یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق درمورد کلیات علم اقتصاد 23 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درمورد کلیات علم اقتصاد 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

کلیات علم اقتصاد

علم اقتصاد که از قرن 16 میلادی در کشورهای اروپایی تکوین یافت از یک طرف در اثر

محدود بودن عوامل تولید ، رشد روزافزون جمعیت و افزایش نیازهای نا محدود و متنوع به

محصولات مختلف واز طرف دیگر در اثر پیشرفت تکنیکهای تولید وگسترش فعالیتهای

اقتصادی ، بیش ازپیش تکامل یافته است .اصولاً ارائه تعریفی از یک کار ساده ای نیست .علم

اقتصاد که امروز دارای قلمرو بسیار وسیعی است ازاین قاعده مستثنی نیست ولیکن بسیاری

از اقتصاد دانان در تعریف آن به مسئله کمیابی نهاده های تولید واختصاص آنها بین یک سری

فعالیتهای رقیب اشاره کرده اند (1-ص 17)

تولید بیشتر ، توزیع عادلانه تر ثروت ، به دست آوردن سطح معیشت بالاتر وتأمین زندگی

آسوده تر هدف عمومی جوامع امروز جهانند . قوایمادی ومعنوی افراد بشر ومنابع کره زمین

که خداوند آنها را برای استفاده بشر خلق فرموده ،برای رسیدن به اهداف اقتصادی واجتماعی

واجرای برنامه های رفاهی وانسانی باحداکثر سرعت ممکن تجهیز شده اند

هدف بشر در قرن بیستم بیشتر تأمین حداکثر نتیجه در حداقل مدت ممکن است (2- ص1)

1

اقتصاد کشاورزی شا خه ای از علم اقتصاد

ازآنجا که کشاورزی تأ مین کننده ضروری ترین ما یحتاج انسان یعنی مواد غذایی است وبا

توجه به اینکه مسئله کمیابی و نیازهاروز افزون به محصولات کشاورزی در این بخش نیز

وجود دارد لذا بایستی علم اقتصاد در کشاورزی نیز بکار گرفته شود به عبارت دیگر کار

اقتصاد در این بخش این است عوامل تولید ، مثل زمین و آب و... را به نحو مطلوبی بین

فعالیتهای مختلف زراعی ودامی اختصاص می دهد و بنابراین می توان گفت گفت اقتصاد

کشاورزی شاخه ای از علم اقتصاد است که از آن عوامل تولید کمیاب کشاورزی بین

محصولات مختلف آن تخصیص می یابد

بخش عمده ای اقتصاد کشاورزی درباره سیستم قیمتهاست از یک طرف تعیین قیمت عوامل

قیمت تولید واز طرف دیگر تعیین قیمت محصولات مختلفی مثل گندم ، ذرت ، جو

...وگوشت و تخم مرغ و... از جمله مهمترین وظایف اقتصاد کشاورزی تلقی می گردد

اقتصاد تولیدمحصولات کشاورزی

هر عاملی که در پروسه تولید بکار گرفته می شود به نهاده یا عامل تولید موسوم است که مهمترین آنها در فعالیتهای کشاورزی عبارتند از :

1-زمین یا سطح زیر کشت

2- نیروی کار اعم از خانوادگی ومزدبگیر

3- سرمایه در اشکال مختلف وبویژه ماشین الات مثل تراکتور و کمباین

4- آب

5- بذر

6- کود و سم

- نور خورشید

2

می توانیم منابع تولید را به چند دسته تقسیم کنیم

منابع ثابت و متغیر

منابع قابل ذخیره و غیر قابل ذخیره

عوامل تولید ثابت :

آن دسته از منابع است که مقدار مصرف آن بستگی به مقدار تولید ندارد مثل زمین زراعی

وساختمانهای احداث شده جهت پرورش دام

عوامل تولید متغیر

برخلاف عوامل تولید ثابت دسته ای از منابع تولید است که با سطح تولید رابطه مستقیم دارند

یعنی هرچه عوامل تولید بیشتر باشد تولید هم بیشتر می شود . مثل بذر در جریان تولید

محصولات کشاورزی که هرچه میزان بذر در یک قطعه زمین بیشتر باشد تولید هم افزایش می یابد(1- ص32)

منابع تولید قابل ذخیره

بعضی از عوامل تولید وجود دارند که می توان قسمتی از آنها را برای فصلهای کشت بعدی

ذخیره نمود . مثل سم وکود

منابع تولید غیر قابل ذخبره

بعضی از عوامل تولید اگر در یک دوره معین بدون استفاده نگهداری گردد ارزش تولیدی که

می توانست از آن قسمت بدست آورد از بین می رود

تأثیر تکنولوژی بر سطح تولید

تکنولوژی دانشی است که بوسیله انسان در جهت افزایش تولید بکار می رود . تبلور

تکنولوژی بذر اصلاح شده ، سموم برای آفات ، کود شیمیایی ، ماشین آلات کشاورزی و

3

شیوه های بهتر شخم و آبیاری و مانند آن است . هدف از به کار بردن آن ، بدست آوردن

محصول بیشتر از مقدار معین زمین ،کار وسرمایه است .

