یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

مقاله درباره توجه خاص در مشاوره‌ی روانی کودکان

اختصاصی از یارا فایل مقاله درباره توجه خاص در مشاوره‌ی روانی کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 46

 

مقدمه :

در فصل یک تعدادی از مشکلات مربوط به جامعه‌ی پیچیده‌ی امروز را توضیح دادم، مشلکاتی که کودکان در سال‌های اصلی رشد و نمو خود باید با آن‌ها دست به گریبان شوند. بدیهی است که مشاوران تمام راه‌حل‌ها را برای این مسائل نمی‌دانند اگرچه به نظر می‌رسد مطالب زیادی چاپ می‌شود و کمابیش توسط مشاوران اعمال می‌گردد. در این فصل روش‌های پیشنهادی نویسنده برای کار با این کودکان دارای احتیاجات و مشکلات مخصوص مطرح می‌شود. پیشنهادات شامل مراقبت، چگونگی محیط مشاور، و مهیا نمودن بستری آماده برای احتیاجات کودک است. خواننده ممکن است بخواهد به ضمائم A وB برای طرق مخصوص حل مشکلات رفتاری که ممکن است وابسته به این مسائل اجتماعی باشند مراجعه نماید.

این مسائل شامل: بدرفتاری با کودکان، طلاق، تشکل خانواده پس از طلاق، زندگی با یکی از والکدین، مردم و فوت اعضا خانواده، الکلی، کودکان نان‌آور خانوداه، افراد اوباش و خشونت است.

بدرفتاری با کودکان

کنگره‌ی بدرفتاری با کودکان را چنین معرفی می‌نماید: صدمات فیزیکی یا فکری، تجاوز جنسی، بی‌مبالاتی و غفلت در رفتار، بدرفتاری با کودکان زیر سن 18 سال توسط شخصی که وظیفه‌ی آسایش و فراهم آوردن رفاه کودک را در مواقع تهدید و زیان آسایش و رفاه و سلامت کودک دارد، (گروه تحقیقات و سلامت و رفاه اجتماعی ایالات متحده‌ی آمریکا 1975). کمیته‌ی ملی مشاوران مدرسه در آمریکا مقاله‌ای در مورد بیان مطلب بدرفتاریکودکان در سال 1988 منتشر کرد که آن را این طور تعریف می‌کند:

زدن ضربات و تحمیل چیزی اگر تصادفی نباشد بر روی بدن کودک، خسارات روانی مداوم و انکار احتیاجات روانی و فکری او (262)

مثال‌های ذکر شده در این بدرفتاری با کودک شامل: کبودی وسیع، سوختگی، پارگی، تاول یا فشار و استثمار او است، صدماتیکه نمی‌شود توضیح داد مانند: تجاوز جنسی، آزار و اذیت، استثمار، خسارات فکری و روحی مثل دست زدن به او و دعوا در خانه والدین داری مشکلات روانی و رفتاری ظالمانه است.

انجمن ASCA غفلت و بی‌توجهی به کودک را چنین معرفی می‌کند: فراهم نکردن غذای لازم، مراقبت، لباس، پناهنگاه و خانه، سرپرستی در امور، مراقبت پزشکی برای کودک. ص 262 و این رفتار را به عنوان سرپرستی نکردن و بی‌توجهی در امور پزشکی، غیبت غیرقانونی یا غیرعادی از مدرسه، کار بیش از حد، استثمار کودک، سوءتغذیه یا ترک او توضیح می‌دهد. (ASCA 1988)

علاوه بر این بدرفتاری عبارت است از: رفتار بد روانی، فیزیکی و یا جنسی با کودک. Bachman , Moeller و Moeller در سال 1993 نوشتند که: کشف بدرفتاری روانی بسیار مشکل است اگرچه خلاصه‌ی مطالب آن‌ها 6 دسته بدرفتاری روانی را معرفی می‌نماید:

1- بدنام کردن و خار کردم کودک در رابطه با توانایی‌های او ظرفیت‌های او و خواسته‌های او اظهار نظرهای فکری او.

2- کنار گذاشتن و جدا کردن او از جامعه

3- تهدید

4- توقع زیاد بدون در نظر گفتن سن او

5- اعمال روش‌های سخت؛یرانه شدید و تعرض‌آمیز که از استفاده‌ی زیاد مواد مخدر و الکل حاصل می‌شود.

6- فراهم نکردن مراتب لازم برای کودکانی که از نظر فکری به طور جدی معلول هستند.

