یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

جزوه استاتیک و مقاومت مصالح دکتر محمدرضا تابش پور دانشگاه صنعتی شریف

اختصاصی از یارا فایل جزوه استاتیک و مقاومت مصالح دکتر محمدرضا تابش پور دانشگاه صنعتی شریف دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

جزوه استاتیک و مقاومت مصالح دکتر محمدرضا تابش پور دانشگاه صنعتی شریف


جزوه استاتیک و مقاومت مصالح دکتر محمدرضا تابش پور دانشگاه صنعتی شریف

این جزوه به صورت دست نویس می باشد.

این جزوه دروس استاتیک و مقاومت مصالح دکتر محمدرضا تابش پور دانشگاه صنعتی شریف می باشد که به ارائه مباحث مطرح در این واحد درسی پرداخته است.

دروس استاتیک و مقاومت مصالح از مهمترین دروس کنکور ارشد رشته مهندسی مکانیک می باشد. این جزوه خوانا و بسیار خوب در 145 صفحه با کیفیت عالی اسکن شده و امیدواریم در جهت کمک به شما عزیزان مورد استفاده قرار بگیرد.

 


دانلود با لینک مستقیم

کتاب پاسخ به تاریخ ( نویسنده - محمدرضا پهلوی )

اختصاصی از یارا فایل کتاب پاسخ به تاریخ ( نویسنده - محمدرضا پهلوی ) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

کتاب پاسخ به تاریخ ( نویسنده - محمدرضا پهلوی )


کتاب پاسخ به تاریخ ( نویسنده - محمدرضا پهلوی )

توضیحات : 

پاسخ به تاریخ نام کتاب خاطراتی نوشته محمدرضا پهلوی، آخرین شاه ایران است که در اصل به زبان فرانسه و پس از وقوع انقلاب (۱۳۵۸) نگاشته شده است. این کتاب بعداً به زبان انگلیسی و زبان فارسی برگردانده شد. شاه در پیشگفتار درباره کتاب می‌گوید:

در این کتاب قصد دارم نشان بدهم که چرا در راه رسیدن به اهدافم پافشاری می‌کردم؛ و چرا می‌خواستم جامعه‌ای بر اساس عدالت اجتماعی، و نه مبارزه طبقاتی بنا کنم؛ جامعه‌ای که همه در آن یکپارچه و وابسته به یکدیگر باشند. و گفتنی است چون با همه کشورهای جهان چه دنیای غرب، چه کشورهای بلوک شرق و چه جهان سوم حسن تفاهم داشتم، این امکان برایم فراهم آمد که بتوانم در محیطی آکنده از صلح و صفا، کوشش خود را برای رساندن ایران به سوی تمدن بزرگ دنبال کنم.

 

 

نام کتاب : پاسخ به تاریخ
نویسنده : محمدرضا پهلوی
تعداد صفحه  : 345


دانلود با لینک مستقیم

جزوه نظریه زبان ها پروفسور محمدرضا میبدی دانشگاه صنعتی امیرکبیر

اختصاصی از یارا فایل جزوه نظریه زبان ها پروفسور محمدرضا میبدی دانشگاه صنعتی امیرکبیر دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

جزوه نظریه زبان ها پروفسور محمدرضا میبدی دانشگاه صنعتی امیرکبیر


جزوه نظریه زبان ها پروفسور محمدرضا میبدی دانشگاه صنعتی امیرکبیر

این جزوه به صورت دست نویس است.

این جزوه درس نظریه زبان ها پروفسور محمدرضا میبدی دانشگاه صنعتی امیرکبیر می باشد که به طور کامل به ارائه مباحث مطرح در این واحد درسی پرداخته است.

این جزوه در 138 صفحه با کیفیت عالی اسکن شده و امیدواریم در جهت کمک به شما عزیزان مورد استفاده قرار بگیرد.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحقیق درباره محمدرضا شفیعى کدکنى

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق درباره محمدرضا شفیعى کدکنى دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق درباره محمدرضا شفیعى کدکنى


دانلود تحقیق درباره محمدرضا شفیعى کدکنى

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:16

چکیده:

