یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دعاوی قولنامه ای

اختصاصی از یارا فایل دعاوی قولنامه ای دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 52

 

موضوع :

دعاوی قولنامه ای

مقدمه :

حقوق تعهدات باتوسعه روزافزونش قسمت سهمی از حقوق خصوصی را بخود اختصاص داده و گسترش آن زمینه های تخصصی گوناگونی را نیازمند است و پدید آورده . افزایش قراردادها بسبب نیازمردم در اثر روابط اجتماعی ، تحول جامعه و کافی نبودن عقود سنتی ، ایجاد قالبهای نو و تازه ای را سبب گردیده که این امر موجب بروز اختلافات جدید و صدور احکام متفاوت در رسیدگی شده است .

اهم عواملی که می توانند از صدور چنین احکامی جلوگیری نمایند ، نقش حقوقدانان و نظریه پردازان حقوق ، قضاوت عالم و آگاه به قانون و سرانجام قوانین مناسب است . علمای حقوق برای ایجاد رویه قضائی تلاش مینمایند و نظریه های آنان راهگشای خوبی است ولی شاید بتوان گفت که ، طرز تفکر متفاوت قضات و بعضا عدم بکارگیری قوانین در فصل خصومت ، رسیدن باین هدف را مشکل نموده که این ناهمگونی خود سبب طرح دعاوی گوناگون میگردد.

دعاوی قولنامه نیزدراین راستا در یک راه و طریق قرار ندارد ، جمعی آنرا لازم الوفاء نمی دانند، گروهی بیع تلقی می کنند – که باز در این طرز فکر گویا مقررات ثبتی را قانونگذار بیهوده وضع نموده است – و نیز بعضی استنباط دیگری دارند .

این اختلاف آراء و گوناگونی احکام بار عدلیه را روزبه روز سنگین تر میکند زیرا متعهد را به عهد شکنی و بی اعتنائی به قانون و اخلاق (که همانا توصیه به وفای عهد می کند ) و امیدارد ، باشد که دعوائی که علیهش طرح میشود در محکمه ای رسیدگی شود که تعبیر دلخواه او را از عدم انجام تعهد در مورد قولنامه دارد .

سعی که از فرهنگ خوب ووالائی برخوردار باشد برای قانون احترام خاصی قابل است و هرگز بخود اجازه نمی دهد حریم آنرا بشکند . دستگاه قضا ، پاسدار این حرمت است و باید از توانی کافی برخوردار باشد اگر اساس رسیدگی به حق و عدالتخواهی بریک پایه استوار نباشد ، نه تنها امنیت قضائی را بدنبال نخواهد داشت ، که بی نظمی و ناامنی ایجاد می کند .عقود و قراردادها ، ابداع مقنن نیست ، از روابط مردم گرفته شده و با نفوذ فرهنگ های مختلف در یکدیگر و تحولاتی که در جامعه بوجود میآید ، مقنن و دستگاه قضاء باید باآن همراه باشد والا راه حیله و تقلب بازخواهد گردید و بارعدلیه بیشتر خواهد شد . اگرقانون ابزارکار باشد ، اگر علم قضا آموزش داده شود ، از طرز فکر متفاوت جلوگیری خواهد شد . در نتیجه چرخهای دستگاه قضا ، حرکتی مناسب خواهد داشت و عهد شکنی و بی اعتنائی به قانون ، اگر از بین نرود کم و کمتر خواهد شد .

و در این تحقیق مسائل مطروحه در باب توان در بیان شده امید است که برای تنظیم کنندگان این سند مفید واقع شود .


دانلود با لینک مستقیم


دعاوی قولنامه ای

تحقیق درباره مبانی فقهی و حقوقی اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوی قسمت اول

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره مبانی فقهی و حقوقی اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوی قسمت اول دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 65

 

مبانی فقهی و حقوقی اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوی قسمت اول

چکیده

امروزه یکی از مسائل مهم و مورد توجه جامعه بین المللی، مسأله حفظ و رعایت حقوق زنان، مراعات تساوی حقوق زن و مرد و عدم تبعیض بر اساس جنسیت است. این احساس مخصوصاً در بین بسیاری از زنان وجود دارد که در طول تاریخ به آنها ستم رفته و حقوق و شأن انسانی آنها رعایت نشده است و حتی در دوران کنونی نیز با همه پیشرفت‌هایی که نصیب زنان شده، باز هم در بسیاری از موارد شأن انسانی آنها رعایت نمی‌شود. معمول است که وقتی از حقوق زنان بحث می‌شود، راجع به شهادت دادن آنها نیز سخن به میان می‌آید. البته شهادت جزء حقوق نیست و تکلیف محسوب می‌شود؛ گاهی اوقات همین عدم تفکیک حقوق و تکالیف باعث بروز سوء تعبیرهایی می‌شود که در این مقاله به آنها اشاره می‌شود.

هدف از مقاله حاضر با یک مقدمه و مؤخره یادآوری این نکته است که اولاً ـ جنسیت در خلقت باعث فضل و عدم فضل نمی‌شود؛ و ثانیاً ـ مراد از ارزش شهادت بیان نقش جنسیت در اعتبار شهادت نیست. یعنی این مسأله بررسی می‌شود که آیا زن و مرد بودن تأثیری بر اعتبار شهادت دارد یا خیر؟ امروزه در مقررات اغلب کشورها شرط مرد بودن در زمره شرایط لازم برای اعتبار شهادت نیست، ولی در مقررات قانون جمهوری اسلامی ایران، تفاوت‌هایی در اعتبار شهادت زن، نسبت به شهادت مرد وجود دارد که به بررسی آن می‌پردازیم.

برای اهل تحقیق کافی است که بداند جامعه بشری قبل از اسلام چه طرز تفکری درباره زن داشته است، و شاید دیگر حاجت نباشد که سیره نویسان و کتب تاریخ فصل جداگانه، یا کتابی مختص به عقاید امم و ملت‌ها در مورد زنان بنویسند. چرا که خصال روحی و جهات وجودی هر امتی در لغت و آداب آن ملت تجلی می‌کند.

در هیچ تاریخ و نوشته‌ای قدیمی چیزی ‌که حکایت از احترام و اعتنا به شأن زن کند یافت نمی‌شود، مگر مختصری در تورات و در وصایای عیسی بن مریم (ع) که بنابر آن باید به زنان ارفاق کرد و تسهیلاتی فراهم نمود.

