یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

گزارش کارآموزی رشته وکالت کانون وکلای دادگستری استانهای کرمانشاه ، همدان و ایلام

اختصاصی از یارا فایل گزارش کارآموزی رشته وکالت کانون وکلای دادگستری استانهای کرمانشاه ، همدان و ایلام دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

گزارش کارآموزی رشته وکالت کانون وکلای دادگستری استانهای کرمانشاه ، همدان و ایلام


گزارش کارآموزی رشته وکالت  کانون وکلای دادگستری استانهای کرمانشاه ، همدان و ایلام

دانلود گزارش کارآموزی رشته وکالت  کانون وکلای دادگستری استانهای کرمانشاه ، همدان و ایلام بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 330

گزارش کارآموزی آماده,دانلود کارآموزی,گزارش کارآموزی,گزارش کارورزی


این پروژه کارآموزی بسیار دقیق و کامل طراحی شده و جهت ارائه واحد درسی کارآموزی میباشد

 « مشخصات گزارش » وقت رسیدگی : 9/6/81 مرجع رسیدگی : شعبه 23 دادگاه عمومی همدان  کلاسه پرونده : 81/23/472 طرفین دادرسی : نصرت الله محمودی ـ محمدحاج حسینی      موضوع : تخلیه     گردش کار  آقای نصرت الله محمودی دادخواستی تقدیم دادگستری  همدان نموده است وچنین مرقوم داشته : احتراماً باتوجه به اینکه طبق اجاره نامة مورخ 10/5/79 منزل مسکونی به پلاک ثبتی 136/15 بخش 3 همدان خود را به مدت یکسال به خواندة دعوی اجاره دادم متأسفانه پس ازانقضاء مدت اجاره خواندة دعوی حاضر به تخلیه نمی باشد اینک با تقدیم  دادخواست حاضر تقاضای رسیدگی وصدورحکم مقتضی مبنی بر الزام خوانده به  تخلیه عین مستاجره رادارم . ضمائم دادخواست : فتوکپی مصدق اجاره نامه ، سند مالکیت پس ازابطال هزینة دادرسی قانونی پرونده ازسوی معاونت محترم قضایی جهت رسیدگی به شعبة بیست و سوم  دادگاه عمومی همدان ارجاع می گردد. ریاست محترم شعبه چنین دستورمی دهد : دفترثبت کلاسه وقت رسیدگی تعیین و اخطاریه جهت حضور در جلسه دادگاه به طرفین ارسال گردد . وقت رسیدگی برای روز 9/6/81 تعیین میگردد و اخطاریة طرفین دادرسی حسب مادة 67 قانون آئین دادرسی مدنی ابلاغ واقعی میگردد . « جلسة دادگاه » به تاریخ 9/6/81 دروقت مقرر جلسة دادگاه باحضورخواهان آقای نصرت الله محمودی وخوانده آقای محمد حاج حسینی تشکیل است . دادگاه خطاب به خواهان چنین اظهارمی دارد : درخصوص دعوی خودبه طرفیت خوانده هرمطلبی داریدمشروحاً بیان نمائید . خواهان اظهارمی دارد همانگونه که دردادخواست نیزعنوان شده است بنده منزل خود را در تاریخ 10/5/79حسب یکبرگ اجاره نامة عادی جهت سکونت به خواندة دعوی اجاره داده ام علیرغم