یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود فسخ جزئی یا تجزیه قرارداد در کنوانسیون بیع بین الملل کالا(1980 وین) و حقوق ایران

اختصاصی از یارا فایل دانلود فسخ جزئی یا تجزیه قرارداد در کنوانسیون بیع بین الملل کالا(1980 وین) و حقوق ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 62

 

فسخ جزئی یا تجزیه قرارداد در کنوانسیون بیع بین الملل کالا(1980 وین) و حقوق ایران

چکیده مطالعه حقوق متعهدله در همه قراردادهای تجاری ، بویژه بیع ، در فرضی که طرف دیگر بخشی از قرارداد را اجرا می کند و به هر دلیل حاضر یا قادر به اجرای بخش دیگر نیست ، از جهات نظری و عملی حائز اهمیت فراوان است ؛ زیرا از یک طرف ، متعهد باید بداند آیا حق دارد از متعهدله انتظار داشته باشد که بخش اجرا شده قرارداد را بپذیرد و فقط نسبت به بخش نقض شده ، اعلام فسخ نماید ؟ از سوی دیگر ، متعهدله با این پرسش روبروست که حقوق وی در این گونه موارد چیست ؟ آیا او در هر حال ناگزیر از قبول بخش اجرا شده و اعلام فسخ نسبت به قسمتی است که نقض گردیده است ( فسخ جزئی یا تجزیه قرارداد ) یا می تواند این تجزیه را نپذیرد و کل قرارداد را فسخ کند ؟در این مقاله سعی بر آن است که حقوق خریدار و فروشنده در این گونه فروض مطابق مقررات کنوانسیون بیع بین المللی کالا و حقوق ایران بررسی شود .نتیجه این بررسی نشان می دهد که از نظر کنوانسیون حکم قضیه حسب این که قرارداد اقساطی باشد یا بسیط و موضوع آن از نظر حقوقی یا طبیعی قابل تجزیه باشد یا خیر ، متفاوت خواهد بود . با وجود این ، می توان ادعا کرد که گرایش محسوس تدوین کنندگان آن اجتناب از فسخ کل قرارداد به دلیل نقض بخشی از آن و نهایتاً قبول تجزیه قرارداد است ، در حالی که در حقوق ایران اصولاً فسخ جزئی یا تجزیه قرارداد مجاز نیست . مقدمه بی تردید هدف نهایی طرفین از انعقاد هر قراردادی اجرای آن است . در همین جهت ، کوشش اکثر نظام های حقوقی این است که قرارداد حتی المقدور اجرا شده و از فسخ آن اجتناب شود ؛ هنگامی که بخشی از کالا تسلیم نمی شود یا بخشی از کالا با اوصاف مورد توافق مطابقت ندارد ، طبعاً اجرای کل قرارداد ممکن نیست . در این گونه موارد این پرسش مطرح می شود که آیا به بهانه ناممکن بودن اجرای کل قرارداد ، باید از اجرا و بقای قرارداد نسبت به بخشی که اجرای آن با مشکلی روبرو نیست ، صرفنظر کرد یا با تجویز تجزیة خیار و به اصطلاح فسخ جزئی ، اجرای قسمتی از قرارداد را بر عدم اجرا و انحلال کامل آن ترجیح داد ؟ به تعبیر دیگر ، چنانچه نقض نسبت به بخشی از قرارداد واقع شده باشد ، آیا متعهدله می تواند قرارداد را نسبت به همین بخش فسخ کند یا حق فسخ ناظر به کل قرارداد بوده و وی حق تجزیه آن را ندارد و فقط مختار است نسبت به کل قرارداد اعلام فسخ کند یا آن را با همین وضعیت بپذیرد ؟ همچنین ، حقوق متعهد در این گونه موارد چیست ؟ آیا در صورت نقض بخشی از قرارداد و اجرای بخش دیگر آن ، می تواند مانع اعمال حق فسخ نسبت به کل قرارداد شود و از متعهدله بخواهد که در صورت تمایل به اعلام فسخ ، از این حق فقط نسبت به بخش نقض شده بهره برد ؟ آیا طرفین می توانند هر قراردادی را قابل تجزیه یا غیرقابل تجزیه توصیف کنند ؟ در صورت سکوت طرفین ، اصل کدام است : تجزیه پذیری قرارداد یا غیرقابل تجزیه بودن آن ؟ ‹۲›این بحث بویژه در حوزه تجارت بین الملل و در ارتباط با قراردادهای بیع بین المللی اهمیت فوق العاده می یابد ، زیرا در این عرصه به کرات شاهد هستیم که بنا به دلایل مختلف اجرای کل قرارداد ممکن نیست یا متعهد به هر دلیل ، خواه بنا به ملاحظات اقتصادی یا از جهات دیگر ، قادر یا حاضر به اجرای تمام قرارداد نیست . در این مقاله درصدد آنیم که پاسخ پرسش های فوق را در کنوانسیون بیع بین المللی کالا‹۳›و نظام حقوقی ایران بیابیم . براین اساس مطالب این تحقیق را در دو بخش مورد مطالعه قرار می دهیم : در بخش نخست موضع کنوانسیون را در این باره بررسی خواهیم کرد و در بخش دوم از جایگاه موضوع در حقوق ایران سخن خواهیم گفت . مبحث نخست ـ موضع کنوانسیون در هیچ یک از مواد کنوانسیون ، قراردادهای تجزیه پذیر ( Severable ) و غیرقابل تجزیه ( Unseverable ) تعریف نشده است . هرچند در برخی از مواد آن به ضوابط تجزیه ناپذیری قرارداد ، اعم از قراردادهای اقساطی و بسیط اشاره شده است ( بند ۲ ماده ۵۱ و بند ۳ ماده ۷۳ ) .‹۴›در فرهنگ حقوقی بلک ( Black ) قراردادهای قابل تجزیه این گونه تعریف شده است : « قراردادی که دارای دو یا چند بخش بوده و هر یک از بخشها نیز با توجه به ماهیت و هدف قرارداد ذاتاً یا به موجب قصد طرفین ، قابل تفکیک و مستقل از یکدیگر می باشند » .‹۵›یکی از حقوقدانان ایران نیز تعهد غیرقابل تجزیه را تعهدی دانسته است که حسب طبیعت موضوع یا به موجب قرارداد ، قابل تجزیه میان بدهکاران یا طلبکاران نباشد .‹۶›البته لازم به ذکر است که قراردادهای تجزیه پذیر دقیقاً منطبق با مفهوم قراردادهای اقساطی نیست و همچنان که بعداً به تفصیل خواهیم دید ، تفاوت هایی میان آنها وجود دارد . قراردادهای تجزیه پذیر اصولاً به قراردادهایی گفته