اما اسلام یعنی دینی که قرآن به عنوان کتاب قانون نازل گردیده است، در حق زن نظریه‌ای ابداع کرده که از روزی‌ که بشر پا به عرصه دنیا گذاشته تا زمان ظهور اسلام چنین طرز تفکری در مورد زن وجود نداشت. اسلام در این نظریه خود با تمام مردم جهان در افتاد و زن را آن‌ طور که هست و بر آن اساس ‌که آفریده شده به جهان معرفی کرد؛ اساسی که به دست بشر منهدم شده و آثارش هم محو گشته بود.

اسلام عقاید و آرای مردم را درباره زن و رفتاری‌ که عملاً با زن داشتند، بی‌اعتبار نموده خط بطلان بر آنها کشید.

اسلام در هویت زن می‌گوید زن نیز مانند مرد انسان است، و هر انسانی چه مرد و چه زن فردی‌ است که در ماده و عنصر پیدایش وی دو نفر انسان نر و ماده شرکت و دخالت داشته‌اند، و هیچ یک از این دو نفر بر دیگری برتری ندارد، مگر به تقوی؛ هم چنان که خداوند می‌فرماید یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و أنثی، و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا، ان اکرمکم عندالله أتقیکم؛ «هان ای مردم ما یک یک شما را از نر و ماده آفریدیم، و شما را شعبه‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، و بدانید که گرامی‌تر شما نزد خدا با تقوی‌ترین شماست» (حجرات، 13).

آن گاه همین معنا را هم توضیح می‌دهد که عمل هیچ یک از این دو صنف نزد خدا ضایع و باطل نمی‌شود، و عمل کسی به دیگری عاید نمی‌گردد، مگر اینکه خود شخص عمل خود را باطل کند، و به بانگ بلند اعلام می‌دارد کل نفس بما کسبت رهینه؛ «هر کسی در گرو عمل خویش است» نـه مثل مردم قبل از اسلام کـه می‌گفتند گناه زنان بـه عهده خـود

خود آنان و عمل نیکشان و منافع وجودشان مال مردان است.

وقتی به حکم این آیات، عمل هر یک از دو جنس مرد و زن چه خوب و چه بد بر عهده خود او حساب می‌شود و هیچ مزیتی جز با تقوی برای کسی نیست، و با در نظر داشتن اینکه یکی از مراحل تقوی اخلاق فاضله چون ایمان با درجات مختلف و چون عمل نافع و عقل محکم و پخته و اخلاق خوب و صبر و حلم است، پس زنی که درجه‌ای از درجات بالای ایمان را دارد، یعنی سرشار از علم است، یا عقلی پخته و زرین دارد، یا سهم بیشتری از فضایل اخلاقی را واجد است، چنین زنی در اسلام ذاتاً گرامی‌تر و از حیث درجه بلندتر از مردی است که هم سنگ او نیست. حال آن مرد هر که می‌خواهد باشد، پس هیچ کرامت و مزیتی نیست مگر به تقوی و فضیلت.

اما احکام مشترک بین زن و مرد و احکامی‌ که مختص به هر یک از این دو طایفه است؛ در اسلام زن در تمامی احکام عبادی و حقوق اجتماعی شریک مرد است. او نیز مانند مردان می‌تواند مستقل باشد، و هیچ فرقی با مردان ندارد، نه در اکتساب و انجام معاملات، نه در تعلیم و تعلم، نه در به دست آوردن حقی که از او سلب شده، نه در دفاع از حق خود و نه در احکامی دیگر؛ مگر در مواردی که طبیعت خود زن اقتضا دارد که با مرد فرق داشته باشد.

عمده موارد اخیرالذکر مسأله عهده‌داری حکومت، قضا، جهاد و رودررو بودن با مردان و حمله بر دشمن است. اما وی از بسیاری خدمات در جنگ و مددرسانی به امور مختلف و حمایت از رزمندگان و مداوای آسیب ‌دیدگان محروم نیست.

آری زن به برکت اسلام از جایگاه ابزاری به جایگاه استقلالی خود راه یافت، اراده و عملش که تا ظهور اسلام گره خورده به اراده مرد بود، از اراده و عمل مرد جدا شد، و از تحت فشار ناعادلانه مردان در آمد. و به مقامی رسید که دنیای قبل از اسلام با همه قدمت و در همه ادوار چنین مقامی به زن نداده بود، مقامی به زن داد که در هیچ گوشه از هیچ صفحه تاریخ گذشته بشر نخواهید یافت، و اعلامیه‌ای در حقوق زن به مثل اعلامیه قرآن نخواهید جست که می‌فرماید «لاجناح علیکم فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف» (طباطبایی، 1374،ج 4، ص 98ـ110).

هدف از انتخاب این موضوع به عنوان مقاله بحث و بررسی پیرامون دو چیز است: یکی رفع نگرش تبعیض‌آمیز و تقدم مقررات و رویه‌های نادرست و غیر عادلانه در مورد زنان که هم با کرامت انسانی و عدالت فردی و اجتماعی مغایر است و هم مانع رشد و توسعه فرهنگی در کشور می‌شود. دیگر تعیین دیدگاه اسلام در زمینه حقوق و تکالیف زنان با عنایت به مقتضیات زمان و مکان و تحولات عظیم اجتماعی که ناگزیر در فهم احکام اثرگذار است و رفع اتهام نگرش و وضع قوانین تبعیض آمیز به صورت ناروا و غیر قابل دفاع در اسلام راجع به زنان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مبانی فقهی و حقوقی اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوی قسمت اول

مقام صالح در طرح دعاوی از سوی شرکت‌های تعاونی 8ص

اختصاصی از یارا فایل مقام صالح در طرح دعاوی از سوی شرکت‌های تعاونی 8ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

مقام صالح در طرح دعاوی از سوی شرکت‌های تعاونی

تعریف‌شرکت‌های تعاونی:

شرکت تعاونی به شرکتی گفته می‌شود که به منظور تولید و توزیع در شهر و روستا مطابق ضوابط اسلا‌می(1) درجهت اشتغال و قرار گرفتن امکانات کار در اختیار کسانی که قادر به کار هستند؛ اما وسایل کار را در اختیار ندارند و نیز اختصاص یافتن مدیریت و سرمایه و منافع حاصل شده به نیروی کار، بهره‌برداری مستقیم آنها از نتیجه و حاصل این تلا‌ش‌ها و سرانجام توسعه و تحکیم مشارکت و تعاون عمومی‌تأسیس می‌شود(2) تا از تمرکز ثروت در دست اشخاص خاص و کارفرمای مطلق شدن دولت جلوگیری به عمل آید.شرکت‌ها و اتحادیه‌های تعاونی دارای شخصیت حقوقی مستقل هستند و عضو در شرکت تعاونی شخصی است حقیقی یا حقوقی(3)

مجمع عمومی، هیأت مدیره و بازرس، ارکان تعاونی(4) را تشکیل می‌دهند.

