یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق درباره جبر یا اختیار

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره جبر یا اختیار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 84

 

چکیده

یکی از مهمّترین مباحثی که در علم کلام و بلکه در میان مادی گرایان نیز مطرح بوده است عبارت است از بحث مهمّ جبر یا اختیار؟

از آنجا که مسئله جبر یا اختیار بحثی فراگیر چه در میان خواصّ و چه در میان عوام در تمام جوامع است و از طرفی مقالهای جامع نسبت به این قضیه نیافتم بنابر این گذاشتم تا مقالهای متشکّل از اصل تبیین موضوع و ادلّه آنها و نتیجه گیری به طور منصفانه بپردازم.

در این بحث غوامض بسیاری وجود دارد که یکی از دلائل این سختیها وجود اشکال و جوابها و استدلالهای فراوان هر یک از طرفهای دارای نظر است.

در این باره چهار نظریه وجود دارد:

1. گروهی اعتقاد دارند که خداوند انجام عمل را بر انسانها اجبار کرده و عبد هیچ اختیاری ندارد که به جبرگرایان معروفند.

2. نظریهی بعدی متعلّق به اشاعره بوده که گویند: خداوند خالق اعمال، و بنده فقط کاسب آن اعمال است، این نظریه به نظریهی کسب مشهور شده است.

3. عدّهای معتقدند که خداوند کاملاً اعمال را به بندگان واگذار کرده است که به نظریهی تفویض معروف شده است.

4. گروهی نیز معتقدند که هیچ یک از نظریههای فوق صحیح نبوده و گفتهاند: نه جبر نه تفویض بلکه اختیاری و امری بین این دو، که به نظریهی امرٌ بینَ الامرین معروف است.

هر کدام از این نطریهها دارای استدلالهای عقلی و نقلی بودهاند که به وسیلهی نظریههای مقابل ردّ و یا جواب داده شده است و ما در پایان به نتایج زیر رسیدهایم:

1. بین نظریهی اوّل و دوم تقریباً هیچ فرقی وجود ندارد بلکه نظریهی دوم به همان نظر اوّل برگشت

داده شده است که اشاعره آنرا برای حلّ معضل جبر گفتهاند امّا عملاً کاری از پیش نبردهاند.

2. نظریهی سوم نیز به دلایلی که در متن اصل تحقیق آمده شده کاملاً فاسد است و تنها امرً بین الامرین نظریهی صحیح شناخته شده که دارای پشتوانه عقلی و نقلی بوده و از آن تفاسیر مختلفی شده است.

کلید واژهها

در این مقاله محوریت بحث ما حول چهار واژه جبر و کسب و تفویض و امر بین الامرین دور میزند:

1. جبر (بی ارادگی) : این نظریه به جهم بن صفوان(متوفای 128 هجری) منسوب است. پیروان این نظریه میگویند: انسانها در اعمال و رفتار خود کوچکترین ارادهای ندارند و بشر مانند ابزاری بیشعور در دست استاد است و آنچه واقع می شود همان چیزی است که خدا می خواهد. یکی از فرقههای اهل تسنّن به نام اشاعره نیز همین اعتقاد را پذیرفتهاند.

2. کسب: این نظریه به شیخ اشعری منسوب است و معتقدند که خداوند خالق اعمال انسان و بنده

فقط آنها را کسب میکند.

3. تفویض (واگذاری) : پیروان این نظریه میگویند که خداوند ما را آفرید و همه چیز را به دست خود ما واگذار کرده و به کلی از اعمال و افعال ما بیگانه است و نمیتواند دخالت کند و به این ترتیب ما در قلمرو و اعمالمان از هر نظر مستقل و حکمران بلا منازع هستیم که یکی از فرقههای اهل تسنّن به نام معتزله همین نظریه را پذیرفتهاند.

4. امرٌ بین الامرین (اختیار) : نه جبر و نه تفویض بلکه اختیاری و امری بین این دو که شیعهی امامیه همین نظر را قبول دارند.

انشاءالله در مورد اعتقادات و اشکالات و اینکه پیروان این نظریهها به چه دلایلی این عقائد را باور

دارند در اصل تحقیق بحث خواهد شد.

