یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

حقوق‌بشر و تنوع فرهنگی

اختصاصی از یارا فایل حقوق‌بشر و تنوع فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

حقوق‌بشر و تنوع فرهنگی

نسبت میان حقوق‌بشر و تنوع فرهنگی از مباحث مهم حوزه علوم انسانی در محافل علمی و سیاسی خصوصاً در دهه‌های گذشته بوده است. در این خصوص دیدگاه‌های متنوعی ابراز شده که می‌توان خلاصه آنها را به شرح زیر برشمرد:

1- در دیدگاه اول که عمدتاً از سوی کشورهای غربی دنبال می‌شود تأکید بر این است که حقوق‌بشر جهان‌شمول است و گوناگونی‌های فرهنگی نمی‌توانند تأثیری بر هنجارهای حقوق‌بشر داشته باشند. این طیف اعلامیه جهانی حقوق‌بشر و سایر معاهدات موجود بین‌المللی را مبنائی برای تعریف حقوق‌بشر جهان‌شمول تلقی می‌کنند.

2- طیف دوم که می‌توان از آنها تحت عنوان نسبیت‌گرایان یاد کرد معتقدند حقوق‌بشر نسبی است و هنجارهای آن با توجه به ویژگی‌های فرهنگی، منطقه‌ای و جغرافیائی تعریف می‌گردد. این گروه معتقدند که تعریفی جهان‌شمول از حقوق‌بشر وجود ندارد و هر کشور حق دارد با در نظر گرفتن ویژگی‌های فرهنگی خود تعریفی اختصاصی از موازین حقوق‌بشر ارائه داده و آن را مبنای عمل قرار دهد.

3- گروه سوم بر این باورند که حقوق‌بشر فی نفسه جهان‌شمول است اما تعاریف موجود از هنجارهای حقوق‌بشری ضرورتاً جهان‌شمول نیستند. سیستم‌های حقوقی مختلف تعاریفی از حقوق‌بشر ارائه می‌دهند که ممکن است متفاوت باشند اما گفت‌وگوهای بین فرهنگی در زمینه حقوق‌بشر می‌تواند به درک‌های مشترک در زمینه حقوق‌بشر جهان‌شمول کمک کند.

دیدگاه‌های فوق‌الذکر باعث شکل‌گیری گروه‌بندی‌هائی در عرصه سیاست بین‌الملل نیز شده است. به طوری که تعدادی از کشورها (عمدتاً کشورهای غربی) تلاش مضاعفی را در جهت ترویج تعریف غربی از حقوق‌بشر بر اساس اعلامیه جهانی حقوق‌بشر، میثاقین حقوق‌مدنی و سیاسی و حقوق‌اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و نیز سایر ابزارهای بین‌المللی از قبیل کنوانسیون منع شکنجه، کنوانسیون حقوق زنان و کنوانسیون حقوق کودک به عنوان موازینی جهان شمول در زمینه حقوق بشر انجام می‌دهند.

در سوی دیگر طیفی از کشورها هستند که با توسل به موضوع تنوع فرهنگی هیچ گونه معیار بین‌المللی را برای حقوق بشر نمی‌پذیرند و از این طریق سعی می‌کنند عملکردهای عمدتاً ضعیف خود را تحت پوشش تعاریف ملی از حقوق بشر توجیه کنند.

آنچه که بیشتر در صحنه بین‌المللی ظهور داشته است تقابل فکری و سیاسی این دو طیف بوده است. متأسفانه غلبه این نگرش‌ها در حوزه مباحث فکری مربوط به حقوق بشر باعث شده تا دیدگاه‌های علمی و غیر سیاسی مجال بروز کافی پیدا نکنند. این امر باعث شده تا تصویر ارائه شده از نسبت میان حقوق بشر و تنوع فرهنگی تک بعدی و نامتوازن جلوه کند. در اثر هژمونی طرفداران طیف اول در عرصه‌های رسانه‌ای و دانشگاهی این گونه وانمود شده است که هرگاه بحث از تنوع فرهنگی مطرح می‌شود، هدف یافتن پوششی برای توجیه نقض حقوق بشر برای کشورهای در حال توسعه است. این ابهامات مفهومی باعث شده تا برخی محافل، تنوع فرهنگی را به عنوان گفتمان مجادله آمیز «نسبیت فرهنگی در مقابل جهان‌شمولی» و حتی سفسطه‌ای برای فرسایش جهان‌شمولی حقوق بشر بپندارند.

