فرزند سلطان حیدر و نواده دخترى اوزون حسن آق قویونلو بود.

اسماعیل در 892 ق / 1487 م در اردبیل دیده به جهان گشود. وى پس از کشته شدن پدرش، سلطان حیدر «893 ق / 1448 م» در جنگ با یعقوب بیگ آق قویونلو و متحدش فرخ یسار شروانشاه، به همراه برادرانش در حصار استخر زندانى شد «عالم آراى عباسى، ص 32؛ جهانگشاى خاقان، صص 44 - 46». رستم بیگ آق قویونلو در 898 ق / 1493 م فرزندان حیدر را از زندان آزاد ساخت «حبیب السیر، ج 4، صص 439 - 440» و آنان را به تبریز فرا خواند. در پى کشته شدن سلطان على، برادر بزرگتر اسماعیل در نبرد با رستم بیگ، یاران و مریدان، اسماعیل میرزا را که در آن هنگام کودکى شش ساله بود، با اجازه مادر از اردبیل به گیلان «لاهیجان» بردند. در گیلان، کارکیا میرزا على، فرمانرواى محلى لاهیجان و دیلمان، که شیعه و سید و دوستدار خاندان صفوى بود در نگه داشت شیخ اغلى خردسال اهتمام کرد.

اسماعیل پنج سال در آنجا ماند و با مراقبتهاى شمس الدین لاهیجى که از فضلاى آن دیار بود؛ فارسى، عربى، قرآن و مبانى و اصول شیعه امامیه را فرا گرفت «احسن التواریخ، ص 9؛ جهانگشاى خاقان، صص 64 - 67». افزون بر این، در این مدت، زیر نظر هفت تن از اعیان صوفى لاهیجان فنون رزم آموخت «جهانشگاى خاقان، ص 57».

اسماعیل با آنکه هنوز کودکى خردسال بود از جانب مریدان پدر، صوفى اعظم، مرشد کامل و شیخ و سلطان محسوب مى‏شد و حتى او را به عنوان شاه تلقى مى‏کردند. رستم بیگ چند بار فرستادگانى به طلب دو کودک شیخ حیدر به گیلان فرستاد و هر بار، کارکیا، فرستادگان او را با عذرهاى عاقلانه عودت مى‏داد. رستم گمان مى‏کرد ابراهیم هم در گیلان است و از جستجو کردن او و مادرش در اردبیل غافل ماند. اما اسماعیل که در همین سالهاى خردسالى در دستگاه کارکیا آزموده شده بود، به تدریج از اعتقاد غلات که وى را مظهر الهى تلقى مى‏کردند فاصله گرفت و آن گونه که به بعضى ونیزیهاى مقیم ایران در آن ایام گفته شد، از اینکه یاران وى را به چشم خدایى بنگرند اظهار نفرت مى‏کرد. اینکه شمسه‏اى از این دعوى الوهیت در اشعار ترکى او هست، اگر جعلى و ساختگى نباشد، ممکن است مبنى بر مصلحت وقت و ضرورت تسلیم به اعتقاد مریدان باشد که بدون آن، جانبازى آنها در حق شیخ و مرشد جوان غیر ممکن مى‏شد. این مریدان در گرماگرم هنگامه کارزار، عنایت این شیخ و مرشد را حامى‏و حافظ خود مى‏دانستند و «قربان صدقه» او مى‏رفتند. در واقع شیخ اغلى خردسال که نزد مریدان مظهر الوهیت و صوفى اعظم بود، وقتى به تشویق و الزام مریدان در محرم 905 ق / اوت 1499 م به قصد تسخیر ولایات ایران به حرکت درآمد، هنوز تا حدى آلت دست و اغراض سرکردگان قزلباش بود و سیزده سالى بیش نداشت.

