یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق درباره گالیله

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره گالیله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

تهیّه کننده: مصطفی زاده اکبر

دبیر مربوطه: جناب آقای روشن ضمیر

موضوع تحقیق: زندگی نامه ی گالیله

منبع و مأخذ:

کتاب گالیله

نویسنده: مایکل وایت

مترجم: عبدالرحیم مرودشتی

سال تحصیلی 87-1386

بسمه تعالی

گالیلئو گالیله آخرین فرزند وینچنزو و جولیاگ لیلی در روز جمعه 15 فوریه 1564 م به دنیا آمد. خانواده ی او در شهر پیزا زندگی می کردند که در منطقه ی توسکانی در شمال غربی ایتالیا قرار داشت. پدر او موسیقیدان پرآوازه ای بود که به موسیقی نظری علاقه ی بسیاری داشت. او در ایتالیا به عنوان شخصی مبتکر و صاحب دیدگاه های کاملاً انقلابی در موسیقی شهرتی به هم رسانده بود و نخستین کسی بود که در پژوهش خود از ریاضیات استفاده کرد. عصری که در حدود یک قرن قبل از تولد این نابغه ی بزرگ آغاز شد و مورخان آن را «رنسانس» نام نهاده اند از ناحیه ی توسکانی آغاز شد. جایی که گالیله رشد کرد و به بلوغ رسید. رنسانس دوران نوزایی و طلوع دوباره ی هنر و علم بود. گالیله تا 11 سالگی در خانه زیر نظر پدرش و چند معلم سرخانه تحصیل کرد. او کودکی با نشاط و سرزنده و اهل گشت و گذار بود او به کاوش و تحقیق در مورد هرچه در پیرامون خود می یافت عشق می ورزید. وقتی از درس فراغت می یافت به راه می افتاد تا در بیرون توسکانی نقبها و تونل های پنهانی و ساختمانی مخروبه را در دشت ها کشف کند. در سال 1575 م خانواده ی گالیله به فلورانس که شهر بزرگی در شرق پاریس بود کوچ کردند. در میان تمام شهرهای ایتالیا فلورانس به عنوان مهمترین مکان آموزش و کانون روشنی فکری مطرح بود. وینچنزو نمی توانست از عهده ی مخارج تحصیل فرزندش برآید. لذا گالیله یازده ساله به مدرسه ای دینی در نزدیکی شهر والومبروسا «vallombrosa» فرستاده شد. اوضاع و احوال آن گونه نبود که پدر گالیله انتظار داشت. پس از سه سال پدر گالیله احساس کرد که باید فرزندش را نزد خود بیاورد. زیرا دریافته بود که او به عنوان راهبی نوآموز داوطلب ادامه ی تحصیل علوم دینی شده است. وینچنزو از این فکر فرزند بر خود لرزید و گالیله را به فلورانس نزد خود آورد تا در همان جا ادامه تحصیل دهد. مخالفت پدر گالیله با راهب شدن او اوّلین نزاع میان این پدر و پسر بود. آن ها در این زمینه که بهترین رشته دانشگاهی برای گالیله چیست هم عقیده نبودند. در سال 1581م یعنی در هفده سالگی گالیله در دانشگاه پیزا ثبت نام کرد. پدرش اصرار داشت که گالیله باید پزشکی بخواند زیرا می پنداشت که انتخاب این رشته برداشتن گام اوّل بر روی پله ی پیشرفت و ثروت برای دانش جوی هفده ساله ی قرن شانزدهم است. گالیله با بی میلی درخواست پدر را پذیرفت امّا در خلال چند ماه شدت مخالفت پدر فروکش کرد.

