یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

مقاله درباره واقعه غدیر

اختصاصی از یارا فایل مقاله درباره واقعه غدیر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

واقعه غدیر

از نظر محاسبات اجتماعی, پیامبر (ص) احتمال می داد که در طریق انجام این مأموریت ممکن است از جانب مردم آسیبی به او برسد و خداوند برای تقویت اراده او می فرماید: «و الله یعصمک من » الناس● حجهٔ الوداع پیامبر گرامی (ص) در سال دهم هجرت برای انجام فریضه و تعلیم مراسم حج به مکه عزیمت کرد. این بار انجام این فریضه با آخرین سال عمر پیامبر عزیز مصادف شد و از این جهت آن را «حجهٔ الوداع» نامیدند. افرادی که به شوق همسفری و یا آموختن مراسم حج همراه آن حضرت بودند تا صد و بیست هزار تخمین زده شده اند. .... مراسم حج به پایان رسید و پیامبر اکرم (ص) راه مدینه را, در حالی که گروهی انبوه او را بدرقه می کردند و جزکسانی که در مکه به او پیوسته بودند همگی در رکاب او بودند, در پیش گرفت. چون کاروان به پهنه بی آبی به نام «غدیرخم» رسید که در سه میلی«جحفه» قرار دارد, پیک وحی فرود آمد و به پیامبر فرمان توقف داد.پیامبر نیز دستور داد که همه از حرکت باز ایستند و بازماندگان فرا رسند. کاروانیان از توقف ناگهانی و به ظاهر بی موقع پیامبر در این منطقه بی آب, آن هم در نیمروزی گرم که حرارت آفتاب بسیار سوزنده و زمین تفتیده بود, درشگفت ماندند. مردم با خود می گفتند: فرمان بزرگی از جانب خدا رسیده است ودر اهمیت فرمان همین بس که به پیامبر مأموریت داده است که در این موقع نامساعد همه را از حرکت باز دارد و فرمان خدا را ابلاغ کند. فرمان خدا به رسول گرامی طی آیه زیر نازل شد: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس (مائده: ۶۷) «ای پیامبر, آنچه را از پروردگارت بر تو فرود آمده است به مردم برسان و اگر نرسانی رسالت خدای را بجا نیاورده ای ; و خداوند تو را از گزند مردم حفظ می کند. دقت در مضمون آیه ما را به نکات زیر هدایت می کند: ▪ اولاً: فرمانی که پیامبر (ص) برای ابلاغ آن مأمور شده بود آنچنان خطیر و عظیم بود که هرگاه پیامبر (بر فرض محال) در رساندن آن ترسی به خود راه می داد و آن را ابلاغ نمی کرد رسالت الهی خود را انجام نداده بود, بلکه با انجام این مأموریت رسالت وی تکمیل می شد. به عبارتی دیگر, هرگز مقصود از «ما انزل الیک» مجموع آیات قرآن و دستورهای اسلامی نیست. زیر ناگفته پیداست که هرگاه پیامبر (ص) مجموع دستورهای الهی را ابلاغ نکند رسالت خود را انجام نداده است و یک چنین امربدیهی نیاز به نزول آیه ندارد. بلکه مقصود از آن, ابلاغ امر خاصی است که ابلاغ آن مکمل رسالت شمرده می شود و تاابلاغ نشود وظیفه خطیر رسالت رنگ کمال به خود نمی گیرد. ینابراین, باید مورد مأموریت یکی از اصول مهم اسلامی باشد که با دیگر اصول و فروع اسلامی پیوستگی داشته پس از یگانگی خدا و رسالت پیامبر مهمترین مسئله شمرده شود. ▪ ثانیاً: از نظر محاسبات اجتماعی, پیامبر (ص) احتمال می داد که در طریق انجام این مأموریت ممکن است از جانب مردم آسیبی به او برسد و خداوند برای تقویت اراده او می فرماید: «و الله یعصمک من الناس». اکنون باید دید از میان احتمالاتی که مفسران اسلامی در تعیین موضوع مأموریت داده اند کدام به مضمون آن نزدیکتر است. محدثان شیعه و همچنین سی تن از محدثان بزرگ اهل تسنن بر آنند که آیه در غدیر خم نازل شده است و طی آن خدا به پیامبر (ص) مأموریت داده که حضرت علی (ع) را به عنوان «مولای مؤمنان» معرفی کند. ولایت و جانشینی امام پس از پیامبر از موضوعات خطیر و پر اهمیتی بود که جا داشت ابلاغ آن مکمل رسالت باشد و خودداری از بیان آن, مایه نقص در امر رسالت شمرده شود. همچنین جا داشت که پیامبر گرامی, از نظر محاسبات اجتماعی و سیاسی, به خود خوف و رعبی راه دهد, زیراوصایت و جانشینی شخصی مانند حضرت علی (ع) که بیش از سی و سه سال از عمر او نگذشته بود بر گروهی که ازنظر سن و سال از او به مراتب بالاتر بودند بسیار گران بود. گذشته از این, خود بسیار از بستگان همین افراد که دور پیامبر (ص) را گرفته بودند در صحنه های نبرد به دست حضرت علی (ع) ریخته شده بود و حکومت چنین فردی برمردمی کینه توز بسیار سخت خواهد بود. به علاوه, حضرت علی (ع) پسر عمو و داماد پیامبر (ص) بود و تعیین چنین فردی برای خلافت در نظر افراد کوته بین به یک نوع تعصب فامیلی حمل می شده است. ولی به رغم این زمینه های نامساعد, اراده حکیمانه خداوند بر این تعلق گرفت که پایداری نهضت را با نصب حضرت علی (ع) تضمین کند و رسالت جهانی پیامبر خویش را با تعیین رهبر و راهنمای پس از او تکمیل سازد. ● شرح واقعه غدیر آفتاب داغ نیمروز هجدهم ماه ذی الحجه بر سرزمین غدیر خم به شدت می تابید و گروه انبوهی که تاریخ تعداد آنهارا از هفتاد هزار تا صد و بیست هزار ضبط کرده است در آن محل به فرمان پیامبر خدا فرود آمده بودند و در انتظارحادثه تاریخی آن روز به سر می بردند, در حالی که از شدت گرما رداها را به دو نیم کرده, نیمی بر سر و نیم دیگر را زیرپا انداخته بودند. در آن لحظات حساس, طنین اذان ظهر سراسر بیابان را فرا گرفت و ندای تکبیر مؤذن بلند شد. مردم خود را برای ادای نماز ظهر آماده کردند و پیامبر نماز ظهر را با آن اجتماع پرشکوه, که سرزمین غدیر نظیر آن را هرگز به خاطرنداشت, بجا آورد و سپس به میان جمعیت آمد و بر منبر بلندی که از جهاز شتران ترتیب یافته بود قرار گرفت و باصدای بلند خطبه ای به شرح زیر ایراد کرد: «ستایش از آن خداست. از او یاری می خواهیم و به او ایمان داریم و بر او توکل می کنیم و از شر نفسهای خویش وبدی کردارهایمان به خدایی پناه می بریم که جز او برای گمراهان هادی و راهنمایی نیست ; خدایی که هر کس راهدایت کرد برای او گمراه کننده ای نیست. گواهی می دهیم که خدایی جز او نیست و محمد بنده خدا و فرستادهء اوست. هان ای مردم, نزدیک است که من دعوت حق را لبیک گویم و از میان شما بروم. و من مسئولم و شما نیز مسئول هستید. درباره من چه فکر می کنید؟ یاران پیامبر گفتند: گواهی می دهیم که تو آیین خدا را تبلیغ کردی و نسبت به ما خیر خواهی و نصیحت کردی و دراین راه بسیار کوشیدی خداوند به تو پاداش نیک بدهد. پیامبر اکرم (ص), وقتی مجدداً آرامش بر جمعیت حکمفرما شد, فرمود: آیا شما گواهی نمی دهید که جز خدا, خدایی نیست و محمد بنده خدا و پیامبر اوست ؟ بهشت و دوزخ و مرگ حق است و روز رستاخیر بدون شک فرا خواهد رسید و خداوند کسانی را که در خاک پنهان شده اند زنده خواهد کرد؟ یاران پیامبر گفتند: آری, آری, گواهی می دهیم. پیامبر (ص) ادامه داد: من در میان شما دو چیز گرانبها به یادگار می گذارم ; چگونه با آنها معامله خواهید کرد؟ ناشناسی پرسید: مقصود ازاین دو چیز گرانبها چیست ؟ پیامبر (ص) فرمود: ثقل اکبر کتاب خداست که یک طرف آن در دست خدا و طرف دیگرش در دست شماست. به کتاب او چنگ بزنیدتا گمراه نشوید. و ثقل اصغر عترت و اهل بیت من است. خدایم به من خبر داده که دو یادگار من تا روز رستاخیر از هم جدا نمی شوند. هان ای مردم, بر کتاب خدا و عترت من پیشی نگیرید و از آن دو عقب نمانید تا نابود نشوید. در این موقع پیامبر (ص) دست حضرت علی (ع) را گرفت و بالا برد, تا جایی که سفیدی زیر بغل او بر همه مردم نمایان شد و همه حضرت علی (ع) را در کنار پیامبر دیدند و او را به خوبی شناختند و دریافتند که مقصود از این اجتماع مسئله ای است که مربوط به حضرت علی (ع) است و همگی با ولع خاصی آماده شدند که به سخنان پیامبر (ص) گوش فرا دهند. پیامبر فرمود: هان ای مردم, سزاوارترین فرد بر مؤمنان از خود آنان کیست ؟ یاران پیامبر پاسخ دادند: خداوند و پیامبر او بهتر می دانند.یامبر (ص) ادامه داد: خداوند مولای من و من مولای مؤمنان هستم و بر آنها اوز خودشان اولی و سزاوارترم. هان ای مردم, «هر کس که من مولا و رهبر او هستم, علی هم مولا و رهبر اوست». رسول اکرم (ص) این جمله آخر را سه بار تکرار کرد و سپس ادامه داد: - بنا به نقل احمد بن حنبل در مسند او, پیامبر (ص) این جمله را چهار بار تکرار کرد. پروردگارا, دوست بدار کسی را که علی را دوست بدارد و دشمن بدار کسی را که علی را دشمن بدارد. خدایا, یاران علی را یاری کن و دشمنان او را خوار و ذیل گردان. پروردگارا, علی را محور حق قرار ده. سپس افزود: لازم است حاضران به غایبان خبر دهند و دیگران را از این امر مطلع کنند. هنوز اجتماع با شکوه به حال خود باقی بود که فرشته وحی فرود آمد و به پیامبر گرامی (ص) بشارت داد که خداوند امروز دین خود را تکمیل کرد و نعمت خویش را بر مؤمنان بتمامه ارزانی داشت. الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً (سوره مائده, آیه ۳). در این لحظه, صدای تکبیر پیامبر (ص) بلند شد و فرمود: خدا را سپاسگزارم که دین خود را کامل کرد و نعمت خود را به پایان رسانید و از رسالت من و ولایت علی پس ازمن خشنود شد. پیامبر از جایگاه خود فرود آمد و یاران او, دسته دسته, به حضرت علی (ع) تبریک می گفتند و او را مولای خود ومولای هر مرد و زن مؤمنی می خواندند. در این موقع حساس بن ثابت, شاعر رسول خدا, برخاست و این واقعه بزرگ تاریخی را در قالب شعری با شکوه ریخت و به آن رنگ جاودانی بخشید. از چکامه معروف او فقط به ترجمه دو بیت می پردازیم: پیامبر به حضرت علی فرمود: برخیز که من تو را به پیشوایی مردم و راهنمایی آنان پس از خود برگزیدم. هر کس که من مولای او هستم, علی نیز مولای او است. مردم! بر شما لازم است از پیروان راستین و دوستداران واقعی علی باشد. فمن کنت مولاه فهذا ولیه فکونوا له اتباع صدق موالیا آنچه نگارش یافت خلاصه این واقعه بزرگ تاریخی بود که در مدارک دانشمندان اهل تسنن وارد شده است. درکتابهای شیعه این واقعه به طور گسترده تر بیان شده است. مرحوم طبرسی در کتاب احتجاج خطبه مشروحی از پیامبر (ص) نقل می کند که علاقه مندان می توانند به آن کتاب مراجعه کنند. ● واقعه غدیر هرگز فراموش نمی شود اراده حکیمانه خداوند بر این تعلق گرفته است که واقعه تاریخی غدیر در تمام قرون و اعصار, به صورت زنده دردلها و به صورت مکتوب در اسناد و کتب, بماند و در هر عصر و زمانی نویسندگان اسلامی در کتابهای تفسیر و حدیث و کلام و تاریخ از آن سخن بگویند و گویندگان مذهبی در مجالس وعظ و خطابه درباره آن داد سخن دهند و آن را ازفضایل غیر قابل انکار حضرت علی (ع) بشمارند. نه تنها خطبا و گویندگان, بلکه شعرا و سرایندگان بسیاری از این واقعه الهام گرفته اند و ذوق ادبی خود را از تأمل در زمینه این حادثه و از اخلاص نسبت به صاحب ولایت مشتعل ساخته اند و عالیترین قطعات را به صورت های گوناگون و به زبانهای مختلف از خود به یادگار نهاده اند. از این جهت, کمتر واقعه تاریخی همچون رویداد غدیر مورد توجه دانشمندان, اعم از محدث و مفسر و متکلم وفیلسوف و خطیب و شاعر و مورخ و سیره نویس, قرار گرفته است و تا این اندازه درباره عنایت مبذول شده است. یکی از علل جاودانی بودن این حدیث, نزول دو آیه از آیات قرآن کریم درباره این واقعه است و تا روزی که قرآن باقی است این واقعه تاریخی نیز باقی خواهد بود و از خاطرها محو نخواهد شد. جامعه اسلامی در اعصار دیرینه آن را یکی از اعیاد مذهبی می شمرده اند و شیعیان هم اکنون نیز این روز را عیدمی گیرند و مراسمی را که در دیگر اعیاد اسلامی بر پا می دارند در این روز نیز انجام می دهند. از مراجعه به تاریخ به خوبی استفاده می شود که روز هجدهم ذی


