فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:48
مقدمه:
بانک های اطلاعاتی توزیع شده متشکل از سایتهایی غیر وابسته هستند که هیچ منبعی را به صورت فیزیکی به اشتراک نمی گذارند. هر سایت می تواند در اجرای تراکنشی که منجر به دستیابی به اطلاعات یک یا تعداد بیشتری سایت دیگر می شود شرکت نماید. تفاوت اصلی مابین بانکهای اطلاعاتی متمرکز و توزیع شده این است که در بانکهای اطلاعاتی متمرکز همه اطلاعات در یک نقطه متمرکز شده است در حالی که در بانکهای اطلاعاتی توزیع شده ممکن است قسمتهای مختلف اطلاعات در نقاط مختلف توزیع شده باشند و یا اینکه کپی های مختلفی از اطلاعات در نقاط مختلف نگهداری شوند.
ذخیره اطلاعات به صورت توزیع شده
ذخیره اطلاعات به صورت توزیع شده به دو روش Replication یا Fragmentationو یا ترکیبی از این دو روش انجام می گیرد. در روش Replication دقیقا یک کپی فیزیکی از اطلاعات در نقاط مختلف سیستم یعنی سایر سایتها ذخیره می گردد ولی در روش Fragmentation اطلاعات به چند بخش یا پارتیشن تقسیم می شود و هر بخش در یکی از سایتها نگهداری می شود. در روش ترکیبی اطلاعات به چند بخش تقسیم می شوند و از تعدادی از بخشها و یا همه آنها کپی هایی در سایتهای مختلف نگهداری می شود. روش Fragmentation به دو طریق عمودی و افقی صورت می گیرد. در روش عمودی تقسیم بندی یک Relation روی فیلدها صورت می گیرد. یعنی هر بخش از اطلاعات مشتمل بر تعدادی از فیلدهای Relation است ولی در روش افقی تقسیم بندی روی رکوردهای Relation صورت می گیرد. برای مثال رکوردهای مربوط به ماه خرداد در یک بخش و رکوردهای مربوط به ماه تیر در بخش دیگری ذخیره می گردند. در روش عمودی برای دستیابی به Relation اولیه باید بین بخش های مختلف join بزنیم و در روش افقی برای دستیابی به آن باید از اجتماع استفاده نماییم.
محاسن روش Replication عبارتند از:
معایب روش Replication :
به طور کلی روش Replication بازدهی عمل خواندن را بالا برده و در دسترس بودن ایجاد می کند ولی برای عمل نوشتن بهینه نیست و سربار اضافی دارد.
تراکنشهای توزیع شده
هر سایتی یک مدیر تراکنش دارد که وظیفه آن حفظ خصوصیت های ACID در همان سایت است. همچنین هر سایت یک هماهنگ کننده تراکنش (Transaction Coordinator) دارد که وظیفه آن این است که در مورد تراکنشهایی که از آن سایت شروع می شوند:
علاوه بر مشکلاتی که در سیستمهای متمرکز به وجود می آید مانند خطای نرم افزاری، خطای سخت افزاری، خطای دیسک و … نوع دیگری از خطاها در سیستم های توزیع شده وجود دارد که از این دست می توان به از کار افتادن یک سایت، گم شدن پیغامها، قطع شدن یک لینک ارتباطی و یا تقسیم شدن شبکه به دو بخش نا متصل اشاره نمود.
در سیستم توزیع شده ممکن است یک پیغام گم شود و یا خراب شود که برای رفع این مشکل از پروتکل های انتقالی مانند TCP استفاده می شود.
مدیریت همزمانی در بانکهای اطلاعاتی توزیع شده
همانطور که در یک سیستم متمرکز برای برقراری همزمانی مابین فراروندها از یک پروتکل Lock استفاده می کنیم در سیستمهای توزیع شده نیز از یک پروتکل Lock استفاده می کنیم با این تفاوت که این پروتکل برای سیستم های توزیع شده طراحی شده است. برخی از این پرتکل ها عبارتند از Single Lock Manager، Primary Copy، Majority Protocol، Biased Protocol و …
در Single Lock Manager یکی از سایتها را Lock Manager می کنیم. هر کس که بخواهد Lock یا Unlock بکند از این سایت درخواست می کند. وقتی سایتی درخواست Lock می کند اگر بتواند Lock را به آن می دهد و در غیر این صورت آن را در صف آن Lock قرار می دهد.
محاسن این روش عبارتند از : سادگی پیاده سازی و مدیریت Deadlock همانند روش متمرکز.
معایب این روش عبارتند از : تبدیل سایتی که مدیر Lock روی آن قرار دارد به گلوگاه سیستم و از کار افتادن کل سیستم در صورت از کار افتادن مدیر Lock.
در Primary Copy به ازای هر داده ای که از آن چند کپی در سیستم وجود دارد یک Primary Copy داریم و زمانی که می خواهیم Lock را بگیریم به سراغ Primary Copy می رویم.
عیب این روش این است که ممکن است سایتی که Primary Copy را در اختیار دارد از کار بیفتد ولی کپی آن موجود باشد. در این شرایط به دلیل اینکه Lock فقط باید روی Primary Copy گرفته شود لذا امکان تغییر داده وجود نخواهد داشت در حالی که باید بتوان داده را در کپی های آن در سایت های سالم تغییر داد.
