یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

پایان نامه ارشد رشته ادبیات بررسی تطبیقی نگرش مولانا، عطار و سنایی در عالم تمثیل و مفاهیم عرفانی تمثیلات مشترک

اختصاصی از یارا فایل پایان نامه ارشد رشته ادبیات بررسی تطبیقی نگرش مولانا، عطار و سنایی در عالم تمثیل و مفاهیم عرفانی تمثیلات مشترک دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه ارشد رشته ادبیات بررسی تطبیقی نگرش مولانا، عطار و سنایی در عالم تمثیل و مفاهیم عرفانی تمثیلات مشترک


پایان نامه ارشد رشته ادبیات بررسی تطبیقی نگرش مولانا، عطار و سنایی در عالم تمثیل  و مفاهیم عرفانی تمثیلات مشترک

دانلود پایان نامه ارشد رشته ادبیات بررسی تطبیقی نگرش مولانا، عطار و سنایی در عالم تمثیل  و مفاهیم عرفانی تمثیلات مشترک با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات117

 دانلود پایان نامه آماده

 

پیشگفتار

با آغاز دوران گرایش شعر و ادب به عرفان و مضامین عرفانی و گرم شدن بازار شعرهای عرفانی و ظهور شاعران عارف به دلیل قابلیت ها و ارزش های نهفته در تمثیل شعرا و عرفا بدان روی آورده و موجب پیدایش و خلق آثار داستانی و مثنوی های فراوانی شد. از جمله این شاعران سنایی بنیانگذار این شیوه و به پیروی از او عطار و مولوی را می توان نام برد.این دو دسته از مثنویهای تمثیلی که متضمنّن و دربردارنده مفاهیم عرفانی و قصص و حکایات کوتاه و بلند است از دو دیدگاه و منظر قابل بررسی است: 1- مفاهیم عرفانی     2- عناصر داستانی

تحلیل و بررسی تمامی تمثیلات عرفانی کلیه شعرا و یا حتی تمام شاعران نامدار عملاً کاری بسیار سخت و طاقت فرسا و وقت گیر است و برای انجام چنین کاری ضرورتی هم احساس نمی شود. بنابراین در پایان نامه اهتمام نویسنده بر آن است گلچینی از آثار تمثیلی شاعران بنام و برجسته و مباحث سبکی چون سنایی غزنوی، عطار نیشابوری و جلال الدین مولوی را که هم از نظر محتوا و کمیّت و هم از حیث مهارتی که در کارشان داشته اند مورد فحص و تأمّل قرار دهد و اما علت اصلی انتخاب این سه شاعر ممتاز بیشتر بدین خاطر است که بسیاری از تمثیلات را به طور مشترک با هم بکار برده اند. این اشتراک گاه به صورت تقلید از شاعر پیش از خود و گاهی به شکل اقتباس دو شاعر از یک مأخذِ مشترک صورت گرفته است.به هر حال این اشتراک و بهره گیری از تمثیل های مشترک در اشعار شعرای مذکور، خود مؤیّد و یادآور ارزش و اهمیّت و قابلیّت تمثیل است که برای بیان یک یا چند مفهوم عالی و عرفانی یا اخلاقی، گنجایش دارد و به همین علت شاعران آن را در قالب شعر (قالب مثنوی) درآورده اند.

 

چکیده

آنچه در بررسی تطبیقی و پژوهش حاضر، مدنظر قرار گرفته است نگاهی اجمالی است به مقوله ی تمثیل و مثل و نیز نوع و نحوه ی نگرش عرفای نامی ایران زمین در سده های پنجم الی هفتم - که دوره ی اوج و رونق تمثیلات عرفانی می باشد تمثیل یا مثل بر جملات کوتاه حکمی و همچنین بر داستان های کوتاه (مثل حکایات گلستان) و یا بلند (مانند کلیله و دمنه) اطلاق می گردد.در ادبیات غرب و به تبع آن در ادبیات فارسی فرقی میان آن دو قائل نشده اند. اما در اغلب فرهنگ های اصطلاحات ادبی جهان با اطلاق نام آلگوری (allegory) بر تمثیل، آن را به دو دسته فابل (fable) و پارابل (parable) تقسیم کرده اند.

