یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

اندیشه اسلامی 2 ، نویسندگان دکتر علی غفارزاده ، دکتر حسین عزیزی

اختصاصی از یارا فایل اندیشه اسلامی 2 ، نویسندگان دکتر علی غفارزاده ، دکتر حسین عزیزی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

اندیشه اسلامی 2 ، نویسندگان دکتر علی غفارزاده ، دکتر حسین عزیزی


اندیشه اسلامی 2 ، نویسندگان دکتر علی غفارزاده ، دکتر حسین عزیزی

پاورپوینت درس اندیشه اسلامی۲ گزینه ای مناسب برای جمع بندی درس قبل از امتحان و همچنین کنفرانس ها

این مجموعه که از کتاب اندیشه اسلامی ۲ نوشته آقایان علی غفاری و حسین عزیزی استخراج شده است شامل دو فایل جداگانه می باشد.

فایل اول شامل تمام فصل های کتاب است که به صورت نکته وار کل مطالب کتاب را جمع بندی کرده است برای مطالعه در طول ترم یا مطالعه کامل شب امتحان و یا کنفرانس ها مناسب بوده و فایل دوم به طور خلاصه شامل قسمت های مهم کتاب و نکات امتحانی بوده که برای امتحان پایان ترم (خصوصا شب قبل از امتحان) مناسب می باشد.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحقیق بررسی و مقایسه نیازهای دانش آموزان مدرسه راهنمایی اندیشه هلایجان

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق بررسی و مقایسه نیازهای دانش آموزان مدرسه راهنمایی اندیشه هلایجان دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق بررسی و مقایسه نیازهای دانش آموزان مدرسه راهنمایی اندیشه هلایجان


دانلود تحقیق بررسی و مقایسه نیازهای دانش آموزان مدرسه راهنمایی اندیشه هلایجان

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:52

فهرست مطالب:
عنوان                                                                             صفحه

فصل اول : کلیات
چکیده    1
مقدمه     2
بیان مسئله     5
ضرورت و اهمیت پژوهش     6
اهداف پژوهش     9
فرضیات پژوهش     10
تعاریف واژه ها و اصطلاحات     11
فصل دوم : مبانی نظری و پیشینه تحقیق
مقدمه     14
نیاز    14
نظریه نیازهای مواری     14
نظریه نیازهای مک کللند     16
سلسله مراتب نیازهای مازلو     17
نیازهای فیزیولوژیکی     18
نیازهای ایمنی     19
نیازهای عشق و علاقه     20
نیازهای احترام و اعتماد به نفس     21
نیاز به خود شکوفایی     21
پیشینه نظری تحقیق     22
فصل سوم : روش تحقیق
مقدمه     27
جامعه آماری     28
نمونه آماری     28
روش گردآوری داده ها     28
روش تحقیق     29
روایی و اعتبار تحقیق     29
تجزیه و تحلیل داده ها     29

فصل چهارم : ارائه یافته ها
یافته های تحقیق     31
تجزیه و تحلیل داده ها     37
فصل پنجم :
نتیجه گیری     40
پیشنهادات و محدودیت ها     41
منابع     42
چکیده انگلیسی     43
ضمائم     44

 

 

مقدمه :
تلاش و کوشش افراد در زندگی به منظور تامین نیازهای اساسی است . عدم تامین این احتیاجات و نیازها چه در زمینه بدنی و چه در جنبه روانی سبب پیدایش تشویش و اضطراب در افراد می شود . که موانعی در راه تامین احتیاجات اساسی او ظاهر می گردد . مطالعاتی که به واسطه زیست شناسان و روانشناسان به عمل آمده نشان می دهد که پاره ای از احتیاجات بدنی و روانی برای تمام افراد بشر ضروری و حیاتی است . تامین یا عدم تامین این احتیاجات در بهداشت بدنی و روانی افراد تاثیر فراوان دارد . با اینکه فعالیت افراد در هر دوره از رشد برای تامین این دسته از احتیاجات فرق می کند پس می توان گفت افراد در تمام ادوار زندگی این احتیاجات را برای خود ضروری و حیاتی تلقی می کنند . و برای تامین آنها حداکثر تلاش و کوشش را به خرج می دهند .
 این گونه احتیاجات برای معلمان مدارس بسیار سودمند است . از یک طرف عوامل موثر در بهداشت روانی و بدنی بچه ها را برای ایشان مشخص می سازد و از طرف دیگر در فهم و رفتار دفاعی بچه ها ایشان را یاری می نماید ، هر یک از این دسته احتیاجات به نسبت تاثیراتی را در ادامه حیات افراد دارند که احتیاجات بدنی در درجه اول دارای اهمیت می باشند . این دسته از احتیاجات دارای دو جنبه مثبت و منفی هستند .  جنبه مثبت  مربوط به اموری است که تامین آنها ادامه حیات را ممکن می سازد . مثلاً احتیاج به اکسیژن ، غذا ، آب ، حرارت ، خواب و استراحت اینها جزء جنبه مثبت بدنی قرار دارند و ادامه حیات فرد وقتی ممکن است که اینگونه امور دسترسی داشته  باشند . جنبه منفی احتیاجات بدنی مربوط به اموری است که پیدایش آنها حیات فرد را به خطر می اندازد . روی همین اصل محافظت از بدن در مقابل اینگونه امور ضروری است  . در برنامه مدارس باید موادی گنجانده شود که بچه ها را به اصول و مبانی بهداشت آشنا سازد . معلم از این طریق ایجاد عادات صحیح بهداشتی در بچه ها و شرکت دادن آنها در بازیها و اعمالی که عضلات و اندام آنها را به فعالیت وا دارد در زمینه تامین بهداشت بدنی آنها اقدام کند . عدم تامین احتیاجات بدنی نه تنها رشد بدنی را متوقف می سازد بلکه آثار روانی نیز دارد . دسته ای دوم از احتیاجات اساسی ، احتیاجات روانی است که به نظر روانشناسان این دسته احتیاجات به اندازه احتیاجات بدنی برای انسان ضروری و حیاتی است . ( شریعتمداری ، علی ، ص 251 )