در Majority Protocol باید برای گرفتن Lock از داده ای که n کپی از آن وجود دارد حد اقل به سراغ n/2+1 کپی از آن برویم و از آنها Lock بگیریم.
عیب این روش این است که ممکن است در حین Lock گرفتن روی یک داده هم بن بست به وجود بیاید. فرض کنید می خواهیم روی داده ای Lock بگیریم که 4 کپی از آن وجود دارد. اگر از دوتا از کپی ها Lock بگیریم و قبل از گرفتن Lock از سومی پروسه دیگری از دوتای دیگر Lock بگیرد در این شرایط دو پروسه منتظر همدیگر می مانند و برای دسترسی به یک داده بن بست به وجود می آید. این در حالی است که حتی در سیستم های متمرکز نیز برای دستیابی به یک داده به تنهایی به این شکل هیچگاه بن بست به وجود نمی آید.
در Biased Protocol بین خواندن و نوشتن تفاوت قائل می شویم. برای خواندن گرفتن Lock از هر کدام از سایتها کافی است اما برای نوشتن باید از تمام کپی ها Lock بگیریم. بازدهی این مکانیزم خود را در سیستمی به خوبی نشان می دهد که توالی خواندن در آن بیشتر از توالی نوشتن باشد.
مدیریت بن بست
همانگونه که در سیستم متمرکز از wait for graph استفاده می شود در اینجا نیز از همین روش استفاده می شود با این تفاوت که در اینجا باید wait for graph مربوط به همه سایتها را جمع کنیم و یک global wait for graph بسازیم. این کار بر عهده یکی از سایتها گذاشته می شود. در global wait for graph به دنبال دور می گردیم. چنانچه دوری پیدا شد یک یا چند تا از تراکنش ها را Abort یا Rollback می کنیم. مشکل اینجاست که این wait for graph به صورت آنلاین ساخته نمی شود و لذا ممکن است برای مثال دوری تشخیص داده شود در حالی که یکی از تراکنشها بنا به دلیلی Abort کرده باشد و در واقعیت دوری وجود نداشته باشد و به خاطر تشخیص اشتباهی که داده شده است یکی از تراکنشهای مفید که می توانسته به پایان برسد بیهوده Abort شود.
در هنگام به وجود آمدن بن بست برای اینکه بتوانیم بهترین و مناسب ترین تراکنش را برای Abort کردن انتخاب کنیم باید همه تراکنش ها و همه منابعی که آنها برای commit شدن نیاز دارند را بشناسیم. به این کار مساله پیدا کردن مجموعه مینیمم Abort می گویند که در به آن اشاره شده است. همچنین برای بالا بردن بازدهی کار می توان از مکانیزم check pointing استفاده نمود. در این روش به جای Abortکردن تراکنش در قسمتی از آن check point قرار می دهیم و در صورت لزوم به آن check point ، rollback می کنیم . این روش موجب می شود که حداقل تا حدودی از انجام دوباره کارهایی که تا به اینجا انجام شده است جلوگیری شود.
برای رفع مشکل Deadlock سه روش وجود دارد: Deadlock Prevention ، Deadlock Avoidance و Deadlock Detection and Resolution . تجربه نشان داده است که روشهای اول و دوم راههای مقرون به صرفه ای نیستند و در برخی از موارد نمی توان حتی آنها را عملی نمود. در عمل در جاهایی که مساله بن بست موضوع مهمی به شمار می رود از روش سوم یعنی Deadlock Detection and Resolution استفاده می شود. چنانچه در یک سیستم توزیع شده مرتبا از این مکانیزم استفده شود به دلیل رد و بدل شدن پیغامهای زیاد، بازدهی سیستم تا حد زیادی کاهش پیدا خواهد کرد و این در حالی است که ممکن است بن بست وجود نداشته باشد و مکانیزم جستجوی بن بست کار بیهوده ای انجام داده باشد. اگر هم این مکانیزم دیر به دیر استفاده شود، در زمانی که بن بست وجود دارد، بدون توجه به آن تراکنشهای جدید دیگری ممکن است به سیستم اضافه شوند و deadlock را توسعه دهند و لذا زمان Deadlock Resolution در چنین شرایطی به شدت افزایش خواهد یافت. در ثابت شده است پریود زمانی خاصی جود دارد که چنانچه عمل جستجوی بن بست مطابق با آن صورت گیرد بازدهی عمل مدیریت بن بست به حداکثر خود خواهد رسید. این توالی بهینه از O((αn)1/3) تبعیت می کند که در آن α نرخ به وجود آمدن بن بست در سیستم و n تعداد تراکنشها است.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
چکیده:
شرکت صنایع تجهیزات نفت(سهامی خاص)
یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی
سال مالی منتهی به 29 اسفند ماه 1387
حسابها و پرداختنی بلند مدت
گروهشرکت اصلیحسابهای پرداختنی :1387138613871386میلیون ریالمیلیون ریالمیلیون ریالمیلیون ریالسازمان گسترش و صنایع نوسازی صنایع ایران140، 2140، 2140، 2140، 2140،2140، 2140، 2140، 2ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان
گردش حساب مزبور به شرح زیر است:
گروهشرکت اصلی 1387138613871386میلیون ریالمیلیون ریالمیلیون ریالمیلیون ریالمانده در ابتدای سالپرداخت شده طی سالذخیره تامین شده
مانده در پایان سال
331، 3(190، 1)108، 1
944، 3
660، 2(870)532، 1
331، 3
581(99)370
852
588(225)218
581
شرکت صنایع تجهیزات نفت(سهامی خاص)
یادداشتهای صورتهای مالی
سال مالی منتهی به 29 اسفند ماه 1387
سرمایه
سرمایه شرکت اصلی مبلغ 000، 167 میلیون ریال میباشد که کلاً متعلق به سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران است.