گالیله جوانی با استعدادهای گوناگون بود. او موسیقیدانی مستعد، نقاشی چیره دست و نویسنده ای بسیار توانا بود. اما در همان سال های تحصیل در پیزا بود که علاقه ی او به طب کاهش یافت و رشته ی مورد علاقه اش را پیدا کرد. بدین ترتیب تحولی بزرگ در زندگی او آغاز شد. در طول اوّلین نیمسال تحصیلی در دانشگاه پیزا گالیله در اوقات فراغت به مطالعه و فراگیری ریاضیات پرداخت و کم کم شیفته ی این رشته شد. او به ویژه به سخنرانی هایی که در این زمینه می شد سخت دل بسته بود. یکی از این سخنران ها استیلوریچی «Ostillo Ricci» بود که ریاضیدانی برجسته به شمار می آمد. او در این سخنرانی ها در مورد هندسه ی اقلیدسی سخن می گفت. در پایان هر جلسه ی سخنرانی گالیله پرسش های بسیاری را مطرح می کرد. ریاضیدان پیر متوجه شد که این دانش آموز بسیار باهوش و مستعد است؛ از این رو وی را تشویق می کرد که پزشکی را رها کند و به تحصیل ریاضیات بپردازد. با وجود خشم پدر گالیله تصمیم خود را عملی کرد. در پایان نیمسال اول تحصیلی گالیله دانشجوی رشته ی ریاضیات شده بود. در دانشگاه پیزا بودکه علاقه ی گالیله به نگرش های فیلسوفانه در علم فزونی یافت و آرام آرام در عرصه ی مباحثه و استدلال توانا شد. در موارد زیادی او عصبانی می شد و صدایش را بلند می کرد و با داد و فریاد نظریات همکلاس ها و سخنران ها را رد می کرد.

بی تردید گالیله تا حدودی بازیگوش و پرشرّ و شور بود اما اساساً دانشجویی مرتب منظم و منضبط به شمار می رفت. گالیله در بین دانشجویان شهرت و محبوبیتی کسب کرده بود. آن چه گالیله به آن رسیده بود درست نقطه ی مقابل ارسطو بود. او در پیزا اعلام می کرد که علم فقط باید بر پایه ی تجربه و آزمایش استوار باشد. گالیله در سال 1585م در سن 21 سالگی دانشگاه را بی آن که مدرکی به دست آورد ترک کرد. هرچند این کار پس از چهار سال عجیب به نظر می رسد ولی در ایتالیای قرن شانزدهم هم چنین چیزی بسیار رایج بود. زیرا مدرک رسمی داشتن اهمیت و اعتبار کارهای علمی را نداشت. او گاه محبور می شد چند ساعت پیاده راه برود تا به ویلاهای زیبای اشراف برسد زیرا گالیله تعدادی دانشجوی بزرگسال را برای خود دست و پا کرده بود. آن ها اشراف ثروتمندی بودند که می خواستند برخی علوم را بیاموزند. دانشمند جوان ما در اوقات فراغت خود پژوهش های شخصی و خصوصی اش را در زمینه ی فیزیک و ریاضیات ادامه می داد و آرام آرام در میان ریاضیدانان و فیلسوفان فلورانس شهرت و اعتباری کسب می کرد. گالیله هنگامی که به عنوان معلّم خصوصی کار می کرد اوّلین متن فیزیک کامل خود را نوشت. این کتاب درباره ی تعدل اجسام بود.

گالیله گاه اندیشه ها و نظریات در ضمن گفت و گو میان دو شخص بیان می شود و گاه در قالب داستان و نمایش. او معمولاً نظریات خود را از زبان یکی از شخصیت های داستان بیان می کرد. این شیوه بسیار موفق از آب درآمد و پیشنهادها و نظیرات گالیله در کتاب تعادل به رغم نو بود نشان از جانب بیشتر دانشمندان پذیرفته شد. در سال 1589م گالیله به اصرار دوستانش به دانشگاهی بازگشت که پیش از آن بدون اخذ مدرک چهار سال از عمرش را در آن جا گذرانده بود. گالیله که اکنون 25 سال داشت در دانشگاه پیزا هم چنان نظریات ضد ارسطویی خود را مطرح می کرد. امّا این بار این نظریات مایه ی دردسر او شد. او در همان سال اول رساله ای طنزآلود منتشر کرد که قوانین خشک و بی روح دانشگاه را به تمسخر می گرفت و اعمال خودپسندانه ی برخی از همکارانش را استهزا می کرد و فقط در دانشگاه پیزا نبود که برایش دشمنی ایجاد کرد. در سال 1590م او تمام افکار و اندیشه های مترقی خود را در مورد حرکت و اجسام در حال سقوط در کتابی به نام «پیرامون حرکت» جمع کرد.

