یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود مقاله چند نمونه از ساده‏زیستی پیغمبر

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله چند نمونه از ساده‏زیستی پیغمبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله چند نمونه از ساده‏زیستی پیغمبر


دانلود مقاله چند نمونه از ساده‏زیستی پیغمبر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

چند نمونه از ساده‏زیستی پیغمبر (ص)

امام رضا (ع) از پدرانش، از قول علی (ع) فرمود: «کنا مع النبی (ص) فی حفر الخندق، اذجائته فاطمة (س) و معها کسیرة من خبز، فدفعتها الی النبی (ص) : فقال‏النبی (ص) : ما هذه الکسیرة؟ قالت: قرصا خبزته للحسن و الحسین (ع)، جئتک منه بهذه الکسیرة فقال النبی (ص) : اما انه اول طعام دخل فم ابیک منذ ثلاث; (1) در کندن خندق با پیغمبر (ص) بودیم که فاطمه (س) آمد و با خود پاره نانی داشت و آن را به پیغمبر (ص) داد . پیامبر (ص) گفت: این چیست؟ گفت: نانی است که برای حسن و حسین (ع) می‏پختم و پاره‏ای از آن را برای شما آوردم، پیامبر (ص) گفت: نخستین طعامی است که بعد از سه روز به دهان پدرت وارد می‏شود .»

امیرالمؤمنین (ع) در توصیف زندگی پیامبر اکرم (ص) می‏فرماید: «ما رفعت له مائدة قط و علیها طعام و ما اکل خبز بر قط و لا شبع من خبز شعیر ثلاث لیال متوالیات قط . توفی و درعه مرهونة عند یهودی باربعة دراهم . ماترک صفراء ولا بیضاء مع ما وطئ له من البلاد و مکن له من غنائم العباد و لقد کان یقسم فی‏الیوم الواحد الثلاثمائة الف اواربعمائة الف و یاتیه السائل بالعشی فیقول: «والذی بعث محمدا بالحق، ما امسی فی آل‏محمد صاع من شعیر ولا صاع من بر ولا درهم ولا دینار; (2) هرگز سفره‏ای از پیش او برچیده نشد که بر آن طعام باشد (آن قدر طعام سفره حضرتش اندک بود که چیزی از آن باقی نمی‏ماند!) و هرگز نان گندم نخورد و هرگز سه شب پیاپی از نان جو سیر نخورد . در حالی از دنیا رفت که زره آن حضرت نزد مردی یهودی در برابر چهار درهم به گرو بود با وجود همه سرزمین‏هایی که در اختیارش قرار گرفته بود و غنایمی که از جنگ‏ها به دست آورده بود، (سکه) زرد و سفیدی از خود برجای نگذاشت . در یک روز سی‏صد هزار و چهارصد هزار را تقسیم می‏کرد و شبانگاه که سائلی به نزدش می‏آمد و از او چیز می‏خواست می‏گفت: سوگند به آنکه محمد را به حق مبعوث فرمود، در خاندان محمد پیمانه‏ای از گندم یا جو یا درهم و دیناری برای شب نمانده است!»

امیرالمؤمنین (ع) ضمن تاکید بر اینکه شیوه زندگی و برخورد پیامبر اکرم (ص) نسبت‏به دنیا سرمشق هر مسلمانی است - که قطعا مدیران و پیشوایان جامعه اسلامی باید در صف اول پیروی و اقتداء به آن حضرت باشند - می‏فرماید: «و لقد کان فی رسول‏الله (ص) کاف لک فی الاسوة، و دلیل لک علی ذم الدنیا و عیبها و کثرة مخازیها و مساویها اذقبضت عنه اطرافها و وطئت لغیره اکنافها و فطم عن رضاعها و زوی عن زخارفها; (3) پیامبر (ص) برای نمونه و سرمشق بودن برای تو (ای مسلمان!) کافی است او راهنمای تو است‏به عیب و نکوهش دنیا و فراوانی بدیها و رسوایی‏های آن، زیرا دنیا به خود او وفا نکرد و همه چیز آن برای غیر او مهیا گشت . او از پستان دنیا شیر نخورد و از بهره‏گیری از زینت‏های آن چشم فروبست .»

پیامبر اکرم (ص) در سخنی خطاب به ابوذر غفاری می‏فرماید: «یا اباذر انی البس الغلیظ و العق اصابعی و ارکب الحمار بغیر سرج و اردف خلفی فمن رغب عن سنتی فلیس منی; (4) ای اباذر من لباس درشت می‏پوشم و بر زمین می‏نشینم و به هنگام غذاخوردن - انگشتان را با زبان می‏لیسم و بر الاغ بدون پالان سوار می‏شوم، و کسی را پشت‏سر خود سوار می‏کنم . پس هر کس از سنت من گریزان شود از من نیست!»

نمونه‏هایی از ساده‏زیستی پیشوای پرهیزگاران

علی (ع) می‏فرماید: «. . . و الله لقد رقعت مدرعتی هذه حتی استحییت من راقعها و لقد قال لی قائل: الا تنبذ ها عنک؟ فقلت: اعزب عنی «عند الصباح یحمد القوم السری (5) ; . . . به خدا قسم که چندان پیراهنم را وصله زدم که از وصله زننده آن شرمسار شدم! یکی به من گفت: چرا آن را دور نمی‏افکنی؟ در جواب به او گفتم: از من دور شو که چون صبح شود مردمان قدر راهپیمایی شبانه را بدانند .»