دانلود با لینک مستقیم


دانلود فسخ جزئی یا تجزیه قرارداد در کنوانسیون بیع بین الملل کالا(1980 وین) و حقوق ایران

تحقیق درباره فسخ نکاح

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره فسخ نکاح دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 83

 

مقدمه

تعریف خانواده :

1«- ازنظر حقوقی محض ، خانواده عبارت است ازمجموع اشخاصی که به واسطه قرابت بهم بستگی دارندواین خویشاوندی رابطه ای است که از نسب یانکاح یا رضاع حاصل می شود وخود نکاح ، عقدی است که به واسطه آن زن و مرد به قصد مشارکت در زندگی وتعاون بایکدیگر قانوناً متحد شده اند واین تعریفی است که حقوقدانان ما تقریبا به طور هم آهنگ از نکاح نموده اند »

«خانواده به معنای عام ، یاخانواده گسترده عبارت ازگروهی است مرکب ازشخص وخویشان نسبی همسر او ، گروهی که ازیکدیگر ارث می برندمواد 862، 1032 قانون مدنی طبقات اقرباء نسبی را بیان می کند »« ماده 1032 : قرابت نسبی به ترتیب طبقات ذیل است .

طبقه اول : پدر ومادر واولاد واولاد اولاد .

طبقه دوم : اجداد وبرادر وخواهر واولاد آنها

طبقه سوم : اعمام وعمات واخوال وخالات واولاد آنها» .

«ضابطه این خانواده ، همان ارث بردن است البته نکاح با بعضی ازاقرباء سببی قانوناً ممنوع است.»

« ماده 1047 قانون مدنی بیان میدارد : « نکاح بین اشخاص ذیل به واسطه مصاهره ممنوع است :

بین مردومادر وجدات زن اوازهر درجه که باشد اعم از نسبی ورضاعی .

بین مردوزنی که سابقاً زن پدر ویایکی ازاجداد زن پسر یازن یکی ازحفاد او بوده است هرچند قرابت رضاعی باشد .

بین مرد بااناث ازاولاد زن از هر درجه که باشد ولو رضاعی مشروط بر اینکه بین زن وشوهر زناشویی واقع شده باشد . »

«حتی مامور اجرای احکام نمی تواند متصدی اجرای حکم نسبت به اشخاصی که با آنها قرابت سببی تا درجه معینی دارد ( ماده 28 قانون اجرای احکام مدنی ) به هر حال ،خانواده به معنای گسترده درقدیم اهمیت بیشتری داشته ولی درعصر جدید اهمیت خود را تاحد زیادی از دست داده است. خانواده به فضای خاص ، عبارت از زن وشوهر وفرزندان تحت سرپرستی آنها ست که معمولا باهم زندگی می کنند وتحت ریاست شوهر وپدر هستند . معیار ضابطه تشکیل این خانواده همان ریاست یک شخص براعضای آن است ماده 1105 ق .م می گوید : درروابط زوجین ریاست خانواده با شوهر است . »

اهمیت خانواده

خانواده ، از قدیمی ترین ومهم ترین گروه است که از آغاز بشر وجود داشته است. خانواده ، اولین جمعی است که انسان در آن وارد می شود وآداب ورسوم اخلاقی را از آن می آموزد .

« خانواده ، درحفظ وگسترش قدرت ملی نقش موثری را ایفا می کند به بیان دیگر ، رابطه ای نزدیک بین قدرت ملی وخانواده وجود دارد وسستی وتباهی خانواده ها انحطاط ملت را به دنبال می آورد ونیزتاریخ از سستی خانواده دردورهای انحطاط خبر می دهد . خانواده ا زنظر اقتصادی نیز نقش مهمی را در طول تاریخ ایفا کرده است، مخصوصاً در کشور ماهنوز اکثر واحدهای کشاورزی باهمکاری وخود یاری اعضای خانواده اداره می شوند. خانواده، از جهت دیگر نیز دراقتصاد کشور موثر است ، کسی که دارای خانواده است به زندگی وفعالیت های اقتصادی علاقه بیشتری نشان می دهد بیشتر کار می کند ودرآمد بیشتری به دست می آورد . »

خانواده از لحاظ اجتماعی :

« خانواده، اولین مکتب شایسته ای است که انسان آنرا اجتماعی بار می آورد ودر آنجا حس از خود گذشتگی ومفهوم تعاون را فرا می گیرد وبرای شرکت درگروه های بزرگتر آماده می شود. همبستگی اخلاقی ، اجتماعی در خانواده سبب میشود که درروابط زوجین علاوه بر تمایلات جنسی ،روابط آمیخته با اخلاقیات وعواطف وتعاون یگانگی به منظور تحکیم مبانی انسانی ایجاد شده وکانون مقدسی به منظور تامین سعادت افراد خانواده و نتیجتاً پیشرفت اجتماع به وجود آید » .

تعریف ازدواج :

« نکاح یا ازدواج درقانون مدنی ایران وبسیاری از کشورها تعریف نشده است نکاح درلغت به معنی صم ( پیوستن ) است ودر اصطلاح حقوقی می توان آن راچنین تعریف کرد : « نکاح قرار دادی است که به موجب آن زن ومرددر زندگی با یکدیگر شریک ومتحد شده ، خانواده ای تشکیل می دهند...»