اسماعیل میرزا و تلاش برای گرفتن انتقام خون پدر

اختلافات خانگى بازماندگان اوزون حسن که قلمرو او را تجزیه کرده بودند، براى اعلام خروج دین حق از سوى اسماعیل میرزا، فرصت مناسبى قلمداد شد. در اردبیل، شیخ جوان، بقعه و خانقاه صفوى را زیارت کرد و از دیدار مادر و برادر خرسندى یافت. چندى بعد براى مقابله با دشمنان که الوند بیگ آق قویونلو و فرخ یسار شروانشاه از آن جمله بودند، همراه یاران خویش به نواحى قراباغ و وان عزیمت کرد. در بین راه عده زیادى صوفیان جانسپار دیگر از حوالى سیواس و ارزنجان به وى ملحق شدند. اسماعیل به دنبال مشورت با یاران، حمله به شروان و کشیدن انتقام خون پدر را از فرخ یسار پیر بر هر کار دیگرى مقدم داشت. با هشت هزار تن صوفیان جنگجوى و جان نثار که در موکب خویش داشت عازم شروان شد. در جنگى که نزدیک قلعه گلستان روى داد، فرخ یسار با وجود بیست هزار مرد جنگى که با او همراه بود، مغلوب و کشته شد «906 ق / 1500 م؛ جهانگشاى خاقان، صص 119 و 113». اما قلعه گلستان در مقابل سپاه صوفیان به مقاومت پرداخت و بلافاصله تسلیم نشد. با این حال باکو تسلیم شد و سردار خردسال به جاى آنکه وقت خود را براى محاصره و تسخیر قلعه گلستان ضایع کند، از حوالى شروان عزیمت کرد و راه آذربایجان را پیش گرفت. در حدود نخجوان الوند بیگ آق قویونلو را مغلوب و پراکنده ساخت «907 ق / 1502 م» و خود پیروزمندانه وارد تبریز شد و سلطنت خود را با اعلام و اظهار سلطنت شیعه که به هر حال با آیین اکثریت اهل شهر مغایر بود، اعلام داشت «تاریخ جهان آرا، صص 465 - 226؛ لب التواریخ، صص 394 - 395».

اسماعیل میرزا و تجدید عهد با عقاید شیعه

اما اکثریت خاموش نامتحد و نامصمم اهل سنت در مقابل اقلیت فعال و پر شور و مصمم ضد خود چه کارى مى‏توانست کرد? قدرت صوفیان سلح و تهدید تبراییان تبرزین به دوش پادشاه صفوى که او را در آن ایام صوفى اغلى مى‏خواندند، هر گونه مقاومت جدى ضد شیعه را از جانب اهل تبریز غیر ممکن ساخت. در تاریخ ایران اسلامى، این یک نقطه عطف و یک تحول بود و تحقق یا عدم تحقق آن به تصمیم و تهور یکى از دو طرف ماجرا بستگى داشت و این اوصاف در بین مخالفان اسماعیل میرزا وجود نداشت.

در یک روز جمعه، خطیب شهر به امر فاتح قهار در مسجد تبریز خطبه اثنى عشرى خواند. در هنگام اذان، عبارت اشهد ان علیا" ولى الله، و حى على خیر العمل که شعار شیعه بود و طى قرنها تقریبا" جز در عهد آل بویه و سربداران در مسجد هیچ شهرى از مأذنه به گوش نخورده بود گفته شد. در تعقیب نماز هم، لعن ابابکر، عمر و عثمان و سایر خلفاى بنى امیه و بنى عباسیه خوانده شد. نمونه ناخرسندى شدید اهل سنت از غلبه تشیع و حکمرانى طایفه قزلباش در ایران در چند بیت خواجه ملاى اصفهانى که خطاب به سلطان سلیم عثمانى سروده، آمده است و او را به عنوان خلیفه خدا و خلیفه رسول به تسخیر ایران و دفع فتنه رافضه دعودت کرده است :