امیرالمؤمنین (ع) :

. فدعونی اکتف من دنیاکم بملحی و اقراصی فبتقوی‏الله ارجو خلاصی . ما لعلی و نعیم یفنی و لذة تنحتها المعاصی؟ سالقی وشیعتی ربنا بعیون ساهرة و بطون خماص . . . ; (6) . . . مرا به حال خود واگذارید تا از دنیای شما به نمکی و قرص نانی اکتفاء کنم! زیرا رهایی خود را در ترس از خدا و تقوا امید بسته‏ام . علی را با نعمتی که فنا می‏شود و لذتی که از گناه فراهم می‏آید چه کار؟ من و شیعیانم بزودی پروردگارمان را با چشمان شب زنده‏دار و شکم‏های گرسنه ملاقات خواهیم کرد . . . !»

ام کلثوم دختر امیرالمؤمنین (ع) می‏گوید:

هنگامی که شب نوزدهم ماه رمضان فرارسید در وقت افطار طبقی که در آن دو قرص نان جو و یک کاسه شیر و مقداری نمک بود نزد آن حضرت آوردم . آن‏گاه که از نماز فارغ شد و خواست افطار کند، به سینی افطار نگریست و در آن درنگ کرد، سپس سرش را تکان داد و به شدت و با صدای بلند گریه کرد و گفت:

«یابنیة اتقدمین الی ابیک ادامین فی فرد طبق واحد؟ اتریدین ان یطول وقوفی غدا بین یدی‏الله - عز وجل - یوم‏القیامة؟ انا ارید ان اتبع اخی و ابن عمی رسول‏الله (ص)، ما قدم الیه ادامان فی طبق واحد الی ان قبضه‏الله . یا بنیة! ما من رجل طاب مطعمه و مشربه و ملبسه، الا طال وقوفه بین یدی‏الله - عز و جل - یوم‏القیامة، یا بنیة ان الدنیا فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب; (7) دخترم! آیا در یک سینی برای پدرت دو نان‏وخورش می‏آوری؟ آیا می‏خواهی فردای قیامت ایستادن من در پیشگاه خدا - برای حساب پس دادن - به درازا کشد؟ من می‏خواهم که از برادرم و پسر عمویم رسول‏خدا (ص) پیروی کنم، هرگز دو نوع طعام در یک ظرف نزدش گذاشته نشد و چنین بود تا جان به جان آفرین تسلیم کرد . دخترم! هیچکس نیست که خوراک، و پوشاک او پاکیزه و لذت‏بخش باشد، مگر آنکه در روز قیامت ایستادن او نزد خدای عز و جل طولانی شود . دخترم! در حلال دنیا حساب است و در حرام آن عقاب . . . !»

عدی بن حاتم طائی، امیرالمؤمنین (ع) را دید در حالی که در برابرش کاسه‏ای آب و پاره‏ای نان جو و نمک قرار داشت، پس گفت: ای امیرمؤمنان، این روا نیست که روز را گرسنه و مشغول کار و تلاش به سر بری و شب را بیدار و درگیر با رنج‏ها به روز آوری و با این حال افطارت این باشد! امیرالمؤمنین (ع) فرمود:

«علل النفس بالقنوع و الا


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله چند نمونه از ساده‏زیستی پیغمبر

چند نمونه از ساده‏زیستی پیغمبر (ص)

اختصاصی از یارا فایل چند نمونه از ساده‏زیستی پیغمبر (ص) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

چند نمونه از ساده‏زیستی پیغمبر (ص)

امام رضا (ع) از پدرانش، از قول علی (ع) فرمود: «کنا مع النبی (ص) فی حفر الخندق، اذجائته فاطمة (س) و معها کسیرة من خبز، فدفعتها الی النبی (ص) : فقال‏النبی (ص) : ما هذه الکسیرة؟ قالت: قرصا خبزته للحسن و الحسین (ع)، جئتک منه بهذه الکسیرة فقال النبی (ص) : اما انه اول طعام دخل فم ابیک منذ ثلاث; (1) در کندن خندق با پیغمبر (ص) بودیم که فاطمه (س) آمد و با خود پاره نانی داشت و آن را به پیغمبر (ص) داد . پیامبر (ص) گفت: این چیست؟ گفت: نانی است که برای حسن و حسین (ع) می‏پختم و پاره‏ای از آن را برای شما آوردم، پیامبر (ص) گفت: نخستین طعامی است که بعد از سه روز به دهان پدرت وارد می‏شود .»

امیرالمؤمنین (ع) در توصیف زندگی پیامبر اکرم (ص) می‏فرماید: «ما رفعت له مائدة قط و علیها طعام و ما اکل خبز بر قط و لا شبع من خبز شعیر ثلاث لیال متوالیات قط . توفی و درعه مرهونة عند یهودی باربعة دراهم . ماترک صفراء ولا بیضاء مع ما وطئ له من البلاد و مکن له من غنائم العباد و لقد کان یقسم فی‏الیوم الواحد الثلاثمائة الف اواربعمائة الف و یاتیه السائل بالعشی فیقول: «والذی بعث محمدا بالحق، ما امسی فی آل‏محمد صاع من شعیر ولا صاع من بر ولا درهم ولا دینار; (2) هرگز سفره‏ای از پیش او برچیده نشد که بر آن طعام باشد (آن قدر طعام سفره حضرتش اندک بود که چیزی از آن باقی نمی‏ماند!) و هرگز نان گندم نخورد و هرگز سه شب پیاپی از نان جو سیر نخورد . در حالی از دنیا رفت که زره آن حضرت نزد مردی یهودی در برابر چهار درهم به گرو بود با وجود همه سرزمین‏هایی که در اختیارش قرار گرفته بود و غنایمی که از جنگ‏ها به دست آورده بود، (سکه) زرد و سفیدی از خود برجای نگذاشت . در یک روز سی‏صد هزار و چهارصد هزار را تقسیم می‏کرد و شبانگاه که سائلی به نزدش می‏آمد و از او چیز می‏خواست می‏گفت: سوگند به آنکه محمد را به حق مبعوث فرمود، در خاندان محمد پیمانه‏ای از گندم یا جو یا درهم و دیناری برای شب نمانده است!»