این وضعیت علاوه بر اینکه باعث شده که رابطه میان حقوق بشر و تنوع فرهنگی به خوبی تبیین نشود از سوی دیگر باعث تضعیف جایگاه حقوق فرهنگی در ادبیات بین‌المللی و نیز در عرصه اجرا شده است. یکی از پیامدهای این ماجرا عدم تعریف و تدوین مقررات لازم برای شناسائی حقوق جمعی فرهنگی است. میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که از اولین معاهدات بین‌المللی در زمینه حقوق بشر است تنها به جنبه‌های فردی حقوق فرهنگی پرداخته است و تصریحی در زمینه شناسائی ابعاد جمعی حقوق فرهنگی ندارد. مدافعان حقوق جمعی فرهنگی تنها به تفسیر «حق تعیین سرنوشت» که در منشور ملل متحد و نیز در میثاقین حقوق بشر مورد تصریح قرار گرفته برای تبیین مبانی حقوق «حق جمعی فرهنگی» استناد می‌کنند. وضعیت فوق‌الذکر ضرورت تلاش برای تبیین صحیح رابطه حقوق بشر و تنوع فرهنگی و نیز شناسائی حقوق فرهنگی در ابعاد فردی و جمعی آن را اجتناب ناپذیر می‌کند. در راستای این ضرورت در عرصه سازمان ملل متحد جمهوری اسلامی ایران از سال 1999 میلادی قطعنامه‌ای تحت عنوان «حقوق بشر و تنوع فرهنگی» طراحی و ارائه کرد که پس از مباحث و مذاکرات صورت گرفته میان نمایندگان کشورهای مختلف در نشست مجمع عمومی سازمان ملل با اجماع به تصویب رسید. در این قطعنامه ایده تنوع فرهنگی به صورتی گسترده با مفاهیمی اساسی همچون حق تعیین سرنوشت، احترام به همگان، بردباری، گفت‌وگوهای میان فرهنگی، و غنی بخشی به جهان‌شمولی حقوق بشر ارتباط پیدا کرده است. چنین عناصر کلیدی عمیقاً به لحاظ درونی با یکدیگر مرتبط و تقویت کننده یکدیگرند.

در قطعنامه حقوق بشر و تنوع فرهنگی هدف تبیین این نکته است که در جهان پر تنش و تنازع‌آمیز کنونی چگونه می‌توان بین فرهنگ‌های متنوع و حقوق بشر سازش برقرار کرد؟ تأثیرات همسانی و تطابق فرهنگی در بهره‌مندی از حقوق بشر چگونه است؟ چگونه می‌توان ضمن ارج نهادن جامعه بین‌المللی به تنوع فرهنگی، از حقوق بشر صیانت نمود؟ آیا دولت‌ها نسبت به ایجاد نظامی بین‌المللی که در آن تنوع فرهنگی محترم شمرده شود، مسئولیتی دارند یا خیر؟

در دیدگاه جمهوری اسلامی ایران تمامی ملل و جوامع در سراسر جهان با سوابق فرهنگی، تاریخی و مذهبی گوناگون، همزمان ضمن تأکید بر مختصات و ویژگی‌های مربوط به خود و با رعایت ارزش‌های فرهنگی و مذهبی خویش، در مفهوم کلان جهان‌شمولی حقوق بشر سهیم هستند. از این رو لازم به تأکید است که استدلال اصلی در مفهوم تنوع فرهنگی به هیچ وجه تقویت سفسطه نسبیت‌گرایی فرهنگی نیست.

آنچه در خط مشی جمهوری اسلامی ایران اولویت دارد تقویت گفت‌وگوی بین فرهنگی برای رسیدن به تعاریف جهان‌شمول از حقوق بشر است که مقدمه چنین رویکردی احترام به تنوع فرهنگی است تا زمینه گفت‌وگو را فراهم آورد. در این رابطه تجربه تاریخی نیز پشتوانه لازم را


دانلود با لینک مستقیم


حقوق‌بشر و تنوع فرهنگی

مقاله درباره نقش وجایگاه رسانه ها در ارتباط فرهنگی

اختصاصی از یارا فایل مقاله درباره نقش وجایگاه رسانه ها در ارتباط فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

نقش وجایگاه رسانه ها در ارتباط فرهنگی

گوناگونی مطبوعات و گسترش انتشار نشریات متنوع و متفاوت و بهطور کلی جایگاه شایستهء رسانه‌ها در تنویر افکار و ایجاد فضای مناسب برای گفت و گو و برخورد سالم و سازندهء نظرات و همچنین اهمیتی که رسانه‌های گروهی در ارتقاء سطح آگاهی و تعالی فرهنگ و دانش عمومی دارند، بی گُمان یکی از مهمترین عوامل توسعهء فرهنگی و از نشانه‌های پویایی و تحرک هر جامعه است.