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره واقعه غدیر

واقعه غدیر

اختصاصی از یارا فایل واقعه غدیر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

واقعه غدیر

از نظر محاسبات اجتماعی, پیامبر (ص) احتمال می داد که در طریق انجام این مأموریت ممکن است از جانب مردم آسیبی به او برسد و خداوند برای تقویت اراده او می فرماید: «و الله یعصمک من » الناس● حجهٔ الوداع پیامبر گرامی (ص) در سال دهم هجرت برای انجام فریضه و تعلیم مراسم حج به مکه عزیمت کرد. این بار انجام این فریضه با آخرین سال عمر پیامبر عزیز مصادف شد و از این جهت آن را «حجهٔ الوداع» نامیدند. افرادی که به شوق همسفری و یا آموختن مراسم حج همراه آن حضرت بودند تا صد و بیست هزار تخمین زده شده اند. .... مراسم حج به پایان رسید و پیامبر اکرم (ص) راه مدینه را, در حالی که گروهی انبوه او را بدرقه می کردند و جزکسانی که در مکه به او پیوسته بودند همگی در رکاب او بودند, در پیش گرفت. چون کاروان به پهنه بی آبی به نام «غدیرخم» رسید که در سه میلی«جحفه» قرار دارد, پیک وحی فرود آمد و به پیامبر فرمان توقف داد.پیامبر نیز دستور داد که همه از حرکت باز ایستند و بازماندگان فرا رسند. کاروانیان از توقف ناگهانی و به ظاهر بی موقع پیامبر در این منطقه بی آب, آن هم در نیمروزی گرم که حرارت آفتاب بسیار سوزنده و زمین تفتیده بود, درشگفت ماندند. مردم با خود می گفتند: فرمان بزرگی از جانب خدا رسیده است ودر اهمیت فرمان همین بس که به پیامبر مأموریت داده است که در این موقع نامساعد همه را از حرکت باز دارد و فرمان خدا را ابلاغ کند. فرمان خدا به رسول گرامی طی آیه زیر نازل شد: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس (مائده: ۶۷) «ای پیامبر, آنچه را از پروردگارت بر تو فرود آمده است به مردم برسان و اگر نرسانی رسالت خدای را بجا نیاورده ای ; و خداوند تو را از گزند مردم حفظ می کند. دقت در مضمون آیه ما را به نکات زیر هدایت می کند: ▪ اولاً: فرمانی که پیامبر (ص) برای ابلاغ آن مأمور شده بود آنچنان خطیر و عظیم بود که هرگاه پیامبر (بر فرض محال) در رساندن آن ترسی به خود راه می داد و آن را ابلاغ نمی کرد رسالت الهی خود را انجام نداده بود, بلکه با انجام این مأموریت رسالت وی تکمیل می شد. به عبارتی دیگر, هرگز مقصود از «ما انزل الیک» مجموع آیات قرآن و دستورهای اسلامی نیست. زیر ناگفته پیداست که هرگاه پیامبر (ص) مجموع دستورهای الهی را ابلاغ نکند رسالت خود را انجام نداده است و یک چنین امربدیهی نیاز به نزول آیه ندارد. بلکه مقصود از آن, ابلاغ امر خاصی است که ابلاغ آن مکمل رسالت شمرده می شود و تاابلاغ نشود وظیفه خطیر رسالت رنگ کمال به خود نمی گیرد. ینابراین, باید مورد مأموریت یکی از اصول مهم اسلامی باشد که با دیگر اصول و فروع اسلامی پیوستگی داشته پس از یگانگی خدا و رسالت پیامبر مهمترین مسئله شمرده شود. ▪ ثانیاً: از نظر محاسبات اجتماعی, پیامبر (ص) احتمال می داد که در طریق انجام این مأموریت ممکن است از جانب مردم آسیبی به او برسد و خداوند برای تقویت اراده او می فرماید: «و الله یعصمک من الناس». اکنون باید دید از میان احتمالاتی که مفسران اسلامی در تعیین موضوع مأموریت داده اند کدام به مضمون آن نزدیکتر است. محدثان شیعه و همچنین سی تن از محدثان بزرگ اهل تسنن بر آنند که آیه در غدیر خم نازل شده است و طی آن خدا به پیامبر (ص) مأموریت داده که حضرت علی (ع) را به عنوان «مولای مؤمنان» معرفی کند. ولایت و جانشینی امام پس از پیامبر از موضوعات خطیر و پر اهمیتی بود که جا داشت ابلاغ آن مکمل رسالت باشد و خودداری از بیان آن, مایه نقص در امر رسالت شمرده شود. همچنین جا داشت که پیامبر گرامی, از نظر محاسبات اجتماعی و سیاسی, به خود خوف و رعبی راه دهد, زیراوصایت و جانشینی شخصی مانند حضرت علی (ع) که