امیرالمؤمنین (ع) ضمن تاکید بر اینکه شیوه زندگی و برخورد پیامبر اکرم (ص) نسبت‏به دنیا سرمشق هر مسلمانی است - که قطعا مدیران و پیشوایان جامعه اسلامی باید در صف اول پیروی و اقتداء به آن حضرت باشند - می‏فرماید: «و لقد کان فی رسول‏الله (ص) کاف لک فی الاسوة، و دلیل لک علی ذم الدنیا و عیبها و کثرة مخازیها و مساویها اذقبضت عنه اطرافها و وطئت لغیره اکنافها و فطم عن رضاعها و زوی عن زخارفها; (3) پیامبر (ص) برای نمونه و سرمشق بودن برای تو (ای مسلمان!) کافی است او راهنمای تو است‏به عیب و نکوهش دنیا و فراوانی بدیها و رسوایی‏های آن، زیرا دنیا به خود او وفا نکرد و همه چیز آن برای غیر او مهیا گشت . او از پستان دنیا شیر نخورد و از بهره‏گیری از زینت‏های آن چشم فروبست .»

پیامبر اکرم (ص) در سخنی خطاب به ابوذر غفاری می‏فرماید: «یا اباذر انی البس الغلیظ و العق اصابعی و ارکب الحمار بغیر سرج و اردف خلفی فمن رغب عن سنتی فلیس منی; (4) ای اباذر من لباس درشت می‏پوشم و بر زمین می‏نشینم و به هنگام غذاخوردن - انگشتان را با زبان می‏لیسم و بر الاغ بدون پالان سوار می‏شوم، و کسی را پشت‏سر خود سوار می‏کنم . پس هر کس از سنت من گریزان شود از من نیست!»

نمونه‏هایی از ساده‏زیستی پیشوای پرهیزگاران

علی (ع) می‏فرماید: «. . . و الله لقد رقعت مدرعتی هذه حتی استحییت من راقعها و لقد قال لی قائل: الا تنبذ ها عنک؟ فقلت: اعزب عنی «عند الصباح یحمد القوم السری (5) ; . . . به خدا قسم که چندان پیراهنم را وصله زدم که از وصله زننده آن شرمسار شدم! یکی به من گفت: چرا آن را دور نمی‏افکنی؟ در جواب به او گفتم: از من دور شو که چون صبح شود مردمان قدر راهپیمایی شبانه را بدانند .»

امیرالمؤمنین (ع) :

. فدعونی اکتف من دنیاکم بملحی و اقراصی فبتقوی‏الله ارجو خلاصی . ما لعلی و نعیم یفنی و لذة تنحتها المعاصی؟ سالقی وشیعتی ربنا بعیون ساهرة و بطون خماص . . . ; (6) . . . مرا به حال خود واگذارید تا از دنیای شما به نمکی و قرص نانی اکتفاء کنم! زیرا رهایی خود را در ترس از خدا و تقوا امید بسته‏ام . علی را با نعمتی که فنا می‏شود و لذتی که از گناه فراهم می‏آید چه کار؟ من و شیعیانم بزودی پروردگارمان را با چشمان شب زنده‏دار و شکم‏های گرسنه ملاقات خواهیم کرد . . . !»

ام کلثوم دختر امیرالمؤمنین (ع) می‏گوید:

هنگامی که شب نوزدهم ماه رمضان فرارسید در وقت افطار طبقی که در آن دو قرص نان جو و یک کاسه شیر و مقداری نمک بود نزد آن حضرت آوردم . آن‏گاه که از نماز فارغ شد و خواست افطار کند، به سینی افطار نگریست و در آن درنگ کرد، سپس سرش را تکان داد و به شدت و با صدای بلند گریه کرد و گفت:

«یابنیة اتقدمین الی ابیک ادامین فی فرد طبق واحد؟ اتریدین ان یطول وقوفی غدا بین یدی‏الله - عز وجل - یوم‏القیامة؟ انا ارید ان اتبع اخی و ابن عمی رسول‏الله (ص)، ما قدم الیه ادامان فی طبق واحد الی ان قبضه‏الله . یا بنیة! ما من رجل طاب مطعمه و مشربه و ملبسه، الا طال وقوفه بین یدی‏الله - عز و جل - یوم‏القیامة، یا بنیة ان الدنیا فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب; (7) دخترم! آیا در یک سینی برای پدرت دو نان‏وخورش می‏آوری؟ آیا می‏خواهی فردای قیامت ایستادن من در پیشگاه خدا - برای حساب پس دادن - به درازا کشد؟ من می‏خواهم که از برادرم و پسر عمویم رسول‏خدا (ص) پیروی کنم، هرگز دو نوع طعام در یک ظرف نزدش گذاشته نشد و چنین بود تا جان به جان آفرین تسلیم کرد . دخترم! هیچکس نیست که خوراک، و پوشاک او پاکیزه و لذت‏بخش باشد، مگر آنکه در روز قیامت ایستادن او نزد خدای عز و جل طولانی شود . دخترم! در حلال دنیا حساب است و در حرام آن عقاب . . . !»