بدیهی است که توسعهء فرهنگی – بهمعنای گستردهء آن که در برگیرندهء گشایش و گسترش گفت و گو‌های فلسفی و فرهنگی و ادبی و هنری است – نه تنها عامل اصلی رشد خودآگاهی جمعی، بلکه زمینه ساز توسعهء سیاسی و اقتصادی و پیشرفت علوم و در واقع نخستین پیش شرط حل بنیادی مسایل و رفع مشکلات فراگیر جامعه است. البته این همه زمانی میسر و متحقق‌ می‌‌گردد که از یک سو صاحبان قدرت و دولت، با قانون‌گرایی و قانون گذاری و سعه صدر به‌رسانه‌های گوناگون و نقش آنان در جامعه بنگرند و به‌ویژه، رسانه‌های گروهی را نه به‌مثابهء «دشمنان بالقوه» یا بلندگوی تبلیغاتی نظام حکومتی، بلکه به‌عنوان رکنی اساسی در کنار و همطراز قوای مقننه و مجریه و قضاییه باور کنند و به‌رسمیت بشناسند. از سوی دیگر اما ارباب جراید و اهالی قلم نیز باید که به‌رسالت فرهنگی و مسئولیت خود در اطلاع رسانیِ درست و ترویج تفاهم و تبلیغ تسامح و تقویت حس همبستگی ملی و همزیستی مسالمت آمیز آگاه باشند و جداً از حتک حرمت اشخاص و دروغ پردازی و شایعه پراکنی، و از همه مهمتر، از تبلیغ خشونت بپرهیزند.

این هشدار بی‌شک در وهلهء اول متوجه رسانه‌های تصویری فراگیر (صدا و سیما و سینما) و روزنامه‌ها و نشریه‌های سرتاسری و با نفوذ است که تأثیر آنی و گستردهء خبرها و گزارش‌ها و تجزیه و تحلیل‌ها و پیام‌های آنان قابل کتمان نیست؛ تأثیری که بنا بر احساس مسئولیت، میتواند سودمند و سازنده باشد و در صورت بی مسئولیتی گردانندگان آن، لاجرم مضّر و مخرّب خواهد بود.

من در اینجا به‌تناسب با موضوع این نوشتار که نقش و جایگاه رسانه‌های فرهنگی است، تنها به‌همین اشارات بسنده می‌کنم. اما بر کسی پوشیده نیست که پرداختن به‌کارکرد رسانه‌های گروهی و به‌خصوص بررسی نقش و مسئولیت رسانه‌هایی چون صدا و سیما در جوامع در حال توسعه که عامهء مردم کمتر امکان دسترسی به‌رسانه‌های نوشتاری دارند، از اهمیت بسیار برخوردار است؛ خاصه تأثیر و نفوذی که این رسانه‌ها در فرایند شکل گیری جامعهء مدنی دارند.

این امر به‌ویژه در مورد ایران و در وضعیت کنونی که جامعه در حال گذار از ساختاری اقتداری به‌مناسباتی مبتنی بر قانون است، به‌‌مسئله‌ای حیاتی و سرنوشت ساز تبدیل شده است؛ چرا که ادامهء کوشش‌های گسترده و دگرگونی‌های امیدوارکننده‌ای که پس از «خرداد 76» پدید آمده بود و هم اکنون دچار کندی و رکورد شده است، پیش از هر چیز مستلزم گشایش دوباره در عرصهء مطبوعات به‌طور اخص و رسانه‌های گروهی به‌طور اعم است. باید دانست که هیچ اصلاح و دگرگونی و هیچ بهبود و پیشرفتی در جامعه به‌وقوع نخواهد پیوست، مگر آنکه پیشتر گفت و گویی گسترده و همه جانبه ‌میان صاحب نظران و کارشناسان عرصه‌های گوناگون صورت گیرد؛ و کیست که هوشیاری و بیداری مردم و جایگاه اندیشمندان و روشنفکران و منتقدان و نیز فعالیت آزادانهء رسانه‌های مستقل را در این فرایند بتواند کتمان کند.