یکی از اصول بنیادی مطرح شده در این کتاب به نظریه ی اجسام در حال سقوط مربوط می شود. بالاخره گالیله به دانشگاه پادوا نقل مکان کرد اما با وجود دریافت حقوق زیاد و سرپرستی خانواده اش مشکل بود و او مجبور شد که به تدریس خصوصی روی بیاورد. او با تلاش زیاد موفق شد کسب و کاری برای خود پیدا کند و به مهندسان ارتش و علاقمندان ساکن در آن منطقه مکانیک آموزش دهد. وی در این هنگام با یک زن ونیزی به نام مارینا گامبا آشنا شد. این دو بیش از 10 سال با هم زندگی کردند و پس از این که گالیله در سال 1610م پادوارا را ترک کرد میان این دو جدایی افتاد. حاصل زندگی مشترک گالیله و مارینا دو دختر و یک پسر بود... . گالیله نُه سال پس از حضور در آخرین دادگاه کتاب سفارشی پاپ را به اتمام رساند: «گفتار در باب دو نظام اصلی جهانی.» ولی مشکل دیگری بروز کرد. پاپ گالیله را به اتهام بدعتگزاری به رم فرا خواند. یک بار دیگر گالیله شصت و نه ساله به رم


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره گالیله

مقاله درباره سید مصطفی خمینی

اختصاصی از یارا فایل مقاله درباره سید مصطفی خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره سید مصطفی خمینی


مقاله درباره سید مصطفی خمینی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:4

سید مصطفی خمینی

سید مصطفی خمینی فرزند بزرگ سید روح‌الله خمینی که در ۱ آبان ۱۳۵۶ مرد.

زندگی

او در آذر ۱۳۰۹، در قم متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه‌های باقریه و سنایی به پایان رساند. در سال ۱۳۲۵ به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و در سال ۱۳۳۰ سطح را به پایان رساند و در درس خارج سید روح‌الله خمینی و سید حسین طباطبائی بروجردی حضور یافت.[۱] مصطفی علاوه بر اجتهاد در فقه و اصول، در علوم معقول و منقول نیز مهارت داشت.

فعالیت‌های سیاسی

خمینی همراه مصطفی خمینی

از همان روزهای نخستین فعالیت‌های سیاسی خمینی بر ضد حکومت پهلوی، در کنار او به فعالیت سیاسی پرداخت و در پیشبرد حرکت اسلامی نقش بسزایی داشت.[۲] خمینی در روز ۴ آبان ۱۳۴۳ علیه لایحه کاپیتولاسیون و انقلاب سفید، دولت وقت ایران سخنرانی کرد. در ۱۳ آبان همان سال خمینی، شبانه دستگیر و به ترکیه تبعید شد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره سید مصطفی خمینی

شناختی از شهید دکتر مصطفی چمران

اختصاصی از یارا فایل شناختی از شهید دکتر مصطفی چمران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 63

 

بینش ونیایش

مقدمه: شناختی از شهید دکتر مصطفی چمران

بِسْمِ ‏الله الرََّّحْمنِ الرََّّحیمِ

.... فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبَّه فَلْیَعْمَلَ عَمَلاً صالِحاَ وَلا یُشْرِک بِعِبادَه رَبِّه اَحَداً

(آیه 110- سوره کهف)

پس کسی که به ملاقات پروردگارش امید بسته است، عمل صالح انجام می‏دهد و در عبادت پروردگارش احدی را شریک او نمی‏گیرد.

