یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

پیوند با خدا (نماز)

اختصاصی از یارا فایل پیوند با خدا (نماز) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 50

 

مقدمه

عصر حاضر با اینکه در مقایسه با قرون گذشته عصر بالندگی علوم و فنون به شمار می‌رود و انسان در رابطه با طبیعت بسیاری از رموز آن را عیان نموده و موانع و مشکلاتی را که در طی سالها و قرون متمادی مبتلا به آن بوده برطرف ساخته لیکن با کاربرد دستمایه های علمی و دستاوردهای حاصل از آن در امور دنیوی و بهره جویی از آن در مسیر غرور نفسانی، متأسفانه در بعدی معنوی از کشف اسرار فطری و رموز متعالی وجود خود غافل مانده و با واژگونه جلوه دادن مبانی اعتقادی و ارزشهای معنوی و اخلاقی عصر تاریکی را برای خود رقم زده و تحت تأثیر جاذبه های ساختگی، خواسته یا ناخواسته گوهر وجود خومد را طعمه خسران زمان قرار داده به طوریکه سازواره علایق و گرایش ها و جاذبه ها و اهتمام عمومی با سازماندهی تبلیغات فرهنگی رسانه ای و آموزشی در سطحی بسیار وسیع و جهانی بشر را به اتصال به دنیا و انفصال از عقبی یعنی به سوی مرگ معنوی سوق می دهد و یا با تأثیرپذیری از این معنا همه تلاش ها و برنامه ریزی ها و معیارها در جهت تحقق اهداف حیات مادی و مطلوبهای نفس و تن خلاصه می شود و اهم امکانات اجتماعی و اقتصادی فرهنگی و قوانین در روابط بین‌الملل بر محوریت آن ترسیم می گردد و پیوسته با هموار نمودن مسیر از طریق سیاست‌گذاری‌های علمی و حساب شده و با بهره جویی از یافته های روانشناسی و جامعه شناسی و تبلیغاتی در ارزش گذاری به امور دنیوی و لذت طلبی مادی نوع بشر را به سوی ظاهرگرایی و استیلای شهوات و حاکمیت امیال جسمانی و عبودیت تن دعوت می کنند و با به کارگیری ترفندها و شیوه‌های گوناگون ارزش های دینی و اخلاقی را بیرنگ می سازند و هرزگی و بیهودگی و عیاشی و کامجویی جسمانی و نفسانی را در همه ابعادش توسعه می دهند و انسان را در بند تن و حیوانیت خود به اسارت می کشند و سعی بر این دارند که حیات دینی و اخلاق را از قلوب و متن زندگی مردم خصوصاً نسلهای آینده به تدریج بزدایند و احمقانه تر اینکه راه نجات و رستگاری و آزادی بشر را در گسستن او از ارزشها و باورهای دینی و اخلاق منبعث از آن تعریف می‌کنند و با پوشش نهادن به جنبه اصلی وجود انسان و تعطیل کردن استعدادهای متعالی و با جلوگیر شدن از رشد وارستگی های انسانی چون امانت و صداقت و عزت و مردانگی و شرافت اخلاقی منبعث از فطرت دینی او را با مرگ معنوی مواجه نموده و به حیوان دست آموزی که به خاطر طعمه رام و در زیر سلطه قرار گیرد مبدل سازند.