اندوخته قانونی
طبق مفاد ماده 135 قانون محاسبات عمومی از محل سود قابل تخصیص شرکت اصلی و شرکتهای فرعی مبالغی به اندوخته قانونی منتقل میشود. به موجب مفاد ماده یاد شده تا رسیدن اندوخته قانونی هر شرکت به میزان صددرصد سرمایه همان شرکت، انتقال به اندوخته فوقالذکر الزامی است. اندوخته قانونی قابل انتقال به سرمایه شرکت نبوده و جز در هنگام انحلال شرکت، قابل تقسیم بین سهامداران نیست.
مانده اندوخته قانونی به تفکیک شرکتهای گروه به شرح زیر است:
تعهدات و بدهیهای احتمالی
بدهیهای احتمالی موضوع ماده 235 قانون اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب سال 1347 در تاریخ ترازنامه وجود نداشته است.
رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه
رویدادهایی که در دوره بعد از تاریخ ترازنامه تا تاریخ تصویب صورتهای مالی اتفاق افتاده اما مستلزم تعدیل اقلام صورتهای مالی نبوده، رخ نداده است.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:130
چکیده:
تصفیه (دیافیلتریشن): روشی موثر و سریع برای نمک زدایی یا تغییر باقر نمونه های بیولوژیکی
دیافیلتریشن روشی است که غشاهای فراپلایش (پالایش از لا به لای صافی ای که قادر به گذراندن ذرات بسیار و ریز میکروسکوپی باشد) را برای تغییر، جابجایی یا کم کردن غلظت نمک یا مواد حل شده در محلول که شامل پروتئین ها، پپتیدها، نوکلئیک اسید و مولکولهای دیگر می باشد، مورد اشتباه قرار می دهد. که در این حال با انتخاب صافیهای غشاء نفوذپذیر (تراوا) را برای جداسازی اجزا محلول بسته به اندازه مولکول به کار می برد. یک غشا فراپالایش مولکول هایی را که بزرگتر از منافذ غشا هستند را در خود نگه می دارد. در حالی که مولکولهای کوچکتر مثل نمک و مواد محلول در آب که قابلیت نفوذپذیری %100 دارند، به راحتی از غشا عبور می دهد. در اینجا ما مفاهیم مربوط به غلظت پروتئینی و دیافیلتریشن را شرح داده و روش های مختلف اجرای دیافیلتریشن و تاثیر آنها روی مراحل زمان، حجم، ثبات و بازیافت را مقایسه می کنیم.ب
غلظت:
مواد محلول از طریق غشایی که به عنوان تغلیظ یا ابقا (حفظ کردن) شناخته شده در محلول حفظ می شود. مواد محلول از درون غشایی می گذرند که صافی یا تراوش نامیده می شود. یک غشاء، براساس خصوصیت دفعش برای نمونه ای که غلیظ می شود، انتخاب می شود. طبق یک قاعده کلی، وزن مولکول برای غشاء (MWCO) باید rd3/1 تا th6/1 وزن طبق، مولکولی باشد که از غشا عبور نمی کند. این یک ابقا کامل است. هر چند MWCO به آن نمونه (محلول) نزدیک تر باشد، تشکیل ضایعات کوچک هم در طول مراحل غلظت بیشتر می شود. میزان جریان غشا (میزان جریان صافی در هر واحد غشا) به اندازه منفذ ارتباط دارد. هر چه اندازه منفذ ها کوچکتر باشد، میزان سرعت جریان غشاء برای همان فشار به کار رفته، کمتر می شود. بنابراین وقتی غشایی برای غلظت/ تصفیه انتخاب می شود باید به عامل زمان در مقابل بازیافت توجه داشت. در بسیاری از کاربردهای بیولوژیکی، عامل بازیابی مهمتر از عامل زمان است. مرحله زمان همیشه می تواند با افزیاش میزان سطح غشا به کار برده، کاهش یابد. شکل 1 نمونه یک محلول غلیظ را نشان می دهد.
در این نمونه غشا تصفیهای مناسبی قرار داده شده که مولکول های بزرگ را در خودنگه می دارد. فشار تا زمانی وارد می شود که نصف حجم محلول از غشا عبور کند. مولکولهای بزرگ در نصف حجم اصلی (محلول غلیظ) باقی می مانند که در این بخش نصف مولکول های نمک هم قرار دارند. تصفیه، نصف دیگر مولکول های نمک را در بر می گیرد و شامل هیچکدام از مولکولهای بزرگ نمی شود. بنابراین، مولکول های بزرگ به عنوان مایع غلیظ می شوند و نمک خارج می شود. مولکول های نمک به تناسب حجم در غلظت، ثابت می ماند پس قدرت یونی محلول غلیظ شده نسبتاً ثابت باقی می ماند. قدرت یونی محلول غلیظ می تواند با «شستن» نمک باقیمانده کاهش یابد. این مرحله تصفیه نامیده می شود. مرحله رقیق سازی هم بسیار مهم است که بعد از مرحله غلظت، انجام می شود. در حالی که صافی خارج می شود، آب هم اضافه می شود اگر محلول شستشو، به جای آب، بافر دیگری باشد، نمک بافر جدید در نمک اولیه موجود در نمونه، جابجا خواهد شد.