مقدّمه:

بلغ العلی بکمالِهِ، کَشَفَ الدُّجی بِجمالِهِ حَسُنَت جمیعُ خِصالِهِ، صَلُّوا عَلیهِ و آلِهِ

الحمد للّه کما هو اهلُهُ، الّذی رکّبَ البیانَ فی ضمیرِ الانسانِ، لِیعبّرَ عمّا یُدرِکُهُ من الحقائقِ بِبدیعِ الکلام، و قد صاغَ کلامهُ ـ الّذی انزَلَهُ علی خاتم الرّسول (صلی اللّه علیه و آلِهِ) ـ بلسان عربِیّ مبین لیکونَ مناراً وقّاداً یهدی النّاس الی صراط العزیز الحمید.

کلام اوّل

تحقیقی که هم اکنون در اختیار شماست حاصل زحمات گروهی است که بخشی از آنرا اینجانب انجام دادهام بخش دیگر آنرا اساتید و مدیر و معاونین و دیگر دستاندکاران مدرسهی جهانگیرخان انجام دادهاند، چرا که شرائط را برای نوشتن این تحقیق برای حقیر آماده کردهاند از جمله این اساتید میتوان استاد رمضانی «زیدَ عزّه» را نام برد که استاد راهنمای بنده بودهاند که واقعاً از همهی این عزیزان کمال تشکّر را دارم و از درگاه احدیت آرزوی توفیقات روز افزون برای ایشان خواستارم و امیدوارم این نوشته مورد رضای امام زمان (ارواحنا لهُ فداء) قرار بگیرد.

کلام دوم

در اسلام اصول دین عبارت است از: توحید و نبوّت و معاد. بعضی از دانشمندان شیعه، عدل را که یکی

از عقاید فرعی توحید است اصل مستقلی شمردهاند و امامت را که از توابع نبوّت است اصل دیگری محسوب کردهاند. هر یک از این اصول دارای مباحث زیادی هستند و میتوان در مورد اثبات و یا


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره جبر یا اختیار

دانلود کارتحقیقی اختیار ولی قهری در قصاص و گذشت از ولی دم صغیر ، کار تحقیقی 2

اختصاصی از یارا فایل دانلود کارتحقیقی اختیار ولی قهری در قصاص و گذشت از ولی دم صغیر ، کار تحقیقی 2 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود کارتحقیقی اختیار ولی قهری در قصاص و گذشت از ولی دم صغیر ، کار تحقیقی 2


دانلود کارتحقیقی اختیار ولی قهری در قصاص و گذشت از ولی دم صغیر ، کار تحقیقی 2

فهرست

عنوان                                                                                                                                                                                     صفحه

مقدمه. 1

گفتار اول: قصاص و گذشت.. 2

قصاص... 2

ماهیت حق وحکم. 2

صلح قصاص... 6

ماهیت صلح قصاص : 6

آثار صلح بر قصاص : 7

عفو جانی در قصاص... 9

ارث قصاص... 10

گفتار دوم :  ولایت قهری.. 12

ولایت قهری.. 12

بخش اول. 13

تحول حقوق ایران در زمینه ولایت قهری و بررسی ماده ۱۵ قانون حمایت خانواده . 13

الف) ولایت پدر و جد پدری.. 14

ب) ولایت مادر. 18

ج) تقدم مادر بر وصی پدر. 21

اثر فوری ماده ۱۵ قانون حمایت خانواده 23

۱) فرض اول : 24

۲) فرض دوم : 24

۳) فرض سوم : 25

د) تعدد جد پدری.. 27

هـ) عزل یا انعزال ولی قهری.. 28

شوهر کردن مادر. 30

۱) مورد اول : 32

۲) مورد دوم : 32

بخش دوم. 34

مطالعه تطبیقی.. 34

الف) اولیاء قهری در مکاتب فقهی و حقوق جدید کشورهای اسلامی.. 34

ب) عزل ولی قهری و نصب امین در قوانین کشورهای اسلامی.. 37

ج) حقوق فرانسه. 37

مقایسه کلی و نتیجه. 41

نتیجه گیری.. 43

منابع : 44

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود کارتحقیقی اختیار ولی قهری در قصاص و گذشت از ولی دم صغیر ، کار تحقیقی 2