منتفی شدن مدت اجاره متأسفانه خوانده محترم ازتخلیه وتحویل ملک خودداری نموده است واینک باتقدیم این دادخواست تقاضای تخلیة ملک موصوف رادارم ضمناً تقاضای صدورحکم مبنی برالزام خوانده به اجرت المثل ایام تصرف ایشان خارج ازمدت قرارداد را دارم . دادگاه خطاب به خواندة دعوی ازمفاددادخواست خواهان اطلاع حاصل نمودید دفاعیات خود را بیان دارید؟ خوانده چنین اظهارمی دارد که : اگر چه اینجانب مستأجر خواهان میباشم و ملک مذکور را مطابق قرارداد عادی اجاره نموده ام وآن را پس از انقضاء تخلیه ننموده ام لیکن ازآنجائیکه بنده کارگری بیش نیستم لذا ازخواهان تقاضای استمهال جهت پیداکردن مسکن مناسب را نمودم که ایشان به طورشفاهی نیز پذیرفته اند . دادگاه خطاب به خواهان : درخصوص ادعای خوانده مبنی بردادن مهلت به وی چه میگوئید؟  خواهان جواباً اظهارمی دارد قبول ندارم ایشان ظرف دو الی سه روز مقرر بود ملک را خالی و تحویل دهند . دادگاه پس ازاستماع اظهارات طرفین ختم رسیدگی رااعلام و به شرح ذیل مبادرت به صدور رأی می نماید . « رأی دادگاه » درخصوص دعوی آقای نصرت الله محمودی به طرفیت آقای محمد حاج حسینی دائربرتخلیة عین مستأجره یک واحدمسکونی بپلاک ثبتی 136/15 بخش 3 همدان نظربه محتویات پرونده ومستندات ابرازی خواهان واحراز رابطه استیجاری فیما بین خواهان وخوانده و انقضاء مدت اجاره ، دعوی خواهان را ثابت تشخیص داده و مستنداً به مواد 1 و15 قانون روابط موجر ومستأجرسال 1376 و494 قانون مدنی حکم به تخلیه مورداجاره از ید خوانده صادر واعلام می نماید رأی صادره حضوری وظرف مهلت 20 روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدید نظرخواهی در دادگاه تجدید نظر استان می باشد . « نظریه »‌ درخصوص پروندة حاضر چندمطلب حائزاهمیت است : 1-    همانگونه که خواهان محترم درجلسة دادگاه اظهارداشته علاوه برتقاضای تخلیة ملک مذکوردرخواست اجرت المثل ایام تصرف مستاجرخودراداشته است بطوریکه در رأی صادره مشهود است قاضی محترم بدون توجه به ماده 98 قانون آئین دادرسی مدنی که مقرر می دارد خواهان می تواندخواستة خود را که در دادخواست تصریح کرده در تمام مراحل دادرسی کم کند ولی افزون آن یا تغییر نحوة دعوی یاخواسته یا درخواست در صورتی ممکن است که با دعوی طرح شده مربوط بوده و منشاء واحدی داشته باشد و تا پایان اولین جلسه آن را به دادگاه اعلام کرده باشد . 2- مطلب دوم اینکه چون دعوی مستند به اقرار خوانده می باشد لذا مطابق تبصره ذیل ماده 321 قانون آئین دادرسی مدنی رأی صادره قطعی می باشد که این امر نیز در رأی مورد توجه قرار نگرفته است . 