تصفیه ناپیوسته- رقیق سازی مداوم (پی در پی):
در این روش ابتدا نمونه را با آب بافر دیگر، به حجم از پیش تعیین شده، رقیق می کنند. سپس نمونه رقیق شده با فراپالایش، غلیظ شده و به حجم اصلی اش بر می گردد. این مرحله آن قدر تکرار می شود تا زمانی که نمک، مواد حلال در محلول یا مولکول های کوچکتر خارج شوند. با هر مرحله رقیق سازی مداوم، مولکول های کوچک بیشتری خارج می شوند. همان طور که در شکل 2 نشان داده شده این نمونه معمولا با یک حجم مشخصی از بافر رقیق می شود (1DV). در صورتی که مخزن به اندازه کل حجم جا داشته باشد متناوباً چندین عامل ممکن است میزان جریان صافی را افزایش دهد.
تصفیه ناپیوسته- کاهش حجم:
در این روش ابتدا نمونه با یک حجم از پیسش تعیین شده غلیظ می شود و سپس محلول رقیق شده با آب یا بافر دیگری به حجم اصلی اش بر می گردد. این عمل آنقدر تکرار می شود تا نمک، مواد حلال در محلول و مولکول های ریز خارج شوند. با هر مرحله غلیظ سازی و رقیق سازی مولکول های ریز بیشتری خارج می شوند. (شکل 3)
بعد از اینکه آخرین محلول بافر برای تکمیل مرحله رقیق سازی اضافه شد، نمونه ممکن است قبل از تجزیه یا مرحله بعدی تصفیه غلیظ شود. آخرین محلول به دست آمده بعد از تصفیه با هر روشی (کاهش حجم ناپیوسته x2 یا رقیق سازی مداوم) به اندازه همان حجم و غلظت شروع رقیق سازی است. غلظت نمک به طور مساوی در هر دو نمونه کاهش می یابد. هرچند حجم تصفیه بافر که با روش کاهش حجم به کار می رود نصف آن حجمی است که در رقیق سازی مداوم به کار می رود. این به خاطر، غلظت اولیهای است که حجم را تا نصف کاهش می دهد. حجم تصفیه برابر با حجمی است که رقیق سازی انجام می گیرد بنابراین، نصف حجم نیاز می باشد. با این مورد به نظر می رسد که غلیظ سازی قبل از رقیق سازی با هر دو روش (تصفیه ناپیوسته یا تصفیه با حجم ثابت) باید حجم تصفیه بافر مورد نیاز را کاهش داده و زمان را هم حفظ کند. (هدر ندهد در بیشتر موارد این حالت اتفاق می افتد. عاملی که ما آن را محاسبه نکردیم، سرعت جریان صافی است، که برابر با مرحله زمان است. همان طور که محلول تولید شده غلیظ میشود چسبندگی افزایش یافته و سرعت جریان صافی هم کاهش می یابد. سرعت جریان صافی عکس سرعت غلظت است.
مقدمه ای بر نمک زدایی:
روش نمک زدایی آب مدت مدیدی است که توسط کشورهای مختلف در سراسر جهان برای تولید یا افزایش ذخایر آب آشامیدنی مورد بهره برداری قرار گرفته است.
همانطور که می دانیم روش نمک زدایی یک فرایند طبیعی و همیشگی است و بخش اساسی چرخه آب است. باران به روی زمین ریزش میکند و پس از آن به سوی دریا حرکت میکند و در مسیر حرکت مواد معدنی و مواد دیگر را در خود حل میکند و به همین دلیل بسیار شور شده است، هنگامی که آب به اقیانوسهای جهان می رسد و یا در نقاط پست دیگر جمع می شود، بخشی از آب با انرژی خورشید تبخیر می شود که این تبخیر، نمک را بر جای می گذارد و بخارهای موجود مجدداً به صورت باران به زمین بر می گردد و این چرخه ادامه دارد و آب شور در اقیانوس ها باقی می ماند.
آغاز این پدیده به قرن چهارم قبل از میلادمیسح، زمانی که سربازان یونانی عمل تبخیر را برای تقطیر آب دریا به کار می بردند بر می گردد.
در گذشته مردم سعی می کردند که آب شور را طوری عمل بیاورند که برای آشامیدن و کشاورزی قابل استفاده باشد. از کل آبهای کره زمین، 94 درصد آن آبهای شور اقیانوسها و دریاها هستند و تنها 6 درصد آن آب خالص است که از این میزان آب خالص هم 27 درصد آن به صورت کوه یخ است و تنها 73 درصد آن آبهای زیر زمینی قابل استفاده می باشد.
با آنکه آب شور برای صید .ماهی و حمل و نقل کشتی بسیار حائز اهمیت است ولی برای مصارف انسانی و کشاورزی بسیار شور است؟ که روش های نمک زدایی باعث افزایش منابع آبی قابل مصرف برای مردم جهان شده اند، امروزه تکنولوژی نمک زدایی با بیش از 50 سال تجربه روش های متعددی را برای این صنعت در جهان به وجود آورده است.