کسانی که با شهید دکتر مصطفی چمران آشنایی داشتند می‏دانند که او به ملاقات پروردگارش دل‏بسته بود، و به همین علت همیشه در تلاش بود تا با انجام اعمال صالح خود را به جوار قرب او نزدیک‏تر سازد؛ و در این راه جز معبودش احدی را در عبادت و خدمت مورد توجه قرار نمی‏داد.

شهید دکتر چمران از استعدادهایی که پروردگارش نزد او به امانت سپرده بود وقوف کامل داشت، و می‏دانست چگونه آنها را تنها در راه رسیدن به معشوقش شکوفا سازد. در همین راه بود که از رفاه زندگی مادی، از زن و فرزند، و از مقام و منصب چشم پوشید و آنچه داشت در طبق اخلاص،‌ تقدیم پروردگار خویش کرد.

در دوران تحصیل شاگردی سخت‏کوش بود، و در میدان اجتماع مردی فداکار. مبارزات سیاسی او قبل از مسافرت به امریکا در راه استیفای حقوق مستضعفان شکل گرفته بود. در امریکا تا آنجا که شرایط زمانی و مکانی اجازه می‏داد، ‌برای تشکل نیروهای انقلابی کوشید، و زمانی که آن دیار را اشباع شده یافت، به مصر و سپس به لبنان مهاجرت کرد تا با فراهم ساختن فعالیت‏های چریکی و تربیت این نیروها در جنگ مستقیم با اشغالگران سرزمین قدس، استطاعت رزمندگان لبنانی و ایرانی برای مقابله با دشمنان اسلام طبق دستور قرآن مجید بالا ببرد:

وَاَعِدّوالَهُمْ مَااسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَمِنْ رِباطِ ‏الْخَیْلِ  (آیه 60- سوره انفال)

در همین دوران بود که امام موسی‏صدر توانست با برخورداری از خلوص و فداکاری دانشمند و سرداری چون چمران عارف و مجاهد، حرکت شیعیان محروم لبنان را متشکل کند، و به جوانان مستضعف آن دیار هویت بخشیده، به خدایشان متکی سازد. همین تلاش‏های خداجویانه در لبنان بود که شیعیان آن دیار را بصورت متحد محکم انقلاب اسلامی ایران درآورد.

در ایران پس از پیروزی انقلاب، سراپای وجود خود را در خدمت حکومت جمهوری اسلامی و رهبری آن قرار داد. در این مختصر شرح خدمات آن شهید میسر نیست، ولی آنچه مسلم است با اشرافی که بر سیاست منطقه و بینشی که از اوضاع جهان داشت همواره مسیر انقلاب اسلامی ایران را پیش‏بینی می‏کرد و چاره‏جویی‏های لازم را برای حراست و به ثمر رساندن آن معمول می‏داشت، بدون آنکه این اقدامات را به رخ دیگران بکشد. در نتیجه بسیاری از نزدیکان آن شهید هنوز هم از وسعت و عمق خدمات او مطلع نیستند. چمران عزیز مرد خدا بود و برای خدا کار می‏کرد و این بر عهده تاریخ است که روشنگر تلاش‏های او در انسجام حکومت جمهوری اسلامی ایران، ایجاد سپاه پاسداران و جهادسازندگی، فعال کردن ارتش، حفظ کردستان و دفاع از خطه خوزستان باشد. مسلماً پیوستن داوطلبانه آن شهید به پاسداران محاصره شده در پاوه یا حمله حماسه‏آفرین او به حلقه محاصره شهر سوسنگرد، همراه با مجروح شدن و از مهلکه بیرون جستن او، از وقایع شورانگیز و عبرت‏بار ایمان به خدا و آمادگی پذیرش فیض شهادت در راه پیروزی حق بر باطل است.