بعضی ازاستادان حقوق درتعریف نکاح گفته اند :« نکاح عبارت از ، رابطه حقوقی است که به وسیله عقد بین مرد وزن حاصل می گردد وبه آنها حق می دهد که تمتع جنسی ازیکدیگر ببرند » .

البته تمتع جسمی ازمهمترین اغراض نکاح است وشاید مهم ترین هدفی است که اشخاص را به عقد نکاح وا می دارد ولی اغراض دیگری مانند توالد وتناسل وهمکاری درزندگی نیز در نکاح وجود دارد .

بعضی ازحقوقدانان اسلامی نکاح را چنین تعریف کرده اند: « نکاح، عقدی است که به هر یک از زوجین حق استمتاع ازدیگری را به وجه مشروع می دهد »


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره فسخ نکاح

تحقیق در مورد فسخ در سقوط تعهدات

اختصاصی از یارا فایل تحقیق در مورد فسخ در سقوط تعهدات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

عنوان  :  سقوط تعهدات

کلمات کلیدی  :  تعهد، انحلال قرارداد، اسباب سقوط تعهدات، سقوط تعهدات

معنای لغوی سقوط، زوال است. در اصطلاح حقوقی نیز به معنی زوال به کار برده شده است، و مراد از آن، زوال تعهداتی است که بر عهده شخص است. در تعهد یک رابطه حقوقی ایجاد می‌شود و در سقوط تعهدات آن رابطه زایل و گسیخته می‌شود. رابطه حقوقی که به اسباب متعدد و با منابع مختلف برای اشخاص ایجاد می‌شود برای از بین رفتن و زوال قطعی آن به طوری که در خصوص آن تعهد، دیگر الزامی برای متعهد نباشد عوامل مختلفی است که، در سقوط تعهدات بیان شده است. مهمترین عامل سقوط تعهد را وفای به عهد می‌دانند که با ایفاء تعهد آن رابطه حقوقی زایل نمی‌شود. وفای تعهد وسیله متعارف برای اجرای تعهد است. تعهدی که ایجاد شده با ایفاء آن پایان می‌پذیرد[1]. پایان تعهد غیر از زوال تعهد است. اقاله که به عنوان وسیله سقوط تعهد در ماده 246 قانون مدنی ذکر شده با معنای زوال تعهد فرق دارد و یا تهاتر، تبدیل تعهد و حتی مالکیت ما فی الذمه چهره دیگری از اجرای تعهد است و با مفهوم سقوط تعهدات مطابقت ندارد. اگر چه در انحلال قرارداد در نهایت تعهد ساقط می‌شود ولی با سقوط آن تفاوت دارد. در انحلال قرارداد، عقد و قرارداد از بین می‌رود که به تبع آن تعهد هم ساقط می‌شود. درسقوط تعهد، تعهد از بین می‌رود ولی اصل عقد و قرارداد به قوت خود باقی میماند.

 

نظریه سقوط تعهدات

 برای سقوط تعهد در حقوق اسباب و عواملی ذکر شده است. حقوقدانان در خصوص اسباب سقوط تعهد با هم اختلاف دارند و همین اختلاف موجب تعدد اقوال شده است. در نظریه سقوط تعهدات، اسبابی که در ماده 246 قانون مدنی ذکر شده را تنها موارد سقوط تعهد نمی‌دانند و اسبابی را ذکر می‌کنند که در قانون نیست و یا اگر باشد در مواد به طور پراکنده آمده است. در نظریه اسباب سقوط تعهدات دو سبب را، موجب زوال تعهد می‌دانند: [2]

 

الف) اراده(ابراء)

به این معنی که زوال و سقوط تعهد با اراده شخص صورت می‌گیرد. ابراء تنها عامل سقوط تعهد است که علاوه بر اینکه با معنای سقوط تعهد سازگار دارد همه حقوقدانان نیز آن‌ را به عنوان عامل سقوط تعهدات قبول دارند.