تویى اکنون ز اوصاف شریفه خدا را و پیمبر را خلیفه

روا دارى که گبر و ملحد دد دهد دشنام اصحاب محمد

بیا از قصر دین کسر صنم کن به تخت روم، ملک پارس ضم کن

به روایتى خطبه را مولانا احمد اردبیلى از اکابر علماى شیعه عصر خواند و این محل تردید است. به هر حال چون خطبه، با اظهار تبرى نسبت به صحابه رسول و خلفاى مقبول و محبوب اهل سنت خوانده شد، مجلس به جنب و جوش آمد و عده کثیرى از حاضران آماده اظهار مخالفت شدند. شاه جوان به سرعت و قاطعیت، شمشیر از غلاف بیرون آورد و به صوفیان مجلس و دیگران حکم کرد که بى درنگ تبرا کنند و از مخالفان ترس به خود راه ندهند. در جواب لعن بر صحابه و خلفا، از مردم بانگ بیش باد و کم مباد بلند شد و تبراییان تبرزین به دوش از همانجا در شهر راه افتادند و با لعن و سب خلفا و صحابه رسول اکرم، پیشاپیش موکب شاه خویش به حرکت درآمدند. شهر پر از غوغاى تبراییان شد و اظهار تولاى اهل بیت در شعارها انعکاسى و تکرار یافت. عده‏اى هم براى چشم ترس دیگران یا بدان سبب که از اظهار تبرى خوددارى کردند، کشته شدند. در جواب ناصحان محافظه کار که گفته بودند این اظهار تبرى ممکن است اهل سنت را بر شاه جدید شوراند و به ایجاد اغتشاش وا دارد، صوفى اعظم پاسخ داد؛ اگر در اینجا جمیع خلق هم سر به مخالفت بردارند همه را بى دریغ به دست تیغ خواهم سپرد.


دانلود با لینک مستقیم


شاه اسماعیل صفوی

برررسی مقبره شاه نعمت الله ولی

اختصاصی از یارا فایل برررسی مقبره شاه نعمت الله ولی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

برررسی مقبره شاه نعمت الله ولی


برررسی مقبره شاه نعمت الله ولی
  • شاه نعمت الله ولی، شاعر و عارف قرن نهم هجری است که در ابتدا در شهرهای سمرقند، هرات و یزد زندگی می کرد. او بیست و پنج سال از عمر خود را در ماهان به سر برد و پس از مرگش نیز در همانجا دفن گردید. زیارتگاه او در اراضی وقفی در ناحیه ای دور از روستا قرار گرفته و شامل سه حیاط در راستای محور قبله است که به تدریج طراحی شده، بناهای متعدد تشکیل دهنده این مجموعه شامل ورودی، صحن، حسینیه، رواق، حرم، مرقد، گنبد، چله خانه شیخ، آرامگاه شاه خلیل و مقابر متعدد دیگری هستند که قدیمی ترین آنها گنبد خانه ای است که صندوقه شاه نعمت الله ولی در آن قرار دارد و مربوط به دوره تیموریان بوده و اغلب دیگر بناهای آن متعلق به دوره صفویه با افزوده هایی از روزگار قاجار است. (سازواره نو، 1375)
  • مقبره شامل سه حیاط و ساختمان های اطراف آن است که بر روی یک محور مرکزی احداث شده اند. هر یک از این حیاط ها دارای یک حوض و تعدادی درخت است. حیاط جلو با دروازه ای که بر بالای آن گنبدی تعبیه شده، از دو حیاط دیگر زیباتر است و حوض آن، که دارای طرح صلیبی است در مرکز واقع شده است.در اطراف حوض درختان سرو و کاج کاشته و شاخه های پایین آنرا زده اند. بوته های گل سرخ به درختان تیره و آب استخر، که درختان بر آن سایه افکنده اند، حالت با نشاط تری می دهد. استخر این باغ با استخر سایر باغ های ایران تفاوت بسیاری دارد؛ به این ترتیب که یک حوض هشت گوش در وسط استخر، که طرح چلیپایی دارد، تعبیه کرده اند. این حوض هشت گوش کوچک در سطح مرتفع تری قرار گرفته است و در برابر نسیم عکس العمل متفاوتی از خود نشان می دهد و هنگامی که فواره های آنرا به کار می اندازند، آب به شکل مخروطی در می آید.(ویلبر،1383)

دانلود با لینک مستقیم


برررسی مقبره شاه نعمت الله ولی