فصل اول
در این فصل سعی می شود که به منظور بررسی موضوع این پژوهش به مسائلی از قبیل بیان مسله تحقیق و اهمیت و ضرورت آن و نیز اهداف تحقیق پرداخته شود .
بیان مسله :
در ارتباط با موضوع پژوهش ، تحقیقات انجام شده نشان می دهد معلمان اولویتها و نیازهای دانش آموزان را بشناسند و رهنمودهای آموزشی را با این شناختها سازش دهند . در دههای اخیر تدریس به طور روز افزونی مشکل تر شده است این امر به دلیل تغییر نگرش نوجوانان نسبت به قدرت ( توانمندیهای ) بزرگسالان و نیز ارزش مدرسه است .
چندین سال قبل ویلیام گلاسر ( 1990 ) روانپزشک مشهور ، تدریس را به عنوان مشکل ترین حرفه و شغل دانست او برای معلمان سطوح راهنمایی و دبیرستان شدت کار را بیشتر می داند .
تحقیقات دیگر نشان می دهد علاوه بر عوامل محیطی و اجتماعی ، عوامل زیستی و ارگانیزمی هم می تواند تاثیراتی مفید و مهمی را در پیشرفت و بر آوردن نیازهای دانش آموزان داشته باشد . بنابراین عوامل مانند اقتصاد خانواده ، سطح اجتماعی و عوامل فرهنگی و آموزشی قطعاً می تواند در برآورده ساختن نیازهای دانش آموزان نقش بسزایی را داشته باشد . ( کریمیان  ، حسین ، 1382 ، ص 1 )
بنابر مطالعات انجام شده تحقیقات صورت  گرفته است که نشان می دهد این تحقیق دارای سوایی و اعتبار لازم است ولی در شرایط مکانی و زمانی متفاوت با شرایط تحقیق حاضر است نمی تواند پاسخ گویی مسله این پژوهش باشد بنابراین موضوع پژوهش نیاز به بررسی در شهرستان ایذه دارد .
در نتیجه محقق سعی می کند که به بررسی و مقایسه نیازهای دانش آموزان دختر مدرسه راهنمایی اندیشه در روستای هلایجان ( شهرستان ایذه ) در سال تحصیلی 89 – 88 بپردازد .
ضرورت و اهمیت پژوهش :
بدیهی است که کشور ما به مطالعات و تحقیقات مربوط به آموزش و پرورش دانش آموزان در زمینه های مختلف از جمله مقایسه نیازهای دانش آموزان ، رشد اجتماعی ، هوش ، یادگیری و غیره نیاز فراوان دارد . و در این میان ضروری است که به مسائل و مشکلات مهمی در شناخت  و برآوردن نیازهای دانش آموزان و شکل گیری شخصیت آنها لطمه می زند مورد توجه قرار گیرد .
ویلیام گلاسر  در این باره می گوید چون معلمان دوره راهنمایی و دبیرستان اشتیاق بیشتری برای کار با دانش آموزان موفق دارند با برخورد با دانش آموزان کم تلاش در این مقاطع روز به روز بیشتر ناامید می گردند . او می گوید : هنگام  گفتگو با صدها معلم دریافتیم که مشکل آنان نبود انضباط در کلاس و یا اعتراض دانش آموزان نسبت به آموزگاران نیست بلکه آنها احساس می کنند نتوانسته اند شاگردان خود را به تلاش وادارند . بدین ترتیب معلم و شاگردان در دام های پیچیده گرفتار شدند و دانش آموزان مطالب درسی برایشان خسته کننده است و هیچ فایده ای در یادگیری مطالب نمی بینند از طرف دیگر معلمان در راه کوشش برای وادار کردن آنها به یادگیری تنها کار را بدتر می کنند بنابراین برای رفع بهبود اوضاع راهی جزء برآورده ساختن نیازهای دانش آموزان و توجه به این نیازها که هم باعث تشویق و ایجاد انگیزه در دانش آموزان می شود و هم سبب آسودگی خاطر معلمان می گردد . و ببینند که دانش آموزان به چه چیزهای احتیاج دارند ؟ نیازهای آنان در ارتباط با مدرسه و کلاس درس عبارتند از : 1- امنیت 2- امید 3- پذیرش و مقبولیت 4- شان و احترام  5- قدرت 6- لذت و سرگرمی  7- شایستگی .
این نیازها با علایق و یا خواسته ها متفاوتند زیرا آنها تنهای مدام دانش آموزان هستند برای مثال پذیرش و مقبولیت ، هنگامی که دانش آموز احساس کند که از طرف معلم مورد پذیرش نمی باشد ضمن احساس بی اتکایی و بی اهمیت بودن سعی خواهد کرد که مقبولیت و پذیرش همسالان و شاید برخی از همسالان نامناسب خود دریافت کند که نتیجه های جز دردسر برای معلم ببار نمی آورد برخلاف نیازها ، خواسته ها یا علایق شامل مواردی است  که ما دوست می داریم و فقدان آنها ما را با مشکل جدی مواجه نخواهد کرد . ( حسینــی ، نــرگس السادات 2 /8 /88 روزنامه اطلاعات ( www. Etteleat . cm  )
به عقیده مازلو هر فرد داری تعدادی نیازهای ذاتی است که فعال کننده و هدایت کننده نیازهای عزیزی اند یعنی ما با آنها به دنیا می آییم اما رفتارهایی که ما برای ارضای آن اکتسابی هستند . ( کریمی ، 1384 ، ص 2 )
این نیازها بر اساس اهمیت به ترتیب زیر قرار می گیرند :
1 – نیازهای فیزیولوژیکی Physiological needs  
2 – نیاز به ایمنی Safety needs  
3 – نیازهای عشق و تعلق داشتن Belongingness and love needs  
4 – نیاز به احترام  Esteem needs  
5 – نیاز به خود شکوفایی Self – actualization needs  
نیازهای فیزیولوژیکی شامل : نیاز به غذا ، هوا  ، خواب و رابطه جنسی است .
نیازهای ایمنی شامل : امنیت ، ثبات ، نظم و رهایی از ترس و اضطراب می باشد .
نیازهای تعلق داشتن و عشق : از طریق روابط عاطفی با شخص یا اشخاص دیگر برآورد .
نیازهای احترام شامل : عزت نفس و احترام از سوی دیگران است .
نیاز خود شکوفایی شامل : تحقق توانایی های بالقوه و قابلیت های شخص بوده و به عبارتی مازلو خود شکوفایی را به عنوان نیاز یک فرد برای محقق کردن آنچه  «برای انجام آن زاده شده اســـت »  ( از نظــریــه شخصیـــت ، ص 387) .
هر نیازی که در پایین ترین مرتبه سلسله مراتب قرار گیرد قوت ، توانایی و اولویت آن بیشتر نیازهای فیزیولوژیکی جزء بنیادی ترین و قوی ترین نیازها هستند و قادر به بازداری کامل همه ناتوانی در برآورده کردن نیازهای سطح پایین تر ، نوعی نارسایی در فرد ایجاد می کند به نیازهای کمبود یا نارسایی نیز می نامند .
نیازهای شناختی : نیازهای دانستن و فهمیدن
مازلو ، معتقد بود مجموعه دیگری از نیازها ( نیاز به داشتن و فهمیدن ) وجود دارد مراتب نیازهای شناختی را تشکیل می دهند .
این نیازها سائق  های ذاتی هستند و در اوایل زندگی ( اواخر دوره نوزادی و اوایل کودکی ) طبیعی کودک ظاهر می شوند . عدم توفیق در بر آوردن این نیازها زیان بار است و می تواند از شخصیت بازداری کند .
نیاز به دانستن قوی تر از نیاز به فهمیدن است و باید لااقل تا حدودی ارضا شود تا نیاز برطرف شود . همچنین بدون ارضای این نیازها ، رسیدن به خود شکوفایی غیر ممکن است ( نظریه های شخصیت ، ص 367 ) .
با انجام این تحقیقات می توان امیدوار بود که راههای گوناگونی برای بهتر شناختن و در بر آوردن نیازهای دانش آموزان در سیستم آموزش و پرورش وجود دارد و بتوانیم با آموزشهای صحیح و راهکارهای مناسب را برای رفع نیازهای دانش  آموزان البته با توجه به وضع اقتصادی و معیشتی ، یادگیری ، هوش  ، انگیزه و غیره کشف و ارائه دهیم و این بررسی ها و راهکارها را به کل کشور تعمیم دهیم .
اهداف پژوهش    
هدف کلی :
این تحقیق ما را به بررسی و مقایسه نیازهای دانش آموزان دختر مدرسه راهنمایی اندیشه در روستای هلاهیجان در سال تحصیلی 89-88 آشنا می سازد  .
اهداف جزئی :
این پژوهش دارای اهداف ویژه ذیل است :
1 – آشنایی با نیازهای جسمانی دانش آموزان دختر مدرسه راهنمایـی اندیشــــه هلایجــــان در ســال تحصیلی 89-88  .
2 – آشنایی با نیازهای اجتماعی دانش آموزان دختر مدرسه راهنمایی اندیشه در سال تحصیلی 89-88 .
3 – آشنایی با نیازهای روانی دانش آموزان دختر مدرسه راهنمایی اندیشه در سال تحصیلی 89-88 .
4 – آشنایی با نیازهای تحصیلی دانش آموزان دختر مدرسه راهنمایی اندیشه در سال تحصیلی 89-88 .
5 – آشنایی با نیازهای شغلی دانش آموزان دختر مدرسه راهنمایی اندیشه در سال تحصیلی 89-88 .
فرضیه های پژوهش :  
1 – بین نیازهای جسمانی و اجتماعی دانش آموزان مدرسه راهنمایی دخترانه اندیشه هلایجان در سال تحصیلی 89-88 رابطه معنی داری وجود دارد .
2 – بین نیازهای جسمانی و روانی دانش آموزان مدرسه راهنمایی دخترانه اندیشه هلایجان در سال تحصیلی 89-88 رابطه معنی دارای وجود دارد .
3 – بین نیازهای جسمانی و تحصیلی دانش آموزان مدرسه راهنمایی دخترانه اندیشه هلایجان در سال تحصیلی 89-88 رابطه معنی داری وجود دارد .
4 – بین نیازهای جسمانی و شغلی دانش آموزان مدرسه راهنمایی دخترانه اندیشه هلایجان در سال تحصیلی 89-88 رابطه معنی داری وجود دارد .
5 – بین نیازهای اجتماعی و روانی دانش آموزان مدرسه راهنمایی دخترانه اندیشه هلایجان در سال تحصیلی 89-88 رابطه معنی داری وجود دارد .
6 – بین نیازهای اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان مدرسه راهنمایی دخترانه اندیشه هلایجان در سال تحصیلی 89-88 رابطه معنی داری وجود دارد .
7 – بین نیازهای اجتماعی و شغلی دانش آموزان مدرسه راهنمایی دخترانه اندیشه هلایجان در سال تحصیلی 89-88 رابطه معنی داری وجود دارد .
8 – بین نیازهای روانی و تحصیلی دانش آموزان مدرسه راهنمایی دخترانه اندیشه هلایجان در سال تحصیلی 89-88 رابطه معنی دارای وجود دارد .
9 – بین نیازهای روانی و شغلی دانش آموزان مدرسه راهنمایی دخترانه اندیشه هلایجان در سال تحصیلی 89-88 رابطه معنی دارای وجود دارد .
10 – بین نیازهای تحصیلی و شغلی دانش آموزان مدرسه راهنمایی دخترانه اندیشه هلایجان در سال تحصیلی 89-88 رابطه معنی دارای وجود دارد .
تعاریف واژه ها و اصطلاحات :
تعاریف نظری :
سواد : نوشته ، رونوشت ، در فارسی به معنای خواندن و نوشتن معلومات ، آگاهی های علمی و ادبی .
نیاز : حاجت ، احتیاج ، قدری که برای گرفتن مراد و حاجت به کسی یا جایی بدهند .
انگیزه : باعث ، سبب
انگیزش : تحریک ، ترغیب ، تحریض
پیشرفت تحصیلی : حرکت کردن به سوی مقابل  