 

 ب) زوال ارکان تعهد

سقوط تعهد، ناشی از زوال ارکان تعهد است. زوال ارکان تعهد ممکن است به خاطر زوال دو طرف تعهد باشد،[3] یا ادغام دو عنوان متعهد و متعهد له در یک شخص، (مالکیت ما فی الذمه) که یکی از ارکان تعهد که دو طرف باید باشد از بین رفته و موجب سقوط تعهد می‌شود.

تلف موضوع تعهد نیز ارکان تعهد را از بین برده و سقوط تعهد را موجب می‌شود. در بند دو ماده 51 قانون مدنی تلف را به عنوان مواردی می‌شمارد که موجب زوال حق انتفاع می‌شود.[4]

در تعهداتی که زمان قید تعهد و به صورت وحدت مطلوب باشد. با گذشت زمان و با پایان آن مدت، تعهد از بین رفته و ساقط می‌شود. مرور زمان را عده‌ای ا‌ز حقوق‌دانان از اسباب سقوط تعهد دانسته‌اند.

به نظر می‌رسد مرور زمان را نباید وسیله سقوط تعهد دانست بلکه موجب زوال حق مطالبه و اقامه دعوی می‌شود. لذا تعهداتی که مشمول مرور زمان شده است را از مصادیق دین طبیعی می‌دانند و در دادگاه قابل استماع نیست.

 

 سقوط تعهدات در فقه

در فقه، سقوط تعهدات در بحث ضمان و حواله ذکر شده است. فقها ناممکن بودن انجام مورد تعهد را از موارد سقوط تعهد می‌دانند که در قانون همان تلف موضوع تعهد است. ضمان در صورتی موجب سقوط تعهد است که نقل ذمه به ذمه باشد. در ضمان ضم ذمه به ذمه، تعهد و دین مدیون ساقط نمی‌شود. سقوط تعهدات در اسلام را بعضی از حقوق‌دانان نه مورد ذکر کرده‌اند؛[5] که عبارت باشند از: وفای به عهد، ضمان، حواله، تبدیل تعهد، تهاتر، مالکیت ما فی الذمه، ناممکن بودن انجام تعهد و مرور زمان. البته موارد دیگری در فقه است، که به نوعی موجب سقوط تعهد می‌شود از قبیل: موت و جنون و اغماء، فسخ، احسان، استیمان، اقدام، جب، اذن.

 

سقوط تعهدات در قانون

سقوط تعهدات در ماده 264 قانون مدنی بیان شده است. این ماده از قانون مدنی فرانسه گرفته شده است که پس از تطبیق با فقه در قانون مدنی ایران آورده شده است. قانون مدنی فرانسه اسباب سقوط تعهدرا نه مورد می‌داند که سه مورد آن را قانون ما ذکر نکرده است:

1- تلف مورد معامله

2- تحقق معلق علیه در مورد فسخ

3- مرور زمان.

فرق دیگری که قانون مدنی ایران با قانون فرانسه دارد در مورد اقاله است که در قانون فرانسه فسخ آمده است. اقاله نهاد و تاسیسی است که از فقه به قانون وارد شده است. در ماده 264 قانون مدنی سقوط تعهدات را شش مورد ذکر کرده است:

 1- به وسیله وفای به عهد

 2- به وسیله اقاله

 3- به وسیله ابراء

 4- به وسیله تبدیل تعهد

 5- به وسیله تهاتر

 6- به وسیله مالکیت ما فی الذمه

قانون در مواد دیگر به نوعی، اسباب دیگری از سقوط تعهدات را بیان کرده است. در بند دو ماده 51 قانون مدنی تلف موضوع حق انتفاع را موجب زایل شدن حق انتفاع می‌داند. (تلف مورد معامله ).

حقوق‌دانان وفای به عهد را کاملترین مورد برای سقوط تعهد می‌دانند. وقتی متعهد به تعهد خود وفا کرد، تعهد از بین می‌رود. برای تحقق سقوط تعهد در وفای به عهد شرایط مقرر، در خصوص تادیه کننده،[6] مورد تادیه، زمان و مکان تادیه باید رعایت گردد.