بیش از سی و سه سال از عمر او نگذشته بود بر گروهی که ازنظر سن و سال از او به مراتب بالاتر بودند بسیار گران بود. گذشته از این, خود بسیار از بستگان همین افراد که دور پیامبر (ص) را گرفته بودند در صحنه های نبرد به دست حضرت علی (ع) ریخته شده بود و حکومت چنین فردی برمردمی کینه توز بسیار سخت خواهد بود. به علاوه, حضرت علی (ع) پسر عمو و داماد پیامبر (ص) بود و تعیین چنین فردی برای خلافت در نظر افراد کوته بین به یک نوع تعصب فامیلی حمل می شده است. ولی به رغم این زمینه های نامساعد, اراده حکیمانه خداوند بر این تعلق گرفت که پایداری نهضت را با نصب حضرت علی (ع) تضمین کند و رسالت جهانی پیامبر خویش را با تعیین رهبر و راهنمای پس از او تکمیل سازد. ● شرح واقعه غدیر آفتاب داغ نیمروز هجدهم ماه ذی الحجه بر سرزمین غدیر خم به شدت می تابید و گروه انبوهی که تاریخ تعداد آنهارا از هفتاد هزار تا صد و بیست هزار ضبط کرده است در آن محل به فرمان پیامبر خدا فرود آمده بودند و در انتظارحادثه تاریخی آن روز به سر می بردند, در حالی که از شدت گرما رداها را به دو نیم کرده, نیمی بر سر و نیم دیگر را زیرپا انداخته بودند. در آن لحظات حساس, طنین اذان ظهر سراسر بیابان را فرا گرفت و ندای تکبیر مؤذن بلند شد. مردم خود را برای ادای نماز ظهر آماده کردند و پیامبر نماز ظهر را با آن اجتماع پرشکوه, که سرزمین غدیر نظیر آن را هرگز به خاطرنداشت, بجا آورد و سپس به میان جمعیت آمد و بر منبر بلندی که از جهاز شتران ترتیب یافته بود قرار گرفت و باصدای بلند خطبه ای به شرح زیر ایراد کرد: «ستایش از آن خداست. از او یاری می خواهیم و به او ایمان داریم و بر او توکل می کنیم و از شر نفسهای خویش وبدی کردارهایمان به خدایی پناه می بریم که جز او برای گمراهان هادی و راهنمایی نیست ; خدایی که هر کس راهدایت کرد برای او گمراه کننده ای نیست. گواهی می دهیم که خدایی جز او نیست و محمد بنده خدا و فرستادهء اوست. هان ای مردم, نزدیک است که من دعوت حق را لبیک گویم و از میان شما بروم. و من مسئولم و شما نیز مسئول هستید. درباره من چه فکر می کنید؟ یاران پیامبر گفتند: گواهی می دهیم که تو آیین خدا را تبلیغ کردی و نسبت به ما خیر خواهی و نصیحت کردی و دراین راه بسیار کوشیدی خداوند به تو پاداش نیک بدهد. پیامبر اکرم (ص), وقتی مجدداً آرامش بر جمعیت حکمفرما شد, فرمود: آیا شما گواهی نمی دهید که جز خدا, خدایی نیست و محمد بنده خدا و پیامبر اوست ؟ بهشت و دوزخ و مرگ حق است و روز رستاخیر بدون شک فرا خواهد رسید و خداوند کسانی را که در خاک پنهان شده اند زنده خواهد کرد؟ یاران پیامبر گفتند: آری, آری, گواهی می دهیم. پیامبر (ص) ادامه داد: من در میان شما دو چیز گرانبها به یادگار می گذارم ; چگونه با آنها معامله خواهید کرد؟ ناشناسی پرسید: مقصود ازاین دو چیز گرانبها چیست ؟ پیامبر (ص) فرمود: ثقل اکبر کتاب خداست که یک طرف آن در دست خدا و طرف دیگرش در دست شماست. به کتاب او چنگ بزنیدتا گمراه نشوید. و ثقل اصغر عترت و اهل بیت من است. خدایم به من خبر داده که دو یادگار من تا روز رستاخیر از هم جدا نمی شوند. هان ای مردم, بر کتاب خدا و عترت من پیشی نگیرید و از آن دو عقب نمانید تا نابود نشوید. در این موقع پیامبر (ص) دست حضرت علی (ع) را گرفت و بالا برد, تا جایی که سفیدی زیر بغل او بر همه مردم نمایان شد و همه حضرت علی (ع) را در کنار پیامبر دیدند و او را به خوبی شناختند و دریافتند که مقصود از این اجتماع مسئله ای است که مربوط به حضرت علی (ع) است و همگی با ولع خاصی آماده شدند که به سخنان پیامبر (ص) گوش فرا دهند. پیامبر فرمود: هان ای مردم, سزاوارترین فرد بر مؤمنان از خود آنان کیست ؟ یاران پیامبر پاسخ دادند: خداوند و پیامبر او بهتر می دانند.