تعاریف عملیاتی :
سواد : نمره ای که با توجه به مدرک تحصیلی هر یک از دانش آموزان به آنها داده می شود .
نیاز : به یک حالت ناشی از کمبود یا محرومیت در موجود زنده اشاره می کند .
انگیزه : عامل نیرو دهنده و هدایت کننده و نگهدارندة رفتار  .
انگیزش : یکسری از تقویت کننده ها هستند که یا بیرونی و یا درونی هستند .
پیشرفت
برنامه : نظم و ترتیب زمان در انجام کارها
یادگیری : ایجاد تحرک در فکر و باز کردن ذهن به طوری که مطلبی که گفته می شود در ذهن جای گیرد و بعد فرد یادگیرنده بتواند چیزی که یاد گرفته را به کار ببرد .  


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحقیق اندیشه سیاسی جدید در تفکر هابز

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق اندیشه سیاسی جدید در تفکر هابز دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق اندیشه سیاسی جدید در تفکر هابز


دانلود تحقیق اندیشه سیاسی جدید در تفکر هابز

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:49

فهرست مطالب:


۴-۱- مقدمه ۳
۴-۲- اندیشه سیاسی قدیم. ۴
۴-۳- بازتاب اندیشه علمی در تفکر هابز ۸
۴-۳-۱- غایت و طبع فلسفه و امتناع آن از هرگونه الهیات.. ۱۰
۴-۳-۲- اقسام علم و روش آنها ۱۴
۴-۳-۳- روش فلسفی هابز ۱۶
۴-۳-۴- جدال دو اندیشمند مدرن. ۱۹
۴-۳-۵- تبیین علی رفتار ۲۲
۴-۳-۱- تحول در نگاه سیاست در اندیشه هابز ۲۳
۴-۳-۲- اگزیستانس پیدا  کردن سیاست: ۲۶
۴-۳-۳- اخلاق به مثابه ورود به علم سیاست.. ۲۸
۴-۳-۴- انسان‎شناسی هابز در علم سیاست.. ۲۹
۴-۳-۵- وضع طبیعی و اندیشه سیاسی هابز ۳۱
۴-۳-۶- کارکرد عقل در وضع طبیعی. ۳۳
۴-۳-۷- حق طبیعی و قانون طبیعی. ۳۴
۴-۳-۸- تأسیس دولت در اندیشة هابز ۳۶
۴-۳-۹- مفهوم قدرت در اندیشه سیاسی هابز ۴۰
۴-۳-۱۰- دین و سیاست در اندیشة‌ هابز ۴۲
نتیجه ۴۶
۱- درک انسان به مثابه سوژه خردمند: ۴۸
۲- نگاه ریاضی گونه به جهان، منطق تجزیه ‎- ترکیبی: ۴۸
۳- قابلیت تصرف در امور: ۴۹
۴- سیاست همچون امری صناعی. ۴۹

 

 