شهرها، دهکده ها و کارخانجات صنعتی اکنون در بسیاری از مناطق خشک و کم آب جهان جایی که نزدیک آب دریا یا آب شور می باشد. توسعه یافته اند و با روش های نمک زدایی، آب مورد نیاز خود را تامین می نمایند. این فرایند در بخش هایی از آسیای شرقی، شمال آفریقا و بعضی از جزایر کاریبین جایی که کمبود آب خالص است بسیار قابل توجه است.
امروزه آزمایشگاههای تقطیر در سراسر جهان تولید بیش از 6 بیلیون گالون آب را در روز دارا هستند. اوج پیشرفت در زمینه نمک زدایی در سال 1940 در طول جنگ جهانی دوم، هنگامی که بسیاری از نظامیان در مناطق خشک برای سیراب کردن سربازانشان به آب نیاز داشتند بود. به همین دلیل پس از جنگ این موضوع بسیار مورد اهمیت قرار گرفت و در بسیاری از کشورها این روش ادامه پیدا کرد. دولت آمریکا پس از تولید و تاسیس مرکز آب شور (OSW) در اوایل سال 1960 و سازه های اداره تکنولوژی و تحقیق آب (OWRT) فعالیت های گسترده ای را در این زمینه صورت داده است. حدود 30 سال است که دولت آمریکا به طول فعال تحقیق و توسعه خود را در زمینه نمک زدایی انجام داده و حدود 300 میلیون دلار در این رابطه خرج کرده است که این پول بیشتر برای تحقیقات اساسی و توسعه تکنولوژی های مختلف مصرف شده است.
در اواسط سال 1960 واحدهای تجاری در حدود 2 میلیون گالن در هر روز در آمریکا تولید آب خالص می کردند که این واحدهای صنعتی به صورت رانش- گرما به طور عمده برای نمک زدایی آب دریا به کار می رفتند، ولی در سال 1970، مراحل غشایی تجاری مثل الکترولیز (ED) و اسمز معکوس (RO) در همه جا کار می رفت.
در ابتدا، مراحل تقطیر برای نمک زدایی آب شور و آب دریا به کار می رفت ولی این روش هم گران بود و هم در خواستهای نمک زدایی برای اهداف شهری را محدود می کرد. هنگامی که ED معریف شد، نمک زدایی آب شور را از لحاظ اقتصادی نسبت به تقطیر مقرون به صرفه تر کرد و بسیاری از درخواستها به آن متکی شد و در آمریکا از آن استقبال زیادی شد و از آن به عنوان وسیله ای برای تهیه آب شهری استفاده می گردید.
در سال 1980 تکنولوژی نمک زدایی پیشرفت بیشتر کرد و تکنولوژی تقطیر از تجربیات قبلی واحدهای صنعتی استفاده کرده و روش های جدیدی را ارائه کرده است و در سال 1990 بود که روش های جدیدی برای نمک زدایی در نقاط مختلف براساس موفقیت تجاریشان توسعه یافت.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:320
چکیده
فصل اول: ماهیت مدیریت منابع انسانى
مدیریت منابع انسانى را «شناسایى، انتخاب، استخدام، تربیت و پرورش نیروى انسانى به منظور دستیابى به اهداف سازمان» تعریف کردهاند. منظور از منابع انسانى، همه افرادى است که در ادارات و سازمانهاى دولتى، اعم از کشورى و لشکرى، مؤسسات غیردولتى بازرگانى و صنعتى، مدارس و دانشگاهها، روستاها و دیگر فعالیتهاى مؤثر در تولید ملى اشتغال دارند. هدف اساسى اداره امور استخدامى (نام دیگر مدیریت منابع انسانى) حصول نتایج مطلوب از تلاشهاى جمعى افراد است. از این رو، مسؤولان اداره امور استخدامى موظفند در سازمانها محیط و شرایط مناسبى بهوجود آورند تا کارکنان با میل و رغبت و خاطرى آسوده از بیم و اضطراب، کوششهاى خویش را در جهت نیل به هدفهاى مشترک معطوف سازند. بدون تردید، توفیق در انجام این مهم، مستلزم به کار بستن اصول و روشهاى مدیریت منابع انسانى است.
وظیفه این مدیریت، رعایت نظام شایستگى، در استخدام، پرورش و حفظ نیروى کار شایسته است که با حداکثر کارآیى و صرفهجویى، هدفهاى سازمان را تحقق بخشد. آنانى که به گونه اى با اداره امور استخدامى سر و کار دارند، موظفند در همه روابط و تصمیمات کارگزینى، هیچگاه شأن و مقام انسانى را از خاطر دور ندارند، در همه اعمال و افعال خویش از اصل جامعیت و توجه به منافع عموم پیروى کنند، از هرگونه تبعیض دورى جسته و مسؤولیتها و وظایف و نیز اختیارات را بدون در نظر گرفتن منافع شخصى به کار گیرند. با وجود اهمیت آشکار مدیریت منابع انسانى، همواره ابهامات و سوء تعبیرهایى در باره ماهیت واقعى، نقش و وظیفه واقعى آن وجود داشته است و یکى از علتهاى این امر، جدید بودن این وظیفه، نسبت به دیگر وظایف در سازمان است؛ زیرا تا چندى پیش، نیازى به جداکردن آن احساس نمىشد و جزو وظایف عمومى مدیریت به شمار مىرفت.