شهید دکتر مصطفی چمران با همه امکانات مادی که می‏توانست در اختیار داشته باشد، زندگی ساده و بی‏تکلف خود را که از خانواده بی‏بضاعتش به ارث برده بود ادامه می‏داد. یک زمان مقام معاونت نخست‏وزیری را پشت سرگذاشته و برخلاف تمام سنت‏های دولت‏مداری، اسلحه به دست،‌ در دل صخره‏های سرد و صعب‏العبور کردستان به مقابله توطئه‏گران از خدا بی‏خبر می‏شتافت، و زمانی دیگر، در آن روزهای یأس و ناامیدی که ارتش متجاوز صدام به سرکردگی امپریالیسم جهانی، می‏رفت تا سرزمین پهناور خوزستان را از پیکر متشنج ایران جدا سازد، صندلی نرم وکالت مجلس شورای اسلامی را ترک گفته، همراه معدودی از تربیت‏شدگان مکتب حسینی به قلب صفوف تانک‏ها و سپاهیان وسیع دشمن می‏زند، تا آرایش نظامی متجاوزین را درهم بشکند و برای نیروهای دفاعی ازهم پاشیده ایران زمان بخرد، تا لااقل فرصت شرکت در یک مصاف نابرابر را بدست آورند و پیروزی نیروی ایمان و شهادت را بار دیگر در کربلای خوزستان در برابر دیدگان نسل حاضر به نمایش بگذارند.

با تمام اخلاصی که از سراپای وجود آن مجاهد بیدار فرومی‏ریخت، با تمام عشقی که به امام می‏ورزید و با تمام دلبستگی که به انقلاب ایران داشت، دوست و دشمن مانع و مزاحم فعالیت‏های تاریخ‏ساز او می‏شدند. دوستان می‏ترسیدند وجود حاضر به شهادت او را از دست بدهند و دشمنان می‏خواستند او را از صحنه فعالیت دور کنند. با آنکه نماینده امام در شورایعالی دفاع بود و می‏توانست از نفوذ معنوی رهبر در رفع مشکلات خود و عملیات جنگ‏های نامنظم در مقابله با صدامیان کافر استفاده کند، هیچ‏گاه خاطر امام را با ذکر مشکلات آزرده نمی‏ساخت. در ملاقا‏ت‏های خود با رهبر همیشه می‏خواست با بیان موفقیت‏های سپاه اسلام امام را شاد کند.   

چمران پرشور، هیچ‏گاه مجال آن نیافت که تمامی توان و استعدادهای خود را که سخت مورد احتیاج انقلاب اسلامی بود به خدمت درآورد و هیچ‏گاه نتوانست برنامه‏های دراز مدت خود را جامه‏عمل بپوشاند. بدین جهت همیشه ناراحت بود. رنج می‏کشید و زیرکوهی از درد بسر می‏برد و مصائبی که گاه دوستان و زمانی دشمنان بر او تحمیل می‏کردند، ‌همه را تحمل می‏کرد. از این رو در جمع اجتماع غریب بود. غربت شکننده‏ای که مغز استخوان آدمی را می‏سوزاند و زبان مرد توانایی را چون علی علیه‏السلام به شکایت وامی‏دارد.

چمران دردمند، همچون یک شیعه راستین،‌ سراپا شیفته امام زمان(عج) بود و مشکلات اجتماعی را با آرزوی ظهور حضرت مهدی و دیدار او تحمل می‏نمود.

چمران متعهد، عالمی بود که توان علمی خود را در راه کمک به مستضعفان به کار می‏گرفت، بدون آنکه ادعایی داشته باشد. به همین جهت تربیت یتیمان لبنان را، جایگزین تدریس و تحقیقات پیشرفته در مؤسسات با اسم و رسم امریکا نمود. شهید مصطفی، عارفی بود که روح بلند پروازش لبریز از ایمان و توکل بود. ایمان و توکلی که قلب شیفتگان او را قوت و آرامش می‏بخشید.