درباره محمدرضا شفیعى کدکنى
محمدرضا شفیعى کدکنى
شاعر ، ادبیات پژوه ، منتقد ادبى ،مصحح و مترجم.
متولد ۱۳۱۸ ، کدکن نیشابور
 تلمذ و شاگردى دروس حوزوى در محضر بزرگانى چون ادیب نیشابورى دوم، میرزا هاشم قزوینى، آیت الله میلانى و برخى دیگر از علماى نامدار
- دکتراى زبان وادبیات فارسى از دانشگاه تهران ۱۳۴۸
- شاگردى بزرگانى چون بدیع الزمان فروزانفر، دکتر مینوى، دکتر على اکبر فیاض، احمدعلى رجایى بخارایى و غلامحسین یوسفى ، غلامحسین مصاحب و عباس زریاب خویى و ...
- تدریس و تحقیق در دانشگاه هاى مختلف جهان از جمله انگلستان ، آمریکا ، ژاپن و ..
- نخستین محققى که در دوره معاصر «بیدل دهلوى» را به جامعه ادبى معرفى نمود.
- نخستین محققى که در دوره معاصر «حزین لاهیجى» را به جامعه ادبى معرفى نمود.
- با تحلیل و تفسیر کتاب «الفصول» چهره واقعى کرامیه را به پژوهندگان ایران و ایرانیان شناساند.
- برخى از دفترهاى شعر او عبارتند از : زمزمه ها ، شبخوانى ، از زبان برگ ، در کوچه باغهاى نیشابور، از بودن و سرودن ، مثل درخت در شب باران ، بوى جوى مولیان و ...
- برخى از تصحیحات و تحقیقات وى عبارتند از : «شاعر آینه ها» (در باره بیدل دهلوى) ، تاریخ نیشابور ، تفسیرالفصول ، دیوان شمس ، غزلیات عطار، اسرار التوحید ، سبک شناسى عرفان و ادبیات فارسى ، موسیقى شعر ، شعر معاصر عرب، الهى نامه و مصیبت نامه عطار نیشابورى ، البدء والتاریخ و دفتر روشنایى و ...
و در آغاز، سخن بود و سخن تنها بود
و سخن زیبا بود
بوسه و نان و تماشاى کبوترها بود
«درین قحط سال دمشقى» نوشتن از شفیعى کدکنى پاس داشتن حرمت عشق است. گرچه این نوشتن، تلاشى بى سرانجام و تقلایى بى فرجام خواهدبود و قلم زدن در این راه عرض خود بردن و زحمت دیگران داشتن است و پیشاپیش به تمام هواخواهان و دوستداران کدکنى مى گویم که: «ببخشاى اى روشن عشق‎/ بر ما ببخشاى!»