4-1- مقدمه
«علوم انسانی از تشبیه به علوم طبیعی آغاز کردند و جز این افقی نمی‎دیدند و چاره‎ای نداشتند. پیروزی و کامیابی علوم طبیعی و در صدر آنها علم فیزیک، در فتح عرصه‎های طبیعت چندان کوبنده و دلربا بود که هیچ کس را دو دل نمی‎نهاد که علم اگر هست همان علم روشمند طبیعت است و معیار علمیت را اگر از جایی باید وام کرد، آنجا عرصة علوم طبیعی است. جایی که زانوان کانت در برابر علم نیوتونی لرزید، و متافیزیک را به خاطر «زایندگی ملعونش» طعن زد و طرد کرد»  و دیگر نمی‎شد با عینک متافیزیک به طبیعت نگاه کرد. زیرا که طبیعت ریاضی گونه دیده می‎شد.
گسترش غیرمذهبی در عصر ما که معروف به انفجار شناخت یا پیروزی عقلانیت علمی یا تکنولوژی است،  مولود این انقلاب علمی بود. ذهن انسان قادر است که عمق و ژرفای عالم طبیعی را با علم و تکنولوژی یعنی با شناخت عملکرد داخلی ملکول و وضعیت فضای بیرونی فیزیک و شیمی بدست بیاورد.
بینش علمی مدرن با فروپاشی جهان میانه همراه شد. به عبارت دیگر،‌ فروپاشی جهان عصر میانه نه تنها طرز برخورد جدیدی از طبیعت بنیادی نهاد، بلکه تلاشها و کوششهای جدیدی را برای فهم از خود نیز مهیا و آماده کرد. از هنگامی که خداوند دیگر بی‎واسطه در آفرینش درک نمی‎شد، برای متکلمین و معتقدان ضروری می‎باشد، که به طور کلی تأکید بیش از اندازه‎ای بر وحی خداوندی کنند که کلامش حاوی کتاب مقدس است، وحی‎ای که تنها برای انسان در میان همه مخلوقات بدلیل توانایی در زبان قابل فهم است. این گرایش منجر به این شد تا برای درک آن نگاه هرمنوتیکی یا تفسیری از کتاب مقدس به عمل آورند، این مسئله در طول رفورم و پست رفورم بوده است.
پس، بینش علمی، در قلمروی تحقیق تجربی است و آن ناشی از تلاشی است تا جهان را چنانچه ما آن را دریافت می‎کنیم، بفهمیم، پیش‎بینی کنیم و رویدادهای قابل مشاهده را تبیین کنیم و قوانین طبیعت را صورتبندی کنیم.
در اینجا به اندیشه سیاسی قدیم می‎پردازیم. زیرا که اندیشه سیاسی مدرن در برابر آن معنا پیدا می‎کند.
4-2- اندیشه سیاسی قدیم
به نظر افلاطون و ارسطو، قدرت سیاسی جدا از جامعه نیست. قدرت سیاسی یعنی جامعه، قدرت سیاسی عبارت از کل قدرت جامعه است و تنها به دلیل فنونی که در آن به کار می‎رود از دیگر مناسبات ممتاز می‎شود. بر طبق این نظر، بین دولت و جامعه یا اقتصاد و سیاست یا اخلاق و سیاست یا دین و سیاست یا فرهنگ و سیاست، فرقی نیست. انسان یعنی شهروند، هر فعالیت جامعه یا شهروندان جامعه دارای ماهیت سیاسی است. شهروند فقط از راه فعالیت سیاسی به اشعه ادعای خویش تحقق می‎بخشد و تنها به برکت سیاسی به مرتبه انسانی دست می‎یابد.
در واقع، علم سیاست از نظر ارسطو و افلاطون معطوف به تأمین و توسعه فضیلت و سعادت بود. دین، سیاست و زندگی از یکدیگر جدایی‎ناپذیر بودند. منصب دینی و روحانی اصلا‌ً منصب سیاسی تلقی می‎شد. خیر فردی از خیر جامعه جدایی‎ناپذیر بود و اخلاق جزء جدایی‏ناپذیر سیاست به شمار می‎رفت.
آنچه حائز اهمیت است و این پایان در مقابل آن درصدد تبیین علم سیاست جدید می‎باشد، این است که جامعه و فرایت به هیچ روی به عنوان پدیده‎های مجزا مورد شناسایی قرار نمی‎گرفتند. هیچ چیزی سوای دولت ‎- شهر وجود نداشت. حوزه زندگی خصوصی و حقوق و آزادیهای فردی متصور نبود. افراد تنها به عنوان شهروندان تمام عیار مدعی حقوق بودند و تمیز میان حقوق عمومی و خصوصی قابل تصور نبود. قانون جزئی از مذهب،‌اخلاق و اصول اداره دولت ‎- شهر به شمار می‎رفت. در اندیشه قدیم، شهر نسبت به فرد اولویت داشت.
پس،‌ اندیشه قدیم یک اندیشه خیه‎ای بوده است که در آن نظمی مقدس و قابل احترام ارائه می‎شود و هر کس که هماهنگ با نظم فوق باشد، مصداق راستی است، وگرنه، دروغ تلقی می‎شود. در جهان خیه‎ای به تعبیر ونیست، سیاست هم جزئی از این نظم جهانی تلقی می‎شود. هم چنانکه خداوند واحد و یگانه‎ای بر جهان حاکم است، دولت‎های این جهان نیز ملک حاکم واحدی به شمار می‎روند، که همچون پدر بر خانواده حکومت می‎کنند، پادشاه همچون سر در بدن وراعی، رعایا است، به همان‎گونه که خداوند نظر مشورتی و با توافق و رضایت مدارج «‌پایین» خلقت را جویا نیست، پادشاهان اصیل و واقعی نیز نباید به دنبال کسب رضایت و موافقت اتباع خود باشند.
«بلوم» نیز در رابطه با اندیشه سیاسی قدیم اظهار می‎دارد: «از افلاطون تا ماکیاول چنین انگاشته می‎شد که نیک‎مردان، قوانین خوب تدوین می‎کنند و این قوانین خوب به نوبه خود مردانی نیک می‎پروراند و از همین جا سعادت عمومی تأمین می‎گردد. در این زمینه آزادی افسری بر تارک نظم افلاطونی بود و خدایان و انسانها در آن سهیم بودند.»
اما علم سیاست جدید با فلسفه سیاسی کلاسیک در این مسئله متمایز بود که علم سیاست جدید دیگر نسبت به سوالی که راهبرد فلسفه سیاسی کلاسیک بود، توجهی ندارد. منظور سوال درباره بهترین نوع حکومت یا بهترین نظم سیاسی است. اما علم سیاست عمدتاً به سوالهایی توجه دارد که برای فلسفه سیاسی کلاسیک از اهمیت بسیار کمتری برخوردار است و آن مسئله روش و متدلوژی است.
با وجود آنکه علم سیاست زاده سده بیستم است، اما پایه‎های آن در تجربه‎گرایی سده هفدهم گذاشته شد. سده‎ایی که «علم را ابزار کسب دانش و شناخت از راه مشاهده، تجربه و آزمایش و اندازه‎گیری می‎دانند.»
هابز تحت تأثیر علم جدید به نوشتن لویاتان پرداخت که یکی از عالی‎ترین آثار فلسفه سیاسی انگلیسی می‎باشد. و مانند هر شاهکاری، مطالعه دیدگاه‎های آن اقناع‎کننده است. برای مثال،‌ هابز تبیین ادراک یعنی دغدغه معرفت‎شناختی، ‌عمل ذهن و نقش قدرت سیاسی در جامعه را مورد توجه قرار می‎دهد. برای نظریه‎پردازان سیاسی، اهمیت لویاتان عمدتاً از این آخرین دغدغه بوجود می‎آید، یک گزارش از ماهیت حاکمیت و ضرورت قدرت اجبارگر برای ثبات جامعه می‎باشد.
لویاتان با بحث روان‎شناسی آغاز می‎شود و از روان‎شناسی ادامه می‎یابد و به سیاست ختم می‎شود. فرض بنیادین هابز آن بود که ماده در حرکت است. این قسمت ظاهراً یک نقش بزرگی در ویژگی هابز به عنوان «التزام ماتریالیستی» نقش داشته است.  
در زیر روان‎شناسی، جنبه «هستی‎شناسانه» وجود دارد. هستی‎شناسی علم وجود به نحو کلی است و واژه هستی‎شناسانه در اینجا دلالت بر تصور هابز از ذات هستی دارد. هابز را معمولاً و به درستی ماده‎گرا می‎دانند و معنای هابزی ماده‎گرایی این است که هر واقعیتی به تمامی بر حسب مکان، زمان و وانین علیت قابل تعریف است. هستی ترکیبی از اشیاء متحرک است. هر واقعیتی، موقعیتی مشخص در مکان و زمان دارد و قوانین فیزیکی تغییرناپذیر بر آن حاکم است هر فرد انسانی یکی از اجزاء سازنده عالم است. وی از چیزهایی مانند سنگ و درخت پیچیده‎تر است اما با آنها تفاوت ماهوی ندارد.
هابز در فصل اول لویاتان سعی می‎کند تا تبیین کند که چطور حواس ما به حرکت در اشیاء بیرون از ما پاسخ می‎دهد، ‌احساس بوجود می‎آورد که ما تجربه می‎کنیم. اندیشه حرکت بعداً در بحث هابز از میل و تنفر به کار برده می‎شود؛ ما به سوی بعضی از اشیاء جذب می‎شویم و از بعضی دیگر متنفر. ما به اشیایی که جذب می‎شویم نام «خوب» و از اشیایی که متنفر هستیم نام «بد» می‎دهیم.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحقیق ماهیت تصویر و اندیشه