تحقیق در مورد بررسی جبر و اختیار

اختصاصی از یارا فایل تحقیق در مورد بررسی جبر و اختیار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بررسی جبر و اختیار


تحقیق در مورد بررسی جبر و اختیار

فرمت فایل :word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 14صفحه

 

 

نظریه ی "اختیار انسان" به عنوان یک اندیشه ی انسانی را نمی توان به یک مبدأ تاریخی خاصی نسبت داد, چرا که اختیار امری است وجدانی که از نهاد انسان سرچشمه گرفته است؛ از روزی که انسان در روی زمین به صورت یک موجود صاحب خرد پا به عرصه ی هستی نهاده, پیوسته وجدان و فطرت او ندای اختیار سرداده است.

خردمندان جهان که برای زندگی فردی و اجتماعی انسان, اصولی را عرضه کرده اند, طرفدار اصل اختیار بوده اند؛ زیرا بدون پذیرفتن اصل اختیار, هدف نهایی شرایع آسمانی که تربیت و تهذیب نفوس انسان ها است, لغو خواهد بود و قانون گذاری و کیفر و پاداش بیهوده می نماید.
نگارنده با توجه به تعمق چندین ساله دراین موضوع اعتراف دارد که بحثی چنین عمیق و پیچیده که باب مدینه العلم از آن به عنوان "دریای امواج" و "گردنه ی صعب العبور" یاد کرده است, هنوز ناگفته ها و نایافته‌های فراوانی دارد, اما با کمک آموزه های دینی و دریافت وجدان و اعتراف عمومی به آزادی و اختیار انسان, می توان به اثبات نظریه ی "امر بین الامرین" به عنوان فکر برتر در این موضوع پرداخت. بدون تردید اثبات این اندیشه ی متعالی که اهل بیت علیه السلام نظریه پرداز آن هستند, آثار گران بهایی در شئون فردی و اجتماعی زندگی انسان دارد.

در مباحث کلامی، آنجا که از تعلق علم و اراده و قدرت خداوند به افعال بندگان و خلق افعال سخن به میان می آید، این مسئله مطرح می شود که آیا در افعال بندگان، علم و اراده و قدرت خداوند مؤثر است وقدرت انسان در آن تأثیری ندارد و در واقع خداوند خالق و فاعل افعال انسانهاست یا نه؟ کسانی که علم و اراده و قدرت خداوند را در افعال بندگان مؤثر، و خلق (پدید آوردن ) را از اخص اوصاف او می دانند و نسبت خلق را به انسان به هیچ وجهی روا نمی دارند، به جبر قائل می شوند. در مقابل اینان، کسانی که در انسان به اراده و قدرت مؤثر در ایجاد و انجام فعل عقیده دارند و او را خالق و فاعل افعالش می شناسند، به اختیار قائل اند. در عین حال، باید توجه داشت که عقیده به جبر بیش از همه با عقیده به قضا و قدر محتوم پیوند دارد. عقیده به قَدَر، به معنای مزبور، مستلزم سلب اختیار و رفع مسئولیت از انسان است.

اختیار انسان

شیعیان با اعتقاد به دو اصل عدل و حکمت الهی، معتقد به مختار بودن انسان در افعالی است که در مدار تکلیف قرار گرفته، و انسان بر آنها ستایش و نکوهش میشود دارند؛ چرا که تکلیف نمودن انسانِ مجبور و ستایش و یا نکوهش او بر کاری که از وی صادر گردیده قبیح و نارواست، و به مقتضای اصل عدل و حکمت، ‌خداوند از افعال قبیح منزه است.

 

 

مقدمه

نظریه ی "اختیار انسان" به عنوان یک اندیشه ی انسانی را نمی توان به یک مبدأ تاریخی خاصی نسبت داد, چرا که اختیار امری است وجدانی که از نهاد انسان سرچشمه گرفته است؛ از روزی که انسان در روی زمین به صورت یک موجود صاحب خرد پا به عرصه ی هستی نهاده, پیوسته وجدان و فطرت او ندای اختیار سرداده است.