آنچه اما در این فرایند کمتر مورد توجه و عنایت قرار می‌گیرد و اغلب از نظرها دور می‌ماند، نقش مهم و تأثیر عمیق، ولی آرام و دراز مدت نشریات فرهنگی مستقل است. این نوع رسانه‌ها، در گونه‌ها و رویه‌های خود، عرصه‌ای


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره نقش وجایگاه رسانه ها در ارتباط فرهنگی

مقاله درباره گزارش در مورد مطالعات فرهنگی

اختصاصی از یارا فایل مقاله درباره گزارش در مورد مطالعات فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

مقدمه:

دکتر کاظم معتمدنژاد، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی: مطالعات فرهنگی به معنای دقیق کلمه، مطالعاتی است که محتوای آن ارتباطات است . مطالعات فرهنگی یعنی مطالعه ارتباطات. مطالعات فرهنگی به معنای دقیق کلمه، مطالعاتی است که محتوای آن ارتباطات است. من در سال 1976 در کنفرانس انجمن بین المللی تحقیق در ارتباطات جمعی در انگلستان شرکت داشتم. آنجا برای نخستین بار با آقای استیوارت هال ملاقات کردم. در کنار آقای هربرت شیلر آمریکایی بودم که کتاب جدیدشان را به عنوان «ارتباطات و سلطه فرهنگی» منتشر کرده و با خود آورده بودند. آقای دکتر مولانا هم بودند. آقای هال از من دعوت کردند که بعد از کنفرانس به دانشگاه بیرمنگام سری بزنم و خدمت ایشان برسم. بعد از کنفرانس به آن دانشگاه رفتم و با ایشان صحبت کردم. از آن تاریخ به بعد توجه من به موضوع مطالعات فرهنگی جلب شد. به همین جهت در کارهای مطالعاتی و تحقیقاتی ودر دروس خودم و به ویژه در سال‌های اخیر همیشه به مبحث مطالعات فرهنگی پرداخته‌ام. بر پایه آن آشنایی و مطالعاتم و با توجه به آنچه استنباط کرده‌ام، مکتب مطالعات فرهنگی را یکی از شاخه های مطالعات انتقادی در ارتباطات می‌دانم. سرچشمه مطالعات انتقادی را می‌توان در ادبیات مارکسیسم ارتودوکس جست و جو کرد. ابتدا در آثار مارکس، انگلس، لنین و سپس در مباحث و رویکردهای نوتر آنتویو گرامشی.

مکتب دوم در مطالعات انتقادی، مکتب فرانکفورت است. زمانی که مکتب مطالعات فرهنگی در بیرمنگام تأسیس شد هنوز آثار مکتب فرانکفورت جمع آوری و به انگلیسی ترجمه و معرفی نشده بود. به همین دلیل با آنکه مکتب فرانکفورت از لحاظ تاریخی مقدم بر مکتب مطالعات فرهنگی است، ولی دیرترشناخته شد. مکتب دیگر، مکتب ساختارگرایی فرانسوی است، که کسانی همچون آلتوسر نظریه پرداز آن بودند. آخرین مکتب هم مکتب مطالعات انتقادی اقتصاد سیاسی ارتباطات است که از جمله چهره‌های شاخص آن هربرت شیلر است .

ما در سال‌های اخیر وقتی به مبحث مطالعات انتقادی در ارتباطات می‌پرداختیم، همه این مباحث و مکاتب را در کنار هم بررسی می‌کردیم و مطالعات فرهنگی را یکی از شاخه های مهم این مطالعات می‌دانیم. می‌ خواهم خدمت دوستان عرض کنم که ما تاکنون توجه خاصی به این رشته داشته‌‌ایم. اما در ایران مفهوم مطالعات فرهنگی مبهم باقی مانده است. اگر به عناوین برخی نهادها توجه کنیم، مانند پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در می یابیم که معنای عامی را برای مفهوم مطالعات فرهنگی در نظر گرفته‌اند و آن را تنها معطوف به مطالعه در حوزه ارتباطات جمعی نمی‌دانند. در هرصورت مکتب مطالعات فرهنگی انگلستان در شرایط خاص تاریخی به وجود آمد که باید به آن اوضاع توجه داشت.

تأسیس مکتب فرانکفورت:

تأسیس این مکتب بعد از جنگ جهانی دوم بود؛ در انگلستان دولت کارگری روی کار آمده بود و قصد داشت اصلاحاتی انجام دهد. به همین خاطر نخستین اقدامی که بعد از جنگ جهانی دوم انجام داد، تشکیل کمیسسیون تحقیق مربوط به مطبوعات بود. قرار بود حزب کارگر با انحصارهای مطبوعاتی مقابله کند. سپس نیاز به تحقیق در باره مطبوعات مطرح شد تا بر پایه آن دولت بتواند قانونگذاری کند و برای اصلاح وضع، بخصوص مقابله با انحصارهای مطبوعاتی و تمرکز اقتصادی مطبوعات، راه حلی پیدا شود. این مطالعات از سال 1947 تا 1949 ادامه داشت. البته در عمل، به علت مخالفت‌های زیادی که صورت گرفت، گزارش خوبی تهیه نشد. امکان مقابله با تراستها و انحصارهای مطبوعاتی اندک بود و جمعی که مطالعات را انجام می‌دادند ناچار بود جانب احتیاط را بگیرد. در نهایت شورای مطبوعات تشکیل شد. این شورا، به تقلید از کشورهای اسکاندیناوی از نمایندگان روزنامه نگاران، صاحبان و مدیران مطبوعات و نمایندگان جامعه مدنی تشکیل شد و از سال 1953 شروع به کار کرد. فعالیت این شورا تا اواسط دهه 1990 با همین نام ادامه داشت تا اینکه به کمیسیون شکایت‌های مطبوعاتی تغییر نام داد.