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق ماهیت تصویر و اندیشه دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق ماهیت تصویر و اندیشه


دانلود تحقیق ماهیت تصویر و اندیشه

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:54

فهرست مطالب:

ماهیت «تصویر» و «اندیشه» ۲

ماهیت زبان. ۹

دوره‌ی میانه (کناره‌گیری از فلسفه) ۴۴

 


 

ماهیت «تصویر» و «اندیشه»
وینگشتاین  بعد از بیان اصول و مبادی هستی شناسی به طرح ماهیت اندیشه و تصویر و از آن پس به طرح ماهیت زبان می پردازد این انتقال از طریق این ایده‌ی معروف ویتگنشتاین صورت می گیرد که اندیشه ها و گزاره ها تصاویر واقعیت هستند.
وینگشتاین  قبل از اینکه وارد مبحث ماهیت اندیشه و زبان شود به طور مختصر در ابتدا درباره‌ی ماهیت تصویر سخن می گوید ما از طریق یک تصویر می توانیم واقعیت را بازنمایی کنیم «تصویر نمایانگر وضع در فضای منطقی … است . تصویر مدل واقعیت به شمار می آید» (رساله 2/2 ، 11/2) هر تصویری از عناصر و اجزایی ترکیب شده است که مقوم تصویر می باشند هر یک از این اجزاء و عناصر، ابژه ای در عالم واقعیت را بازنمایی می کنند، ترکیبی از این تصویر، ترکیبی از ابژه ها را در یک وضعیت امر بازنمایی می کند. همانطور که میان ابژه های واقعیت ترتیب و رابطه ای وجود دارد، همین رابطه نیز میان عناصر تصویر که معرف این ابژه ها می باشند نیز وجود دارد. ویتگنشتاین همانطور که روابط میان ابژه های واقعیت را صورت منطقی واقعیت تلقی می کند، روابط میان عناصر تصویر را نیز «ساختار تصویر» می نماید. ساختار منطقی تصویر، خواه در اندیشه یا در زبان، همشکل و همریخت ساختار منطقی حالت امور واقعی است که بازنمایی می کند (مقاله‌ی اینترنت «لودویگ ویتگنشتاین» از دایره المعارف اینترنت) لذا یک نوع اشتراک میان تصویر و واقع در صورت منطقی شان وجود دارد، در صورتی که این اشتراک در میان نباشد در آن صورت تصویر نمی تواند واقع را بازنمایی کند، زیرا «در تصویر و چند تصویر شده، بایستی وجه مشترکی در میان باشد تا اولی تصویر دومی گردد.» ( رساله 161/2) رابطه‌ی تصویریی که میان تصویر و چند تصویر شده تحقق می یابد ناشی از همین اشتراک در صورت و هم آرایی و تطابق عناصر آنهاست و همین هم آرائی است که این امکان را به تصویر می دهد تا تصویر کننده‌ی واقعیت باشد (رساله 1515/2 و 1514/2)
ویتگنشتاین از آنجایی که ساختار و ترکیب نمایش یک تصویر را شکل و صورت منطقی می نامد، به همین علت نیز مقصر است. هر آنچه که یک تصویر است، یک تصویر منطقی نیز می باشد، در حالی که هر تصویری به عنوان مثال نمی تواند فضایی باشد (رساله 182/2).
اما این صورت منطقی تصویر به وسیله‌ی خود تصویر نمی تواند منعکس شود و صرفاً هر تصویری می تواند دال بر آن باشد، ویتگنشتاین معنای یک تصویر را «آنچه را که یک تصویر مجسم می دارد» تعریف می کند (رساله 221/2) و معنای آن را متمایز از صدق و کذب آن می داند می گوید «آنچه را که تصویر مجسم می کند، آن را مستقل از درست یا نادرست بودنش و بر مبنای شکل نمایش آن مجسم می نماید» (رساله 22/2) و معتقد است، درستی و نادرستی تصویر نیز به واسطه‌ی سازگاری یاناسازگاری مضمون تصویر با واقعیت تعیین می شود (رساله 222/2) یعنی باید آن را با واقعیت مقایسه کرد تا درستی یا نادرستی آن را تعیین کنیم، بدین ترتیب تعیین پیش بینی درستی یا نادرستی تصویر را رد می کند و می گوید «تصویر به تنهایی نمی تواند معرف درستی یا نادرستی خود باشد» (224/2)
وینگشتاین  تمایز میان معنا و صدق و کذب گذاره را نیز در رساله مطرح می کند زیرا طبق نظریه‌ی تصویری اش گذاره نیز تصویر واقعیت می باشد و معتقد است که هر گزاره‌ی قبل از تعیین صدق و کذب آن باید معنایی داشته باشد یعنی در تقسیم اولیه ابتدا گزاره را به معنادار و بی معنا تقسیم می کند و بعد صدق و کذب آنها را مطرح می کند.
وینگشتاین  بعد از اینکه مطالب مربوط به تصویر را مطرح کرد به بیان ماهیت اندیشه می پردازد، این ماهیت اندیشه را در اصل سوم رساله ذکر می کند که معرف نحوه‌ی گذر فلسفه‌ی وینگشتاین  از هستی شناسی به معرفت شناسی است و در آن به بیان چگونگی ارتباط و پیوند میان جهان و اندیشه‌ی معطوف به جهان می پردازد او در این اصل اندیشه را «تصویر منطقی واقعیتها» معرفی می کند به عبارت دیگر «یک اندیشه ، فقط وقتی اندیشه است که ساختار منطقی یک گزاره یا تصویر را داشته باشد» (هاوارد ماونس در آمدی بر رساله‌ی منطقی – فلسفی ، ص 159) وینگشتاین  اندیشه را به این دلیل تصویر عالم می داند که اندیشه «امکان وضعی که اندیشه از آن برخاسته است…» را بازنمایی می کند لذا تصویر است، اما تصویر منطقی بودنش بدین جهت است که همانطور که در مبحث مربوط به تصویر گفته شد، هر تصویری چون ساختار منطقی اش با ساختار منطقی آنچه که تصویر می کند مشابه و مشترک است لذا تصویر منطقی می باشد، اندیشه نیز که واقعیت را تصویر می کند و ساختار اجزای آن با ساختار اجزای واقعیت مشابه و مشترک است لذا تصویری منطقی می باشد. اما صرفاً تصویر منطقی «آنچه که ممکن است» می باشد زیرا وینگشتاین  معتقد است که صرفاً آنچه را که ممکن است می توان به اندیشه در آورد «اندیشه در بردارنده‌ی امکان وضعی است که اندیشه از آن برخاسته است. هر آنچه اندیشیدنی است، ممکن نیز می باشد» (رساله 02/3) اما هر آنچه که غیر منطقی باشد به اندیشه در نمی آید (رساله 03/3) و اشکال این امر را نیز در این می داند که یک امر «غیرمنطقی» قابل گفتن نیست یعنی «ما نمی توانیم بگوئیم که یک جهان«نامنطقی» چگونه است» (رساله 031/3) عدم امکان بیان یک چیز «غیرمنطقی» را با عدم امکان ترسیم یک شکل هندسی بر خلاف قوانین فضا مقایسه می کند و می گوید همانطور که نمی توان شکل هندسی را بر خلاف قوانین فضا ترسیم کرد یک امر خلاف منطق را نیز نمی توان به زبان بیان کرد (رساله 032/3).