واقعیت این است که انسان از خود گمشده عصر حاضر، در این غریبیستان خاکسار در میان انبوهی از پی آوردهای علم و فن و در کنار این سفره پربرکت طبیعت که ایثارگرانه و صادقانه همه نعماتش را در اختیارش قرار داده بیش از هر زمان دیگر با احساس تشویش و ناامنی و اضطراب مواجه است و با گسسته شدن پیوندهای عاطفی و بریده شدن رشته های اخلاقی و از بین رفتن روح اعتماد و اعتقاد و جایگزین شدن یک حالت تعاون جهانی اما با رنگ سیاسی که مبنای آن بر نیرنگ و بردن گوی سبقت از دیگریست و نوعی جدال برای تصاحب و تسلط بیشتر ولو اینکه در غالب اشکالش از ظاهری مسالمت‌آمیز نیز برخوردار است ذهن انسان را مشوش نموده به گونه ای که بیش از همه از مصائبی که به وسیله همنوع خود ایجاد شده در هراس است و تمام سعیش صرف آن می شود تا خود را به طرقی از خطر مصون نگه دارد و اگر در گذشته های دور انسان خوف درندگان را در دل داشت، اکنون از آنچه که از سوی همنوعش متوجه اوست می‌ترسد با اینکه درمان بیشتر دردها را یافته است. لیکن به علت مبتلا شدن به بیماری حرص و غرور و دنیازدگی نفسانی، اخلاقی و دین را بر کنار نهاده و از خود و یافته های خود در طبیعت، بیماری مهلکی را برای خود و زیستگاهش فراهم آورده است، گرچه ظواهر زندگی پرطمطراق و زیبا و آباد جلوه می کند. لیکن مصالح استوار بنای درونش تخریب و ویران شده و شیطان و انیت آرامشگاه زمین را به میدان جنگ و نیرنگ و فتنه و فساد مبدل نموده است. دین و اخلاق که لباس حقیقت آدمی و عامل مستور ماندن زشتیهای نفسانی و پوششی برازنده برای جلوگیری از برهنگی آدمی و ظاهر شدن زشتیها و پلیدیهای حیوانی اوست با سرمستی های نفسانی و لذت طلبی های دنیوی و اشاعه ارزشهای شیطانی فرعونی و قارونی و سلطه همه جانبه علمی و فنی و سیاسی و نظامی حاکمان جور با هدف تاثیرگذاری بر ارکان فرهنگی و اخلاقی زندگی مردم در سطح جهان حاکمیت خود را، برای ارضای حرص منفعت طلبی مادی به شیوه های مختلف، توسعه و القاء می کنند، و بقای سلطه و منافع خود را در عریانی انسانها از لباس دین و ایمان و تهی ساختن آنها از پایبندی های اخلاقی که سلاح کارآمدی در برابر زور و تجاوز و دنیا زدگی و بیهودگی است می دانند. آنان خوب دریافته اند که غرق کردن انسانها در گودال لذت و شهوت و عیاشی و هرزگی، موجب سرگشتگی و غفلت ایشان شده و تسلیمانه یوق ذلت را بر گردن می آویزند. چون انسان بی دین از هرگونه عزت و منزلت و غیرت تهی است و حیوانیست که تابع لذات شهوانی و نفسانیست و چنین موجودی لزوماً در موضع قدرت متجاوز و در موضع ضعف، سلطه پذیر است، و لذا انسان امروز بیش از هر زمان دیگر برای نجات از دنیا زدگی و رهایی از روح تجاوز و یا ذلت پذیری و فساها و ضلالتهای حاصل از آن، به تغذیه و تربیت دینی و اخلاقی نیاز دارد تا با نورگیری از فیض الهی و رویکرد به اخلاق فطری و مبانی ارزش اصیل، به حیاتی آرام و آزاد و امن را بر خود هموار نماید و فضای رشد و حرکت در مسیر صراط مستقیم نظام الهی را برای کسب مقام متعالی انسانی که همان قرب خداوند است بر خود فراهم سازد.


دانلود با لینک مستقیم


پیوند با خدا (نماز)

تحقیق درباره پیوند زبان و شخصیت خانم مجتهدی

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره پیوند زبان و شخصیت خانم مجتهدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

مقدمه:

چگونه بنویسیم که خواننده از ابتدا تا انتهای داستان همراه نویسنده حرکت کند و نه تنها همراه نویسنده باشد که با لذت و بدون اینکه یک لحظه کتاب را از خود جدا کند، پا به پای نویسنده جلو رود.

شخصیت های یک داستان چگونه پرورانده شوند که خواننده احساس کند، شخصیت های خیالی داستان، افرادی هستند صاحب پوست، گوشت و خون که حتی صدای نفس کشیدنشان شنیده می شود و بعد از کنار گذاردن کتاب، آن ها را زنده تر از اطرافیان خود ببیند و آن گونه با دنیای کتاب ارتباط برقرار کند که ارتباطش با محیط اطراف بریده شود.

یکی از عواملی که مخاطب با داستان ارتباط نزدیکی برقرار می کند، گفتگو است. حال این گفتگوها یا گفتگوی شخصیت ها با یکدیگر است یا گفتگوی درونی شخص با خودش.

در روند داستان هر چه حضور نویسنده نامرئی تر باشد و خواننده با پیش روی داستان و یا گفتگوی شخصیت ها ارتباط وقایع را درک کند، داستان جذاب تر است. حال این که، گفتگوها چطور پرورده شوند، بسته به درک نویسنده از موقعیت افراد در اجتماع دارد نویسنده تازه کار نثرش یکدست است و تمام شخصیت های داستانش یک جور یا نامتناسب با موقعیت اجتماعی شان حرف می زنند، همین امر مانع از آن می شود که مخاطب ارتباط نزدیکی با داستان برقرار کنند.

مقدمه:

حسن عابدینی در انتقاد از داستان های علی محمد افغانی این گونه می نویسد:

«شخصیت ها به شیوه ای رئالیستی پرداخت نشده اند، اعمال آنان باور نکردنی است و گفتارشان با وضعیت روحی و زیستی شان منطبق نیست. مثلا روستاییان همچون اقتصاددانان و سیاستمداران درباره اقتصاد، ماشینی کردن کشاورزی و اصول بهره کشی بحث می کنند.»( عابدینی حسن 1386؛ 532)

در اجتماعی که زندگی می کنیم، هر روز با افراد زیادی در ارتباط هستیم؛ رانندگان تاکسی در مورد چه چیزی حرف می زنند و یا لحن صدایشان چگونه است؟ مطمئنا طرز گفتگوی آنها با رانندگان کامیون متفاوت است. حتی طرز راه رفتن شان با یکدیگر فرق می کند.«به این ترتیب گونه ی کاربردی ای که هر فرد در جریان ارتباط بر می گزیند، بیان گر جای گاه اجتماعی وی است.»(مهاجر مهران، نبوی محمد 1376: 34)

زبان افراد بسته به سن، جنس(مرد و زن) تحصیلات، طبقه اجتماعی، شغل و... مختلف است.