مجمع عمومی:

بالا‌ترین مرجع اتخاذ تصمیم و نظارت بر امور شرکت‌های تعاونی مجمع عمومی‌است و از اجتماع اعضای تعاونی یا نمایندگان تام‌الا‌ختیار آنها به صورت عادی و فوق‌العاده تشکیل می‌شود.هر عضو بدون در نظر گرفتن میزان سهم تنها یک حق رأی دارد و حدود اختیارات و وظایف در مواد 34 و 35 قانون بخش تعاونی اقتصاد به تفصیل بیان شده است.(5)

هیأت مدیره(6):

اداره امور تعاونی مطابق اساسنامه برعهده هیأت مدیره‌ای مرکب از حداقل 3 و حداکثر 7 عضو اصلی و تا یک سوم اعضای اصلی و علی‌البدل می‌باشد که از میان اعضا برای مدت 3 سال و با رأی مخفی انتخاب می‌شوند.

وظایف و حدود اختیارات هیأت مدیره به صورت مشروح در ماده 37 قانون بخش تعاون بیان شده است.برابر بند 9 ماده مذکور «تعیین نماینده یا وکیل در دادگاه‌ها و مراجع قانونی و سایر سازمان‌ها با حق توکیل به غیر برعهده هیأت مدیره است.» اعضای هیأت مدیره وظایف خود را به صورت جمعی انجام می‌دهند و هیچ یک از آنها حق ندارد از اختیارات هیأت به صورت فردی استفاده کند؛ مگر در موارد خاص و در صورتی که مجوز وکالت یا نمایندگی کتبی از طرف هیأت مدیره داشته باشد.

هیأت مدیره می‌تواند قسمتی از اختیارات خود را با اکثریت سه چهارم آرا به مدیر عامل تفویض نماید.این ماده دارای 2 فرض است:

1- تعیین نماینده یا وکیل در مراجع غیرقضایی با حق توکیل به غیر:برابر مقررات هیأت مدیره می‌تواند قسمتی از اختیارات خود را تفویض نماید و مدیرعامل به نیابت از هیأت مدیره برابر وکالت‌نامه اقدام کند.

2- تعیین نماینده یا انتخاب وکیل در مراجع قضایی و دادگاه‌ها.

تعیین نماینده حقوقی در مراجع قضایی:

همان‌گونه که از اصل 44 قانون اساسی استنباط می‌شود، شرکت تعاونی مستقل از دولت بوده و شخصیتی جدا از شرکت‌های خصوصی دارد و دارای عنوانی خاص است که با اهداف مشخص و معین مطابق قانون بخش تعاونی اقتصاد تأسیس و اداره می‌شود.در ماده 8 قانون بخش تعاونی اقتصاد جمهوری اسلا‌می‌مصوب 13 شهریور 1370 و اصلا‌حی آن در این رابطه مقرر است:«عضو در شرکت‌های تعاونی شخصی است حقیقی یا حقوقی غیردولتی که واجد شرایط مندرج در این قانون بوده و ملتزم به اهداف بخش تعاونی و اساسنامه قانونی آن تعاونی باشد.»براساس این ماده هیچ شبهه‌ای در غیردولتی بودن شرکت تعاونی وجود ندارد.از سوی دیگر تعاونی یک مؤسسه عمومی‌غیردولتی نیز تلقی نمی‌شود؛ زیرا توسط اشخاصی معین و برای کسب منافع گروهی خاص با اعضایی مشخص تأسیس می‌‌گردد و یک اجتماع عام‌المنفعه نمی‌باشد.از این روست که تعاونی‌ها نمی‌توانند از مزایای مندرج در ماده 32 قانون آیین دادرسی مدنی استفاده کرده و نماینده حقوقی داشته باشند.وکالت در دادگستری مطابق قانون وکالت مصوب 25 بهمن 1315 و آیین‌نامه اجرایی آن مصوب 19 خرداد 1316 مستلزم داشتن پروانه وکالت بوده و در نتیجه تنها اشخاصی که دارای چنین پروانه وکالتی هستند و تحت شرایط خاصی می‌توانند آن را تحصیل نمایند، حق دارند که در دادگستری وکالت نمایند.مصوبه 11 مهر 1370 مجمع تشخیص مصلحت نظام درخصوص انتخاب وکیل توسط اصحاب دعوا _که حق انتخاب وکیل را برای آنها مقرر داشته است_ یک قانون عام محسوب می‌شود و ناسخ قانون وکالت مصوب 25 بهمن 1315 که قانونی خاص می‌باشد، نیست.در نتیجه قانون وکالت مذکور و آیین‌نامه اجرایی آن هنوز به قوت و اعتبار خود باقی بوده و لا‌زم‌الا‌جراست.ماده 33 قانون آیین دادرسی مدنی نیز مؤید همین مطلب است و براساس آن تنها کسانی حق دارند در دادگستری وکالت نمایند که دارای پروانه مخصوص وکالت در دادگستری باشند.بنابراین هیأت مدیره برای طرح و دفاع از دعاوی خود حق انتخاب وکیل دادگستری را دارد و غیر از وکلا‌ی دادگستری، اشخاص فاقد صلا‌حیت حق حضور و دفاع از دعاوی له و علیه شرکت تعاونی را نخواهند داشت.در این خصوص شعبه سوم دیوان عالی کشور برابر دادنامه شماره 25 مورخ 12 فروردین 1372 در رابطه با پرونده شعبه سوم دادگاه حقوقی ....که حسابدار تعاونی به نمایندگی از مدیرعامل اقدام به طرح دعوا نموده و حکم به محکومیت خوانده صادر شده بود، چنین استدلا‌ل می‌نماید:«اساساً در شرکت تعاونی وفق ماده