Jonison در سال 1990 بدرفتاری فیزیکی را استفاده از وسایل بر روی بدن کودک و ضرر و زیان بافت‌های آن که از سرخی یک سیلی شورع می‌شود و زخم ناشی از حرارت، اشیاء تیز، مواد شیمیایی، یا داروها و موادمخدر می‌داند. مرکز بین‌المللی سوءرفتار با کودکان و غفلت از آن‌ها در ایالات متحده تمجاوز و بدرفتاری جنسی را چنین ارزیابی می‌نماید: کاری که روی یک کودک صورت می‌گیرد توسط یک شخص بزرگ‌تر برای تحریک جنسی کودک و برانگیختن میل جنسی او از طرف تجاوز کننده (در سال 1993 توسط Moeller, Bachmam)

به علت تعاریف مختلف از بدرفتاری با کودکان در جوامع و کشورهای مختلف و از آن جایی خیلی از وقایع مربوط به بدرفتاری با کودکان گزارش نشده است یا بد گزارش شده است، شیوع بدرفتاری با کودکان را نمی‌توان راحت رد یک جا ارزیابی نمود.

به علاوه همان طور که اظهارنامه سلامت روانی هاروارد اشراه می‌کند (جولای 1993ص1) همه‌ی خانواده‌ها یک نوع نظم و روش یکسان و قوانین یکسان در مورد کودکان و برهنگی آن‌ها و لمس کردن و بوسیدن، ندارند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره توجه خاص در مشاوره‌ی روانی کودکان

دانلود تحقیق کامل درباره پیامبر و کودکان

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق کامل درباره پیامبر و کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

مقدمه :

مدت یک قرن است که غرب تحقیقات دامنه دار و عمیقى پیرامون روان شناسى کودک به انجام رسانده است که به واقع, نتایج چشمگیرى از آن پژوهش ها به دست آمده است; هرچند به بسیارى از پژوهش هاى آنان نمى توان به دیده اطمینان کامل نگریست. تا این زمان همچنان پیروان ژان پیاژه (زیست شناس, فیلسوف و روان شناس سوئیسى, متوفاى 1980 م.), اسکینر, باندورا, کلارک هال, اریکسون و هاینزوانر, با یکدیگر نسبت به عقاید استادان خود اختلاف عقیده دارند. جمعى کودک را بزرگسالى کوچک (به تعبیر آنان: مینیاتور بزرگسال) و بعضى او را کاملا متمایز با بزرگسال تعریف مى کنند. عده اى او را متمایل به بدى, و برخى او را پاک سرشت مى دانند.(1)

درباره تربیت, تغذیه, رشد, عادت ها و رفتارهاى کودک نیز نظریات متفاوت و متناقض بسیارى میان پژوهشگران وجود دارد که به واقع آدمى گاه در انتخاب نظریه درست میان آنان سرگردان مى شود. انبوه نتایج علمى که امروزیان بدان دست یافته اند در سایه آزمایش هاى سالیان متمادى, استفاده از فن آورى و استمداد از تجربیات گذشتگان است; با این حال پیوسته طرح ها و نظریات جدیدى به دست مىآید که گاه به طور کامل, ناقض نظریات گذشته است. اما در صدها سال پیش که هیچ یک از این زمینه ها و امکانات پژوهشى وجود نداشته است, از سوى حضرت محمد امین(ص) نسبت به کودکان, گفتارها و رفتارهایى مشاهده شده است که امروزیان در ژرفاى آن درمانده شده اند و فهم عمیقى از آن به دست نیاورده اند. معجزه حضرت محمد امین(ص) تنها آیات قرآن نبود. گفتار و رفتارش, همه معجزه بود. چه آن که معجزه پدیده اى است که بشر از ارائه نمونه آن ناتوان باشد.

در عقاید امروزیان متمدن و متفکر[؟] چنین آمده است که: اگر کودکان, وحشى و پرخاشگرند باید آنان را رام و مطیع گردانید. زیرا آنان ماهیت حیوانى دارند و غرایز نقش اساسى در انگیزش رفتارشان دارد.(2)

این در حالى است که ما بارها این جمله را از سخنان رسول اکرم(ص) شنیده یا خوانده ایم که: پنج چیز است که تا آستان مرگ آن ها را ترک نمى کنم; یکى از آنها سلام کردن به کودکان است.(3)

