یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود مقاله آیا آدرس های اینترنتی نوشتن www اجباری است

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله آیا آدرس های اینترنتی نوشتن www اجباری است دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

آیا آدرس های اینترنتی نوشتن www اجباری است ؟

بله خیر

هر صفحه یا بیانی که در وب منتشر می شود دارای یک آدرس منحصر به فرد است بدیهی است که تنها وجود چنین آدرسی می تواند امکان یافتن یک وب سایت یا صفحه وب بخصوص را از میان میلیونها صفحه یا سایت موجود در وب فراهم کند .

www مخفف world wide web یا وب صفحات وب چیزی جز نوع متفاوتی از قایل های کامپیتری نیستند . نام سرور وب ( یک کامپیوتر متصل به اینترنت که صفحه وب خاص مورد نظر شما در آن قرار گرفته است ).

نام صفحه وب مورد نظر ( که یک فایل است ) در سرور وب .

در آدرس های فوق آخرین قسمت از آدرس ( که پسوند نیز نامیده می شود )نشان دهنده نوع سازمانی است که مالک و عرضه کننده صفحه یا وب سایت مورد نظر است .

در بسیاری از کشورهای دنیا نیز از قواعد مختلفی برای تعیین آدرس وب سایت ها استفاده می شود ، برای مثال ، عمدتا در وب سایت های ایتالیایی از پسوند it ، در وب سایت های فرانسوی از پسوند fr ، و در وب سایت های آلمانی از پسوند de . که حرف اول نام کشورهای مزبور هستند ، استفاده می شود توجه دارید که آدرسهای فوق پسوند آدرس تنها نشان دهنده کشور مربوطه است و آدرسهای بر اساس نوع صفحات گروه بندی نشده اند.

بعضی از آدرسهای وب ایرانی دارای دو پسوند هستند که پشت سر هم قرار گرفته و با یک نقطه از هم جدا می شوند در این نوع آدرسها پسوند اول بیانگر نوع سازمان مربوطه و پسوند دوم ir ( مخفف IRAN) است.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آیا آدرس های اینترنتی نوشتن www اجباری است

مقاله در مورد گیاه دارچین رمز جوانی است

اختصاصی از یارا فایل مقاله در مورد گیاه دارچین رمز جوانی است دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

گیاه دارچین رمز جوانی است

 18/11/83 

گیاه دارچین رمز جوانی است و مصرف روزانه آن انسان را سلامت و جوان نگه می دارد.دارچین گیاهی است با نام علمی (Cinnamomum zelanicum) که از قدیم الایام در دنیا به کار می رفته است. در مصر حتی قبل از ساختمان اهرم ثلاثه مصر برای درمان امراض مختلف مصرف می کردند.دارچین درختی است کوچک، به ارتفاع 5 تا 7 متر و همیشه سبز که از تمام قسمت های آن بویی معطر و مطبوع استشمام می شود. گلهای آن در فاصله ماههای بهمن تا اوایل فروردین ظاهر می شود. برگ این درخت سبز سیر و دارای گلهایی به رنگ سفید است.دارچین دارای خواص دارویی بسیار است از جمله برای زیاد شدن و بازیافتن نیروی جنسی به کار می رود کلیه را گرم می کند و ضعف کمر و پاها را از بین می برد و کم خونی را درمان می کند.این گیاه بهترین دارو برای دردهای عضلانی است و جدیدا در آمریکای شمالی و کانادا کرمهایی به بازار آمده که دارای دارچین است و برای رفع درد به کار می رود.دارچین به علت دارا بودن تانن برای رفع اسهال، ضعف عمومی بدن و همچنین بندآورنده خون مصرف می گردد. اسانس دارچین ضدعفونی کننده ملایمی محسوب می شود و از آن برای جلوگیری از فساد مواد غذایی می توان استفاده کرد.این گیاه اثر پنی سیلین و آنتی بیوتیک را به مقدار زیادی داراست امروزه دارچین را به صورت قرص و کپسول درآورده اند که به عنوان تب بر به کار می رود.