وینگشتاین  پس از اینکه در اصل شماره‌ی سه رساله، اندیشه را تصویر منطقی واقعیتها معرفی می کند در اصل شماره‌ی چهار، اندیشه را به عنوان گذاره‌ی معنی دار تعریف می کند «اندیشیدن» را «نوعی زبان» می داند، «چون اندیشه هم، البته، تصویر منطقی جمله است و لذا در واقع نوعی جمله است » (یادداشتها، صفحه 82) او معتقد است که «در گزاره یک اندیشه از لحاظ حسی ادراک پذیر می گردد.» (رساله 1/3) لذا گزاره چیزی نیست جز همان اندیشه که صورت حسی یافته است در واقع اصل چهارم رساله وسیله‌ی صورت بندی اندیشه را همان گزاره‌ی معنی دار تلقی می کند ممکن است این عقیده‌ی وینگشتاین  که «اندیشه، جمله ای معنادار است» این گمان را در ما پدید آورد که کلمات یک جمله می توانند اجزای سازنده‌ی یک اندیشه باشند. اما وینگشتاین  این عقیده را رد می کند و معتقد است، آنچه اندیشه را تشکیل می دهد، یعنی اجزای اندیشه، اجزایی فیزیکی هستند که «همان نوع نسبتی را با واقعیت دارند که کلمات دارند» اما در عین حال اعتراف می کند که نمی داند این اجزاء چه هستند و وجود این اجزاء را نیز به مانند وجود اعیان بسیط واقعیت به طور پیشینی مطرح می کند و می گوید «من نمی دانم اجزای اندیشه چه هستند،‌اما می دانم که اندیشه باید چنان اجزایی را داشته باشد که با کلمات زبان مطابق باشند» (یادداشتها، صص 30-129).
نورمن مالکوم براساس این گفته‌ی وینگشتاین  ،‌می گوید «از این ملاحظات چنین بر می آید که نظر وینگشتاین  این نبود که اندیشه وجمله‌ی معنادار دقیقاً یک چیزند، بل این بوده که اندیشه و جمله دو چیزند با اجزای متناظر دارای ماهیت های مختلف، هر کدام از این دو چیز یک تصویر است.» (نورمن مالکوم، ص 15) اما هارتناک معتقد است که یکی دانستن اندیشه و قضیه و حکم به اتحاد آنها نادرست و اشتباه نیست اما باید منظور از «اندیشه» را مشخص کنیم. اندیشه می تواند به معنی ترکیبی از عوامل ذهنی باشد و یا ممکن است به معنای حدیث نفس  با خویشتن باشد. در این معانی، اندیشه را نمی توان با بقیه یکسان دانست اگر ما اندیشه را به معنی آنچه اندیشیدن متضمن آن است یا القاء می کند، بگیریم، در آنصورت می توانیم اندیشه را همان قضیه بدانیم و این سخن وینگشتاین  که تصویر منطقی امر واقع، اندیشه است،‌قابل ایراد نخواهد بود. (هارتناک، صص 64 و 63) حال که طبق نظر وینگشتاین  اندیشه مجله ای معنی دار است و جمله نیز بر حسب نظریه‌ی تصویری ، تصویری از واقعیت عالم است از این رو می توان گفت که «مجموع اندیشه های صحیح، تصویری از جهان » ارائه خواهد کرد» (رساله 01/3). نکته‌ی مهمی که باید در باب اندیشه به آن توجه کرد این است که به نظر وینگشتاین  اندیشیدن و فکر کردن بدون زبان غیر ممکن است، برای اینکه بتوان در مورد واقعیت اندیشه لازم است که واقعیت را طبقه بندی کنیم اما این طبقه بندی اشیاء مستلزم به کاربردن زبان و طبقه بندی این اشیاء است. جان سرل در توضیح این مطلب می گوید وینگشتاین  «به این نکته اذعان می کرد که واقعیت همانطور که ما بخش بندی می کنیم، بخش بندی می شود و تنها از درون زبان است که می توانیم فکر کنیم چگونه تقسیمش کنیم. ما این شیء را فقط می توانیم دست تصویر کنیم و آن دیگری را میز، زیرا مفاهیم یعنی الفاظ مربوط به آنها را در اختیار داریم. ولی نکته‌ی مورد نظر او از این عمیق تر است. به نظر وینگشتاین ، ممکن نیست جدا از تعبیرهای لفظی، اساساً چیزی به نام فکر کردن وجود داشته باشد یا حتی چیزی به اسم تجربه، لااقل تجربه به معنای یکی از ویژگیهای عمر ما افراد انسانی، از زمانی که به بزرگسالی می رسیم. به عقیده‌ی او فکر کردن چیزی جز عمل کردن با تعبیرات لفظی نیست، بنابراین ، زبان در همه‌ی کنج و کناره های تفکر – و لذا در سراسر تجربه‌ی بشری – رخنه می کند.» (بریان مگی، فلاسفه‌ی بزرگ، ص 553).
 


دانلود با لینک مستقیم

تحقیق نگرش هنرمندان قرون هفتم تا دهم هجری وتاثیر اندیشه های آنان درتصویر انسان و طبیعت در نقاشیهای مینیاتور

اختصاصی از یارا فایل تحقیق نگرش هنرمندان قرون هفتم تا دهم هجری وتاثیر اندیشه های آنان درتصویر انسان و طبیعت در نقاشیهای مینیاتور دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق نگرش هنرمندان قرون هفتم تا دهم هجری وتاثیر اندیشه های آنان درتصویر انسان و طبیعت در نقاشیهای مینیاتور


تحقیق نگرش هنرمندان قرون هفتم تا دهم هجری وتاثیر اندیشه های آنان درتصویر انسان و طبیعت در نقاشیهای مینیاتور

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:88

فهرست مطالب:

پیشگفتار:
چکیده:
مقدمه:
عالم خیال و مفهوم فضا در نگارگری ایرانی:
نگرش به انسان و طبیعت در نگارگری ایرانی:
نگارگری ایران میراث گذشتگان :
مکاتب عباسی و سلجوقی :
مکتب مغول :
مکاتب شیراز ،‌‌ جلایری و تیموری :
مکتب هرات :
مینیاتور ایران در دوران صفویه :
تعامل و تجلی مذهب و عرفان در پیکره انسان :
هنر دینی :
سیر تصوف در ادبیات و هنر ایران :
سیر عرفان در ادبیات ایران :‌
هم زیستی عرفان و تصوف در نگارگری و سخنوری :
نگارگری ایرانی:
هنر نگارگری قرون هفتم و هشتم هجری:
نتیجه گیری
نتیجه:
فهرست منابع و مآخذ :
فهرست مجلات و جراید :