«یک زن مدپرست باید مثل یک زن مدپرست حرف بزند. یک زن هرزه مثل یک زن هرزه و... صحبتها، باید برای نشان دادن خصوصیات اخلاقی و روحی و فکری کسانی که حرف می زنند، و برای جلو بردن داستان به کار رود.»(موام سامرست: 11)

باید توجه داشته باشیم که زبان هر فردی بنا به شرایط مختلفی که در آن قرار می گیرد تغییر می کند.

زمانیکه عصبانی هستیم تندتر حرف می زنیم، احتمالا به لکنت می افتیم یا یکی از اعضای بدنمان پرش پیدا می کند. اگر از طبقه فرهنگی پایینی باشیم، احتمالا فحش می دهیم، پیرزنها و افراد ناتوان نفرین می کنند و در این هنگام از جملات و مصوتهای کوتاه استفاده می شود تا سرعت ادای کلمات بیشتر شود و سریعتر خشم ما بیرون بریزد. اما هنگام اندوه و ناراحتی از جملات طولانی و کلماتی که مصوت بلند دارند استفاده می شود. البته این اتفاقات بصورت ناخودآگاه و براساس روحیه و ویژگی درونی هر شخص صورت می گیرد.

انسانها در موقعیت های مختلف یک جور واکنش نشان نمی دهند، ترافیکی را تصور کنید، ممکن است راننده ای با خونسردی منتظر بماند تا چراغ سبز شود راننده دیگری با کلافگی دستها و پاهایش را تکان می دهد و دیگری مدام بوق می زند، و در سوی دیگر چند جوان الکی خوش در حالیکه آدامس می جوند و می خندند از فرصت استفاده کرده و شروع به دست زدن و رقصیدن می کنند.

حتی زبان افراد در یک روز گرم تابستان که مگسهای مزاحم را از اطراف خود دور می کنند، با یک صبح سرد زمستانی که پا تند می کنند تا سریعتر به مقصد برسند متفاوت است.

زبان یک فرد پیر با زبان یک جوان مختلف است. افراد پیر با صبر و حوصله از گذشته حرف می زنند و متناسب با آن بیشتر فعل های گذشته را در جملاتشان می آورند و باید به این نکته توجه داشته باشیم که زبان کودکان زبانی متفاوت از دیگران است:

به داستان زیر از توجه کنید، گفتگویی است از زبان یک کودک نه ساله که برادرش را از خود می راند:

«برو. نمی توانی با ما بیایی! برگرد برو خانه! ما می رویم مغازه چیزی بخریم. می روی زیر ماشین. می گویم برو، تو نمی توانی با ما بازی کنی، دهنت بوی شیر می دهد. برو موی دماغ ما نشو، هنوز خیلی کوچکی. کی بهت گفت دنبال ما راه بیفتی، برو گم شو...»(گلشیری احمد: 253 و 250)

حال نویسنده موفق کسی است که بتواند دنیای متفاوت هر انسانی را کشف کند و به خوبی در داستانش نمایش دهد:«نه زبان ما یک پارچه، هم گون و واحد است و نه جهان ما: ما در دنیایی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره پیوند زبان و شخصیت خانم مجتهدی

پیوند مدیریت استراتژیک هزینه‌ها و مدیریت استراتژیک بازاریابی 33ص

اختصاصی از یارا فایل پیوند مدیریت استراتژیک هزینه‌ها و مدیریت استراتژیک بازاریابی 33ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

پیوند مدیریت استراتژیک هزینه‌ها و مدیریت استراتژیک بازاریابی

مقدمه

سودآوری، رویا و آرزوی همه‌ی شرکت‌ها و مدیران است، اما مانع بزرگی به‌نام هزینه‌ها، می‌تواند تمام رویا‌ها و آرزوهای یک شرکت را دست نیافتنی کند. وقتی نمودارها روند صعودی هزینه‌های سازمان را نمایش می‌دهند نه تنها نشان می‌دهند که سلامت سازمان در خطر است بلکه می‌توانند زنگ‌ها را برای مدیران نیز، به‌ صدا در آورند. هزینه، نزد مدیران وسهام داران، واژه‌یی دوست داشتنی به شمار نمی‌رود. اما همان‌قدر که صاحبان شرکت‌ها نسبت به هزینه‌ها حساسیت نشان می‌دهند، مشتریان نیز احساسی مشابه نسبت به واژه‌ی " قیمت " دارند. در دنیای کسب و کار، هرچه شرایط رقابتی‌تر می‌شود، اهمیت مسائلی چون کیفیت، قیمت و زمان تحویل به‌ شدت افزایش می‌یابد.