دارچین                  Cinnamon 

نام علمی    Cinnamomum zelanicum

  

ترکیبات شیمیایی

خواص داروئی

طرز استفاده

مضرات

کلیات گیاه شناسی

دارچین از قدیم الایام در دنیا بکار میرفته است در مصر حتی قبل از ساختمان اهرام ثلاثه مصر برای درمان امراض مختلفه مصرف می شده است .

اسم دارچین Cinnamon از کلمه عربی Kinnamon مشتق شده و در کتاب مقدس به آن اشاره شده است و در مراسم مذهی یهودیان بکار می رفته است .

دارچین پوست درختی است که تا 10 متر ریشه می کند برگ این درخت سبز سیر و دارای گلهای برنگ سفید می باشد . پوست این درخت را کنده و معمولا پوارد می کنند و در غذا یا بعنوان چای از آن استفاده می کنند .

ترکیبات شیمیایی:

 

خواص داروئی:

دارچین رمز جوانی است و مصرف روزانه آن انسان را سلامت  جوان نگه می درد .

دارچین برای زیاد شدن و بازیافتن نیروی جنسی نیز بکار می رود کلیه را گرم می کند و ضعف کمر و پاها راازبین می برد و کم خونی را درمان می کند .

دارچین بهترین دارو برای دردهای عضلانی است و جدیدا در آمریکای شمالی و کانادا کرم هایی ببازار آمده که دارای دارچین است و برای رفع درد بکار می رود .

حتما تا بحال متوجه شده اید که بعد زا خوردن یک دونات دارچین در همه چیز را زیبا می بینید و چقدر آرام هستید . این خاصیت دارچین است زیرا دارچین اثر آرام کنده وشاد کننده درد و از بسیاری از داروهای آرام بخش بهتر است . و در حقیقت می توان گفت دارچین والیوم گیاهی است زیرا در دارچین ماده ای است بنام Cinnamodehyde که روی حیوانات و انسان اثر آرام بخش درد .

اثر مهم دیگر دارچین پائین آوردن تب می باشد و حتی امروزه دارچین را بصورت قرص و کپسول درآورده اندکه بعنوان تب بر بکار می رود . شما می توانید بآسانی با نشویدن یک فنجان چای دارچین تب را بسرعت پائین بیاورید . دارچین رگها را باز می کند و اثر خوبی  در گردش خون درد .

دارچین خاصیت عجیب دیگری درد و آن قوی کردن مصونیت بدن در مقابل امراض است و حتی می توان گفت که اثر پنی سیلین و آنتی بیوتیک را به مقدر زیادی درا است . اگر حس کردید که ضعیف شده اید و ممکن است مریض شوید چای درجین را فراموش نکنید و حتی اگر سرما خورده اید یا ضعف شدید درید چای دارچین بهترین دارو است .

یکی از دانشمندان انگلیسی در کتابی که قرن نهم تالیف نمود ادعا کرد که دارچین معده را تمیز و آرام و قوی می کند . بنابراین اگر ناراحتی معده درید حتما از دارچین استفاده کنید دارچین با این همه خواص طعم بسیار خوبی درد . حتی اگر چای معمولی می نوشید آنرابا یک قطعه پوست دارچین بهم بزنید که طعم آنرا بهتر کند

بی دلیل نیست که در گذشته سلمانی ها که در حقیقت دکترهای طب قدیم بودند به مشتریهای خود چای دارچین می دادند .