علت دوم و مهمتر این که انسان موجودى زنده است که قادر به تفکر، قضاوت و تصمیمگیرى است. او مادهاى بىجان نیست که به راحتى در دست دیگران شکل گیرد. بدین رو، خواستهها، اهداف و آمال نیروهاى شاغل، همیشه موافق یا همسو با اهداف سازمان نیست. مقاومت کارکنان در برابر تصمیمهایى که درباره آنان گرفته مىشود، منشأ دشوارىها و تنشهایى است که در امر اداره و کنترل انسانها وجود دارد. به همین علت، دانشمندان علوم انسانى هرگز نتوانستهاند واکنشها و رفتارهاى انسان را طبق الگوى خاصى به طور دقیق پیشبینى کنند. افزون بر این، ویژگىهاى فردى و شخصیتى انسان، مسائلى که تجمع انسانها و پیدایش گروهها و در نتیجه، رفتار گروهى به وجود آورده و بر پیچیدگى موضوع افزوده، اداره و کنترل انسانها را در سازمان، به مراتب دشوارتر مىسازد.
– عوامل مهم گسترش نقش مدیریت منابع انسانى
نقش مدیریت منابع انسانى، نخست تشخیص استعدادهاى بالقوه نیروهاى شاغل در سازمان و سپس فراهم آوردن امکاناتى براى شکوفایى آنها است. همراه با تغییر در فلسفه وجودى اداره امور کارکنان، مدیریت منابع انسانى به تدریج پا را از وظایفى چون انتخاب و استخدام نیرو، تعیین حقوق و مزایا و ایجاد هماهنگى در روابط کارگرى، فراتر گذاشت. امروزه شاهدیم که مدیریت منابع انسانى، در طرحریزى برنامههاى مهم و راهبردى، مشارکت فعالى دارد. امروزه قوانین و مقررات بسیارى بر استخدام و چگونگى فعالیتهاى سازمان نظارت مىکند و بیش تر، تخلف از آنها موجب تعقیب کیفرى، حقوقى یا پرداخت جرایم سنگین مىشود. بهداشت و ایمنى کار، اجتناب از تبعیض در استخدام و پرداخت حقوق و دستمزد کافى و عادلانه، از جمله مواردى است که تحت نظارت و کنترل مستقیم دولت هستند و سازمان مکلف به رعایت آنها است.
توقعات بیشتر نیروى کار نسبت به قبل، دگرگونى در ترکیب نیروى انسانى، مشکلات اقتصادى و در نتیجه، عدم تکافوى درآمد مردان باعث شده است که هر روز تعداد بیشترى از زنان، به عنوان نانآور دوم، داوطلب استخدام در سازمانها شوند. استخدام آنان همراه با مسائل خاصى چون باردارى، زایمان، الزام به مراقبت از کودکان و اجبار به خانهدارى در حین اشتغال است که باید براى آن تدابیرى اتخاذ شود. همچنین مسائل ناشى از پیرى یا جوانى نیروى کار، از جمله مشکلاتى است که سازمان به طور اعم و مدیریت منابع انسانى به طور اخص با آن رو به رو است.
– وظایف مدیریت منابع انسانى
1. نظارت بر استخدام در سازمان، به گونهاى که این امر در چهارچوب قانون و مطابق با قوانین و مقررات انجام گیرد و حقوق متقاضیان مشاغل پایمال نگردد.
2. تجزیه و تحلیل شغل، به طورى که ویژگىهاى هر یک مشخص و معین شود.
3. برنامهریزى براى تأمین نیروى انسانى مورد نیاز سازمان.
4. کارمندیابى، یعنى کسانى که شرایط لازم را براى استخدام در سازمان دارند.
5. انتخاب و استخدام بهترین و شایستهترین نیروهاى ممکن براى تصدى مشاغل در سازمان.
6. طراحى و تنظیم برنامههایى که ورود کارکنان جدید را به سازمان تسهیل و به ایشان کمک مىکند تا جایگاه صحیح سازمانى و اجتماعى خود را در آن بیابند.
7. آموزش کارکنان.
8. تربیت مدیر.
9. طراحى نظام ارزیابى عملکرد کارکنان.
10. طراحى نظام پاداش.
11. طراحى نظام حقوق و دستمزد.
12. وساطت میان سازمان و سندیکاى کارگرى.
13. طراحى نظامى براى رسیدگى به خواستهها یا شکایات کارکنان.
14. طراحى نظام بهداشت و ایمنى محیط کار.
15. طراحى نظام انضباط.
وظایف مذکور ستادى است.
البته این امور قبلا هم بوده است؛ ولى در حال حاضر، آنچه تغییر کرده، اصول و ماهیت مدیریت منابع انسانى و به تبع آن، روشهاى بهکارگیرى انسانها و نظارت بر کار و عملکرد آنان است. رفتار خشک و خشن و اغلب بیرحمانه با کارکنان، که در گذشتهاى نه چندان دور، عادى و یا حتى ضرورى تلقى مىشد، با اصول امروزى مدیریت منابع انسانى سازگارى ندارد. صبر و حوصله به جاى خشونت، تفاهم به جاى امر و نهى، تشویق و ترغیب به جاى تنبیه، ایجاد انگیزه به جاى اجبار و به طور کلى، فراهم آوردن فضایى مناسب براى پربار کردن زندگى خصوصى و ادارى کارکنان، از جمله اصولى است که امروزه کار در سازمان و فعالیتهاى اجتماعى، در چهارچوب آن انجام مىشود.