به راستى, ژرفاى مفهوم این جمله را کدام متفکر روان شناس درک مى کند؟ در افکار خردسالان چه مى گذرد که حضرت امام صادق(ع) در پى نقل آنچه از رسول خدا(ص) فرا گرفته, مى فرماید: احبوا الصبیان و ارحموهم و اذا وعدتموهم ففولهم فانهم لایرون الا انکم ترزقونهم; به کودکان محبت بورزید و مورد شفقت شان قرار دهید و هرگاه به آنان وعده اى دادید, وفا کنید. زیرا آن ها شما را روزى دهنده خود مى دانند.(4) در این رفتار رسول خدا(ص) چه حکمتى نهفته بوده است که همه روزه که صبحگاه از خواب بر مى خاست, دست محبت به سر فرزندان خود مى کشید!(5)

در این نوشتار به طور گزیده به تشریح پاره اى از گفتارها و رفتارهاى حضرت محمد(ص) درباره کودکان مى پردازیم.

نامطمئن بودن نظریات رایج کنونى و سرمشق بودن رفتار پیامبر(ص) براى ماـ به تصریح آیه قرآن ـ(6) ما را بر آن مى دارد که به فرموده ها و کردار حضرت رسول اکرم(ص) عمیق تر بنگریم و به واقع اعتقاد داشته باشیم که آنچه او به جاى آورده ـ به فرض درستى روایت ـ فراتر از اکتشافات علمى امروزیان است. کوچک ترین عمل او در پى ارائه معیارى است که براى معاصران وى ناشناخته ماند و برخى تا این زمان نیز ناشناخته باقى مانده است. از آن نمونه, در جمله اى ساده از آن بزرگوار مى خوانیم:

((اکرموا اولادکم و احسنوا آدابکم;(7) فرزندانتان را گرامى بدارید و با آداب و روش پسندیده با آنان رفتار کنید.))

در نظر سطحى, این فرموده تنها سفارش به احترام کودکان و رفتار صحیح با آنان است. اما این که چه رفتارى در شإن کودک نیست تا از آن پرهیز شود, و چه روشى نادرست است تا نسبت به وى انجام نگیرد جاى گفتگو است. آیا والدین و مربیان براى یافتن پاسخ صحیح این دو پرسش, خود نباید پیش تر پیرامون تربیت کودک آگاهى هایى به دست آورند؟ پدر و مادرى که با آداب و روش صحیح زندگى ناآشنایند چگونه مى توانند فرزندشان را با آداب درست تربیت کنند؟! آیا بوسیدن کودکان ـ دختر یا پسرـ تا چه سنى روا است؟ آیا بلند شدن در برابر بچه هاى کم سن بجا است یا نابجا؟ آیا تنبیه و کتک آنان تا چه میزان سفارش مى شود؟ تفاوت گذارى میان آنان تا چه اندازه صحیح یا ناصحیح است؟ بازى کودک و ((بازى با کودک)) چه لزوم و فایده اى دارد؟

بنابراین, سفارش به گرامیداشت کودک, تإکید بر تإسیس بنیادى است که به خانواده ها آموزش دهد چگونه با فرزندانشان رفتار کنند. خانواده و مجالس خانوادگى, آموزش و پرورش, صدا و سیما و مراکز فرهنگى, هر یک بنیادى است که باید بدین مهم توجه کند.

از طرف دیگر باید مشخص شود که بى احترامى به کودک و ترک آموزش وى چه پیامدهایى دارد! اگر اطرافیانش با آداب و روش درست با او برخورد نکنند چه پیش خواهد آمد؟ کودک در هر حال بزرگ خواهد شد. اگر او در بزرگسالى دریابد که بسیارى از رفتارهاى بزرگسالان با وى در کودکى, ناصحیح بوده است, نسبت به آنان چگونه خواهد اندیشید؟ آیا والدین چنین کودکى اکنون در بزرگسالى این کودک مى توانند امیدوار باشند که وى آراى امروز آنان را بپذیرد و بدان عمل کند؟ چگونه بسیارى از والدین بدین امر توجه ندارند که یکى از علت هاى تمرد نوجوانان و جوانان, پى بردن آنان به اشتباه روش پدر و مادر در کودکى ایشان است!