البته تکنولوی مسائلی چون پایین آمدن قیمت محصول کشاورزی ویا بیکاری نیز ممکن است

ایجاد کند ، به موازات بکاربردن یک تکنیک جدید هزینه تولید کاهش یافته ومقدار محصول

بیشتر وبا کیفیتی بهتر تولید می شود اگر تغییردر تقاضا روی ندهد قیمت محصول کاهش

خواهد یافت بدین گونه بخشی از فواید تکنولوژی از طریق کاهش قیمت ویا افزایش کیفیت

محصول عاید مصرف کننده می شود .(2- ص 136- 128)

به طورکلی کاربرد تکنولوژی مناسب درکلیه فعالیتها ازجمله فعالیتهای کشاورزی می تواند

باعث افزایش کارایی اقتصادی شود کاربرد تکنولوژی تولید به گونه ای بیشتر می کند که

بااستفاده ازهرسطح معین از عوامل تولید محصول بیشتری بد ست آید وهمچنین تولید با

سطح کمتری از عوامل تولید یا نهاده مقدار مشخصی محصول بد ست آید (1- ص50-49)

تکنولوژی جدید سبب افزایش بهره ورِ زمین می شود پیشرفت تکنولوژی در کشاورزی سبب

شده که خاک بعنوان یک ماده حیاتی به نحوی در جهت ارضاء نیاز های غذایی نسل کنونی

مورد بهره برداری قرارمی گیرد ودر عین حال ،منافع نسلهای آینده نیز در نظر گرفته شود

(2- ص 137)

تنوع وتخصص در کشت

با توجه به اینکه بخش کشاورزی در محیط متغیر اقتصادی وجوی قرار دارد مدیر کشاورزِ

باید به تخصص در کشت وتنوع در محصولات توجه نماید . تخصص در کشت زمانی

مطرح می شود که یک یا دو محصول اصلی در مزرعه کاشته شود ولی تنوع در کشت

زمانی است که چندین محصول اصلی در مزرعه کاشته شود

تخصص در کشاورزی همراه با پذیرش ریسک است بویژه آنکه شرایط بازار نامطمئن است

4


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد کلیات علم اقتصاد 23 ص

تحقیق درباره باکتری 23 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره باکتری 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

مقدمه :

تعریف کشت :

هنگامیکه باکتریها در شرایطی مناسب قرار گیرند که قادر به تکثیر و رشد باشند اصطلاحا گفته می شود باکتری کشت داده شده است .

تعریف محیط کشت :

از آنجا که میکروب یک موجود تک سلولی بوده و قادر است کلیه اعمال حیاتی خود را مستقلا انجام دهد بدون آنکه نیاز به سلول دیگری داشته باشد . این اصل بیانگر آن است که میکروبها هم احتیاج به غذا و آب و موادآلی و معدنی دارند. محیطی مغذی که حاوی کلیه احتیاجات یک میکروب اعم از مواد غذایی و عناصر و غیره باشد که موجب رشد آن میکروب شود را اصطلاحا محیط کشت می گویند.

برای مطالعه میکروارگانیسم ها باید بطریقی آنها را بر روی محیطهای مناسب از نظر شرایط فیزیکی و شیمیایی کشت داد . مطالعه زیاد درباره میکروارگانیسم ها و نحوه زندگی آنها باعث شده که تا کنون انواع زیادی از محیط کشت با ترکیبات متفاوت به طور مصنوعی برای استفاده در آزمایشگاههای میکروبیولوژی تهیه شود . هرچند انواع این محیط کشت ها زیاد می باشند، معهذا در مواردی برای کشت نوع بخصوصی از یک میکروارگانیسم باید از یک نوع محیط کشت بخصوص با ترکیبات مشخص استفاده شود.

بطور کلی محیط های کشت باید دارای مشخصات معینی باشند و هنگام تهیه و استفاده از محیط کشتها باید به نکات زیر توجه شود :

تمام محیط کشتها باید واجد مواد غذایی ضروری برای رشد میکروبها باشند PH محیط کشت باید در حد معین قبل از استفاده برای کشت تنظیم شود. ظروف مورد استفاده برای تهیه محیط کشتها باید کاملا تمیز و عاری از مواد خارجی باشند .

آب مقطر مورد استفاده باید بطریقه صحیح تهیه شود .

درجه حرارتی که برای استریل کردن محیط کشت مصرف می شود باید نسبت به نوع مواد غذایی مربوط در محیط کشت در نظر گرفته شود . درجات بالا باعث از بین رفتن برخی از مواد شیمیایی موجود در محیط کشت می شوند .

محیط های کشت باکتریها به سه صورت زیر تهیه میشود :

محیط کشت مایع یا آبگوشتی (liquid or broth media)

محیط کشت جامد (solid media)

محیط کشت نیمه جامد (semi solid media)

محیط کشت مایع ( براث ) :

این محیط فاقد آگار و فقط در لوله آزمایش یا فلاسک استفاده میشود . مثل محیط نوترینت براث.

