یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

مبانی نظری،کارشناسی ارشد،معارف اسلامی،پیشینه پژوهش ،تعریف،مبانی ومستندات قرآنی و روائی نظام فلسفی سهروردی،شیخ اشراق

اختصاصی از یارا فایل مبانی نظری،کارشناسی ارشد،معارف اسلامی،پیشینه پژوهش ،تعریف،مبانی ومستندات قرآنی و روائی نظام فلسفی سهروردی،شیخ اشراق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری،کارشناسی ارشد،معارف اسلامی،پیشینه پژوهش ،تعریف،مبانی ومستندات قرآنی و روائی نظام فلسفی سهروردی،شیخ اشراق


مبانی نظری،کارشناسی ارشد،معارف اسلامی،پیشینه پژوهش ،تعریف،مبانی ومستندات قرآنی و روائی نظام فلسفی سهروردی،شیخ اشراق

ادبیات پایان نامه

سرفصل های پروژه شامل موارد زیر است :

1-6 زندگی سهروردی.......................................................6          

1-7 مکتب اشراق......

1-8  لزوم تمسک به کتاب قرآن و سنت.......................................10    

    1-9 تاویل فلسفی آیات...................................................12

1-10 تلفیق آراء و تاویل آیات.....................14

فصل دوم: معرفت نفس.........................................................................................................18

2-1 سیر تاریخی بحث معرفت نفس.....................................19

2-2 ابن سینا ..........................................................22

2-3 نفس چیست...................................................................................................23

2-4  در معانی واژه نفس..............................................25

2-5 برهان سهروردی در تجرد نفس.....................................................27

2-6 دیدگاه شیخ اشراق درباره حدوث نفس........................................29                2-6-1 طریق دیگر........................................................................33      2-6-2 برهان دیگر...................................................33

2-7 بقای نفس..............................     ......................34

2-8 مراتب نفس اردیدگاه شیخ اشراق...................................39

 2-9 احوال نفس...........................................................................43

2-10 مقایسه خلقت نبات و حیوان و انسان.........................................................46

2-11 هدایت عامه...................................................51

2- 12 نفوس بشری..............................................53

2-14 تکامل نفس ناطقه از نظرشیخ اشراق..........................................................55

2- 14  نفس ناطقه جسمانی نیست.....................................56

2-15 عقل و نفس..................................................59

2-16 قوای نفس....................................................................61

2-17 نفس آسمانی و نفس ارضی......................................................................62        2-18 مناسبت بین نفس ناطقه وروح حیوانی.......................................................64

فصل سوم: واجب الوجود.......................................67

3-1 افق خداشناسی در حکمت شیخ اشراق.........................................................68

3-2 در اثبات واجب الوجود...............................................................................70

3-2-1 برهانی دیگر.................................................71

3-2-2 برهانی دیگر از حکمه الاشراق...............................73

3-3 وجود نفس ناطقه دلیلی بر وجود خدا...........................................................74

3-4 فعل واجب الوجود....................................78

3-5-  صفات واجب الوجود..................................84

3-5-1 غنی مطلق...........................................................86

3-5-2 جواد حقیقی....................................................................90

3-5-3 اراده واجب الوجود................................................................................93

3-5-4 قضا و قدر الهی........................................................94

3-5-5 علم باری تعالی.......................................................................98

3-5-6 واجب الوجود خیر محض است.................................100

4- فصل چهارم: نور و ظلمت..........................................103

4-1 نور و ظلمت دو واژه کلیدی حکمت اشراق...........................104  

4.-2 خدا نورالانوار است..........................................................108

4-3 هو رخش........................................................ 111

4-4 تقسیم عوالم........................................................................116

4-5 نسبت بین موجودات عوالم.......................................................................116

4-6 تبیین صدور عالم از نورالانوار........................................118

4-7 صادر اول ازواحد حقیقی یا نورالانوار........................................................119

5-فصل پنجم: عقول

5 -3 قاعده امکان اشرف..........................................128

5-4 وجه تمایز عقول و جایگاه آن درحکمت اشراق با حکمت مشاء................130

5-5 ویژگی های عالم عقول ازدیدگاه شیخ اشراق............................................131

5-6 مراتب مختلف عقول که واسطه آفرینش هستند از دیدگاه شیخ اشراق........135

5-7 عقل فعال ازنظرشیخ اشراق...................................................137

5-8 عقل فعال واسطه در آفرینش نفوس انسانی......................................139

5-9 برتری انسان بر فرشته.................................................140

مشخصات فایل:

نوع فایل: word

منبع: دارد (فارسی و لاتین)

پیشینه پژوهش: دارد(ایرانی و خارجی)

تعداد صفحات: 130

گارانتی بازگشت وجه: دارد (کیفیت این فایل تضمین شده است درصورت  هرگونه مشکل یا نارضایتی   احتمالی مبلغ شما بازگردانده می  شود)

خلاصه مطلب

زندگی سهروردی:

شیخ شهاب الدین سهروردی از بر جسته ترین چهره های حکمت اسلامی و فرهنگ ایران زمین و گو هری تا بناک در میان همه ی فرزانگان عالم است. ایشان در سال 549 هجری قمری در قریه سهرورد از توابع زنجان دیده به جهان گشود.