دانلود با لینک مستقیم


مقام صالح در طرح دعاوی از سوی شرکت‌های تعاونی 8ص

تحقیق در مورد حقوق بشر در دعاوی کیفری

اختصاصی از یارا فایل تحقیق در مورد حقوق بشر در دعاوی کیفری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

فهرست مطالب

چکیده:

مقدمه:

فصل اول_ تساوی افراد در برابر دادگاه ، محاکمه منصفانه و علنی در دادگاه صالح و بی طرف ، مستقل و بی طرف:

مبحث اول: پیش فرض برائت:

مبحث دوم: برخورداری از کمترین تضمین های دفاع:

فصل دوم: جدایی آئین دادرسی اطفال از افراد بزرگسال:

حقوق ناشی از صدور حکم یا اجرای آن :

سخن آخر:

منابع:

یادداشت ها:

حقوق بشردر دعاوی کیفری براساس اسناد بین المللی ومنطقه ای:

چکیده :

یکی از عوامل توسعه حقوق کیفری در عصر حاضر مفاهیم و معیارهای حقوق بشر است . این مفاهیم و معیارها که در اسناد بین المللی و منطقه ای شناسایی شده و مورد حمایت قرار گرفته اند ،به ویژه بر قوانین و مقررات ملی مربوط به آیین دادرسی کیفری تاثیر آشکار داشته اند .

بارزترین جنبه چنین تاثیری حقوق متهم در برابر دادگاه است . فهرست اجمالی حقوق مورد بحث بدین قرار است :تساوی افراد در برابر دادگاه ، محاکمه منصفانه و علنی در دادگاه صالح ، مستقل و بی طرف ،پیش فرض برائت ،تفهیم فوری و تفصیلی نوع و علت اتهام ، محاکمه بدون تاخیر ضروری ،حضور در دادگاه و دفاع شخصی یا توسط وکیل ، مواجهه با شهود مخالف ، کمک رایگان مترجم ، منع اجبار به اقرار ، جدایی آیین دادرسی اطفال از افراد بزرگسال ، درخواست تجدید نظر ، جبران زیان های وارد بر محکومان بی گناه و منع تجدید محاکمه و مجازات .

این نوشتار چنین حقوقی را براساس آنچه در اسناد بین المللی و منطقه ای مربوط به حقوق بشر آمده مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد.

مقدمه:

پس از تصویب منشور ملل متحد در سال 1945 و ورود پیروزمندانه فرد به عرصه حقوق بین الملل ، جامعه جهانی در زمینه بزرگداشت بشر و بسط حقوق و آزادی های او تحولی آشکار و توسعه ای روز افزون یافته است . از آن تاریخ تا به امروز انبوهی از اسناد بین المللی و منطقه ای پیرامون مفاهیم و معیارهای حقوق بشر و آزادی های اساسی افراد به تصویب رسیده است . گام های نخست بیشتر به دنبال دست یابی به یک توافق عمومی بر سر کمترین میزان حقوق و آزادی های مزبور ، آن هم در قالب پاره ای مفاهیم حقوقی خام به شکل برخی اسناد و ابزارهای غیر الزامی بود اما بعدها کوشش های دشوار در خور ستایشی برای تدوین و تصویب متون و منابع الزام آور صورت گرفته است . اعلامیه جهانی حقوق بشر که در دهم دسامبر 1948 به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسیده الهام بخش تهیه و تصویب تمامی اسناد و متون مزبور بوده است . تا آنجا که به حق ادعا شده (( در جامعه جهانی یا در جوامع منطقه ای هر معاهده ای که به حقوق بشر پرداخته به نحوی با اعلامیه جهانی حقوق بشر مرتبط بوده است ، به این معنی که این قبیل معاهدات یا براساس اعلامیه تهیه شده یا از رهگذر تفسیر با یکی از اصول آن ارتباط پیدا کرده است ))

حقوق بشر که مذهب جدید بشر هم خوانده می شود ؛ مشتمل بر مفاهیم و معیارهای فراقانونی است که ریشه در طبیعت و فطرت آدمیزاد دارند و از نوع الزامات آسمانی به شمار می آیند و به اصطلاح قانون قانون ها قلمداد می شوند . از این رو باید مداخله عناصری چون زمان ، مکان و اوضاع و احوال خاص جوامع معین را در آنها ممنوع شمرد.

پاره ای از این مفاهیم چنان مطلق و استثناء ناپذیرند که حتی در اوضاع و احوال خاص و شرایط و موقعیت های اضطراری هم نمی توان آنها را محدود یا معلق نمود. ضوابط حقوق بشر چنان بر قواعد عدل و انصاف انطباق دارند که هر نظام سنتی ، مکتب فلسفی یا جهان بینی مدعی عدالت و انصاف ناگزیر باید از در آشتی و سازگاری با آن درآید چرا که آنچه نظام حقوق بشر درصدد آن است ، ظهور عینی ارزش ها و آرمان هایی است که ریشه ها و زمینه های آنها را می توان در روح یا حقیقت تمامی اندیشه های اجتماعی یا مذهبی آزادی خواه و عدالت جو بازجست . با اندکی تامل و تسامح به سادگی می توان توهم تعارض مفاهیم مربوط به حقوق بشر و آزادی های اساسی را با آموزش های سنتی و باورها و برداشت های ملی یا مذهبی به هیچ گرفت . هر مکتب بشری یا مذهب آسمانی که در جستجوی عدالت ،انصاف و آزادی است ، با مفاهیم و ارزش های مورد حمایت در نظام حقوق بشر نسبت یا سنخیتی دارد.