نوشتن درباره «محمدرضا شفیعى کدکنى» را مى توان از مناظر و منفذهاى گونه گون آغاز کرد و به سرانجام رساند. چه او هم محقق است و هم منتقد و هم شاعر، چنانکه نخستین کسى است که «بیدل دهلوى» را به جامعه ادبى ما معرفى کرد و هم مى توان مدعى شد که کدکنى فضل تقدم در معرفى «حزین لاهیجى» را نیز داشته است. همانطور که تحقیقات بدیع، دامنه دار و ژرف او در باب «کرامیه» اعتبارجهانى دارد. چرا که به زعم بسیارى او بود که نخستین بار با کشف و تحلیل بسیار مهمش در کتاب «الفصول» چهره واقعى کرامیه را به پژوهشگران نمایاند.
در واقع مقالات او در این کتاب نشان مى دهد که «کرامیه» اولین تجربه هاى «زهد» را در شعر فارسى واردکردند. تحقیقات او در این باب حتى «مارلونگ» استاد بزرگ تاریخ و کلام اسلامى را هم به حیرت واداشت.
در باب تحقیق کدکنى بسیارمى توان نوشت. تعریفى که او از تصرف در تحقیقات شگرف و عمیقش ارائه کرد، عملاً موجب ایجاد «سبک شناسى عرفان و ادبیات عرفانى» در فرهنگ ایران شده است. او براى اولین بار ادبیات عرفانى را در قالب آمار موردبررسى علمى قرارداد.
کدکنى با تصحیح انتقادى خود در کتابهاى «اسرارالتوحید» و «حالات و سخنان ابوسعید» با بازسازى و پیراستن این دو اثر مهم در ادبیات عرفانى دوکتاب بارز و برجسته در این عرصه را روانه بازار نشر کرد و مشتاقان این عرصه را بسیار سیراب نمود. باید اعتراف کرد که تلاش کدکنى در این دو کتاب براى ارائه اطلاعات ناب و دسته اول پیرامون احوال و اقوال مشایخ صوفیه، مباحث ادبى، لغوى، تعیین هویت، اعلام تاریخى و جغرافیایى به مشتاقان این عرصه ادبى ستودنى و غیرقابل فراموش است.
شفیعى کدکنى همچنین درکتاب مانا و ماندگارش «موسیقى شعر» گسترده ترین وعالمانه ترین بررسى را پیرامون «موسیقى» به انجام رسانده است و این حکایتگر این واقعیت است که او شناخت بى حد و حصر از موسیقى ایرانى دارد وبرخلاف بسیارى از ادبا و شعرا که میانه اى با موسیقى به معناى علمى و حرفه اى آن ندارند، کدکنى موسیقى را نه به نظر که در عمل مى شناسد و بسان حلقه خراسانى که دایره اى از شعرا و ادباى مشهور و معروف آن خطه است توان بازپرداخت و نقد موسیقى را حتى در شعر دارد.
تلاش کدکنى در عرصه شناخت و شناساندن «شعر معاصر عرب» هم در خور تحسین و تقدیر است. چه او اولین کسى است که به معرفى مفید و پر از اطلاعات و جامع از جریان هاى شعر معاصر عرب را به زبان فارسى ارائه کرده است. او در کتاب «شعر معاصر عرب»اش علاوه بر آنکه به مطالعه اى تطبیقى میان جریان شعر مدرن فارسى و عربى در قرن گذشته دست مى زند و اعلام مى کند که تغییر و تحولات رخ داده در اشعار فارسى و عربى سده اخیر ناشى از ورود شعر فرنگى و ترجمه اشعار فرنگ در فرهنگ هاى عربى و فارسى است.
تصحیح «تاریخ نیشابور» نیز از دیگر خدمات ارزنده کدکنى است. چنانکه درباره این کار او گفته اند: اگر در کارنامه شفیعى کدکنى تنها تصحیح انتقادى «تاریخ نیشابور» ثبت مى شد براى اینکه نامش را در شمار خادمان بزرگ فرهنگ ایران در قرن اخیر قراردهد کفایت مى کرد. چه شفیعى کدکنى براى تعیین هویت اعلام رجالى و جغرافیایى پرشمار این کتاب سال ها وقت صرف کرد و به تعبیر خودش «جان کند» تا توانست با تصحیح و احیاى این کتاب که از آن به «کتاب مادر» تعبیرمى کنند، آن را از زاویه گمنامى وارد متن پژوهش هاى محققان کند. درباره اهمیت این کتاب همین بس که این کتاب را یکى از اسناد بسیارمهم تاریخ تمدن و فرهنگ نیشابور بزرگ مى دانند و به شمار مى آورند.
از دیگر کارهاى مهم کدکنى در مقام محقق و پژوهشگر ادبى، کار شگرف و عظیم او در «مختارنامه» و «منطق الطیر» شیخ فریدالدین عطار نیشابورى است. تصحیح منتقدانه او باعث شده است که ما امروز اطلاعات و شناخت گسترده تر و ژرف ترى پیرامون زندگى شیخ فریدالدین عطار نیشابورى و بلاغت و سبک شخصى و ریشه هاى اندیشه او داشته باشیم. اطلاعاتى که تا پیش ازاین کتاب کمتر قابل دسترسى و دریافت بود.
اى تو آغاز، ‎/ تو انجام، تو بالا، تو فرود‎/ اى سراینده هستى، سر هر سطر و سرود
بازگردان، به سخن، دیگربار ‎/ آن شکوه ازلى، شادى و زیبایى را ‎/ داد و دانایى را.
تو سخن را بده آن شوکت دیرین، آمین! ‎/ نیز دوشیزگى روز نخستین، ‎/ آمین!
در باب زندگانى محمدرضا شفیعى کدکنى، بسیار نوشته اند. چه بوده و که بوده و کى و کجا به دنیا آمده است و ما نیز از سر اجبار به آن مى پردازیم.
محمدرضا شفیعى کدکنى در ماه مهر به دنیا آمده است. مهرماه سال ،۱۳۱۸ اهل کدکن نیشابور است. پدرش «میرزا محمد» از افاضل علماى دوران شکوفایى حوزه علمیه مشهد در دهه هاى ۱۳۵۰-۱۳۲۰ شمسى بود و مادرش «فاطمه توسلى» اهل ذوق و شعر و سواد. چنانکه کدکنى خود درباره اش مى گوید: «مادرم شعر مى گفت و خیلى خوب، نمونه شعر مادرم را دارم، مادرم سواد خواندن خیلى خوب داشت، عربى مى دانست، فارسى خیلى خوب، ولى برطبق سنت قدیمى ها به علت این که شایع بود که به زن نباید نوشتن یادداد، فقط خواندن را و نه تنها خوب، بلکه به کمال، تمام کتابهاى خانه ما را با حافظه خیلى وحشتناک خوانده بود و درحفظ داشت و همه شعرا، اینها را خوانده بود...» (گزینه اشعار، ص۱۱) درجایى دیگر نیز مى گوید: «مادرم، خدا بیامرزدش، حافظ را حفظ داشت و مرا با حافظ مأنوس کرده بود.» (همان)