طرز استفاده:

به مبحث نسخه پیچی گیاهان دارویی برای بیماری مورد نظر مراجعه نمایید

مضرات :

مضرات خاصی برای آن بیان نشده است .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد گیاه دارچین رمز جوانی است

مسأله انسان 30 ص

اختصاصی از یارا فایل مسأله انسان 30 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 51

 

مسأله انسان، مسألة بی نهایت مهمی است. تمدن امروز مبنای مذهب خود را بر اومانیسم «گذاشته»، یعنی «اصالت انسان» و انسان پرستی. قضیه اینست که مذاهب گذشته و ادیان، شخصیت انسان را خرد کرده و انسان را وادار می کردند تا قربانی خدایان بشود. انسان را وادار می کردند که اراده اش را در برابر اردة خدا عاجز شمارد. او را وادار می کردند تا با نیایش و دعا و التماس از خدا چیزی طلب نماید. بهمین جهت اومانیسم، مذهبی است که از رنسانس به بعد، در برابر مذاهب خدائی، مذاهبی که بر غیب و ماوراء الطبیعه بنا شده، قرار دارد و هدفش اصالت دادن به انسان است، اینست استدلال اومانیسم. ریشه های اومانیسم در آتن می باشد ولیبه عنوان یک مذهب جهانی، زیر بنای تمدن امروز مغرب زمین قرار گرفته است، و تحقیقاً عکس العملی است در برابر مذهب اسکولاستیک و مذهب مسیحیت قرون وسطی. هدف من اینست که امشب تا آنجا که فرصت هست و قدرت دارم بدین موضوع رسیدگی کنم تا ببنم مثلاً مذهب ما، که مذهب اسلام است، دربارة انسان به عنوان چگونه پدیده ای اندیشیده؟ آیا انسان را به عنوان یک موجود عاجز که هدفش غایت و ایدآلش اینست که در برابر خدا عاجز باشد، دانسته، و آیا اسلام، انسانیت را به عنوان یک اصالت نمی گیرد؟ و ایا اعتقاد به اسلام لازمه اش عجز انسان است، و یا بر عکس، اعتقاد به اسلام و اعتقاد بع حقیقت اسلام، خود یک نوع اصالت بخشیدن به انسان است و ارزش قائل شدن به فضائل او؟ این، بحث امشب من است.

برای شناختن اینکه «اومانیسم» در مذاهب چیست، یا اینکه انسان را در مذاهب چگونه تلقی می کردند، تنها راه یا بهترین راه اینست که فلسلفة خلقت را در این مذاهب مورد مطالعه قرار دهیم. من ایجا فرصت ندارم که همة مذاهب شرق و غرب را از لحاظ فلسفة خلقت انسان بررسی نمایم. و ناچار منحصراً روی فلصفة خلقت انسان در اسلام و مذاهب قبل از اسلام که دنباله اش اسلام است، مثل مذهب موسی و عیسی و ابراهیم، مطالبی می گویم.

خلقت انسان در اسلام و یا کتب ابراهیم، که اسلام مکمل آن نهضت است، چگونه توجیه شده است و آنرا چگونه شناخته است؟ آیا می شود مقام انسان را از کیفیت خلقت انسان در قرآن، سخنان خداوند، و یا سخنان پیغمبر اسلام در این باره دریافت؟ همانطور که عرض کردم از بررسی کیفیت داستان خلقت آدم، که سمبل انسان است، در قرآن می توان فهمید که انسان در نظر خدا، نظر ادیان و در نظر دین ما چگونه موجودی است. مقدمة اینرا عرض کنم که زبان مذاهب، بالاخص زبان مذاهب سامی که ما اعتقاد به پیامبران آن داریم، زبان «سمبلیک» است.