محیط کشت جامد :

این محیط حاوی 5/1 تا 2 درصد ماده آگار است که بعد از سرد شدن منعقد می شود . محیط کشت جامد را درون لوله آزمایش یا پلیت استفاده می کنند.مثل محیط TSI و M.cدلیل بکارگیری محیط جامد ، تشخیص باکتریها به وسیله :

تشکیل کلنی

تولید پیگمانت

خصوصیات خاص هر کلنی

تشخیص انواع باکتریها که چند نوع باکتری در نمونه میکروبی وجود دارد . موکوئیدی بودن باکتری

دیدن منطقه همولیز .

محیط کشت نیمه جامد :

این محیط در ترکیب خود مقدار کمی آگار دارد . بنابراین کاملا منعقد نمی شود و نیمه جامد باقی می ماند . مثل محیط SIM .

آگار :

ماده ای پلی ساکاریدی است که از یک نوع جلبک قرمز دریایی تهیه می شود، در c° 95 ذوب و در حرارت c° 42 منعقد می گردد .

محیط های کشت باکتری را از نظر نوع مواد تشکیل دهنده و از نظر کاربرد به چهار دسته تقسیم می کنند:

محیط کشت پایه (Basic Media) :

این محیط کمترین مقدار مواد غذایی برای رشد باکتریها را دارد . و مبنای تهیه انواع و اقسام محیطهای کشت می باشد . اکثر انواع باکتریها در آن رشد می کنند زیرا فاقد ماده ضد میکرب است . مانند محیط نوترینت آگار ، نوترینت براث .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره باکتری 23 ص

دانلودمقاله درمورد مردم سالاری 23 ص

اختصاصی از یارا فایل دانلودمقاله درمورد مردم سالاری 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

مردم سالاری ؛ بررسی یک نظریه در دو نظام حقوقی

دکتر محسن اسماعیلی*

 چکیده ""مردم سالاری"" از مفاهیم بحث برانگیز در حوزه فلسفه سیاست و حقوق است. با توجه به گرایشی که در کشورهای گوناگون به این نظریه وجود دارد، این پرسش مطرح شده است که آیا می توان مردم سالاری را منطبق با فرهنگ و ارزش های هر ملت بومی ساخت یا مردم سالاری نظریه ای یکپارچه است که نفی مطلق یا تسلیم کامل تنها چاره مواجهه با آن است؟

در کشور ما این پرسش تحت عنوان چگونگی جمع بین جمهوریت و اسلامیت آغاز شده و با طرح نظریه ""مردم سالاری دینی"" ادامه یافته است، این در حالی است که در برابر طرفداران، برخی نیز اساسا منکر چنین ماهیتی شده و حتی آن را بدعت آمیز خوانده اند.

مقاله حاضر در صدد آن است تا پس از بررسی مبانی ونتایج نظریه مردم سالاری در غرب، اثبات نماید که در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، این نظریه به مثابه روش اداره جامعه پذیرفته شده است اما به مثابه یک جهان بینی، نه !

واژه های کلیدی : مردم سالاری، جمهوریت، اعلامیه جهانی حقوق بشر، قانون اساسی، مردم سالاری دینی

مقدمه

  مردم سالاری نظریه ای است که ، به رغم پیشینه طولانی ، هنوز هم در کانون گفت وگوهای علمی ، به ویژه در حوزه فلسفه سیاست و حقوق قرار دارد.از جمله پرسشهایی که در سالهای اخیر در این زمینه مورد توجه جدی است موضع دین و نظام های سیاسی مبتنی بر آن ، و به طور خاص جمهوری اسلامی ایران ، در برابر این نظریه است.

    مسلمانان در مواجهه با این مفهوم و سایر مفاهیم جدید شیوه های متفاوتی داشته اند که در این نوشتار مورد بررسی قرار خواهد گرفت. به عقیده ما ، نه «انکار یا تسلیم محض» و نه « ترکیب و التقاط»  شیوه درستی برای مواجهه با مفاهیمی نیست که در دامن منظومه های فکری بیگانه زاییده شده و تکامل یافته اند. « نقد منطقی» و البته « اصول گرایانه» شیوه مورد قبولی است که تلاش می شود در این مقاله ارایه شود..

  بخش اول:شیوه های مواجهه مسلمانان با مفاهیم جدید

     پیشرفت دانش بشری زایش اندیشه ها و مفاهیم نوینی را در پی دارد که بر بستر اصول و مبانی فکری خاص خود استوار است .توسعه ارتباطات فرهنگی نیز به تبادل این اندیشه ها و راهیابی مفاهیم جدید به سایر منظومه های فکری و اجتماعی می انجامد . این دو واقعیت می تواند برای رشد و کمال بشری میمون و با برکت باشد؛ مشروط بر آنکه از یکجانبه گرایی و جریان یکسویه اطلاعات خودداری گردد و تهاجم فرهنگی، جایگزین تبادل داده ها نگردد.