عدی بن حاتم طائی، امیرالمؤمنین (ع) را دید در حالی که در برابرش کاسه‏ای آب و پاره‏ای نان جو و نمک قرار داشت، پس گفت: ای امیرمؤمنان، این روا نیست که روز را گرسنه و مشغول کار و تلاش به سر بری و شب را بیدار و درگیر با رنج‏ها به روز آوری و با این حال افطارت این باشد! امیرالمؤمنین (ع) فرمود:

«علل النفس بالقنوع و الا


دانلود با لینک مستقیم


چند نمونه از ساده‏زیستی پیغمبر (ص)

دانلود چند نمونه از ساده‏زیستی پیغمبر ص 35 ص

اختصاصی از یارا فایل دانلود چند نمونه از ساده‏زیستی پیغمبر ص 35 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 فرمت فایل:  Word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


 قسمتی از محتوای متن 

 

تعداد صفحات : 35 صفحه

چند نمونه از ساده‏زیستی پیغمبر (ص) امام رضا (ع) از پدرانش، از قول علی (ع) فرمود: «کنا مع النبی (ص) فی حفر الخندق، اذجائته فاطمة (س) و معها کسیرة من خبز، فدفعتها الی النبی (ص) : فقال‏النبی (ص) : ما هذه الکسیرة؟
قالت: قرصا خبزته للحسن و الحسین (ع)، جئتک منه بهذه الکسیرة فقال النبی (ص) : اما انه اول طعام دخل فم ابیک منذ ثلاث; (1) در کندن خندق با پیغمبر (ص) بودیم که فاطمه (س) آمد و با خود پاره نانی داشت و آن را به پیغمبر (ص) داد .

پیامبر (ص) گفت: این چیست؟
گفت: نانی است که برای حسن و حسین (ع) می‏پختم و پاره‏ای از آن را برای شما آوردم، پیامبر (ص) گفت: نخستین طعامی است که بعد از سه روز به دهان پدرت وارد می‏شود .

» امیرالمؤمنین (ع) در توصیف زندگی پیامبر اکرم (ص) می‏فرماید: «ما رفعت له مائدة قط و علیها طعام و ما اکل خبز بر قط و لا شبع من خبز شعیر ثلاث لیال متوالیات قط .
توفی و درعه مرهونة عند یهودی باربعة دراهم .
ماترک صفراء ولا بیضاء مع ما وطئ له من البلاد و مکن له من غنائم العباد و لقد کان یقسم فی‏الیوم الواحد الثلاثمائة الف اواربعمائة الف و یاتیه السائل بالعشی فیقول: «والذی بعث محمدا بالحق، ما امسی فی آل‏محمد صاع من شعیر ولا صاع من بر ولا درهم ولا دینار; (2) هرگز سفره‏ای از پیش او برچیده نشد که بر آن طعام باشد (آن قدر طعام سفره حضرتش اندک بود که چیزی از آن باقی نمی‏ماند!) و هرگز نان گندم نخورد و هرگز سه شب پیاپی از نان جو سیر نخورد .
در حالی از دنیا رفت که زره آن حضرت نزد مردی یهودی در برابر چهار درهم به گرو بود با وجود همه سرزمین‏هایی که در اختیارش قرار گرفته بود و غنایمی که از جنگ‏ها به دست آورده بود، (سکه) زرد و سفیدی از خود برجای نگذاشت .
در یک روز سی‏صد هزار و چهارصد هزار را تقسیم می‏کرد و شبانگاه که سائلی به نزدش می‏آمد و از او چیز می‏خواست می‏گفت: سوگند به آنکه محمد را به حق مبعوث فرمود، در خاندان محمد پیمانه‏ای از گندم یا جو یا درهم و دیناری برای شب نمانده است!» امیرالمؤمنین (ع) ضمن تاکید بر اینکه شیوه زندگی و برخورد پیامبر اکرم (ص) نسبت‏به دنیا سرمشق هر مسلمانی است - که قطعا مدیران و پیشوایان جامعه اسلامی باید در صف اول پیروی و اقتداء به آن حضرت باشند - می‏فرماید: «و لقد کان فی رسول‏الله (ص) کاف لک فی الاسوة، و دلیل لک علی ذم الدنیا و عیبها و کثرة مخازیها و مساویها اذقبضت عنه اطرافها و وطئت لغیره اکنافها و فطم عن رضاعها و زوی عن زخارفها; (3) پیامبر (ص) برای نمونه و سرمشق بودن برای تو (ای مسلمان!) کافی است او راهنمای تو است‏به عیب و نکوهش دنیا و فراوانی بدیها و رسوایی‏های آن، زیرا دنیا به خود او وفا نکرد و همه چیز آن برای غیر او مهیا گشت .
او از پستان دنیا شیر نخورد و از بهره‏گیری از زینت‏های آن چشم فروبست .
» پیامبر اکرم (ص) در سخنی خطاب به ابوذر غفاری می‏فرماید: «یا اباذر انی البس الغلیظ و العق اصابعی و ارکب الحمار بغیر سرج و اردف خلفی فمن رغب عن سنتی فلیس منی; (4) ای اباذر من لباس درشت می‏پوشم و بر زمین می‏نشینم و به هنگام غذاخوردن - انگشتان را با زبان می‏لیسم و بر الاغ بدون پالان سوار می‏شوم، و کسی را پشت‏سر خود سوار می‏کنم .
پس هر کس از سنت من گریزان شود از من نیست!» نمونه‏هایی از ساده‏زیستی پیشوای پرهیزگاران علی (ع) می‏فرماید: «.
.
.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود چند نمونه از ساده‏زیستی پیغمبر ص 35 ص

مقاله کامل در مورد معراج پیغمبر (ص)

اختصاصی از یارا فایل مقاله کامل در مورد معراج پیغمبر (ص) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله کامل در مورد معراج پیغمبر (ص)


مقاله کامل در مورد معراج پیغمبر (ص)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 3
فهرست و توضیحات:

معراج پیغمبر (ص)

معراج و دانش نو:

 

مساله معراج پیغمبر یعنى عروج و بالا رفتن حضرت از زمین مانند اعتقاد به وجوب ناز و روزه و حج و جهاد و خمس و زکات و امر به معروف و نهى از منک از ضروریات دین اسلام است. معناى «ضروریات‏» این است که همه مسلمانان باید معتقد به آن باشند، و هرکس آن را انکار کند کافر است. آن هم معراج جسمانى به معراج روحانى، به شرحى که خواهیم گفت.