زبان سمبلیک زبانی است که به رمز معانی را بیان می کند، این بهترین و عالی ترین زبانی است که امروز بشر بدان دسترسی پیدا کرده است و از زبان اخباری یعنی زبان روشن که مستقیماً معنی را ادا می کند ارزشی عمیق تر و جاویدتر دارد. زبان راسته یعنی زبانی که سمبل و رمز ندارد، زبانی است که ممکن است برای تعلیم ساده تر باشد ولی ماندنی نیست، چرا؟ برای اینکه به قول «عبدالرحمن بدوی» فیلسوف معروف معاصر: مکتب یا مذهبی که همة حقایق را و همة معانی مکتب خودش را بخواهد در کلمات راسته و یک بعدی و روشن ادا بکند، این مذهب ماندنی


دانلود با لینک مستقیم


مسأله انسان 30 ص

آیا دیانت بهائی دینی ایرانی است 46 ص

اختصاصی از یارا فایل آیا دیانت بهائی دینی ایرانی است 46 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 46

 

             آیا دیانت بهائی دینی ایرانی است؟

 

 

بهائیان بر این باور استوارند که دیانت بهائی از ایران برخاسته و دینی ایرانی است ولی جهان شمول است، تعالیمش مردم و گروه خاصی را در نظر ندارد، هدفش برتری یک نژاد و کشور نیست بلکه خواستار دنیائی است که همهء انسان‌ها، با هر دین و باوری، در آن با بهروزی و خوشبختی زیست نمایند.

با این تفکّر باید به بی خبری برخی از هم‌وطنان اندوه خورد وقتی می‌گویند دین بهائی به خاطر سابقهء اسلامی بنیان‌گزارانش و داشتن آثاری به زبان عربی، دینی ایرانی نیست بلکه دنبالهء دین اسلام و در ردیف دیگر ادیان سامی است.

این ادعا یکی دو ماه پیش در یک برنامه‌ء تلویزیونی که از امریکا پخش می‌شد و شامل مناظره‌ای بین نمایندگان سه دیانت اسلام، بهائی و زردشتی بود تکرار گردید. در این برنامه آقای هومر آبرامیان، شخصی که از جامعهء زردشتی دعوت داشت، گفته بود که دین بهائی را یک دین ایرانی نمی‌داند زیرا بنیان‌گزارانش از آیین اسلام بوده‌اند و بخشی از آثار ایشان به زبان عربی است.  

من این برنامه را ندیدم و نمی‌دانم پاسخ دکتر افنانی - که معمولا میهمان چنین برنامه‌هایی است - به این ادعا چه بوده. ولی با بردباری و ملایمتی که از او سراغ دارم بعید می‌دانم در پاسخ گفته باشد اگر بنیان‌گزاران دین بهائی، که یکی شیرازی و دیگری از مازندران بودند نتوانند دینی ایرانی بیاورند آیا باید منتظر باشیم یک چینی یا کلمبیایی به آوردن دینی از ایران برخیزد؟

بر اساس استدلال آقای آبرامیان، که از قوم کهن آشوریان ایران، و ظاهراً از مسیحیت به دیانت زردشتی گرائیده‌اند، می‌توان تصور نمود که ایشان هفتاد میلیون مردم ایران را نیز ایرانی نمی‌دانند زیرا مسلمانند، به آداب اسلام عربی پای‌بندند، بسیاری از ایشان هر روزه پنج بار نماز به زبان عربی می‌خوانند و قانون و روش زندگانیشان بر اساس قرآن عربی است که در عربستان سعودی توسط پیامبری عرب تبار آن هم چهارده قرن پیش نازل شده  است.

به دیگر اقلیت‌های قومی و دینی ایران که هر یک به باوری پای‌بند هستند و برخی لهجه و زبان مخصوص خود را دارند نمی‌پردازیم و تصمیم اینکه آنان ایرانی هستند یا نه، به آقای آبرامیان و هم‌فکرانشان وا‌می‌گذاریم.

 

زبان پیامبر ایرانی چه باید باشد؟

 

ادعای آقای آبرامیان و جمعی دیگر که دربارهء دیانت بهائی به چنین داوری می‌پردازند پرسشی پیش می‌آورد و آن اینکه پیامبری که از ایران بر می‌خیزد باید به فارسی سخن گوید یا به زبان اوستایی که زبان آثار مقدس زردشتی دین کهن ایران است.  