به هر تحلیل, توجه رسول خدا(ص) به دنیاى کودکان را در چندین جنبه مى توان جستجو کرد:

1. کوشش براى تولد فرزندان سالم

برخلاف عقیده بسیارى از نظریه پردازان که تربیت کودک را از شش ماهگى یا دو سالگى به بعد نتیجه بخش مى دانند, تعالیم رسول خدا(ص) زمانى پیشتر از این را در تربیت کودک موثر یاد مى کند. نوزاد بیشتر صفات خوب و بد را از طریق ژن از پدر و مادر به ارث مى برد. بنابراین, تربیت او نه از دوران حمل که پیش از ازدواج آغاز مى شود. دختر و پسرى که پیش از ازدواج به اصول اخلاقى و دینى پایبند نباشند بسیار دشوار مى توان امید داشت که فرزند آنان درستکار تربیت شود. البته سهم محیط تربیتى و عوامل و استثنائات روزگار را نادیده نمى انگاریم.

اگر تربیت کودک از شش ماهگى یا دو سالگى آغاز مى شود, این دستور رسول اکرم(ص) چه مفهومى مى یابد که مى فرماید: هر کس صاحب فرزندى شد در گوش راست کودکش اذان و در گوش چپ او اقامه بگوید تا از شر شیطان در امان باشد. امیرمومنان على(ع) مى فرماید: زمانى که دو پسرم حسن و حسین[ (علیهماالسلام]( تولد یافتند, آن حضرت همین عمل را انجام داد و دستور فرمود تا در گوش آن ها سوره حمد و آیه الکرسى و آیه هاى سوره حشر و سوره اخلاص و ناس و فلق را بخوانند.(8)

اگر کودک دو ماهه استعداد تربیت و پذیرش ندارد و مشاهدات و شنیده هاى او در درونش تإثیر نمى نهد به چه سبب رسول خدا(ص) مى فرماید: هرگز مبادا که کودکى در گهواره نظاره گر رفتار زناشویى زن و مرد باشد.(9) اگر در چنین موقعیت صداى زن و مرد را بشنود به راه رستگارى[ و پاکى و خیر] قدم نمى نهد.(10)


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره پیامبر و کودکان

حقوق کودکان

اختصاصی از یارا فایل حقوق کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

مقدمه:

کودکان از جمله آسیب‌پذیرترین گروه‌های اجتماعی هستند. رعایت حقوق کودکان بر پایه‌ی موازی حقوق بشری مسئولیتی است بس خطیر که بر عهده‌ی دولت‌ها و نهادهای قانونگذاری و اجرایی کشورها نهاده شده است. کنوانسیون حقوق کودک توسط نماینده‌ی دولت جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 5 سپتامبر 1991 امضا شده و مفاد آن در ماه مارچ 1994 توسط مجلس شورای اسلامی به صورت «مشروط» به تصویب رسیده است. الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون، مشروط به آن شده است که در صورت تعارض مفاد آن در هر مورد و هر زمان با قوانین داخلی و موازین اسلامی، دولت جمهوری اسلامی قوانین داخلی خود را به اجرا گذارد. پذیرش مشروط این کنوانسیون توسط ایران موجبات نقض پیاپی حقوق کودکان و توجیه کاستی‌های قانونی موجود برای حمایت از حقوق کودکان را فراهم آورده است.

در این مبحث، به چند نمونه‌ی بارز از موارد نقض حقوق کودکان در قوانین مدون ایران پرداخته می‌شود. لازم به یادآوری است که این موارد تنها «مشتی از خروار» و نمونه‌هایی است از نقض حقوق کودکان که با اجرای قوانین داخلی به کودکان ایرانی تحمیل می‌شود و با معیارهای بین‌المللی حاکم بر حقوق کودکان تطابق ندارد. مسلم است که دایره‌ی نقض حقوق کودکان در ایران بسیار وسیع‌تر از موارد صرفا حقوقی است و حقوق کودکان ایرانی در ابعاد گوناگون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مورد تضیع واقع می‌شود. کمبودهای قانونی موجود برای حمایت از حقوق کودکان و خشونت‌های قانونی، موجب افزایش نقض حقوق کودکان از جنبه‌های گوناگون می‌شود. بر این مبنا، پرداختن به ضعف‌های قانونی در مورد حقوق کودکان از ضروریات است.