بنیانگذاران مکتب مطالعات فرهنگی :

آغاز فعالیت مکتب مطالعات فرهنگی در چنان اوضاع واحوالی بود. گرچه تعدادی از کسانی که مکتب مطالعات فرهنگی را پی ریزی و رهبری کردند از دانشگاه‌های معروفی مثل آکسفورد و کمبریج فارغ التحصیل شده بودند، اما به دلیل افکار چپ و نئومارکسیستی خود به دانشگاه‌ها راه داده نشدند. آن‌ها کوشیدند فرهنگ را از منظری متفاوت و غیرمرسوم مطالعه کنند. در این میان چهار نفر شاخص بودند:

استوارت هال، ریمون ویلیامز، ادوارد تامسون و ریچارد بوگارت. این چهار نفر بنیانگذاران مکتب مطالعات فرهنگی هستند که هرکدام مطالعات ارتباطی خاصی نیز دارند. برای مثال آقای بوگارت کتاب معروفی با عنوان «بررسی درباره چگونگی تاثیر نشریات و سرگرمیها در جامعه انگلستان». هدف مطالعات آن‌ ها پی بردن به تأثیر وسایل ارتباط جمعی بر فرهنگ مردم بویژه کارگران بود. قصد آن‌ها دقت در سلطه فرهنگی غیرمستقیم مؤسسات مطبوعاتی و انتشاراتی در جامعه انگلستان بود. باز یادآوری می‌ کنم که این چهار نفر رادیکال بودند، اندیشه های سوسیالیستی داشتند و با تجربه شوروی هم مخالف بودند. در سال 1964 مرکز مطالعات فرهنگی در دانشگاه بیرمنگام تأسیس شد که ابتدا آقای بوگارت رئیس آن بود. بعد از مدتی، چون بوگارت به معاونت مدیر کل یونسکو منصوب شد و کار خود را در پاریس دنبال می‌کرد، آقای استوارت هال مسئولیت او را برعهده گرفت. مطالعات این افراد تا دهه 1980 مبتنی بر تجزیه و تحلیل محتوای مطبوعاتی بود و به همین خاطر آن‌ها به متن‌ها توجه خاصی داشتند. کم کم به بررسی مخاطبان هم توجه کردند و موضوع تأثیر پیام بر مخاطبان را مورد توجه قرار دادند. این موضوع، زمینه انشعاب در مکتب مطالعات فرهنگی را فراهم کرد. به این ترتیب که خانم ایزابل آنگ تحقیقی درباره یک سریال معروف آمریکایی انجام داد و بر اساس آن نظریه مخاطب فعال را مطرح کرد، درحالی که اکثر نظریه پردازان مکتب انتقادی بیرمنگام یا مکتب انتقادی اقتصاد سیاسی با این نظریه موافق نبودند و عقیده داشتند که از طریق وسایل ارتباطی جمعی، مستقیم و غیرمستقیم، سلطه بر جامعه حاکم می‌شود و باید با آن مقابله کرد. ولی خانم ایزابل آنگ و آقای الیو کاتز، استاد قدیمی دانشگاه کلمبیا، در اواخر 1970 بر این موضوع پافشاری می‌کردند که امپریالیسم فرهنگی معنا ندارد و وسایل ارتباط جمعی قادر نیستند به‌ طور مستقیم بر مخاطبان تأثیر بگذارند، بلکه مخاطبان عکس‌العمل نشان می‌دهند و این عکس‌العمل مخاطبان فعال، آثار منفی پیام‌های ارتباطی را از میان می‌برد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره گزارش در مورد مطالعات فرهنگی

تحقیق درباره ارزشهای فرهنگی وجهت گیریهای کارکنان 14 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره ارزشهای فرهنگی وجهت گیریهای کارکنان 14 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

ارزشهای فرهنگی وجهت گیریهای کارکنان

 چکیده

این مقاله حاصل نتایج تحقیق انجام شده درباره ارزشهای فرهنگی کارکنان سازمانها باملیت های مختلف در سراسر جهان می باشد. در این تحقیق ، دیدگاههای کارکنان بیش از18 کشور مختلف درباره ویژگی های مطلوب آنها در محیطهای کاریشان موردمطالعه قرارگرفته است . به طور همزمان نیز تلاشی جهت تدوین و آزمایش الگویی نظری برای طبقه بندی ملیتها براساس جهت گیری فرهنگی آنها صورت گرفته است .