یامبر (ص) ادامه داد: خداوند مولای من و من مولای مؤمنان هستم و بر آنها اوز خودشان اولی و سزاوارترم. هان ای مردم, «هر کس که من مولا و رهبر او هستم, علی هم مولا و رهبر اوست». رسول اکرم (ص) این جمله آخر را سه بار تکرار کرد و سپس ادامه داد: - بنا به نقل احمد بن حنبل در مسند او, پیامبر (ص) این جمله را چهار بار تکرار کرد. پروردگارا, دوست بدار کسی را که علی را دوست بدارد و دشمن بدار کسی را که علی را دشمن بدارد. خدایا, یاران علی را یاری کن و دشمنان او را خوار و ذیل گردان. پروردگارا, علی را محور حق قرار ده. سپس افزود: لازم است حاضران به غایبان خبر دهند و دیگران را از این امر مطلع کنند. هنوز اجتماع با شکوه به حال خود باقی بود که فرشته وحی فرود آمد و به پیامبر گرامی (ص) بشارت داد که خداوند امروز دین خود را تکمیل کرد و نعمت خویش را بر مؤمنان بتمامه ارزانی داشت. الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً (سوره مائده, آیه ۳). در این لحظه, صدای تکبیر پیامبر (ص) بلند شد و فرمود: خدا را سپاسگزارم که دین خود را کامل کرد و نعمت خود را به پایان رسانید و از رسالت من و ولایت علی پس ازمن خشنود شد. پیامبر از جایگاه خود فرود آمد و یاران او, دسته دسته, به حضرت علی (ع) تبریک می گفتند و او را مولای خود ومولای هر مرد و زن مؤمنی می خواندند. در این موقع حساس بن ثابت, شاعر رسول خدا, برخاست و این واقعه بزرگ تاریخی را در قالب شعری با شکوه ریخت و به آن رنگ جاودانی بخشید. از چکامه معروف او فقط به ترجمه دو بیت می پردازیم: پیامبر به حضرت علی فرمود: برخیز که من تو را به پیشوایی مردم و راهنمایی آنان پس از خود برگزیدم. هر کس که من مولای او هستم, علی نیز مولای او است. مردم! بر شما لازم است از پیروان راستین و دوستداران واقعی علی باشد. فمن کنت مولاه فهذا ولیه فکونوا له اتباع صدق موالیا آنچه نگارش یافت خلاصه این واقعه بزرگ تاریخی بود که در مدارک دانشمندان اهل تسنن وارد شده است. درکتابهای شیعه این واقعه به طور گسترده تر بیان شده است. مرحوم طبرسی در کتاب احتجاج خطبه مشروحی از پیامبر (ص) نقل می کند که علاقه مندان می توانند به آن کتاب مراجعه کنند. ● واقعه غدیر هرگز فراموش نمی شود اراده حکیمانه خداوند بر این تعلق گرفته است که واقعه تاریخی غدیر در تمام قرون و اعصار, به صورت زنده دردلها و به صورت مکتوب در اسناد و کتب, بماند و در هر عصر و زمانی نویسندگان اسلامی در کتابهای تفسیر و حدیث و کلام و تاریخ از آن سخن بگویند و گویندگان مذهبی در مجالس وعظ و خطابه درباره آن داد سخن دهند و آن را ازفضایل غیر قابل انکار حضرت علی (ع) بشمارند. نه تنها خطبا و گویندگان, بلکه شعرا و سرایندگان بسیاری از این واقعه الهام گرفته اند و ذوق ادبی خود را از تأمل در زمینه این حادثه و از اخلاص نسبت به صاحب ولایت مشتعل ساخته اند و عالیترین قطعات را به صورت های گوناگون و به زبانهای مختلف از خود به یادگار نهاده اند. از این جهت, کمتر واقعه تاریخی همچون رویداد غدیر مورد توجه دانشمندان, اعم از محدث و مفسر و متکلم وفیلسوف و خطیب و شاعر و مورخ و سیره نویس, قرار گرفته است و تا این اندازه درباره عنایت مبذول شده است. یکی از علل جاودانی بودن این حدیث, نزول دو آیه از آیات قرآن کریم درباره این واقعه است و تا روزی که قرآن باقی است این واقعه تاریخی نیز باقی خواهد بود و از خاطرها محو نخواهد شد. جامعه اسلامی در اعصار دیرینه آن را یکی از اعیاد مذهبی می شمرده اند و شیعیان هم اکنون نیز این روز را عیدمی گیرند و مراسمی را که در دیگر اعیاد اسلامی بر پا می دارند در این روز نیز انجام می دهند. از مراجعه به تاریخ به خوبی استفاده می شود که روز هجدهم ذی الحجهٔ الحرام در میان مسلمانان به نام روز عیدغدیر معروف بوده است, تا آنجا که ابن خلکان درباره مستعلی بن المستنصر می گوید: در سال ۴۸۷هجری در روز عیدغدیر که روز هجدهم ذی الحجهٔ الحرام است مردم با او