متأسفانه در دنیای امروز ، افزون بر فرهنگ استکباری که موجب القای متکبرانه و یک طرفه باورها و خواسته های جهان غرب به جهان سوم گشته است، خود باختگی برخی ملت ها و دولت های اسلامی نیز زمینه ساز تجّری بیگانگان و پس رفت و سستی خودی ها شده است ؛ واقعیت تلخ و دردناکی که استاد فرزانه ، شهید آیـت الله مرتضی مطهری از آن به "استسباع"[1] تعبیر کرده اند. شیوه مواجهه،درک و پذیرش مفاهیم و اصطلاحاتی نظیر آزادی، حقوق بشر، مدیریت، مشارکت، جامعه مدنی، خشونت، تساهل و تسامح، تکثرگرایی و عقلانیت مصداق های بارز و قابل مطالعه در این زمینه هستند.

1- انکار یا تسلیم محض

   برخی متفکران و نویسندگان به "صراحت" تأکید می کنند که اینگونه مفاهیم ، "مفهوم های فلسفی یکپارچه ای هستند که یا پذیرفته می شوند یا رد می شوند. وابسته کردن این مفهوم ها به پسوندهای معینی چون غربی یا اسلامی تحریف فلسفه سیاسی و اشتباه و خطایی است که زندگی اجتماعی را دچار سردرگمی و گمراهی می کند. مردم ایران بر سر دو راهی هستند. یا باید این مفاهیم را بپذیرند یا آنها را ردّ کنند و به عواقب خطرناک این رد کردن تن دهند. راه سوم وجود ندارد."(مجتهد شبستری، 1379، ص 78) اینان معتقدند" بخش قابل قبولی از آن موضوعات و مفاهیم جدید وارد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شده و در آن قانون تلفیقی صورت گرفته است...فصل حقوق ملت، حق حاکمیت ملت و قوای ناشی از آن ، ماده ها و اصول متعددی هست به منظور تفکیک قوای سه گانه که فلسفه اش کنترل قدرتهای سیاسی با یکدیگر است؛ در قانون اساسی ایران تصریحاتی شده درباره آزادی مطبوعات ، آزادی تحزّب ، آزادی اجتماعات، آزادی بیان و... مهم این است که این قانون اساسی با این مفاهیم و موضوعات، مهر دینی خورده و مورد تأیید علمای دین قرار گرفته است . این نکته به لحاظ معرفت شناسی و از نظر چالش میان مدرنیته و دین مهم است...این تصور که ریشه های این مفاهیم در متون دینی اسلامی وجود دارد نادرست است. ریشه های این مفاهیم در متون دینی اسلامی وجود ندارد زیرا اینها اصولاً مفاهیم و موضوعات جدیدی هستند که در زندگی بشر پدید آمده‌اند" . (مجتهد شبستری، 1379، ص 78)

     نتیجه طبیعی این باور آن است که گفته شود " در مسائل حکومت و سیاست، فعل و قول معصوم حجت نیست"(مجتهد شبستری، بهمن 77) و بالاتر اینکه مثلاً "در تعارض تکالیف دینی و حقوق بشر، حقوق بشر مقدم است"2  چنین دیدگاهی در میان ما ، نو پیدا نیست.از آن زمان که نخبگان و اعیان با غرب آشنا  شدند،برخی به این نظر متمایل گردیدند و برخی به نظرات دیگر.تقابل این دیدگاهها در حوادث پس از مشروطیت به آسانی قابل درک است.

2- ترکیب و التقاط

     نوع دیگر برخورد با مفاهیم مورد بحث، که آثار و خطرات آن کمتر از نوع اول نیست، برخورد التقاطی با  آنهاست.در مقابل گروه نخست،عده ای در تلاش هستند تا به خیال خود ضمن پذیرش قطعی و تام این مفاهیم ، از اصول و ارزشهای مورد احترام خود نیز دست بر ندارند و چاره کار را در این می بینند که به هر بهای ممکن رنگ دین را به آن مفاهیم زده و به خیال خود دین را "عصری" و هماهنگ با مقتضیات زمان سازند.

مقصود این گروه از "مردم سالاری دینی" ،نگاه دینی به مردم سالاری نیست تا احیاناً موجب قبول یا ردّ بخش هایی از آن نظریه گردد.مراد این دسته انضمام مردم سالاری به دینداری و برقراری سازش بین آن دو است ؛ به گونه ای که ممکن است در برخی اصول و احکام دینی نیز به سود مردم سالاری به مفهوم رایج آن در غرب تجدید نظر شود تا اسلام توان ماندگاری داشته باشد.

چنین برخوردی از آن جهت خطرناک تر است که ناخواسته گوهر دین را به بدعت ها می آلاید  و افزون بر تهی کردن آموزه های دینی از محتوی و روح اصلی خود ,تمیز حقیقت را برای دیگران نیز دشوارتر می سازد. باید توجه داشت که این شیوه , حتی ممکن است از سوی علاقمندان و با انگیزه دلسوزی نیز دنبال شود, امّا این امر نباید مرزبانان حریم دین را از پیامد های ویرانگر آن غافل کند.