فارسی امروز دارای انبوهی از لغات  عربی است و اگر بخواهیم به آن زبان دربارهء دین و مفاهیم ماوراءالطبیعه چیزی بنویسیم ناچار نوشتهء ما با زبان روزنامه‌ای فرق خواهد داشت. و واژه‌های عربی آن به ضرورت افزونی خواهد گرفت. زیرا دین و فلسفه و علم هر یک زبان و لحن گفتار مخصوص خود را می‌طلبد. اگر هم بخواهیم فارسی را از واژه‌های عربی بپیراییم آنگاه باید مثل کسروی و دیگران به اختراع واژه‌های تازه بپردازیم و زبانی مصنوعی ارائه داریم که آن نیز برای همگان قابل فهم نیست.

 فارسی از زبان پهلوی رایج در دوران ساسانیان می‌آید، و پهلوی با زبان اوستایی که زبان آثار زردشتی است ارتباطی ندارد. اما در زبان پهلوی نیز با مقادیری لغات آرامی، از  شاخهء زبان‌های سامی روبرو هستیم که با عربی از یک ریشه‌اند. یعنی آنجا نیز دوستان ناسیونالیست ضد عرب ما همین مشکل فارسی امروز را خواهند داشت.  

حال اگر به زبان اوستایی که از شاخهء شرقی زبان‌های ایرانی و ظاهرا زبان زردشت بوده بیاویزیم باید از این نکته غافل نباشیم که زبان اوستایی امروزه حتی مفهوم زردشتیان نیست. زبان اوستائی همان هنگام که در دورترین اعصار تاریخی همراه با قوم آریایی از نواحی جنوب شرقی روسیه کنونی و حدود دریاچه آرال به جنوب آمد زبانی مرده بود و فقط موبدان و مغان زردشتی آن را درک می‌کردند. امروز جز نیایش‌های زردشتی که در آتشکده‌ها، و یا در مراسم مخصوص، توسط موبدان خوانده می‌شود تصور نمی‌رود دیگر زردشتیان با متون اوستایی انس و الفتی داشته باشند. از یک قرن پیش با کوشش دانشمندان زبان شناس غرب و دانشمندان پارسی هند، و با بهره‌‌گیری از زبان سانسکریت (خواهر زبان اوستایی)، متون اوستا و گات‌ها (سروده‌های منتسب به خود زردشت) به زبان‌های گوناگون برگردانده‌ شد. ولی هیچ یک از مترجمین این آثار نمی‌توانند ادعا نمایند مفهوم صحیحی از آن به دست داده‌اند. سوای افتادگی‌های فراوان در متون اصلی، معنای بسیاری از  واژه‌ها شناخته نیست (به ویژه در گات‌ها، که لهجه‌ای کهن‌تر از اوستائی است)، و نمی‌توان دو ترجمه یافت که با هم تا حدّی یکسان باشند. ترجمه‌های فارسی این متون توسط ایرانیان بیش از آنکه حاصل دانش اوستایی ایشان باشد بر ترجمه‌های آنچنانی انگلیسی یا فرانسه، و اغلب همراه با تصورات آرمانی مترجم از آیین زردشت تکیه دارد.

حتی اگر فرض را بر این نهیم که پیامبر ایرانی با یک معجزه  بتواند به اوستایی سخن گوید مشکل بعدی ما مخاطبان او یعنی مردم  ایران هستند که به هیچ وجه به  معنای سخنان پیامبر پی نخواهند برد. آیا هدف پیامبر زنده کردن زبانی مرده است یا آوردن رهنمودهایی برای بشریّت؟ چه حاصل که بهترین درس‌های زندگی مانند رازی سر به مُهر، تا ابد در متون زبانی که قابل فهم نیست مدفون بماند و ما دلخوش باشیم که پیامبرمان به زبان اصیلی از شاخهء ایرانی زبان‌های هندواروپایی سخن گفته است.