شرح اجمالى معراج و عقیده مسلمانان نسبت به آن بدین گونه است که ما معتقدیم قدرت خداوند مافوق تصور ماست. خداوند بارها در قرآن مجید و کلام حمید خود آن را یادآور مى‏شود و مى‏گوید: «خداوند قدرت بر هر چیزى دارد» و «هرگاه اراده کند و به چیزى بگوید بشو، مى‏شود.»( والله علیکل شى قدیر، ان الله على کل شى قدیر، انما امره ادا اراد شیا ان یقول له کن فیکون.)با توجه به این مطلب مى‏گوییم: مطابق آیات قرآنى و روایات متواتر اسلامى، خداوند جبرئیل امین را مامور داشت تا در یکى از شبها پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله) را از شهرمکه و مسجد الحرام به وسیله مرکبى به نام «براق‏» به فلسطین و نقطه‏اى که بعدها «مسجد القصى‏» یعنى دورترین مسجد نسبت به مسجد الحرام خوانده شد، ببرد.( راجع به روز و ماه و سال معراج روایات مختلف است. همچنین درباره جائى که پیغمبر از آنجا اسراء نمود و مطابق صریح قرآن به مسجد اقصى رفت نیز دو نظر هست. بعضى آنرا ازشعب ابیطالب و بیشتر از خانه ام اهانى در شهر مکه، بعضى آنرا در ماه رمضان و برخیدرماه ربیع الاول دانسته‏اند و آخرین تاریخ آن یکسال قبل از هجرت است.)

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله کامل در مورد معراج پیغمبر (ص)

دانلود مقاله پرتوی از مدیریت پیغمبر

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله پرتوی از مدیریت پیغمبر دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله پرتوی از مدیریت پیغمبر


دانلود مقاله پرتوی از مدیریت پیغمبر

 

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:36

توجه:مقاله فاقد منابع میباشد

چکیده:

سخن را از نخستین روزهای دعوت مبارک آن حضرت و برنامه های اعجازآمیزی که در دو مرحله متمایز زیر به اجرا درآورد آغاز می کنیم:
الف- مدیریت در مکه، ب- مدیریت در مینه.
رسول اکرم در مکه با زحمات فراوان و قرائت آیه های توحیدی و تأمل برانگیز و سوال و جوابهای هشیارگر و بیدارکننده و یادآوری جهان آخرت و آتش جهنم، به ساختن عقاید و تحکیم اندیشه های دینی و زدودن رسوبات جاهلیت از قلب و اندیشه تازه مسلمانان همت گماشت و با تبلیغی همه جانبه و حیرت آور همگان را به پذیرفتن دین گرانقدر الهی و ترک راه و رسم جاهلی فراخواند.

در این مرحله که سیزده سال به طول انجامید، مسلمانان به برنامه های ادرای متین آن حضرت در زمینه های تعلیم و تربیت و بویژه پرورش اندیشه ها و افکار، تمکین کرده و به اجرای آنها گردن نهادند و به همین جهت بیشتر ایات قرآن در این دوران نازل گردید.

یادآوری می شود که عقیده راسخ و ایمان پایدار، مردمان عادی را مسلمانانی امین و با اخلاص می سازد که به هنگام ورود به صحنه اجتماع و پذیرش مسئولیتهای مدنی، نمونه هایی زیبایی از سلوک و رفتار اسلامی را به نمایش گذارند، و برنامه های عبادی مانند نمازهای پنجگانه یومیه قرآن و دیگر عبادتهایی که پیامبر مسلمانان را به آن فرمان ئداد، و خود با کاملترین صورت به انجام آن می پرداخت، کاری در همین راستا و به منظور تربیت انسانهای کارامد و امین و راست کردار بود، و حتی خود آن حضرت و تعداید اندگ از یاران مخلص او عبادتهایی مانند نماز شب را با ذوق و اشتیاقی کامل وارد برنامه زندگی خود کرده بودند و قرآن کریم در باره آنان چنین فرموده است:

«و براستی، پروردگار تو می داند و جمعی از کسانی که با تو هستند، نزدیک به دو سوم یا نصف، یا یک سوم شب را به طاعت و نماز می پردازید، و خدا روز و شب را اندازه گیری کرده و می داند که شما، هرگز توان اینکه تمام ساعتهای شب را به عبادت ضبط کنید ندارید، و از شما درگذشت، پس شبانگاه هر مقدار که راحتی بتوانید، قلرآن را قرائت کنید».
گویا، این برنامه ریزی شبانه حکمتی پنهانی دارد، یعنی: علوه بر تقویت و تحکیم ایمان قلبی فرد شب زنده دار، بازتاب روزانه آن به شکل دعوت مردم به خدا و انفاق و بخشش در راه او تبلور می یابد.