"گاهی پیروانِ خود مکتب به علت ناآشنایی درست با مکتب مجذوب یک سلسله نظریات و اندیشه ها ی بیگانه می گردند و آگاهانه یا ناآگاهانه آن نظریات را رنگ مکتب میدهند و عرضه  می نمایند...امروز...گروهی را می بینیم که واقعاً وابسته به مکتب های دیگر بالخصوص مکتب های ماتریالیستی هستند و چون می دانند با شعارها ومارکهای ماتریالیستی کمتر می توان جوان ایرانی را شکار کرد,اندیشه های بیگانه را با مارک اسلامی عرضه می دارند... واین خطرناک تر است که افرادی مسلمان ,امّا ناآشنا به معارف اسلامی و شیفته مکتب های بیگانه ,به نام اسلام اخلاق می نویسند و تبلیغ می کنند اما اخلاق بیگانه. فلسفه تاریخ می نویسند همانطور.فلسفه دین ونبوت می نویسند همانطور. اقتصاد می نویسند همانطور . سیاست می نویسند همانطور . جهان بینی می نویسند همانطور.تفسیرقرآن می نویسند همانطور و..."(مطهری، بی‌تا ،ص92) استاد شهید مطهری ,این را یکی از آفات نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر دانسته ونقص عمده نواندیشان ومصلحانی مانند اقبال را در این می داند که " با فرهنگ اسلامی عمیقاً آشنا نیست"( مطهری، بی‌تا، ص55) بر خلاف کسانی نظیر سید جمال که "متوجه خطرهای تجدد گرایی افراطی بود .  او می خواست مسلمانان علوم وصنایع غربی را فرا گیرند امّا با اینکه اصول تفکّر مسلمانان یعنی جهان بینی آنها جهان بینی غربی گردد وجهان را با همان عینک ببینند که غرب می بیند مخالف بود. او مسلمانان را دعوت می کرد که علوم غربی را بگیرند امّا از اینکه به مکتب های غربی بپیوندند آنها را بر حذر می داشت. سید جمال همانگونه که با استعمار سیاسی غرب پیکار می کرد با استعمار فرهنگی نیز در ستیزه بود"(همان،ص20), "نه مجذوب تمدن غرب بود  ونه مرعوب"(همان،ص33) و آرزو می کرد که مسلمانان "تمدن غربی را با روح اسلامی , نه با روح غربی اقتباس نمایند. اسلام حاکم همان اسلام نخستین باشد بدون پیرایه ها و ساز و برگ ها"(همان، ص36)

بر همین اساس است که استاد مطهری می گوید که "من به عنوان یک فرد مسئول به مسئولیت الهی به رهبران عظیم الشان نهضت اسلامی که برای همه شان احترام فراوان قائلم هشدار می دهم و بین خود و خدای متعال اتمام حجت می کنم که نفوذ ونشر اندیشه های بیگانه به نام اندیشه اسلامی وبا مارک اسلامی ,اعم از آنکه از روی سوءنیت ویا عدم سوءنیت صورت گیرد ,خطری است که کیان اسلام را تهدید می کند"(همان،ص92)

3_ نقد منطقی و اصول گرایانه

     از نظر نگارنده هر دو شیوه مواجهه با تمدن و فرهنگ غرب که ذکر شد نمونه بارز همان " استسباع"وغفلت از این نکته است که نهاد ها  و اصطلاحات نو پیدا ,از جمله در عرصه حقوق و فلسفه سیاست ,بر مبانی و در بسترهای خاص تولید می شوند و از این رو در تحلیل ,نقد وتصمیم گیری عالمانه درباره آنها نباید در خلأ اندیشید .این نکته اصل مهمی است که در تعامل فرهنگ ها ، بطور کلی،صادق است.برای مثال کسانی را در نظر بگیرید که اصولاً مادّی می اندیشند و معتقدند  "هر چه هست همین زندگی (و لذات) دنیوی است و حیاتی پس ازمرگ‌وجودندارد."3، آیا چنین کسانی می توانند مفاهیمی مانند "حیات طیبه" 4،و"سعادت" 5 را از فرهنگ اسلام،همانگونه که هست، درک کنند؟آیا می توانند این مفاهیم را کاملاً بپذیرند و یا رنگ و پسوند "دهری" به آن بیفزایند؟ مفاهیم متولد در فرهنگ غرب و هر تمدن دیگری نیز چنین هستند. این اصطلاحات  لباس هایی هستند که بر اندام های فکری خاص پوشانده شده اند و پوشاندن  بی چون وچرای آن بر اندام های دیگر نمی تواند نشانه روشنفکری و پویایی باشد . خردمندی اقتضاء می کند که نه خود و نه مردم را بر سر این دو راهی نبینیم که " یا باید این مفاهیم را بپذیرند یا آنها را رد کنند" و آنها در معرض این تهدید خود ساخته و موهوم قرار دهیم که در صورت عدم پذیرش باید" به عواقب این رد کردن تن دهند" و"راه سوم وجود ندارد. "


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله درمورد مردم سالاری 23 ص

تحقیق درباره ی شاهنامه 23 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره ی شاهنامه 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

مقدمه

دربارة شاعران ما محققان و ادیبان تاکنون سخن بسیار گفته اند و در این باب بسی دشواری ها را نیز آسان کرده اند . شک نیست که بعضی از آنچه آنها با دقت و کنجکاوی هوشمندانه بررسی و تحقیق کرده اند خود ارزش بسیار ندارد و گه گاه تحقیقاتشان مصداق واقعی « هیاهوی بسیار برای هیچ » شده است ، لیکن بسیاری از آن تحقیقات نیز ماده و زمینه است برای نقد و داوری درست در باب شاعران .