– نقش مدیریت منابع انسانى در سوددهى سازمان
نمونههایى از اقدامات مسؤولان امور پرسنلى، که مىتواند با افزایش تولید و کارآیى، به سود دهى بیشتر سازمان کمک کند، به این شرح است:
1. کاهش اضافه کارىهاى غیر ضرورى با افزایش راندمان کار در ساعات عادى.
2. اتخاذ تدابیرى براى کاهش غیبت و مرخصىهاى به ظاهر موجه و کنترل آنها.
3. طراحى درست مشاغل، براى جلوگیرى از اتلاف وقت کارکنان.
4. جلوگیرى از ترک سازمان، با مدیریت درست و برقرارى روابط انسانى و اجتماعى سالم و فراهم کردن محیط مناسبى که باعث خشنودى کارکنان، و در نتیجه، مانع از ترک سازمان و هزینههاى ناشى از آن گردد.
5. طراحى نظام بهداشتى و ایمنى مؤثر و نظارت دقیق بر آن، براى جلوگیرى از بروز حوادث و متحمل شدن هزینههایى مانند پرداخت هزینه درمان، بیمههاى بیکارى یا از کارافتادگى و زیانهاى ناشى از توقف کار و اتلاف وقت.
6. آموزش مهارتهاى لازم، به منظور تربیت کارکنانى که بیشترین بازدهى را داشته باشند.
7. استخدام شایستهترین فرد ممکن، براى هر شغل و در هر سطح.
8. طراحى نظامى براى پرداخت حقوق و مزایا که بتواند در جذب و نگهدارى نیروهاى کار با دیگر سازمانها رقابت کند.
9. تشویق متصدیان مشاغل، به گونهاى که زمینه مساعدى براى ابراز دیدگاههایشان درباره کاهش هزینهها فراهم آید
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:225
مقدمه
تااوایل سال 1980 تقریبا تمامی شرکتها وسازمانها براین باوربودند که کیفیت تنها درمحصول نهائی تجلی یافته ورضایت مشتری فقط با دریافت محصول یاخدمت مناسب تامین می گردد .ازاینرو رقبای ژاپنی واروپائی محصولات صرفا بادوامی راتولید وبه عنوان یک محصول با کیفیت به بازارعرضه می کردند .به تدریج بارشد وپیشرفت تکنولوژی وابداع سیستمهای طراحی وساخت توسط کامپیوتراتکاء به مهارت های انسانی کاهش یافته وموجبات تولید وارائه محصولات مشابه برای شرکتهای رقیب فراهم آمد .حالا دیگرتشخیص وتمیزمحصولات ارائه شده توسط شرکت های مختلف دربازاربسیارمشکل می نمود ، لذاشرکتها برای پیشی گرفتن ازرقبای خود ناگزیربه دنبال مفاهیم دیگری بودند تابامشخصات کیفی کالا تلفیق نموده وبا ایجاد تمایزبین محصولات خود ودیگران سهم بازاربیشتری راتصاحب نمایند .آنها دریافتند که تنها راه تشخیص ووجه افتراق بین محصولات ، ترکیبی ازکیفیت وارائه خدماتی است که نیازوانتظارآینده مشتری رابا قیمت مناسب برآورده سازد .درواقع آنها به این نتیجه مهم رسیده بودند که مشتریان به همان اندازه که به کیفیت محصول اهمیت می دهند برای کیفیت خدمات نیزارزش قائلند .آنها هم چنین به این نکته مهم دست یافته بودند که کیفیت خدمات متکی برمردم است واین مسئله به ویژه هنگامیکه کارکنان با مردم ارتباط مستقیم دارند به خوبی آشکارمی شود .
نیازمندیهای مصرف کنندگان درکناررشد روزافزون تقاضای آنها برای کالای بهتر، مرکزتوجه دست اندرکاران قرارگرفت تابه نحوی کیفیت راتوسعه وگسترش دهند که قادرباشند علاوه برمحصول ، ارتباطات وانتقال کیفیت به مشتریان رامدنظرداشته ورقبای خودراعقب بزنند .رویکرد جدید احساس نیازبه تغییردرفرهنگ راشکوفاکرد وبه مدیران آموخت که کیفیت ومدیریت آن دیگرنمی تواند متکی برمتخصصین این امرباشد بلکه حضورتمامی افراد یک سازمان ازمدیران ارشد ومیانی گرفته تاسرپرستان وحتی کارگران درفعالیتهای مدیریتی به منظورموثرنمودن فعالیت های کیفی اجتناب ناپذیراست .دگرگونیها وتغییرات پی درپی دردودهه اخیرعلاوه براینکه روش ها ، تکنیک ها وابزاررادستخوش تحولات سریع نمود ، به عنوان یک واقعیت برکلیه جوانب زندگی سیستمهای تجاری ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی وسیاسی اثرگذاشت وموجب شد تارقابت دربازارآشفته جهانی روزبه روز مشکل ترودرعین حال حیاتی ترگردد .دراین راستا شرکت ها وسازمانهای خدماتی وازجمله مراکزآموزشی نه تنها استثنی نمی باشد بلکه باید فشاربیشتری راخصوصا ً درمورد تنوع خدمات وبالابردن کیفیت وروشهائی که برای خدماتشان ارائه می نمایند تحمل کنند.