کدکنى شعرگفتن را از سنین بسیارپایین و کم آغاز مى کند. اولین شعرش را در سنین ۸-۷ سالگى در هجو یکى از همبازى هایش سرود که به قول خودش «خیلى هم زشت بود و درعین حال زیبا» با این حال جدى شدنش در شعر به دوران نوجوانى اش بازمى گردد.
او تحصیل را از همان خانه و نزد پدر آغاز کرده است و درکودکى حتى قبل از اینکه فارسى را به درس بخواند با زبان عربى آشناشد.
شفیعى کدکنى این فرصت را از همان اوان کودکى یافت که درمحضر بزرگوارانى چون ادیب نیشابورى دوم، میرزا هاشم قزوینى، آیت الله میلانى و برخى دیگر از علماى نامدار خراسان به تحصیل علوم حوزوى بپردازد و در کنار آن بیشتر وقت خود را صرف مطالعه و کتاب کند.
او در سال ۱۳۴۱ وارد دانشگاه ادبیات مشهد شد. چنانکه خودش مى گوید: «رفتن من به دانشگاه بیشتر در اثر وجود کسانى چون استاد سیداحمد خراسانى که در خط سید احمد کسروى و شیوه سید احمد کسروى بود، اتفاق افتاد. یعنى من اصلاً اعتقادى به این که بیایم و مثلاً دانشکده بروم و اینها نداشتم... یک بار من رفتم به کتابفروشى «میرزا حسین» ... گفتم: «آقاى میرزا حسین شما دیوان لامعى گرگانى دارید؟ » دیدم آنجا مردى با کت و شلوار و کراوات و در سنین ،۵۰ شاید هم ،۶۰ بله ، ۶۰ دیدم به من چپ چپ نگاه مى کند که مثلاً «طلبه و این حرفها!...» چون در عرف آن سالها گلستان و بوستان هم کسى نمى خواند... بعد دیدم که این مرد از روى صندلى آنجا برخاست و آمد گفت: «شما دیوان لامعى گرگانى مى خواهید چه کنید؟» ... گفتم که مى خواهم بخوانم. و میان این دو بزرگوار مجادله اى در مى گیرد بر سر درست بودن یا غلط بودن «بهار» و دست آخر هم دعوت استاد و رفتن شفیعى کدکنى به دانشگاه. جالب اینجاست که کدکنى در سال ۳۷ که این آشنایى پیش مى آید تا سال ۴۱ دبیرستان را - حالا فکر کنید با آن همه معلومات - به اتمام مى رساند و کنکور مى دهد و «همان روز اول که نتیجه کنکور را دادند من شاگرد اول کنکور بودم...» مرحوم دکتر فیاض از همان بدو ورود به دانشگاه به او مى گوید:« خب تو به هرحال ضمن این که دانشجو هستى این کتابهاى عربى دانشکده را هم براى ما کاتالوگ کن!»
در دانشگاه مشهد علاوه بر دکتر فیاض، احمدعلى رجایى و غلامحسین یوسفى از اساتید او به شمار مى رفتند. او دراین دوران چندى را در روزنامه «خراسان» و در بخش ادبى آن کار کرد و بعد از اتمام تحصیلات در مشهد براى طى کردن مدارج بالاتر به تهران آمد و در همین دانشگاه با جریان نوگراى شعر و ادب ارتباط برقرار کرد و در دانشگاه تهران از بدیع الزمان فروزانفر، ازمینوى، از خانلرى، و غلامحسین مصاحب بسیار بهره برد. مدتى هم در کتابخانه مجلس سناى آن زمان مشغول و در سال ۱۳۴۸ با نوشتن «صور خیال در شعر فارسى» موفق به کسب درجه دکتراى ادبیات شد و دانشگاه تهران بلافاصله از او براى تدریس دعوت به عمل آورد. این موضوع به قدرى براى دانشگاه تهران مهم بود که دکتر فروزانفر آن را موجب سعادت دانشگاه تهران مى دانست.
و شفیعى کدکنى دراین سالها پیوسته مشغول شعر گفتن و تحقیق و پژوهش و نقد بود. معروف است که شهرتش در میان اساتید و ادباى فارسى چنان بالا گرفت که على دشتى ندیده، در نامه اى خصوصى به محمدرضا پهلوى نام او را در کنار برجسته ترین و استخوان دارترین دانشمندان آن روز ایران قرار داد. با این حال کدکنى از سال ۱۳۵۲ راهى آمریکا و انگلستان شد تا به مطالعه و تدریس خود ادامه دهد و او در آنجا «کمال طلبى علمى » فرنگیان را از نزدیک لمس کرد و با نظریه هاى نوین ادبى و شیوه هاى نقد ادبى به خوبى آشنا شد.
در باره محمدرضا شفیعى کدکنى بسیار گفته و نوشته اند. چنانکه محمود دولت آبادى درباره اش در روزنامه شرق مى نویسد: «...شفیعى پلى میان گذشته و آینده» است. دکتر شفیعى کدکنى برخى شعرهاى درخشان و ناظر به معانى عمیق این زمانى دارد که به راستى «نو» و نوآورانه است و مى دانیم که بن و ریشه چنین بیان و تعریفى از شعر ، نیمایى است و نه مثلاً برآمده از شیوه هاى ابوشکور بلخى ، اما تفاوت شاخص شفیعى کدکنى این است که شعرایى از نوع ابوشکور بلخى را هم به همان عرض و عمق و ارزش نیمایوشیج مى شناسدو به آن اهمیت مى دهد... شفیعى کدکنى که یک آموزگار زبان و ادبیات است و مى دانیم که آموزگار زبان وادبیات بودن در زمانه ما فقط به دانستن زبان دوم که عربى باشد، کاربس نیست. پس شفیعى بدان آگاهى زبان سوم را نیز آموخته است به این نیاز که آنچه به زبان هاى اروپایى آمده است در باره زبان و ادبیات ما دردسترس وى تواند بود.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله زندگینامه محمدرضا شاه پهلوی