سن بلوغ:

مساله‌ی سن بلوغ را شاید بتوان مهم‌ترین مقوله‌ی حقوق کودکان از دیدگاه قانون نامید. سن بلوغ، زمانی است که از آن پس کودک دوران کودکی و به اصطلاح بی‌مسئولیتی را پشت سر گذارده و با ورود به دنیای بزرگسالان در برابر قانون مسئول شناخته می‌شود. به موجب مفاد تبصره‌ی ذیل ماده 1210 قانون مدنی اصلاحی 1361 "سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمری و در دختر نه سال تمام قمری است." حال آن‌که مفاد ماده 1 کنوانسیون حقوق کودک مقرر می‌دارد: "از نظر کنوانسیون منظور از کودک افراد انسانی زیر 18 سال است مگر این‌که طبق قانون قابل اجرا در مورد کودک، سن بلوغ کمتر تشخیص داده شود." همان‌طور که مشاهده می‌شود، مفاد ماده‌ی یکم کنوانسیون با تبصره‌ی ذیل ماده‌ی 1210 قانون مدنی در مورد سن بلوغ کودکان، به‌خصوص پیرامون سن بلوغ دختران، در تعارض آشکار است. اندیشمندان، اهمیت مساله‌ی سن بلوغ در زندگی کودکان را غیرقابل انکار می‌دانند. بنابراین، دقت در تعیین صحیح این مقطع سنی از مسئولیت‌های خطیری است که بر دوش قانون‌گذاران نهاده شده است. کم‌دقتی در این مهم، آثار و تبعات زیان‌بار و غیرقابل جبرانی بر زندگی فرد به جای می‌گذارد. کودکان ایرانی، به‌خصوص دختران، از این بی‌توجهی قانونی بسیار رنج می‌برند. در زیر برخی از این آثار و تبعات زیانبار را مرور می‌کنیم:

1- نکاح

اولین قانون مدون درباره‌ی ازدواج در ایران سال 1310 به تصویب رسید که در آن مسأله‌ی سن قانونی ازدواج مسکوت باقی گذارده شده بود. فقط در ماده‌ی سوم آن پیش‌بینی شده بود که مزاوجت با کسی که استعداد جسمانی برای ازدواج پیدا نکرده ممنوع است و هر کسی با کسی که هنوز استعداد جسمانی نداشته ازدواج کند، به یک تا سه سال حبس تادیبی محکوم خواهد شد. در سال 1313 کتاب دوم قانون مدنی فصل دوم خود را به مبحثی در پیوند با قابلیت صحی برای ازدواج اختصاص داد و در ماده‌ی 1041، قانون‌گذار برای اولین بار سن ازدواج را بدین شرح توضیح داد: "نکاح اناث قبل از رسیدن به سن 15 سال تمام و نکاح ذکور قبل از رسیدن به سن 18 سال تمام ممنوع است مع‌ذلک در مواردی که مصالحی اقتضا کند با پیشنهاد مدعی‌العموم و تصویب محکمه، ممکن است استثنائا معافیت از شرط اعطاء شود؛ ولی در هر حال این معافیت نمی تواند به اناثی داده شود که کمتر از 13 سال تمام و به ذکوری که کمتر از 15 سال تمام دارند."

در سال 1353 آنگاه که قانون حمایت خانواده مصوب سال 1346 مورد اصلاح قرار گرفت مسأله‌ی سن ازدواج از جمله مواردی بود که بازنگری شد. در بازنگری ماده‌ی 23 قانون حمایت از خانواده، سن ازدواج برای دختران از 15 به 18 و برای پسران از 18 به 20 افزایش داده شد. با تصویب این قانون که قانون خاص بود، ماده‌ی 1041 قانون مدنی مصوب سال 1313 نسخ شد. پس از به‌قدرت رسیدن نیروهای مسلمان در نتیجه‌ی انقلاب 1357، قانون حمایت از خانواده قدرت اجرایی خود را از دست داد. در سال 1361 قانونگذار اسلامی موادی از قانون مدنی ایران- ازجمله ماده‌ی 1041 قانون مدنی در باب سن قانونی ازدواج- را مورد اصلاح و بازنگری قرار داد. بدین‌ترتیب، این ماده پس از بازنگری به این شکل بازنویسی شد: "نکاح قبل از بلوغ ممنوع است."