امروزه سازمان‌ها باید هر چه سریع‌تر کالاهایی باکیفیت و قیمت مناسب را به بازار عرضه کنند و گرنه در عرصه‌ی رقابت حرفی برای گفتن نخواهند داشت. در بازاریابی مدرن نیز، برآورده ساختن نیاز مشتریان، مسیر استراتژیک شرکت‌ها به شمار می‌رود. با نگاهی ساده به آمیخته‌ چهارگانه‌ بازاریابی در‌می‌یابیم که قیمت (Price)، یکی از عناصر مهم آن به شمار می‌رود. به عبارت دیگر می‌توان گفت مشتری برای تصمیم گیری در مورد خرید کالا تنها به محصول و کیفیت آن نمی‌اندیشد بلکه مناسب بودن قیمت را نیز در نظر دارد. بنابراین ضرورت دارد که شرکت‌ها برای کسب موفقیت در بازار، برنامه‌یی جامع و هوشمندانه برای قیمت گذاری و همچنن انطباق با قیمت‌های رقابتی بازار داشته باشند.

از سوی دیگر، ترفندهای مهمی در حسابداری مدیریت ارائه شده است که می‌تواند سازمان‌ها را در حفظ توان رقابتی خود در بعد قیمت، یاری دهد. تکنیک‌هایی مانند هزینه‌یابی برمبنای فعالیت (ABC)، هزینه یابی هدف (Target Costing)، هزینه‌یابی کایزن و غیره، رویکردهایی نوین در حسابداری مدیریت، درمقایسه با هزینه یابی سنتی، به شمار می‌روند. این نوشتار به معرفی تکنیک هزینه‌یابی هدف و کاربرد آن در مدیریت هزینه‌ها خواهد پرداخت.

معادله‌یی ساده و مهم

معادله‌ی سود و هزینه، را به ‌طور ساده می‌توان به ‌صورت سود برابر است با قمیت فروش منهای هزینه‌ها بیان نمود:

هزینه‌ها – قیمت = سود

در تفکر هزینه‌یابی سنتی، هزینه‌ها محاسبه می‌شود و بر اساس سود مورد انتظار، قیمت فروش محاسبه خواهد شد. برای مثال اگر هزینه‌های کالایی 1000 واحد پولی است و شرکت بخواهد 20 درصد سود حاصل کند، بنابراین باید قیمت فروش 1200 واحد پولی تعیین شود.

اما در دیدگاه هزینه‌یابی هدف، شرایط به گونه‌یی دیگر است، در این تفکر این فلسفه حاکم است که هزینه باید مدیریت شود. در شرایط رقابتی یک شرکت نمی‌تواند قیمت تعیین کند بلکه قیمت برای او تعیین می‌شود. بنابراین در معادله‌ی بالا، قیمت در دست شرکت نیست و از میان سه متغیر سود، قیمت و هزینه، دو متغیر سود و هزینه باقی می‌ماند. بنابراین شرکت باید بتواند با راهکاری میان سود و هزینه، توازن برقرار کند. حال اگر شرکت سود هدف خود را X تعریف کند، حداکثر هزینه‌یی که شرکت می‌تواند متحمل شود برابر است با:

سود هدف – قیمت رقابتی = هزینه هدف

و این دیدگاه چپزی نیست جز هزینه‌یابی ‌هدف یا Target Costing.

حال، در این قسمت از نوشتار، روند شکل گیری و تولید محصول با دو دیدگاه هزینه‌یابی هدف و سنتی بررسی می‌شود.

هزینه‌یابی سنتی

روند شکل گیری محصول براساس دیدگاه هزینه‌یابی سنتی به‌صورت زیر است:

1- نیازمندی‌های محصول شناسایی می‌شود.

2- محصول طراحی می‌گردد.

3- هزینه‌های محصول تخمین زده می‌شود.

4- تجزیه و تحلیل ساخت / خرید انجام می‌شود.

5- هزینه‌های تامین کننده برآورده می‌شود.

6- هزینه‌ها ارزیابی می‌شود:


دانلود با لینک مستقیم


پیوند مدیریت استراتژیک هزینه‌ها و مدیریت استراتژیک بازاریابی 33ص

پیوند مدیریت استراتژیک هزینه‌ها و مدیریت استراتژیک بازاریابی 33ص

اختصاصی از یارا فایل پیوند مدیریت استراتژیک هزینه‌ها و مدیریت استراتژیک بازاریابی 33ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

پیوند مدیریت استراتژیک هزینه‌ها و مدیریت استراتژیک بازاریابی

مقدمه

سودآوری، رویا و آرزوی همه‌ی شرکت‌ها و مدیران است، اما مانع بزرگی به‌نام هزینه‌ها، می‌تواند تمام رویا‌ها و آرزوهای یک شرکت را دست نیافتنی کند. وقتی نمودارها روند صعودی هزینه‌های سازمان را نمایش می‌دهند نه تنها نشان می‌دهند که سلامت سازمان در خطر است بلکه می‌توانند زنگ‌ها را برای مدیران نیز، به‌ صدا در آورند. هزینه، نزد مدیران وسهام داران، واژه‌یی دوست داشتنی به شمار نمی‌رود. اما همان‌قدر که صاحبان شرکت‌ها نسبت به هزینه‌ها حساسیت نشان می‌دهند، مشتریان نیز احساسی مشابه نسبت به واژه‌ی " قیمت " دارند. در دنیای کسب و کار، هرچه شرایط رقابتی‌تر می‌شود، اهمیت مسائلی چون کیفیت، قیمت و زمان تحویل به‌ شدت افزایش می‌یابد.