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله زندگینامه محمدرضا شاه پهلوی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله زندگینامه محمدرضا شاه پهلوی


دانلود مقاله زندگینامه محمدرضا شاه پهلوی

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:15

چکیده:

محمدرضا پهلوی (زادهٔ ۲۶ اکتبر ۱۹۱۹ در تهران- درگذشتهٔ ۲۷ ژوئیه ۱۹۸۰ در قاهره) از ۱۶ سپتامبر ۱۹۴۱ تا وقوع انقلاب ایران در ۱۱ فوریه ۱۹۷۹ پادشاه ایران بود. او با وقوع انقلاب برکنار شد و از این رو آخرین شاه نظام سلطنتی در ایران به حساب می‌آید. او صاحب عناوین «شاهنشاه» و «آریامهر» بود.  
      
 
 
محمدرضا شاه
محمدرضا پهلوی (زادهٔ ۲۶ اکتبر ۱۹۱۹ در تهران- درگذشتهٔ ۲۷ ژوئیه ۱۹۸۰ در قاهره) از ۱۶ سپتامبر ۱۹۴۱ تا وقوع انقلاب ایران در ۱۱ فوریه ۱۹۷۹ پادشاه ایران بود. او با وقوع انقلاب برکنار شد و از این رو آخرین شاه نظام سلطنتی در ایران به حساب می‌آید. او صاحب عناوین «شاهنشاه» و «آریامهر» بود.
 
آغاز زندگی و دورهٔ کودکی
او در روز ۱ صفر ۱۳۳۸ (۲ عقرب ۱۲۹۸/‏۲۶ اکتبر ۱۹۱۹) در تهران به دنیا آمد. پدر او «رضاخان میرپنج سوادکوهی» (بعدها رضاشاه پهلوی) و مادرش تاج‌الملوک آیرملو (بعدها «ملکهٔ مادر») بود.
 