دانلود با لینک مستقیم

گزارش کارآموزی رشته وکالت مطالعه حقوقی جرم شناختی

اختصاصی از یارا فایل گزارش کارآموزی رشته وکالت مطالعه حقوقی جرم شناختی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

گزارش کارآموزی رشته وکالت مطالعه حقوقی جرم شناختی


گزارش کارآموزی رشته وکالت مطالعه حقوقی   جرم شناختی

دانلود گزارش کارآموزی رشته وکالت مطالعه حقوقی   جرم شناختی بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات60

گزارش کارآموزی آماده,دانلود کارآموزی,گزارش کارآموزی,گزارش کارورزی


این پروژه کارآموزی بسیار دقیق و کامل طراحی شده و جهت ارائه واحد درسی کارآموزی میباشد

چکیده

  قانون مجازات اسلامی در تبصره 2 ماده 295، تشخیص وقوع جرم، تعیین مجرم و اجرای مجازات مهدورالدم توسط افرادی که نمایندة «دولت» محسوب نمی‌شوند را مجاز شمرده است.  این ماده از یک سو اصل صلاحیت نهادهای دولتی در واکنش کیفری را نادیده می‌گیرد و از سوی دیگر آثار نامطلوبی را مانند تضعیف نهادهای دولتی، ایجاد ناامنی و جرمزایی به دنبال دارد.  پژوهش حاضر از دو منظر حقوقی و جرم شناختی این مسأله را مورد توجه قرار داده است. در بعد حقوقی، مجازات مستحق قتل از منظر مبانی فقهی و اصول امنیت قضایی مندرج در اسناد بین‌المللی حقوق بشر بررسی شده است. همچنین ساختار حقوقی جرم مذکور در تبصره‌ی ماده 295 قانون مجازات اسلامی با توجه به علل موجهه‌ی جرم، عنصر روانی و تأثیر اشتباه، مورد تحلیل قرار گرفته است.  در بعد جرم شناختی پس از بررسی چگونگی تعامل جرم شناختی و آموزه‌های دینی و نیز تبیین دلیل ماندگاری جواز قتل مهدورالدم در عصر عدالت عمومی، به علل جرم شناختی ارتکاب‌ قتل‌های خودسرانه و آثار جواز قتل مهدورالدم پرداخته شده است.  همچنین پس از مروری بر جایگاه پیشگیری در جرم شناسی، به برخی راهکارهای پیشگیری از قتل‌های خودسرانه اشاره شده است.  کلید واژه : مهدورالدم، فقه فردی، فقه حکومتی، علل موجهه‌ی جرم، احساس ناامنی، قتل خودسرانه، پیشگیری    بخش اول – بررسی و نقد مبانی فقهی جواز قتل مهدور الدم  مبحث اول – معنا، ضابطه و مصادیق مهدور الدم  هر چند قانون مجازات اسلامی در ماده 226 و تبصره 2 ماده 295، از عناوینی مانند مهدور الدم و مستحق قتل یاد نموده است اما تعریف دقیقی از عناوین مذکور ارائه نداده و مصادیق آن را روشن نساخته است.  عدم صراحت در تعریف و تعیین مصداق، امکان تفسیرهای ناروا و وقوع اشتباه را فراهم می‌آورد.  از سوی دیگر با مراجعه به دیدگاه فقها شاهد اختلاف نظر در آراء فقها در مورد برخی شرایط تحقق عناوین مجرمانه هستیم که وجود این اختلاف آرا، ضرورت رفع ابهام مذکور در قانون را جدی‌تر می‌سازد.  در این مبحث در پی آن خواهیم بود که با مراجعه به کتب فقهی، معنا و ضابطه مهدور الدم را مشخص کرده و از این مسیر مصادیق مهدور الدم را احصا نماییم.  در این مبحث همچنین توضیحی اجمالی در مورد هر یک از مصادیق، ارائه شده است که هدف از آن برجسته ساختن وجود اختلاف نظر بین فقها بوده است.  گفتار اول – معنا و ضابطه مهدور الدم  دو اصطلاح فقهی «مهدور الدم» و «محقون الدم» در مقابل هم به کار می‌روند. در ادبیات فقهی محقوق الدم به کسی گفته می‌شود که به قتل رساندن او ناروا بوده و مستوجب مجازات است، در حالیکه مهدور الدم به کسی اطلاق می‌گردد که مستحق قتل است. در کتب فقهی مباح و جایز بودن قتل، ملاک و ضابطه مهدورالدم بودن شمرده شده است. محقق حلی مهدور الدم را چنین تعریف کرده است :  «هر کس که شرع، ریختن خون او را مباح دانسته است»  در کتب فقهی غالباً در ضمن بیان شرایط قصاص قاتل، به لزوم محقون الدم بودن مقتول اشاره می‌شود. بر این اساس قاتل در صورتی قصاص می‌شود که مقتول محقون الدم باشد. در غیر این صورت یعنی با مهدورالدم بودن مقتول، قاتل مستوجب قصاص نخواهد بود. با توجه به تفصیلی که فقها در مقام بیان مصادیق مهدور الدم ارائه داده‌اند، در می‌یابیم که شخص مهدورالدم در نسبت به همه‌ی افراد واجد این وصف نمی‌گردد.  