امروزه سازمان‌ها باید هر چه سریع‌تر کالاهایی باکیفیت و قیمت مناسب را به بازار عرضه کنند و گرنه در عرصه‌ی رقابت حرفی برای گفتن نخواهند داشت. در بازاریابی مدرن نیز، برآورده ساختن نیاز مشتریان، مسیر استراتژیک شرکت‌ها به شمار می‌رود. با نگاهی ساده به آمیخته‌ چهارگانه‌ بازاریابی در‌می‌یابیم که قیمت (Price)، یکی از عناصر مهم آن به شمار می‌رود. به عبارت دیگر می‌توان گفت مشتری برای تصمیم گیری در مورد خرید کالا تنها به محصول و کیفیت آن نمی‌اندیشد بلکه مناسب بودن قیمت را نیز در نظر دارد. بنابراین ضرورت دارد که شرکت‌ها برای کسب موفقیت در بازار، برنامه‌یی جامع و هوشمندانه برای قیمت گذاری و همچنن انطباق با قیمت‌های رقابتی بازار داشته باشند.

از سوی دیگر، ترفندهای مهمی در حسابداری مدیریت ارائه شده است که می‌تواند سازمان‌ها را در حفظ توان رقابتی خود در بعد قیمت، یاری دهد. تکنیک‌هایی مانند هزینه‌یابی برمبنای فعالیت (ABC)، هزینه یابی هدف (Target Costing)، هزینه‌یابی کایزن و غیره، رویکردهایی نوین در حسابداری مدیریت، درمقایسه با هزینه یابی سنتی، به شمار می‌روند. این نوشتار به معرفی تکنیک هزینه‌یابی هدف و کاربرد آن در مدیریت هزینه‌ها خواهد پرداخت.

معادله‌یی ساده و مهم

معادله‌ی سود و هزینه، را به ‌طور ساده می‌توان به ‌صورت سود برابر است با قمیت فروش منهای هزینه‌ها بیان نمود:

هزینه‌ها – قیمت = سود

در تفکر هزینه‌یابی سنتی، هزینه‌ها محاسبه می‌شود و بر اساس سود مورد انتظار، قیمت فروش محاسبه خواهد شد. برای مثال اگر هزینه‌های کالایی 1000 واحد پولی است و شرکت بخواهد 20 درصد سود حاصل کند، بنابراین باید قیمت فروش 1200 واحد پولی تعیین شود.

اما در دیدگاه هزینه‌یابی هدف، شرایط به گونه‌یی دیگر است، در این تفکر این فلسفه حاکم است که هزینه باید مدیریت شود. در شرایط رقابتی یک شرکت نمی‌تواند قیمت تعیین کند بلکه قیمت برای او تعیین می‌شود. بنابراین در معادله‌ی بالا، قیمت در دست شرکت نیست و از میان سه متغیر سود، قیمت و هزینه، دو متغیر سود و هزینه باقی می‌ماند. بنابراین شرکت باید بتواند با راهکاری میان سود و هزینه، توازن برقرار کند. حال اگر شرکت سود هدف خود را X تعریف کند، حداکثر هزینه‌یی که شرکت می‌تواند متحمل شود برابر است با:

سود هدف – قیمت رقابتی = هزینه هدف

و این دیدگاه چپزی نیست جز هزینه‌یابی ‌هدف یا Target Costing.

حال، در این قسمت از نوشتار، روند شکل گیری و تولید محصول با دو دیدگاه هزینه‌یابی هدف و سنتی بررسی می‌شود.

هزینه‌یابی سنتی

روند شکل گیری محصول براساس دیدگاه هزینه‌یابی سنتی به‌صورت زیر است:

1- نیازمندی‌های محصول شناسایی می‌شود.

2- محصول طراحی می‌گردد.

3- هزینه‌های محصول تخمین زده می‌شود.

4- تجزیه و تحلیل ساخت / خرید انجام می‌شود.

5- هزینه‌های تامین کننده برآورده می‌شود.