همچنین تبصره‌ی ذیل این ماده بیان می‌کند: "عقد نکاح قبل از بلوغ با اجازه‌ی ولی صحیح است به شرط رعایت مصلحت مولی علیه." گرچه در این ماده سن قانونی ازدواج صریحا ذکر نشده است، ولی سن ازدواج همان سن بلوغ قانونی مطرح شده است. در نتیجه، بنا براین تغییر و بازنگری، از سال 1361 سن قانونی ازدواج دختران بار دیگر به هشت سال و نه ماه شمسی و پسران به 14 سال و هفت ماه شمسی تقلیل داده شد. با تلاش‌های مداوم مدافعین حقوق بشر و به ویژه فعالین دفاع از حقوق کودک در ایران و همچنین با حمایت نهادهای بین‌المللی، 19 سال بعد، در سال 1380 مجمع تشخیص مصلحت نظام ماده‌ی 1041 قانون مدنی را به شرح زیر اصلاح کرد: "عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن سیزده سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن پانزده سال شمسی منوط است به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت مولی علیه با تشخیص دادگاه صالح." بدین‌ترتیب پس از سال‌ها سن قانونی ازدواج دختران ایرانی کمی افزایش یافت؛ و با این‌حال، تازه به 13 سال رسید. البته لازم به ذکر است که با وجود تعیین سن قانونی ازدواج، قانون به «ولی» کودکان ایرانی همواره اختیار تام داده است تا «با در نظر گرفتن مصلحت» دختر کوچکتر از 13 سال و پسر کوچکتر از 15 سال خود را به عقد ازدواج دیگری درآورند. مطابق ماده‌ی 1180 قانون مدنی و بر طبق اصول شرعی، پدر و جد پدری «ولی قهری» کودک شناخته می‌شوند. یکی از اختیارات قانونی «ولی قهری»، تصمیم‌گیری در مورد ازدواج «مولی علیه» خود قبل از رسیدن به سن قانونی است. البته قانون مدنی صحت چنین عقدی را منوط به این دانسته که «مصلحت کودک» توسط ولی قهری در نظر گرفته شده باشد. حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا دختر یا پسر صغیری که بنا به خواسته‌ی پدر یا جد پدری خود به عقد ازدواج دیگری درآمده است، پس از رسیدن به سن قانونی می‌تواند عقد نکاح خود را باطل کند؟ اکثر حقوقدانان مسلمان و فقها به این سوال پاسخ منفی داده‌اند و معتقدند عقدی را که در هنگام وقوع از نظر قانونی صحیح شناخته شده، نمی‌توان بعدا باطل اعلام کرد. حال اگر حتی بر فرض، موجبات قانونی برای باطل کردن چنین عقدی برای این قربانیان خردسال متصور باشد، آیا در ساختار سنتی و فرهنگی جامعه، دختر 13 ساله یا پسر 15 ساله می‌تواند رو در روی پدر و جد پدری خود بایستد و علیه آنان قیام کند؟

بنابراین، کودکان ایرانی نه تنها در معرض ازدواج‌های اجباری زودرس در سنین 13 و 15 سالگی قرار دارند، بلکه پیش از آن نیز، پدر و جد پدری این کودکان، با استفاده از اختیارات تام قانونی خود می‌توانند آنان را حتی از بدو تولد به عقد ازدواج دیگری درآورند؛ مشروط بر آن‌که مصلحت این کودکان در نظر گرفته شود. حال آن‌که در سیستم قضایی ایران هیچ مرجع و یا روش قانونی برای تعیین مصلحت کودکان و ضمانت قانونی برای پیگرد کسانی که این مصلحت را در نظر نمی‌گیرند پیش بینی نشده است.

2- ورود به قلمرو مسئولیت کیفری

به موجب ماده‌ی 49 قانون مجازات اسلامی و تبصره‌های ذیل آن:

"کودکان در صورت ارتکاب جرم از مسئولیت کیفری مبری هستند و‌تربیت آن‌ها، با نظر دادگاه، به عهده‌ی سرپرست اطفال و عندالاقتضا، کانون اصلاح و‌تربیت اطفال می‌باشد.

تبصره1 – منظور از طفل کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد.

تبصره 2 – هرگاه برای‌تربیت اطفال بزه‌کار تنبیه بدنی آنان ضرورت پیدا کند تنبیه بایستی به میزان و مصلحت باشد."

چنان‌ که پیش‌تر اشاره شد، مطابق ماده 1210 قانون مدنی سن بلوغ دختران 9 سال تمام قمری و سن بلوغ پسران 15 سال تمام قمری تعیین شده است. بنابراین، دخترکان 9 ساله و پسران 15 ساله (به سال قمری) که از نگاه قانون‌گذار مسلمان ایرانی به حد بلوغ شرعی رسیده‌اند، در صورت ارتکاب جرم مانند بزرگ‌سالان مجازات می‌شوند و تنبیه بدنی آنان را نیز قانون اجازه داده است. قانون مجازات اسلامی ایران شامل مجازات‌های بسیار سنگین بدنی مانند شلاق، قطع اعضای بدن، اعدام و سنگسار برای مجرمین می‌باشد.


دانلود با لینک مستقیم


حقوق کودکان