اگر چه قانون وفای به عهد را از سقوط تعهدات می‌داند ولی وفای به عهد همان اجرای تعهد است و اجرای تعهد غیر از سقوط تعهد می‌باشد. وفای به عهد وسیله متعارف برای اجرای تعهد می‌باشد. تعهدی که به وسیله یکی از منابع تعهد، ایجاد شده بود با ایفاء آن پایان می‌پذیرد.

مورد دومی که قانون برای سقوط تعهد در ماده 264، ذکر کرده است اقاله می‌باشد.

اقاله عبارت است از اینکه، دو طرف عقد با تراضی و توافق معامله را به هم بزنند. [7] در اقاله هم باید گفت وسیله متعارف برای انحلال عقد است و سبب انحلال عقد پیش از خود و تعهدات ناشی از آن می‌شود.

ابراء مورد چهارم برای سقوط تهدات در قانون ذکر


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد فسخ در سقوط تعهدات

تحقیق و بررسی در مورد عیوب فسخ نکاح

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد عیوب فسخ نکاح دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

مقدمه

ماهیت و شرایط وقوع فسخ نکاح

مبنا و پیشینه ی بحث فسخ نکاح

طرح مطلب

آثار فسخ نکاح

شرایط وجود حق فسخ نکاح

فلسفه فسخ برای عیوب نام برده در نکاح

ضرورت وجود عیوب موجب فسخ نکاح در قانون مدنی

موجبات فسخ نکاح در قانون مدنی و تفاوتهای موجو بین زن و مرد

عدم وجوب درمان فرد معیوب

مدت زمان درمان

ادله مخالفان فسخ نکاح به واسطه عیوب جدید و دلایل آنها

ادله موافقان فسخ نکاح به علت عیوب جدید و دلایل آنها

راهکار

13- نتیجه گیری

14 منابع

مقدمه

خانواده یکی از مهمترین ارکان اساسی جامعه و جزء کهن ترین گروههای انسانی است که نقش مهمی در حفظ سنن ملی و اخلاقی و عاطفی اجتماعی برعهده دارد

خانواده در جوامع و مخصوصا در جوامع اسلامی جایگاه والایی دارد و در آیات و روایات مختلف بر لزوم حفظ آن تاکید شده است

هدف از تشکیل خانواده ایجاد بقای نسل و تداوم آن است خانواده نقش مهمی در پیشرفت جوامع صنعتی ؟ علمی و اقتصادی دارد از این رو تضعیف خانواده ها حیات و موجودیت جامعه را هم ضعیف می کند

در قانون مدنی و دیگر قوانین کشور ما تعریفی از خانوداه اورده نشده و برای حفظ آن قوانین تدوین شده که وظایف و تکالیفی را بر عهده ی زوجین و افراد تشکیل دهنده ی خانواده می گذارد

از جمله مواردی که باعث می شود این و ظایف و تکالیف نسبت به یکدیگر قابلیت اجرا پیدا نکند عیوب مطرح شده در قانون است و راهکاری را که قانون مطرح کرده است فسخ نکاح است

با پیشرفت علوم از جمله علو م پزشکی این عیوب مطرح شده در قانون کافی به نظر نمی رسد امروزه در دنیا بیماری های تشخیص داده شده که خطرناک مسری و لاعلاج هستند و تمامی اوصاف مطرح شده برای عیوب قانون را دارند

در این تحقیق تلاش من این بوده که بتوانم راهکاری برای تصری عیوب مطرح در قانون به عیوب جدید بدهم و با توجه به ابتلاع جوامع امروزی به این مشکلات سعی در ارائه ی راهکار قانونی برای استفاده از این حق (فسخ نکاح) در صورت ابتلاع طرفین را دارم.