6- هزینه‌ها ارزیابی می‌شود:


دانلود با لینک مستقیم


پیوند مدیریت استراتژیک هزینه‌ها و مدیریت استراتژیک بازاریابی 33ص

تحقیق و بررسی در مورد پیوند اعضا

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد پیوند اعضا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

پیوند اعضا

محمد مؤمن قمى

مقتضاى قواعد، جواز اجمالى انتقال خون یا برخى اعضا ازبدن انسان زنده به بدن انسان دیگر از طریق تزریق یا پیوند است، زیرا این کار امرى عقلایى و داراى مصلحت است وهیچ مانع شرعى وجود ندارد. مقتضاى اصل حلیت و برائت نیز جایز بودن چنین کارى است. این حکم در مثل انتقال خون در صورتى که هیچ ضررى متوجه اهدا کننده خون نشود جاى سخن ندارد، اما در قطع و پیوند اعضا و یا درصورتى که دادن خون مستلزم ضرر باشد جاى بحث دارد.

در این فرض به دو دلیل، توهم عدم جواز شده است:دلیل نخست: این کار ضرر رساندن به بدن است و ضرر رساندن به بدن حرام است.دلیل دوم: این عمل، تبتیک (بریدن) و تغییر خلقت خداوند مى باشد و در قرآن کریم از اعمال شیطان شمرده شده است.

بیان دلیل نخست: در کبراى حرمت ضرر رساندن به بدن جاى شک نیست، چنان که در تحقق صغراى ضرر داشتن پیوند اعضا براى شخص دهنده عضو، نیز تردیدى نیست.

جواب: صغرى و کبراى دلیل فوق هر دو داراى اشکال است.خدشه کبرى این است که هیچ یک از ادله آن تمام نیست.

الف) در موثقه زراره در داستان سمرة بن جندب، پیامبر(ص) فرمود:فانه لاضرر ولاضرار.((1))

دلالت روایت: ضرر اسم جنس است و از آن مثلا نقص مالى یا بدنى اراده شده که معادل فارسى آن، «زیان» است. نفى جنس ضرر در کلام پیامبر اسلام که مبین شریعت است دراین ظهور دارد که در حکومت اسلامى ضرر به کلى منتفى است. و منتفى شدن جنس ضرر به این است که مکلفان به کارى که منشا ضرر است تکلیف نشوند و براى احدى اقدام به ضرر تجویز نشود و گرنه لازم مى آید که در دایره حکومت، ضرر واقع شده باشد و این با نفى یاد شده منافات دارد.

از آنجا که کلمه «ضرر» مطلق است شامل وارد کردن ضرربربدن خود نیز مى شود، و در نتیجه برحرمت ضرر رساندن به بدن خود دلالت مى کند.

همچنین «ضرار» مصدر و به معناى وارد کردن ضرر است وافزودن «لا» بر عمل مکلف در قالب مصدر، ظاهر در تحریم این فعل بر مکلف است، پس اضرار به معناى وارد کردن ضرر، حرام است و این نیز مطلق است و شامل ضرر زدن به بدن خود مى شود، بنابر این هر دو قسمت روایت دلیل حرمت است.

مى توان عموم حدیث در هر دو قسمت را منع کرد، با این بیان که مى توان ادعا کرد معناى قسمت نخست این است که درشرع، ضررى متوجه مکلف نمى شود، بنابراین روایت، به وارد شدن ضرر بر انسان از خارج نظر دارد و از وارد شدن ضرر به انسان از ناحیه خود انصراف دارد. لازمه حدیث این است که در محیط قانون به انسان ضرر نمى رسد و بر وى چیزى که برایش ضرر داشته باشد تحمیل نمى شود ودیگرى نمى تواند به او ضرر رساند، لیکن ضرر رساندن به خود خارج از روایت است و روایت از آن انصراف دارد.

همچنین ظاهر مصدر در قسمت دوم روایت نیز ضرررساندن به غیر است و شامل ضرر رساندن به خودنمى شود.

ب) روایت دیگر: گروه فراوانى از قدماى مشایخ حدیث آبسان ثقة الاسلام کلینى در کافى، شیخ صدوق در من لایحضره الفقیه و علل الشرائع و امالى، شیخ طوسى در تهذیب، برقى در محاسن و عیاشى در تفسیر خود از امام باقر(ع) وامام صادق(ع) این روایت را نقل کرده اند. به عنوان نمونه در امالى به سند معتبر، محمد بن عذافر از پدرش روایت کرده است:

به امام باقر(ع) عرض کردم: چرا خداوند مردار و خون وگوشت خوک و شراب را حرام کرده؟ امام(ع) فرمود:

ان الله تبارک و تعالى لم یحرم ذلک على عباده و احل لهم ماسوى ذلک من رغبة فیما احل لهم ولا زهد فى ما حرم علیهم ولکنه عزوجل خلق الخلق فعلم ما تقوم به ابدانهم و مایصلحهم فاحل لهم و اباحهموه و علم ما یضرهم فنهاهم عنه،ثم احله للمضطر فى الوقت الذى لایقوم بدنه الا به فاحله له بقدر البلغة لاغیر ذلک ...،خداوند که اینها را حرام و غیر اینهارا حلال قرار داده، به جهت رغبت به چیزهاى حلال و بى میلى به چیزهاى حرام نیست، بلکه خداوند پس از آفرینش مخلوقات آنچه را که مى دانست مایه قوام بدن آنهاست وبرایشان سودمند است، براى آنها حلال و مباح ((2))قرارداد و آنها را از آنچه برایشان زیان بخش است بازداشت، آنگاه براى شخص مضطر در زمانى که بدنش جز به حرام قائم نخواهد بود، آن را به قدر نیاز حلال کرد.((3))