 

 

پیشگفتار:
هنر ایران به لحاظ قدمت و زیبایی همیشه مورد توجه محققان بوده است.
هنر ایرانی هنری اصیل و سنتی است که از دیرباز مورد توجه منتقدان و پژوهشگران قرار گرفته است و در این راستا آثار هنری به جای مانده از جمله نقاشیهای دیواری و سفالها و کاشیها و نقاشیهای مینیاتور که عموماَ برای زینت بخشیدن به نسخ خطی کاربرد داشته است مهمترین نقش را بازی کرده اند و به راحتی اندیشه ها و تفکرات وفرهنگها  و آداب و رسوم ملتی را به نمایش گذاشته اند که از تمدنی دیرپا و قدرتمند برخوردار بوده اند.
پیشینه ملی وعقیدتی که از ادوار کهن به هنرمندان نگارگر دوران اسلامی رسیده بود با عقاید دینی و الهی اسلام عجین شده و ترکیبی موزون پدید آورد که اگر چه در تمامی عرصه های هنر ی شاهد آن بودیم ولی در نگارگری ایرانی به کمال اوج و شکوفایی خویش رسید.
هنرمندان نگارگر با استفاده از نمادها نقوش گیاهی انسانها و نقشهای جامه ها و استفاده از درخشندگی رنگها دنیای ذهنی خویش را به عرصه ظهور رساندند و در این راستا ازظرافت و دقت و مهارت همچون ابزاری قدرتمند برای رسیدن به هدف خود سود جسته اند.
جهت انجام این پژوهش ابتدا به کتابهاو مجلات مربوط به دوره اسلامی و مینیاتور ایران رجوع گردیده و پژوهش به صورت کتابخانه ای انجام شد.
 
چکیده:
شروع نقاشی ایران را می توان در نقاشیهای دیواری ادوار پیش ازتاریخ بویژه دوران پارتیان و ساسانیان جستجو کرد. هنر پارتیان و ساسانیان در ادامه با نقوش کتابهای مانویان پیوند می خورد و این نقاشیها در دوران بعدی, مینیاتور ایران را تشکیل می دهند.
تفکر و اندیشه عرفانی واسلامی ازطریق نفوذ در ادبیات به نقاشی نیز وارد می شود, این اندیشه ها ازدیرباز در ایران باستان ریشه داشته است. استفاده از نمادها و سمبل ها و پرهیز از هر نوع طبیعت گرایی تلاشی بوده است برای ساختن دنیای خیالی و مثالی و نمایشی از اندیشه های الهی.
رساله حاضر پژوهشی است درباره نگرش هنرمندان قرون هفتم تا دهم هجری وتاثیر اندیشه های آنان درتصویر انسان و طبیعت در نقاشیهای مینیاتور.
البته عوامل دیگری از جمله نظام حاکم و عوامل محیطی نیز تاثیری در نحوه ترسیم این نقاشیها داشته است.
در این پژوهش سعی شده است ارتباط بین عرفان و مذهب وتاثیر آن بر روی هنر, ایجادهنر دینی و نگرش عارفانه هنرمندان نگارگر وتاثیر این نگرش بر روی انسان و طبیعت و نحوه ارتباطی که بین این دو درتصاویر برقرار شده است مورد بررسی قرار بگیرد.