نام ایشان شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی ملقب به شیخ اشراق است که همچون شهابی زود گذر طی عمری کوتاه آسمان معرفت اسلامی را با نور خود بر افروخت .

 سهروردی تحصیلات اولیه خود را در خدمت مجد الدین جیلی در مراغه انجام داد و در آنجا با فخر رازی هم درس بود. سپس برای ادامه تکمیل تحصیلات خود از مراغه عازم اصفهان شد و در آنجا بحث های منطقی را نزد ظهیر الدین فارسی (ظاهر الدین قاری ) فرا گرفت و با افکار و آرای شیخ الرئیس که در آن زمان در کمال شهرت بود آشنائی کامل یافت .

 سپس به سیر و سلوک معنوی پرداخت و سیر افاقی و انفسی کرد و مانند بسیاری دیگر از بزرگان، تصوف درونی را با سفر در بلاد گوناگون اسلامی توام ساخت . سر انجام در شهر حلب اقامت گزید و در آنجا با حاکم شهر ملک ظاهر پسر صلاح الدین ایوبی دیدار کرد و ملک مقدمش را گرامی داشت و لذا خواست در حلب بماند .شیخ دعوت ملک را پذیرفت و درس و بحث خود را در مدرسه حلاویه آغاز کرد و در همان جا بود که شاگرد وفادارش شمس الدین محمد شهرزوری مولف کتاب نزهه الارواح و روضه الافراح به وی پیوست .تا اینکه فقهای قشری که تنها به ظواهر شریعت توجه داشتند به علت مخالفت با عقاید وی شوریدند و سخنانش را خلاف اصول دین پنداشتند تا جائی که ملک ظاهر را به قتل او تشویق کردند و سر انجام ملک ظاهر خلاف میل باطنی خود شیخ را در حلب زندانی کرد و در سن 36 یا 38 سالگی به نحو مرموزی بدرود حیات گفت.

1-7- مکتب اشراق:

سهروردی در زمانی می زیست که علم کلام در اوج اقتدار بود و منابع بسیار غنی در علم کلام وجود داشت و نیز فلسفه به شکل یونانی آن کاملا شناخته شده و آثار غنی فارابی و ابن سینا تدوین یافته بود .علوم دینی نیز رواج بسیار فراوانی یافت و انواع تفسیر بر متون مختلف او در دسترس همگان قرار داشت و از همه مهمتر آن ایام دوران اقتدار عرفان و تصوف بود و آنچه سهروردی بر اینان افزود قطب بسیار حساس تفکر ایرانی و بر گرفته از آوای ایرانیان باستان بود لذا ایشان در ملتقای سه جریان فکری عمده قرار داشت:

نخست: افکار یونانیان که تو سط مترجمان اسلامی و فلاسفه اسلامی نقل شده بود .

دوم : معتقدات مذهبی بر آمده از حکمت خسروانی که مروجان آن تعداد انگشت شماری از زرتشتیان یا مختصری از کتب باقی مانده از ایران قدیم و تعداد محدودی از عرفای ایرانی بودند که میل به ابقای این اعتقادات داشتند.

 سوم:دریافتهایی عمیق و دقیق عرفای اسلامی که در شعب تفکر اسلامی بسیار پرتلاطم می نمودند.

 اجتماع این سه جریان نتیجه اش آثار و تا لیفاتی است از شیخ شهاب الدین سهروردی که افکار حکمت اشراق را ارائه می کند.]11[

به عبارت دیگر  حکمت اشراق چنانچه معروف است و بسیاری از شارحان و مو رخان فلسفه در جهان اسلام اشاره کرده اند منابع گوناگون دارد از یک سو ریشه در حکمت خسروانی دارد. و از سوی


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری،کارشناسی ارشد،معارف اسلامی،پیشینه پژوهش ،تعریف،مبانی ومستندات قرآنی و روائی نظام فلسفی سهروردی،شیخ اشراق

بررسى تطبیقى نقش عقل در نظام حقوقى غرب و اسلام

اختصاصی از یارا فایل بررسى تطبیقى نقش عقل در نظام حقوقى غرب و اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