ماهیت و شرایط وقوع فسخ نکاح

فسخ نکاح یک عمل حفوقی یکجانبه است و به عبارت دیگر است که تنها احتیاج به اراده ی انشاعی ایقاع کننده دارد بودن این که نیازی به قبول طرف مقابل داشته باشد فسخ ازواج دارای قواعد ویژه ای است که با احکام خیارات در قرادادهای مالی یکسان نیست در حقوق ایران فسخ نکاح تشریفات خاص ندارد یعنی نیاز به رجوع به دادگاه نیست و با اراده ی صاحب حق واقع می شود. ولی باید توجه داشت که اراده روحانیون باطنی تا زمانی که اعلام نشده است هیچ اثری در انحال نکاح ندارد لذا ماده 449 ق. م در این زمینه مقرر می دارد «فسخ به هر لفظ با فعل که دلالت بر آن نماید حاصل می شود» . باید توجه داشت اجازه در صورتی موثرا ست که ؟ به رد نباشد و الا اثری ندارد بنا بر ماده 250 ق م فسخ قابل رجوع و برگشت نیست از طرفی جنبه ی دیگری که در فسخ نکاح قابل تامل است جنبه ی مالی و حقوق متقابل در این عمل حقوقی می باشد در فسخ نکاح با وجود شرایط بعضی از تعهدات مال در صورت بروز اختلاف ممکن طرف ذی حق در دادگاه اقامه ی دعوی کند و حق خود را در این باب به استناد وجود یکی از موجبات فسخ اثبات کند حکم دادگاه در این مورد تنها جنبه ی اعلامی دارد و فقط نشان می دهد که موضوع مورد ادعا درست بوده است یا نه و از چه تاریخی واقع شده است

مبنا و پیشینه ی ؟ فسخ نکاح

(حسین مهر پور فصلنامه ی مفید شماره 205 ص 50 در آیات قران کریم از فسخ نکاح سخنی به میان نیامده است بحث فسخ نکاح تنها در روایات اهل بیت مورد اشاره قرار گرفته است. بسیار ی از این روایت در مقام پاسخ گویی ائمه به سوال اشخاص بوده است در ضمن برخی از این روایات تنها در موارد خاصی از عیوب نکاح را بر شمرده است

به نظر می رسد که مشهور فقها با توجه به اصل لزوم عقد و وضعیت خاص تکلم که آن از دیگر عقود متمایز می کند و حت الامکان باید پایدار باشد جواز فسخ و برهم زن نکاح را موکول به وجود نص و روایت صریح شارع می دانند و جایگاهی برای توجیهات عقلی و ملاحظات اجتماعی و انسانی و استدلالهای مبتنی بر مصلحت قیاس و استحصان قایل نیستند و لذا برای قایل شدن حق فسخ نکاح برای زن یا مرد در جستجوی وجود نص روائی هستند

طرح مطلب 1

امراض خطرناک جدید و اثر آنها بر حق فسخ نکاح: امروزه امراض جدید پیدا شده است که به مراتب خطرناک ترا ز عبوبی مانند برص و جذام هستند مانند ایدز که این بیماری العلاج بوده و مسری می باشد و حتی از طریق خون به فرزندان نیز سرایت می کنند حال آیا می توان این امراض را از عیوب نکاح دانست آیا در مورد ابتلا طرف مقابل حق فسخ نکاح را داد این امر از دیدگاه زنان اهمیت زیادی دارد زیرا که مردان در اینگونه موارد حق طلاق دارند اما زن اختیاری در طلاق ندارد و مسأله فسخ نکاح برای او اهمیت بیشتری پیدا می کند