دکتر مصطفی کمتر حرف می‏زد، ولی همان سکوت و نگاه عمیقش بهترین آموزنده بود. با آنکه می‏توانست معلم خوبی باشد، ولی ترجیح می‏داد به عنوان یک مربی ‌مکتب تربیتی خود را درست اداره کند. مکتب یتیمان شیعه در لبنان، و کانون گرم ستاد عملیات جنگ‏های نامنظم در خوزستان، نمونه‏هایی از این تربیت را پیش چشم ما قرار می‏دهند. تا جایی که تربیت‏شدگان این مکتب، به تأسی از مربی خود به راحتی شربت شهادت می‏نوشند. تربیت‏شدگانی نه تنها از ایران، بلکه از شیعیان لبنان، که همه تعلقات خود را در آن سرزمین جنگ‏زده رها می‏کنند و به عشق پیروزی انقلاب اسلامی ایران همراه برادران ایرانی خود، در کربلای خوزستان شهید مقابله با مطالع شیطانی استکبار جهانی می‏شوند.

باتوجه به اخلاص و ایمانی که در چمران پرهیزگار موج می‏زد، همه خداپرستان و مردان و زنان آزاده، او را از خود می‏دانستند و به او عشق می‏ورزیدند. همین عشق صادقانه بود که انبوه کم‏نظیری از مردم تهران و شهرستان‏های ایران و حتی لبنان در روز تشیع جنازه آن شهید به خیابان‏ها روانه ساخت تا احساسات پاک خود را بدرقه مسافرت ملکوتی آن سردار پرافتخار اسلام کنند و البته تعجب نبود که


دانلود با لینک مستقیم


شناختی از شهید دکتر مصطفی چمران

دکتر مصطفى چمران

اختصاصی از یارا فایل دکتر مصطفى چمران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 131

 

خدا بود ودیگر هیچ نبود

مقدمه

زندگى حماسه‏آفرین و پرفراز و نشیب دکتر مصطفى چمران از مقاطعى بسیار گوناگون و حساس شکل گرفته است، شرایط خاص هر مقطع کاملاً قابل دقت است، زمانى در دوران مبارزات ملى‏شدن صنعت نفت و پس از آن در دوران اختناق بعد از کودتاى 28 مرداد، سالیانى چند در امریکا، سپس در مصر و بعد از آن دوران حماسه‏ساز لبنان، در کنار مرزهاى اسرائیل و پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران در وطن و میهن اسلامى خود در مسئولیت‏ها و مأموریت‏هاى مختلف، عمر پرجوش و تحرک و انسان‏ساز خود را سپرى ساخت. این مقاطع با هم بسیار متفاوتند ولى آن‏چه که همه این ادوار را به هم ارتباط مى‏بخشد، خط فکرى او، اعتقاد خالصانه و شیدایى او براى تکامل روح انسانى و اوج‏گرفتن از این دنیاى خاکى و وصول به معشوق و لقاى حق بوده است. او لحظه‏اى آرام نداشته است، خود را وقف خدمت به خلق و جهاد در راه خدا نموده و از هیچ کس و هیچ چیز جز خداى تعالى انتظار و ترس و باکى نداشت. سراپا عشق بود، محبت بود، شور بود، تلاش خالصانه بود، مبارزه بود، خودسازى بود، انسان‏سازى بود، سازمان‏دهى بود، درد و غم و رنج بود، تنهایى و پرواز بود، فریاد بود و بالأخره شهادت بود.