بررسى تطبیقى نقش عقل در نظام حقوقى غرب و اسلام

مقدمه

این بررسى مختصر شامل چهار قسمت است:

الف - تجزیه و تحلیل معرفت‏شناسى عمومى غرب، علل وجود تضاد در آن و بررسى بعضى علل. در نتیجه این معرفت‏شناسى، نظامهاى حقوقى و قانون‏گذارى غربى به‏سوى عقل‏گرایى غیردینى و درنتیجه، ضد دینى حرکت کرد که منتهى به شناخت‏خواست فرد (لیبرالیسم حقوقى) به‏عنوان تنها منبع حقوق شد. از آنجا که مسیحیت در غرب تا حد تنها «ایمان عاطفى‏» کاهش یافته و دیگر داراى نظام حقوقى مستقل قابل اجرا نیست، در این بخش از بررسى مقایسه‏اى، تنها معرفت‏شناسى عمومى غرب - نه مسیحیت - که طبعا متاثر از فرهنگ مسیحیت‏بوده، مورد توجه قرار گرفته‏است.

ب - در قسمت دوم، معرفت‏شناسى عمومى اسلام به‏اختصار بررسى شده است.

ج - در بخش سوم معرفت‏شناسى حقوق اسلام، یا علم اصول که بهترین منعکس کننده دیدگاه معرفت‏شناسانه عمومى اسلام است، مورد بحث قرار گرفته‏است.

د - در آخرین بخش، رشد اصول فقه، مخصوصا قبول حجیت عقل و قاعده تلازم عقل و شرع بررسى شده است. در این قسمت مخصوصا نقش شیخ مرتضى انصارى در تعمیق و گسترش علم اصول فقه و جنبه عقلانى آن مورد توجه قرار گرفته که این قسمت مختصرتر بررسى شده‏است. ما در این گفتار در صدد آن نیستیم که مکررا از نقش بارز شیخ مرتضى انصارى در رشد عقل‏گرایى در اسلام، محدوده عقل در معرفت‏شناسى حقوقى اسلام، حجیت عقل، قاعده تلازم وادله عقلیه بطور سطحى یاد کنیم; بلکه کوشیده‏ایم ابتدا جریان رشد عقل‏گرایى، سپس عقل‏گرایى اسلامى - که کاملا متفاوت با نوع غربى آن است - و بعد از آن، رشد علم اصول به‏عنوان نتیجه عقل‏گرایى اسلامى، و در آخر، حجیت عقل و قاعده تلازم را به‏عنوان منعکس‏کننده کاربرد عقل در علم اصول و در این مسیر موضع شیخ انصارى را نشان دهیم. لازم‏است‏یادآورى شود که مآخذى که در این نوشتار آمده منابع متناسبى براى بررسى بیشتر چهار مطلب فوق است; مخصوصا کتاب «عصر تفکر» نوشته توماس پین براى بخش اول; «مناهج البحث‏»، «توفیق الطویل‏» و «الدین و الفلسفه‏» نوشته على سامى الشار براى بخش دوم و «رابطه دین و فلسفه‏» نوشته ابوالفضل عزتى براى بخش سوم و چهارم.

بررسى مختصر معرفت‏شناسى عمومى و حقوقى غرب

از آنجایى که فقه تعریف شده است‏به: «العلم بالاحکام الشرعیه الفرعیة عن ادلتها التفصیلیه‏» و علم اصول تعریف شده‏است‏به: علمى که در آن ادله تفصیلیه فقه مورد بررسى و کاوش قرار مى‏گیرد; بنابراین، علم اصول فقه در اصطلاح روز عبارت‏است از عرفت‏شناسى علم فقه (اپیستمولوژى).

شناخت معرفت‏شناسى فقه (علم اصول) در حد وسیعى مربوط است‏به شناخت دیدگاه معرفت‏شناسانه عمومى اسلامى. براى این کار لازم است‏یک بررسى تطبیقى مختصر از معرفت‏شناسى غربى و اسلامى صورت‏گیرد.

معرفت‏شناسى حاضر در غرب اعتبار و ارزش خود را بر تضاد، رودررویى، دوگانگى و چندگانگى بین ماده و معنا در فلسفه یونان استوار کرده‏است. این دوگانگى و تضاد بعدا به معرفت‏شناسى التقاطى یهودیت - مسیحیت غرب راه یافت. رشد علم و هنر براساس این دیدگاه التقاطى با خود تضاد بین سیاست و دین، عقل و دین، و در حقوق، تضاد بین خواست مردم (دموکراسى) و اخلاق را به همراه داشت.