1 - مقدمه

تاریخ به ما آموخته است که موفقیت هر شرکتی در عملکردش ، به طور معناداری تحت تاثیر فرهنگ سازمانی آن قرار می گیرد. ویلن و هانگر (1995) اشاره داشتند که یک فرهنگ سازمانی مطلوب به گونه ای است که از رسالت و استراتژی شرکت خود حمایت کند. در اقتصاد جهانی ، بسیاری از سازمانهای بین المللی دارای ترکیبی از کارکنان آمریکایی ، اروپایی ، آسیایی و موارد دیگر هستند که هریک از آنها با داشتن سوگیریهای ویژه خود به زندگی و کار، در کنار یکدیگر فعالیت می کنند. باتوجه به این حقیقت که 25تا 50 درصد رفتار شغلی کارکنان باتوجه به ویژگیهای فرهنگی آنها شکل می گیرد

(گانون 1994)، بنابراین نیاز داریم تا فرهنگ موجود در پشت این رفتارها را درک کنیم .این امر به خصوص از این جهت بیشتر قابل بررسی است که ماهیت کسب وکار و رقابت تجاری از ماهیت محلی و ملی ، درحال تبدیل شدن به شکل بین المللی و جهانی است . به همین دلیل باید فهم خود را از ماهیت کارهایی که تنها با یک فرهنگ سروکار دارد به نگرشی چندفرهنگی توسعه دهیم . چالش اصلی موفقیت مدیریت امروز، یاری رساندن به کارکنان است به گونه ای که دارای روحیه رقابت پذیری بیشتر در شغل خود گردیده ودارای ارتباط بهتری با مسایل جهانی و فرصتهای کاری موجود برای شرکت خود گردند(گارلند و فارمر، 1986). از این رو شرکتها نه تنها به ایجاد فرهنگی عمومی و مطلوب نیازدارند بلکه باید ویژگی های فرهنگی مشخصی را در شرکت خود برای بیشینه کردن عملکرد کارکنان ایجاد کنند (ییپ ، 1995). شرکتها این کار را می توانند در دو مرحله انجام دهند. اولین اقدام این است که جهت گیریهای فرهنگی کارکنان خود را درک کرده و درمرحله دوم به واسطه این ، افراد فرهنگ مطلوب را شناخته و آن را در شرکت به وجودآورند.

2 - تحقیقات قبلی

احتمالا گسترده ترین تحقیق انجام شده درباره تفاوت فرهنگی مابین ملیتها، توسطهوفستد در سال 1980 با استفاده از نظرات بیش از 166000 نفر از 53 ملیت مختلف انجام شده است . او ثابت کرد که می توان ازطریق داده هایی درباره رفتارجمعی براساس طبقه بندی ذیل ، به تفاوتهای فرهنگی پی برد:

1 - فردگرایی درمقابل جمع گرایی ;

2 - ابهام گریزی ;

3 - فاصله قدرت ;

4 - مردگرایی درمقابل زن گرایی یا ظرافت گرایی ;

5 - پویایی شناسی اخلاق کنفوسیوسی

این طبقه بندی در ابتدا دارای چهار گروه و بعدا طبقه پنجم به آن اضافه گردید. سایرنویسندگان نشان دادند که عملکرد فردی براساس پیشینه فرهنگی افراد متفاوت است .به طور مثال سوگیری فرهنگی جمع گرایی کارکنان چینی ، گرایش بیشتری در آنها برای فعالیت گروهی نسبت به کارکنان آمریکایی به وجود می آورد (ارلی ، 1993).

برخی از مطالعات نشان داده است که گروههای غیرمتجانس نسبت به گروههایی بااعضای متجانس دارای عملکرد بهتری در حل مسایل پیچیده هستند (شاو، 1993 واستینر، 1972 و روهه 1978). یافته های جدیدتر نشان دهنده این است که گروههای دارای گوناگونی فرهنگی دارای اثربخشی درحل مسایل نبوده اند. با این حال ، باتوجه به مدت زمانی که اعضای گروههای نامتجانس برای همکاری با یکدیگر اختصاص می دهند، این گروهها به تدریج درحال دستیابی به سطح اثربخشی ای هستند که گروههای متجانس از آن برخوردارند (واتسون ، کومار و مایکلسن ، 1993).