هدف ما از بیان این مطالب بحثی جدلی با هم‌میهنانی که با این دستاویزها (یا بهانه‌ها)  با دیانت بهائی  مخالفت می‌کنند نیست. بلکه با دادن این زمینهء تاریخی می‌خواهیم توجه ایشان را به این نکته جلب نماییم که در موضوع دین آنچه سزاوار توجه است زبان آثارش نیست بلکه مفهوم و معنای پیامی است که آن دین با خود دارد.

اما آثاری که از قلم بنیان‌گزاران دیانت بهائی صادر شده هم فارسی است (حتی برخی نزدیک به فارسی سره)، هم عربی است، و هم فارسی همراه با جملات و استعارات عربی که به اعتقاد بهائیان هر یک از زیبائی کلام و معنی هر دو بهره‌مند است.

از صدها اثر بهائی به  زبان فارسی که بگذریم، باید بدانیم در زمانی که این دیانت ظهور نمود، یعنی قرن نوزدهم، آشنایی طبقهء کتاب‌خوان و با سواد ایران با زبان عربی بیش از آن بود که امروز هست. فارسی و عربی قرن‌ها چنان در هم جوش خورده بود که در خواندن یک متن کسی توجه نمی‌کرد کجا زبان عوض شد و از فارسی به عربی و یا بر عکس از عربی به فارسی گرایید. بسیاری از آثار ادبی مشهور ایران از جمله شاهکار سعدی گلستان، زیبائیش در بکار بردن استادانه همین سبک است: "خطیبی کریه‌الصوت خود را خوش آواز پنداشتی و فریاد بیهده برداشتی گفتی نغیب غراب البیّن در پردهء الحان اوست یا آیت انّ انکرالاصوات در شان او." و یا در جای دیگر می‌فرماید: "عالِم ناپرهیزگار کوریست مشعله‌دار. یهدی به و هو لایهتدی." و از حافظ یاد کنیم:

"الا یا ایّهاالساقی ادر کأساً و ناولها

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها"1

 نه تنها زبان ادبی چنین بود بلکه زبان دینی ایران فقط عربی بود و اگر مطلبی دینی به فارسی نگاشته می‌شد از سندیّت و ارزش می‌افتاد.2 بسیاری از مخاطبان دیانت بهائی در ایران و عراق این دو زبان را به طور یکسان می‌دانستند. علماء و روحانیونی که در ابتدای ظهور دیانت بهائی به آن ایمان آوردند و به نوبهء خود آن را در میان تودهء مردم ایران رواج دادند، به زبان عربی و مفاهیم و مضامین دینی آن آشنائی کامل داشتند و برخی خود به آن زبان کتاب تالیف می‌نمودند. بنا بر این عجبی نیست که برای انتقال رهنمودها و تعالیم این دیانت به آن گروه، زبان مانوس دینی ایشان یعنی عربی به کار رفته باشد.

اما آنچه در این دیانت انقلابی و نو  بشمار می‌آید آنست که بنیان‌گزارانش با نگارش آثاری دینی به زبان فارسی و بیان اندیشه‌های خود به این زبان، دین را از انحصار ملّایان و عربی دانان در آوردند و برای توده‌های مردم قابل فهم ساختند. نه تنها به فارسی آثاری آوردند بلکه  به ترجمهء آثار عربی خود به فارسی پرداختند مانند کتاب بیان فارسی از قلم حضرت باب، و برخی آثار  که حضرت بهاءالله شارع دیانت بهائی آن را به فارسی نیز ترجمه فرموده‌اند.