مصطفى چمران که در سال 1311 تولد یافت، دوران کودکى و ابتدایى را در دبستان انتصاریه تهران خیابان 15 خرداد - عودلاجان و دوران متوسطه خود را در دبیرستان‏هاى دارالفنون و البرز سپرى ساخت و سپس وارد دانشکده فنى دانشگاه تهران شد و در سال 1335 در رشته برق فارغ‏التحصیل و شاگرد ممتاز گشت. او همیشه در تمام دوران تحصیل پیشتاز و نمونه بود، علاوه بر آن‏که در همه مبارزات سیاسى و مذهبى حضورى فعّال داشت؛ نمونه‏اى از یک نوجوان و جوانى پاک، پرتلاش، عمیق و براى همه دوست‏داشتنى بود. با استفاده از بورس شاگرد اولى براى ادامه تحصیل راهى امریکا شد و ابتدا در دانشگاه تگزاس درجه فوق‏لیسانس مهندسى برق و سپس در یکى از بزرگ‏ترین و مهم‏ترین دانشگاه‏هاى معروف امریکا »برکلى«، در کالیفرنیا و با همراهى برجسته‏ترین اساتید فیزیک، دکتراى خود را در رشته الکترونیک و فیزیک پلاسما با عالى‏ترین نمرات دریافت نمود و مدتى در یکى از مراکز مهم تحقیقاتى روى زمین در کنار دانشمندان و پژوهشگران بنام، سرگرم تحقیق روى پروژه‏هاى بزرگى، در زمان خود بود.

باز هم در کنار این مسیر تحسین‏برانگیز و کم‏نظیر، پایه‏گذار و سازمان‏دهنده مبارزات ضداستعمارى و ضدرژیم طاغوتى شاه و پایه‏گذار فعالیت‏هاى گسترده اسلامى در امریکا بود. بعد از شکست اعراب در جنگ 1967، دنیاى وسیع امریکا بر او تنگ مى‏نمود و براى فراگیرى فنون نظامى و جنگ‏هاى چریکى راهى اروپا، الجزایر و مصر شد و مدت دو سال در مصر ماند. بعد از فوت جمال عبدالناصر به دعوت امام موسى صدر رهبروقت شیعیان لبنان به سرزمین فاجعه، درد و رنج مسلمین به‏ویژه شیعیان لبنان قدم نهاد و در جنوب لبنان، شهر صور و کنار مرزهاى اسرائیل رحل اقامت افکند ولى او در همه جاى لبنان حضور داشت، هر کجا که خطر بود، بلا بود و قیام بود، دکتر چمران نیز در پیشاپیش مردم بى‏پناه لبنان حضور داشت. در لبنان پایه‏گذارى سازمان‏هاى چریکى مسلّح را برعهده گرفت که هم‏زمان با روشنگرى اسلامى و مذهبى و تقویت روحیه و اعتقادات اسلامى و مکتبى، ورزیده‏ترین، زبده‏ترین و شجاع‏ترین رزمندگان اسلام را تربیت نمود که فرزندان و شاگردان آن‏ها امروز نیز در لبنان براساس همین اعتقادات و روحیه شهادت‏طلبى، حماسه‏ها مى‏آفرینند.پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران مشتاقانه همراه با گروه 92 نفره نخبگان مذهبى و سیاسى لبنان به ایران آمد و به دیدار امام بزرگوار خود شتافت و بنا به توصیه امام راحل در ایران ماند. با آن‏که در استمرار برنامه‏هاى خود در لبنان نیز دخالت داشت، در ایران نیز به دستور امامره از پایه‏گذاران سپاه بود و سپس در فرونشاندن توطئه‏هاى خطرناک و جدایى‏طلبانه دشمن در کردستان با آن‏که معاون نخست‏وزیر بود، لباس رزم بر تن کرد و سلاح بر دوش گرفت و با سازمان‏دهى و به‏کارگیرى نیروهاى مسلّح و بخصوص مردمى، به خنثى‏سازى توطئه‏هاى سخت دشمنان برآمد و نام خود و پاوه و حوادث حماسه‏ساز آن و فرمان تاریخى امام خمینىره را براى همیشه در تاریخ ثبت نمود.با آغاز جنگ تحمیلى راهى خوزستان شد و فرماندهى نیروهاى داوطلب مردمى و نظامى را تحت عنوان »ستاد جنگ‏هاى نامنظم« برعهده گرفت و کتابى قطور از رشادت‏ها، شهادت‏ها، حماسه‏ها و مقاومت‏ها را قلم زد. بالاخره درحالى‏که نام او و نیروهاى رزمنده و شجاع او به دوستان روحیه مى‏بخشید و پشت دشمنان متجاوز را مى‏لرزاند در ظهر هنگام روز 31 خردادماه 1360، در روستایى به‏نام »دهلاویه« در نزدیکى سوسنگرد با ترکش خمپاره دشمن، شهادت را در آغوش کشید و به اوج و عروج پرکشید و به لقاءاللَّه رسید و به‏سوى معبودش شتافت تا عندربهم یرزقون شود.