فهرست مطالب

3-2 نگرش تطبیقی و قیاس تمثیل های مشترک از منظر (چکیده و خلاصه تمثیل، مأخذ تمثیل، مضامین عرفانی، فن داستان نویسی):

1- تمثیل عاشق بغداد

2- تمثیل مرغ و گبر

3- تمثیل مدّعی عشق

4- تمثیل مدّعی عشق

5- تمثیل عیسی (ع) و ابلیس

6- تمثیل وصیّت اسکندر

7- تمثیل حکایت عمر(رض) و پسرش

8- تمثیل خر و وبای گاوی

9- تمثیل خلیل و جبرئیل

10- تمثیل زن طوافگر

11- تمثیل علوی و عالم و حیز

12- تمثیل حاتم و توکل زنش

13- تمثیل زنگی و آینه

14- تمثیل پیل و شهر کوران

15- تمثیل بقّال و گلخوار

16- تمثیل مرغ و فخ

17- تمثیل بلال و احد گفتنش

18- تمثیل لقمان و خواجه اش

19- تمثیل عاشق خفته

20- تمثیل خلیفه و لیلی

21- ایاز و پوستین

22- تمثیل رابعه و مراقبه

23- تمثیل سلطان و طفل هندو

24- تمثیل ایاز و جام

25- تمثیل پیر چنگی

26- تمثیل عاشق که بر در معشوق زد

27- تمثیل ستودن جاهلی، افلاطون را

28- تمثیل اعرابی و خلیفه

29- تمثیل سلیمان (ع) وعزرائیل

30- تمثیل عیسی (ع) و اسم اعظم

31- تمثیل شبلی و جنون

32- تمثیل صعوه و شعبی

33- تمثیل تمثیل هلوع

34- تمثیل محمود و خرقانی

35- تمثیل پشّه و سلیمان (ع)

36- تمثیل کنّاس و کوی عطاران

37- تمثیل طوطی و بازرگان

38- تمثیل شاگرد احول و استاد

39- تمثیل کمپیر و باز

40- تمثیل مهار شتر و موش

فصل دوم، بخش دوم 2-2

استثنائات

1- دیوانه و تگرگ

2- غلام که در خود (آینه) نگریست

3- خم و بقراط

4- دیوانه و غلامان حمید

5- محمود و عاشقان ایاز

فصل دوم، بخش سوم 2-3

خلاصه پایان نامه- سبک و شیوه بیان سه شاعر در تمثیلات مشترک

فهرست منابع

چکیده انگلیسی

 


دانلود با لینک مستقیم

تحقیق مولانا، آموزگار معنا

اختصاصی از یارا فایل تحقیق مولانا، آموزگار معنا دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق مولانا، آموزگار معنا


تحقیق مولانا، آموزگار معنا

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:14

فهرست مطالب:

مولانا، آموزگار معنا

مقدمه

معنا، گمشده آنانی، نه چونان همه

سالکان روزگار ما

۱- رویکرد مجعول (قراردادی)

۲-رویکرد مکشوف

حوزه های جستجوی معنای زندگی

رویکردهایی برای تبیین معنای زندگی

مولانا و پاسخ به دغدغه های انسان امروز

۳-حوزه روان شناسی

حوزه فلسفه اخلاق

حوزه فلسفه دین

مشتاقان مولانا

انسان مدرن خسته از مسابقه در بزرگراه عقل جزیی

انسان سنتی وامانده در قالب های کهن

دو انسان،‌ در یک راه

«آیا زندگی ارزش زیستن را دارد یا نه؟»

ویژگی نگاه مولانا

پی نوشت ها

منابع و ماخذ

 

 

مقدمه :