دانلود با لینک مستقیم


واقعه غدیر

واقعه 17 شهریور 57 ص

اختصاصی از یارا فایل واقعه 17 شهریور 57 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 59

 

واقعه کشتار هفده شهریور 57 ( جمعه سیاه ) و پیامدهای آن و بی اعتبارشدن راه حل های سیاسی و مسالمت آمیز

تزلزل ارتش و تحولات سریع روانی – سیاسی

تظاهرات عید فطر آرام برگزار شد . چهار روز بعد تهران تحت حکومت نظامی قرار گرفت و خبر این واقعة ناگهانی درجهان و اخبار بی بی سی منعکس شد .

قسمتی از اخبار رادیو بی بی سی در سال 57 :

دولت ایران در 12 شهر بزرگ ایران حکومت نظامی برقرار کرد . در ظرف ساعات اولیه اعلام حکومت نظامی زد و خوردهای شدیدی در خیابان های تهران آغاز شد .

نیروهای نظامی با خودروهای مسلح نظامی ، سلاح های اتوماتیک و گاز اشک آور به جمعیت عظیمی که در شرق تهران برای مخالفت با اعلام حکومت نظامی جمع شده بودند حمله بردند . گزارشات اولیه حاکیست که عدة زیادی کشته شده اند . اما هنوز اطلاعی رسمی در خصوص تعداد کشته شدگان در دست نیست . تظاهر کنندگان در حالی که به دستورات متفرق شدن دولت وقعی نمی گذاشتند در خیابان ها می دویدند و علیه رژیم شاه شعار می دادند و پنجره ها را می شکستند . دستور اعلام حکومت نظامی شش ماهه ، به دنبال تشکیل جلسة اضطراری دولت ، امروز صبح در اولین بولتن اخبار رادیوی ایران اعلام شد .

ارتشبد قره باغی وزیر وقت کشور در این جلسة دولت حضور داشت .

به گفته ی قره باغی ، بالاخره ما نتونستیم بفهمیم که چطور شد که اون روز ، روز جمعه 17 شهریور به این حادثه خونریزی بیهوده منجر شد ، و چه نتایج بسیار شوم و بدی در روحیة نیروهای مسلح گذاشت و در حقیقت سبب انسجام تمام مخالفین گردید .

اردشیر زاهدی سفیر ایران در واشنگتن که به ایران آمده بود آن شب تا صبح نزد شاه بود

زاهدی : «مرتب نخست وزیر تلفن می کرد حضور اعلیحضرت که همه نظردارند که حکومت بشه ، من نظرم رو به اعلیحضرت عرض کردم که حکومت نظامی اعلام نشه .

روز هفده شهریور بعدها به جمعة سیاه معروف شد .

دولت تعداد کشته شدگان را همان روز حدود 60 تن و روز بعد قریب به یکصد تن ذکر کرد . مخالفان صحبت را به هزاران تن هم کشاندند .

اهمیت حوادث میدان ژاله نه در تعداد کشته گان بلکه در اثر روانی این واقعه بر مردم کشور بود .

درکنار اقدام نظامی به گفتة کریم سنجابی آن روز قرار بود گروهی از رهبران سیاسی هم دستگیر شوند .

سنجابی : « در واقعة به اصطلاح جمعه سیاه ، آمدند خبر به من دادند که تصمیم گرفتند همه شما رو از بین ببرند ، ما مخفی شدیم . همون روز حمله آوردند به خونه من و خانم و بچه ها ، اینها رو توقیف کردند و تا چهارساعت ، پنج ساعت ، نگهشون داشتند ، بعد آزاد کردند و خوب این به ظاهر نشانة قدرت واکنش دولت بود ، ولی بلافاصله ضعف دولت و شورش و هیجان مردم نمایش پیدا کرد » .

به عقیدة داریوش همایون هم ، دولت ثبات رای نداشت و این خود ، نظام سلطنتی را به سراشیبی سقوط برد .

همایون : « خوب ، ارتش اون روز کاری که بهش گفته بودند کرد ، و اون روز اتفاق تأسف آوری افتاد ، ولی این اتفاق می تونست پایان موج انقلابی باشه ، برای اینکه اگر پی گیری شده بود ، محال بود که کار به اون جاها بکشه .

به گفتة دکتر کریم لاهیجی این حادثه ، آخرین پل ارتباط میان شاه و مردم را ویران کرد .

لاهیجی : « برای یک گروه هایی دیگه آخرین خوشبینی ها یا توقعات یا انتظارهای راه حل سیاسی با رژیم شاه را از بین برد . یعنی او دیگه او موقع همه به این نتیجه رسیدند که فقط و فقط یک راه حل برای جامعه ایران وجود داره و اون خروج شاه از ایران و به اصطلاح سقوط رژیم است . اون روز آخرین پل ها رو واقعاً بین مردم و رژیم خراب کرد و از بین برد و از اون به بعد هست که دیگه تظاهرات خود انگیخته در گوشه و کنار مملکت اوج گرفت و روزبه روز بر شدت و حدتش افزوده شد » .

واقعه جمعة سیاه در هفده شهریور ، آغاز مرحلة تازه ای در انقلاب بود ، حوادث آن روز ، شاه ، ارتش و دولت را سخت متزلزل کرد . راه مسالمت بین شاه و مخالفان را بست و به جریان انقلاب شتاب تازه ای داد . دیگر حتی بعضی از نمایندگان مجلس هم به اعتراض برخاسته بودند . دو روز بعد از واقعة هفده شهریور که مجلس جلسه داشت .

کریم سنجابی با اینکه خود در آن روزها مدتی مخفی شده بود می گوید که علیرغم خشونت ارتش در روز هفده شهریور ، مخالفان ضعف و تزلزل دولت را در یافته بودند .

سنجابی : « پشت سر این جمعة سیاه ، اقلیت مجلس بوجود آمد و شروع به استیضاح شریف امامی کرد و ما متوجه شدیم که دولت در حال عقب نشینی و ضعف و ناتوانی است . از اون طرف مردم تشویق به مبارزه شدند ، جریان ورود در خیابان ها ، ورود به مساجد و شب نشینی در مساجد ، بالاخره شروع اعتصابات ، همه اینها دست به هم داد که دولت را بلاتکلیف کرد » .

اعتصاب کارگران و کارمندان صنعت نفت در سراسر کشور که پس از جمعة سیاه آغاز شد ، یکی از ضربات مهلکی بود که اقتصاد کشور را فلج و حکومت شاه را متلاشی کرد .