جوانی و ولیعهدی
پس از به سلطنت رسیدن پدرش به مقام ولیعهدی رسید. تحصیل را در مدرسه نظام آغاز کرد و از کودکی زبان فرانسه را نزد پرستار فرانسوی‌اش آموخت. در دوازده سالگی او را برای ادامه تحصیل به مدرسه شبانه‌روزی «لو روزه» (Le Rosey) نزدیک شهر لوزان در سوئیس فرستادند. در ۱۷ سالگی به ایران بازگشت و در دانشکده افسری تحصیل را ادامه داد. در سال ۱۳۱۸ با فوزیه خواهر ملک فاروق پادشاه مصر ازدواج کرد. حاصل این پیوند دختری به نام شهناز بود.
 
سال‌های آغاز سلطنت
در سال ۱۳۲۰ پس از اشغال ایران توسط نیروهای شوروی و بریتانیا، رضاشاه پهلوی از سلطنت برکنار و به جزیره موریس وسپس به افریقای جنوبی تبعید شد. بریتانیا ابتدا قصد داشت پسر محمدحسن میرزا نوه احمدشاه قاجار را که در انگلستان زندگی می‌کرد و افسر نیروی دریائی پادشاهی بریتانیا بود جانشین رضاشاه کند ولی وقتی معلوم شد که او فارسی نمی‌داند بالاخره با توافق شوروی محمدرضا پهلوی را به جای پدرش به سلطنت برگزیدند. محمدعلی فروغی، آخرین نخست‌وزیر رضا شاه، نخستین نخست‌وزیر محمدرضاشاه شد و نقش مهمی در انتقال سلطنت به او بر عهده داشت. در بهمن ۱۳۲۰ پیمان سه‌جانبه بین ایران، بریتانیا و شوروی امضا شد که در آن، از جمله، خروج متفقین بعد از پایان جنگ پیش‌بینی شده بود.
 
بعد از فروغی علی سهیلی نخست‌وزیر شد و پس از او احمد قوام (قوام‌السلطنه) به این مقام رسید. محمدرضاشاه و دربار او موافقتی با قوام نداشتند و سعی در برکناری او کردند. رویداد ۱۷ آذر ۱۳۲۱ به تحریک دربار و علیه نخست‌وزیری قوام ترتیب داده شد که طی آن عده‌ای در جلوی مجلس برای اعتراض به وضع نان جمع شدند و سپس به مدت دو روز مغازه‌ها را غارت کردند و به خانه قوام حمله کردند. محمدرضاشاه در این روزها از نداشتن اختیار شکایت داشت و سعی زیادی در تقویت ارتش و حفظ نفوذ خود بر آن می‌کرد. در این دوران شاه از طریق ستاد ارتش امور ارتش را زیر نفوذ داشت و وزیر جنگ با نظر شاه انتخاب می‌شد.
 
بعد از قوام دوباره سهیلی نخست‌وزیر شد. در همین دوران حزب توده که با استفاده از آزادی نسبی بعد از دیکتاتوری رضا شاه تشکیل شده بود به نیروی موثری در صحنه سیاسی ایران تبدیل می‌شد. پیروزی‌های ارتش سرخ شوروی در برابر آلمان و به‌خصوص پیروزی در نبرد استالینگراد محبوبیت حزب را در ایران افزایش داده بود.
 
در اسفند ۱۳۲۲ مجلس چهاردهم که تازه تشکیل شده بود به محمد ساعد (ساعدالوزاره) رأی تمایل داد و او نخست‌وزیر شد. در دوره او بود که درخواست امتیاز نفت شمال ایران از سوی شوروی مطرح شد. رد این در خواست از طرف دولت ساعد با مخالفت شدید حزب توده روبرو شد و در عین حال توجه مردم ایران را به مسئله نفت به دنبال داشت و دوره‌ای را آغاز کرد که به نهضت ملی شدن نفت ایران معروف است.
 
با استعفای ساعد مرتضی‌قلی بیات (سهام‌السلطان) نخست‌وزیر شد. در دوره نخست‌وزیری او بود که دکتر مصدق طرحی به مجلس داد که مذاکره درباره نفت را تا پایان اشغال ایران برای دولت ممنوع می‌کرد. بیات پس از مدتی با رای عدم اعتماد مجلس کنار رفت و در اردیبهشت ۱۳۲۴ ابراهیم حکیمی (حکیم‌الملک) نخست‌وزیر شد ولی به سرعت جای خود را به محسن صدر (صدرالاشراف) داد.
 