در این زمینه استفتائاتی از برخی از فقهای معاصر صورت گرفته است و اکثر این فقها امراضی مانند ایدز و دیگر امراض خطرناک را از عیوب موجب فسخ نکاح نمی دانند و بر انند که در اینگونه موارد زن می تواند از لحظ جسمانی از شوهر خود جدا باشد و این امر مسقط حق نفقه نخواهد بود در نهایت اگر ادامه وضع موجود برای زن موجب عسر و حرج باشد زن می تواند از حاکم تقاضای طلاق کند چرا که حصری بودن عیوب نکاح مورد اجماع است تقاضای عصر و حرج از حاکم اگرچه این راه حلی برای این مشکل به حساب می آید ولی راهی بسیار سخت و دشوار است و شاید برای طلاق مدت مدیدی بگذرد , بر خلاف فسخ نکاح که زن در آن می تواند خانه را ترک و اعلام فسخ نکاح کندو اگر هم به دادگاه مراجعه شود حکم دادگاه اعلامی خواهد بود نه تأسیس البته قانون گذار در ماده 1130 ق.م قبل از اصلاحیه از سال 60تا 70 امرض مسری صعب العلاج را مجوز طلاق دانسته بود که زن به استناد آن می توانست تقاضای طلاق کند اما با اصلاح مزبور قانون گذار به ذکر عنوان عصر و حرج اکتفاء ‌کرد , و مصادیق عسر و مرج را بیان نکرده بود تا اینکه به موجب تبصره الحاقی به ماده 1130 مصوب 1380 منج مورد باری عسر و ر=حرج به عنوان تمثیل ذکر شد که از جمله آنها ابتلائ زوج به بیماری صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارصه صعب العلاج دیگری است که زندگی مشترک را مختل نماید برخی صاحب نظارن اعتقاد دراندکه امام خمینی در اینگونه موارد به احتمال زیاد اعتقاد به دادن حق فسخ به زن داشته اند.1 با توجه به عنوان انتخاب شده برای این تحقیق یعنی (برسی امکان تصری مواد راجع به فسخ نکاح نسبت به بیماری های صعب العلاج دیگر) هدف اصلی در این تحقیق جواب به سوالاتی از این قبیل می باشد.

با توجه به پیدایش بیماری های صعب العلاج امروز ی از قبیل (ایدز و هپاتیت و تالاسی و بسیار از بیماری هایی که از طریق وراثت انتقال می یابند) و یکی از راههای انتقال بلاشک آنها چه برای فرزندان و چه برای همسر روابط جنسی است. آیا می توان این بیماری ها را نیز از موجبات فسخ نکاح دانست؟

ایا می توان با توجه به فسلسفه انتخاب این بیماری های خاص برای فسخ نکاح آنها را به دیگر بیماری های دارای فلسفه ی وجود ی مشترک تعمیم داد.

با توجه به پیشرفت علم پزشکی و علوم وابسطه آن با کشف درمان های موثر و قطعی برای بعضی از عیوب نام برده می توان ضرورت فسخ نکاح برای آنها را نادیده گرفت؟

ایا می توان گفت علت این که تنهازز این موارد به صوتر مسری نام بدره شده کشف نشدن بیماری های


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد عیوب فسخ نکاح

فسخ نکاه

اختصاصی از یارا فایل فسخ نکاه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فسخ نکاه


فسخ نکاه

فسخ نکاه

65 صفحه

مقدمه

تعریف خانواده :

1«- ازنظر حقوقی محض ، خانواده عبارت است  ازمجموع اشخاصی  که به واسطه  قرابت بهم بستگی دارندواین خویشاوندی رابطه ای است که از نسب  یانکاح یا رضاع حاصل می شود وخود  نکاح ، عقدی است  که به واسطه آن زن  و مرد به قصد  مشارکت در زندگی  وتعاون  بایکدیگر قانوناً متحد شده اند واین  تعریفی است  که حقوقدانان  ما تقریبا به طور هم آهنگ  از نکاح نموده اند »[1]

«خانواده به معنای  عام ، یاخانواده گسترده عبارت ازگروهی است مرکب  ازشخص وخویشان نسبی همسر او ، گروهی که ازیکدیگر  ارث می برندمواد 862، 1032 قانون مدنی طبقات اقرباء نسبی را بیان می کند[2] »« ماده  1032 : قرابت نسبی به ترتیب طبقات ذیل است .

طبقه اول : پدر ومادر  واولاد  واولاد اولاد .

طبقه دوم : اجداد وبرادر وخواهر واولاد آنها

طبقه سوم : اعمام وعمات واخوال وخالات واولاد آنها» [3].

«ضابطه  این خانواده  ، همان ارث بردن است البته نکاح با بعضی ازاقرباء  سببی قانوناً ممنوع است.»[4]


 


دانلود با لینک مستقیم


فسخ نکاه