توضیح اینکه : شخصی ممکن است به دلیل ماهیت جرم ارتکابی، فقط در رابطه با برخی افراد مهدور الدم تلقی گردد و در نسبت با سایرین واجد چنین وصفی نباشد و نسبت به سایرین محقوق الدم محسوب گردد. این نکته‌ای است که در ضمن تحقیق به بررسی آن خواهیم پرداخت.  بنابراین بهتر است عنصر «قاتل» را نیز در تعیین ضابطه مهدور الدم بودن وارد کنیم، چرا که این وصف – مهدور الدم – در نسبت با قاتل مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.  چنانکه بعضی ضابطه را چنین بیان نموده‌اند.  قاعده این است که کشتن او برای قاتل جایز باشد.   فقها در ضمن بیان اینکه محقون الدم بودن مقتول، شرط قصاص قاتل است به ذکر بعضی مصادیق مهدور الدم می‌پردازند که در ادامه به برخی عبارات اشاره می‌شود.  در شرایع آمده است :  «شرط پنجم در لزوم قصاص، محقون الدم بودن مقتول است. با قید محقون الدم، مرتد خارج می‌شود، زیرا هر گاه مسلمانی مرتدی را به قتل برساند قصاص نمی‌شود؛ همچنین قصاص منتفی است در مورد قتل هر کسی که در شرع کشتن او مباح است.   شهید ثانی در شرح لمعه می‌نویسد :  «شرط پنجم در قصاص آن است که خون مقتول محترم باشد یعنی شرعاً قتل او مباح نباشد. بنابراین اگر کسی را بکشد که شارع خون او را مباح کرده است به خاطر آنکه زنا یا لواط کرده یا چون کافر است، به واسطه کشتن او، کشته نمی‌شود.   در کتاب تحریر الوسیله نیز به برخی مصادیق مهدور الدم اشاره شده است :  «شرط ششم برای قصاص قاتل این است که مقتول محقون الدم باشد، پس اگر قاتل کسی را که مهدور الدم است به قتل برساند مانند ساب النبی (ص)، قصاص نمی‌شود و نیز کسی که به واسطه حق قصاص و دفاع دیگری را به قتل می‌رساند قصاص در بر ندارد. در قصاص فردی که کسانی را به قتل می‌رساند که قتلشان به دلیل حد واجب است مانند لائط و زانی و مرتد فطری بعد از توبه، تأمل و اشکال وجود دارد.    در عبارات فوق مشاهده شد که در ذیل شرایط قصاص به برخی مصداق مهدور الدم اشاره شده است مانند مرتد فطری، ساب النبی (ص)، مهاجم، محارب، لائط، زانی و ...  با توجه به اینکه در قانون مجازات اسلامی مصادیق مهدور الدم به طور مشخص، تعیین نشده است در ادامه به معرفی تفصیلی مصادیق مهدورالدم و نیز به وجود اختلاف نظر فقها نسبت به مهدور الدم بودن برخی موارد پرداخته خواهد شد.  گفتار دوم : مصادیق مهدور الدم  1-    مستحق قصاص  قصاص، مجازات فردی است که مرتکب قتل عمدی شده باشد و شرایط اجرای قصاص وجود داشته باشد.  1-1- عمدی بودن قتل  شهید ثانی در «مسالک الافهام» در مورد ضابطه عمدی بودن قتل می‌نویسد:  «آنچه در عمدی دانستن قتل معتبر است یا قصد قتل است یا فعلی که غالباً کشنده است.»  ماده 206 ق. م. ا با الهام از این معیار فقهی مقرر می‌دارد : «قتل در موارد زیر قتل عمدی است:  الف – مواردی که قاتل با انجام کاری قصد کشتن شخص معین یا فرد یا افرادی غیر معین از یک جمع را دارد، خواه آن کار نوعاً کشنده باشد، خواه نباشد، ولی در عمل سبب قتل شود.  ب – مواردی که قاتل عمداً کاری را انجام دهد که نوعاً کشنده باشد هر چند قصد کشتن شخص را نداشته باشد.  ج – مواردی که قاتل قصد کشتن را ندارد و کاری را که انجام می‌دهد نوعاً کشنده نیست، ولی نسبت به طرف بر اثر بیماری و یا پیری و یا ناتوانی یا کودکی و امثال آنها نوعاً کشنده باشد و قاتل نیز به آن آگاه باشد».  یادآوری این نکته لازم است که در مواردی که فعل قاتل کشنده است، قتل در صورتی عمد تلقی می‌گردد که قاتل به کشنده بودن عمل ارتکابی علم داشته باشد. در صورتی که قاتل مدعی عدم علم نسبت به کشنده بودن عمل باشد و دادگاه نیز عدم علم را احراز نکند چنین ادعایی مسموع نخواهد بود.  صاحب جواهر می‌نویسد :  «در تحقق عمد همین اندازه کفایت می‌کند که سببیت فعل برای قتل نوعاً معلوم باشد، هر چند فاعل ادعای جهل به آن را داشته باشد.    اما اگر دادگاه، جهل را احراز کند قتل مذکور عمد نخواهد بود بلکه جزء قتل شبه عمد است.  1-2- وجود شرایط اجرای قصاص  عمدی بودن قتل برای اجرای قصاص کافی نیست، بلکه شرایط دیگری نیز به همراه مطالبه اولیای دم برای اجرای قصاص لازم است که به آن اشاره می‌شود :  1-2-1- تساوی در دین