راست است که در عالم عمل جز شماری اندک از دولت های آزاد منش که ساختار حکومتی خود را بر مبنای مشارکت عمومی در اداره امور جامعه و رعایت حقوق بشر و احترام به آزادی های اساسی افراد استوار ساخته اند ، سایر دولت ها با بی اعتنایی تمام به این گونه مفاهیم و نقض مکرر مقررات مربوط به آنها ،آشکارا الزامات انسانی و تعهداد بین المللی خویش را زیر پا می گذارند ؛ اما باز بر این باور بود که واقعیت های اسف انگیز عینی نه چیزی از ارزش تلاش های گسترده جامعه جهانی در زمینه توسعه مفاهیم و معیارهای مورد بحث کم می کند و نه حس نومیدی تمام از نتایج عملی چنین تلاش هایی را بر می انگیزد . آثار مثبت کوشش های سازمان ملل متحد و دیگر سازمان ها و نهادهای جهانی که از طریق تشویق دولت ها برای پیوستن به اسناد حامی حقوق بشر یا از راه صدور قطعنامه های مربوط به نقض اسناد مزبور درصدد جهانی کردن حقوق و آزادی های افراد و الزامی نمودن آنها هستند به اندازه ای آشکار است که کسی را امکان انکار آن نیست . دولت ها خود نیز دست کم به انگیزه کسب حیثیت و اعتبار بین المللی گاه ناگزیر از مراعات چنین حقوق و آزادی هایی هستند بویژه در جاهایی که پای منافع و ملاحظات مربوط به قدرت و سیاست یا برخورد با سنت ها و باور داشت های آمیخته با حکومت و سیاست در میان نیست ، در رعایت حقوق و آزادی های مورد بحث تمایلی تمام از خود نشان می دهند و چنین مراعاتی را از نشانه های مدنیت خویش هم می شمارند.

حقوق بشر ، داخل در قلمرو حقوق عمومی است و مفاهیم و مولفه های اصلی آن در حقوق اساسی بررسی می شوند اما بخش مهمی از این حقوق و صورت تفصیلی برخی از معیارهای مهم آن در محاکمات جزایی مطرح می شود آنجا که شهروند متهم به نقض نظم و امنیت عمومی یا حقوق و آزادی های فردی در برابر جامعه و نمایندگان قدرتمند آن ظاهر می شود. نه تنها تعمد و اصرار آن نمایندگان بلکه هر نوع سهل انگاری و بی دقتی آنان بسادگی توازن میان منافع فردی و مصالح عمومی را بر هم می زند و چه بسا به نقض آشکار یکی از معیارهای حقوق بشر بینجامد. محاکمات جزایی راه سلطه دولت بر شهروندان و رویارویی با رفتارهای مخاطره آمیز آنان است . این راه نباید به ابزار استبداد و اعمال قدرت و انحراف از عدالت و انصاف تبدیل نمود. غایت مطلوب این گونه محاکمات اجرای سریع و صحیح عدالت و احیای حقوق و آزادی های از دست رفته است . اگر مقامات


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد حقوق بشر در دعاوی کیفری

پروژه بررسی کیفیت حل وفصل دعاوی کیفری درشورای حل اختلاف. doc

اختصاصی از یارا فایل پروژه بررسی کیفیت حل وفصل دعاوی کیفری درشورای حل اختلاف. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه بررسی کیفیت حل وفصل دعاوی کیفری درشورای حل اختلاف. doc


پروژه بررسی کیفیت حل وفصل دعاوی کیفری درشورای حل اختلاف. doc

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 121 صفحه

 

چکیده:

در این پژوهش به بررسی کیفیت دعاوی کیفری شورای حل اختلاف پرداختیم ودر پنج فصل تدوین گردیده است . درفصل اول کلیات پژوهش ، تاریخچه شورای حل اختلاف در ایران و تعریف اصطلاحات پژوهش مورد بررسی  قرارگرفت ودرفصل دوم به بررسی ماهیت شورای حل اختلاف و تشکیلات آن پرداخته شد ودر فصل سوم انواع جرائم کیفری  که در صلاحیت شورای حل اختلاف بود، پرداختیم ودر در فصل  چهارم کیفیت دعاوی شورای حل اختلاف موردبررسی قرار گرفت .

نتیجه پژوهش مشخص گردید که خصوصی سازی قضاوت به طریق واقعی مورد تأیید عقول سلیم جامعه است؛ اما این خصوصی سازی باید به معنای واقعی خود و صرفاً در جهت ایجاد صلح و سازش فیما بین طرفین دعوی کیفری باشد.بنابراین واگذاری اختیار مذاکره به منظور ایجاد سازش در جرایم قابل گذشت ( با رفع مشکل موجود در ماده ۷۲۷ قانون مجازات اسلامی) به شورا مورد تأیید است؛ اما اختیار شـورا در رسیـدگی به جرایم و صــدور حکم (مندرج در ردیف ۲ و ۳ از بند ب ماده ۷ آیین نامه) چیزی فراتر از خصوصی سازی قضاوت بوده، مورد نکوهش افکار جامعه حقوقی است و کیفیت صلاحیت شورای حل اختلاف در امور کیفری باید، مختص به مواردی شود که پرونده با گذشت شاکی خصوصی مختومه می شود امید است بازنگری مجدد این آیین نامه اجرایی، رافع اشکالات عدیده آن باشد.

 

مقدمه:

تاریخ بشر سرشار از دل نگرانی های قابل درکی است که در قبال تخطی و تجاوز علیه مقدسات ، آداب و رسوم ، عرف و هنجارهای جامعه ابراز شده است.

مدارک تاریخ نشان می دهد جامعه انسانی از نخستین ادوار زندگی جمعی با پدیده مجرمانه درگیر بوده است. آثار و کتبیه های به جای مانده از پیشینیان ، بیانگر قوانین و مقررات متعددی است که متضمن تأکید بر حفظ عرف و ارزشهای حاکم بر جامعه و نیز عکس العمل های پیش بینی شده بزهکاران است. در جوامع بدوی معیار تمییز رفتار مجرمانه از اعمال مجاز ، عرف جاری حاکم بر گروه ها و قبایل بود که بتدریج این ضوابط به صورت قاعده و مقررات دینی در آمد.

این مقررات و نیز بسیاری از عادات و رسوم اجتماعی که متأثر از سائقه های دینی رواج داشت، تحت نفوذ قدرتهای سیاسی و اجتماعی در خصوص معینی شکل قانونی به خود گرفت. مدارک و اسناد مذهبی و غیر مذهبی بسیاری که از گذشته به دست آمده ، به روشنی دلالت بر احساس ضرورت قانونمندی و تثبیت قواعد مورد پذیرش جوامع گذشته دارد. این ملاحظات ، بویژه به دنبال توسعه جامعه و پیچیدگی های خاص آن موجب گردید.