خردمندان جهان که برای زندگی فردی و اجتماعی انسان, اصولی را عرضه کرده اند, طرفدار اصل اختیار بوده اند؛ زیرا بدون پذیرفتن اصل اختیار, هدف نهایی شرایع آسمانی که تربیت و تهذیب نفوس انسان ها است, لغو خواهد بود و قانون گذاری و کیفر و پاداش بیهوده می نماید.
نگارنده با توجه به تعمق چندین ساله دراین موضوع اعتراف دارد که بحثی چنین عمیق و پیچیده که باب مدینه العلم از آن به عنوان "دریای امواج" و "گردنه ی صعب العبور" یاد کرده است, هنوز ناگفته ها و نایافته‌های فراوانی دارد, اما با کمک آموزه های دینی و دریافت وجدان و اعتراف عمومی به آزادی و اختیار انسان, می توان به اثبات نظریه ی "امر بین الامرین" به عنوان فکر برتر در این موضوع پرداخت. بدون تردید اثبات این اندیشه ی متعالی که اهل بیت علیه السلام نظریه پرداز آن هستند, آثار گران بهایی در شئون فردی و اجتماعی زندگی انسان دارد.

در مباحث کلامی، آنجا که از تعلق علم و اراده و قدرت خداوند به افعال بندگان و خلق افعال سخن به میان می آید، این مسئله مطرح می شود که آیا در افعال بندگان، علم و اراده و قدرت خداوند مؤثر است وقدرت انسان در آن تأثیری ندارد و در واقع خداوند خالق و فاعل افعال انسانهاست یا نه؟ کسانی که علم و اراده و قدرت خداوند را در افعال بندگان مؤثر، و خلق (پدید آوردن ) را از اخص اوصاف او می دانند و نسبت خلق را به انسان به هیچ وجهی روا نمی دارند، به جبر قائل می شوند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بررسی جبر و اختیار

تحقیق و بررسی در مورد عقد اختیار

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد عقد اختیار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

عقد اختیار

محمد مؤمن قمی

یکى از عقود شناخته شده در بازار بورس عقد اختیار است((73))،که یکى از طرفین عقد، حق خود را در خرید یا فروش چیزى معین در ازاى عوضى معین به طرف مقابل واگذار مى کند، بنابر این، عقد اختیار، عقدى است که در آن در زمان معینى بین حق خرید یافروش مقدار مشخصى از کالایى که با دقت توصیف شده است و عوض معین و مشخصى، مبادله انجام مى شود بدون اینکه عوض درهنگام خرید یا فروش کالا، جزئى از ثمن آن قرار گیرد، بلکه این عوض، تنها در مقابل حق بیع یا شراء است، بنابر این، کسى که عوض را مى پردازد، اختیار خرید یا فروش را به دست مى آورد.همچنین کسى که عوض را دریافت مى کند و آن را مالک مى شود، اختیارمزبور را به طرف مقابل واگذار مى کند.

این عقد با این خصوصیات و مشخصات در زمانهاى گذشته ناشناخته بود، از این رو نمى توان در باره آن از اقوال علما گفتگو کرد هرچند چنانکه اشاره خواهیم کرد شاید بتوان این عقد را تحت یکى از عناوین عقود شناخته شده فقهى قرار داد.

عقد اختیار بر دو نوع است:

نوع اول: اختیار خرید که اختیار طلب و اختیار استدعا نیز نامیده مى شود، که در آن حق خرید کالا یا سهام مثلا به ازاى بهاى مشخصى آکه قیمت ممارسه (بهاى اقدام یا تعهد) نامیده مى شود در زمان معینى به مشترى واگذار مى شود و طرف مقابل ملتزم مى شود کالا یاسهام را هر گاه مشترى در زمان مزبور بخواهد، در ازاى بهاى مورد توافق، به او بفروشد.

نوع دوم: اختیار فروش که اختیار دفع نامیده مى شود و آن عقدى است که در آن حق فروش کالا یا سهام مثلا به ازاى بهاى مشخصى درزمان معینى به مشترى واگذار مى شود و طرف مقابل ملتزم مى شود طی زمان مزبور، در ازاى بهایى که هنگام خرید این حق ، توسط مشترى، بر آن توافق کرده اند، آن کالا یا سهام را بخرد.