مدیریت در مکه
به علت فشارهای که قریشیان بر دعوت جوان و نوخاسته اسلام وارد می ساختند، پیغمبر اکرم برای دو هجرت برنامه ریزی کرد، یکی از مکه به حبشه و دیگری از مدینه به مکه.
برنامه این دو مهاجرت چنان دقیق و منظم طراحی شده بود که فرصت را از دست دشمنان اسلام درآورد، و نتوانستند مانع اعزاک منظم و پنهانی گروههای مهجر گردند، و این هجرتها به جهت پیشگیری از خطرهایی بود که جان مسلمانان را تهدید می کرد.
یکی از نشانه های تدبیر خردمندانه و مدیریت قوی پیامبر (ص) این بود که خود ایشان، به دلایل زیر در مکه ماند و هجرت را به تاخیر انداخت:
الف-ملاقات با افرادی که از قسمتهای مختلف عربستان بریا زیارت کعبه به مکه می آمدند، و دعوت آنها به آیین حیات بخش اسلام که بیعت بزرگ جمعی از اهالی میدنه در عقبه اولی نمونه آن بود.
ناگفته نماند، که در موسم دیگر، هفتاد و سه نفر از نخبگان مدینه، که در میانشان تعدادی از بانوان نیز وجود داشتند، به مکه آمدند و بیعت عقبه ثانیه انجام پذیرفت، و این مجموعه های مسلمانان، بعد از بازگشتن به مدینه مقدمات هجرت پیامبر (ص) و زمینه های لازم برای تاسیس دولت اسلامی در آن شهر را فراهم ساختند.
ب-سازماندهی مهاجرت گروهی از مسلمانان اولیه به کشور حبشه که آن را هجرت اول یا هجرت صغیر نامیده اند. این هجرت سبب رساندن ندای اسلام به افریقا و تشکیل مرکزی در آن قغاره گردید که صدیا اسلام در آینده از آنجا به مناطق دیگر برسد؛ ضمن اینکه تجربه های زیادی نیز برای مسلمانان به همراه داشت.
ج-در زمان بیماری سرپرست و حامی پیامبر یعنی عموی بزرگوار ایشان، جناب ابوطالب، جمعی از قریشیان به نزد او آمده و تقاضا کردند که از برادرزاده اش محمد (ص) بخواهد تا دعوت مردم به دین جدید، دست بردارد یا تخفیفی در این امر بدهد، و آنان نیز در مقابل، هرچه می خواهد به او بدهند. لیکن، پیغمبر که در دعوتش ثابت قدم و استوار بود، در جواب آنان و خطاب به عموی ارجمندش فرمود:
ای عم بزرگوار، اگر یک کلمه را بر زبان آورید، سروری و فرمانروایی عرب و عجم را به دست خواهید اورد. قریشیان با خرسندی گردنهای خود را به سمت پیامبر فراز کردند تا بدانند آن یک کلمه چیست، و یکی از آنان گفت: بسیار خوب، به جان پدرت ده کلمه می گوییم، حال به ما بگو که چه باید بگوییم، پیامبر فرمود: بگویید (لااله الا الله) و آنچه جز خدای می پرستید، رها سازید.

مشرکان قریش با شنیدن این سخن، از نزد ابوطالب بازگشتند و همانند دنیای استکباری معاصر ما، غرور ناشی از احساسات قدرت آنان را به بدکاری و عدم پذیرش حق وادار کرد، زیرا اگر به بندگی خدا اقرار می آوردند، دیگر نمی توانستند به دزدیها و استثمارشان ادامه دهند و ناچار می شدند از مقام و منصبهایی که با ستنگری و شرک ورزی به خدا تحصیل کرده بودند، دست بردارند، و از منافعی که از مسافرت اعراب به مکه و زیارت بتهای درو کعبه عایدشان می شد چشم بپوشند.
با تامیل در این حادثه، برای ما روشن می شود که رصول خدا (ص) در آن هنگام به آماده ساختن زمینه برای برپایی دولت اسلامی و جهانی بر اساس توحید اهتمام می ورزیدند و این امر یکی از اصول مهم مدریت آن حضرت بود.

مدیریت در مدینه
پیغمبر (ص) بعد از مهاجرت به مدینه برای اجرای احکام و قوانین قرآن به بنیانگذاری مبانی دولت اسلامی و سازمانهای حکومتی پرداخت، و روش حکومتی آن حضرت روشی بی نظیر و ممتاز بود که هیچ یک از تمدنهای گذشته یا آینده بشری مانند آن را سراغ ندارد.
اهمال در بررسی دقیق مدیریت پیامبر در مدینه همانند بی توجهی به یدگر مفاهیم و ارزشهای دینی، موجب زیان و خسران و عدم دستیابی به شیوه هایی است که آن حضرت برای سعادت انسان و توانمندکردن او با اندیشه و عمل مطرح ساختند.
تشکیلات اداری

آن بزرگوار قبل از هر چیز به تشکیل سازمانهای اداری پرداخت، و ایجاد اینس ازمانها و تشکیلات برای ایشان، وسیله اجرای مقررات الهی به حساب می آمد نه هدف.
اعضای سازمان اداری دولت اسلامی را اشخاص و افراد زیر تشکیل می دادند:
روسای مناطق و قبایل و نمایندگان پیغمبر در میان آنها، مأموران جمع آوری زکات و نگه داری و تقسیم آن، نویسندگان پیغمبر در میان آنها، مأموران جمع آوری زکات و نگه داری و تقسیم آن، نویسندگان وحی و نامه هایی مه رسول خدا برای پادشاهان و فروانروایان کشورها می فرستاد، و سفیرانی که بریا رسانیدن نامه های خدا به سران دول اعزام می شدند.

البته خود پیامبر در رأس این تشکیلات و دارای بالاترین قدیت سیاسی بود و بر تمام مسلمانان ولایتی عام و فراگیر داشت، زیرا علاوه بر مقام نبوت، مسئولیت امامت و فرمانروایی مسلمانان نیز به عهده ایشان بود.