دلالت روایت: امام(ع) درمقام پرسش از علت حرمت آن چهار چیز یک کبراى کلى ذکر کرد: «خداوند بندگان خود را از امور زیان بخش، نهى کرده است»، یعنى سبب حرمت این چهار چیز زیان بار بودن آنهاست، بنابر این روایت یاد شده دلالت بر حرمت ضرر رساندن به خود دارد.

انصاف آن است که دلالت روایت برحرمت ضرر رساندن به بدن روشن است ، لیکن تمام سندهاى آن ضعیف است ،زیرا این سندها خالى از ارسال یا مجهول بودن برخى راویان نیستند.

نزدیک به روایت یاد شده، روایت تحف العقول((4)) است، چرا که این روایت نیز دلالتش تمام ولى سندش مرسل است. در رساله اى که در باره تحدید نسل و تنظیم آن نوشته ایم، به دیگر ادله این کبرى اشاره کرده ایم که جهت آگاهى بیشتر، مى توان به آن رساله مراجعه کرد، هر چند ازآن ادله بیش از آنچه در اینجا ذکر کردیم استفاده نمى شود.

آنچه تا به حال ذکر شد پیرامون کبراى وارد کردن زیان به خود بود اما در مورد صغراى دلیل یعنى قطع عضو، ضرر بربدن است ادعاى بداهت و وضوح شده است زیرا خداوندبراى هر عضوى وظیفه اى قرار داده است. در لغت «ضرر» به نقص در بدن یا مال و مانند آن تفسیر شده است، بنابر این قطع هر عضوى از بدن، موجب نقص هر چند کم بر بدن مى شود، پس قطع عضو ضرر زدن به بدن است.

باید گفت: آنچه ذکر شد در صورتى درست است که قطع عضو بدون رضایت دارنده عضو و به اجبار باشد، اما اگر بااذن وى باشد بعید نیست که سخن فوق درست نباشد، زیرا آن که به قطع عضو خود جهت پیوند زدن راضى مى شود حتما هدف مادى یا معنوى دارد، و عقلا بر نقص مالى یا بدنى که صاحب آن با هدف عقلایى اقدام نموده، عنوان ضررنمى دهند، بلکه در این صورت، مبادله عقلایى میان این هدف عقلایى و آن نقص واقع شده و آن فایده عقلایى جایگزین آن نقص شده است.

همان طور که بر مبادله مال به مال یا بخشیدن مجانى آن به هدف مالى یا معنوى، ضرر رساندن به مال صدق نمى کند، دراینجا نیز چنین است.

بنابر این هر چند کبراى حرمت ضرر رساندن به بدن رامى پذیریم، لیکن صدق صغراى آن را قبول نداریم و به نظر مادلیلى برحرمت قطع عضو از این جهت وجود ندارد.

استدلال به آیه تبتیک: خداوند مى فرماید:ان یدعون من دونه الا اناثا و ان یدعون الا شیطانا مریدا لعنه الله و قال لاتخذن من عبادک نص یبا مفروضا و لأضلنهم و لأمنینهم و لأمرنهم فلیبت کن آذان الانعام ولأمرنهم فلیغیرن خلق الله و من یتخذ الشیطان ولیا من دون الله فقد خسرخسرانا مبینا... اولئک ماواهم جهنم ولایجدون عنها محیصا،((5))اینان به جاى خداوند جز جمادى (مانند بتها) را نمى پرستند وجز شیطان سرکش را پرستش نمى کنند. خداوند شیطان راگرفتار لعنت کرد و او گفت: از بندگان تو سهم معینى را مى گیرم. آنگاه آنان را به گمراهى مى کشانم و به [دام] آرزوهاى دور و درازى مى اندازم و به آنان امر مى کنم تا گوشهاى چهارپایان ببرند [تا علامت باشد که این حیوان نصیب بتهاست] و به آنان دستور مى دهم که آفرینش الهى را دگرگون کنند. هر کس به جاى خداوند، شیطان را ولى خود قرار دهد، آشکارا زیانکار شده است... سرا و سرانجام ایشان جهنم است و گریزگاهى از آن ندارند.

دلالت آیات: در این آیات گفتگوى شیطان و خداوند و رانده شدن از درگاه الهى است، شیطان وعده داده و تهدید کرده که از بندگان خدا گروه خاصى را براى خود بر مى گزیند که به فرامین او عمل کنند، آنها را گمراه مى کند و به آمال و آرزوها سرگرم مى کند و به بریدن گوش چهار پایان و تغییر خلقت الهى فرمان مى دهد. آنها هم به این فرمان گردن مى نهند، گوشهاى چهارپایان را مى برند، خلقت الهى را تغییر مى دهند،غیر خدا را ولى خود قرار مى دهند و در زمره زیانکاران قرارگرفته و جایگاهشان جهنم خواهد بود.