مسیحیت پس از استقرار در اروپاى غربى شکل کاتولیکى به خود گرفت. مسیحیت از نظر تبلیغى بودن، شبیه اسلام و ازنظر معتقدبودن به استقرار حکومت، شبیه اسلام شیعى است (حکومت واقعى - حکومت‏حقیقى). مسیحیت کاتولیکى با در دست گرفتن قدرت، یک امپریالیسم کاتولیکى تاسیس کرد. جنگهاى صلیبى، دو عکس‏العمل در این جریان موجودند: از درون پروستانیسم و از بیرون سکولاریسم.

مسیحیت تحریف شده غربى نمى‏توانست معقولیت را بپذیرد و بنابراین رسما مرکز ایمان را قلب قرار داد، نه عقل و از اینجا تضاد بین عقل و دین و ایمان در داخل مسیحیت غربى قوت گرفت. از آنجا که عقلانیت نمى‏توانست در چهارچوب مسیحیت تحقق پذیرد مجبور شد در خارج از آن گسترش یابد و عقلانیت رسما رودرروى مسیحیت قرار گرفت. تضاد بین دین و عقل در غرب حتى على‏رغم آشنایى با این رشد متوقف نشد. البته این تضاد در بعضى مکاتب کلامى، مانند اشاعره و بعضى مکاتب مانند حنبلى و بطور اخص نوع وهابى آن نیز به‏وجود آمد.

ولى اصول فقه در اسلام، حتى در مکاتب اهل سنت‏بویژه در مکتب فقه اصولى شیعه، هرگز دوگانگى عقل و ایمان را نپذیرفته‏است. با این ترتیب در حالى‏که جنبه عقلانى در غرب ضرورتا تنها در خارج دین و حتى در برابر دین به رشد خود ادامه داد عقل‏گرایى در اسلام در متن دین و در درون دین گسترش یافت. عقل‏گرایان واقعى در تاریخ فلسفه اسلام همان علماى دینى و بیشتر فقهاى اصولى بودند درحالى‏که عقل‏گرایان در غرب، مخالفان مسیحیت‏بودند و اصلا اعتبار خود را در مخالفت‏با آن کسب کردند.

با این ترتیب چون عقل‏گرایى نمى‏توانست در درون مسیحیت عاطفى غربى رشد یابد، در خارج و حتى در برابر آن گسترش یافت. دشوارى مهم در این رابطه مقایسه‏اى است که غرب بین اسلام و مسیحیت مى‏کند و بنابراین تصور مى‏کند که عقلانیت‏باید در برابر اسلام رشد یابد و به‏این جهت تصور مى‏کنند که حکومت مردمى و حقوق بشر در اسلام نیز باید در برابر دین اسلام رشد کند.

در دوران رنسانس و روشنفکرى این تضاد عمومى منتهى به تجزیه دین از سیاست; یا کلیسا و دولت‏شد. رشد عقل‏گرائى، یا تحت تاثیر ماوراءالطبیعه امانوئل کانت، (Kantian Medolplusics) تحت تاثیر واقع‏گرایى منطقى دکارت و مکانیک نیوتونى و راه‏یافتن آنها به علوم طبیعى، اجتماعى، سیاسى و حقوق، به تضاد و تجزیه فوق و جدایى حقوق از اخلاق، مردم و حقوق، عقل و دین، دین و سیاست کمک فراوان کرد. درنتیجه در حقوق، تحول وسیعى به‏وجود آمد که موجب پیدایش مکاتب متعدد حقوقى جدید شد. تکامل طبیعى داروینى به دنبال خود نظریه تکامل علوم اجتماعى داروینى را به‏وجود آورد و درنتیجه حقوق نیز در محدوده علومى که دستخوش تحول، تکامل، تنوع و تنازع بقا مى‏باشند قرار گرفت و ثبات سنتى خود را از دست داد.

عقل‏گرایى و راسینالیسم با این بار ویژه بر اخلاق و معیارهاى اخلاقى پیروز شد و فلسفه اخلاق در این کنکاش، ارزش و استقلال خود را از دست داد. انقلاب صنعتى و انقلابهاى دیگر پیرو آن به‏این جریان کمک کرد. نظریه‏ها و مکاتب حقوق طبیعى، حقوق مثبت، حقوق براساس مبانى اجتماعى، حقوق براساس مبانى اقتصادى، حقوق براساس رویه قضائى، حقوق حقوقدانان، حقوق دموکراتیک مردمى و غیره به‏وجود آمدند که زیربناى همه اینها استقلال حقوق از دین و از ارزشهاى معنوى بود که در کل، همه نتیجه تضاد و دوگانگى اصلى در معرفت‏شناسى غربى یونانى بود. (1) تضاد، دوگانگى و چندگانگى ماده و معنا در معرفت‏شناسى عمومى غرب براساس تفکر یونانى به‏وجود آمده بود. عواملى