سایر محققان دریافتند گروههایی که به داشتن اختلاف نظر، ارزش گذاشته وساختارهای منعطف را می پذیرند و تشخیص می دهند که چگونه درون شبکه های سیاسی و اجتماعی فعالیت کنند موفق خواهندشد، حتی اگر دارای فرهنگی با میزان بالایی از فردگرایی باشند (نهاوندی 1994). یک بحث جالب این است که فرهنگ سازمانی قویا تحت تاثیر ویژگیهای بخش صنعتی ای قرار می گیرد که آن شرکت در آن فعالیت می کند (گردن ،1991).

به طور واضح ، مدیریت میان فرهنگی به دانش بیشتری نسبت به شناخت فرهنگی صرف مربوط به یک کشور نیاز دارد. محققان دیگر هم روابطی را بین ارزشهای فرهنگی وطول دوره اشتغال (شریدان ،1992)، فرهنگ و تاثیر آن بر کیفیت خدمات (کلین ، ماسی ،ویدنر، 1995)، میزان قدرت فرهنگ و عملکرد بلندمدت شرکت (گردن و دی توماسو،1993) و تاثیر فرهنگ سازمانی بر موفقیتهای اقتصادی یافته اند.

از دیدگاه تاثیر مسایل انگیزشی بر عملکرد نیز یافته هایی درباره رابطه بین بهره وری وگروههای کاری داوطلبانه در چین (جین ،1993)، فرهنگ حمایتی در ملیتهای امریکایی ،روسی و چینی (سیلورتورن ، 1992) و ویژگیهای مدیر مطلوب از دیدگاه فرهنگهای متفاوت (مرکانت ، 1994،1995،1996) موجود است .

در این تحقیق هدف اصلی یافتن ارتباط بین ارزشهای فرهنگی کارکنان در کشورهای انتخاب شده با ویژگیهای مطلوبی است که آنها از محیط کاری خود انتظار دارند. به طورخاص این سوالات عبارتند از:

در ملیتهای مختلف چه نوع ویژگیهایی برای مدیران مطلوب است ؟

چه کسی باید در سازمان آنها تصمیم گیری کند؟

در سازمان آنها تعارضات چگونه باید حل شوند؟


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ارزشهای فرهنگی وجهت گیریهای کارکنان 14 ص

تحقیق درباره حرفه گرائی در حسابداری –دیدگاه فرهنگی در کشورهای درحال توسعه 5ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره حرفه گرائی در حسابداری –دیدگاه فرهنگی در کشورهای درحال توسعه 5ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

حرفه گرائی در حسابداری –دیدگاه فرهنگی در کشورهای درحال توسعه

خلاصه :

هدف :بررسی تاثیرات فرهنگ بر حرفه گرائی در 12 کشور در حال توسعه با ارزشهای فرهنگی هافسد(1980)و مدل گری (1988)است .

طرح /روش تحقیق /رویکرد : ارتباط هفت متغیر با مدل قابل آزمون منتج به طبقه بندی 12 کشور در حیطه کنترل قانونی تا حرفه گرائی گردید.داده ها از سال 1996 تا 2000 از منابع مختلف اخذ گردیدو.12 کشور مورد بررسی از کشورهای خاورمیانه وشمال افریقا انتخاب گردید.واز تجزیه وتحلیل culsterدر طبقه بندی این کشورها استفاده گردید .

نتایج :نتایج حاکی از آن است که کنترل قانونی مطابق با فرضیات گری در اتباط با ایران تایید می گردد و تاحدی برای بحرین ،اردن،عمان و قطر تایید می گردد .ضمنا برای پاکستان ،ترکیه ،مالزی و اندونزی آن رد می گردد.

محدودیت های تحقیق : یکی از مشکلات اصلی این تحقیق جمع آوری داده های زیاد از کشورهای گوناگون است.

ضرورت تحقیق: یافته های این تحقیق منبع اطلاعاتی در ارتباط با قدرت یا اختیار حسابداری در این کشورهاست که دانش و ادبیات بین المللی را در ارتباط با حسابداری این کشورها بهبود می بخشد.

