فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:48
فهرست مطالب:
نیتّ به کار ارزش مىدهد
دو خاطره
خاطره
آثار و برکات نیّت پاک
امتیاز نیّت بر عمل
درجات نیّت
نقش نیّت در مسائل کیفرى
معرفت، مقدّمه قصد قربت
آثار نیّت فاسد
تکبیرةالاحرام
تکبیر در نمازهاى دیگر
در نماز چگونه تکبیر بگوییم؟
1- معناى تکبیر
تکبیر در فرهنگ اسلامى
سوره حمد
درسهاى تربیتى سوره حمد
«بِسماللّه الرّحمن الرّحیم»
بسماللّه
«اَلْحَمدُ لِلَّهِ»
«رَبِّ العالَمینَ»
«اَلرَّحْمنِ الرَّحیمِ»
«اَلرَّحْمنِ الرَّحیمِ»
«اِیَّاک نَعْبُدُ وَ اِیَّاک نَسْتَعینُ»
«اِیَّاک نَعْبُدُ وَ اِیَّاک نَسْتَعینُ»
«اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم»
صراط مستقیم کدام است؟
نیتّ به کار ارزش مىدهد
فرض کنید شخصى از روى ظلم و تجاوز یک نفر را کشت و بعداً معلوم شد که مقتول نیز یک انسانِ جنایتکار بوده که باید اعدام مىشده است. در اینجا با اینکه کار قاتل مفیده بوده است، امّا مردم قاتل را ستایش نمىکنند، زیرا قصد او کشتن یک انسان بىگناه بود، نه کشتن یک مفسد فىالارض.
پس مفیدبودن یک عمل کافى نیست تا آن عمل صالح باشد بلکه لازم است با انگیزهاى پاک نیز همراه باشد.
قرآن، در همه جا روى قصد قربت تکیه مىکند، چه در خمس و زکوة و انفاقهاى مالى و چه در جنگ و جهاد با دشمنان. اینکه قرآن روىِ کلمات «فى سَبیلِ اللَّهِ» (109) ، «لِوَجْهِ اللّهِ» (110) ، «اِبْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ» (111) تکیه مىکند، نشان دهنده اهمیت قصد قربت است.
کسانى که با ساختن مدرسه و بیمارستان و راه و خوابگاه براى مردم کارهاى مفید انجام مىدهند، اگر قصد الهى نداشته باشند به خودشان ظلم کردهاند زیرا خود از آن عمل هیچ بهرهاى ندارند گرچه دیگران از آن بهرههاى فراوان مىبرند.
اینکه قرآن همواره عمل صالح را در کنار ایمان مىآورد و مىفرماید: «الَّذینَ آمَنوُا وَ عَمِلوُا الصَّالِحاتِ» و یا مىفرماید: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ اَو اُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِن» (112) ، بخاطر آنست که حُسن فعلى به تنهایى کفایت نمىکند، بلکه حُسن فاعلى نیز لازم است.
دو خاطره
بلال حبشى که مؤذّن پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله بود در گفتنِ جمله «اَشهَد ان لااله الاّ اللّه» بجاىِ شین، سین مىگفت، زیرا زبانش گیر داشت. مردم این را عیب مىگرفتند، اما پیامبر فرمود: سینِ بلال در نزد خدا شین است. (113)
گرچه در ظاهر کارش ناقص است، اما چون قصد قربت وحُسن نیّت دارد پاداش دارد.
عبداللّهبن مکتوم، یکى از یاران مخلص پیامبر و شخصى نابینا بود. روزى این صحابى بزرگ وارد مجلسى شد که پیامبر و عدهاى مشغول گفتگو بودند. او که افراد جلسه را نمىدید با صداى بلند مشغول صحبت شد. یکى از افراد جلسه به او عبوس کرد و ناراحت شد.
با آنکه براى شخص نابینا، عبوسکردن و لبخندزدن فرقى نمىکند زیرا او نمىبیند، امّا قرآن براى همین عبوس کردن یک سوره نازل کرد و در ده آیه پىدرپى شخص عبوسکننده را کوبید.
«عَبَسَ وَ تَوَلّى اَنْ جاءَهُ الْاَعْمى وَ ما یُدْریک لَعَلَّه یَزَّکّى...» (114)
پس ملاکِ عمل، مفید بودن یا مضر بودن نیست که عمل را با دیگران بسنجیم و بگوییم: اگر
عمل به دیگران فایدهاى رساند، عمل صالح و اگر ضررى رساند عمل غیرصالح است. بلکه باید رابطه عمل را با خود شخص هم بسنجیم که او عمل را به چه هدفى انجام داد و آیا عمل فى نفسه حتى اگر به دیگران هم فایدهاى نرساند و یا ضررى نزند، چگونه است؟
آرى در مکتب انبیا، اخلاق ارزش ذاتى دارد نه عَرَضى، مانند اخلاق بشرى که براى جذب مشترى و بالابردن تولید و جمعکردن مردم به دور خود است. در سوره عبس، انتقاد براى آن است که چرا تو براى نابینا عبوس کردى، گرچه نابینا ترا نمىبیند، زیرا عبوس کردن بر مؤمن به خودى خود عمل زشتى است.
به هرحال قصد قربت، یعنى همه کارها را با معیار الهى انجام بده و کارى به بازتابهاى سیاسى و اجتماعى و خوشامدِ دیگران نداشته باش.
قصد قربت، یعنى کار را براى خدا انجام بده و از نیش و نوشها نهراس. قرآن در وصفِ مؤمنان واقعى مىفرماید: «یُجاهِدوُنَ فى سَبیلِ اللَّهِ وَ لایَخافُونَ لَوْمَةَ لائمٍ» (115) در راه خدا جهاد مىکنند و از سرزش ملامتکنندگان هراسى ندارند.
قصد قربت، یعنى حق را بگو و از احدى جز او پروا نداشته باش. چنانکه قرآن مبلّغین الهى را چنین توصیف مىکند: «اَلَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ اَحَداً اِلاَّ اللَّه» (116) آنانکه پیامهاى الهى را تبلیغ مىکنند و از او خشیت دارند و از کسى جز خدا نمىترسند.