گاه صلاحیت هر یک از این دو نوع عقد، مستمر است و از هنگام قرارداد تا پایان مدت معین، استمرار دارد. یعنى در آن مدت معین هروقت خواست حق دارد آن را به کارگیرد. گاه این عقد مؤجل و مضیق است و تنها در تاریخ مشخصى مى توان آن را به کار گرفت. هرکدام از این دو حالت، بر اساس شرطی که بر آن توافق کرده اند، تعین پیدا مى کند.

غالبا تعهد کننده بیع هنگام انعقاد عقد اختیار، مالک چیزى که فروشش را متعهد شده است، نمى باشد، بلکه پس از این عقد، ملزم مى شود آن را به تملک خود درآورد وسپس به مشترى واگذار نماید، البته گاه و به ندرت، آنچه را تعهد کرده است، مالک مى باشد.در اغلب مواردى که به وسیله عقد اختیار معامله انجام مى پذیرد، این کار از طریق راههایى مخصوص یعنى بازار بورس صورت مى گیرد. بخشهایى خاص و واسطه هایى معین در بورس مجاز هستند میان خواست خرید و فروش طرفهایى که یکدیگر را نمى شناسند، پیوندزنند و میان طرفهاى عقد، ارتباط برقرار نمایند، البته گاه اتفاق مى افتد که این عقد مستقیما و خارج از بازار بورس، میان طرفین واقع مى شود، ولى غالبا چنین نیست.

هر گاه عقد از طریق این بخشها انجام گیرد، آنها تضمین مى کنند که طرفین به عقد وفا نمایند و به ناچار این عمل آنها وکالت از طرفین عقد مى باشد که براى آن از طرفین به صورت نسبتى از ثمن کالا و سهام و یا مقدارى مشخص ، درخواست دستمزد مى کنند.

اهداف عقد اختیار

سرمایه گذاران اهداف گوناگونى را از انجام معامله به وسیله عقد اختیار دنبال مى نمایند که مهمترین آنها حمایت از خود در مقابل خطرکاهش درآمد حاصل از سرمایه گذارى است.

در اختیار خرید، کسى اقدام به خرید نمى کند مگر آنکه بتواند از طریق خرید کالا یا سهام، همه یا بعضى از ثمن اختیار را پوشش دهدو این در صورتى است که قیمت کالا یا سهام بیش از قیمتى باشد که در عقد اختیار توافق کرده اند. در این صورت، آن را به قیمت موردتوافق مى خرد و به قیمت بیشترى مى فروشد. اگر مجموع زیاده اى که به دست مى آورد بیش از ثمن اختیار باشد، به مقدار مازاد، سودمى برد و اگر مساوى باشند نه سود مى برد و نه زیان مى کند و اگر کمتر از ثمن اختیار باشد، به اندازه اى که از آن کمتر است، زیان مى بیند، اما اگر قیمت فروش، بیش از قیمتى که در عقد اختیار، توافق مى کنند، نباشد، اقدام به خرید نمى کند، زیرا سودى کسب نخواهد کرد، بلکه شاید به حسب موارد، زیان بکند.مطالبى که در باره اختیار خرید گفتیم، موضوع اختیار فروش را روشن مى کند.

حکم شرعى

احتمالات مختلفى در باره حقیقت این عقد وجود دارد.ممکن است گفته شود این عقد، عقد وکالت است، به این معنى که در این عقد، هر کس متعهد به بیع یا شراء مى شود، به طرف مقابل وکالت مى دهد تا کالاى مورد نظر را به قیمت مورد توافق و در زمان معین، از او بخرد یا به وى بفروشد. این وکالت داراى دو ویژگى است:

اول: وکیل مال خود را یا به موکلش مى فروشد یا آن را از وى براى خودش مى خرد و در صورتى که این امر بر اساس وکالت صورت گیرد، اشکالى در آن نخواهد بود چنان که فرض ما همین است.

دوم: وکیل در این عقد در ازاى توکیل خود به موکل دستمزد مى پردازد. حال آنکه چنین امرى مخالف وکالتهاى متعارف است، زیرادستمزد در وکالتهاى متعارف، به عنوان اجرت وکالت، فقط در قبال وکالت داده مى شود ولى در اینجا به عنوان اجرت توکیل پرداخت مى شود.