امروزه یکی ازمهمترین ابزارهائیکه درارتقاء سطح سودآوری ونهایتا افزایش بهره وری بنگاههای مختلف تجاری ، تولیدی وخدمات موثرمی باشد سری استانداردهای ایزو9000 است که با اهمیت وتوجهی که درسطح جهانی برای آن قائلند میرود تامبانی نظام کیفیت جامع را بنا نهاده وراهگشای اجرای موثرنظام کیفیت درهرسازمانی اعم ازتولیدی یا خدماتی باشد .
دراین پژوهش هدف اصلی بررسی وارائه نحوه استقراریک سیستم مدیریت کیفیت براساس الگوی ایزو 9001 دریک محیط آموزشی است . باشد که این تجربه بتواند برای واحدهای آموزشی ومراکزآموزش عالی مفید فایده بوده واین اصل مهم رامرکزتوجه قرارداده که کیفیت به خودی خود ایجادنمی شود بکله بایستی مدیریت شود.
شایان توجه است که منظورازکلمه استاندارد دراین طرح همان سری استانداردهای ایزو9001 است که برای جلوگیری ازتکراروتطویل کلام خلاصه شده است .
موضوع تحقیق
دگرگونی وتحول دردیدگاههای گذشته نسبت به کیفیت ورویکرد عمومی به این مقوله درسالهای اخیرموجب شده تاسیستمهای کنترل کیفی به خاطرماهیت خودیعنی حضوردرآخرین مرحله تولید به مفهوم جداکردن محصول خود ازبد ، اعتبارپیشین خودرابه معنای تنها راه دستیابی به محصول با کیفیت ازدست داده وجای خودرابه سیستمی بدهد که قبل ازساختن نهایی ، اطمینان ازمرغوب بودن کالا راتضمین نماید .این سیستم که همان تضمین کیفیت است با حداقل نیازمندیها درسری استانداردهای ایزو 9000 مطرح شده وبراین پایه استواراست که پیشگیری به جای کشف عیب یک اصل است .
اهمیت این استانداردها دراین است که برای هرسازمانی اعم ازتولیدی یا خدماتی وبا هروسعت واندازه ای قابل اجرابوده ومیتوان آنها رابه وسیله کلیه سازمانها به کارگرفت . این استانداردها که درسال 1987منتشرشده اند دارای سه استاندارد اجرایی ایزو 9001، ایزو 9002، وایزو 9003 با حداکثربیست بند می باشد که فعالیت های متقاضیان استفاده ازآنها راشکل داده وبا الزامات مربوطه منطبق میسازد سازمانهای خدماتی ، منجمله مراکزآموزشی که عموما به علت نوع فعالیت حتی درسیستم های کنترل کیفی نیزمورد نظارت قرارنمی گرفتند میتوانند به خوبی ازاین استانداردها بهره گرفته وفرآیند فعالیت های خودررادرانطباق بااین نیازمندیها اصلاح وآنها را به منظورتضمین هماهنگی وتطابق کامل بانیازمندیها مشتری به کاربرند .موضوع اصلی مساله طراحی ومستندسازی سیستم کیفیت برای یک مرکز آموزشی براساس الگوی ایزو 9001 می باشد البته درمسیردستیابی به چنین هدفی به مفاهیمی ازادبیات آموزش واستانداردهای ایزو 9000 به منظور شناخت آنها پرداخته وسعی خواهد شد تاحد امکان مجموعه ای قابل استفاده برای علاقمندان به استقرارنظام کیفیت فراهم آید .
روش تحقیق
طراحی ومستندسازی یک نظام کیفیت مستلزم مطالعه کتابخانه ای وسیع وشناسایی منابع مرتبط بانوع کاربوده وایجاب می نماید تاازتجارب موجودنهایت بهره برداری صورت گیرد دراین طرح علاوه بربررسی مقالات وکتب داخلی وخارجی به منظورانتقال مفاهیم اصلی برای بسترسازی فرهنگ مدیریت کیفیت وکاربرد ابزارمناسبی همانند ایزو 9000 ، ازتجربیات شخصی مشاهدات وبازدیدهای متعدد ازسازمانهای آموزشی موفق دراین زمینه که مجهزبه گواهینامه های مربوطه میباشند نهایت استفاده به عمل آمده ، مراحل ونحوه تدوین مستندات یک نظام کیفیت باارایه نمونه های کاربردی ازروشها ، دستورالعمل ها ، فرمها وسوابق کیفی تشریحی وسعی شده است الگوی مناسبی دراختیار کسانی که مایلند دربازاررقابت امروزی به بهبود مستمر اندیشیده وعادت کیفیت گرایی ، مشتری گرایی ونظم وانضبا ط سازمانی رابین پژوهشگران عمدتا جوان مملکت رواج دهند قرارگیرد . شکل 1- 1 مراحل انجام این تحقیق راارائه می نماید .