اصولاً با تشکیل هر جامعه ای روابطی میان افراد جامعه ایجاد می شود که ناشی از نیازهای طبیعی و احتیاجات اجتماعی در کنار هم زیستن و باهم زیستن است. این روابط را داده های مختلف اخلاقی ، اجتماعی ،سیاسی، اقتصادی و مذهبی تشکیل می د هند و موجب آن می گردند تا افراد جامعه در این استقرار و شکل گیری بناچار به نظمی از سویی طبیعی و از سوی دیگر قراردادی که از سنتها ، آداب و رسوم ، ملیت و مذهب ریشه می گیرد، روی آورند. برای در کنار هم زیستن و با هم زیستن چاره ای جز تبعیت از این نظم نیست ؛ هر چند گاه با خلق و خوی برخی هماهنگ نباشد و یا حتی موجب آزار دیگری و نگرانی فردی یا گروهی گردد.

انطباق رفتار افراد جامعه با مقررات و قوانینی که ایجاد کننده این نظم هستند، شرایط متعارف و اگر بتوان گفت طبیعی جامعه را می سازد. از این رو اشکالی از نظر تداوم آن ایجاد نمی کند؛ اما ممکن است اعمالی از سوی افرادی انجام شود که این نظم بیشتر قراردادی را دستخوش التهاب کند؛ چیزی که جامعه غالباً ، مگر در شرایط استثنایی و به دلیل فوق العاده ، آن را نمی پذیرد . در این صورت جامعه نسبت به این عمال و اکنش نشان می د هد که این عکس العمل ممکن است خفیف باشد یا شدید . در صورت نخست بیشتر برخوردهای اخلاقی با این اعمال مورد توجه قرار می گیرد که اثر آن نیز در این حد متوقف می گردد.

در راستای اجرای ماده 189 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب 17 فروردین 1379 ، به منظور کاهش مراجعات مردمی به محاکم قضایی و در راستای توسعه مشارکت های مردمی در رفع اختلافات محلی و حل و فصل اموری که ماهیت قضایی ندارد و یا از پیچیدگی کمتری برخوردار است، به شوراهای حل اختلاف واگذار شده است. پیش از تأسیس این شوراها ، آمار مراجعات مردمی به محاکم قضایی بسیار بالا بود. به گونه ای که حجم زیاد پرونده ها، کمبود کادر قضایی و مسائل موجود در خصوص اطاله دادرسی و ... وضعیت رسیدگی را با روندی کند مواجه ساخته بود که اغلب نیز موجب نارضایتی مراجعان ، صرف وقت ، انرژی و هزینه های قابل توجهی بود.

مادّه ی 189 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مقرر می‌دارد:

«به منظور کاهش مراجعات مردم به محاکم قضایی و در راستای توسعه ی مشارکتهای مردمی، رفع اختلافات محلی و نیز حل و فصل اموری که ماهیت قضایی ندارد و یا ماهیت قضایی آن از پیچیدگی کمتری برخوردار است به شوراهای حل اختلاف واگذار می‌گردد. حدود وظایف و اختیارات این شوراها، ترکیب و نحوه انتخاب اعضای آن بر اساس آیین‌نامه‌ای خواهد بود که به پیشنهاد وزیر دادگستری و تصویب هیات وزیران و به تأیید رئیس قوه ی قضاییه می‌رسد.»

مادّه ی 134 قانون برنامه ی چهارم توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران عیناً مادّه ی189 فوق‌الذکر را برای دوره ی برنامه ی چهارم توسعه نیز تنفیذ و تأیید کرده است. آیین‌نامه ی اجرایی مادّه ی 189 مذکور در سال 1381 به تصویب رسیده است و بدین ترتیب از سال 1381 به بعد عملاً شوراهای حل اختلاف فعالیت خود را شروع کرده‌اند به نحوی که امروزه در اکثر شهرها و روستاهای کشور، این شوراها به حل و فصل پاره‌ای از اختلافات مردم مشغول هستند.

از لحاظ سابقه ی تاریخی، قابل ذکر است که در ایران باستان برای جلوگیری از اطاله ی محاکمات قضایی ، برای رسیدگی به دعوا مدتی مقرر بود که باید در آن مدت حکم صادر می شد، در عین حال به طرفین پیشنهاد می شد که از طریق داوری به سازش برسند تا اختلاف بوسیله داور حل و فصل شود. در دوره ی ساسانی نیز شورای داوری برای حل و فصل اختلاف نه تنها در شهرها بلکه در روستاها وجود داشت که داورها از بین قضات، نجبا، مردان شریف و ماموران مذهبی انتخاب می شدند.(یار شاطر1377 ،22).شورای داوری ، نهادی مانند شورای حل اختلاف بود. در قانون آیین دادرسی مدنی سابق و کنونی ایران، نهاد داوری پیش بینی شده است لیکن با شورای حل اختلاف تفاوت دارد.

مادّه ی 7 آیین‌نامه، حدود صلاحیت شورا را تعیین نموده و در امور حقوقی، حل و فصل برخی دعاوی را به این شورا محوّل کرده است، از جمله کلّیه ی دعاوی راجع به اموال منقول، دیون، منافع، زیان ناشی از جرم و ضمان قهری در صورتی که خواسته ی دعوا بیش از مبلغ ده میلیون ریال نباشد، خلع ید از اموال غیر منقول، تخلیه ی اماکن مسکونی و دعاوی راجع به حقوق ارتفاقی از قبیل حق العبور، حق المجری، مزاحمت، همچنین ممانعت از حق و تصرّف عدوانی در صورتی که اصل مالکیت محل اختلاف نباشد و ... در بند ب مادّه ی 7 نیز امور کیفری که در صلاحیت شورا ست مشخص گردیده است.

در این پژوهش می خواهیم به بررسی کیفیت دعاوی کیفری شورای حل اختلاف بپردازیم ودر پنج فصل تدوین گردیده است . فصل اول کلیات پژوهش شامل تاریخچه شورای حل اختلاف در ایران و تعریف اصطلاحات پژوهش می باشدوفصل دوم به بررسی ماهیت شورای حل اختلاف و تشکیلات آن پرداخته خواهد شد ودر فصل سوم انواع جرائم کیفری  که در صلاحیت شورای حل اختلاف می باشد، پرداخته شده است ودر در فصل  چهارم کیفیت دعاوی شورای حل اختلاف موردبررسی قرار می گیرد ودر نهایت نتیجه گیری و پیشنهادات لازم در خصوص موضوع پژوهش ارائه می گردد.