بازاریان هم که از آغاز جزو فعال ترین گروهها بودند به اعتصابیون دیگر پیوستند و درعین حال آن چنانکه حاج محمد شانه چی می گوید ، هزینة زندگی بسیاری از اعتصابیون را نیز تأمین می کردند .

شانه چی : « حدوداً شش هفت ماه بازار تعطیل بود . تعطیلی بازار شوخی نیست ، خیلی مهمه ، هر روز که بازار تعطیل می شه میلیون ها تومن ضرر می خوره ، ولی در عین حال باز تعطیل بودند و به کارمندهاشون ، به شاگردهاشون کمک می کردند ، حتی حقوق شرکت


دانلود با لینک مستقیم


واقعه 17 شهریور 57 ص

مقاله در مورد واقعه غدیر خم

اختصاصی از یارا فایل مقاله در مورد واقعه غدیر خم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد واقعه غدیر خم


مقاله در مورد واقعه غدیر خم

لینک خرید و دانلود در پایین صفحه

فرمت: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 14

 

فهرست:

 

اکنون شرح واقعهء غدیر را پى مى گیریم

واقعهء غدیر هرگز فراموش نمى شود

 

پیامبر گرامى (ص ) در سال دهم هجرت براى انجام فریضه و تعلیم مراسم حج به مکه عزیمت کرد. این بار انجام این فریضه با آخرین سال عمر پیامبر عزیز مصادف شد و از این جهت آن را <حجة الوداع > نامیدند. افرادى که به شوق همسفرى و یا آموختن مراسم حج همراه آن حضرت بودند تا صد و بیست هزار تخمین زده شده اند.
مراسم حج به پایان رسید و پیامبر اکرم (ص ) راه مدینه را, در حالى که گروهى انبوه او را بدرقه مى کردند و جزکسانى که در مکه به او پیوسته بودند همگى در رکاب او بودند, در پیش گرفت . چون کاروان به پهنهء بى آبى به نام <غدیرخم > رسید که در سه میلى <جحفه >() قرار دارد, پیک وحى فرود آمد و به پیامبر فرمان توقف داد.پیامبر نیز دستور داد که همه از حرکت باز ایستند و بازماندگان فرا رسند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد واقعه غدیر خم

دانلود تحقیق کامل درمورد واقعه غدیر خم

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق کامل درمورد واقعه غدیر خم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد واقعه غدیر خم


دانلود تحقیق کامل درمورد واقعه غدیر خم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 23

 

واقعه غدیر خم

پیامبر گرامى (ص ) در سال دهم هجرت براى انجام فریضه و تعلیم مراسم حج به مکه عزیمت کرد. این بار انجام این فریضه با آخرین سال عمر پیامبر عزیز مصادف شد و از این جهت آن را <حجة الوداع > نامیدند. افرادى که به شوق همسفرى و یا آموختن مراسم حج همراه آن حضرت بودند تا صد و بیست هزار تخمین زده شده اند.
مراسم حج به پایان رسید و پیامبر اکرم (ص ) راه مدینه را, در حالى که گروهى انبوه او را بدرقه مى کردند و جزکسانى که در مکه به او پیوسته بودند همگى در رکاب او بودند, در پیش گرفت . چون کاروان به پهنهء بى آبى به نام <غدیرخم > رسید که در سه میلى <جحفه >() قرار دارد, پیک وحى فرود آمد و به پیامبر فرمان توقف داد.پیامبر نیز دستور داد که همه از حرکت باز ایستند و بازماندگان فرا رسند.
کاروانیان از توقف ناگهانى و به ظاهر بى موقع پیامبر در این منطقهء بى آب , آن هم در نیمروزى گرم که حرارت آفتاب بسیار سوزنده و زمین تفتیده بود, درشگفت ماندند. مردم با خود مى گفتند: فرمان بزرگى از جانب خدا رسیده است ودر اهمیت فرمان همین بس که به پیامبر مأموریت داده است که در این موقع نامساعد همه را از حرکت باز دارد و فرمان خدا را ابلاغ کند.
فرمان خدا به رسول گرامى طى آیهء زیر نازل شد:
<یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس > (مائده : 67
<اى پیامبر, آنچه را از پروردگارت بر تو فرود آمده است به مردم برسان و اگر نرسانى رسالت خداى را بجانیاورده اى ; و خداوند تو را از گزند مردم حفظ مى کند>.
دقت در مضمون آیه ما را به نکات زیر هدایت مى کند:
اولاً: فرمانى که پیامبر (ص ) براى ابلاغ آن مأمور شده بود آنچنان خطیر و عظیم بود که هرگاه پیامبر (بر فرض محال )در رساندن آن ترسى به خود راه مى داد و آن را ابلاغ نمى کرد رسالت الهى خود را انجام نداده بود, بلکه با انجام این مأموریت رسالت وى تکمیل مى شد.
به عبارتى دیگر, هرگز مقصود از <ما انزل الیک > مجموع آیات قرآن و دستورهاى اسلامى نیست . زیر ناگفته پیداست که هرگاه پیامبر (ص ) مجموع دستورهاى الهى را ابلاغ نکند رسالت خود را انجام نداده است و یک چنین امربدیهى نیاز به نزول آیه ندارد. بلکه مقصود از آن , ابلاغ امر خاصى است که ابلاغ آن مکمل رسالت شمرده مى شود و تاابلاغ نشود وظیفهء خطیر رسالت رنگ کمال به خود نمى گیرد. ینابراین , باید مورد مأموریت یکى از اصول مهم اسلامى باشد که با دیگر اصول و فروع اسلامى پیوستگى داشته پس از یگانگى خدا و رسالت پیامبر مهمترین مسئله شمرده شود.
ثانیاً: از نظر محاسبات اجتماعى , پیامبر (ص ) احتمال مى داد که در طریق انجام این مأموریت ممکن است از جانب مردم آسیبى به او برسد و خداوند براى تقویت ارادهء او مى فرماید: <و الله یعصمک من الناس >.
اکنون باید دید از میان احتمالاتى که مفسران اسلامى در تعیین موضوع مأموریت داده اند کدام به مضمون آن نزدیکتر است .
محدثان شیعه و همچنین سى تن از محدثان بزرگ اهل تسنن () بر آنند که آیه در غدیر خم نازل شده است و طى آن خدا به پیامبر (ص ) مأموریت داده که حضرت على (ع ) را به عنوان <مولاى مؤمنان > معرفى کند.
ولایت و جانشینى امام پس از پیامبر از موضوعات خطیر و پر اهمیتى بود که جا داشت ابلاغ آن مکمل رسالت باشد و خوددارى از بیان آن , مایهء نقص در امر رسالت شمرده شود.
همچنین جا داشت که پیامبر گرامى , از نظر محاسبات اجتماعى و سیاسى , به خود خوف و رعبى راه دهد, زیراوصایت و جانشینى شخصى مانند حضرت على (ع ) که بیش از سى و سه سال از عمر او نگذشته بود بر گروهى که ازنظر سن و سال از او به مراتب بالاتر بودند بسیار گران بود. () گذشته از این , خود بسیار از بستگان همین افراد که دور پیامبر (ص ) را گرفته بودند در صحنه هاى نبرد به دست حضرت على (ع ) ریخته شده بود و حکومت چنین فردى برمردمى کینه توز بسیار سخت خواهد بود.
به علاوه , حضرت على (ع ) پسر عمو و داماد پیامبر (ص ) بود و تعیین چنین فردى براى خلافت در نظر افراد کوته بین به یک نوع تعصب فامیلى حمل مى شده است .
ولى به رغم این زمینه هاى نامساعد, ارادهء حکیمانهء خداوند بر این تعلق گرفت که پایدارى نهضت را با نصب حضرت على (ع ) تضمین کند و رسالت جهانى پیامبر خویش را با تعیین رهبر و راهنماى پس از او تکمیل سازد.