چنانچه سوال شد، نقطه آغاز تشکیل دولت اسلامی در مدینه کدام حرکت رسول خدا بود: تشکیل بیت المال و خزانه؟ تاسیس سپاه و نیروی نظامی؟ راه اندازی سازمان قضایی؟ تاسیس حزب یا احزاب؟ یا …؟

پاسخ این است که آن حضرت مسجد را نخستیم پایگاه حکومت قرار داد، و در زمان او، مسجد مرکزی برای تحریم باورهای دینی و پرورش و تزکیه روانی مسلمانان، و دانشگاهی بزرگ برای آموزش معارف اسلامی و قرارگاه سپاه اسلام و کانون اصلی امور معنوی و ارتباط با آفریدگار جهان و بالاخره مرکز تنظیم مدیریت همه نهادها و سازمانهای دولتی محسوب می گردید.

با وجود آن همه دشمنان سرسخت و افرادی که در داخل و خارج مدینه در کمین اسلام و مسلمانان نشسته بودند، آوردن دین جدید و گسترش و انتشار آن بدون مدیریت دقیق و ژرف نگر پیامبر، امکام پذیر نبود و به همین جهت، خود ایشان شخصاً مسئولیت اداره امور و به حرکت درآوردن سازمانهای اجرایی را عهده دار گشتند. البته همه این برنامه ریزیها از منبع وحی سرچشمه می گرفت، اما اجرا و تطبیق آنها تحت نظارت رسول خدا بود تا به طور طبیعی به دو شبهه زیر پاسخ داده شود:
الف-پندار دشمنان اسلام که ادعا می کنند، احکام اسلامی ذهن و خیالی هستند و پیاده ساختن آنها در عالن واقعیت بسیار مشکل است.
ب-گمانها و یا دروغهای عمده ی پیروان اندیشه لائیسم که به تفکیک نصوص قرآنی از برداشتها و اعمال انسان اعتقا دارند.

مشخصات کلی مدیریت پیغمبر اسلام (ص)
کمی بعد از ورود پیامبر به مدینه حادثه ها و وقایع متعدید روی داد که عملکرد ویژه پیامبر در هر یک از آنها دلیل استحکام و به کارگیری روشهای نوین در مدیریت آن حضرت می باشند و در این قسمت، تعدادی از آنها را به عنوان نمونه می آوریم:
۱-عدالت

همه کارهای اجتماعی پیامبر به شیوه ای اداری و برنامه ریزی شده انجام می گرفت، و نمونه هیا زیبا و شگفت آوری از اجرای عدالت بر زیردستان به نمایش می گذاشت، چه، او حتی در نگاه کردن و تبسم برروی آنان تفاوتی نمی گذاشت و امور را چنان اداره می کرد که هر کس به حقی که سزاوار است برسد. و همین صفات الهی بود که او را الگویی بی نظیر در رهبری انسانی قرار داد.
بدیهی است که هر رهبر و مدیری، بر زیردستان تبعیض روا دارد، بیدادگر و ستمکار است و سبب از هم گسیختگی و فروپاشی مجموعه تحت مدیریت خود می گردد، و هم اکنون این آشفتگی و نابسامانی در ادارات و موسسات جوانع مادی قابل رویت است، در صورتی که پیوسته شعار می دهند که مدیر باید همه کارکنان را با یک چشم بنگرد و تساوی را بین آنان برقرار سازد.

حقیقت این است که این شعار آنها نیز مبنای درستی ندارد، و ما با استفاده از سیره مبارک رسول خدا اعلام می داریم که رفتلر مدیر هر مجموعه باید منطبق بر موازین عدالت باشد، یعنی: در شرایطی که دو مجموعه در سطحی واحد و دارای ویژگیهای یکسان باشد، مقتضای عدالت این است که از مزایای یکسانی برخوردار باشند، اعمال مساوات بین کارکنان آن سازمان و ادارات دیگر، برخلاف مصالح اجتماع است و ممکن است موجب از دست رفتن فرصتها، و نابودی شایستگیها و تواناییها گردد، همان گونه که گذشت بی مورد از خطای

زیذدستان سبب شکسته شدن حرکت قانون و بی اهمیت شدن بازرسی و مراقبت و به کیفر نرسیدن گناهکاران می شود، و می توان گفت که در بعضی موارد مساوات منطبق بر عدالت نیست. زندگانی رسول خدا، حتی قبل از بعثت پر از رفتارهای زیبا و مدیریتهای زیباتر بود که از آن جمله است دقت نظر و حسن تدبیر آن حضرت به هنگام بروز اختلاف بین سران قبایل عرب برای نهادن «حجرالاسود» به جایگاه ویژه اش. زیرا هر یک از آنها یم خواتند افتخار این عمل را نصیب خویش سازند، و در این زمینه حاضر به هیچ گونه نرمش و گذشتی نبودند و نزدیک بود اختلاف و جنگی طولانی بین آنها بوجود آید. سرانجام توافق کردند تا اولین شخصی که به آنجا وارد می شود بین آنها داوری کند و به اراده خدا اولین فردی که بر آنها وارد

شد محمد (ص) بود، و آن بزرگوار عبای خود را پهن کرد و حجر را در میان آن نهاد و از آنها خواست، تا هرکدام گوشه ای از آن را بگیرند و به نزدیک جایگاه بیاورند، آنگاه با دستهای مبارک، سنگ را در مکان مخصوص قرار داد و با این تدبیر بی نظیر و شگفتی ساز، قضیه به خیر و خوشی خاتمه یافت. نمونه زیبای دیگر، داستان ورود آن حضرت به مدینه در آغاز هجرت بود. همه مسلمانان آن دیار با اخلاق نیکوی رسول خدا آشنا بودند و با ارادت ویژه ای که به ایشان داشتند، دلشان می خواست افتخار میزبانی پیامبر نصیب خانواده آنها گردد. در آن فضای پرهیجان و حساس که هر لحظه ای امکان بروز تنش و درگیری هایی، که می توانست سالهای متمادی باقبی بماند و موجودیت آیین نوپای اسلام را نیز تهیدد کند، وجود داشت، پیامبر (ص) به مسلمانان گفت: شتر من مامور است، راه آن را باز کنید و هر جا بایستد به آن خانه وارد یم شوم و شتر بر در خانه ابوایوب انصاری زانئو زد و مسئله ای با آن اهمیت بدون درگیری و اختلاف، پایان پذیرفت.