 

فهرست مطالب:

چکیده    

مقدمه

بیان مسئله

فرضیه های پژوهش           

اهداف پژوهش

فصل اول :پیشینه تاریخی و مفاهیم قضاوت و داوری شورایی          

1-1-تعریف اصطلاحات                 

1-1-1-معنی لغوی قضاوت  

1-1-3-  داوری در قرآن     

1-2-نهادهای داوری شورایی در ایران 

الف- خانه‌های انصاف        

ب- شورای داوری 

ج-قاضی تحکیم     

د- شوراهای حل اختلاف      

فصل دوم:شوراهای حل اختلاف         

3-1-  شوراهای حل اختلاف 

3-1-1- ماهیت شورای حل اختلاف    

3-1-2-  اهداف تشکیل شورای حل اختلاف       

3-1-3- ویژگی‌های شورای حل اختلاف           

3-1-4- معایب شورای حل اختلاف    

3-1-5-  جایگاه قانونی شورای حل اختلاف       

3-1-6- شورای حل اختلاف در قانون  

الف- ماده 6 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب       

ب- ماده 189 قانون برنامه سوم توسعه 

3-2- چگونگی تشکیل، حدود و صلاحیت شوراهای حل اختلاف      

3-2-1- شرایط شکلی         

الف)  شرایط عضویت

ب) شرایط انتخاب اعضاء

ج)  سمت‌های شغلی مانع عضویت      

3-2-2- صلاحیت شورای حل اختلاف در امور کیفری و حقوقی      

الف) صلاحیت     

ب) انواع صلاحیت

ج) صلاحیت شورای حل اختلاف       

3-3- آیین دادرسی شورای حل اختلاف

3-3-1- کیفیت محاکمه و تشریفات رسیدگی       

3-3-2- جهات رد اعضای شورای حل اختلاف   

3-3-3- وکالت در شورای حل اختلاف 

3-3-4- صدور رأی توسط شورا        

3-3-5-اظهارنظر مشاور شورا          

3-3-6- اعتراض به رأی شورا          

3-3-7- اجرای آراء صادره شورا       

3-4- بررسی آماری و ارزیابی عمل‌کرد شوراهای حل اختلاف        

فصل سوم:بررسی شورای حل اختلاف درامورکیفری        

4-1-صلاحیت شورا در امور کیفری   

الف) صلاحیت ذاتی شورای حل اختلاف          

ب – صلاحیت محلی شورای حل اختلاف         

4-2-مراحل دادرسی کیفری در شورا   

4-3-بررسی جرائم کیفری قابل رسیدگی در شورای حل اختلاف      

الف)صلاحیت شورای داوری در رسیدگی به جرائم          

ب)صلاحیت محلی شورا     

ج) رد صلاحیت اعضاء شورا

4-4-احکام شورای حل اختلاف و امکان اعاده دادرسی                   

3-4-1-  اعاده دادرسی در احکام صادره از صلاحیت ذاتی

3-4-2-  اعاده دادرسی در احکام صادره از صلاحیت غیر ذاتی شورا

فصل چهارم:بررسی کیفیت دعاوی کیفری شورای حل اختلاف        

5-1-ارزیابی کارکرد کیفری نهاد شورای حل اختلاف در نظام حقوقی ایران     

5-2- نهاد شورای حل اختلاف وتحولات نوین حقوقی کیفری           

5-2-1- عدالت غیر رسمی   

5-2-2- عدالت ترمیمی        

5-2-3- سیاست جنایی مشارکتی         

5-2-4-توجه خاص به حقوق بزه دیدگان           

5-2-5- قضا زدایی

5-2-6-کیفر زدایی

5-2-7- میانجی گری         

5-3-نقش شورای حل اختلاف در حبس‌زدایی                 

5-4-   چالش های عملی وقانونی نهاد شواری حل اختلاف در امور کیفری      

5-4-1- دسترسی به عدالت (accesstojustice)

5-4-2- صلاحیت کیفری شوراهای حل اختلاف واصل 36 قانون اساسی        

5-4-3- فقدان آئین دادرسی مدون       

5-4-4-اطاله دادرسی         

5-4-5- از بین رفتن دلایل ومدارک جرم          

5-4-6- حقوق دفاعی متهم   

5-4-7-  فقدان نیروهای آموزش دیده.  

5-4-8-دخالت مراجع غیر قضایی در امور کیفری           

نتیجه‌گیری

پیشنهادات

فهرست منابع       

 

منابع ومأخذ:

امیرارجمند، اردشیر، تقریرات درس حقوق اداری تطبیقی، دوره کارشناسی ارشد حقوق عمومی دانشگاه شهید بهشتی، سال تحصیلی 82-1381.

افتخار جهرمی، گودرز، تحولات نهاد داوری در قوانین موضوعه ایران، مجله تحقیقات حقوقی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، 1378، شماره 27-28.

آیتی، ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلامی، انتشارات دانشگاه تهران، 1362.

اسدی‌نژاد، سید محمد، داوری تجارت بین‌المللی ایران و آینسترال، انتشارات دانشگاه گیلان، 1378.

اسدی‌نژاد، سید محمد داوری تجارت بین‌المللی ایران و آنسیترال، انتشارات دانشگاه گیلان، 1378.

امین، سید حسن، دادرسی و نظام قضایی در ایران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، تهران، 1381.

آخوندی، دکتر محمود، آیین دادرسی کیفری، نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، زمستان 1368، چاپ اول، جلد دوم.

امیر ارجمند، اردشیر، تقریرات درس حقوق اداری ایران، دانشگاه شهید بهشتی، سال تحصیلی 81-80، قسمت دوم.

پیکا، ژرژ، جرم‌شناسی، ترجمه علی حسین نجفی ابرند آبادی، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، 1370.

پور داود، ابراهیم، پشت‌ها، انتشارات طهوری، تهران، 1347، یشت 12، بند 3، به نقل از امین، سید حسن، همان منبع.

جنیدی، لعیا، قانون حاکم در داوریهای تجارت بین‌المللی، انتشارات دانشگاه تهران، 1377.

جنیدی، فریدون، زندگی و مهاجرت آریاییان، تهران، بی‌تا.

جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه علی جواهر کلام، انتشارات امیرکبیر، تهران، .

جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، انتشارات گنج دانش، چاپ چهارم، تهران، 1368، ص 511، شماره 4050.

حمیدالله، محمد، اولین قانون اساسی مکتوب در جهان، ترجمه سید غلامرضا سعیدی، نشر بعثت، تهران.