در دوره نخست‌وزیری صدر جنگ جهانی دوم به‌پایان رسید و نیروهای بریتانیا و امریکا طبق مفاد پیمان سه‌جانبه ایران را ترک کردند. اما نیروهای شوروی همچنان در ایران باقی ماندند. در شهریور ۱۳۲۴ فرقه دموکرات آذربایجان خواستار خودمختاری آذربایجان شد.
 
پس از صدر دوباره ابراهیم حکیمی چند ماهی نخست‌وزیر شد. در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ دولت ملی آذربایجان رسما در تبریز اعلام موجودیت کرد و پیشه‌وری خود را نخست‌وزیر این دولت اعلام کرد.
 
پس از حکیمی دوباره احمد قوام نخست‌وزیر شد و بلافاصله برای مذاکره در مورد مسئله آذزبایجان به مسکو رفت. قوام با وعده‌هایی که در مورد نفت شمال به شوروی داد موافقت آنان را با تخلیه ایران به دست آورد. در عین حال او چهار نفر از سران حزب توده را در کابینه خود جا داد. تصمیم دولت قوام به اعزام نیرو به آذربایجان هم‌زمان با توصیه شوروی به فرقه دموکرات به عقب‌نشینی منجر به نابودی «دولت ملی آذربایجان» و فرار رهبران آن به شوروی شد. شاه با همکاری سران ارتش و به‌ویژه رزم‌آرا در این جریانات خودی نشان داد و بر توانایی‌های ارتش تاکید کرد.
 
در آستانه انتخابات دوره پانزدهم دکتر مصدق و عده‌ای از هم‌فکرانش برای درخواست آزادی انتخابات در دربار متحصن شدند. شاه در خرداد ۱۳۲۶ سفری به آذربایجان کرد و طی آن خود را به‌عنوان نجات دهنده آذربایجان معرفی کرد. در این دوره شاه سعی داشت که با افزایش اختیارات خود و ارتش، قوام را برکنار کند. بالاخره مجلس به قوام رأی اعتماد نداد و دوره نخست‌وزیری او به پایان رسید.
 
پس از قوام باز هم حکیمی مدتی نخست‌وزیر شد و پس از بیست و سه هفته جای خود را به عبدالحسین هژیر داد که از حمایت شاه و دربار، به ویژه شاهدخت اشرف پهلوی برخوردار بود. شاه در این زمان سفری به اروپا کرد و در انگلیس مذاکراتی برای دریافت کمک‌های نظامی با مقامات انگلیس داشت. شاه همچنان بر تقویت ارتش و افزایش اختیارات مقام سلطنت پا می‌فشرد و خواستار تغییر قانون اساسی شده بود.
 
در سال ۱۳۲۷ شاه رسما از همسر اول خود فوزیه جدا شد.
 
پس از هژیر ساعد نخست‌وزیر شد. در ۱۵ بهمن سال ۱۳۲۷ در دانشگاه تهران به شاه تیراندازی شد ولی او با آن‌که زخمی شد جان به‌در برد. پس از آن حزب توده غیرقانونی اعلام شد و عده‌ای دستگیر شدند و آیت‌الله کاشانی تبعید شد و جو برای تأمین نظر شاه در افزایش اختیارات مساعد شد. دولت انتخابات مجلس موسسان را در شرایط حکومت نظامی برگزار کرد. مجلس موسسان با تغییر اصل ۴۸ قانون اساسی اختیار انحلال مجلسین را به شاه تفویض کرد.
 
در این دوره مذاکراتی بین نویل گس، از مقامات شرکت نفت ایران و انگلیس، و عباسقلی گلشائیان، وزیر دارائی دولت ساعد انجام شد و حاصل آن قراردادی بود که به قرارداد الحاقی گس-گلشائیان معروف شد. طبق این قرارداد، حق امتیاز ایران از نفت جنوب افزایش می‌یافت ولی در عین حال قرارداد اصلی یعنی قرارداد ۱۹۳۳ تغییری نمی‌کرد بلکه برپایه قانونی استواری قرار می‌گرفت.
 


دانلود با لینک مستقیم