نکته در همینجاست که منتقد در بحث راجع به هر شاعر تا کجا باید دور برود ؟ چون در همه جا کافی نیست که نویسنده بداند چه باید بنویسد ، مواردی هم هست که مخصوصاً باید این را بداند که آنچه نباید بنویسد کدام است .

باری محققان ما با دقت و حوصله یی که غالباً در خور تحسین و گاه مایة اعجاب است دربارة بسیاری از شاعران گذشته سخن خود را گفته اند ، و اکنون نوبت نقادان است که در این باب به داوری برخیزند ، آثار شاعران گذشته را به میزان و محک درست بسنجند ونقد کنند و ارزش هریک را در عرضه گاه ادب و هنرجهانی به جا آورند . درست است که نقد امروز ما ، خاصه آنچه در روزنامه ها و مجله ها و در مقدمة کتابها بدین نام خوانده می شود ، بازاری و سطحی و آلوده به اغراض است ، اما دست کم در بارة گذشتگان هنوز آن مایه ناروایی در میان نیست و هنوز کسانی هستند که بتوانند دور از تعصب و مخصوصاً دور از جهالت عامیانه به این مهم دست بزنند . این کاری است که اکنون در ادبیات ما ضرورت دارد و شدنی است . درحقیقت امروز دیگر نمی توان آنچه را « تاریخ ادبیات » و « سبک شناسی » می خوانند از قلمرو «نقد ادبی» بیرون شمرد . چون آنچه نسل امروز از نقاد و ادیب می خواهد فهم درست شعر و ادب گذشته و قضاوت درست درآن باب است . تحقیق در سرگذشت شاعر و محیط او ، مطالعة در نسخه های موجود ازآثارشاعر ، شیوه زبان و بیان او ، و این گونه مباحث ، اگر چه در جای خود مهم است ، لیکن به هرحال جز بدان قدر که ضرورت دارد مطلوب نیست و افراط دراین بحث ها سبب خواهد شد که مردم ، خاصه جوانان ، از ادب واقعی که مطلوب آنهاست مهجور بمانند و بیهوده در جستجوی آنچه مطلوب نیست سرگشته شوند .

در این زمینه نیز از حاصل کار محققان بهرة بسیار گرفته شده است و اگر در نقد هنر و اندیشة شاعران تازگی هایی درآن هست جای آن دارد که توجه بدان عذرخواه نقص هایی باشد که ضعف و نقص بشری در کمتر اثری اجتناب از آن را ممکن نشان می دهد . امید است که این مجموعه برای جوانان و دانشجویان فهم شعر گذشتگان را تا حدی آسان کند و دست کم شوق و علاقه به شعر و ادب را در آنان بیفراید .