حرالعاملی، محمد بن حسن، وسایل‌الشیعه، ج 18، باب اول من ابواب صفات قاضی، نشر دار احیاء التراث العربی، بیروت.

خالقیان،جواد،نقدی بر قانون شورای حل اختلاف ،ماهنامه دادگستر،شماره 31،1387،ص86

حجتی اشرفی ،غلامرضا،قلمرو شورای حل اختلاف در امور حقوقی وکیفری،انتشارات گنج دانش ،1384.

دژخواه لیلا،بررسی نقش شورای حل اختلاف در امور کیفری،دوفصلنامه فقه وحقوق خانواده،شماره 30،1382،ص42

دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ترجمه احمد آرام و دیگران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1365، ج 1.

راغب اصفهانی، ابوالقاسم الحسین بن محمد، المفردات فی‌القرآن، انتشارات مکتب‌المرتضویه، تهران، بی‌تا.

رایجیان اصلی، مهرداد، «تعیین استراتژی عقب نشینی یا تجدید دامنه مداخله حقوق جزا و جایگاه آن در ایران»، مجله قضایی و حقوقی دادگستری، ش41، زمستان 1381، نشر روزنامه رسمی

رهگشاه، امیرحسین، نگاهی به شوراهای حل اختلاف، انتشارات گیتی، تهران، 1382.

زارعی، ابراهیم، پایان‌نامه، تاریخچه دادگستری در ایران، دانشکده حقوق دانشگاه ملی (شهید بهشتی)، 1350.

سجادی، سید جعفر، فرهنگ و معارف اسلامی، انتشارات شرکت مولفان و مترجمان ایران، چ دوم، ج سوم.

ساکت، محمدحسین، نهاد دادرسی در اسلام، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد 1365 هـ.ش.

سامی، علی، دادرسی و قضاوت در ایران باستان، مجله بررسی‌های تاریخی، ش 2.

شهید ثانی، مسالک‌الافهام، انتشارات مکتبه‌الاسلامیه، تهران، 1309 هـ.ش، جلد 2، اول کتاب القضاء، .

صدر، محسن، تاریخچه دادگستری ایران، مجله حقوقی دادگستری، سال 1352، ش 9، صص 88-89.

صانعی، دکتر پرویز، حقوق جزای عمومی، نشر گنج دانش، 1371، چاپ چهارم، ج 1.

صالح، علی پاشا، مباحثی از تاریخ حقوق، دانشگاه تهران، 1348.

عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، انتشارات امیرکبیر، سال 1368، ج اول.

فرهادی، محمد کریم، مشارکت مردم در سیاست جنایی ایران، پایان‌نامه.

فردوسی، شاهنامه، دانشگاه تهران و دایره‌المعارف بزرگ اسلامی. 

قاسمی، احمد، نقد و بررسی قاضی تحکیم و در فقه اسلامی و حقوق، پایان‌نامه کارشناسی ارشد حقوق و جزا و جرم‌شناسی، ص 30،: دانشگاه شهید بهشتی، 1376.

قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 1378

قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379

قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 1381

قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 1373

قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 1373

قانون حمایت از مؤلفان، مصنفان و هنرمندان مصوب 1348

قانون شرایط انتخاب قضات دادگستری مصوب 1361

قانون مجازات اسلامی مصوب 1375

قانون مجازات عمومی مصوب 1304

کشاورز، بهمن، دادگاههای عام، پیشینه، ساختار و تشکیلات، آیین دادرسی، نشر حقوقدان، تهران، 1376.

گرگانی، محمدکاظم، قاضی تحکیم، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی، 1378.

معین، محمد، فرهنگ فارسی، انتشارات امیرکبیر، جلد 2، چ ششم، تهران، 1363، ص 2614.

مؤسسه داوری و تحقیقات حقوقی تحکیم حق، جایگاه رفیع و قانونی مؤسسه داوری در فقه و

موسوی اردبیلی، سید عبدالکریم، قاضی تحکیم، قصلنامه حق، دفتر پنجم، فروردین و خرداد 1365.

مسعودی، ابوالحسن، مروج‌الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، علمی فرهنگی، تهران، 1374، ج 1.

محمدی ملایری، محمد، تاریخ و فرهنگ ایران، انتشارات یزدان، تهران، 1372.

مبانی حقوق اسلام و حقوق مدون ایران، مجله دادرس، شماره 14 .

متین دفتری، احمد، آیین دادرسی مدنی و بازرگانی، انتشارات مجمع علمی فرهنگی مجد، تهران، 1378، ج اول.

معاونت آموزش قوه قضایه ،اداره کل برنامه ریزی وتدوین متون آموزشی،دیدگاه ها و نظریات قضایی در خصوص شورای حل اختلاف،نشر قضا،1386.

معاونت آموزش قوه قضایه ،اداره کل برنامه ریزی وتدوین متون آموزشی،نگاهی به شورای حل اختلاف،نشر قضا،1386.

معاونت آموزش قوه قضایه ،اداره کل برنامه ریزی وتدوین متون آموزشی،اهمیت صلاحیت های جزائی ومدنی شورای حل اختلاف،نشر قضا،1386.

نادرزاده، بزرگ، مهر پیامبر روشن با دیهیم تابان، کلک 1376، ش 88-85.

نقش شوراهای حل اختلاف در بهبود خدمات‌رسانی، هفته‌نامه برنامه شماره 6.

نجفی ابرندآبادی، علی حسین، تقریرات درس تاریخ تحولات حقوق کیفری، دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی، سال تحصیلی 78-77.

نجفی، شیخ محمد حسین، جواهر‌الکلام، انتشارات دارالاحیا التراث العربی، بیروت، چاپ 7، 1981 م، جلد 40 .

ویدن گرن، گئو، دین‌های ایرانی، ترجمه منوچهر فرهنگ، انتشارات آگاهان ایده، تهران، 1377.

هاشمی، سید محمد، «جامعه مدنی و نظام سیاسی»، مجله تحقیقات حقوقی دانشکده دانشگاه شهید بهشتی تهران، 1377.

هاشمی، سید محمد، حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران حاکمیت نهادهای سیاسی، مجتمع آموزش عالی قم، چاپ دوم، بهار 1371، ج 2.


دانلود با لینک مستقیم


پروژه بررسی کیفیت حل وفصل دعاوی کیفری درشورای حل اختلاف. doc