دانلود با لینک مستقیم


بررسى تطبیقى نقش عقل در نظام حقوقى غرب و اسلام

مبانی نظری وپیشینه پژوهش شناسایی روشهای فرار مالیاتی در نظام مالیات الکترونیکی

اختصاصی از یارا فایل مبانی نظری وپیشینه پژوهش شناسایی روشهای فرار مالیاتی در نظام مالیات الکترونیکی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری وپیشینه پژوهش شناسایی روشهای فرار مالیاتی در نظام مالیات الکترونیکی

بصورت ورد ودر67صفحه

دارای منابع وپیشینه کامل

1-2 مقدمه 3

2-2 بخش اول- مالیات و ضرایب مالیاتی 8

1-2-2  تعریف واهمیت مالیات ۱۵

2-2-2 نظریه های مالیات ۱۷

1-2-2-2 اصول چهارگانه مالیاتبندی آدام اسمیت ۱۸

3-2-2 ضرایب مالیاتی ۱۹

1-3-2-2   گذری بر کتابچه ضرایب مالیات برعملکرد ۱۹

4-2-2  قرائن مالیاتی ۲۱

5-2-2 نسبت مالیاتی ۲۱

6-2-2  پایه مالیاتی ۲۲

7-2-2 نرخ مالیاتی و انواع آن ۲۲

8-2-2  امتیازات مالیاتی ۲۳

9-2-2  اصول مالیاتها (شرایط برقراری مالیات ۲۳

10-2-2  سال مالیاتی ۲۶

11-2-2 کارایی و عدالت مالیاتی ۲۷

1-11-2-2 کارایی ۲۷

2-11-2-2 عدالت مالیاتی ۲۷

12-2-2  مالیات بر شرکتها ۲۸

13-2-2   عوامل تشخیص مالیات ۲۹

14-2-2   موارد تشخیص علی الرأس درآمدهای مشمول مالیات۲۹

۱۵-2-2   اهداف سیاستهای مالیاتی ۲۹

16-2-2  مشکلات و ریشه ها در نظام مالیاتی ۳۱

۳-2  فرار مالیاتی ۳۲

۴-2 تمایز  فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی ۳۲

۵-2 زمینه های پیدایش  فرار مالیاتی ۳۳

۶-2کارت بازرگانی و کداقتصادی و فرار مالیاتی ۳۵

۷-2 عدم توجه به رضایت مودیان مالیاتی ۴۰

۸-2 منابع انسانی ۴۱

۹-2 کارشناس امور مالیاتی ۴۳

۱۰-2 نیاز به منابع انسانی بیشتر ۴۴

۱۱-2 مودیان مالیاتی ۴۴

۱۲-2 تعاریف رشد و توسعه اقتصادی ۴۸

۱۳-2 عوامل موثر بر توسعه اقتصادی  ۴۹

۱۴-2 چگونگی توزیع درآمد و توسعه اقتصادی ۵۱

۱۵-2 نقش مالیات بر توسعه ۵۲

۱۶-2 مشکلات و مقررات مالیاتی ۵۲

۱۷-2 اصول کلی تامین بهینه مالیات ۵۳

۱۸-2 نحوه اندازه گیر متغیر نحقیق ۵۵

19-2- سوابق تحقیقات ۵۶

1-19-2-تحقیقات انجام شده در داخل کشور ۵۹

2-19-2-تحقیقات انجام شده در خارج از کشور ۶۱

 

منابع فارسی 63

منابع لاتین 65


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری وپیشینه پژوهش شناسایی روشهای فرار مالیاتی در نظام مالیات الکترونیکی

تحقیق درباره ساختار نظام قدرت منطقه ای در آفریقا 13 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره ساختار نظام قدرت منطقه ای در آفریقا 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

ساختار نظام قدرت منطقه ای در آفریقا

چکیده :