کاربرد:یافته های این تحقیق در فرآیند هماهنگی در رویه های بین المللی حسابداری مفید است

کلمات کلیدی :حسابداری ،کشورهای در حال توسعه ،فرهنگ

نوع تحقیق: بررسی ادبیات

مقدمه :

اثر فرهنگ بر سیستمهای حسابداری در کشورهای مختلف در سه دهه اخی موضوع تحقیق بوده است . ارزشهای مختلف فرهنگی بر ارزشهای حسابداری در سطح ملی وبین المللی تاثیر می گذارد (fechner&kilgore1994).در این زمینه ، فرهنگ در جوامع مختلف بر سیستمهای حسابداری ملی تاثیر به سزائی داردواختلاف رویه های مختلف حسابداری از اختلاف ارزش های فرهنگ ملی نشأت می گیرد. محیط فرهنگی بعنوان یک سیستم ملی یا منطقه ای ، شامل زبان، آداب و رسوم ، مذهب ، خصوصیات، قانون، آموزش و سازمانهای اجتماعی، تکنولوژی و فرهنگ مادی است . انتظار این است که تعامل این عناصر بر حسابداری بسیار پیچیده باشد .. موضوع این بحث ارتباطی است که بین ارزشهای فرهنگ ملی و ارزشهای منبعث از سیستم های حسابداری است. ارتباط ارزشهای اجتماعی با ارزشهای حسابداری با مطالعات گری آغاز گردید و در حقیقت توسعه ابعاد ارزش های اجتماعی هافستد ( فردگرائی در مقابل جمع گرائی، اجتناب از ابهام ضعیف و قوی، فاصله قدرت کم وزیاد مردگرائی در مقابل زن گرائی به ارزشهای مختلف حسابداری( کنترل قانونی، حرفه گرائی ، یکنواختی و انعطاف پذیری ، خوش بینانه در مقابه محافظه کاری و شفافیت در مقابل پنهانکاری)می باشد.

هدف این مقاله بررس چگونگی تأثیر عوامل فرهنگی بر حرفه گرائی در کشورهای در حال توسعه است .با کاربرد مدل ارزشهای حسابداری گری و مطالعات فرهنگی هافسد، چارچوب نظری جهت ارزیابی قدرت یا اختیار حسابداری (کنترل قانونی یا حرفه گرائی ) در کشور های در حال توسعه بسط و آزمون می گردد .12 کشور منتخب در این مطالعه عبارت از: بحرین، ایران، بنگلادش، اندونزی، اردن، کویت، عمان، مالزی، پاکستان قطر، عربستان و ترکیه است .

توسعه نظری

هافسد در سال 1997 فرهنگ را به عنوان برنامه جمعی تعریف نموده که سبب تمایز اعضای یک گروه یا یک دسته از سایرین می گردد . وی اختلاف فرهنگی را در چهار سطح ( سمبلیک، فهرمانی ، مذهبی و ارزشها) طبقه بندی و اذعان نمود ارزشها سخت ترین مفهوم جهت تعریف هستند ارزش به طور کلی تمایل به ترجیح وظایف یا امور خاص بر دیگری می باشد. بنابراین ارزشها طریق ویژه ای از رفتار ند که به وسیله جامعه یا فرد ترجیح داده می شوند. بنابراین ارزشهای مختلف فرهنگی در مرزهای ملی سبب ایجاد اختلافات عمده در ارزشهای اجتماعی و مصنوعات آن از قبیل رویه های حسابداری می گردد. اختلاف در رویه های حسابداری از ظهور اختلاف در ارزشهای فرهنگی حاصل می گردد لذا فرهنگ و حسابداری در ارتباط با یکدیگر می باشند

شایان ذکر است مطالعه هافسد از توجه ویژه سایر رشته ها برخوردار گردیده ودر واقع 600 مطالعه بین 1981 تا1992 در این خصوص صورت پذیرفته است. بنابراین استفاده از این ارزشها در متون و تحقیقات حسابداری نسبتاً قابل توجیه می باشد .. جدول شماره 1 معیارهای مختلف هافسد را در کشورهای در حال توسعه نشان می دهد

کشور

فردگرائی

فاصله قدرت

اجتناب از ریسک

مردگرائی

شاخص

رتبه

شاخص

رتبه

شاخص

رتبه

شاخص

رتبه

اندونزی

14

6-7

78

43-44

48

12-13

46

22

ایران

41

27

58

24-25

59

20-21

43

17-18

مالزی

26

17

104

50

36

8

50

26-27

پاکستان

14

6-7

55

22

70

26-27

50

26-27

ترکیه

37

24

66

34-35

85

34-35

45

20-21

عربستان

38

25

80

44-45

68

24-25

53

28-29

جدول شماره یک

Cray در سال 1998 ارزشهای اجتماعی وفرهنگی هافسد را به ارزشهای حسابداری تبدیل و یک رابطه بین آنها برقرار کرد. مدل وی اذعان بر این دارد که کلیه تصمیمات سیاسی حسابداری در سطح ملی در واکنش به ارزشهای اجتماعی هافسد


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره حرفه گرائی در حسابداری –دیدگاه فرهنگی در کشورهای درحال توسعه 5ص