به نام خدا

فردوسی و شاهنامه

کجـــا خفــــته ای ای بلنــــــــد آفتاب

نه انـــــدر خـــور تــوست روی زمین

زشهنامـــه گیــــــتی پــــــرآوازه است

تو گفتی جهان کرده ام چون بهشت

زجابرخیز و بنگر کز آن تخم پاک

بزرگـــــــــــــان پیشینه بــــــی نشـــــان

تو درجــــام جمشید کردی شراب

اگر کـــــاوه ز آهنی یکی توده بود

تو آب ابــــد دادی آن نام را

تهمتن نمک خوار خوان تو بود

تویی دودمــــان سخــــن را پدر

بـــــــرون آی و بر فرق گردون بتاب

زجـــــــاخیزو ، بر چشم دوران نشین

جهان را کهن کرد و خود تازه است

از ایــــــــن بشی تخم سخن کلی نگشت

چه گلها دمیده است بر طرف خاک

ز تو زنـــــده شـــــــده نام دیرینشان

تو بر تخت کاووســـــی بتــی عقاب

جهانها به سوهان خود ســــوده بود

زدودی از او زنــــگ ایــــام را

به هر هفت خان میهمــــــان تو بود

به تو بازگردد نــــــــــژاد هنــــــــــر

ابوالقاسم فردوسی که بود ؟

اگر روزی سال شمار تفصیلی فرهنگ و تاریخ ادبی ایران تنظیم شود ، می توان ملاحظه کرد در سال 329 هـ . ق / 940 م . وقایع مهمی روی داده که آن را به صورت یک نقطه عطف سزاوار توجه درآورده است . از زمرة این حوادث مهم و قابل توجه مرگ رودکی پدر شعر فارسی و ولادت فردوسی استوانه به همانند زبان و ادب فارسی است . در شاهنامه و هیچ یک از منابع مربوط به سرگذشت او ، از سال دقیق ولادت شاعر سخنی به میان نیامده تا برسد به روز آن ، اما بارها در شاهنامه به سئوال های عمر هر آینده ای آن در مقاطع مختلف اشاره شده است و گاهی هم به روزهای ویژه ای از سال ، به طوری که محققان توانسته اند با این قرائن سال ولادت او را که همان سال 329 باشد معین کنند و ایضاً روز آن را با این حال در مورد همین سال ولادت هم تردیدهایی وجود داشت ، کما این که تا چند سال پیش سنگ قبر فردوسی هم ، که به وسیله انجمن آثار ملی تهیه شده بود ، سال 323 را زمان ولادت او نشان می داد . در تحقیقی که اخیراً یکی از محققان ایرانی در خارج از کشور انجام داده است با قرائن تاریخی و گاه شماری روز سوم ژانویه 940 میلادی ( برابر 329 هـ ) سال و روز دقیق ولادت شاعر حماسه سرای توسی در تاریخ ادبیات ایرانی ثبت شد . از کودکی و نوجوانی شاعر آزاده توسی هیچ اطلاعی در دست نیست ، از قرائن پیداست که این سالها مقارن بوده است با ؟؟؟؟؟؟ که گروه دهقانان به ضرورت از پیش متشکل تر و بیدارتر بودند ، زیرا زمزمه مخالف با فرهنگ و میراث ایرانی رو به گسترش بود و به منظور حفظ دستاوردهای فرهنگی و ابقای تاریخ و سرگذشت قوم ایرانی نیاز به یک بسیج همگانی بیشتر از پیش احساس می شد .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی شاهنامه 23 ص

تحقیق درباره ی اوضاع سیاسی ایران در رژیم پهلوی 23 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره ی اوضاع سیاسی ایران در رژیم پهلوی 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

اوضاع سیاسی ایران در زمان رژیم پهلوی :