این نکته نیز فاقد اشکال است، زیرا در وکالت متعارف، وکالت به مصلحت موکل است، زیرا موکل از انجام عمل مورد وکالت سودمى برد. اما در بحث ما، مطلب به گونه اى دیگر است، زیرا در اینجا وکالت داشتن از موکل، به مصلحت وکیل است و به این امید صورت مى گیرد که وکیل به این وسیله به مبلغى دست یابد که هم ثمن اختیار و هم سود را پوشش دهد. از این رو، سود این نوع وکالت به وکیل باز مى گردد و لذا عقلا پرداخت مال براى آن را توسط وکیل صحیح مى شمرند و به همین دلیل، آن را از عنوان ((اکل)) و ((ایکال مال به باطل))، خارج مى دانند همچنان که آنها در وکالت هاى متعارف، دریافت اجرت را صحیح مى دانند و آن را از شمول اکل مال به باطل خارج مى دانند.

تحقیق در مساله آن است که بحث ما خارج از وکالت است، زیرا قوام وکالت به این است که موکل دستمزد را بپردازد بدون آنکه حق وى در انجام عملى که به وکالت داده است، از وى سلب شود، بلکه وى همچنان داراى حق تصرف باشد و تا زمانى که وکیل به انجام کار مزبور اقدام نکرده است و وکالت وجود دارد، مى تواند مباشرتا آن کار را انجام دهد. مثلا اگر موکل کسى را براى فروش خانه اش وکیل نماید، خود نیز مى تواند قبل از اقدام وکیل، براى فروش اقدام نماید، البته اگر وکیل قبلا آن را فروخته باشد، بیع موکل باطل خواهد بود، زیرا با فروش خانه توسط وکیل، خانه از ملک موکل خارج شده است.

اما همان طور که توضیح دادیم، معقود علیه در عقد اختیار، انتزاع حق خرید یا فروش از شخص و انتقالش به طرف مقابل است و بدین ترتیب، حق خرید و فروش کالاى مورد نظر از وى سلب مى شود و تمام آن به کسى که ثمن اختیار را مى پردازد، منتقل مى گردد و این مطلب، مخالف قوام عقد وکالت است ، بنابر این، حقیقت عقد اختیار این است که حق شخص در خرید یا فروش چیزى جزئى یا کلى،در قبال ثمن اختیار به طرف مقابل واگذار شود. مطلوب در این عقد آن است که این حق به مالک ثمن منتقل شود چنان که ثمن ازمالک آن به ناقل این حق انتقال مى یابد.

ظاهرا مى توان گفت: عقد اختیار، داخل در عنوان بیع و یکى از مصادیق آن شمرده مى شود، زیرا در جاى خود تحقیق شده است که شرع در باب بیع بلکه همه معاملات، غیر از اصطلاح مورد نظر عقلا، اصطلاح دیگرى ندارد و عقلا در بیع، شرط نکرده اند که مبیع،عین خارجى جزئى یا کلى باشد، بلکه از نظر آنها عنوان بیع در موارد نقل حقوق در ازاى عوض نیز صادق است، بنابر این، اگر کسى حق اشتراک خط تلفن را در ازاى مبلغ معلومى از شرکت مخابرات دریافت نماید، گفته مى شود که حق اشتراک را به فلان مبلغ خریدارى کرده است همچنین گفته مى شود که حق دارد، به هر کس که خریدار است، آن را بفروشد.

مثال دیگر، کشاورزى است که مدتى طولانى روى زمین کشاورزى کار کرده است، چنین کسى اگر بخواهد زمین خود را رها سازد، عقلا مى پذیرند که وى حق (حق الاصل) دارد و مى تواند آن را بفروشد.

روشن است که در این گونه موارد، مبیع از اعیان خارجى نمى باشد، بلکه شخص، تنها حقى را مى فروشد که عقلا آن را براى وى اعتبارمى کنند همچنین روشن است که صدق و اطلاق عنوان بیع بر این معامله مبتنى بر هیچ گونه مسامحه، ادعا و مجاز نیست، بلکه صدق عنوان بیع مانند صدق عنوان و اطلاق بیع بر بیع اعیان خارجیه است.