مسئله مسلم دیگر این است که خطابهیا آسمانی و احکام و اوامر الهی، در بدو امر مفاهیم کلی و ذهنی هستند و تحقق خارجی آنها نیازمند مدیری توانا و شایسته است، و نبی گرامی اسلام مدیری بود که به خطاب اسمانی زیر و دیگر خطابهای قرآن تحقق عینی می بخشید:
(ای مومنان، عدالت را برپا دارید، و بریا خدا گواهی دهید، هرچند بر ضرر خود یا پدر و مادر و خویشان شما باشد)
۲-برادری

این برنامه که در همه تاریخ بشریت نظیری ندارد، با زیباترین شیوه انسانی و ادایر انجام پذیرفت، و با آنکه مهاجران و انصار از نظر آداب و رسوم و خوی و خصلتهای فردی تفاوتهای زیادی با یکدیگر داشتند، اما آن رسول راستین پروردگار، با درنظر گرفتن تمام جوانب و شرایط اجتماع آن روز مدینه، بین آنان برادری برقرار ساخت. جالب است بدانیم که برای اجرای این برنامه هیچ گونه گزینش یا هماهنگی قبلی بین مسلمانان صورت نگرفته بود، و. قضیه به این شکل اتفاق افتاد که وقتی همه مسلمانان اجتماع کردند، پیامبر (ص) فرمان داد هر مسلمانی، با مسلمانی که نزدیک اوست پیمان برادری ببندد.

و نتیجه این برنامه الهی و اداری بی سابقه این بود که همه اصحاب، خود را اعضای یک خانواده می دانستند و به چنان درجه ای از ایثار نسبت به یکدیگر رسیدن بودند که در عین ینازمندی، اگر چیزی به دست می آوردند آن را به برادر مسلمان خویش می بخشیدند و چنانچه آیات مربوط به ارث و خویشاوندان نازل نمی شد، می پنداشتند که از یکدیگر ارث خواهند برد.
۳-مسجد، عبادتگاه و مرکز اداری حکومت
امت نوپلای اسلام، نیازمند پایگاهی برای اداره فعالیتهای فکری و سیاسی و نظامی خود بود، پایگاهی که با اصول و ارزشهای آیین نوین او سازگار باشد. به همین جهت، پیغمبر قبل از اقدام به هر کاری، ساختمان مسجید را بنا نهاد، مسجدی در نهایت سادگی و بی پیرایگی و تنها مشتمل بر چهار دیوار که هر یک ارتفاعی معادل قامت یک انسان داشتند، و در آغاز بدون سقف بود و پس از مدتی از شاخه های درختان خرما، سقفی برای آن ساختند.

اصولاً، ارزش هر طرح و پروژه ای، به خوب اداره کردن و نوع کاربری و سودمندی آن برای مردم است، نه به سنگینی هزینه و فراوانی تجملات و اسرافکاری و هدر دادن اموال عمومی، آن چنان که در ساختمانهای عظیم دولتی و کاخهای رفیع فرمانروایان و دربار پادشاهان مشاهده می کنیم، و اخیراً نیز، هزینه اکثر پروژه های بزرگ کشورهای پیشرفته صنعتی و مادی معاصرریال با استثمار و چپاول سرمایه های کشورهای ضعیف تامین می گردد.
و مسجد پیامبر بسیار ساده و کم هزینه بود، اما از آن مسجد و اداره کوچک، نور تمدن اسلامی و برجهان پرتو افکند که انقلابی فکری ئ فرهنگی بر ضد همه حکومتهای ستم پیشه و واپسگرا و متحجر و غیرالهی بود.
۴-نوشتن منشور مدینه

پیش از این در مورد میزان تاثیر پیمان نامه ای که رسول خدا (ص) به موجب آن، ارتباط اعضای جامعه جدید اسلامی با یکدیگر و با ساکنان اطراف شهر مدینه بویژه یهودیان را تنظیم کرد، بحث داشتیم، و در این قیمت برای تکمیل آن می گوییم که پیامبر آیات نورانی کتاب آسمانی را در میان مردم ترویج کرد و به جهان واقعیت درآورد، و اجرای احکام حیات بخش آن را در بین انسانها، بویژه اعرابی که با جاهلیت و تاراج و چپاول و طمع و تعصب فاصله چنداین نداشتند، عهده دار گردید، و مجتمع جاهلی آنها را به جامعه ای ایمن، سالم، صلح جو و الگوی همه انسانها و تمام سرزمینها تبدیل کرد، و بدون اظهار خستگی و دلتنگی، آنان را حاملان نور و تمدن اسلامی برای جهانیان قرار داد، به طوری که قبل از گشودن کشورها و سرزمینها به فتح دلهای مردم توفیق یافتند.
و مجدداً خاطرنشان می سازیم که قوم یهود طبیعتی نژادپرست دارند و بر همه غیریهودیان کینه می ورزند و بر شکستن عهد و پیمان حتی با پیامبران خود خو گرفته اند.

 


دانلود با لینک مستقیم