هنگامی که نظام پهلوی در سایه‌ی استبداد و خفقان، به اوج مستی خود رسیده بود، جامعه‌ی ایرانی واکنش‌هایی خاص در این دوران به‌نمایش گذاشت که این واکنش‌ها از چشم درباریان مخفی نماند.بروز نارضایتی، شکل‌گیری انقلاب اسلامی و شکست سلسله‌ی پهلوی، حلقه‌ی نهایی اوضاع سیاسی جاری در زمان حکومت پهلوی بود. نشانه‌های انحطاط از اواسط دهه‌ی 50 شمسی به چشم می‌خورد و حتی نزدیکان به دربار آن را احساس می‌کردند. مینو صمیمی از جمله‌ی این درباریان بود:«تقریباً هر روز به قضایایی برمی‌خوردم که از گسستگی بیش از پیش پیوند مردم و رژیم حاکم حکایت داشت. روند امور به جایی رسیده بود که بعضی افراد، بی‌باکانه، در حضور دیگران از رژیم بد می‌گفتند و به انتقاد از فساد مالی و رفتار غیراخلاقی خانواده‌ی شاه می‌پرداختند.» و همین مطلب از زبان پرویز راجی:«تا مدتی، من و امثال من، تبلیغاتی را که در مملکت رواج داشت، باور می‌کردیم و تصورمان و یا شاید آرزویمان این بود که دفعتاً معجزه‌ای خواهد شد و یک شبه همه چیز تغییر خواهد کرد. ولی حالا احساس می‌کنیم که تمام آن تصورات و آرزوها، خواب و خیالی بیش نبوده و تبدیل ایران به «پنجمین قدرت صنعتی جهان!» نیز بیش از حد مسخره به نظر می‌رسد. حقیقت این است که ما دارای کشوری عقب مانده و مردمی بی‌تمدن هستیم.» و تدوام همین امر در ساختار نیروهای مسلح در نوشته‌های عباس قره باغی:«مهم‌ترین عامل نارضایی در نیروهای مسلح شاهنشاهی در سال‌های اخیر، دو موضوع سوء جریانات مالی و عدم رعایت قانون و عدالت، در امور پرسنلی و مسائل رفاهی و اجتماعی بود.» واکنش مردم در قبال عملکردهای حکومت پهلوی، در خاطرات فریدون هویدا، به خوبی قابل مشاهده است:«ولی مردم طبقه‌ی پایین هرگز نمی‌توانستند، برای اقدامات رژیمی ارزش قائل باشند که در رأس آن شاه، دوستان و بستگانش را آزاد گذارده بود تا با اطمینان خاطر، کلیه‌ی امور تجارتی کشور را به خود اختصاص دهند و صرفاً، به فکر پرکردن جیب‌هایشان باشند. در این مورد، حتی طبقات مرفه نیز اکثراً از رفتار شاه و مواضع سیاسی وی، آشکارا انتقاد می‌کردند و روی هم رفته وضع به جایی رسیده بود که با گسترش سایه‌ی دیکتاتوری بر تمام شئون جامعه؛ هر مسأله‌ی نامطلوبی؛ در هرجا به چشم می‌خورد، همگی آن را به شاه نسبت می‌دادند و همین نکته است که می‌تواند علت اصلی نفرت عمومی ایرانیان را از شاه در سال 1357به خوبی آشکار سازد.» باز هم توصیفاتی از همین دست به قلم پرویز راجی:«(11آبان 57): جهش‌های سریع اجتماعی و اقتصادی دو دهه‌ی اخیر، این امید را در ما به وجود آورد که به زودی، در جامعه‌ی ایران، شاهد پیدایش عوامل ثبات و برانگیختن احساس مسئولیت در مردم خواهیم بود. ولی همراه با اعلام سیاست فضای بازسیاسی، چون مسئله‌ی بروز آثار ناشی از نارضایتی‌های مردم آن قدرها مورد توجه قرار نگرفت، به همین جهت نیز تشکیلات سیاسی ایران از استحکام چندانی برخوردار نبود، ]جامعه[ دچار ضایعات و صدمات شدیدی شد.» عبدالمجید مجیدی نیز دیدگاه‌هایی مشابه راجی، اما در عرصه‌هایی دیگر دارد:«گرفتاری ما این بود که نهادهای مملکت، درست کار نمی‌کرد. بنیاد حکومت مشروطه درست کار نمی‌کرد. یعنی مجلس، یک مجلس واقعی که طبق قانون اساسی عمل بکند، نبود. دادگستری‌مان یک دادگستری‌ای که آن‌طور که به اصطلاح قانون اساسی، مستقلاً و با قدرت عمل بکند، نبود. دولتمان که قوه‌ی مجریه بود، آن طوری که باید و شاید، قدرت اجرایی نداشت. توجه می‌کنید؟ این ساختار سیاسی، این نهادی که می‌بایست درست عمل بکند، وجود نداشت. در نتیجه آن تغییر گروهی که در دولت باید وجود داشته باشد، وجود نداشت. در نتیجه آن تغییر گروهی که در دولت باید وجود داشته باشد، گاه‌گداری یک گروهی بروند، گروه دیگری بیایند، وجود نداشت. آن اعتمادی که مردم، می‌بایست به دستگاه‌ها داشته باشند که وقتی وکیل مجلس صحبت می‌کند، حرف مردم را دارد می‌زند، وجود نداشت. آنجایی که پرونده‌ی شخصی می‌رفت به دادگستری می‌بایست اعتماد داشته باشد که قاضی با بی‌طرفی قضاوت می‌کند، این اعتماد وجود نداشت.» فریدون هویدا با صراحت بیشتری به توصیف آخرین سال‌های حکومت پهلوی نشسته است:«در سفر ایران، هر جا رفتم و با هر کس؛ اعم از آشنا یا بیگانه؛ صحبت کردم، همه به نحوی از اوضاع مملکت گله داشتند. در آن زمان، گرچه مردم هنوز شخص شاه را آشکارا هدف حمله قرار نمی‌دادند، ولی از انتقاد و بدگویی نسبت به خانواده‌ی او به هیچ وجه ابایی نداشتند. عبدالرضا این‌کار را کرد، غلامرضا آن کار را کرد و مواردی شبیه آن (البته بدون القاب سلطنتی آنها)، ورد زبان مردم بود. ولی در این میان والاحضرت اشرف، خواهر دو قلوی شاه، جایگاه ویژه‌ای داشت و حملات اصلی نیز اکثراً رو به سوی او هدف‌گیری می‌شد.» و البته اسدالله علم وقوع انقلاب اسلامی را زودتر از سایرین پیشبینی کرده بود:«هر اتفاقی ممکن است بیفتد. صحنه‌ی داخلی آن قدرها هم آرام نیست. مردمان عمیقاً ناراضی‌اند. مردم، خواهان چیزی بیش از رفاه اقتصادی هستند. آنان خواهان عدالت، هماهنگی اجتماعی و حق اظهار نظر در امور سیاسی هستند.» و آخرین قسمت از پرونده‌ی نظام پهلوی برپایی قیام همگانی در سراسر کشور بود. روایت درباریان از این خیزش خواندنی است. پرویز راجی در این باره چنین نوشته است:«(10 آذر 1357) امروز که ماه محرم در ایران آغاز شد، شورش مردم برای سرنگونی شاه نیز صورت جدیدی به خود گرفت. هزاران نفر در مقابله با مقررات منع رفت و آمد، از پشت بام‌ها و داخل کوچه‌ها، فریاد «الله اکبر» سردادند و مأمورین انتظامی نیز به سوی آنها آتش گشودند.» همین روایت، اما به قلم مینو صمیمی:«در آذرماه 1357 ]شمسی[، عظیم‌ترین تظاهرات مردم ـ که هرگز نظیرش را از آغاز قیام انقلابی تا آن زمان ندیده بودم ـ برگزار شد. در این تظاهرات که به صورت راهپیمایی آرام در طول خیابان شاهرضا صورت گرفت، حدود یک میلیون نفر از طبقات مختلف جامعه شرکت داشتند که در بین آنها هزاران زن، اکثراً با پوشش چادر نیز به چشم می‌خورد. این جمعیت عظیم در حالی که ضمن راهپیمایی خود، آرامش و نظم را کاملاً رعایت می‌کردند، چند شعار را بیش از همه ]و[ پشت سر هم،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی اوضاع سیاسی ایران در رژیم پهلوی 23 ص