مقدمه:
     نقاشی ایران از جمله هنرهای طراز اول آسیاست. این هنردارای معیارها و ضوابط سنتی مشترک با نقاشی هندی، چینی و ژاپنی است ولی در حدود حجم خود خصوصیاتی خاص و بی همتا دارد.
مرزبندی ها و محدودیتهای آن روشن و بارز است، لیکن درست به موجب همین مرزبندیها و محدودیتها، اهداف و مقاصد خویش را با انسجامی‌ویژه ، پی جویی کرده است. اصولاَ هنر تصویری را در ایران محدود به نگارگری می‌دانند مخصوصاَ نگاره هایی که برای نسخ خطی تدارک دیده شده اند. از آنجا که بخش اعظم دیوارنگاره ها محو شده اند اما هنوز هم این نگاره ها میزانی برای سنجش و ارزیابی است.
نقاشی دیواری از همان ادوار پیشین، برای تزئین کاخها به کار رفته است، این مطلب از منابع ادبی و ازقطعات بازمانده و مکشوفه ازروزگاران قبل از تاریخ و قبل از اسلام معلوم می‌شود. نقاشی های دیواری که خارج از مرزهای واقعی سیاسی ایران، ولی در حوزه فرهنگی آن قرار دارد، هنر تصویری دوران قبل از اسلام را تشکیل می‌دهد. قبل از سده دوم وسوم هجری نمونه ای از آثار نگارگری ایران به دست نیامده است. و فقط قطعاتی از کتابهای مانویان مکشوفه در تورفان موجود است از این رو  وقفه ای حدود سه قرن در تاریخ نگارگری ایران به وجود آمده که اطلاعاتی در خصوص آن در دست نیست. بنابر، این پی جویی تاریخ هنر نگارگری ایران است که در قرن دهم پس از نفوذ غرب نقاشی ایرانی به آرامی‌از سنت گذشته فاصله می‌گیرد و در قرون بعدی بی توجه به هنراصیل نگارگری حرکتی نورا آغاز می‌کند.
نگارگری ایرانی مانند هر هنر دیگر ایرانی، از تفکر و اندیشه اسلامی‌و عرفانی بی بهره نیست، اندیشه های عرفانی در تار و پود هنر نگارگری نیز ریشه یافته اند و این مرهون نفوذ عرفان در ادبیات داستانی و حماسی می‌باشد. هنگامی‌که هنرمند نگارگر به تصویر داستان های حماسی و گاه عاشقانه می‌پردازد از این اندیشه ها غافل نبوده و با جهان بینی خیالی و ماورایی خویش را به تصویر می‌کشد.
بررسی وآشنایی با جهان بینی و نوع نگرش هنرمندان نگارگر و تفکر آنان که موجب ایجاد آثاری جاودانه شده است از اهداف این پژوهش می‌باشد که در این راستا ارتباطی که نگارگر بین انسان و طبیعت در طی قرن چهارم برقرار کرده است و انسانی که در این نگاره ها ازقرنی به قرن دیگر، دچار تحول و تکامل شده است،  علاوه بر خصوصیات ظاهری، از لحاظ معنایی نیز رشد قابل توجهی یافته که در این پژوهش مورد توجه بوده است.
البته نمی‌توان در این میان از نقش حکام و افراد متنفذی که با حمایت یا عدم حمایت از هنرمندان، موجبات رشد و شکوفایی را برای این قشر از جامعه ایجاد می‌کردند یا مانع از ادامه پیشرفتشان می‌شده اند نادیده گرفت. پیش زمینه‌های تحقیقی در این مورد محدود و انگشت شمار بوده است و بیشتر به تحول و خصوصیات ظاهری انسان یا طبیعت بطور مجزا پرداخته است از جمله رنگ آمیزی های طبیعت و یا نقوشی که از ممالک دیگر به هنر طبیعت پردازی ایران وارد شده است و یا نوع پوشش و جامه ها و یا مسائلی از این قبیل.
پژوهش حاضر براساس فرضیات زیر انجام شده است:
-    اول اینکه، در بسیاری از موارد در یک نگاره اهمیت انسان و طبیعت و نحوه نگاه به این دو ازاهمیت یکسانی برخوردار بوده که البته گاهی نگارگر یکی را بر دیگری ترجیح می‌داده است.
-    براساس تحول فکری و اعتقادات هنرمند جایگاه طبیعت یا انسان تعیین ومشخص می‌شود، گاهی طبیعت در پس زمینه تصویر، بی توجه باقی مانده، گاهی پویا و شکوفا ترسیم می‌شود گویی نقشی خیالی است ازبهشت.
-     گاهی انسان برتر از طبیعت است و تمام توجه به اوست و گاهی مانند نقشی از گل و گیاه در میان طبیعت جای می‌گیرد و به همان اندازه که درختی  پرشکوفه جلب نظر می‌کند او هم خود نمایی می‌کند.
-    پژوهش حاضر شامل پنج فصل می‌باشد.
فصل اول
اشاره بر جهان شناسی و درک ارتباط میان جهان و مبدا داشته و اینکه هنرمند نگارگر چگونه از صورت خیالی تعالی پیدا کرده و می‌تواند به ساحت متعالی عالم قدس قدم گذاشته و با خلق اثر خود، بیننده را از این افق حیات و وجود مادی به مرتبه ای متعالی، یعنی جهانی مافوق این جهان جسمانی برساند.
فصل دوم
مروری است بر پیدایش و آغاز نگارگری در ادوار مختلف و بررسی آثار و عوامل محیطی و اجتماعی بر این هنر و نفوذ و تاثیر پذیری از ملل دیگر.
فصل سوم
از تجلی مذهب وعرفان در ذات انسان وپیدایش هنر مقدس و نیز سیر تصوف در هنر و هم زیستی عرفان و تصوف در نگارگری و سخنوری فرازهایی دارد.
فصل چهارم
به بررسی تاثیر عوامل طبیعی در نگارگری دوره ساسانی و بیان این مطلب که به علت عدم دسترسی به آثار نگارگری قرون اولیه اسلام در ایران، امکان تحقیق و بررسی دقیق آثار این دوران میسر نمی‌باشد، می‌پردازد. از دیگر نکات این فصل بررسی آثار مکتوب قرون پنجم تا هشتم هجری از جمله پژوهش بر مینیاتور های سلجوقی یامکتب بغداد و نیز مینیاتورهای ایلخانیان وافزایش اهمیت نقش انسان نسبت به طبیعت، تاثیر هنرخاور دور بر نقاشی های این دوران، بیان پیشرفت فن تصویر سازی در قرون هشتم توسط جلایریان. معرفی برخی آثار این دوران و توضیحات مربوط به آثار مذکور و درنهایت نگاه انتزاعی هنرمندان این دوران به انسان و طبیعت.
فصل پنجم
نگارگری سده های نهم و دهم هجری را تحلیل نموده و به بررسی اجمالی سه مکتب سده نهم یعنی مکاتب شیراز، هرات و تیموری و مشخصات این سبکها می‌پردازد. هم چنین به بیان تغییر موضوعات نقاشی این دوران و ابداعات پدید آمده در نیمه دوم سده نهم هجری ازجمله صحنه هایی نظیر چوپانی و کارهای ساختمانی و غیره می‌پردازد.
از دیگر مطالب نگاهی گذرا به شاهنامه طهماسبی و موضوعات آن و تغییر نگرش هنرمند  و علاقه به تصویر کردن جنبه های ناخوشایند زندگی و همینطور معرفی برخی آثار این دوران وبیان توضیحات مربوطه و درنهایت ذکر  تعبیر سهراب از نگارگری ایران.
در بخش آخر و نتیجه  گیری نهایی نوع نگرش هنرمند نگارگر، به فضای اطراف و رابطه آن با انسان، بررسی شده است. که این نگرش بر مبنای اندیشه های عرفانی است که در ایران متداول بوده است و درشعر و ادبیات و در نتیجه در نقاشی ایرانی نمایان می‌گردد. این عقاید که از دیرباز در اندیشه های مزدیسنایی، زرتشت، مانی و … و در نهایت در اندیشه مسلمانان تجلی یافته، زمینه مناسبی را برای گسترش در ایران زمین بعد از اسلام پیدا می‌کند و هنر دینی که از زمان مانی شروع شده، در هنراسلامی‌شکل جدیدی می‌یابد.
در نگارگری ایران تلاش برای کشف و کاوش بعد سوم، صورت نمی‌گیرد و تاثیرات جو و نور و سایه به فراموشی سپرده می‌شود. منظره طبیعت هیچگاه آئینه حالت انسان نمی‌شود، برخلاف هنر چینی که منظره، توضیح ارتباط انسان با جهان می‌باشد.
انسان مینیاتور مورد توجه نگارگر قرار می‌گیرد و طبیعت تنها بعنوان یک زمینه پذیرفته میشود و هرگز به خاطر خودش مورد مطالعه قرار نمی‌گیرد. با این حال منظره سازی درعهد تیموری گسترش می‌یابد و علیرغم اینکه درسده هشتم هنرمند نگارگر، ظرایف بیشتری را در مورد انسان و طبیعت ترسیم می‌کند و تجملات ظاهر می‌گردد. لیکن باز هم انسان موضوع اصلی است و بر طبیعت اطراف خویش سیطره دارد و نگارگر شیفته انسان مینیاتور خویش است، به گونه‌ای که در سده یازدهم، هنرمند به فضای اطراف بی توجه شده و دنیای پیرامون مانند درخت،بوته و غیره به راستی در تصاویر کمرنگ می‌گردد.
جهان آگاهی:
     انسان در عمق فطرت خویش، همواره در آرزوی مطلق، بی نهایت، ابدیت، ازلیت، جاودانگی و خلود، بی زمانی، بی مکانی، بی مرزی، بی رنگی، تجرد مطلق،  تقدس، آزادی و رهایی مطلق، نخستین آغاز، آخرین انجام، غایت مطلق، سعادت راستین، حقیقت پاک و… بوده است و آن من راستین و اهورایی خویش را با این معانی ماورایی، خویشاوند می‌یافته و بدانها سخت نیازمند، و این عالم که نسبی است و محدود و عرضی و متوسط و مقید و زشت و رنج زا وآلوده وسرد وتیره دل وبرده ذلیل مکان و زمان و محکوم نقض و مرگ، با این آرمانهای شورانگیز، روح بلند پرواز انسان، ناشناس وناسازگار است.
پس این معانی از کجا در دل انسان افتاده است، این چشمه های شگفت انگیز غیبی- که همواره در اعماق روح آدمی‌می‌جوشد- از کجا سرچشمه می‌گیرد؟
این روح بی تاب از این عطشهای ملتهب، در این کویر سوخته ای که در آن چنین است که دوبینی و نگرانی و عصیان وعشق به گریز، از آغاز، با نهاد این زندانی بزرگ خاک سرشته شده و در عمق وجدانش اضطراب خانه کرده و از همین نهانخانه است که جلوه شگفت وغیرمادی ای که همواره با انسان قرین بوده سرزده است یعنی مذهب وهنر.


دانلود با لینک مستقیم