اکنون شرح واقعهء غدیر را پى مى گیریم : آفتاب داغ نیمروز هجدهم ماه ذى الحجه بر سرزمین غدیر خم به شدت مى تابید و گروه انبوهى که تاریخ تعداد آنهارا از هفتاد هزار تا صد و بیست هزار ضبط کرده است در آن محل به فرمان پیامبر خدا فرود آمده بودند و در انتظارحادثهء تاریخى آن روز به سر مى بردند, در حالى که از شدت گرما رداها را به دو نیم کرده , نیمى بر سر و نیم دیگر را زیرپا انداخته بودند.
در آن لحظات حساس , طنین اذان ظهر سارسر بیابان را فرا گرفت و نداى تکبیر مؤذن بلند شد. مردم خود را براى اداى نماز ظهر آماده کردند و پیامبر نماز ظهر را با آن اجتماع پرشکوه , که سرزمین غدیر نظیر آن را هرگز به خاطرنداشت , بجا آورد و سپس به میان جمعیت آمد و بر منبر بلندى که از جهاز شتران ترتیب یافته بود قرار گرفت و باصداى بلند خطبه اى به شرح زیر ایراد کرد:
<ستایش از آن خداست . از او یارى مى خواهیم و به او ایمان داریم و بر او توکل مى کنیم و از شر نفسهاى خویش وبدى کردارهایمان به خدایى پناه مى بریم که جز او براى گمراهان هادى و راهنمایى نیست ; خدایى که هر کس راهدایت کرد براى او گمراه کننده اى نیست . گواهى مى دهیم که خدایى جز او نیست و محمد بندهء خدا و فرستاده ءاوست .
هان اى مردم , نزدیک است که من دعوت حق را لبیک گویم و از میان شما بروم . و من مسئولم و شما نیز مسئول هستید. دربارهء من چه فکر مى کنید؟
یاران پیامبر گفتند: گواهى مى دهیم که تو آیین خدا را تبلیغ کردى و نسبت به ما خیر خواهى و نصیحت کردى و دراین راه بسیار کوشیدى خداوند به تو پاداش نیک بدهد.
پیامبر اکرم (ص ), وقتى مجدداً آرامش بر جمعیت حکمفرما شد, فرمود:
آیا شما گواهى نمى دهید که جز خدا, خدایى نیست و محمد بندهء خدا و پیامبر اوست ؟ بهشت و دوزخ و مرگ حق است و روز رستاخیر بدون شک فرا خواهد رسید و خداوند کسانى را که در خاک پنهان شده اند زنده خواهد کرد؟
یاران پیامبر گفتند: آرى , آرى , گواهى مى دهیم .
پیامبر (ص ) ادامه داد:
من در میان شما دو چیز گرانبها به یادگار مى گذارم ; چگونه با آنها معامله خواهید کرد؟ ناشناسى پرسید: مقصود ازاین دو چیز گرانبها چیست ؟
پیامبر (ص ) فرمود:
ثقل اکبر کتاب خداست که یک طرف آن در دست خدا و طرف دیگرش در دست شماست . به کتاب او چنگ بزنیدتا گمراه نشوید. و ثقل اصغر عترت و اهل بیت من است . خدایم به من خبر داده که دو یادگار من تا روز رستاخیر از هم جدا نمى شوند.
هان اى مردم , بر کتاب خدا و عترت من پیشى نگیرید و از آن دو عقب نمانید تا نابود نشوید.
در این موقع پیامبر (ص ) دست حضرت على (ع ) را گرفت و بالا برد, تا جایى که سفیدى زیر بغل او بر همهء مردم نمایان شد و همه حضرت على (ع ) را در کنار پیامبر دیدند و او را به خوبى شناختند و دریافتند که مقصود از این اجتماع مسئله اى است که مربوط به حضرت على (ع ) است و همگى با ولع خاصى آماده شدند که به سخنان پیامبر (ص ) گوش فرا دهند.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد واقعه غدیر خم