شناخت و تعیین کشورهای کانونی و پیرامونی در مناطق مختلف جغرافیایی کمک شایانی برای بررسی و آگاهی از ساختار نظام قدرت منطقه ای می کند. برای شناخت اینگونه کشورها نیاز به رده بندی بر اساس قدرت ملّی آنها می باشد. با تعیین سطح و وزن ژئوپلیتیکی هر یک از کشورها می توان سطوح قدرت ملّی آنها را مورد سنجش قرار داد. سنجش قدرت ملّی کشورها مستلزم ارزیابی و محاسبه مؤلّفه ها و عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، سرزمینی، نظامی، فرهنگی و علمی کشورها می باشد که محاسبه مجموع امتیازات عوامل مذکور نشانگر میزان و سطح قدرت ملّی و تعیین جایگاه آنها در میان کشورها و در سطح منطقه ای و قاره ای می باشد. شناخت و درک اهمیت قاره آفریقا در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، سرزمینی و ..... در بدو ورود به هزاره سوّم و بذل توجّه به کشورهای محوری و قطب آن، کمک مؤثّری در تدوین برنامه های کارآمد در زمینه های مختلف هر یک از کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران نموده و میزان موفّقیت، صرفه جویی در وقت و هزینه ها و رسیدن به اهداف را محقق خواهد نمود. مقاله حاضر ضمن برشماری پتانسیلها و عوامل مهم ژئوپلیتیکی تأثیرگذار در جایگاه هر یک از کشورها، سعی در شناخت کشورهای مهم و مؤثّر در سطوح منطقه ای و قاره ای آفریقا دارد.

واژگان کلیدی: ژئوپلیتیک – آفریفا – قدرت منطقه ای – روابط بین الملل – نظام قدرت

مقدمه:

قاره آفریقا با دارا بودن 54 کشور با ویژگیهای متفاوت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، طبیـعی و غیـره نمونه های بارز و پیچیده ای از رقابتها، کنشها و واکنشها، جستجوی ایفای نقش محلی، منطقه ای و قاره ای توسط کشورها را در میان قاره های جهان ارائه می دهد. اگر چه ریشه ها و ردپاهای این مسائل را به خوبی می توان در دوران استعمار و آثار و عملکرد آن در قاره فوق یافت ولی درک اهمّیت قاره آفریقا از سوی قدرتها و سایر کشورهای جهان و به تبع آن علاقه مندی به برقراری روابط و بهره مندی هرچه بیشتر از مزایا و پتانسیلهای مختلف آفریقا از سوی آنها، تلاش کشورهای مختلف قاره برای کسب هرچه بیشتر قدرت در سطوح مختلف را سبب گشته و خود بر پیچیدگی و وخامت این رقابتها می افزاید. بطوری که میزان کسب قدرت و افزایش وزن و منزلت ژئوپلیتیکی کشورها، اقتدار، تأثیر گذاری، منافع بیشتر و گسترش حوزه نفوذ در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و در مقیاسهای منطقه ای و قاره ای برای آنها در بر خواهد داشت. از سوی دیگر برای کشورهای سایر قاره ها که در پی تنظیم و بسط روابط با کشور های آفریقا بوده و بخش عمده ای از منافع ملّی خود را در این قاره می جویند با مسئله و مشکل اولویت بندی و درجه بندی این کشورها در سیاست خارجی خود مواجه می باشند. از آنجا که عنصر قدرت در کیفیت شکل دهی به تعاملات دولتها در جهان کنونی بویژه در قاره آفریقا نقش عمده ای را ایفا می کند، مقاله حاضر در پی شناخت ساختار نظام قدرت منطقه ای در آفریقا می باشد.

با روی آوری و اقبال کشورهای مختلف جهان برای شکل دادن به نظامهای منطقه ای، مفاهیم، دیدگاهها و الگوهایی درباره نحوه شکل گیری قدرت در این نظامها مطرح گردیده است. اگرچه کیفیات رفتاری و نحوه تعاملات آنها با یکدیگر از اهمّیت قابل توجّه ای برخوردار است امّا تعیین و سطح بندی قدرتهای درجه 1، درجه 2 و ..... منطقه ای خود کمک شایانی به بررسی دیدگاهها و الگوهای فوق می نماید. روش تعیین و سطح بندی قدرتهای منطقه، مستلزم شناخت کشورهای کانونی و پیرامونی می باشد. برای شناخت سطوح قدرت کشورها در یک رابطه سلسله مراتبی، سنجش وزن ژئوپلیتیکی و قدرت ملّی آنها ضروری است. دولتی که بیشترین وزن را داشته باشد قدرت تراز اوّل منطقه محسوب می شود که در جایگاه رهبری و کنترل منطقه ای قرار گرفته و در امور منطقه اعمال نفوذ می کند. سطوح پایین تر قدرت جانب احتیاط را رعایت کرده و با توجّه به این واقعیت روابط خود را با او تنظیم می کنند.(حافظ نیا، کاویانی، 1383 : 81).