آنچه گذشت دلیلى قطعى است بر اینکه از نظر عقلا براى صدق عنوان بیع، لازم نیست مثمن، عین خارجى باشد هر چند معروف این است که باید مثمن از اعیان خارجى باشد، ولى آنچه باید در این موارد تبعیت کرد، فهم عرفى است و فهم عرفى در بحث ما همان است که گفتیم.

اما در باره نظر شرع در این گونه معاملات باید گفت همان طور که در جاى خود اثبات شده است شرع در باب معاملات عقلایى،اصطلاح بخصوصى ندارد و اگر شرع در این قبیل موارد تصرفى داشته باشد، در حکم شرعى خواهد بود، بدین معنى که چه بسا درمواردى عقلا، بیعى را صحیح مى دانند ولى شرع حکم به بطلان آن مى نماید، بنابر این شایسته است حکم شرعى بحث را مورد گفتگوقرار دهیم.

عموم مستفاد از کلام خداوند: ((اوفوا بالعقود))((74)) و ((احل الله البیع))((75)) اقتضا دارد که این معامله صحیح باشد، البته پس از آنکه روشن شد عقلا آن را بیع مى دانند و در بازار به آن اقدام مى کنند. اما شاید بتوان براى بطلان این معامله در شریعت به وجوهى استدلال کرد:

وجه اول: علما اجماع دارند قوام حقیقت بیع به این است که مثمن از اعیان باشد. در کتاب مکاسب شیخ اعظم ((قدس سره)) در تعریف بیع چنین آمده است: ظاهرا در بیع باید معوض، عین خارجى باشد((76))، بنابر این، مبادله منافع با چیز دیگرى را شامل نمى شودو اصطلاح فقها در بیع نیز بر این مطلب استوار است تا آنجا که مى فرماید: ((سزاوار آن است که بیع را انشاء تملیک عین به مال تعریف کنیم)) تا آنجا که مى گوید: ((بیع فقط عبارت است از تملیک اعیان به عوض.))حاصل این وجه آن است که ادعاى صدق بیع بر عقد اختیار با آنچه مورد پذیرش فقها مى باشد، منافات دارد.

پاسخ: نباید در این نکته تردید داشت که بیع، حقیقت شرعیه و متشرعه ندارد، بلکه داراى معناى عرفى است. آنچه را هم فقها مطرح کرده اند، تبیین معنى عرفى به فهم خودشان مى باشد، زیرا شیخ اعظم درجاى دیگر مى فرماید: ((ظاهرا لفظ بیع، فاقد حقیقت شرعیه ومتشرعه است و معناى عرفى خود را دارد، البته فقها در تعریف بیع اختلاف دارند.)) بنابر این، اتفاق فقها بر بودن خصوصیتى در حقیقت بیع، از وجود اجماعى که کاشف از راى معصوم باشد، حکایت نمى کند و همچنین گویاى وجود خبر معتبرى که از معصوم روایت شده باشد نیست، بلکه هیچ دلیلى غیر از فهم عرف از عنوان بیع وجود ندارد. بنابر این، شکى نیست که از نظر آنها در مواردى که مثمن ازاعیان خارجى نیست، بدون مسامحه و تجوز عنوان بیع صدق مى کند چنان که براى این موارد چند مثال زدیم لذا عقد اختیار نیز از جمله این گونه موارد است و در این عقد، اختیار بیع و شراء، فروخته مى شود.

وجه دوم: بعد از پذیرش صدق عنوان بیع بر عقد اختیار گفته شود مبیع باید قابل انتقال به مشترى باشد، زیرا قوام حقیقت بیع به آن است که مبیع از بایع به مشترى انتقال یابد، ولى این شرط در بحث کنونى احراز نشده است، زیرا این احتمال وجود دارد که:اولا، اختیار خرید و فروش از قبیل احکام شرعیه اى باشند که مختص موضوعات خود هستند. بنابر این، همان طور که جایز است انسان آب بیاشامد و غذاى مباح بخورد و این جواز حقى براى وى محسوب نمى شود که براى وى جعل شده باشد، بلکه عبارت دیگرى ازاباحه شرعیه اى است که از احکام الهى شمرده مى شود و در محدوده سلطنت عبد قرار ندارد، همچنین براى وى جایز است که ملک خود را بفروشد و آن چه را مى خواهد بخرد. از این رو، محتمل است جواز مجرد حکم شرعى باشد که قابل نقل و انتقال نیست و ازمحدوده سلطنت عبد نیز خارج است.