در یک مطالعهء تطبیقی در آثار بهائی به عربی و فارسی می‌بینیم مهم آن نبوده که این آثار به چه زبانی گفته و نوشته شود، بلکه هدف آن بوده که پیام جدید هر چه زودتر و راحت‌تر به وسیلهء زبانی که با آن آشناتر هستند به آگاهی همهء مردم برسد. صدور بسیاری الواح از ساحت حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء به زبانی  نزدیک به فارسی سره، و یا با واژه‌های اندک عربی، که گیرندگان آن زردشتیان و پارسیان بوده‌اند، نشان این مدعا است. زبان در آثار بهائی چنین نقشی دارد نه آن که بخواهد نشان گرایش به سمت یا جهتی و یا طرفداری از یک زبان یا زبان دیگر باشد.  حضرت عبدالبهاء در این مورد می‌فرمایند:


دانلود با لینک مستقیم


آیا دیانت بهائی دینی ایرانی است 46 ص

تحقیق در مورد فرد موفق

اختصاصی از یارا فایل تحقیق در مورد فرد موفق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

همیشه اولین گام دشوارترین مرحله است  

یادتان باشد که همیشه اولین گام ، دشوارترین مرحله است ؛ ولی با برداشتن گام های جدید موفق خواهید شد که از یک فرد مبتدی به یک شخص جسور و با تجربه تبدیل شوید . فراموش نکنید معنی زندگی، بی مشکل زیستن نیست. ما در این دنیا پا گذاشته ایم تا برنده ی زندگی باشیم ، نه برده ی زندگی . اگر به حوادث زندگی تنها از دریچه ی مشکلات نگاه کنیم ، تنها به گسترش آنها در بخش های دیگر زندگی کمک می کنیم . گاهی مشکلات از دیدگاه ما مشکل هستند ولی در اصل ،این اتفاقات می توانند راهی برای شروع یک تحول جدید و ایجاد دگرگونی تازه باشد ؛ آن چنان که این مسأله برای زندگی من پیش آمد ؛ گویی این موانع مانند پلی برای رسیدن به کامیابی جدید زندگی من بودند .

 

شکست معلم انسان است

شاید شما از آن دسته افراد با این نوع نگرش باشید که وقتی یک کرم ابریشم را در پیله می بینید ، آهی از روی ترحم می کشید و به خود می گویید که چرا این کرم ابریشم باید در پیله خود اسیر باشد؟ ولی همه می دانیم که این پیله تنها محلی است که کرم ابریشم می تواند در آن به یک پروانه زیبا تبدیل شود. *بسیاری از شرایط سخت ، سازنده آینده ی روشن ما هستند و حتی روح ما را درآینده قوی تر می کنند . ادیسون می گوید : " این که انسان خیال کند ناکامی دشمن موفقیت است ، اشتباهی است بزرگ و متداول . شکست معلم است ، معلمی سخت گیر و درعین حال بی نظیر . بگذارید ناکامی برایتان فایده داشته باشد" . این نکته ی پند آموز توسط کسی گفته شده است که دارای نبوغی غیر قابل تصوراست . اما فکر نکنید که او نابغه به دنیا آمده است. آقای ادیسون را دردوران کودکیش ، کودکی کند ذهن می نامیدند . او حتی نتوانست تحصیلات رسمی خود را در دروران نوجوانی ادامه دهد . به هر حال آنچه نبوغ ادیسون را بیدار و شکوفا ساخت ، تلاش و پشتکار خستگی ناپذیری بود که او از خود در برابر سختی ها نشان داد.

فرد موفق کسی است که در برابر موانع و مشکلات سر تسلیم فرود نمی آورد و در برابر سختی ها از خود عجز و ناتوانی نشان نمی دهد . اکثر موفق ها کسانی هستند که از شکست های خود درس زندگی می آموزند . به واقع لحظه ی شکست شما زمانی است که خودتان قبول کنید که شکست خورده اید . رابینز می گوید :" درواقع شکست وجود ندارد تنها در صورتی شکست خواهید خورد که به خودتان بگویید " شکست خوردم "


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد فرد موفق