روی آوری قشرهای گوناگون جویندگان حقیقت در سراسر جهان به آثار مولانا، آدمی را به یاد آن مصرع خود او در نی نامه می اندازد: که جفت بدحالان و خوشحالان1 شده است، بدحالان و خوش حالانی که هر یک از ظن خود یار2 او شده اند و هر یک به گوشه ای از ساحت روان او ورود کرده‎اند. خیل بی شمار مشتاقان، چاپ های متعدد آثار مولانا به زبانهای گوناگون، برگزاری کنگره ها و سمینارها... در جهان این سئوال را پیش می آورد که براستی در بازار نوفروشی3 مولانا چه متاعی عرضه می شود که این همه بر گرد او جمع آمده اند و این خریداران کالای او چه کسانی هستند، چه می خواهند؟...
بی گمان اینان هر که هستند آنانند که در فرآیند طلب خویش ز هزار خم چشیده اند و همه را بیازموده اند4 و سرانجام به شراب سرکش مولانا رسیده اند چرا که به این نتیجه رسیده اند بی مدد چون اویی، درهم ریختن ارزشها، اعتبارهای جهان و فرو شدن به دریا و در پی گوهر حقیقت کاری آسان نیست.
 معنا، گمشده آنانی، نه چونان همه
غالب انسانها در اجبار چارچوب ها و قالب های عرفی و معمول زندگی، مجال و فرصت باطنی آن را نمی یابند که لحظه ها را به چراگاه رسالت5 ببرند و روزن وجود را به روی آفتابی که لب درگاه آنهاست بگشایند6... در روند زندگی هر چه این قیدها و بندها محکم تر می شوند رفته رفته اکثر آدمها نمادی از آن گاو در مثنوی می شوند که از دروازه تولد وارد جهان شده و از دروازه مرگ خارج می شوند و از آن همه زیبائیها، هنرها و معرفت‎ها... جز قشر خربره اعتباریات و ظواهر زندگی بیشتر چیزی را ادراک نمی کنند و نمی فهمند7.
اما در این میانه، کسانی پیدا می شوند که بیقرارند و طالب بیقرار شده اند آن چه که همه را راضی می کند آنان را ارضاء نمی‎کند، چیزی فراتر از آنچه هست می خواهند، تشنگی آنان از جنس دیگری است، بی تاب و آشفته، در وادی حیرت سرگشته اند و به هر جایی که نام و نشانی از آن معشوقه هر جایی است سر می کشند تا شاید آرام گیرند.
سالها سرگشته گفت و شنود                  هر کجا نام و نشانی از تو بود8
این تشنگان حقیقت، آرام آرام بوی آن دلبر نهان9 در عرصه جانشان پران می شود و با زبانی گنگ، هر دم به سویی کشیده می‎شوند و مدام از خود می پرسند: چیست که هر دمی چنین می کشدم به سوی او؟10، در کشاکش این جستجو، گاه آشفتگیها به اوج  می رسد و سئوالاتی به جان آنان هجوم می آورد و هر دم از خود می‎پرسند:
 چه کسم من؟ چه کسم من؟ که بسی وسوسه مندم
گه از آن سوی کـشندم، گه از این سوی کشنـدم
ز کشاکش چو کمانــم، بـــه کف گـوش کشـانم
قدر از بــــام درافتـد چـــو در خانه ببنـــدم
نفسی آتش سوزان، نفســـی سیل گــــریـزان
ز چه اصلم؟ ز چه فصلم؟ به چه بازار خـ ـرندم؟
  سالکان روزگار ما
در چنین هیاهوی هول آور درونی و تهاجمات برونی ارزشهای تکنولوژیک و ابزاری که جملگی برآمده از عقل جزیی هستند گرفتار آمده اند، در جان پاره ای از این جویندگان آتشین مزاج حقیقت کسی چون شرر می خندد11 و راه را بر آنانی که ساختارهای معمول زندگی را شکسته و در پی معنا به راه افتاده اند می بندد و مدعی می شود که عشق او را نوع دگر خندیدن12 آموخته و عشق از آسمان آمده است تا اهل تردید و گمان را درهم کوبد13 و آنان را به خود می خواند. او خویشتن را تحصیلکرده مدرسه احمد امی معرفی می کند و بر فضل و هنر که جملگی حجاب آفتاب جانان است می خندد14 و حیران از این که خوب است یا زشت، این است یا آن، و چه نامی دارد، دلبر است یا دل داده بر سر راه تمامی طالبان حقیقت قرار می گیرد می گوید:
 گر زان که نئی طالب، جـــوینده شوی با ما    
ور زان که نئی مطرب، گـــوینده شوی با ما
گر زان که تو قارونی، در عشـق شوی مفلس
ور زان که خداوندی، هم بنــده شوی با مــا
یک شمع از این مجلس صد شمع بگیرانــد
گر مرده ای ور زنده، هم زنده شوی بـــا ما
پاهای تو بگشاید، روشن بـــه تو بنمــاید
در ژنده درآ یکدم تــا زنــده دلان بینـــی
اطلس به در اندازی در ژنده شوی بـــا مـا
چون دانه شد افکنده بر رست و درختی شد
این رمز چو دریابـــی افکنده شوی بــا ما
شمس الحق تبریزی با غنچه دل گـویــــد
چون باز شود چشمت بیننده شوی بـــا ما
 
و این گونه است که او تمامی آنانی که فراسوی نیک و بد و دانایی در پی حقیقتند را مجذوب خود می سازد. سالکان راستین در راه سپاری با او در جستجوی معنای زندگی است که در نهایت دلاورانه قفل زندان جهان را گشوده و گردن گردنکشان را در پیش سلطان عشق می شکنند15.


دانلود با لینک مستقیم