اگر چه در خصوص موضوع تحقیق نظریه ها و تئوریهای مستقل و مستقیمی ارائه نگردیده است ولی به لحاظ ساختاری و پایه ای، چهارچوبهای نظری و تئوریکی متعدد و مستدلی در ارتباط با سلسله مراتب قدرت، حوزه های نفوذ، مرکز و پیرامون و … .. وجود دارد که می توان به موارد زیر اشاره کرد:

فردریک راتزل(1904- 1844) به نقش دو عامل وسعت و موقعیت کشورها در سیاست و قدرت آنها پرداخته و برای رشد فضای کشورها قوانین وضوابطی را مطرح کرد که به قوانین هفتگانه معروفند.(حافظ نیا، 1379 :229)

سائل بی کوهن، جغرافیدان معاصر آمریکایی، نظریه سیستم ژئوپلیتیک جهانی را در دو بعد توزیع قدرت و ساختار فضایی ارائه داد و سیستم ژئوپلیتیک جهانی را بر پایه موقعیت و قدرت کشورها درنظام جهانی تبیین کرد. وی عواملی را که بر قدرت و نقش هر یک از اجزاء سیستم، نظیر دولتها و کشورها، تاثیر می گذارند، اینگونه بر می شمارد:

1- عوامل و تحولات داخلی، نظیر ساخت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فن آوری.

2- عوامل خارجی، تجارت خارجی، روابط سیاسی، پایگاههای نظامی، هم پیمانان خارجی، مسئله مهاجرت و … .. که به توسعه و کنش متقابل بین کشورها و دولتها و همبستگی آنها به عنوان اجزاء سیستم کمک می کند.

3- نیروهای داخلی که در خارج حضور دارند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ساختار نظام قدرت منطقه ای در آفریقا 13 ص

مقاله درباره نقش اخلاق و عرفان در نظام سیاسى اسلام 40 ص

اختصاصی از یارا فایل مقاله درباره نقش اخلاق و عرفان در نظام سیاسى اسلام 40 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

نقش اخلاق و عرفان در نظام سیاسى اسلام

مقدمه

بدون تردید، تبیین و تحلیل دیدگاههاى استاد شهید مطهرى در مورد «نقش اخلاق و عرفان در سیاست» یا «ارائه تصویر و تفسیرى روشن از حکمت عملى در دو ظرفیت»؛ یعنى «اخلاق» که انسان را به تکامل روحى و درونى مى‏رساند، و «سیاست مُدُن» یا مدیریت و حکومت بر جامعه، که به «تکامل اجتماعى» و اداره جامعه انسانى برمى‏گردد و پیوند آن دو ظرفیت به «حکمت نظرى»، که از «هست»ها و «است»ها سخن مى‏گوید و آن دیگرى از «باید»ها و «شاید» و «نشاید»ها بحث مى‏کند [2]، هم کارى است سترگ و البته شدنى و هم نیاز به نگرش همه‏جانبه به اندیشه‏ها و بینش‏هاى استاد شهید مطهرى دارد و اگر حکمت و حکومت را در تعامل و ارتباط با یکدیگر مورد شناخت و سنجش قرار دهیم و آنها را با عرفان و حکمت حضورى و شهودى یا معرفت ذوقى و باطنى گره بزنیم، در عین شیرینى و دلنشینى، کار را دشوارتر مى‏نماید که چگونه «اخلاق» که عمدتاً یک مقوله فردى و نوعى تزکیه نفس و ارتباط با خداست و درون‏گرایى در آن متجلّى است یا حداقل تفسیر و برداشت اولیه ما از آن چنین است و «عرفان» که اساساً سیر و سلوک باطنى و تهذیب، ریاضت و دنیاگریزى، جامعه‏گریزى و انقطاع از برون و اتصال به درون و رهایى از خلق و وصل به خالق است و یا دست کم چنین برداشت و تحلیلى از آن در ذهنها وجود دارد، با «حکومت»، «سیاست» و مدیریت جامعه که همانا پرداخت به امور مردم در همه ابعاد مى‏باشد در هم تنیده و به هم پیوسته باشند و اساساً چگونه است که در دل حکومت و حکمت سیاسى، حکمت عملىِ «اخلاق» و حکمت شهودى و ذوقىِ «عرفان» نقش‏آفرین باشد؟ آیا درون‏گرایى با برون‏گرایى با هم قابل اجتماع‏هستند؟