عنوان                                                        صفحه
مقدمه       1
فصل اول – بررسی و نقد فقهی – حقوقی جواز قتل مهدور الدم      2
بخش اول – بررسی مبانی فقهی جواز قتل مهدورالدم      2
مبحث اول – معنا، ضابطه و مصادیق مهدورالدم      2
گفتار اول – معنا و ضابطه مهدورالدم      2
گفتار دوم : مصادیق مهدورالدم      4
1- مستحق قصاص      4
1-1- عمدی بودن قتل      4
1-2- وجود شرایط اجرای قصاص      5
2- مهاجم      7
3- محارب      8
3-1- محاربه به معنای خاص      9
3-2- محاربه به معنای عام      10
4- لائط و زانی مستحق قتل      11
5- زائی در فراش      11-12
6- مرتد      13-14
7- ساب النبی      15
8- مدعی نبوت      16
مبحث دوم : دیدگاه فقها درباره جواز قتل مهدورالدم      16
گفتار اول : محدودیت‌های فقهی قتل مهدروالدم      16
مبحث سوم – بررسی جواز قتل مهدورالدم از حیث «اولی» یا «حکومتی» بودن حکم    16
گفتار اول – حکومتی بودن حکم جواز قتل مهدرالدم      17
1- تعاریف      17
1-1- حکم اولی :       17
1-2- حکم ثانوی :      17
2- ضوابط تشخیص حکم حکومتی      18
2-1- تصریح بر حکومتی بودن روایت      19
2-2- وجود قرائن دال بر حکومتی بودن احکام و روایت       20
2-3- تأسیس اصل در مقام شک بین اولی یا حکومتی بودن      20
3- قرائن دال بر حکومتی بودن حکم جواز قتل مهدروالدم      21
3-1- استثنایی و خلاف اصل بودن حکم جواز قتل مهدرالدم      21
3-1-1- نظم عمومی      21
3-1-2- امنیت قضایی      21
3-2-اوضاع و شرایط سیاسی زمان صدور حکم      22
3-2-1- برکنار بودن ائمه (ع) از حکومت و ریاست جامعه      23
4- تحلیلی بر اختلاف فتاوای امام خمینی (ره)      23
گفتار دوم – آثار عناوین ثانویه با فرض اولی بودن حکم جواز قتل مهدورالدم     26
1-    حفظ نظام      27
2-    ضرر      28
3-    حرج      29
بخش دوم – بررسی حقوقی تبصره 2 ماده 295 .م. او نقد آن طبق اصول امنیت قضایی    31
مبحث اول – ساختار حقوقی جرم مذکور در تبصره 2 ماده 295 ق.م.ا     31
گفتار اول – جواز قتل مهدورالدم به عنوان سبب اباحه جرم      31
1-    اسباب اباحه جرم      32
2-    مهدورالدم بودن مقتول از اسباب اباحه جرم      33
مبحث دوم – جواز قتل مهدورالدم از منظر اصول امنیت قضایی      34
گفتار اول – اسلام و اسناد بین المللی حقوق  بشر      35
اصول ناظر بر امنیت قضایی در اسناد حقوق بشر و قانون اساسی      36
1-    اصل قانونی بودن جرم و مجازات      37
2-    اصل برائت و حق محاکمه عادلانه      40
بخش اول – دلایل ماندگاری جواز قتل در عصر عدالت عمومی      40
مبحث اول – تعامل جرم شناسی و آموزه‌های دینی      40
شعب سه گانه آموزه‌های دینی      40
مبحث دوم و بخش اول- آثار جواز قتل مهدورالدم و پیشگیری از قتلهای خودسرانه      41
مبحث دوم – دلایل ارتکاب قتل‌های خودسرانه و آثار جواز قتل مهدور‌الدم    41
گفتار اول – دلایل جرم شناختی قتل‌های خودسرانه      42
1-    انگیزه قوی برای ارتکاب قتل‌های خودسرانه      42
2-    دشواری اثبات جرم      43
3-    عدم اعتماد به نهادهای دولتی      43
4-    سوء استفاده از ویژگی‌ جرم زایی جواز قتل مهدورالدم      44
گفتار دوم – آثار جواز قتل مهدورالدم      44
1-    بر هم زدن نظم و امنیت عمومی      45
مبحث دوم – راهکارهای پیشگیری از قتلهای خود سرانه      46
گفتار اول – جایگاه پیشگیری در جرم شناسی      46
1-    زمینه‌های علمی پیشگیری از جرم      46
2-    انواع پیشگیری      47
3-    پشتوانه قانونی پیشگیری      50
گفتار دوم – راهکارهای پیشگیری از قتل‌های خودسرانه     50
1-    فرایند اجتماعی شدن      51
1-1-    علمای دینی      52
1-2-    رسانه‌های گروهی      53
1-3-    مدارس      53
2-    اجرای اصل هشتم قانون اساسی      54
3-    بازداشت حمایتی      55
4-    حذف جواز قتل مهدورالدم و جرم انگاری قتل خودسرانه      56
5-    تقویت توانمندی در زمینه کشف جرم     57
نتیجه گیری کلی از مجموع تحقیق    58


دانلود با لینک مستقیم