پس این کارها که شیطان مردم را به آنها فرمان مى دهد، موردبغض و نفرت خداوند و از مهم ترین منفورهاى خداوند است به گونه اى که شیطان درمقام وعده دادن به دور کردن بندگان از درگاه خداوند، آنها را ذکر کرده است. به همین جهت خداوند گردن نهادن به دستورهاى شیطان را «ولى قرار دادن غیر خدا» شمرده و سبب خسران و زیان آشکار قرار داده وآن را علت عذاب جاودان معرفى کرده است و لذا این کارهاگناه کبیره هستند.

از جمله کارهاى یاد شده تغییر خلقت الهى است. معناى آن انجام کارى است که سبب تغییر خلقت الهى از اصل خودمى شود. بر قطع عضو انسان عنوان «تغییر خلقت الهى» صدق مى کند. در صدق این عنوان فرقى ندارد که انگیزه انسان درقطع عضو، پیوند زدن به دیگرى باشد یا انگیزه هاى دیگر درمیان باشد، بنابر این در حرمت آن شکى نیست.

اگر در صدق عنوان «تغییر» برکندن چیزهاى روییدنى مانندمو، شک شود، اما در صدق این عنوان بر قطع اعضایى که امید روییدن آنها نیست مانند کلیه و رگها شکى وجود ندارد.

بررسى استدلال به آیه: بى تردید مراد از «تبتیک» و «تغییر» در آیه، مفهوم لغوى آن که شامل هر نوع بریدن و تغییر هرچند به انگیزه هاى عقلایى و غیر شیطانى باشد، نیست. آیاکسى توهم مى کند که ختنه کردن یکى از فرمانهاى شیطان است و به دلیل خاص از عموم آیه خارج شده است؟ کسى توهم مى کند که ایجاد هر نوع تغییر مطلوب در جمادات و گیاهان و حیوانات که جزء مخلوقات الهى اند و شاهدى براختصاص آیه به انسان وجود ندارد حرام است؟ آیا این موارد از عموم آیه به دلیل خاص خارج شده اند؟ هرگز چنین نیست.

واقع آن است که «تبتیک» و «تغییر» در آیه اشاره به کارهاى شیطانى خرافى در آن زمان دارد و هیچ اساسى جز گمراه کردن شیطان و خرافه نداشته است. شاید همان کارها یا شبیه آنها اکنون کم و بیش رایج باشد. خداوند به برخى از کارهاى خرافى در این آیه اشاره کرده است:

ما جعل الله من بحیرة و لاسائ بة ولا وص یلة و لاحام....((6))، خداوند در مورد بحیره، سائبه، وصیله و حامى،حکمى مقرر نداشته است.

در این آیه بر اساس برخى تفاسیر((7))، بحیره بریدن گوش است، و هر یک از بحیره و سائبه و مانند آن کارهایى شیطانى اند که کافران به دروغ برخداوند افترا مى زنند.روشن است که این آیه هر بریدن گوش را در برنمى گیرد،زیرا در حج، بریدن گوش حیوان قربانى اگر به جهت اشعارباشد، عبادت خداوند است.

خلاصه: عموم معناى «تبتیک» و «تغییر» قطعا مراد نیست ،بلکه به قسم خاصى از تبتیک و تغییر اشاره دارند که با حیله شیطان بسان آنچه در آیه بحیره آمده است انجام مى شوند.

شاید تغییر در خلقت، خروج انسان از خلقت فطرى باشد.خداوند مى فرماید:فاقم وجهک للدین حنیفا فطرة الله التی فطر الناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلک الد ین القیم....،((8)) پاکدلانه روى به دین بیاور، این فطرت الهى است که مردمان را بر وفق آن آفریده است. در آفرینش الهى تغییرى راه ندارد، این دین استوار است.

خداوند در این آیه فطرت الهى وتغییرناپذیر مردم را فطرت توحیدى و پیروى از دین حنیف قرار داده است، و خروج ازآن که جز به فرمان شیطان نیست تغییر در فطرت بوده وسبب عذاب جاودان مى شود.

امین الاسلام طبرسى در مجمع البیان همین تفسیر را ازحضرت صادق(ع) براى تغییر روایت کرده است.((9))

نتیجه: ادعاى حرمت ذاتى قطع عضو از بدن به جهت صدق «تبتیک» یا «اضرار» مردود است. بدون شک شرع مقدس تصمیم گیرى در مورد اعضاى انسان را به دست او سپرده، لذا در این زمینه حقى دارد که رعایت آن بر دیگران لازم است و تصرف در اعضا بدون اجازه و رضایت وى صحیح نیست. بر ثبوت این حق ادله اى دلالت مى کند، از جمله:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد پیوند اعضا