نگارش این سطور متراکم و مختصر از زندگى او، از آن‏جا ضرورت داشت که برهه‏هاى مختلف عمر او، در جوامع و شرایط گوناگون و خط فکرى مستقیم او که در این مجموعه دست‏نوشته‏ها گردآورى شده است بیش‏تر شفاف و مشخص شود و اگر دست‏نگاشته‏اى را در امریکا، لبنان یا در ایران به رشته تحریر درآورده است موقعیت‏ها و شرایط روز نیز مدّنظر قرار گیرد.

دکتر چمران لحظه‏اى بیکار نمى‏نشست. یا کار مى‏کرد، یا مى‏خواند و یا مى‏نوشت. حتى اگر چند دقیقه جلسه‏اى دیرتر تشکیل مى‏یافت از این فرصت کوتاه نیز استفاده مى‏کرد و مى‏نگاشت و آن‏چه را که مى‏نوشت براى خود و دل خود مى‏نوشت نه براى دیگران و نه به‏خاطر آن‏که روزى منتشر شود، مکنونات قلبى او بود، گاهى با خدا راز و نیاز مى‏کند، گاهى با على)ع( و گاهى با حسین (ع)؛ زمانى گزارشى را ثبت مى‏نماید و هنگامى دیگر روحیه شاعرانه و عارفانه خود را پروبال مى‏دهد و با دل خود به پروازى ملکوتى و سیر و صعودى روحانى مى‏پردازد و زمانى دیگر حقایقى تاریخى را با سادگى و صراحت بیان مى‏کند و در نوشته‏اى دیگر به دردها و رنج‏ها و غم‏هاى خود که همه آن‏ها هم درد و رنج اجتماعى بود مى‏پرداخت و بالاخره از هر بابى و هرگونه که آن لحظه افکار او را به خود مشغول مى‏داشت با بیانى زیبا و قلمى ساده و صریح آن‏چه را که در درون او مى‏گذشته قلم زده است، گاهى از شور و شوق و شیدایى و گاهى از عشق و محبت الهى و زمانى از دردها و رنج‏ها و


دانلود با لینک مستقیم


دکتر مصطفى چمران

مجموعه مقالات دکتر مصطفی بهزادفر (آرشیو مقالات)

اختصاصی از یارا فایل مجموعه مقالات دکتر مصطفی بهزادفر (آرشیو مقالات) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مجموعه مقالات دکتر مصطفی بهزادفر (آرشیو مقالات)


مجموعه مقالات دکتر مصطفی بهزادفر (آرشیو مقالات)

این مجموعه در 6 فایل دربرگیرنده آرشیو مقالات دکتر مصطفی بهزادفر می باشد که با داشتن آن، موضوعاتی چون توسعه شهری، شهر هوشمند، برنامه ریزی مسکن مهر و ... از نظر ایشان مورد شناخت شما قرار خواهد گرفت.

 

 

 

 

فهرست
1- ارتقاء هم پیوندی اجتماعی میان گردشگران و بومیان در شهرهای ساحلی
2- ارزیابی اثرات توسعه شهری بر بافت کهن شهر تبریز
3- ساماندهی هویتی شهر حدید هشتگرد
4- ضرورت ها و موانع ایجاد شهر هوشمند در ایران
5- مکان ها و مکان سازی
6- نقد و اسیب شناسی سیاستگذاری و برنامه ریزی مسکن مهر

 


دانلود با لینک مستقیم


مجموعه مقالات دکتر مصطفی بهزادفر (آرشیو مقالات)