آیا حکومت و تدبیر جامعه که نوعى دنیازدگى و گرایش به امور طبیعى و مادیت است با اخلاق که مقوله‏اى است فردى و تهذیبى و عرفان که امرى است باطن‏محور، درون‏گرا و سلوکى که به نوعى دنیازدگى، خلق‏گریزى، تفرد، تزهّد و تجرد و تجرید براى تعالى نفس و تکامل منتهى مى‏شود، با هم سازگار و مرتبطاند؟ به خصوص اگر به کارکردهاى اخلاق و عرفان با حکومت و سیاست و واقعیت تلخ شکاف و فاصله اخلاق و عرفان با حکومت، آن هم در جامعه و جهان کنونى بنگریم و دیوار فرهنگى، روانى و حتى عملى و عینى که میان هر کدام از آنها وجود دارد، اندک توجهى بیفکنیم، خواهیم دید که مسأله با پیچیدگى و ابهام بیشترى مواجه است و سؤال عمیق‏تر وشبهه بیشتر و پیچیده‏تر مى‏شود و این همان مقوله‏اى است که در این مقاله به دنبال حلّ و فصل آن، بر محور و مدار اندیشه‏هاى استاد مطهرى بر آمدیم و در صدد برتابیدن اخلاق و عرفان با حکومت و سیاست و حکمت سیاسى بر مدار بینش ناب اسلامى آن استاد شهید هستیم؛ لذا در چند محور به پاسخ چنین سؤالها، شبهات و تحلیل وتبیین‏هایى مى‏پردازیم:

الف. اخلاق و عرفان در افق اندیشه استاد مطهرى.

ب. سیاست و حکومت از منظر استاد مطهرى.

ج. تعامل اخلاق و عرفان (حکمت اخلاقى و سلوکى) با حکومت و سیاست (حکمت سیاسى و حکومتى).

چیستى اخلاق

استاد شهید مطهرى، اخلاق را مبنایى مى‏داند براى «چگونه زیستن» [3] و بر این باور است که اخلاق پاسخى است بر چگونگى زندگى نیک و براى انسان و «چگونگى عمل»، افعال اخلاقى یا افعالى که داراى تعالى و ارزش باشند. البته استاد «چگونه باید زیست» را در کنار «براى اینکه با ارزش و مقدس و متعالى زیست کرده باشیم» قرار مى‏دهد [4] و لذا همه نظام‏ها و روش‏هاى اخلاقى را که مدعى نظام‏مندى اخلاقى هستند، داراى نظام اخلاقى نمى‏داند و به نقد آنها مى‏پردازد. به هر حال، استاد شهید نگرشى جامع و بنیادین با تئورى تبیین شده و کامل براى اخلاق، علم اخلاق و فلسفه اخلاق دارند که دقیقاً با تعاملات اجتماعى و تأملات حکومتى و سیاسى سازگار است؛ یعنى استاد معتقدند سرّ ناسازگارى اخلاق و سیاست یا حکمت اخلاقى و حکمت حکومتى، در طراز تلقى و تفسیر و نگرش ما از این دو مقوله است و اگر به بازسازى اندیشه‏هاى آسیب دیده خویش پیرامون هر کدام از اخلاق و سیاست بپردازیم و آنها را در خانواده «حکمت عملى» ببینیم بسیارى از پرسشها و شبهات براى مامطرح نخواهد بود چه اینکه تعالى و تکامل فردى و درونى لاجرم با تعالى و توسعه اجتماعى در هم تنیده‏اند و انسان بریده از جامعه نیست و جامعه محتاج حاکمیت اخلاق و ارزشهاى اخلاقى است و اگر از غایات مهم بعثت پیامبر اکرم(ره) تتمیم و تکمیل خلقهاى فاضل و صفات اخلاقى بوده است، در حقیقت سرحلقه و ریشه همه تحولات اجتماعى و نظام‏هاى حکومتى دینى در اداره جامعه بشرى را شکل مى‏داد [5] یعنى «ارتباط با خدا، با ارتباط با اجتماع» در حوزه اخلاق دینى کاملاً مطرح و تحقّق‏پذیر است و لذا باید به آفت‏شناسى و آفت‏ستیزى در تفکر دینى جامعه اسلامى و احیاء و اصلاح فکر دینى پرداخت و استاد به شدت به بازشناسى و بازسازى «مفاهیم اخلاقى» و دینى در حوزه اندیشه و سپس عمل اسلامى مسلمین اعتقاد داشته‏اند و به همین دلیل خطرات جموداندیشى و تحجّرگرایى از جبهه درون و التقاطاندیشى وزمان‏زدگى و تجددگرایى از جبهه برون را آسیب‏هاى معرفتى در حوزه‏هاى اندیشه و بینش اسلامى مى‏دانستند. به هر حال استاد مطهرى نظام اخلاقى را به طور کلى بر سه قسم مى‏داند:

1. اخلاق فلسفى، که ریشه در اندیشه‏هاى سقراط و افلاطون و ارسطو دارد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره نقش اخلاق و عرفان در نظام سیاسى اسلام 40 ص