ثانیا، هرچند بپذیریم اختیار فروش و خرید از قبیل حقوق است نه احکام، باز این احتمال وجود دارد که حق اختیار از قبیل حقوق غیرقابل انتقال باشد. چنانکه در مورد حق ولایت پدر و حق حضانت مادر و حق اخذ به شفعه، همین گونه است. این گونه امور هر چند ازقبیل حقوقى هستند که اختیار اعمال آنها در دست دارنده آن مى باشد و اعمال آنها مشروط به این نیست که صاحب حق مباشرتا اقدام کند، بلکه مى تواند براى این منظور کسى را وکیل نماید، ولى این حقوق را نمى توان از پدر و مادر و شریک، به دیگرى انتقال داد. از این رو ، این احتمال وجود دارد که حق اختیار از این قبیل باشد.در صورت تحقق یکى از این دو احتمال، راهى براى حکم به صحت بیع در عقد اختیار وجود ندارد، زیرا شکى نیست که مبیع باید ازاعیان مملوکه یا حقوق قابل انتقال باشد، ولى با وجود این احتمال که ممکن است چیزى از جمله احکام یا حقوق غیرقابل انتقال باشد، صحت آن مشکوک خواهد بود. با


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد عقد اختیار

بررسی وضعیت انگیزش شغلی، تفویض اختیار و توانمندسازی روانشناختی کارکنان بندرگاه تجاری کیش

اختصاصی از یارا فایل بررسی وضعیت انگیزش شغلی، تفویض اختیار و توانمندسازی روانشناختی کارکنان بندرگاه تجاری کیش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی وضعیت انگیزش شغلی، تفویض اختیار و توانمندسازی روانشناختی کارکنان بندرگاه تجاری کیش


بررسی وضعیت انگیزش شغلی، تفویض اختیار و توانمندسازی روانشناختی کارکنان بندرگاه تجاری کیش

مقالات علمی پژوهشی چاپ شده با فرمت pdf    صفحات  9

چکیده این روزها محیط پویای اقتصادی و افزایش میل به رقابت در ارائه خدمات بهتر و ارتقاء کارایی، سازمانهاا را مجواور باه ارتقااء تاوان و -
انعطافپذیری خود نموده است. در این راستا مدیران دریافتهاند، کارکنان با انگیزه و متعهد، در تعیین کیفیت کاری یا ساازمان تار یر زیاادی
داشته و مهمترین دارایی آنها محسوب میشوند. بنابراین، سعی در ارتقاء رضایت شغلی کارکنان به منظور ایجاد انگیزه و تعهد سازمانی و به توا
آن افزایش توان رقابت خود با سایر سازمانها دارند. با توجه به این مساله پژوهش پیش رو با هدف بررسی وضعیت انگیزش شغلی، تفویض اختیار
و توانمندسازی روانشناختی کارکنان بندرگاه تجاری کیش انجام شده است. پژوهش حاضر از نظار هادف کااربردی و از نظار شایوه گاردآوری
اطلاعات، تحقیقی توصیفی و از نوع پیمایشی و هموستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان بندرگاه تجاری کیش میباشد کاه 123
نمونه به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردید. یافتههای تحقیق نشان داد، در سطح اطمینان 99 درصد وضعیت انگیزش شغلی، تفاویض
اختیار و توانمندسازی روانشناختی کارکنان بندرگاه تجاری کیش مطلوب است.
کلید واژه انگیزش شغلی، تفویض اختیار، توانمندسازی روانشناختی، بندرگاه تجاری، کیش.


دانلود با لینک مستقیم


بررسی وضعیت انگیزش شغلی، تفویض اختیار و توانمندسازی روانشناختی کارکنان بندرگاه تجاری کیش